به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۴۲۶۶۳ عنوان مطلب
|
  • سعیده مرجع زاده*، عنایت الله شریف پور، احمد امیری خراسانی
    یکی از رذایل اخلاقی که همواره جوامع بشری در طول تاریخ به آن مبتلا بوده اند، ریا و تزویر است. ریای افرادی که هدفشان کسب نفوذ و اعتبار اجتماعی با ارائه شخصیتی مقبول در نزد مردم است. جامی یکی از شاعران برجسته ادبیات تعلیمی ایران است که در آثار ارزشمند خود به مباحث اخلاقی ازجمله ریا پرداخته است. از اشعار او برمی آید که در دوران وی ریا، صوفی نمایی، تشکیل گروه هایی از متصوفه در اطراف یک شیخ و سکونت در خانقاه برای مقاصد مادی و سوءاستفاده از دین و باورهای خالصانه مردم، بسیار رواج داشته است. وی در اشعار خود، به ویژه در «سلسله الذهب»، با انتقاد از این رذیلت اخلاقی، گوشه هایی از مردم فریبی زاهدنمایان و ریاکاران زمان خود را برملا ساخته است و مردم را به آگاهی و شناخت و پیروی از نیک سیرتان مخلص و دوری از ریاکاران فرا می خواند تا از رهگذر آگاهی مردم، از رواج ریا جلوگیری نماید.
    کلید واژگان: ریا, اخلاص, صدق, نفاق, جامی, سلسله الذهب
    Saeede Marjazade *, Enayatolah Shareefpour, Ahmad Amiri Khorasani
    Hypocrisy and deception are the moral vices which human societies have suffered from throughout history – the hypocrisy of the people who aimed at gaining social influence and prestige among people by showing an acceptable character. Jami is one of the outstanding poets of Iran's didactic literature who dealt with ethical issues, including hypocrisy, in his valuable works. It seems from his poems that pretending to be Sufi, forming bands of Sufis around a Sheik, residing in a convent for worldly purposes, and misusing religion and people's sincere beliefs have all been widespread in his time. In his poetry, particularly, in Silsilat-ul-Zahab, Jami criticizes this moral vice and reveals some examples of demagogy of the pretenders and hypocrites of his time. Therefore, it is necessary to examine his poems from this angle, so that we could clarify his poetic diction, and his view on hypocrisy and harms arising from this social vice. Undoubtedly, elicitation, examination and analyzing Jami's view on this issue can make a great contribution to better understanding of the ugliness of hypocrisy and the virtue of sincerity. The present article explains the concept of deception and uses library method of research to represent Jami's view towards it.
    Keywords: hypocrisy, sincerity, truth, duplicity, Jami
  • اسحاق آسوده*
    در منابع اسلامی توصیه شده است که اگر در عبادات و سوگواری اهل عصمت× گریه و بکاء مقدور انسان نبود، حالت گریه یا تباکی گرفته شود. مسئله این نوشتار بعد از تحلیل مفهومی، دسته بندی روایات و تبیین فلسفه و کارکردهای تباکی، بررسی جواز آن از منظر علم اخلاق است و اینکه در سوگواری حسینی ریا را مستثنی نموده و حتی جایز شمرده اند، چه اندازه وثاقت داشته و آیا شبهه ریای در عبادات در این مسئله موضوعیت می یابد یا خیر؟ با پژوهش صورت گرفته، به دست می آید که ریا در همه عبادات، از جمله عزاداری معصومین مردود بوده و نیت خالصانه شرط قبول فعل می باشد و تباکی که نوعی ایفای نقش و مدیریت باطن از راه ظاهر است، غیر از ظاهرسازی دروغین می باشد. این تظاهر مقابل اخلاص و مترادف با ریا نیست، بلکه ظاهر در برابر باطن است و اگر فعلی نمود خارجی و بیرونی یافت، لزوما از آن ریا فهمیده نمی شود.
