به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۷۰۳۰۹ عنوان مطلب
|
  • فرحناز مردانیان، مریم مرادی
    مقدمه
    تشخیص سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS یا Polycystic Ovary Syndrom) به دلیل وجود تظاهرات مختلف کلینیکی و یافته های آزمایشگاهی متفاوت مشکل است. با توجه به پاتوژنز و درمان متفاوت PCOS چاق و غیر چاق، بررسی کلینیکی و آزمایشگاهی در هر دو گروه ضروری به نظر می رسد. هدف ما بررسی مقایسه ای مرفولوژی تخمدان، سیکل های قاعدگی و سطح تستوسترون در بیماران PCOS چاق در مقایسه با غیر چاق بود.
    روش ها
    خصوصیات کلینیکی، پروفایل هورمونی و مرفولوژی تخمدان 54 بیمار در دو گروه 27 نفری بیماران PCOS چاق (25 ≤ BMI) و غیر چاق (25 > BMI) با سن 21 تا 48 سال در یک مطالعه مقطعی با روش نمونه گیری آسان بررسی شد. اطلاعات از طریق فرم جمع آوری اطلاعات، جمع آوری و آنالیز آماری شد.
    یافته ها
    میانگین شاخص توده ی بدنی (BMI یا Body Mass Index) در گروه چاق 2/3 ± 5/28 و در گروه غیر چاق 6/2 ± 21 کیلوگرم بر متر مربع بود (001/0 > P). سیکل قاعدگی در 11 نفر (4/20 درصد) منظم و در 43 نفر (6/79 درصد) نامنظم بود. BMI در افراد با سیکل منظم 6/3 ± 6/23 و در افراد با سیکل نامنظم 5 ± 25 بود (36/0 = P). میانگین سطح تستوسترون در افراد چاق ng/ml 7/1 ± 1/7 و در افراد غیر چاق ng/ml 9/2 ± 6/5 بود (69/0 = P). 8 نفر از افراد چاق (6/29 درصد) تخمدان های طبیعی و 19 نفر (4/70 درصد) تخمدان های غیر طبیعی داشتند (039/0 = P) و در افراد غیر چاق 12 نفر (4/44 درصد) تخمدان های طبیعی و 15 نفر (6/55 درصد) تخمدان های غیر طبیعی داشتند (039/0 = P).
    نتیجه گیری
    مطالعه نشان داد بین BMI و مرفولوژی تخمدان رابطه ی آماری معنی دار وجود دارد ولی بین شاخص توده ی بدنی (BMI) با سیکل قاعدگی و BMI با سطح تستوسترون رابطه آماری معنی دار وجود ندارد. بنابراین هر دو گروه زنان چاق و غیر چاق مبتلا به PCOS ممکن است تظاهرات بیماری را با شدت متفاوت نشان بدهند (صرف نظر از BMI) و مطالعات بیشتر در زمینه ی مقایسه ی علایم بیماری در زنان چاق و غیر چاق جهت تشخیص و شروع به موقع درمان، به خصوص در زنان غیر چاق که ظاهر فنوتیپی بیماری را ندارند، ضروری می باشد.
    کلید واژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک, شاخص توده بدنی, مرفولوژی تخمدان, تستوسترون
    Farahnaz Mardanian, Maryam Moradi
    Background
    Considering the heterogenicity of polycystic ovary syndrome (PCOS), the diagnosis is difficult. The aim of present study was to compare ovarian morphology, pattern of menstrual cycles and testosterone level in obese and non obese polycystic ovary syndromepatients.
    Methods
    Clinical characteristics, hormonal profile and ovarian morphology were evaluated in 54 women with polycystic ovary syndrome, aged 21-48 years. They were devided in 2 groups regarding Body Mass Index; obese (BMI ≥ 25) and nonobese (BMI < 25). Fidings were statistically analyzed.
    Findings
    Mean BMI was 28.5 ± 3.2 in obese group and 21 ± 2.6 kg/m2 in nonobese group. Menstrual cycles were regular in 11 patients (20.4%) and irregular in 43 patients (79.6%). BMI was 23.6 ± 3.6 in patients with regular cycles and 25 ± 5 in those with irregular cycles (P = 0.36). Mean testosterone level was 7.1 ± 1.7 in obese and 5.6 ± 2.9 ng/ml in nonobese group (P = 0.69). In obese group, ovarian morphology was normal in only 8 patients (29.6%) and abnormal in 19 patients (70.4%) (P = 0.039) and in nonobese group 12 patients (44.4%) had normal morphology and 15 patients (55/6%) had abnormal morphology. (P = 0.039).
    Conclusion
    Our study suggests that there is significant correlation between BMI and ovarian morphology but there is no significant difference between BMI and menstrual cycle or BMI and testosterone level. Thus both obese and nonobse PCOS patients show different presentations and it is necessary to do more studies to compare clinical features of PCOS in obese and nonobese patients for early diagnosis and management.
  • حسن مختارپور، مهدی فتاحی
    از آنجایی که در زمینه ارتباط بین حافظه ضمنی و آشکار با مسائل زبان شناختی در ایران، تحقیقات اندکی صورت گرفته است. این مطالعه برآن است که به بررسی فرآیند پردازش اطلاعات در زمینه واژ ه های مرتبط با غذا، تناسب اندام و اعضای بدن در زنان چاق و معمولی بپردازد. به این منظور با استفاده از آزمون های حافظه ضمنی و آشکار، ده زن بیمار مبتلا به چاقی مفرط، ده زن چاق و ده زن معمولی مورد بررسی قرار گرفتند. در آزمون های حافظه از واژه های مرتبط با غذا، تناسب اندام و اعضای بدن استفاده شد. نتایج آزمون ها حاکی از وجود حساسیت در حافظه ضمنی بود. بیماران مبتلا به چاقی مفرط در کامل کردن کلمه های مرتبط با غذا موفق تر از سایر کلمات بودند. زنان چاق در کامل کردن کلمات مرتبط با غذا و تناسب اندام بهتر عمل کردند و بالاخره در مورد زنان معمولی حساسیت خاصی دیده نشد و این افراد نسبت به انواع مختلف واژه ها حساسیت تقریبا یکسانی را از خود نشان دادند. آزمون حافظه آشکار، حساسیتی را در میان گروه خاصی نشان نداد.
    کلید واژگان: چاقی, حافظه ضمنی, حافظه آشکار, غذا, تناسب اندام
    Hassan Mokhtarpour, Mahdi Fattahi Student)
    Since little research, in Iran, has been carried out into the relationship between implicit and explicit memories and linguistic issues, the present research seeks to study the information-processing trend with regard to the vocabulary related to food, body style, and body organs in ordinary and obese female subjects. To achieve such a goal, ten women suffering from severe obesity, ten obese, and ten normal women were studied using implicit/explicit memory tasks. In memory tasks, the vocabulary related to food, body style, and body organs was used. The results showed bias in regards to the implicit memory. The subjects with severe obesity were more successful in completing word stems related to food. The obese women performed better on the vocabulary related to food and body style. Showing the same bias to different types of words, the normal group displayed no special tendency. The explicit memory task revealed no bias in any certain group.
    Keywords: obesity, implicit memory, explicit memory, food, body style
  • عباسعلی گائینی، صادق ستاری فرد، فریما محمدی، سیروس چوبینه
    مقدمه
    تغییر سبک زندگی راهکاری موثر برای درمان PCOS می باشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر 12 هفته فعالیت ورزشی بر مقادیر دهیدرواپی آندروسترون سولفات و 17-هیدروکسی پروژسترون، تعداد فولیکول ها و وضعیت قاعدگی زنان مبتلا به سندروم تخمدان های پلی کیستیک (PCOS) بود.
    روش کار
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 40 بیمار مبتلا به PCOS لاغر (BMI<20) و چاق (BMI>25) به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. قبل و بعد از مداخله (12هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 85-60 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 30-25 دقیقه فعالیت ورزشی هوازی)، دهیدرواپی آندرسترون سولفات (به روش کمیلوایمسانس)، 17-بتاپروژسترون (الایزا)، تعداد فولیکول ها (سونوگرافی) و وضعیت قاعدگی (پرسشنامه) اندازه گیری شدند.
    نتایج
    کاهش مقادیر DHEAso4 و 17OH-Progestron پس از فعالیت ورزشی تنها در گروه چاق معنی دار بود (0/023=P و 0/0001>P). تعداد فولیکول های تخمدان های راست و چپ در هر دو گروه لاغر و چاق پس از فعالیت ورزشی کاهش معنی داری داشته است (راست؛ 0/019=P، 0/041=P و چپ؛(P=0.005، P=0.008). بهبود وضعیت قاعدگی در هر دو گروه زنان چاق و لاغر پس از مداخله مشاهده شده است (0/028=P و 0/0001>P). وزن بدن گروه چاق پس از مداخله کاهش معنی داری داشته است (P<0.0001).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد، یک دوره فعالیت ورزشی با کاهش وزن بدن در زنان چاق می تواند موجب کاهش DHEAs و 17OH-Progestron شود. به علاوه، فعالیت ورزشی باعث بهبود وضعیت قاعدگی و کاهش فولیکول های تخمدان ها در هر دو گروه زنان لاغر و چاق می شود.
    کلید واژگان: فعالیت ورزشی, فولیکول ها, قاعدگی
    Introduction
    The effective method of treatment of Polycystic Overy Syndrome (PCOS) is lifestyle modification. The aim of this study was to evaluate the effect of 12 weeks aerobic exercise on DHEAso4, 17OH-Progestron Concentrations, number of follicles and menstrual condition of women with PCOS.
    Methods
    In this clinical trial, 40 PCOS patients lean (BMI<20) and obese (BMI>25) randomly divided into two trained and sedentary control groups. DHEAso4, 17OH-Progestron Concentrations, number of follicles and menstrual condition were measured before and after the program (12-week exercise training program, aerobic exercise at 60-80% of maximal heart rate, 25-30 min/day, 3 days/week).
    Results
    Decline of DHEAso4, 17OH-Progestron Concentrations were significant after exercise in obese group (P=0.023, P<0.0001). The number of follicles right and left ovaries decreased significantly after exercise in two groups lean and obese (Right; P=0.019, P=0.041 and Left ovary; P=0.005, P=0.008). Menstrual situation was improved after exercise in obese and lean groups (P=0.028, P<0.0001). The body weight decreased significantly after exercise in obese groups (P<0.0001).
    Conclusion
    It seems that a term of exercise with weight loss can induce decline of DHEAso4 and 17OH-Progestron. In addition, exercise lead to improved menstrual condition and reduction of number of ovarian follicles per groups of lean and obese.
    Keywords: Exercise – Follicles_Menstrual
  • صادق ستاری فرد، عباسعلی گائینی، فریما محمدی، مینو رجایی
    زمینه و هدف
    تغییر سبک زندگی راهکاری موثر برای درمان سندرم تخمدان پلی کیستیک است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دوازده هفته فعالیت ورزشی هوازی بر آندروژن های تخمدانی و ترکیب بدن زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی 20 بیمار چاق (نمایه توده بدنی بیشتر از 25 کیلوگرم بر متر مربع) و 20 بیمار لاغر (نمایه توده بدنی کمتر از 20 کیلوگرم بر متر مربع) مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک انتخاب شدند. افراد گروه چاق و لاغر به طور تصادفی به گروه های مساوی کنترل و مداخله تقسیم شدند. افراد گروه مداخله به مدت 12هفته، 3جلسه در هفته با شدت 85-60 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 3025 دقیقه فعالیت ورزشی هوازی انجام دادند، ولی در گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. قبل و بعد از پایان مطالعه شاخص توده ی بدن، نسبت کمر به لگن، هورمون های پرولاکتین، تستوسترون، LH و FSH اندازه گیری شدند. داده ها با آزمون آماری تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    شاخص توده ی بدن گروه چاق پس از مداخله کاهش معنی داری داشت(0001/0p<). کاهش مقادیر پرولاکتین پس از مداخله در گروه لاغر و چاق معنی دار نبود(05/0p>). نسبت LH/FSH زنان لاغر پس از مداخله به طور معنی داری کاهش یافت (04/0=p). مقادیر تستوسترون زنان لاغر و چاق پس از مداخله کاهش معنی داری داشت(05/0p<).
    نتیجه گیری
    یک دوره فعالیت ورزشی با کاهش وزن بدن و کاهش نمایه توده بدنی می تواند موجب کاهش تستوسترون، کاهش نسبت LH/FSH و بهبود وضعیت متابولیکی شده و مانع افزایش پرولاکتین شود و از اثرات سوء هپیرآندروژنیسم جلوگیری کند.
    کلید واژگان: سندرم تخمدان پلی کیستیک, ورزش, تستوسترون, پرولاکتین
    Background and Aim
    The effective method of Polycystic Ovary Syndrome treatment is lifestyle modification. The aim of this study was to determine the effect of a twelve-week aerobic exercise on Ovarian Androgens and Body Composition of women with Polycystic Ovary Syndrome.
    Methods
    In this clinical trial، 20 obese patients (BMI>25 kg/m2) and 20 lean patients (BMI<20 kg/m2) with Polycystic Ovary Syndrome were selected. Lean and obese patients were randomly divided into intervention and control groups. The intervention group participated in a 12 week، 3 sessions per week with intensity 65-80% of maximal heart rate for 25 - 30 minutes of aerobic exercise، while this intervention was not performed in the control group. BMI، WHR، LH، FSH، prolactin and iestosterone hormones were measured before and after the intervention. The data were analyzed using the Paired and independent T tests.
    Results
    BMI decreased significantly after exercise in obese group (P<0. 0001). The reduction of prolactin was not significant after exercise in both lean and obese groups (P>0. 05). LH/FSH significantly decreased after exercise in the lean group (P=0. 049). The testosterone concentration was significantly decreased after exercise in both lean and obese groups (P<0. 05).
    Conclusion
    A period of exercise with body weight loss and reduction of BMI can contribute to the decline of testosterone concentration، decrease of LH/FSH ratio، improvement of metabolic condition. It prevents the increasing of prolactin and also the side effects of hyperandrogenism.
    Keywords: Exercise, PCOS, Prolactin, Testosterone
  • فاطمه باکویی، شمس الملوک جلال منش
    سابقه و هدف
    با توجه به این که تقریبا 35% از جمعیت کشورهای غربی چاق هستند و این شیوع از سال 1980 به بعد افزایش یافته است و همچنین شیوع بالای چاقی در ایران، تحقیقی به منظور تعیین نقش چاقی مادر بر نتایج حاملگی در زنان حامله مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) شهر آمل در سال 1378 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به روش کوهورت تاریخی بر روی 240 زن باردار 35-18 ساله، تک قلو، حاملگی ترم، جنین با نمایش سر، که بطور مساوی در دو گروه زنان با وزن طبیعی (19.8≤BMI و BMI≤26) و زنان چاق (BMI>26) قرار گرفتند، انجام شد. هر دو گروه از لحاظ سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، تعداد حاملگی، فاصله زایمانی و افزایش وزن دوران بارداری با هم همسان گردیدند. داده های مطالعه از طریق پرسشنامه آزمایش شده، جمع آوری و نهایتا با استفاده از آمار توصیفی و تست آماری t-test و Chi-square آنالیز شدند و P<0.05 معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    در این بررسی میانگین طول مرحله اول، مرحله سوم و مجموع طول مراحل زایمان در زنان چاق بیشتر از زنان با وزن طبیعی بود که از لحاظ آماری اختلاف معنی داری نداشتند. میانگین طول مرحله دوم زایمانی در هر دو گروه تقریبا مساوی بود؛ ولی میانگین مجموع طول مراحل زایمانی برحسب افزایش وزن دوران بارداری (مساوی یا بیشتر از 12 کیلوگرم) در دو گروه زنان چاق و زنان با وزن طبیعی به ترتیب (109.3±275.5 و 84.7±201.3 دقیقه) بود که تفاوت معنی داری داشت. در زنان چاق (64.2%) بیشتر از زنان با وزن طبیعی (44.4%) از اکسی توسین استفاده شد. میزان سزارین در زنان چاق (44.7%) در مقایسه با زنان با وزن طبیعی (32.5%) تفاوت معنی داری نداشت. میانگین وزن نوزاد در گروه زنان چاق (456.4±3670.8 گرم) بطور معنی داری بیشتر از گروه زنان با وزن طبیعی (452.7±3511.7 گرم) بود. ولی نمرات آپگار دقایق اول و پنجم نوزادان در دو گروه مشابه بود.
    نتیجه گیری
    حاملگی در زنان چاق پرخطر بوده و باید تحت مشاوره و مراقبت صحیح حین حاملگی و زایمان قرار گیرند، تا بتوان با افزایش وزن مناسب دوران بارداری، از طولانی شدن مراحل زایمان، وزن زیاد نوزاد و عوارض مربوط به آن پیشگیری نمود و همچنین توصیه می شود که قبل از حاملگی، مادر وزن خود را به حد مطلوب برساند.
    کلید واژگان: چاقی, نتایج حاملگی, زایمان
  • مهرداد عزمی، محمد جعفر فره وش، ناصر ابزاهیمی دریانی، رضا ملک زاده
    هدف این مطالعه شرح یک سری از بیماران با استئاتوهپاتیت غیر الکلی و شرح تظاهرات بالینی و آزمایشگاهی آنها است. تظاهرات بالینی، بیوشیمیایی 26 بیمار پس از اثبات بیماری استئاتوهپاتیت غیر الکلی در یک دوره 4 تا 44 ماه به طور متوسط 2/15 ماه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. از 26 بیمار، 11 بیمار3/42% زن و 15 نفر7/57% مرد بودند. متوسط سن بیماران 14/11 ± 12/40 (از 17 تا 67 سال) بود. از 4 بیمار چاق، دو نفر مرد و دو نفر زن بودند. 4/15% و یک بیمار زن، چاقی شدید داشت. مجموعا پنج نفر (19.2%) چاق بودند. 13 نفر از بیماران (50%) افزایش وزن داشتند که ازاین تعداد 6 نفر زن و 7 نفر مرد بودند. 8 نفر (8/30%) وزن طبیعی داشتند که 2 نفر از آنها زن و 6 نفر مرد بودند. دیابت در 3 بیمار (5/11%) و سابقه دیابت در افراد فامیل درجه یک در 3 نفر (11.5%) ثابت گردید. هیپرلیپیدمی در 12 بیمار 2/46% وجود داشت و فقط 2 نفر از بیماران سابقه مصرف داروهای ایجاد کننده کبد چرب داشتند (7/7%) در بدو مراجعه 10 بیمار بدون علامت و 11 نفر علائم غیراختصاصی داشتند (درمجموع 8/80%) و فقط 5 بیمار (2/19%) علائم مرتبط با بیماری هنگام مراجعه داشتند. فقط یک نفر از بیماران در سیر بیماری به سمت سیروز پیشرفت نمود و حداقل 5 بیمار فیبروز در بیوپسی داشتند. استئاتوهپاتیت غیر الکلی می تواند یک بیمار کبدی پیشرونده باشد و نباید به عنوان بیماری که در زنان چاق با دیابت دیده میشود، در نظر گرفت.
    کلید واژگان: استئاتوهپاتیت غیر الکلی, چاقی, دیابت قندی
    Azmi M., Farahvash M.J., Ebrahimidaryani N., Malekzadeh R
    The aim of the present study was to describe the clinical and laboratory findings among a series of patients with non-alcoholic steatohepatitis (NASH). The clinical, biochemical features of 26 patients with non-alcoholic steatohepatitis, observed for 4 to 44 mo (mean 15.2 mo) were analyzed. Eleven of the patients (42.3%) were women and the rest were men (57.7%). Mean age was 40.12  11.4 (range 17-67). Two of the 4 obese patients (BMI 30) were men (15.4%) and the only morbid obese patient (BMI 40) was a women. Totally thirteen patients were over weight (40 BMI<30) 6 of whom were women. Thirteen patients (6 men and 7 women) had BMI within the range of 25 to 30. Eight patients (6 men and 2 women) had normal weight. Twelve patients (46.2%) had hyperlipidemia, while only 2 had the past consumption history of drug-induced NASH (7.7%). Initially 10 patients were asymptomatic, another 10 had non-specific symptoms (totally 80.8%) and 5 patients had the symptoms related to NASH. Only 1 patient progressed to cirrhosis and 5 showed fibrosis in their liver biopsy. The finding of this study suggests that non-alcoholic steatohepatitis can be a progressive liver disease. Furthermore, it suggests that this disease should not be considered a disease predominantly seen in an obese women with diabetes mellitus.
  • Menha Swellam، Abeer Khaial، Tamer Mosa*، Hatim El، Baz، Mohamed Said
    مقدمه
    علیرغم شیوع سندروم تخمدان پلی کیستسک (PCOS) هنوز یک تشخیص مشکل در اندوکرینولوژی، ژینوکولوژی و طب تولیدمثل است. جهت حل این مسئله کنفرانس روتردام پیشنهاد اضافه کردن تعداد فولیکول های یافت شده در سونوگرافی را به عنوان یک معیار جدید تشخیص داد که علاوه بر هیپراندروژنیزم و کاهش تخمک گذاری است. متاسفانه این موضوع نتوانست مقبولیت جهانی کسب کند.
    هدف
    هدف از انجام مطالعه بررسی نقش احتمالی تغییرات اندروژن ها و هورمون آنتی مولرین در بین زنان مبتلا به PCOS در ارتباط با BMI و نتایج بعد از IVF بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه اولیه گذشته نگر 195 زن با PCOS شرکت کردند که بر اساس BMI به گروه های چاق با (kg/m2 27>BMI (91 نفر و وزن بیش از حد با kg/m2 27≤BMI (104 نفر) تقسیم شدند. میزان سرمی اندروژن ها (DHEAS، تستوسترون و A4) و هورمون آنتی مولرین (AMH) با پروفیل اندوکرین ونتایج سیکل ها اندازه گیری و مقایسه شد.
    نتایج
    AMH، A4، FSH و TSH به طور معنی دار در زنان چاق بیشتر از زنان با وزن بیش از حد بود (0/001>p). بر عکس نسبت LH:FSH، E2، PRL و DAHES به طور معنی دار در زنان چاق کمتر از زنان با وزن بیش از حد بود (0/0001>p). میزان اووسیت های به دست آمده، بالغ و بارور شده به طور معنی داری در زنان چاق بیشتر از زنان با وزن بیش از حد بود. در بین زنان چاق حامله AMH و A4 به طور معنی دار افزایش داشت و DAHES به طور معنی داری در مقایسه با زنان با وزن بیش ازحد کاهش یافته بود.
    نتیجه گیری
    زنان چاق با PCOS در مقایسه با زنان که در گروه با وزن بیش از حد قرار داشتند شانس بیشتری برای حاملگی داشتند. به علاوه اندروژن ها و میزان AMH پیشنهاد می شود که در IVF در زنان چاق و با وزن بیش از حد در نظر گرفته شود.
    کلید واژگان: سندروم تخمدان پلی کیستیک, هورمون اندروژن, هورمون آنتی مولرین, آندرواستندیون
    Menha Swellam, Abeer Khaial, Tamer Mosa*, Hatim El, Baz, Mohamed Said
    difficult diagnosis in endocrinology, gynecology, and reproductive medicine. To help solve this issue, the Rotterdam consensus conference proposed to include the ultrasonographic follicle count as a new diagnostic criterion, in addition to hyperandrogenism and oligo-anovulation. Unfortunately, its assessment does not offer sufficient reliability worldwide.
    Objective
    To explore the possible roles of altered circulating androgens and anti-mullerian hormone among PCOS women regarding their body mass index and their outcomes after IVF.
    Materials And Methods
    In this preliminary prospective study, 195 women with PCO were included, they were divided according to their body mass index (BMI <27 kg/m2) as obese PCOS (n=91) and overweight PCOS (BMI ≥27 kg/m2) (n=104). Serum levels of androgens (dehydroepiandrosterone sulfate [DHEAS], testosterone and androstenedione [A4]), and anti-mullerian hormone [AMH]) were assessed and compared with the endocrine profile and cycles outcomes.
    Results
    AMH, A4, FSH, and TSH, concentrations and were significantly higher in obese than in overweight women (p˂0.001). Contrary, LH: FSH ratio values, E2, PRL and DAHE-S levels were significantly lower in obese than in overweight women (p˂0.0001). Total oocyte retrieved, mature and fertilized oocyte were significantly higher in obese than in overweight women. Among pregnant obese PCOS women both AMH and A4 were significantly increased and DAHE-S was significant decreased compared to pregnant overweight PCOS women.
    Conclusion
    Obese PCOS women have a higher chance of getting pregnant over those categorized as overweight PCOS. Also, androgens and AMH levels recommended to be considered in IVF attributes among obese and overweight PCOS women.
    Keywords: Polycystic ovary syndrome, Androgen hormone, Anti, mullerian hormone, Androstenedione
  • لاله بهبودی، مجتبی ایزدی*
    مقدمه
    اینترلوکین 10 (IL-10)، یک سایتوکین ضد التهابی است که سطوح آن در حضور چاقی و بیماری های وابسته کاهش می یابد. با توجه به عدم مطالعات کافی در این زمینه بر روی زنان چاق سالم یا بیمار، مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر تمرینات کوتاه مدت هوازی بر سطوح سرمی IL-10 در زنان چاق انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه در تابستان سال 1395 بر روی 30 نفر از زنان چاق میانسال کم تحرک (با شاخص توده بدنی بیشتر یا مساوی 30 و کمتر یا مساوی 36 کیلوگرم بر متر مربع) در دامنه سنی 40-30 سال در تهران انجام شد. افراد به دو گروه 15 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی یک برنامه تمرینات هوازی را 3 جلسه در هفته به مدت 6 هفته با زمان 45-30 دقیقه با شدت 75-60% ضربان قلب بیشینه اجرا نمودند. چاقی شکمی و دیگر شاخص های آنتروپومتریکی و همچنین سطح سرمی IL-10، 48 ساعت قبل و پس از مداخله ورزشی اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفادهاز نرم افزار آماری SPSS (نسخه 15) و آزمون های تی مستقل و تی وابسته انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در گروه تجربی کاهش معنی داری در وزن بدن، شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن و چاقی شکمی مشاهده شد (05/0>p). همچنین سطح سرمی IL-10 در گروه تجربی افزایش معنی داری یافت (001/0=p).
    نتیجه گیری
    تمرینات هوازی کوتاه مدت با شدت متوسط تا شدید به کاهش شاخص های معرف چاقی و افزایش سطوح سرمی IL-6 در زنان چاق منجر می شود.
    کلید واژگان: آمادگی قلبی- عروقی, تمرین هوازی, چاقی, ضدالتهابی
    Laleh Behboudi, Mojtaba Izadi *
    Introduction
    Interleukin 10 (IL-10) is an anti-inflammatory cytokine that its levels decrease in the presence of obesity and related diseases. Due to the lack of sufficient studies in this regard on healthy or patient obese women; this study was performed with aim to determine the effect of short term aerobic training on serum IL-10 in obese women.
    Methods
    This study was performed in summer 2016 on 30 sedentary middle-aged obese females aged 30-40 years (30≤BMI≤36 kg/m2) in Tehran, Iran. Subjects were divided into experimental (n=15) and control (n=15) groups. Experimental group underwent an aerobic training program for 6 weeks, 3 sessions per week with 30-45 minutes at 60 to 75% of the heart rate max. Abdominal obesity and other anthropometrical markers. as well serum IL-10 were measured at 48 hours before and after exercise intervention. Data were analyzed by SPSS software (version 15) and independent-t and dependent-t tests. P
    Results
    Significant increase were observed in body weight, BMI, body fat percentage and abdominal obesity in experimental group (p
    Conclusion
    Short term aerobic training with moderate to high intensity leads to decreased obesity determinative indexes and increased serum IL-10 in obese females.
    Keywords: Aerobic Training, Anti-inflammation, Cardiovascular fitness, Obesity
  • مریم کشاورز، محمد شریعتی، غلامرضا بابایی
    زمینه و هدف
    نتایج تحقیقات مختلف، بیانگر بروز بیشتر عوارض و پیامدهای نامطلوب در زنان باردار چاق است. شیوع چاقی در سنین باروری به طور نگران کننده ای در حال افزایش است؛ بنابراین تعیین میزان چاقی و بررسی ارتباط آن با عوارض بارداری باید مورد توجه قرار گیرد. روش تحقیق: در این مطالعه هم گروهی، زنان باردار به محض تشخیص بارداری از مراکز بهداشتی، درمانی و مطب های خصوصی شهر شاهرود به درمانگاه زنان بیمارستان فاطمیه ارجاع داده شدند. چاقی به نمایه توده بدنی ≤30 کیلوگرم بر متر مربع اطلاق می شد و بر اساس اندازه گیری وزن و محاسبه نمایه توده بدنی در ابتدای بارداری، زنان به دو گروه چاق و غیر چاق تقسیم شدند. تمامی زنان بدون بیماری سیستمیک قبلی بودند و تا زمان ترم تحت مراقبتهای معمول بارداری قرار گرفتند. اطلاعات فردی و کنترل بارداری در هر دو گروه در پرونده های مخصوصی ثبت شد و از فرم بازنگری مخصوصی جهت تعیین وضعیت اقتصادی استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای غیرپارامتریک، آنالیز واریانس، کای دو، فیشر، تی، من ویتنی، رگرسیون خطی و ضریب همبستگی در سطح معنی داری 05/0< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مجموع تعداد 1194 زن باردار مورد بررسی قرار گرفتند؛ شیوع چاقی 6/13% (162 نفر) به دست آمد. زنان چاق، مسن تر بودند و تعداد بارداری بالاتری داشتند. بر اساس مدل آنالیز واریانس و با در نظر گرفتن عوامل مخدوش کننده ای مانند سن و تعداد بارداری، چاقی عاملی مستقل در بروز عوارض پره اکلامپسی (001/0P<) فشار خون بارداری (006/0P<) و هیدرآمنیوس (001/0P<) بود. میزان سزارین به طور معنی داری در زنان چاق بالاتر بود (001/0P<).
    نتیجه گیری
    در این تحقیق، با وجود ارائه مراقبتهای بارداری مناسب، بروز عوارض بارداری در زنان چاق بالاتر بود؛ بنابراین به منظور بهبود کیفیت برنامه های مراقبتی و کاهش عوارض دوران بارداری، شروع برنامه های مراقبتی، قبل از بارداری توصیه می شود. بدون شک کاهش وزن قبل از بارداری به عنوان یک اقدام بهداشتی آسان و کم هزینه در زنان در سنین باروری که به منظور دریافت خدمات بهداشتی و تنظیم خانواده به واحدهای بهداشت خانواده مراجعه می کنند، مؤثر و همراه با صرفه اقتصادی خواهد بود.
    کلید واژگان: زنان باردار, چاقی, عوارض مادری جنینی و نوزادی
    M. Keshavarz *, M. Shariati, Gr. Babaee
    Background And Aim
    According to various studies, obese women, have an increased risk of a number of pregnancy complications and adverse pregnancy outcomes. Worryingly, the prevalence of obesity is rising during pregnancy. The present study was done to determine the incidence of obesity and its relationship to pregnancy complications.
    Materials And Methods
    In this prospective study, all pregnant women in their early stage were referred to women’s clinic of Fatemiyeh Hospital by all health care centers and private clinics as soon as diagnosed. Obesity was defined as having a body mass index (BMI) of ≥30 kg/m² or more. So, pregnant women were divided into obese and non-obese cases according to BMI. All the women had no previous systematic diseases and received routine prenatal care until their labor. Demographic and pregnancy data were obtained on arrival and were recorded in special files; and the cases’ economic status was determined by means of a special checklist. The obtained data was analysed by means of non-parametric variance analysis of, chi-square, Fisher exact t- test, Mann Whitney U, linear regression, and correlation co-efficient; and P≤0.05 was taken as the significant level.
    Results
    Totally 1194 pregnant women were studied. Prevalence of obesity was %13 (162 pregnant women). Obese women were older and had more childbirth. According to variance analysis and confounding factors including age and parity, obesity was found to be an independent factor in the occurrence of pre-eclampsia (P<0.001), gestational hypertension (P<0.01) and hydramnios (P<0.001) as well. Cesarean rate in obese women was greater and significant (P<0.001).
    Conclusion
    Results confirmed that despite appropriate prenatal care, obesity was associated with an increase in pregnancy complications. So in order to improve the quality of care, pre-conceptual care is recommended. Weight losing, as an easy and inexpensive procedure in women who refer to the health centers to receive health care and family planning service, is essential and is recommended.
  • سیده هاجر شارمی، فرشته فکور، فرشته محمدی، رقیه مولایی، مریم شکیبا، سیده فاطمه دلیل حیرتی، مریم ارچنگ، سعیده ارچنگ
    سابقه و هدف
    سندرم تخمدان پلی کیستیک یکی از شایعترین اختلالات اندوکرین در زنان سنین باروری است که منشا تظاهرات و عوارض این سندرم، همچون هایپراندروژنیسم، نازایی، هیرسوتیسم و عوارض حاملگی در زنان چاق مبتلا به PCOS افزایش می یابد. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه ویژگی های بالینی و آزمایشگاهی در دو گروه زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک دچار اضافه وزن و چاق با وزن نرمال است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 368 بیمار مبتلا به PCOS طبق معیار روتردام که به دو گروه با شاخص توده بدنی مساوی و بیشتر از 25 و کمتر از 25 قرار گرفتند، بررسی شدند. نمونه ها از نظر متغیرهای سن، تعداد زایمان، سابقه نازایی، نوع اختلال قاعدگی، سابقه دیابت در خانواده، وزن، نمایه توده بدنی، نسبت دورکمر به دورباسن، فشار خون سیستول و دیاستول، علایم بالینی و آزمایشگاهی PCOS با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    شایعترین فنوتیپ در هر دو گروه، IM/HA/PCO و شایعترین الگوی قاعدگی الیگومنوره (2/81%) بود. در گروه بیماران با اضافه وزن و چاق نسبت به گروه بیماران با وزن نرمال، میانگین سنی (5/28±26/84 در مقابل 4/66±25/59 با p=0.0001)، میانگین فشارخون سیستولیک (11/61±114/4 در مقابل 10/02±106/66 با p=0.01)، میانگین فشارخون دیاستولیک (97/8±24/73 در مقابل 8/36±67/29 با p=0.01)، شیوع نازایی (45/5% در مقابل 22/61%با p=0.0001) و شیوع چاقی اندروئید (p=0.0001) بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    درگروه بیماران با اضافه وزن و چاق، شیوع نازایی، چاقی آندروئید و افزایش فشارخون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک بالاتر بود. لذا بررسی این بیماران جهت پیشگیری از عوارض، ضروری بنظر می رسد.
    کلید واژگان: اضافه وزن, سندرم پلی کیستیک تخمدان, شاخص توده ی بدنی, چاق
    Seyedeh Hajar Sharami, Fereshteh Fakor, Fereshteh Mohammadi, Roghaye Molaee, Maryam Shakiba, Seyedeh Fatemeh Dalil Heirati, Maryam Archang, Saeedeh Archang
    Background And Objective
    Polycystic Ovary Syndrome (PCOS) is a prevalent endocrine disorder among women of the reproductive age.The complications of this syndrome such as Hyperandrogenism, infertility, Hirsutism and pregnancy complications increase in obese women with PCOS. This study aimed to compare the clinical and laboratory features of overweight and obese women suffering PCOS with women of normal weight.
    Methods
    In this cross-sectional study, 368 PCOS patients were studied. According to the Rotterdam Criteria, they were divided into two groups of equal body mass index (BMI) ≥25 and <25. They were compared in terms of age, parity, infertility history, menstrual disorders, family history of diabetes, weight, BMI, waist to hip ratio (WHR), systolic and diastolic blood pressure and clinical and laboratory symptoms of PCOS.
    Findings
    In both groups, the common phenotype was IM/ HA/PCO and the frequent menstrual pattern was Oligomenorrhea (81.2%). In group the overweight and obese group and the normal-weight group, respectively, the mean age was 26.84±5.28 and 25.59±4.66 (p=0.0001), the mean systolic blood pressure was 114.4±11.61 and 106.66±10.02 (p=0.01), the mean diastolic blood pressure was 73.24±8.97 and 67.29±8.36 (p=0.01), infertility was 45.5 % and 22.61% (p=0.0001) and the android obesity incidence was higher in the patients than normal individuals (p=0.0001).
    Conclusion
    Infertility, android obesity and increased systolic and diastolic blood pressure was higher in the overweight and obses group than the normal weight group. Therefore, a follow-up for these patients in order to prevent the complications seems necessary.
    Keywords: Overweight, Polycystic Ovary Syndrome, Body Mass Index, Obesity
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال