-
هدفپژوهش حاضر با هدف مقایسه گرایش به اعتیاد با سازگاری دانش آموزان دختر و پسر 17-12 ساله شهرستان رباط کریم انجام شد.روشطرح پژوهش از نوع علی مقایسه ای بود. آزمودنی های این پژوهش را 21 پسر و 29 دختر دانش آموز تشکیل می دادند که تحت پوشش موسسه خیریه ی حضرت فاطمه الزهرا در واحد رباط کریم مشغول به تحصیل بودند و به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. گروه نمونه پرسشنامه افراد در معرض اعتیاد دهکردیان و سنجش سازگاری بل را تکمیل کردند.یافته هانتایج پژوهش نشان داد بین دو گروه دختران و پسران از نظر متغیرهای ناسازگاری و خطر ابتلا به اعتیاد تفاوت معناداری به دست آمد. به طوری که میانگین ناسازگاری در پسران بالاتر از دختران و خطر ابتلا به اعتیاد در گروه پسران بیشتر از دختران بود.نتیجه گیرینتایج این تحقیق دارای تلویحات کاربردی در سیاست گذاری های پیشگیری از اعتیاد است.
کلید واژگان: گرایش به اعتیاد, سازگاری, نوجوانانObjectiveThis study compared the drug tended to fit 17-12 year old male and female students were holy city of Rabat.MethodsThe research design of a comparison.ResultsThe study subjects consisted of 21 male and 29 female students who cover the charity Fatima Zahra studying in Rabat Karim units were selected by random sampling. Tool: in the study to measure the tendency to addiction People exposed to drug test Dhkrdyan and Bell was used to test adjustment. The results showed an inverse relation between the tendency to addiction in adolescents and that there are significant inconsistencies. The relation between the subscales inconsistency and tendency to addiction, a strong and significant positive relationship between family conflicts to tendency to addiction exists. Inconsistency between the two groups of boys and girls in terms of variables and there is significant risk of addiction. So that the average inconsistency in boys than girls and boys at risk for substance abuse than are females.ConclusionsThe tendency to addiction, there are significant adjustment among adolescents and the tendency to addiction in adolescent boys and girls significant adjustment there.Keywords: Tendency to Addiction, Adjustment, Adolescents -
اگر چه ارتکاب جرائم تاثیر ناگواری در زندگی همه ی افراد دارد، ولی جرم زنان که مربیان اصلی فرزندان در خانواده هستند، اهمیت بیشتری دارد و به همین دلیل توجه به جرائم ویژه ی زنان و تلاش برای رفع عوامل زمینه ساز آن بسیار ضروری است. این تحقیق با هدف بررسی عوامل اجتماعی موثر در جرائم زنان به مطالعه ی تئوری های مرتبط با بزهکاری پرداخته، چهار فرضیه از آنها استخراج کرده و به روش پیمایشی آنها را سنجیده است. جمعیت نمونه مورد مطالعه 50 زن بزهکار که در طول یک ماه به دلیل ارتکاب جرائمی توسط پلیس اطلاعات رباط کریم دستگیر شده بودند و 50 زن غیر مجرم بود که شرایط زندگی تقریبا مشابه با زنان مجرم داشتند، ولی تحت سرپرستی بهزیستی شهرستان رباط کریم بودند. نتایج تحقیق نشان داد که بین دو گروه از نظر اعتیاد همسر و از هم گسیختگی خانوادگی تفاوت معناداری وجود داشت، ولی از نظر محرومیت از دسترسی به امکانات آموزشی و شغلی مناسب و محل زندگی و حاشیه نشینی تفاوتی که از نظر آماری معنادار باشد وجود نداشت. هر دو گروه تقریبا وضعیت مشابهی داشتند، ولی یک گروه مجرم شده و گروه دیگر مرتکب جرم نشده بودند.
کلید واژگان: بزهکاری زنان, اعتیاد همسر, از هم گسیختگی خانواده, حاشیه نشینی, جرمAlthough Crimes have unfortunate impact on the lives of all people, women’s crime who are the main eeducators of children in the family, is of significant importance, therefore considering women’s specific crimes and efforts to address its underlying factors is so critical. In this research with the objective of the effect of social factors on women’s delinquency, we have studied theories associated with crime and derived four hypothesis from them which were tested by survey method. The population of sample consists of the fifty delinquent women – who were arrested by Robat Karim security police due to committing crime within one month- and non-delinquent women who have almost the same living conditions as delinquent women but they were covered by Robat-Karim Welfare Organization. Findings show that there is significant difference in terms of addiction of the husband and disruption of the family between these two groups, however no significant statistical difference appears in terms of denial of access to educational facilities and suitable job, place of residence and suburbanization. Both groups had almost the same situation but one is criminal and the other hasn’t committed any crime.Keywords: Women's Delinquency, Addiction of the Husband, Disruption of the Family, Suburbanization, Crime -
هدفهدف از انجام این پژوهش بررسی تعامل کلامی بین مادر و کودک دارای لکنت و مقایس آن با کودکان بدون لکنت است.روشاز بین مراجعه کنندگان دارای لکنت به کلین یکهای گفتاردرمان ی شهرستان رباط کریم در دو ماه مهر و آبان 1384، 20 کودک به همراه مادرانشان به صورت تصادف ی انتخاب شدند و نمونه های گروه مقایسه نیز از بین دانش آموزان ناحیه یک شهرستان رباط کریم که با گروه اول همتا شده بودند، انتخاب شدند. از 40 جفت مادر و کودک، 20 جفت شامل مادر طبیع ی و کودک دارای لکنت بودند که از میان کودکان 18 نفر پسر و 2 نفر دیگر دختر بودند که دارای میانگین سنی 8 / 8 دامنه 12 / 4 - 7 / 2 بودند و 20 جفت دیگر شامل م ادر و کودک بدون لکنت بودند که به لحاظ جنس ی و سن ی با گروه مقایسه، منطبق شده بودند و متوسط سن ی کودکان آنها نیز 12 / 1 - 7 / 0 8 / 9 سال بود. کودکانی که دارای مشکلات شنوای ی، تولید ی، صوت، زبان، روان ی و عاطف ی، جسمان ی و یا روانی گفتار در کودکان بدون لکنت بودند، از مطالعه حذف شدند. از هر گروه یک نمونه گفتار ی به مدت 15 دقیقه ضبط شد که 5 دقیقه اول شامل تعامل کلام ی کودک با درمانگر و 10 دقیقه باق ی شامل تعامل کلام ی مادر و کودک در هنگام کامل کردن یک پازل تصویری بود که هم این تعاملات با دستگاه ضبط صوت ضب ط و در نهایت پیاده شد.یافته هامیانگین امتیازات در تمام ی اجزای ارتباطی هم در گروه مادران کودکان دارای لکنت در مقایسه با گروه مادران کودکان بدون لکنت و هم در گروه کودکان دارای لکنت در مقایسه با همتایان عاد ی شان به جز در تعداد کل کلمات تفاوت معنادار ی باهم نداشتند؛ تنها تفاوت معنادار بین مادران کودکان دارای لکنت و بدون لکنت در تعداد کل کلمات به کار رفته بود P= / 037؛ بدین معنا که مادران دارای کودکان دارای لکنت از میزان کلمات بیشتر ی نسبت به مادران کودکان عاد ی استفاده می کردند و از سوی ی دیگر بین میزان کلمات اس تفاده شده در P=0/49 کودکان دارای لکنت و گروه مقایسه نیز تفاوت معناداری وجود داشتنتیجه گیرینتایج نشانگر تفاوتهای ی در تعامل کلام ی و بالا بودن سرعت گفتار ی مادران کودکان دارای لکنت و فرزندان دارای لکنت در مقایسه با گروه مقایسه است. یافته های این پژوهش بر تعاملهای کلامی در درمان کودکان دارای لکنت تاکید می کند.کلید واژگان: لکنت, تعامل کلامی, سرعت گفتار مادرانObjectiveThe goal of this study is to compare the verbal interaction between mothers and stuttering and non-stuttering children.MethodThe subjects were 40 Farsi speaking mother-child pairs, including 20 mothers with stuttering children and 20 mothers with non-stuttering children. The subjects were matched according to age, gender, sensory health, and some psychological variables. The subjects had interaction with each other for 10 minutes, and with the experimenter for 5 minutes while completing a puzzle. The interactions were audiotaped.ResultsThe results showed significant differences for all communicative items. The mothers of stuttering children use more words (p< 0.5), the stuttering children also use more words (p< 0.5).ConclusionThe results lend tentative support for the notion that the interaction between these two groups are different in some aspects, which must be taken into consideration in treatment.Keywords: verbal interaction, stuttering, speed of speaking
-
مقدمهشپش، انگل خارجی و دائمی انسان می باشد، که موجب تحریک، خارش، خستگی، ضعف عمومی و اختلال در یادگیری می گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل موثر بر آلودگی به شپش سر، در بین دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی شهرستان رباط کریم طی سال تحصیلی 88-87طراحی و اجراگردید.روش بررسیاین مطالعه با روش نمونه گیری چند مرحله ای خوشه ایبه روش توصیفی انجام پذیرفت. جامعه تحت مطالعه دانش آموزان دختر ابتدایی شهرستان رباط کریم بود، حجم نمونه مورد بررسی 10000نفر محاسبه گردید. روش گرد آوری اطلاعات مشاهده ای و تکمیل پرسشنامه بوده، و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تست X2 انجام شد.
متغیر های مورد بررسی شامل تعداد اعضای خانواده، تعداد اتاق، تحصیلات وشغل والدین،، دسترسی به آب سالم، وجود حمام در منزل، تعداد استحمام در هفته و مواد شوینده، می باشند.یافته هااز مجموع 10000نمونه، 125 نفر(25/1 درصد) دارای شپش سر بودند که از بین آنها بیشترین درصد مربوط به دانش آموزان 7ساله بود. در این مطالعه ارتباط معنی داری بین میزان آلودگی و عوامل مستعد کننده ای چون دسترسی به آب سالم، مواد شوینده، وجود حمام و تعداد استحمام مشاهده نگردید.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده چنین بنظر می رسد که مهمترین اقدام انجام شده در 6/81درصدموارد مراجعه مبتلایان به مراکز بهداشتی درمانی بود که پس از آن بازرسی دوره ای نشان دهنده عدم وجود شپش در مبتلایان بود. همچنین بر طبق مطالعات انجام شده بالا بودن سطح سواد سبب کاهش ابتلا می گردد. بنابراین آموزش مادران و پیگیری وضعیت درمان سبب کنترل میزان شیوع آلودگی به شپش می گردد.
واژه های کلیدی:کلید واژگان: شیوع, شپش سر, دانش آموزان ابتدائی, رباط کریمTolooe Behdasht, Volume:12 Issue: 2, 2013, PP 102 -112BackgroundLice are the human permenant external parasites which causing irritation،pruritus، fatigue،malaise، poor health and learning disfunction. The aim of this study was to examine the prevalence of head lice infestation in urban female students of Rabat Karim primary schools during the years 2008-2009.MethodIn an observational and multistage cluster sampling design، 10000 female students of Rabat Karim primary schools were studied. Questionnaires concerning the parameters pertinent to infestation included: family size، literacy، employment، access to healthy water، bathroom facilities and its weekly application، and availability of detergents، were completed. Data were analyzed and processed using SPSS and X² test.ResultsOut of 10000 subjects under study، 125 inviduals (i. e 1/25%) were infested with head lice، mostly 7 year-old students. No significant statistical relationships were found among access to healthy water، shower facilities and its frequency، availability of detergent and rate of infestation.ConclusionBased on our findings، the most effective ways of preventing the problem of lice infestation (in 81/6% of cases) were direct referral of affected individuals to local health centers، education and treatment، programs after which، periodic examinations indicated lice left. Also literacy rate is an important factor in that the education of mothers، following and monitoring treatment process and progress is important in controlling and managing head lice infestation.Keywords: Prevalence, Lice, Primary student, Rabat Karim -
کانسار منگنز رباط کریم در 7 کیلومتری شمال باختر شهرستان رباط کریم (جنوب باختر تهران) و در حاشیه شمال خاوری کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر قرار گرفته است. از نظر زمین شناسی ناحیه ای، این منطقه در مجموعه آتشفشانی ائوسن شمال ساوه، با ترکیب سنگ شناسی ریولیت، تراکیت، آندزیت و بازالت قرار گرفته است. کانی-سازی به شکل رگه ای و درون گسلها، درزه ها و شکستگی های سنگ های آتشفشانی صورت گرفته است. بر اساس مطالعات کانی شناسی، این رگه ها از کانی های پیرولوزیت، پسیلوملان، رامزدلیت و هلندیت به همراه کانی های کلسیت و کوارتز تشکیل شده است. در همرشدی اکسیدهای منگنز با کانی های کوارتز و کلسیت و وجود بافت های متنوع پرشدگی فضای باز حاکی از فعالیت سیال گرمابی از نوع اپی ترمال است. ژئوشیمی عناصر اصلی و جزئی نمونه های کانسنگ منگنز رباط کریم، بی-هنجاری منفی عنصر سریم و همچنین تشابه الگوی بهنجار شده عناصر خاکی کمیاب کانسنگ منگنز رباط کریم با سنگ های میزبان آتشفشانی و دیگر کانسارهای گرمابی منگنز جهان نشان دهنده منشا اپی ترمال این کانسار است. آب های جوی و یا ماگمایی میتوانند منشا سیال سازنده کانسنگ های منطقه باشند که ضمن چرخش در سنگ های آتشفشانی ائوسن، منگنز و دیگر فلزها را شسته و حین بالا آمدن از مسیرهای مناسب مانند گسلها و شکستگی های عمده، کانیسازی کرده اند. فشار زیاد سیال کانیساز موجب شده است که در برخی مناطق سنگ های تراکیتی به سنگ های شبه برشی تبدیل شوند.
کلید واژگان: کانی شناسی, ژئوشیمی, عناصر خاکی کمیاب, منگنز, رباط کریمRobat Karim manganese deposit is located in 7 km northwest of Robat Karim (southwest of Teharan), within northeastern margin of Orumiyeh-dokhtar volcanic belt. Based on regional geology, the studied area is situated in the northern Saveh Eocene volcanic assemblage, composed of rhyolite, trachyte, andesite and basalt. Manganese mineralization is occurred as veins, in faults, joints and fractures that crosscut the volcanic rocks. According to mineralogical studies, the manganese ore of the studied area is composed of pyrolusite, psilomelane, ramsdelite and hollandite, as well as calcite and quartz. Intergrowths of manganese oxides and quartz (or calcite) associated with various open space filling textures support the epithermal origin of the ore forming fluids in this area. Geochemistry of major and trace elements in Robat Karim manganese ores, similarity of their chondrite normalized REE pattern with volcanic host rocks and other hydrothermal manganese deposits of the world, as well as negative Ce anomaly indicate a probable epithermal origin of the deposit. Ore forming fluids could be originated from meteoric and/or magmatic waters circulating through Eocene volcanic rocks, dissolve manganese and other metals and deposit them in fault planes and major fractures. High pressure of the ore forming fluid has caused the formation of brecciated trachyte.Keywords: Mineralogy, Geochemistry, Rare earth elements, Manganese, Robat Karim -
هدف این پژوهش، تعیین رابطه بین سبک رهبری مدیر با سلامت سازمانی در مدارس متوسطه دولتی پسرانه شهرستان رباط کریم بوده است. بدین منظور برای تعیین سبک رهبری مدیران مدارس از پرسشنامه توصیف رفتار رهبر برای تعیین سلامت سازمانی مدارس، پرسشنامه سلامت سازمانی مدارس متوسطه را که توسط هوی و همکارانش ارائه شده است، بکار بردیم. این پرسشنامه، سلامت سازمانی را از لحاظ هفت بعد (یگانگی نهادی، ساخت دهی، ملاحظه گری، پشتیبانی منابع، نفوذ مدیر بر فرادستان، روحیه و تاکید علمی) و در سه سطح (نهادی، اداری و فنی) بررسی می کند: بین سبک رهبری مدیران مدارس و سلامت سازمانی آن ها رابطه معنی داری درسطح 01/0= وجود دارد.
بین سبک رهبری مدارس و سلامت آن ها در سطح نهادی رابطه معنی داری در سطح 01/0= وجود دارد. بین سبک رهبری مدارس و سلامت آن ها در سطح اداری رابطه معنی داری در سطح 01/0= وجود دارد. بین سبک مدیریت مدارس و سلامت آن ها در سطح فنی رابطه معنی داری در سطح 01/0= وجود دارد. همچنین بررسی داده ها نشان داد که بین سبک رهبری و میانگین نمرات مدارس در ابعاد پشتیبانی منابع و نفوذ مدیر بر فرا دستان رابطه معنی داری در سطح 05/0= تائید نمی شود.
کلید واژگان: سبک رهبری, سلامت سازمانی, مدارس متوسطهThe main purpose of this study, was to identify the relation between leadership style of principals and organizational health of public boys’ high schools in Robat karim.date were collected using the Leader Behavior Description Questionnaire(LBDQ) to identify leadership style of principals, As for organizational health of schools, Organizational Health Inventory for Secondary schools(OHIS) (Hoy et al.year? ).was used including (Institutional Integrity, Initiating Structur, Consideration,Resource Support, Principal Influence with Superiors, Morale and Academic Emphasis) and three levels(Institutional,Managerial and TechnicalA stratified random sample of 216 teachers took part in the study Resulte indicate that There is a significant relation between the leadership style of principals and organizational health of secondary schools, (p<0.01).Also a significant relation between the leadership style of principal and school health at three levels of institutional, managerial and technical, (p< 0.01) was found.Also the results showed no significant relation between the leadership style of principal and school’s average score in dimensions of resource support and Principal Influence with Superiors, (p < 0.05).Keywords: Leadership stuy, organizational health, high school -
این پژوهش به بررسی تفاوت ویژگی های شخصیتی و امید در میان دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف پرداخته است. حجم نمونه پژوهش 316 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی انتخاب شدند. پژوهش از نوع مطالعه کمی همبستگی است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامه 13 سوالی ارتباط با جنس مخالف، پرسش نامه 90 سوالی شخصیتی «آیسنک» و پرسش نامه 12 سوالی «امید» اشنایدر است. داده ها بر اساس آزمون خی دو و آزمون t مستقل تحلیل شد. یافته ها حکایت از آن دارد که پسران بیش از دختران وارد ارتباط با جنس مخالف می شوند. همچنین ارتباط با جنس مخالف با افزایش ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، روان گسسته گرایی، برون گرایی، و کاهش امید، همبسته است. یافته دیگر اینکه شدت روان گسسته گرایی در افرادی که ارتباط جنسی را تجربه کرده اند بیشتر است. بنابراین، خودمهارگری جنسی تاکید شده است.
کلید واژگان: شخصیت, امید, دوستی, جنس مخالفThis study examines the differences in personality traits and hope among the students who have relationships and students who have no relationships with the opposite sex. The survey sample consists of, 316 students from the high schools in Robat Karim chosen by random cluster sampling. It is a quantitative- correlational research in which 13-item questionnaire on the relationship with the opposite sex, "Eysencks" 90 -item questionnaires on personality and Schneider's 12- item questionnaire on "hope" were used. Chi-square and t-tests were used for analyzing the data. The findings suggest that the proportion of the boys who establish relationship with the opposite sex is higher than that of the girls. Moreover, the relationship with the opposite sex is related to the increase in neurotic personality traits, schizophrenia, extroversion, and despair. Another finding is that the schizophrenia from which those who have experienced sexual relationship is more serious. Therefore, abstinence from sex heavily stressed in this research.Keywords: personality, hope, friendship, opposite sex -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مقابله مذهبی و خوشبختی معنوی بر سلامت روان زنان انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شد و جامعه آن، کلیه زنان فرهنگی شاغل در آموزش و پرورش شهرستان رباط کریم بودند. 120 نفر از افراد جامعه به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند که پرسشنامه های مورد نیاز بر روی آنها اجرا گردید. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس مقابله مذهبی، مقیاس خوشبختی معنوی و پرسشنامه سلامت روان است. نتایج پژوهش به روش ضریب همبستگی، رگرسیون و آزمون F تحلیل شد. متغیر پیشبین، سبک مقابله مذهبی با دو سطح مثبت و منفی و خوشبختی معنوی؛ و متغیر ملاک، سلامت روان با چهار سطح شکایات جسمانی اضطراب و بیخوابی، نارساکنشوری اجتماعی و افسردگی بود. در تحلیل رگرسیون، رابطه بین مقابله مذهبی مثبت و منفی، خوشبختی معنوی و متغیرهای سلامت روان بررسی شد. نتایج نشان داد که بین سبک مقابله مذهبی منفی و سلامت روان، همبستگی معنادار وجود دارد و بین سبک مقابله مذهبی مثبت با سلامت روان، همبستگی معناداری مشاهده نشد. همچنین بین خوشبختی معنوی با سلامت روان، همبستگی معنادار وجود دارد.
کلید واژگان: مقابلهمذهبی, خوشبختیمعنوی, سلامتروان, زنانThis study has been conducted with the aim of investigating the effect of religious coping and spiritual Happiness on mental health. This correlational study has been done by the survey method and the population was all the women working in the Ministry of Education in the city of Robat Karim. 120 women were selected by multistage sampling and then the questionnaires were distributed among them. The Pargament›s (2000) religious coping scale, the Ellison›s (1983) spiritual happiness scale, and the Goldberg›s (1978) mental health questionnaire were the tools of this study. The findings were analyzed by correlation coefficient, regression, and F-test. The predictor variable was religious coping style with positive and negative levels and the criterion variable was spiritual happiness with four levels of somatic complaints, anxiety and insomnia, social dysfunction, and depression. The relationship among positive and negative religious coping, spiritual happiness, and the variables of mental health were analyzed with the help of regression analysis. The results showed that there is a meaningful correlation between negative religious coping style and mental health (PÀ0.01, r=0.38, B=0.780, t=2.32). There is not a meaningful correlation between positive religious coping style and mental health (PÀ0.01, r=-0.033, B=-0.387, t=-1.55). In addition, there is a meaningful correlation between spiritual happiness and mental health (PÀ0.01, r=-0.51, B=-0.187, t=-5.42).
-
هدف از پژوهش حاضر،مقایسه ی هوش هیجانی وسازگاری در دانش آموزانی که مهدکودک راتجربه کرده اند باآنهائی که تجربه نکرده اند، می باشد.جامعه ی آماری این پژوهش عبارت است از کلیه ی دانش آموزان دبیرستان های دوره ی اول متوسطه شهرستان رباط کریم. نمونه آماری پژوهش حاضربا استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نامتناسب وبه صورت مساوی وبه تصادف 72نفردارای تجربه ی مهدکودک و72نفر که چنین تجربه ای رانداشتند،انتخاب شدند.این پژوهش با توجه به هدف ،از نوع علی - مقایسه ای است. ابزاراندازه گیری عبارت است از پرسشنامه ی هوش هیجانی شوت وهمکاران و پرسشنامه ی سازگاری سیناوسینگ که پایایی و روائی هردو تایید شده اند.برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار وروش های آماراستنباطی شامل تحلیل واریانس چندمتغیری(MANOVA) وآزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. محاسبات آماری با استفاده ازنرم افزار spss21صورت گرفت. پژوهش نشان داد دانش آموزانی که تجربه ی مهد کودک دارندنسبت به آنهایی که تجربه ی مهدکودک ندارند ازهوش هیجانی وسازگاری بهتری برخوردارند .کلید واژگان: هوش هیجانی, سازگاری, تجربه ی مهد کودکRooyesh-e-Ravanshenasi, Volume:8 Issue: 3, 2019, PP 195 -204PurposeThe purpose of current study is to compare the emotional intelligence and adaptation of pre-school students who have experienced kindergarten with those who have not experienced it. The study population includes all junior high school students of Robat Karim, Tehran. The present study sample was stratified random sampling method and was randomized equally disproportionate between students with kindergarten experience and 72 students who have not enrolled in kindergarten.Regarding its purpose, the current study is causal - comparative.Instrument: Emotional Intelligence Questionnaire of Shutte et al. shot and Compatibility Questionnaire of Sina and Sing were utilized both of which were confirmed from the reliability and validity point of view.To analyze the data, descriptive statistics including average and SD as well as Inferential statistics including MANOVA and Pearson’s Correlation Coordinate were used. Statistical analysis was conducted in SPSS v.21.ResearchFindingsEI and adaptability of students who have child care experience, the ones that do not have child care experience, the better.FindingsE.I, adaptability and all the parameters of emotional intelligence and adaptability of students who have enrolled in kindergarten programs is higher than those who have not experienced it.Suggestion: It is recommended that research to be conducted with other variables in line with the current study. Parents who want their children to enjoy the kindergarten experience advantages should take into account the factors such as the child's physical and mental condition, age of the child to enter kindergarten, duration of stay in kindergartens and nursery facilities, conditions that they expect their children to have, and plan for it.Keywords: Emotional intelligence, adaptability, kindergarten experience
-
تهیه و اجرای طرح هادی روستایی به منظور توسعه فیزیکی روستاهای ایران اجرا شده است. ارزیابی اثرات کالبدی اجرای طرح ها موضوع مهمی است که می تواند از یک سو پیامدهای اجرای طرح را در روستاها مشخص کند و از سوی دیگر با شناسایی قوت ها و ضعف های موجود، اطلاعات لازم را برای مدیریت بهتر طرح ها فراهم نماید. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات کالبدی اجرای طرح هادی در شهرستان رباط کریم تهیه شده است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل 13 روستا از دو دهستان منجیل آباد و وهن آباد هستند که نزدیک به بیش از یک دهه طرح هادی در آن ها به اجرا درآمده است. تعداد حجم نمونه با روش نمونه گیری کوکران 240 خانوار بوده که به صورت نمونه گیری تصادفی مورد پرسش گری قرار گرفتند. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد، که اجرای طرح هادی به طور نسبی عملکرد موفقیت آمیز و تاثیرات مثبت و معناداری را بر بعد کالبدی داشته است. اما میزان تاثیرات کالبدی طرح در هر یک از متغیرها و مولفه های کالبدی با یکدیگر تفاوت دارد.
کلید واژگان: ارزیابی, طرح هادی, توسعه کالبدی روستاها, شهرستان رباط کریمPreparation and implementation of a rural guide plan for the physical development of villages in Iran. The assessment of the physical effects of implementation of projects is an important issue that can determine the implications of the implementation of the project in the villages and, on the other hand, identify the strengths and weaknesses available to provide the necessary information for better management of projects. The purpose of this study was to evaluate the physical effects of Conductor Plan design in Robatkarim. The research method is descriptive-analytic. The statistical population consists of 13 villages in two districts of Manjil Abad and Vahn Abad, which have been implemented for more than a decade. The sample size was 240 households by using Cochran sampling method, which was questioned by random sampling. The findings of the study, based on the results of a one-sample t-test, show that the implementation of the Conductor Plan has a relatively successful performance and has positive and significant effects on the physical dimension. But the physical effects of the plan differ from each other in each of the physical variables and components.
Keywords: Assessment, Hadi Plan, Physical Development of Villages, Robatkarim City
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر