-
سروش، قرآن را بشری معرفی کرده و کوشیده است با نسبت دادن این نظریه به معتزله، برای نظریه خود در کلام اسلامی، خاستگاهی معرفی کند. وی مدعی است که باور معتزله به حادث بودن قرآن، به بشری و خطاپذیر بودن آن اشاره دارد. هدف این نوشتار، بررسی این مدعاست که آیا نظریه معتزله درباره خلق قرآن، به نظریه سروش درباره بشری بودن قرآن اشاره دارد؟ در این مقاله، با مراجعه به آثار معتزله، منابع معتبر کلامی و آثار سروش، اطلاعات لازم گردآوری شده سپس، با روش توصیفی تحلیلی نظریات معتزله و سروش درباره قرآن تبیین شده و خاستگاه، مبانی، ادله و لوازم نظریات آنها ارائه و مورد نقد و بررسی تطبیقی قرار گرفته است. نتیجه این پژوهش این است که دیدگاه سروش با دیدگاه معتزله درباره قرآن از جهات مختلف در تضاد می باشد. بر خلاف نظر سروش، معتزلیان، خداوند متعال را خالق بدون واسطه قرآن دانسته و بشری بودن آن را مردود می دانند.
کلید واژگان: قرآن, مخلوق, بشری, معتزله و سروشMr. Soroush holds that the Quran is a human product and in order to support his theory in Islamic theology he attributes this theory to Mutazilites. He claims that Mutazilites believe that the Quran is something accidental and refers to its being created by man and its fallibility. The present paper tries to examine the question whether or not the Mutazilite's theory on the creation of the Quran has anything to do with Soroush's theory that the Quran is a human product. First, necessary data have been gathered from Mutazilite's works, valid theological resources, and Soroush's works, and then, the Mutazilite's and Soroush's theories on the Quran are expounded. Then the origins, basic fundamentals, arguments, and requisites of their theories are stated, criticized and contrasted. The research findings show that Soroush's standpoint on the Quran contradicts, from different sides, that of the Mutazilites. Contrary to Soroush's view, the Mutazilites believe that the Quran has been created by the Most High God and reject that idea that it is a man's product.Keywords: the Quran, created thing, human, the Mutazilites, Soroush -
در این مقاله آراء دکتر عبدالکریم سروش درباره وحی مورد بررسی قرار گرفته است. سروش با فروکاستن وحی به تجربه نبوی، قدسیت وحی را کنار نهاده و آن را یک امر انفسی تلقی میکند. سروش بهدنبال حل مشکلات کلام باریتعالی است و میکوشد تا تبیین طبیعیای از وحی ارایه دهد. در این تبیین پیامبر هم نقش صورتدهی به وحی را دارد و هم در مضامین وحی دخالت میکند و از آنجا که دانش پیامبر محدود است و قرآن نیز کلام اوست، از اینرو در قرآن خطاهای بسیاری راه یافته است. این نوع نگاه به وحی و قرآن نیز موجب میشود تا سروش تفسیری خاص از اعجاز قرآن ارایه دهد. سروش در دفاع از نظریه خود دو مدل از وحی را مطرح میکند. در یکی، که بهزعم وی تفسیر سنتی از وحی است، پیامبر مانند طوطی مقلد در نظر گرفته میشود، اما در مدل دوم که موردنظر سروش است، پیامبر چونان زنبور مولد در نظر گرفته میشود که خود در تولید وحی دخالت دارد. در این مقاله با نقد نظریه سروش براین نکته تاکید شده که سه مدل از وحی میتوان ارایه داد، نه دو مدل و در این مدل سوم که مورد توجه فیلسوفان و عارفان اسلامی است، پیامبر نه طوطی مقلد است که هیچگونه آگاهی از وحی نداشته باشد و نه زنبور مولد است که تولیدکننده مضامین وحی باشد، بلکه وی شخصیت کمالیافتهای دارد که با گزینش الاهی به مرتبهای میرسد که شایستگی دریافت وحی را دارد. سروش برای تبیین نظریه خود در تلاش است تا کلام پیامبر را عین کلام خدا بداند. در این بحث وی از متافیزیک قرب و وصال و رابطه دیالوگی پیامبربا هممحیط خودش میگوید. از آنجا که سروش در جهت تایید نظریه خود به آراء فیلسوفان و عارفان تمسک میجوید، در این گفتار بهاختصار به آراء ابنعربی، مولوی و ملاصدرا اشاره شده است.
کلید واژگان: وحی, تجربه نبوی, کلام الاهی, رابطه دیالوگی, مدل عرفانی, مدل فلسفی, اعجاز -
یکی از دستاوردهای انقلاب مشروطه پویایی حیات روزنامه نگاری مستقل و انتقادی در ایران بود. از نمایندگان برجسته این شیوه روزنامه نگاری علی اکبر دهخدا بود که مقالات وی در روزنامه صور اسرافیل فصل جدیدی در حیات روزنامه نگاری ایران گشود. فعالیت دهخدا در استبداد صغیر با انتشار صور اسرافیل سوئیس و سروش استانبول ادامه یافت. بررسی مقالات سروش می تواند به روشن شدن ابعادی از یک مقطع مهم و پرتلاطم تاریخ ایران کمک کند. مبنای این پژوهش بررسی و تحلیل محتوای سروش استانبول در چند محور است. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که سروش را می توان پیشگام طرح موضوعاتی دانست که عمدتا با مسئله استقلال و تمامیت ارضی ایران پیوند داشت و زمینه ساز یک گفتمان تجددگرا در فرهنگ سیاسی این زمان شد. به نظر می رسد این تحول پس از مشروطه نخست در روزنامه سروش بازتاب یافت و سپس در مجله هایی چون کاوه، آینده و ایرانشهر وجه آشکاری به خود گرفت.کلید واژگان: مشروطه, تجدد, استقلال و تمامیت ارضی, دهخدا, سروش استانبولIranian Studies, Volume:6 Issue: 2, 2017, PP 97 -114Following the Constitutional revolution of Iran Persian journalism entered a flourishing period. This paper aims to survey a less-studied Persian newspaper, namely Sorûsh, within a historical framework. Sorûsh was published during a critical period of Irans history and we might consider it as a useful source for current ideas of this time. This study which is based mainly on the analytical survey of the articles of Sorûsh, shows that its writers enjoy a distinguished position among the contemporary Iranian thinkers. It seems that Sorûsh ushered in a discursive change in the political culture of this period which was appeared more clearly in a later time trough some modernist periodicals such as Kaveh, Ayandeh and Iranshahr.Keywords: constitutionalism, modernity, Dehkhodâ, Nationalism, Sorûsh-e Istanbul, Russia
-
در فرهنگ لغات زبان فارسی «سروش» برابر با جبرییل، رساننده پیام الهی به پیامبران و مردان برگزیده خدا معرفی شده است. نوشته اند سروش فرشته ای است که پیغام آور باشد و نیز فرشته ای که پیغام و مژده آرد و یا خبر و پیغام خیر آورد و معانی ازین دست. در اغلب قاموس ها با کم و بیش تفاوت، همه در همان معنی جبرییل از او یاد کرده اند. اما سروش در ادبیات ایران پیش از اسلام و در فرهنگ اوستایی و ادبیات زرتشتی فارسی میانه، تعریف و وظایفی دیگر را برعهده دارد که در متن مقاله به آن ها پرداخته شده است و با بررسی دقیق منابع پیش از اسلام در متون بازمانده پهلوی و اوستایی، برای سروش بیش از بیست وظیفه این جهانی و آن جهانی را می توان برشمرد، که پیام رسانی سروش را می توان تنها یکی از آن ها دانست.کلید واژگان: سروش, اوستا, متون پهلوی, سروش یشتIn Persian Dictionary Soroush equals Gabriel, the archangel, and is introduced as the deliverer of God’s message to prophets and selected men of god. It has been written that Soroush is an angel that brings good news and in most dictionaries with slight differences all regarded it as Gabriel. However, Soroush in the Persian Literature before Islam and in Avestai culture and Zoroaster’s Literature, and Middle Persian has another definition and has other duties which are dealt with in the text of this article. Thorough investigation of the sources before Islam in Pahlavi and Avestai manuscripts to date reveals that more than twenty duties in this world and the other world is attributed to Soroush whereas his duty as messenger is regarded as one out of many.Keywords: Souroush, Avesta, Pahlavi Manuscripts, Souroush Yasht
-
هفت پیکر حکیم نظامی گنجوی که چهارمین منظومه او از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیت است، داستان سرگذشت بهرام گور است؛ داستان او با هفت دختر از پادشاهان هفت اقلیم، روایت می شود. بهرام گور هر روز از روزهای هفته، با یکی از دختران در گنبدی به رنگ خاص به سر می برد و از زبان آنها، داستان های غریبی می شنود. روز چهارشنبه در گنبد فیروزه رنگ، از زبان دختر پادشاه اقلیم پنجم، داستان مردی نقل می شود که گرفتار دیوها می گردد. در این داستان می توان جلوه گری سروش را مشاهده کرد.
سروش از جمله ایزدان زرتشتی است که همواره در باورهای مردم و آثار ادبی به گونه های مختلف نمود یافته است. در آثار ادبی، اغلب سروش فرشته و پیام آور غیبی است. یکی از مهم ترین نقش های سروش، مبارزه شبانه با دیوها و اهریمنان است. در این پیکار است که پرنده همراه سروش با خروش خود، مردم را به بیداری و عبادت فرامی خواند.
جستار حاضر سعی دارد پس از ذکر صفات و ویژگی های ایزد سروش و پرنده همراه او، یکی از مهم ترین کنش های او را در داستان یادشده ردیابی کند. مشاهده می شود که ناپدید شدن دیوها، به دلیل حضور سروش است.
کلید واژگان: آیین زرتشتی, ایزد سروش, مرغ سروش, هفت پیکر نظامی گنجوی و ماهان مصریHaft Peykar (“Seven portraits”) by Hakim Nezami Ganjavi, which is his fourth epopee from temporal perspective and one of its two masterpieces (along with Khosraw and Shirin) from quality perspective is the adventure of Bahram-e Gur. His story is narrated along with seven girls from seven different lands. Bahram-e Gur lives every day of a week with one girl in a dome having special color and listens to strange stories from them. At Wednesday in turquoise colored dome, the girl of fifth land tells the story of a man who got to be captive of demons; the representation of Souroush (Gabriel) is so obvious in this story. Souroush is one of the Zoroastrian lords that is emerged in different kinds and forms in public belief and literary works. Souroush is often the angel and messenger of mystic world. One of the most important roles of Souroush is fighting with demons and evils. It is in this fighting that the bird concomitant with Souroush invites people to awakening and worshipping God with its groan. After noting features and characteristics of Souroush Lord and its concomitant bird, the study attempts to follow one of its most important actions within the story. It is seen that disappearing of demons is due to the presence of Souroush Lord.Keywords: Zoroastrian Religion, Souroush Lord, Souroush Bird, Haft Peykar by Nezami Ganjavi, Mahan the Egyptian -
تکرار موبه موی یک تجربه تاریخی در آفرینش تصویرهای شعری تحلیل جایگاه سبک شناختی تصویرهای سروش اصفهانی
میرزا محمدعلی اصفهانی متخلص به «سروش» و ملقب به «شمس الشعراء» از بزرگ ترین شعرای مکتب بازگشت و عهد ناصری است. یکی از رموز شهرت و تعالی جایگاه این شاعر نزد ادبا، مهارتش در تقلید ماهرانه از شاعران پیشین است. برمبنای مطالعات، سروش بیشترین گرایش را به شعر فرخی سیستانی دارد. پژوهش حاضر که به شیوه کمی آماری و با رویکرد سبک شناختی نوشته شده است، با بررسی ساختمان تصویرهای شعری دیوان سروش اصفهانی می کوشد با ارائه آماری دقیق و روشن از مقدار بهره گیری شاعر از هنرسازه های بلاغی، سوای تعیین سطح و کیفیت ساختمان تصویرهای سروش به لحاظ سادگی یا پیچیدگی شان، به قیاس هندسه تصویرهای شعری او با سازه تصویرهای شاعران سبک های پیش از او خاصه بررسی مدعای شباهت شعرش به فرخی بپردازد. طبق داده های این پژوهش، ساختمان تصاویر غزل های سروش پیچیده ترین، و سازه تصویرهای مثنوی های او ساده ترین هندسه را دارند. ساختمان تصویری قصیده های سروش به طرز شگفت آوری با هندسه تصویرهای فرخی همسانی دارد؛ گویی به لحاظ ساختمان تصاویر، با وجود فاصله تاریخی، هر دو هندسه متعلق به یک شاعر است و این یعنی تکرار موبه موی یک تجربه تاریخی در آفرینش تصویرهای شعری. همین اتفاق در ساحت دیگری نیز رخ داده است: هندسه تصویرهای غزلیات سروش دقیقا با هندسه تصویرهای غزلیات سعدی هم تراز است.
کلید واژگان: سروش اصفهانی, مکتب بازگشت, تصویر شعری, هنرسازه های بلاغیMirza Mohammad Ali Isfahani, mostly known as "Sorush" and "Shams-al-Shoara" was one of the greatest poets of the literary return movement and the Naseri era. One of the factors of the fame and excellence of this poet's position among the literati was his ability to skillfully imitate former poets. Previous research indicates that Sorush was most inclined towards the poetry of Farrokhi Sistani. Based on a quantitative-statistical method and a stylistic approach, the current study tries to present reliable statistics on the amount of the poet's use of art and rhetorical techniques by examining the structure of the poetic images of the Divan of Sorush Isfahani. In addition to determining the level and quality of the structure of Sorush's images in terms of their simplicity or complexity, an attempt was made to compare the structure of his poetic images with that of the images of poets of preceding styles, especially by investigating the claim of the similarity of his poetry to that of Farrokhi. Based on our data, the images of Sorush's ghazals have the most complex structure, and the images of his masnavis have the simplest structure. The structure of images in Sorush's odes is surprisingly similar to the image structure of Farrokhi's, as if despite the historical distance, both structures belonged to the same poet, and this means an exact repetition of a historical experience in the creation of poetic images. The same thing happened in another aspect: The structure of images in Sorush's ghazals is exactly on a par with the structure of images in Saadi's ghazals.
Keywords: Sorush Isfahani, Return Literary School, Poetic Image, Rhetorical Techniques -
سروش یکی از مهم ترین ایزدان اوستایی است که در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی خویش کاری های مختلفی داشته و در ادبیات ایران پس از اسلام نیز نام و نقش او بر جای مانده است. فردوسی (د 411 یا 416 ق)، حماسه سرای چیره دست و بی بدیل ایران، در شاهنامه، در مقام گزارش باورهای دینی ایرانیان باستان، اوصاف و کارکردهایی را به سروش نسبت داده است. این مقاله، پس از بررسی تطبیقی ویژگی های سروش در گاهان، اوستای نو، و متون پهلوی، اوصافی همچون نگهبانی، دین یاری، افسونگری، پیام رسانی از سوی اهورامزدا، نجات بخشی، و خویش کاری پس از مرگ را با گزارش حکیم توس در نامه باستان مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که گزارش شاهنامه با متون مزدایی همسویی اندکی دارد و فردوسی خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تاثیر باورهای ادیان ابراهیمی در باب ملائک، به ویژه جبرئیل، است و سروش او ترکیبی است از اوصاف دو سنت ایرانی و سامی.
کلید واژگان: اوستا, جبرئیل, سروش, شاهنامه, فردوسی, متون پهلویSoroush is one of the most important Avestan gods with different functions in the Gathas, New Avesta and Pahlavi texts and its name and role remains in Iran’s post-Islamic literature. Ferdowsi, Iran’s skilled and unique epic poet, attributes some qualities and functions to Soroush when reporting about ancient Iranians’ religious beliefs. After a comparative study of the features of Soroush in the Gathas, New Avesta and Pahlavi texts such as being a guardian, witch, messenger of Ahura Mazda, savior and functionality after death, this paper compares the above said attributes with Ferdowsi’s report in Shahnameh. It is concluded that Shahnameh report is vaguely in line with Mazda texts. Intentionally or unintentionally, Ferdowsi is influenced by Abrahamic religions as regards the angels, especially by Gabrielle. His report of Soroush is a combination of the attributes in two Iranian and Semitic traditions.Keywords: Soroush, Avesta, Ferdowsi, Shahnameh, Pahlavi texts, Gabrielle -
نگاهی تطبیقی به نظریه «تاویل» طباطبایی و نظریه «رویاهای رسولانه» سروش نشان می دهد که هر دوی آنها کنه متن مقدس را محصور در ساختار تاریخی اش نمی دانند، و به حقیقت و باطن متن مقدس در پس ظواهرش می اندیشند. نظریه تاویل که قوس صعود و خلاف قوس تنزیل و انزال، و به معنای کشف ارتباط میان مصحف موجود با حقیقت عینی اش (یعنی کتاب مکنون، ام الکتاب) است، به دلایل گوناگونی بر نظریه رویاهای رسولانه برتری دارد؛ نظریه تاویل 1. با سنت سامی، عبری، اسلامی سازگار است؛ 2. هم زمان همه شواهد را پوشش می دهد؛ 3. با منطوق قرآن انطباق تام دارد؛ 4. قدسیت و بشری بودن قرآن را هم می پذیرد؛ 5. می تواند به دغدغه های مذکور در مقاله ششم رویاهای رسولانه، که سروش را به بشری و رویایی انگاشتن قرآن سوق داده است، پاسخ دهد؛ 6. رویکرد عرفانی و اشراب نظریه تاویل از ام الکتاب باعث شده است طباطبایی، برخلاف سروش، از معرفت گزاره ای فراتر رود و به معرفت وجودی و شهودی برسد، اما سروش با پذیرش بسط تجربه نبوی و رویاهای رسولانه به جای حل مسئله به حذف آن روی آورده است.کلید واژگان: تاویل, رویاهای رسولانه, محمدحسین طباطبایی, عبدالکریم سروشReligious Studies, Volume:9 Issue: 18, 2021, PP 83 -101A comparative look at Tabatabai's theory of "interpretation" and Sorush's theory of "apostolic dreams" shows that both of them do not consider the sacred text to be confined to its historical structure, and think about the truth and essence of the sacred text behind its appearance. The theory of interpretation, which is the arc of ascent, the opposite of the arc of descent, and means discovering the connection between the existing Quran and its objective truth (i.e. the Hidden Book or the Mother of the Book), is superior to the theory of apostolic dreams for various reasons: 1. Theory of interpretation is consistent with the Semitic, Hebrew and Islamic traditions 2. It covers all evidence at the same time 3. It is in full accordance with the appearance of the Quran 4. It accepts the holiness and humanity of the Quran 5. It can respond to the concerns mentioned in the sixth article of the Apostolic Dreams, which made Sorush consider the Quran to be man-made and dreamlike 6. Adopting a mystical approach and employing the theory of interpretation of "the Mother of the Book" has caused Tabatabai, unlike Sorush, to go beyond the knowledge of propositions and reach existential and intuitive knowledge. But Sorush, by accepting the expansion of prophetic experience and apostolic dreams, has eliminated the problem instead of solving it.Keywords: interpretation, Apostolic Dreams, Mohammad Hoseyn Tabatabai, Abdolkarim Sorush
-
این جستار می کوشد برخی از آراء دین شناسانه عبدالکریم سروش را در گذر زمان به اجمال بررسی کند و نشان دهد که وی در صدد طبیعی کردن الاهیات، یا به تعبیر جامع تر، طبیعی کردن دین، دین شناسی و دینداری، به نحوی ناموجه و غیر قابل دفاع است. در آغاز طبیعی کردن الاهیات را تعریف و آن را به دو نوع موجه و ناموجه تقسیم می کنیم و سپس با مرور آراء سروش نشان می دهیم که اولا چگونه می توان علی الاصول چنین ویژگی ای را به این آراء نسبت داد، و ثانیا، به سود این ادعا استدلال خواهیم کرد که الاهیات طبیعی شد سروش هم ناموجه و ناپذیرفتنی است، و هم اهداف او را در طبیعی کردن الاهیات برآورده نمی کند. اما نادرستی الاهیات طبیعی شده سروش نه به معنای نفی ضرورت طبیعی کردن الاهیات است و نه به معنای نادرستی هر خوانشی از الاهیات طبیعی شده؛ بلکه صرفا بدین معناست که خوانش خاصی که وی از الاهیات طبیعی شده به دست می دهد و شیوه خاص او در طبیعی کردن الاهیات ناموجه است.
کلید واژگان: الاهیات طبیعی شده, متافیزیک حداقلی, فیزیک حداکثری, دین شناسی سروشIn this article I examine some of the theological views of Abdulkarim Soroush and show that he is attempting to naturalise theology, or more accurately, naturalise religion, theology, and religiosity in an unjustified and implausible way. First, I define the term “naturalising theology” and divide it into plausible and implausible types; then, I review his views and show how one can attribute such a property to his views. Finally, I argue that his naturalised theology is neither plausible and acceptable, nor satisfies his own purposes in naturalising theology. However, this does not mean that one must not naturalise theology, nor does it mean that all versions of naturalised theology are false. It merely means that his maximalist version of, and his method for, naturalising theology is implausible.
Keywords: Naturalised Theology, Thin Metaphysics, Thick Physics, Soroush’s Theology -
مسئله نسبت دین و قدرت از جمله مسائلی است که از دیرباز مورد سوالات و ابهامات بسیاری از نواندیشان معاصر قرارگرفته است که در این میان عبدالکریم سروش از مشهورترین این افراد است؛ وی زبان اسلام را زبان قدرت و خشونت و پیامبر را عارفی مسلح و قدرت طلب معرفی می کند. سروش در اثبات دیدگاه خود، با استناد به آیات قرآن، به تفسیر و تحلیل آیات جهاد، آیات عذاب مجرمین در جهنم، آیات ابتدایی سوره توبه و آیه 29 سوره توبه و اخذ جزیه از اهل ذمه می پردازد و آن را منطبق با نظریه اقتدارگرایی و خشونت طلبی پیامبر اسلام و قرآن برمی شمرد. تبیین و بازخوانی ادله نقلی دیدگاه سروش، با روش تحلیلی انتقادی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ادله نقلی دیدگاه سروش، از اتقان لازم برخوردار نبوده و تفسیر وی از آیات، مخالف با سایر آیات قرآن، سیره مسلمین و نظرات فقهاء امامیه است.
کلید واژگان: عبدالکریم سروش, اقتدارگرایی, آیات جهاد, دین و قدرت, آیات سوره توبهRereading the Qur'anic Proofs of Abdul Karim Soroush's View in Attributing Authoritarianism to IslamThe issue of the relationship between religion and power is one of the issues that have long been the subject of many contemporary thinkers' questions and ambiguities, among which Abdul Karim Soroush is one of the most famous people. He introduces the language of Islam as the language of power and violence and the prophet as an armed and power-seeking mystic. In order to prove his point of view, Soroush interprets and analyzes the verses of Jihad, the verses of the punishment of criminals in hell, the opening verses and the verse 29 of Tawbah and taking Jizya from the people of dhimma, citing the verses of the Qur'an, and views it as being consistent with the theory of authoritarianism and violence. The explanation and re-reading of the narrative evidence of Soroush's point of view has been done with analytical-critical method. The findings of the research show that the narrative evidence of Soroush's point of view does not have the necessary proficiency and his interpretation of the verses is contrary to other verses of the Qur'an, the Muslim way of life, and the opinions of Imamiyyah jurists.
Keywords: Abd Al-Karim Soroush, Authoritarianism, Verses Of Jihad, Religion, Power, Verses Of Surah Tawbah
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 1669
- 43
-
علمی1712
- 1697
- 15
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.