    کلید واژگان: تباکی, اخلاق عزاداری, سوگواری امام حسین علیه السلام, گریه, اشک
    Eshagh Asoodeh*
    It is recommended in the Islamic sources that if human beings were not capable of crying in the prayers and mourning of the Infallible, the state of crying and weeping be taken. After conceptual analysis, categorization of traditions and explaining philosophy and functions of weeping, the purpose of this article is to examine its permission from the standpoint of ethics; that ethics has seen dissimulation as an exception in Hosseini mourning and even allowed it; to what extent it has credibility; and whether the quasi-license is relevant or not. Research has shown that dissimulation is rejected in all forms of worship including the mourning for the infallible; that a sincere intention is required for an action to be accepted; and that weeping, which is a kind of role-play and internal management, is different from a false dissemblance. This pretense is not an antonym of sincerity and synonym of dissimulation, but rather the outer against the inner; and if an action has external and internal manifestations, it will not be understood as dissimulation necessarily.
    Keywords: weeping, mourning ethics, mourning of Imam Hussein AS, crying, tears
  • محمد زارع مهرجرد ی، جمال قد وسی، علی اکبر نوروزی، د اد ور لطف الله زاده
    محمد زارع مهرجرد ی، کارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی هرمزگانجمال قد وسی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزد اریعلی اکبر نوروزی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزد ارید اد ور لطف الله زاد ه، کارشناس ارشد مرکز تحقیقات حفاظت خاک و آبخیزد اریهد ف از این مطالعه مشخص کردن رابطه بین درصد پوشش گیاهی با برخی متغیرهای محیطی شامل ارتفاع از سطح د ریا، شدت شیب، جهت شیب، شوری، اسید یته و بافت خاک می باشد. بد ین منظور نقشه واحد کاری با استفاده از عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000 و نقشه زمین شناسی منطقه تهیه گردید. هر واحد کاری به عنوان مبناء در نظر گرفته شد و کلیه برد اشت های پوشش گیاهی و خاک در این واحد ها انجام گرفت. برای برد اشت اطلاعات 104 پلات 100 مترمربع زده شد که در هر پلات فاکتورهای شیب، ارتفاع، درصد پوشش گیاهی کل اندازه گیری و میزان چراشد گی تخمین زده شد و یک نمونه خاک جهت تعیین فاکتور pH و EC برد اشت شد. در این بررسی از روش آماری آنالیز همبستگی، باکس پلات و مقایسه میانگین ها از روش Kruskal Wallis استفاده شد. بین درصد پوشش گیاهی، ارتفاع از سطح د ریا و درصد شیب همبستگی مثبتی وجود د ارد بطوریکه افزایش هر کد ام باعث افزایش درصد پوشش گیاهی می شود ولی بین EC و درصد پوشش گیاهی همبستگی منفی وجود د ارد. همچنین بین درصد پوشش گیاهی در واحد های ژئوپد لوژیک اختلاف معنی د اری مشاهده شد. د یگرخصوصیات خاک مثل pH و بافت تاثیرچند انی بر پوشش گیاهی ند اشتند.
    کلید واژگان: پوشش گیاهی, خاک, شکل زمین, حوزه د ق فینو, بند رعباس
  • کاووس حسن لی*
    در معماری واژگان و پیوند هنری کلام، حافظ شیرازی سرآمد سخن سرایان زبان فارسی است. یکی از آشکارترین ویژگی های سخن حافظ تراکم معانی گونا گون در کمترین واژهاست؛ که معمولا از رهگذر شناخته شده ترین آرایه ی سخن او، یعنی ای هام پدید می آید. درباره ی رفتارهای هنری و شگردهای زیبایی-شناسانه ی حافظ و نیز ای هام های شعر او تا کنون بسیار سخن گفته شده است. اما آن چه در این مقاله در کانون توجه قرار گرفته، گونه ای ازابهام هنری ست که از سخنی دوپهلو با معانی ناساز پدید می آید که در کتاب های بلاغی گذشته محتمل الضدین، توجیه یا ذووجهین نامیده اند. مقصود این نوشته، واکاوی واژه های ای هامی با معانی چندگانه نیست، بلکه بازنمایی آن ویژگی از سخن حافظ است که در آن، کلام به گونه ای سامان یافته که می توان دو معنای کاملا متضاد را از آن دریافت. روی آوری به این شیوه از بیان می تواند برآمده از کارکردهای یک جامعه ی استبدادزده باشد. سخنور با این شیوه ی بیانی تلاش می کند از بستن گریزگاه های خود در چنین جامعه ای پیش گیری کند تا شاید راهی به رهایی داشته باشد. اما نمونه های سخن حافظ در این مقاله، نشان می دهد که اگر این گونه از بیان با انگیزه ی اجتماعی هم تولید شده باشد، در ذهن و زبان حافظ کم کم به یک عادت فراگیر تبدیل شده است. سخن دیگر این مقاله، آن است که حافظ هرچند خود همواره با ریا می ستیزد و پنهان کاری را می نکوهد، اما خود او نیز زیر فشارهای اجتماعی ناگزیر می شود پنهان کاری کند و ریا بورزد.
    کلید واژگان: حافظ, ریاکاری حافظ, سخن دوپهلو, ریا, ابهام
    Kavoos Hasanli *
    Introduction
     In terms of the architecture of words and aesthetics of language use, Hafez Shirazi is the best orator and craftsman in Persian language. One of the most prominent features of the use of language in Hafez’s poetry is the density of various meanings in as few words as possible. This is mostly achieved by means of his frequent use of ambiguity in poetry. While previous studies have examined artistic techniques, aesthetic devices, and poetic ambiguity in Hafez, the issue of ambiguity produced through the use of statements with two opposing meanings remains to be further investigated. In Persian rhetoric, this is known as muhtamel alzeidin. This essays does not examine ambiguity in words with multiple meanings; rather, it is concerned with the representation of statements which contain two opposing meanings. The reason why this device is used in Hafez’s poetry can be put down to the fact of a repressive society. However, some of the examples discussed in this essay show that while such poetic device may have been used for social criticism, it has gradually came to constitute one aspect of Hafez’s own language and mind. Even though Hafez constantly criticizes hypocrisy and pretense, he himself becomes a hypocrite under the pressures of society.  
    Methodology
    The method used in this study is descriptive and based on content analysis. Accordingly, certain lines in Divan-e Hafez which represent the use of statements with two opposing meanings are selected. Then, in light of their theme they are categorized into two groups: social and romantic themes. Finally, analyzing the stylistic techniques of such statements, the roots, reasons, and effects of Hafez’s views are studied. 
    Discussion
    Hypocrisy is one of most unpleasant moral vices. In a society fraught with pretense and hypocrisy, the first moral virtue that is damaged is trust. This destructive vice, when it becomes so pervasive in a society, manifests itself in various forms to remain unnoticed. In repressive societies, when the power apparatus is more oppressive, people adopt more complicated ways of hypocrisy and pretense. Hypocrisy has always existed in human life. As soon as social life began on earth, people had to hide those aspects of their behavior which could have hurt their coexistence with others. This helped them become like others. Rooted in social and political causes, the 14th century when Hafez lived was a society driven by hypocrisy and insincerity. This is why Hafez decided in his poems to criticize this vilest of moral deficiencies. As a committed poet, he was never indifferent to what went on his own society. However, in his own poems one could see examples of Hafez’s own hypocrisy. Some of these are so poetically ambiguous that their affective dimension overrides the social critical dimension. Hence, the question is if the use of statements with two opposing meanings is only a poetic device or a tool for social criticism. 
    Conclusion
    To conclude the issues discussed in this essay we should note the following points about Hafez and his poetry: first, masterful poetic ability; second, committed spirituality and social engagement; third, historical context; and fourth, hypocrisy and its function. On the one hand, Hafez is the poet par excellence in creating ambiguous and layered opposing statements among the Persian poets. On the other, he constantly criticizes insincerity, pretense, and hypocrisy.     Hafez’s poems should be primarily looked at as literary text. Thus his poems cannot be reduced to logical statements. However, a close reading of his poetic structures may help us gain sociological perspectives on the era he lived in. Poetry is a tool used by poets. In a time when pretense and hypocrisy have pervaded all aspects of a society, Hafez uses poetry to level a social critique against such a condition. However, the pervasiveness of pretense and hypocrisy makes everyone a hypocrite. While he is always at the forefront of criticizing pretense and hypocrisy, he sometimes yields to these vices himself. In one of his poems, he says, “Be honest and see the sun comes out of thy breath / At the outset, the liar was disgraced.” Elsewhere, he says, “Not from exceeding religiousness, is my inducing of the robe / Over the head of a hundred secret sins, a veil the robe I place.” He also openly says, “Hafez! hypocrisy and dissimulation give not purity of heart: / Choice of the path of profligacy and of love, I will make.” In such an oppressive society, not only does he practice hypocrisy himself, but also invites others to do so: “Conceal the cup in the sleeve of the tattered garment; / For, like the wine-flagon’s eye, time is blood-shedding.” Some of these differences are because of the poet’s own personal experiences while some other are due to the social context of the 14th century and especially the oppressive rulers of the time.      In the course of history, people have always used ambiguity as a tool for social protest. Equivocation and amphibology have emancipatory values in socially repressive regimes. However, ambiguity could gradually turn into one’s worldview and hence run through one’s mind and language. In Hafez’s poetry, there are examples of statements with two opposing meanings which can be read as signs of resistance against the tyranny of the era he live in. However, as the examples discussed in this essay show, the use of statements with two opposing meanings are not always meant for social criticism; rather, this device has become an aesthetic technique in Hafez’s mind and language in creating poetry because not only does he use the device in representing hypocrisy and religious pretense, but he also uses it in describing his beloved, where one expects genuine sincerity and trust.
    Keywords: Hafez’s Hypocrisy, Ambiguity, Amphibology, Aesthetics
  • نهادهای دینی و اصناف دین داران در غزلیات عرفانی امام خمینی(س)
    محی الدین قنبری، محمود شیخ
    این مقاله در پی تبیین موضع امام خمینی(س) درباره اصناف دین داران و نهادهای دینی است. نویسنده برای رسیدن به این مقصود اشعار ایشان را تحلیل کرده و اثبات می کند که مبنای آموزه های اجتماعی عرفان امام، اخلاص است که با ریا و تظاهر تقابل دارد. ریاستیزی و مخالفت با مظاهر ریا در اصناف دین داران، موجب نزدیکی اشعار ایشان با سنت ادبی ملامتی شده است. حضرت امام سه نهاد مسجد و مدرسه و خانقاه را گاه محل ریا و تظاهرات دین دارانه می دانند که دام هایی چون دلبستگی به امور ظاهری دین، تحقیر خلق خدا و جدال های بی حاصل را در برابر سالکان حقیقی می گستراند و مانع سلوک ایشان می شود.
    کلید واژگان: امام خمینی(س) عرفان عملی, اخلاص, ریاستیزی, مسجد, مدرسه, خانقاه, ملامتیه, ادبیات عرفانی
    Religious Institutions and the Religious Types in Imam Khomeini's ghazals (lyrics)
    Mohyeddin Qanbari, Mahmoud Shiekh
    The main objective of the present paper is to explain Imam Khomeini's stance on the religious Types and religious institutions. In order to achieve this goal Imam Khomeini's poems have been analyzed. The findings of the present paper show that the basis of Imam's doctrine of social mysticism is honesty or sincerity which is in contrast with hypocrisy. Opposition to hypocrisy and its manifestations among the religious types has caused proximity of his poems to the blamer's poetry genre. At times, the Imam considers mosque, seminary and Khaniqah as places of hypocrisy and religious pretentions, which spread traps in the way of true wayfarers, preventing them from wayfaring.
    Keywords: Imam Khomeini, practical mysticism, sincerity, opposition to hypocrisy, mosque, seminary, Khaniqah, Malamatiyya, mystical literature
  • غفار کریمیان پور*، اکبر خسروی، عادل خسروی

    این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تنبلی سازمانی و وابستگی به موبایل، با اهمال‏کاری سازمانی با نقش میانجی سایبرلوفینگ در کارکنان دانشگاه پیام نور کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کارکنان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه بود که تعداد 160 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه وابستگی به موبایل، تنبلی سازمانی، سایبرلوفینگ و اهمال‏کاری سازمانی استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه ها تایید و پایایی آنها به ترتیب 75/0، 72/0، 92/0 و 77/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که وابستگی به موبایل، اثر مثبت و مستقیمی بر اهمال‏کاری سازمانی دارد، تنبلی سازمانی اثر مثبت و مستقیمی بر اهمال‏کاری دارد، وابستگی به موبایل اثر مثبت و مستقیم بر سایبرلوفینگ دارد، تنبلی سازمانی اثر مثبت و مستقیمی بر سایبرلوفینگ دارد، سایبرلوفینگ در رابطه بین وابستگی به موبایل و تنبلی سازمانی با اهمال‏کاری سازمانی نقش میانجی دارد. بنابراین وابستگی به موبایل، تنبلی سازمانی و سایبرلوفینگ، از متغیرهای مهم و مرتبط با اهمال‏کاری سازمانی اند.

    کلید واژگان: وابستگی به موبایل, تنبلی سازمانی, سایبرلوفینگ, اهمال‏کاری سازمانی
    Ghaffar Karimianpour *, Akbar Khosravi, Adel Khosravi
    Introduction

    Organizational procrastination is a prevalent negative behavior among employees in all types of organizations. Despite its detrimental impact on organizational performance, it has been largely overlooked in management research. Procrastination is the intentional delay of actions despite awareness of the negative consequences, often resulting in decreased employee performance. Employees' procrastination can lead to a lack of motivation to engage in team tasks, work avoidance, rationalization, and making excuses for not completing assignments. These individuals often allocate insufficient time for substantial activities, leading to rushed and incomplete work and ultimately diminishing work quality. Procrastinators experience a form of self-restraint and avoidance, desiring to complete tasks but failing to follow through to completion. This phenomenon has affected the work of millions of employees and significantly impacts organizational effectiveness and productivity. Therefore, it is crucial to address and identify the factors influencing organizational procrastination. Previous research in this field has indicated a notable increase in employee procrastination, which can significantly diminish organizational effectiveness. However, this variable has been overlooked in many organizations, including Payam-e Noor University. It is essential for management researchers to consider the possibility of procrastination among university employees. Given the adverse effects of procrastination within the university, it is crucial to investigate and identify the contributing factors. Furthermore, a review of past studies reveals a lack of exploration into the roles of mobile dependence, organizational laziness, and cyberloafing in organizational procrastination among employees. Therefore, this research aimed to examine the relationship between mobile addiction and organizational laziness with organizational procrastination, while considering the mediating role of cyberloafing among employees of Payam-e Noor University in Kermanshah Province.

    Materials and Methods

    This research employed a purposive approach and utilized a correlational descriptive method, specifically employing the structural equation modeling. The statistical population comprised 250 employees from Payam-e Noor universities in Kermanshah Province with a sample of 160 individuals selected according to Morgan's table using the available sampling method. Data collection involved the use of Safarinia and Amirkhani's organizational procrastination questionnaire (2013) consisting of 25 questions, the cyberloafing skew questionnaire (2014) comprising 14 questions, the grounded organizational laziness questionnaire (2013) containing 20 questions, and the mobile addiction questionnaire by Hyun Yong Ko (2008) with 20 questions.

    Discussion of Results and Conclusion

    Among the respondents, 137 were male and 23 were female. The data analysis revealed several significant findings mobile dependence exhibited a positive and direct impact on organizational procrastination, organizational laziness had a positive and direct effect on organizational procrastination, and cyberloafing also demonstrated a positive and direct effect on organizational procrastination. Additionally, mobile dependence and cyberloafing were found to have a positive and direct relationship, while mobile dependence indirectly influenced organizational procrastination through the mediating role of cyberloafing. Similarly, organizational laziness indirectly affected organizational procrastination through the mediating role of cyberloafing. Furthermore, the mediating role of cyberloafing in the relationship between mobile dependence, organizational laziness, and procrastination was found to be significant. The model fit assessment indicated a relatively strong and appropriate fit for the model. These results underscore the meaningful implications for organizational practices.

    Keywords: mobile addiction, organizational laziness, cyberloafing, organizational procrastination
  • سوسن جبری
    آفرینندگان متون ادبی برای بیان نگرش خود به پدیده ها، گاه معانی برخی نشانه ها را گسترش می-دهند تا آنجا که گاه این معانی را دگرگون می کنند. این نشانه ها واژگان کلیدی هستند که دسترسی به معانی آن ها دشوار به نظر می رسد. امروزه معناشناسی و روابط مفهومی میان واژگان و جملات، می تواند امکان تحلیل عینی روند گسترش یا دگرگونی معنایی نشانه ها را فراهم کند و با بررسی روابط مفهومی نشانه ها، به نگرش آفرینندگان این متون نیز دست بیابد. در میان روابط مفهومی تضاد معنایی و شمول معنایی میان واژگان و از میان روابط مفهومی میان جملات، تضمن معنایی از کارآیی ویژه ای در تحلیل معنای نشانه های زبانی در متن برخوردارند. برای بیان نقش روابط مفهومی درگسترش و دگرگونی معنایی نشانه های زبانی، «نیاز» در شعر حافظ برگزیده شد. یافته ها نشان می دهند؛ روابط مفهومی میان واژگان و میان جملات، پیوندهای معنایی میان؛ «زهد» و«عجب»، «خودبینی»، «کبر»، «فریبکاری» و «ریا»، معنای «زهد» را گسترش داده چنانکه با «ریا» شمول معنایی پیدا کرده و ترکیب «زهد ریا» را پدید آورده است. معانی بافتی کلید واژگان؛ «زهد» و «ریا» و «نیاز» نشانگر آن است که حافظ در کنار روند آسیب شناسی اجتماعی و فردی «زهد»، پیوندهای پیچیده ای از دلالت ها و ارجاعات معانی ضمنی مبتنی بر تقابل میان «نیاز» و «زهد» آفریده که معنای نشانه ی «نیاز» را گسترش داده است و با پیوند و همپوشانی معنایی «نیاز» با اصطلاح «فقر عرفانی» مفهوم «زهد حافظانه» را در آن گنجانده است. بنابراین روابط مفهومی علاوه بر توان دستیابی بر نگرش شاعر، زمینه ی شناخت معانی گوناگون واژگان کلیدی متن را نیز فراهم می کند.
    کلید واژگان: روابط مفهومی, نشانه زبانی, دگرگونی معنایی, توسعه معنایی, شعر حافظ
    S. Jabri
    In order to express their view of different phenomena, authors of literary texts occasionally expand upon the meaning of signs to the extent that their meanings would undergo a transformation. These signs would then function as keywords the meanings of which sound hard to grasp. Today, a semantic study and an examination of the conceptual relationship between words and sentences make possible the objective analysis of the processes involved in the semantic expansion and metamorphosis of the signs; having studied the conceptual relationship between the signs, the researcher could then easily comprehend the attitude and outlook of the author of the text. From among conceptual relationships, Hyponymy and contrast are specifically efficient in the semantic analysis of linguistic signs within a text. In order to highlight the role of conceptual relationships in the process of semantic expansion and metamorphosis of linguistic signs, semiotics of "need" in Hāfiz poetry has been examined. Based on researches in this domain, conceptual relationships between words and sentences and the semantic affinity between "piety" and "self centeredness", "pride", "vanity", "deceitfulness" and "hypocrisy" expand the meaning of piety to an extent that it overlaps with "hypocrisy", thence the phrase "hypocrite piety." The contextual meanings of such keywords as "piety", "hypocrisy" and "need" indicate that Hāfiz, apart from his social and individual pathology of the concept of "piety," creates a complicated network of references, connotations and associations based upon the contrast between "need" and "piety." Thus, he not only expands the meaning of "need" but also creates a Hāfiz-specific concept of piety based on the semantic overlap between the concept of "need" and "ascetic poverty."
    Keywords: Conceptual Relations, Sign, Semantic Change, Semantic Development, Hāfiz Poetry
  • محمدرضا اردلان، رقیه بهشتی راد *
    پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فرهنگ سازمانی بر وجدان کاری با نقش میانجی گری جامعه پذیری سازمانی انجام شده است. روش تحقیق، توصیفی و طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه ارومیه است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم هر طبقه 190 نفر (68 نفر اعضای هیات علمی و 122 نفر کارکنان ادارای) به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی بر اساس مدل دنیس و اسپریتزر (1991)، جامعه پذیری سازمانی بر اساس تائورمینا (1997) و وجدان کاری بر اساس مدل بریک و مانت (1991) استفاده شد. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که رابطه بین فرهنگ سازمانی با وجدان کاری و جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار است. رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و وجدان کاری مثبت و معنی دار است. همچنین رابطه فرهنگ سازمانی و وجدان کاری با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی مثبت و معنی دار است.
    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, وجدان کاری, جامعه پذیری سازمانی, کارکنان, دانشگاه ارومیه
  • بهاره عزیزی نژاد
    هدف اصلی این پژوهش، بررسی ارتباط کیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی در میان کارکنان دانشگاه پیام نور در ارومیه با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی و ارایه الگوی ساختاری می باشد. روش پژوهش توصیفی همبستگی است. ابزار اندازه گیری شامل سه نوع پرسش نامه کیفیت زندگی کاری والتون، پرسش نامه تعهد سازمانی آلن و می یر و پرسش نامه جامعه پذیری سازمانی تائورمینا می باشد که پایایی آن ها به وسیله آلفای کرونباخ محاسبه شد و به ترتیب 921/0، 88/0 و 86/0 گزارش گردید. جامعه آماری شامل همه کارکنان دانشگاه پیام نور ارومیه می باشند که از بین آن ها حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 230 نفر انتخاب شدند. داده های پژوهش پس از گرد آوری با استفاده نرم افزارهای آماری LISREL، و SPSS تحلیل شدند. نتایج الگویابی معادله های ساختاری نشان دادند که کیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی کارکنان اثری مثبت، مستقیم و معنادار (38/0) دارد. کیفیت زندگی کاری بر جامعه پذیری سازمانی کارکنان اثر مستقیم و معنادار (21/0) دارد. جامعه پذیری سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان اثری معنادار (16/0) را نشان می دهد و نیز کیفیت زندگی کاری به واسطه جامعه پذیری سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان اثری معنادار (41/0) دارد. لذا، الگوی تجربی بدست آمده منطبق بر الگوی مفهومی پژوهش بود و می توان گفت که افزون بر رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی، جامعه پذیری توانسته است نقش میانجی را در افزایش ارتباط کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی ایفا کند. نتیجه گیری کلی حاکی از ارتباط کیفیت زندگی کاری بر تعهد سازمانی در میان کارکنان دانشگاه پیام نور در ارومیه با نقش میانجی جامعه پذیری سازمانی می باشد.
    کلید واژگان: کیفیت زندگی کاری, تعهد سازمانی, جامعه پذیری سازمانی, کارکنان دانشگاه پیام نور, مقدمه
    Bahare Azizi Nejad
    This study aimed to investigate the relationship between the quality of work life and organizational commitment by mediating organizational socialization and presenting a structural model. The research method was descriptive correlational. Three types of questionnaires were used in data gathering including Walton’s quality of work life, Allen and Meyer’s organizational commitment and Taormina’s organizational socialization and their reliabilities were calculated by Cronbach’s Alpha including 0.921, 0.88 and 0.86. Statistical population of research involved all of Urmia Payame Noor University’s personnel and the sample size of 230 individuals was chosen by using Cochran's formula and Stratified random sampling. Data analyses have been done by LISREL and SPSS Software. The results of structural modeling showed that quality of work life is directly, positively and significantly related to organizational commitment (0.38). The quality of work life is significantly related to organizational commitment (0.21) and the quality of work life is significantly related to organizational commitment by mediating organizational socialization, so that the model of research has conformity by research conceptual model and it can be concluded that socialization in organization as a mediator has increased relationships between quality of work life and organizational commitment.v
    Keywords: Quality of Work Life, Organizational Commitment, Organizational Socialization, Personnel of Payame Noor University
  • مهدی یزدان شناس*، محمد احمدخانی
    هدف
    هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی ادراک از حمایت سازمانی و حمایت سرپرست در تاثیرگذاری اعتماد بر نگرشها و رفتارهای کاری کارکنان ادارات ورزش و جوانان شهرستانهای استان زنجان است.
    روش شناسی: تحقیق حاضر از تحقیقی توصیفی و از نوع تحقیقات همبستگی است که جامعه آماری آن کارکنان ادارات ورزش و جوانان شهرستانهای استان زنجان می باشد و داده های تحقیق از طریق پرسشنامه های تعهد عاطفی آلن و می یر (1990)، اعتماد سازمانی باتلر (1991)، حمایت سازمانی ادراک شده ایزنبرگر و همکاران (1986)، ادراک از حمایت سرپرست رودس و همکاران (2001)، رفتار شهروندی سازمانی ویلیامز و اندرسون (1991) و رفتارهای مخرب کاری بنت و رابینسون (2000) به دست آمده-اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از فنون آمار استنباطی و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج تحقیق ضمن تایید نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده، تاثیرگذاری اعتماد سازمانی بر حمایت سازمانی ادراک شده با ضریب 42/0، تاثیرگذاری حمایت سازمانی ادراک شده بر تعهد عاطفی، رضایت شغلی، رفتار شهروندی سازمانی و رفتارهای مخرب کاری را به ترتیب با ضرایب 91/0، 61/0، 60/0 و 36/0- تایید نمود.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت اعتماد سازمانی و ابعاد مختلف آن از طریق ادراک از حمایت سازمانی و حمایت سرپرست می تواند نقش قابل توجهی در نگرشها و رفتارهای کاری کارکنان داشته باشد.
    کلید واژگان: اعتماد, حمایت سازمانی ادراک شده, ادراک از حمایت سرپرست, نگرشها و رفتارهای کاری
    Mahdi Yazdanshenas *, Mohammad Ahmadkhani
    Objective
    The purpose of this study was to explore the mediating role of perceived organizational support and perceived supervisor support in the relationship between trust and work attitudes and behaviors of the employees of the Sport and Youth Organizations in Zanjan province.
    Methodology
    The present study was a descriptive survey, and its statistical population consists of employees of the Sport and Youth Organizations in the Zanjan province. Data was gathered through questionnaires of commitment (Allen and Meyers, 1990), trust (Butler, 1991), perceived organizational support (Eisenberger et al., 1986), perceived supervisor support (Rhoades et al., 2001), organizational citizenship behavior (Williams & Anderson, 1991), counter-productive work behavior (Bennett & Robinson, 2000), and job satisfaction (Russell et al., 2004). Inferential statistical techniques and structural equation modeling were used for data analysis.
    Result
    Findings supported the effects of perceived organizational support and perceived supervisor support on the employees` attitudes and work behaviors. The results obtained also show that different kinds of organizational supports mediate the relationship between trust and employees` attitudes and behaviors.
    Conclusion
    According to the findings, it can be said that organizational trust and its different dimensions may have a considerable role in employees` attitudes and work behaviors through perceived organizational support and perceived supervisor support.
    Keywords: Trust, Perceived organizational support, Perceived supervisor support, Work attitudes, behaviors
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال