به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۰۹۶۲ عنوان مطلب
|
  • ضیاء فلاح محمدی، حسین نظری
    زمینه و هدف
    هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر چهار هفته تمرین پلیومتریک و مکمل امگا 3 بر غلظت سرمی فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز و پروتئین واکنش گر Cمردان فعال بود.
    روش تحقیق: 24 دانشجوی مرد به طور تصادفی به چهار گروه (مکمل+تمرین، مکمل، تمرین، کنترل)، تقسیم شدند. آزمودنی های گروه مکمل امگا 3+تمرین (ترکیبی) و گروه تمرین به مدت 4 هفته برنامه تمرینات منتخب پلیومتریک را اجرا کردند. همچنین گروه ترکیب و گروه مکمل روزانه 2000 میلی گرم مکمل امگا 3 مصرف کردند. سطوح فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز و پروتئین واکنش گر C به روش الایزا و ایمونوتوربیدیمتری اندازه گیری شدند. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای بررسی تفاوت بین گروه ها و ضریب همبستگی پیرسون برای وجود ارتباط بین متغیرها استفاده شد. سطح معنی داری 05/0P< منظور گردید.
    یافته ها
    سطوح سرمی فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز پس از 4 هفته تمرین پلیومتریک همراه با مصرف امگا 3 در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معناداری یافت (04/0= P)، اما پروتئین واکنش گر Cتغییر معناداری نکرد (53/0= P). همچنین بین مقادیر فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز و پروتئین واکنش گر Cگروه های مختلف پژوهش رابطه معنی داری مشاهده نشد (05/0P>).
    نتیجه گیری
    اجرای تمرینات پلیومتریک همراه با مصرف مکمل امگا 3 موجب افزایش سطح فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز سرم آزمودنی ها شد. احتمالا پروتکل مورد استفاده در تحقیق حاضر می تواند بر سلامت مغز تاثیر بگذارد. اما بین فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز و پروتئین واکنش گر Cبه عنوان شاخص التهابی رابطه معناداری مشاهده نشد. بنابراین برای نتیجه گیری در رابطه با نقش درمانی یا حفاظتی فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز در مقابله با التهاب، به مطالعات بیشتری نیاز است.
    کلید واژگان: فاکتور نروتروفیک مشتق از مغز, پروتئین واکنش گر C, تمرین پلیومتریک, مردان فعال
    Ziya Fallah Mohammadi, Hossein Nazari
    Background And Aim
    The aim of the present study was to investigate the effects of 4 weeks plyometrictraining and omega 3 supplementation on serum brain derived neurotrophic factor (BDNF)and C reactive protein (CRP) concentration in active men.
    Materials And Methods
    28 physicaleducation students randomly divided into four groups including control (n=7), omega 3 (n=7),training (n=7), and training+ omega 3 (n=7) groups. The training and training+ omega 3 groupsperformed 4 weeks of selected plyometric training. Also supplementary and combination groupsconsumed 2000 mg omega 3 daily for 4 weeks. Blood samples were taken in fasting state beforeand after training in order to measurement of BDNF and CRP. Moreover, BDNF and CRP weremeasured using ELISA and immunoturbidimetric assay respectively. Data were analyzed usingone-way ANOVA and Pearson correlation coefficient and significant level was considered if p<0.05.
    Results
    Four weeks of plyometric training along with omega 3 supplementation increased serumBDNF concentration of active men significantly (P<0.04), but this treatment didn’t change CRPsignificantly (P<0.53). Also BDNF and CRP levels did not show any significant correlation (p<0.05).
    Conclusion
    Plyometric training along with omega 3 supplementation can increase serum level ofBDNF, suggesting that performed training protocol has positive effects on brain health. But BDNFand CRP as inflammatory markers had no significant relationship. So, more studies on the therapeuticand protective effects of BDNF against inflammation are required.
    Keywords: Brain Derived Neurotrophic Factor, C, reactive Protein, Plyometric, Omega 3
  • زهرا برزو، محمد امین عدالت منش*
    مقدمه
    اوتیسم، یک اختلال تکاملی -عصبی پیچیده است که توسط اختلالات اجتماعی، مشکلات ارتباطی، الگوهای محدود، تکراری و کلیشه ای از رفتارها توصیف می شود. تغییر در سطح سرمی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز در سبب شناسی اوتیسم نقش مهمی را ایفاء می کند. به هر حال نیاز است سطوح سرمی و مکانیسم عمل فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز در اوتیسم مشخص شود. لذا این مطالعه به بررسی تعیین سطوح سرمی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز و ارتباط آن با حافظه کاری در مدل حیوانی اوتیسم القاء شده با والپروئیک اسید می پردازد.
    مواد و روش ها
    موش های صحرایی ماده نژاد اسپراگ داولی به دو گروه دریافت کننده فسفات بافر سالین و گروه دریافت کننده والپروئیک اسید تقسیم شدند. موش های صحرایی باردار والپروئیک اسید (500 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن درون صفاقی) یا فسفات بافر سالین را 12/5 روز بعد از بارداری دریافت نمودند. نوزادان را در 30 و 60 روز پس از تولد مورد ارزیابی قرار دادیم. به منظور سنجش تغییر حافظه کاری و رفتارهای تناوبی حیوانات، آزمون مازY شکل استفاده شد. به‏علاوه، سطح سرمی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز به روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت.
    یافته ها
    افزایش رفتارهای تناوبی در آزمون ماز Y شکل در گروه دریافت کننده والپروئیک اسید در مقایسه با موش های صحرایی کنترل مشاهده شد. سطوح سرمی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز در موش های صحرایی گروه والپروئیک اسید به طور قابل توجهی از گروه فسفات بافر سالین بالاتر بود.
    نتیجه گیری
    افزایش فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز همراه با افزایش رفتارهای تناوبی در موش های صحرایی دریافت کننده والپروئیک اسید همراه بود که نقش حیاتی این پروتئین را در حافظه کاری افراد مبتلا به اوتیسم پیشنهاد می دهد.
    کلید واژگان: اختلالات اوتیسم, والپروئیک اسید, حافظه کوتاه مدت
    Zahra Borzou, Mohammad Amin Edalatmanesh*
    Introduction
    Autism, a complex neurodevelopmental disorder, is characterized by social impairments, communication difficulties, as well as restricted, repetitive, and stereotyped patterns of behavior. Changes in serum level of brain-derived neurotrophic factor (BDNF) play a role in autism etiology. However, the serum levels and the mechanism of action of BDNF in autism are needed to be elucidated. Therefore, this study was aimed to determine the serum levels of BDNF and its relation with working memory in valproic acid animal model of autism.
    Materials And Methods
    Female Sprague Dawley rats were divided into two Phosphate-Buffered Saline receiver (PBS) and Valproic Acid receiver (VPA) groups. The pregnant rats were recieved VPA (500 mg/kg/ip) or PBS for 12.5 days after gestation. We evaluated the offspring in postnatal days 30 and 60. To measure changes in working memory and the periodic behaviors of the animals, Y maze test was used. In addition, the serum levels of BDNF were determined by ELISA method.
    Results
    Increased alteration behavior was observed in Y-maze test among offspring received VPA group compared to control rats. The serum levels of BDNF in VPA rats were significantly higher than PBS group.
    Conclusion
    BDNF increases accompanied by enhancement of periodic behaviors in VPA rats suggested a crucial role of this protein in working memory of autistic individuals.
    Keywords: Autistic Disorder, Valproic Acid, Memory, Short-Term
  • حسین نظری، سجاد حیدرپور، ابوذر محمدی مفرد *، یازگلدی نظری، عراز نظری
    مقدمه
    هدف از این مطالعه بررسی اثر مصرف ویتامین C بر سطح سرمی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز در میان مردان جوان سالم بدون فعالیت بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی 18 مرد سالم بدون فعالیت به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند؛ گروه مصرف کننده ویتامین C به عنوان مکمل و گروه کنترل. افراد در گروه مصرف کننده ویتامین C، 500 میلی گرم از مکمل ویتامین C را روزانه برای یک هفته دریافت کردند. گروه کنترل دارونما مصرف کردند. نمونه های خون شرکت کنندگان در حالت ناشتا برای اندازه گیری غلظت فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز گرفته شد. فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز با روش الایزا اندازه گیری شد.
    یافته ها
    سطوح سرمی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز یک هفته بعد از دریافت ویتامین C در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافته است. به علاوه، سطح فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز در افراد دریافت کننده ویتامین C برای یک هفته به طور معنی داری در مقایسه با آغاز تحقیقات افزایش یافته است.
    نتیجه گیری
    داده ها نشان داد که مصرف ویتامین C غلظت سرمی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز را در مردان سالم بدون فعالیت افزایش می دهد.
    کلید واژگان: فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز, اسید آسکوربیک, مردان
    Hossein Nazari, Sajad Heydarpoor, Abuzar Mohamadi Mofrad*, Yazgaldi Nazari, Araz Nazari
    Introduction
    The aim of this study was to investigate the effect of consuming vitamin C on the serum level of Brain-derived neurotrophic factor (BDNF) among healthy inactive young men.
    Materials And Methods
    In this semi-empirical study, 18 healthy inactive men were randomly divided into two groups; a group consuming vitamin C as a supplement and a control group. Subjects in consuming vitamin C group received 500 milligrams of vitamin C supplement daily for one week. The control group consumed placebo. Blood samples of participants were taken in fasting mode to measure BDNF concentration. BDNF was measured by ELISA method.
    Results
    The serum levels of BDNF significantly increased one week after receiving vitamin C compared to the control group. In addition, the level of BDNF in subjects received vitamin C for one week significantly increased compared to the beginning of the investigation.
    Conclusion
    Data indicate that consuming vitamin C increased the serum concentration of BDNF in healthy inactive men.
    Keywords: Brain-Derived Neurotrophic Factor, Ascorbic Acid, Men
  • هادی فراهانی*، علیرضا علمیه، سیدعلی صمدی، رامین شعبانی
    بررسی ادبیات موجود نشان می دهد که آب درمانی بر روی رفتارهای افراد دارای اتیسم اثر مثبت دارد و همچنین مطالعات نشان داده است که فاکتور نرون زایی مشتق شده از مغز نقش مهمی در نوروبیولوژی اتیسم دارد. این پژوهش با هدف درک تاثیر یک دوره آب درمانی بر میزان فاکتور نرون زایی مشتق شده از مغز سرم کودکان دارای اتیسم انجام شده است. این تحقیق از نوع نیمه تجربی و کاربردی است. در این پژوهش از طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است، تعداد 32 کودک دارای اتیسم به عنوان نمونه با توجه به متغیرهای کنترل در 2 گروه کنترل (16 نفر) و آزمایش (16 نفر) به شیوه تصادفی قرار گرفتند. برنامه مداخله آب درمانی با اصول هالی ویک به مدت 8 هفته و سه جلسه در هفته و به مدت 60 دقیقه انجام شد. خون گیری به منظور اندازه گیری سطح فاکتور نرون زایی مشتق شده از مغز در سرم قبل و بعد از 8 هفته مداخله انجام شد. بین میزان فاکتور نرون زایی مشتق شده از مغز در گروه تجربی در پیش آزمون و پس آزمون و در گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری وجود نداشت. بین میزان فاکتور نرون زایی مشتق شده از مغز بین دو گروه کنترل و تجربی در پیش آزمون و پس آزمون اختلاف معناداری وجود ندارد. (05/0≤p)با توجه به نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت که آب درمانی بر روی سطح فاکتور نرون زایی مشتق شده از مغز در سرم کودکان دارای اتیسم اثر معناداری ندارد.
    کلید واژگان: آب درمانی, اتیسم, فاکتور نرون زایی مشتق شده از مغز
    Hadi Farahani *, Alireza Elmieh, Sayyed Ali Samadi, Ramin Shabani
    Hydrotherapy has positive effects on the behavior of people with autism. Studies have shown that BDNF plays an important role in autism neurobiology. The aim of this study was to determine the effect of hydrotherapy on the BDNF level in children with autism spectrum disorders. In this semi-experimental study, a pretest-posttest, control-group design was applied. A total of 32 participants were randomly assigned to the control (n, 16) and experimental (n, 16) groups. The Halliwick intervention continued for eight weeks, three sessions per week for 60 minutes. Blood samples were collected to measure the BDNF level before and after eight weeks of intervention. There was no significant difference between BDNF in pre-test and post-test in control group and experimental groups. There was no significant difference between BDNF levels the control and experimental groups in the pre-test and post-test. (P≤0.05) According to the results, Hydrotherapy on serum BDNF level does not have a significant effect on children with autism spectrum disorders.
    Keywords: Autism, Hydrotherapy, BDNF
  • مریم سوری، محمد امین عدالت منش*
    زمینه
    سندروم اوتیسم یک اختلال عصبی پیچیده می باشد. علل اصلی اختلال اوتیسم هنوز به طور کامل شناخته نشده است؛ با این حال نتایج برخی مطالعات حاکی از آن است که تغییر در سطوح سرمی فاکتور رشد مشتق از مغز در اتیولوژی اختلال اوتیسم نقش دارد اما میزان و نحوه ی تغییر این فاکتور تاکنون به صورت قطعی مشخص نشده است. لذا این مطالعه با هدف بررسی سطوح سرمی فاکتور رشد مشتق از مغز و ارتباط آن با آزمون بررسی رفتارهای تکراری در نوزاد رت های مبتلا به اوتیسم انجام گرفته است.
    روش ها
    در این مطالعه از 15 رت ماده باکره استفاده شد که به دو گروه کنترل و آزمون تقسیم شدند و برای ایجاد اختلال اوتیسم در آن ها در روز 5/ 12 حاملگی در معرض والپوریک اسید قرار گرفته بودند استفاده شد. جهت اندازه گیری سطح سرمی فاکتور رشد مشتق از مغز از روش الیزا و برای بررسی تست عملکردی ارزیابی رفتارهای تکراری از تست ماز Y استفاده شد. جهت انجام تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان داد که در رت های اوتیسمی میانگین سطح این فاکتور به صورت معنی داری افزایش یافته است (P<0.001). همچنین سطوح سرمی فاکتور رشد مشتق از مغز رت های ماده به صورت معنی داری بالاتر از سطوح سرمی این فاکتور در رت های نر بود (P<0.01). ارتباط معنی داری بین سطح سرمی این فاکتور و میزان بروز رفتار تکراری وجود نداشت (P=0.23).
    نتیجه گیری
    به طور کلی می توان نتیجه گیری کرد که سطح سرمی فاکتور رشد مشتق از مغز در بیماری اوتیسم دچار تغییر شده که می تواند در روند بیماری زایی این اختلال نقش داشته باشد. با این وجود، با توجه به وجود نتایج متناقض در خصوص تغییرات سطوح سرمی این فاکتور و نیز ارتباط آن با شدت بیماری، مطالعات بیشتر توصیه می شود.
    کلید واژگان: سندروم اوتیسم, فاکتور رشد مشتق از مغز, ماز Y, سطح سرمی
    Maryam Soori, Mohammad Amin Edalatmanesh*
    Background
    Autism syndrome is a complex neurological disorder. The main causes of autism disorder is not fully understood. However, the results of some studies indicated that change in serum level of brain-derived neurotrophic factor (BDNF) has role in autism etiology but, amount and how to change of this factor in not clear today. The aim of this study was to determine the serum levels of BDNF and its relation with repetitive behaviors test in autistic newborn rats.
    Methods
    In this study we used 15 virgin female rats that divided into 2 case and control groups; for inducing of autism in their newborns, they exposed to Valporic acid on 12.5 of pregnancy. For measuring serum levels of BDNF and evaluation of repetitive behaviors, we used elisa method and Maze Y test, respectively.
    Results
    The results of this study indicated that in autistic rats, median of BDNF serum levels is significantly increase in compare to the control group (P<0.001). Also, in female rats, serum levels of BDNF is significantly higher than male rats (P<0.01). There wasn’t significant relation between serum levels of BDNF and repetitive behaviors (P=0.23).
    Conclusion
    In summary, we concluded that serum levels of BDNF has change in autism syndrome and it can has role in etiology of this disorder. However, according to conflicting results of studies about serum levels of BDNF and it relation with severity of this disorder, more research recommended.
    Keywords: Autism syndrome, brain, derived neurotrophic factor, Maze Y, serum level
  • عارفه شیرازی، فرشته گلاب *، نیما سندگل، محمود براتی، رضا محمد صالحی، گلاره وهاب زاده، زینب شادالویی، سعید رضایی زارچی
    مقدمه
    مالتیپل اسکلروز یک بیماری دمیلینه کننده التهابی مزمن سیستم عصبی مرکزی با سبب شناسی ناشناخته می باشد. نوروتروفین ها پلی پپتیدهای متعلق به خانواده فاکتور نوروتروفیک هستند. نوروتروفین ها واسطه بقاء و تکثیر سلول در سیستم عصبی می باشند. در این مطالعه، ما تولید نوروتروفین های مختلف، از جمله فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز، فاکتور نوروتروفیک مژگانی، فاکتور نوروتروفیک مشتق از سلول گلیال در مدل دمیلیناسیون با کوپریزون را شناسایی کردیم.
    مواد و روش ها
    به منظور القاء دمیلیناسیون، حیوانات با کوپریزون تیمار شدند. موش ها به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول توسط کوپریزون به مدت 5 هفته تحت درمان قرار گرفت. گروه دوم با کوپریزون به مدت 5 هفته و رژیم غذایی طبیعی برای 1 هفته درمان شد. گروه سوم (کنترل) رژیم غذایی طبیعی را به مدت 6 هفته دریافت کرد. بعد از کشته شدن موش ها، جسم پینه ای مخ برداشته شد و برای بیان فاکتورهای نوروتروفیک توسط Real Time PCR و ارزیابی بافت شناسی مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    پس از پنج هفته، ما افزایش قابل توجهی را در فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز و فاکتور نوروتروفیک مشتق از سلول گلیال در مقایسه با گروه کنترل مشخص کردیم. در بیان فاکتور نوروتروفیک مژگانی تغییری مشاهده نشد. پس از شش هفته، بیان فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز و فاکتور نوروتروفیک مشتق از سلول گلیال کاهش یافت؛ اما آن ها هنوز هم سطوح بالاتری در مقایسه با گروه کنترل داشتند.
    نتیجه گیری
    این مطالعه پیشنهاد می کند که نوروتروفین ها ممکن است نقشی را در بیماری زایی مالتیپل اسکلروز بازی کنند.
    کلید واژگان: مالتیپل اسکلروز, فاکتورهای رشد عصبی, کوپریزون
    Arefeh Shirazi, Fereshteh Golab*, Nima Sanadgol, Mahmood Barati, Reza Mohammad Salehi, Gelareh Vahabzadeh, Zeinab Shadalui, Saeed Rezaei Zarchi
    Introduction
    Multiple sclerosis (MS) is a chronic inflammatory demyelinating disease of the central nervous system (CNS) with unknown etiology. Neurotrophins are polypeptides belonging to the neurotrophic factor family. Neurotrophins mediate cell survival and proliferation in the nervous system. In this study, we determined the production of various neurotrophins, including brain-derived neurotrophic factor (BDNF), ciliary neurotrophic factor (CNTF), and glial cell-derived neurotrophic factor (GDNF) in Cuprizone model of demyelination.
    Materials And Methods
    In order to induce demyelination, animals were treated by Cuprizone. The mice were divided into three groups. The first group was treated by Cuprizone for 5 weeks. The second group was treated by Cuprizone for 5 weeks and normal diet for 1 week. The third (control) group received normal diet for 6 weeks. After the mice were sacrificed, cerebral corpus callosum was removed and evaluated for expression of neurotrophic factors by real time PCR and histological evaluation.
    Results
    After five weeks, we detected a significant increase of BDNF and GDNF compared to the control group. No changes were observed in CNTF expression. After six weeks, expression of BDNF and GDNF were decreased but they had still higher levels compared to control group.
    Conclusion
    This study suggests that neurotrophins may play a role in pathogenesis of MS.
    Keywords: Multiple Sclerosis, Nerve Growth Factors, Cuprizone
  • ضیاء فلاح محمدی*، مرجان احمدی، کردآسیابی، محمد آقاسی
    زمینه و هدف
    فاکتور نروتروفیک مشتق از آستروسیت، یکی از اعضای خانواده نروتروفین هاست که موجب افزایش احتمال زنده ماندن و فعالیت سلول های دوپامینرژیک می شود. هدف از این تحقیق، بررسی اثر تمرین اختیاری بر سطح فاکتور نروتروفیکی مشتق از آستروسیت ساقه مغز پس از تخریب سلول های دوپامینرژیک ماده سیاه ساقه مغز برای ایجاد پارکینسون با استفاده از 6-هیدروکسی دوپامین در موش صحرایی بود.
    روش تحقیق: در این مطالعه تجربی، 25 سر موش صحرایی نر در سه گروه: کنترل (9 سر)، پارکینسونی (9 سر) و گروه تمرین (7 سر) قرار گرفتند. گروه تمرین شامل موش های پارکینسونی بوده که به مدت دوازده هفته فعالیت داشتند. با تزریق داخل بطنی ترکیب 6-هیدروکسی دوپامین با غلظت 250 میکروگرم در 5 میکرولیتر، پارکینسون ایجاد شد. سطح فاکتور نروتروفیکی مشتق از آستروسیت ساقه مغز، با روش الایزا اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    میانگین فعالیت روزانه گروه تمرین 764/16±5384 متر بود. سطح فاکتور نروتروفیک مشتق از آستروسیت ساقه مغز گروه تمرین در مقایسه با گروه پارکینسونی، افزایش معنی داری داشت (P=.001). سطح فاکتور نروتروفیک مشتق از آستروسیت در گروه تمرین، هم سطح با گروه کنترل باقی ماند (P=0.615).
    نتیجه گیری
    تمرینات اختیاری، سبب افزایش مقاومت و محافظت نورون های ساقه مغز موش های صحرایی در برابر تخریب اکسیداتیو ناشی از تزریق سم عصبی می شود و نقش حفاظتی در برابر پارکینسون دارد.
    کلید واژگان: تمرین اختیاری, 6, هیدروکسی دوپامین, فاکتور نروتروفیک, آستروسیت, پارکینسون
    Zia Fallah, Mohammadi *, Marjan Ahmadi, Kordasiabi, Mohammad Aghasi
    Background And Aim
    Mesencephalic astrocyte-derived neurotrophic factor (MANF) is one of neurotrophines’ family which improves the dopaminergic cells survival and activity. The purpose of the current study was to investigate the protective effects of 12 weeks of voluntary exercise on MANF level in the brainstem of parkinsonian rats against the destruction of substansia nigra’s dopaminergic cells using 6-hydroxydopamine.
    Materials And Methods
    In this experimental study, twenty-five male rats were divided into three groups: Base (healthy control, n=9), control-Parkinson (n=9), and voluntary exercise-parkinsonian (n=7). The voluntary exercise control group/ healthy group (n=9) were housed in individual cages geared with running wheels and had activity for 12 weeks. To induce parkinson in the second group (n=9), 250 microgram in 5 microliter 6-OHDA (dissolved in saline) was administered intracerebroventricularly (ICV) using a stereotaxic apparatus.The third healthy exercise group only had voluntary exercise for the same period. Finally, MANF levels in the brainstems were measured by means of ELISA. The obtained data was analyzed using one-way variance analysis (ANOVA) and Tukey post hoc.
    Results
    Mean running distance of the subjects was 5384±764/16 meter per day. In this study MANF levels between exercise group and Parkinson control had significant differences (P=.001). In other words, decrease in MANF levels was prevented in the exercise group (P=.001). MANF levels in the exercise group remained almost at the same level as the Base group (healthy control), P=0.615).
    Conclusion
    voluntary exercises cause the amplification of MANF against oxidative damage induced by 6-OHDA toxicity and have a protective role against parkinson.
    Keywords: Voluntary exercise, 6, hydroxydopamine, Mesencephalic astrocyte, derived neurotrophic factor, Parkinson, Rat, Protective effect
  • سید دامون صدوقی*، جینا خیاط زاده
    مقدمه
    بیماری آلزایمر یک بیماری تحلیل برنده پیش رونده سیستم اعصاب مرکزی است. آسیب نورونی و استرس اکسیداتیو در بیماری آلزایمر سطح سایتوکین های التهابی را افزایش می دهد. کورکومین خواص آنتی اکسیدانی و حفاظت عصبی دارد. هدف از این مطالعه تعیین اثر کورکومین بر سطح هیپوکامپی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز و سطح سرمی سایتوکین های التهابی در مدل آزمایشگاهی بیماری آلزایمر بود.
    مواد و روش ها
    28 موش صحرایی نر به 4 گروه: شاهد (30 روز، تزریق داخل صفاقی DMSO)، گروه شاهد آلزایمری (30 روز، تزریق داخل صفاقی DMSO، پس از القاء آلزایمر) و دو گروه آلزایمری تحت تیمار با دوز 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم کورکومین (30 روز، تزریق داخل صفاقی کورکومین، پس از القاء آلزایمر) تقسیم شدند. بیماری آلزایمر توسط تزریق داخل صفاقی 8 میلی گرم بر کیلوگرم تری متیل تین کلراید القاء شد. در پایان دوره درمان، سطح هیپوکامپی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز و سطح سرمی سایتوکین های مختلف (IL-6 ،IL-1β ،TNF-α) توسط روش الایزا سنجش شد.
    یافته ها
    در مقایسه با گروه شاهد آلزایمری، تجویز کورکومین با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم افزایش معنی داری در سطح هیپوکامپی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (0/002=P) و کاهش سطح سرمی TNF-αو، IL-1β و IL-6و(P=0/001) داشت.
    نتیجه گیری
    تجویز کورکومین ممکن است با کاهش سطح سرمی سایتوکین های التهابی در بیماری آلزایمر، موجب افزایش سطح هیپوکامپی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز شود. این مطالعه اثر محافظتی کورکومین علیه آسیب های نورونی و استرس اکسیداتیو در بیماری آلزایمر را پیشنهاد می دهد.
    کلید واژگان: کورکومین, موش صحرایی, فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز
    Damoon Sadoughi Seyed*, Jina Khayatzadeh
    Introduction
    Alzheimer's disease (AD) is a progressive neurodegenerative disease of the central nervous system. Neuronal injury and oxidative stress in AD increases the level of inflammatory cytokines. Curcumin has antioxidant and neuroprotective properties. The aim of this study was to determine the effect of curcumin on hippocampal levels of brain-derived neurotrophic factor (BDNF) and serum levels of inflammatory cytokines in an experimental model of AD.
    Materials And Methods
    28 male rats divided into 4 groups: Control group (30 days, intraperitoneal injection of DMSO), AD control group (30 days, intraperitoneal injection of DMSO, after induction of AD) and two AD treatment groups with application of 50 and 100 mg/kg of curcumin (30 days, intraperitoneal injection of curcumin, after induction of AD). AD was induced by intraperitoneal injection of 8 mg/kg trimethyltin chloride. At the end of the treatment period, the hippocampal levels of BDNF and serum levels of different cytokines (TNF-α, IL-1β and IL-6) were measured by ELISA method.
    Results
    Compared to AD control group, administration of curcumin with dose of 100 mg/kg significantly increased the hippocampal levels of BDNF (P=0.002) and decreased the serum levels of TNF-α, IL-1β and IL-6 (P=0.001).
    Conclusion
    Administration of curcumin may decrease the serum levels of inflammatory cytokines in AD, possibly via enhancement of the hippocampal levels of BDNF. This study suggests the protective effect of curcumin against neuronal damages and oxidative stress in AD.
    Keywords: Curcumin, Rats, Brain-Derived Neurotrophic Factor
  • تغییرات سطوح GDNF ساقه مغز موش های پارکینسونی به دنبال مصرف عصاره گل ازگیل ژاپنی و 12 هفته تمرین اختیاری
    راضیه محمدی، ضیاء فلاح محمدی، خدیجه آقاجانی
    زمینه و هدف
    بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی گل ازگیل ژاپنی برسطوح فاکتور نوروتروفیک مشتق از گلیال ساقه مغز موش های پارکینسونی به دنبال 12هفته تمرین اختیاری روی چرخ دوار.
    روش کار
    در این مطالعه تجربی موش های صحرایی به 6 گروه: کنترل (کنترل سالم)، کنترل پارکینسونی، تمرین، تمرین-سم، عصاره-سم، و تمرین-عصاره-سم تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت 12 هفته تمرین انجام داد. گروه تمرین-سم 12 هفته تمرین انجام داد، سپس در معرض سم نورونی قرار گرفت. گروه تمرین- عصاره به مدت دوازده هفته تمرین کرد و هر هفته سه بار عصاره را به صورت صفاقی و به میزان 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم دریافت کرد. تخریب ساقه مغز با تزریق محلول 6-هیدروکسی دوپامین با استریوتاکسی به داخل بطن مغز صورت گرفت. داده ها به روش One way ANOVA و آزمون تعقیبی tukey تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    بین سطوح فاکتور نوروتروفیک مشتق از گلیال ساقه مغز گروه کنترل سالم و کنترل پارکینسون تفاوت معنادار بود (004/0p=). همچنین مقدار این پروتئین در گروه تمرین پارکینسون با گروه کنترل پارکینسون (015/0p=) تفاوت معناداری داشت. تفاوت میانگین گروه مصرف عصاره پارکینسون با گروه کنترل پارکینسون معنادار نبود (191/0p=). بین سطوح این فاکتور در گروه تمرین همراه با مصرف عصاره (گروه مکمل) در مقایسه با گروه کنترل پارکینسونی تفاوت معنادار وجود داشت (008/0p=). سطوح این نورتروفین ساقه مغز در گروه عصاره-پارکینسون با گروه کنترل پارکینسون (191/0p=) و گروه عصاره-پارکینسون با گروه کنترل (164/0p=) تفاوت معناداری نداشت.
    نتیجه گیری
    پیش درمان با استفاده از ورزش به تنهایی و انجام ورزش اختیاری همراه با مصرف عصاره توانست از کاهش مقدار فاکتور نوروتروفیک مشتق از گلیال در برابر سم عصبی 6 هیدروکسی دوپامین جلوگیری کند. در نتیجه این پروتکل دارای اثر حفاظتی می باشد.
    کلید واژگان: فاکتور نوروتروفیک مشتق از گلیال, ساقه مغز, عصاره گل ازگیل ژاپنی, تمرین اختیاری, 6, هیدروکسی دوپامین
    Pre-treatment effects of hydroalcoholic extraction of Eriobotrya japonica on GDNF levels in the brain stem of parkinsonian rats after 6 weeks of voluntary exercise
    Raziyeh Mohammadi, Zia Fallahmohammadi, Khadijeh Aghajani
    Background
    We investigated the effects of 12 weeks of voluntary exercise on a running wheel with extraction of flowers Eriobotrya japonica on GDNF in the brain stem induced by 6-hydroxy dopamine.
    Methods
    In this study, 43 rats were divided into six groups: healthy control, parkinsonian control, training group, parkinsonian training, extract parkinson, training-extract parkinsonian. Training-extract group were housed in individual cages and attached to running wheels; during the study period they received 200 mg/kg extract intraperitoneally three times per week. To induce Parkinson, 6-hydroxy dopamine (6-OHDA) (dissolved in saline) was administered intracerebrovenricular (ICV) by a stereotaxic apparatus. GDNF levels in the brain stem were measured by ELISA. Data was analyzed using one-way analysis of variance (ANOVA) and tukey post-hoc test.
    Results
    There are significant differences in the level of GDNF between training group and parkinsonian control (p=0.015); between parkinsonian training group and parkinsonian control group there was significant difference (p=0.015). GDNF level between training group and parkinsonian training with parkinsonian control was not significant (0. 87, 0.095). There was significant difference between control and parkinsonian control group (p=0.004). Difference between extract-parkinson group and parkinsonian control was not significant (p=0.191). GDNF level difference between extract-training and parkinsonian control was significant (p=0.008). Brainstem GDNF level in extract-parkinson and parkinsonian control (p=0.191) and extract-parkinson and control (P=0.164) was not significant.
    Conclusion
    Pre-treatment with exercise alone and exercise with extraction of Eriobotrya japonica could prevent the decrease of GDNF level in brainstem against neurotoxic 6-OHDA.
    Keywords: GDNF, Brainstem, Eriobotrya japonica, Voluntary exercise, 6, hydroxydopamine
  • ابوالفضل شایان نوش آبادی، علیرضا صابری کاخکی *، مهدی سهرابی، محمدعلی دولتی
    مقدمه
    فاکتورهای نوروتروفیک مشتق از مغز در القاء و نگهداری حافظه و یادگیری نقش ایفاء می کند. پلی مورفیسم ژن val66met فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز بیان این پروتئین را مختل می کند. به علت تفاوت بین اصول عصبی عملیاتی(به کارگرفته شده) در طول تحکیم سازی حافظه حرکتی و اصول عصبی عملیاتی در طول تمرین (اکتساب) و تاثیر فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز بر هر دوی این فرایندها، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر پلی مورفیسم val66met بر اکتساب و تحکیم سازی حافظه حرکتی در فرایند یادگیری مهارت حرکتی پرتابی بود.
    مواد و روش ها
    ما به طور تصادفی صد دانشجوی دانشگاه کاشان، ایران (میانگین سنی 2/2±21/6 سال) را انتخاب کردیم. پس از نمونه گیری خون، استخراج DNA ژنومیک، انجام واکنش زنجیره ای پلی‏مراز، تجزیه و تحلیل واکنش زنجیره‏ای پلی‏مراز به وسیله ژل الکتروفورز 1/5 درصد و در پایان تعیین توالی توسط آنالیزگر ABI PRISM 7000 Sequencing، 46 شرکت کننده فاقد پلی مورفیسم val66met مشخص شدند و 54 شرکت کننده تحت تاثیر از پلی مورفیسم (حاملین متیونین) مشخص شدند. 10 شرکت کننده از هر گروه ژنتیکی (20 نفر) پس از پیش آزمون، به مدت 6 جلسه پرتاب بک‏هند توپ بیسبال انجام دادند. پس از 48 و 96 ساعت آن ها در دو آزمون یادداری متوالی شرکت کردند.
    یافته ها
    داده های ما هیچ تفاوتی را بین حاملین متیونین و افراد فاقد پلی مورفیسم در اکتساب و آزمون یادداری اول نشان نداد. اگرچه حاملین متیونین به صورت معنی داری از افراد فاقد پلی مورفیسم در آزمون یادداری دوم ضعیف تر بودند.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان داد که پلی‏مورفیسم val66met فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز بر یادگیری حرکتی در مرحله تحکیم سازی تاثیر بیشتری از مرحله اکتساب دارد.
    کلید واژگان: فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز, پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی, یادگیری
    Abolfazl Shayan Nooshabadi, Alireza Saberi Kakhki*, Mehdi Sohrabi, Mohammad Ali Dowlati
    Introduction
    Brain-derived neurotrophic factors (BDNF) play a role on induction and maintenance of memory and learning. The BDNF gene Val66Met polymorphism impairs expression of this protein. Due to difference between the neural principles operating during motor memory consolidation and the neural principles operating during practice (acquisition) and the effect of BDNF on both of these processes, the aim of the study was to study the effect of val66met polymorphism on acquisition and motor memory consolidation in the process of learning of throwing motor skill.
    Materials And Methods
    We randomly selected one hundred university students of Kashan , Iran (mean age: 21.6±2.2 years). After blood sampling, extraction of genomic DNA, implementation of polymerase chain reaction, analyzing of PCR by 1.5 percent Electrophoresis Gel, and in the end sequencing by ABI PRISM 7000 Sequencing Analyzer, 46 participants were identified without val66met polymorphism, and 54 participants identified affected by the polymorphism (met-carriers). 10 participants of each genetic group (20 people) after pre-test practiced backhand baseball pitch for six sessions. After 48 and 96 hours they participated in two consecutive retention tests.
    Results
    Our data showed no difference between met-carriers and people without the polymorphism in acquisition and the first retention test. However, met-carriers were significantly weaker than people without the polymorphism in the second retention test.
    Conclusion
    These findings suggest that the BDNF val66met polymorphism has higher impact on motor learning in the consolidation phase than acquisition phase.
    Keywords: Brain-Derived Neurotrophic Factor, Polymorphism, Single Nucleotide, Learning
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال