به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۵۹۰۰ عنوان مطلب
|
  • سیدکامران سلطانی عربشاهی، آزیتا عجمی، ثریا سیابانی
    مطالعات نشان می دهند که در چرخه آموزش بالینی، دستیاران نقش عمده ای در آموزش کارآموزان و کارورزان دارند. هم چنین به دلیل حضور بیش تر در مراکز آموزشی درمانی اغلب موارد رهبران تیم آموزشی در بخش های بالینی می باشند بنابراین برخورداری از آمادگی رسمی برای کسب مهارت های تدریس، آشنایی با روش های نوین تدریس و چگونگی افزایش اثربخشی آموزشی، تهیه اهداف آموزشی و مارپیچ آموزشی از ضروریات برنامه های دستیاری محسوب می شوند. هدف از این پژوهش بررسی میزان تاثیر آموزش مهارت های تدریس بر نقش آموزشی دستیاران داخلی وکودکان در دانشگاه علوم پزشکی ایران و کرمانشاه بود تا بدین ترتیب بتوان برنامه های آموزشی در جهت تقویت مهارت های تدریس دستیاران را تدوین کرد. روش مطالعه از نوع نیمه تجربی بود و برای پاسخ دهی کارورزان، پرسش نامه ای خود ایفا حاوی سوالاتی در مورد 7 محور کلی مهارت های تدریس براساس مقیاس لیکرت طراحی شد. مطالعه آزمایشی انجام شده روایی صوری در حد مطلوب داشت و روایی محتوایی و ضریب پایایی(آلفای کرونباخ 45% و 015/0=p) نیز تعیین شد سپس مطالعه اصلی روی کارورزان بخش های داخلی و کودکان در مراکز آموزشی وابسته به دانشگاه ایران و کرمانشاه صوت گرفت و پس از جمع آوری پرسش نامه تکمیلی، کارگاه آموزشی 1 روزه برای دستیاران انتخابی در این 2 بخش بالینی برگزار گردید و 3-2 ماه بعد از برگزاری کارگاه، به طور مجدد پرسش نامه ذکر شده میان کارورزان توزیع و پس از تکمیل جمع آوری شد. در مرحله اول در دانشگاه علوم پزشکی ایران 164 کارورز و در دانشگاه کرمانشاه 67 کارورز که دارای شرایط لازم بودند پرسش نامه مربوطه را تکمیل نمودند سپس 37 دستیار داخلی و کودکان(سال دوم و سوم) در دانشگاه ایران و 16 دستیار داخلی و کودکان(سال دوم و سوم) در دانشگاه کرمانشاه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، در کارگاه آموزشی مهارت های تدریس بالینی به طور جداگانه شرکت کردند و در مرحله دوم 56 کارورز از دانشگاه ایران و 44 کارورز از دانشگاه کرمانشاه به طور مجدد پرسش نامه را تکمیل نمودند. محور اصلی نتایج پیرامون 7 محور کلی مهارت های آموزش، مهارت های ارتباطی، ایفای نقش، ارائه بازخورد، روابط با دانشجو، ارزیابی و خصوصیات حرفه ای بود که در هر مورد مقایسه نتایج حاصل از 2 دانشگاه قبل و بعد از برگزاری کارگاه آموزشی صورت گرفت. در مقایسه 2 دانشگاه با استفاده از آزمون مجذور کای، مشاهده شد که با برگزاری کارگاه آموزشی، میانگین امتیازات مهارت های ذکر شده در 7 محور عمده، در 2 دانشگاه افزایش یافته است که این تفاوت معنی دار بود(001/0=Pvalue). هم چنین این تفاوت در هر یک از 7 محور در دانشگاه ایران نیز معنی دار بود(بدین معنا که با برگزاری کارگاه آموزشی، میانگین امتیازات مهارت های فوق در دانشگاه ایران افزایش یافته بود). در دانشگاه کرمانشاه در 5 محور کلی این تفاوت معنی دار به دست آمد اما در 2 محور ارائه بازخورد و خصوصیات حرفه ای معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده در رابطه با رشد فزاینده رتبه ای که کارورزان در مورد مهارت های تدریس دستیاران سال دوم و سوم بالینی در هر دو دانشگاه ذکر کرده بودند، به نظر می رسد برگزاری دوره های آموزشی و تربیتی برای دستیاران گروه های مختلف بالینی به منظور آشنایی و تقویت مهارت های تدریس بالینی در طول دوره دستیاری باید در دانشکده های پزشکی مورد توجه بیش تری قرار گیرد و بهتر است براساس سنجش نیازهای موجود، برنامه های آموزشی مهارت های تدریس برای دستیاران از ابتدای ورود به دوره دستیاری در نظر گرفته شوند.
    کلید واژگان: مهارت های تدریس, تدریس بالینی, دستیار, بخش بالینی
    S.K. Soltani Arabshahi*, A. Ajami, C. Siabani
    Studies show that residents play an important role in teaching medical students and as there is a large number of contact hours among them, they are assumed as the leaders of educational team. So developing teaching skills, being familiar with innovative teaching methods, knowing how to increase the educational efficacy, providing teaching objectives and educational spiral are the necessities of residency programs. The purpose of the present study was to determine the effect of teaching skills workshop on the teaching role of residents at Iran and Kermanshah Universities of Medical Sciences to promote residents’ teaching skills. In this quasi-experimental study a self-administered Likert type scale questionnaire was given to target population in pediatrics and internal medicine wards. After the pilot study, the questionnaire was distributed among interns of these two clinical wards in both universities. Then, the randomized selected residents of these two clinical settings participated in an 8-hour workshop, and then 2-3 months after the workshop, the interns again completed the questionnaire and the data were gathered. In the first stage, 164/67 interns of Iran/Kermanshah University of Medical Sciences completed the questionnaire. Then 37/16 of second and third year residents of Pediatrics and Internal medicine of Iran/Kermanshah University of Medical Sciences attended the workshop. In the second stage, 56/44 interns of Iran/Kermanshah University of Medical Sciences completed the questionnaire. There was a significant difference between the mean group ratings for all of the teaching skills characteristics in both universities(P=0.001). The overall teaching skills in Iran University of Medical Sciences significantly increased and 5 categories of teaching skills in Kermanshah University of Medical Sciences except “Giving Feedback” and “Professional Characteristics” also increased after the workshop. Overall teaching effectiveness of residents increased after the workshop. Increasing scores of interns about residents’ teaching skills after the workshop revealed that training programs and teaching skills courses for residents should be performed as formal instructional residency programs. Also, a need assessment should be done to develop such a course to improve residents’ teaching skills.
    Keywords: Teaching skills, Clinical teaching, Resident
  • مصطفی باقریان فر*، معصومه فلاح نودهی، علی اکبر دولتی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط علی بین مهارت های تدریس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان با نقش میانجی گری احساسات مثبت و منفی و کنترل ادراک شده با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان یاسوج در سال تحصیلی96 - 1395 به تعداد 1604 نفر تشکیل می دهند که به صورت تصادفی طبقه ای 359 نفر از آن ها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته مهارت های تدریس (1395)، محقق ساخته احساسات مثبت و منفی (1395) و کنترل ادراک شده تتریک و لاراکو (1987) استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss24 و Amos23 صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های تدریس با احساسات مثبت، کنترل ادراک شده و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار (sig=0/0001) و با احساسات منفی رابطه منفی و معناداری (sig= 0/0001) دارد. همچنین مهارت های تدریس، احساسات مثبت، احساسات منفی و کنترل ادراک شده بر پیشرفت تحصیلی به ترتیب با ضریب مسیر 26/0 و 232/0 و 235/0- و 275/0 اثرگذار بوده و مهارت های تدریس 7/6 درصد، احساسات مثبت 3/5 درصد، احساسات منفی 5/5 درصد و کنترل ادراک شده 5/7 درصد از پیشرفت تحصیلی دانشجویان را به طور مستقیم تبیین می نمایند. از این رو، می توان نتیجه گیری کرد که مدرسان با داشتن احساسات مثبت و مهارت های تدریس قوی و دور کردن احساسات منفی از خود، می توانند پیشرفت تحصیلی دانشجویان را افزایش دهند.
    کلید واژگان: تدریس, پیشرفت تحصیلی, احساسات, کنترل
    mostafa bagherian far*, masoumeh fallah nodehi, aliakbar dolati
    The present study aimed to assess the causal relationships between teaching skills and students’ academic progress with the mediating role of positive and negative emotions and perceived control using the structural equation structural equation modeling approach. The research method was descriptive of correlational type and the analysis method was structural equation modeling. Research population comprised all students of Farhangian University of Yasuj, Iran, during The academic year 2016-2017 (n=1604). From among these, 359 were selected through stratified random sampling. Data were collected using a researcher-made teaching skills questionnaire (2016), researcher-made positive and negative feelings questionnaire (2016), and perceived control questionnaire (Tetrick and LaRocco, 1987). Data were analyzed in SPSS 24 and Amos 23. Results revealed that teaching skills are positively correlated with positive feelings, perceived control, and academic progress (sig= 0.0001), but negatively correlated with negative feelings (sig= 0.0001). Moreover, teaching skills, positive feelings, negative feelings, and perceived control affected academic progress with the path coefficients of 0.26, 0.232, -0.235, and 0.275, respectively, and directly explained 6.7, 5.3, 5.5, and 7.5% of students’ academic progress, respectively. It can be concluded that instructors can enhance students’ academic progress by having positive feelings and remarkable teaching skills and distancing themselves from negative feelings.
  • راضیه ربانی یکتا *
    هدف از مقاله حاضر فهم این مسئله است که آیا تفاوتی بین تلقی استادان زبان عمومی و تخصصی از اطلاعات آموزشی و مهارت های تدریس شان در سیستم‍ های آموزشی از راه دور و حضوری وجود دارد؟ 84 نفر از استادان تازه‍ کار در دوره‍ های درسی زبان عمومی و زبان تخصصی از یکی از دانشگاه های دارای سیستم آموزشی حضوری و 50 نفر دیگر از دانشگاهی با سیستم آموزشی از راه ‍دور برای شرکت در نظرسنجی انتخاب شدند. پرسشنامه استفاده شده در این مقاله، برگرفته از مطالعه چای و همکارانش (2012) است که 37 سوال دارد. هر سوال سطح اطلاعات آموزشی و مهارت‍ های تدریس استادان را بر اساس خودادراکی شان و بر اساس دو مقیاس لیکرت با 5 نمره می سنجد. به منظور مقایسه میانگین نمرات به دست آمده از تلقی استادان زبان عمومی و زبان تخصصی از سطح اطلاعات و مهارت شان در دو سیستم دانشگاهی، تکنیک آماری MANOVA اجرا شد. نتایج نشان داد که در هر دو سیستم آموزشی، در تلقی استادان زبان عمومی از سطح اطلاعات آموزشی و مهارت های تدریس شان تفاوت معنا‍داری وجود ندارد. اما، در دروس زبان تخصصی، تلقی استادان از سطح اطلاعات آموزشی خودشان در این دو سیستم بسیار متفاوت است. از نظر سطح مهارت های تدریس نیز، استادان زبان تخصصی در هر دو سیستم طرز تلقی متفاوتی دارند؛ به این ترتیب که، استادان زبان تخصصی در دانشگاه از راه دور سطح اطلاعات آموزشی و مهارت های تدریس خود را از استادان زبان تخصصی در دانشگاه حضوری بالاتر می دانند.
    کلید واژگان: اطلاعات آموزشی عمومی, استادان تازه کار زبان انگلیسی, ارتقای حرفه ای, مرحله تاثیر, مرحله خویشتن, مرحله کارگونه, مهارت های تدریس
    R. Rabbani Yekta *
    The purpose of the this article was to explore if there were any differences between EGP and ESP teachers in terms of the way they perceived their pedagogical knowledge and teaching skills in teaching English when they were teaching in distance and regular education systems. To this aim, 84 novice teachers from a regular University and 50 teachers from a distance-study universitywere selected to participate in the survey. The survey instrument used in this study was a questionnaire developed by Choy, Lim, Chong, and Wong . (2012). It consists of 37 items, each with two Likert rating scales of 5 points which assess the self-perceived pedagogical knowledge and skills of the teachers. To compare the mean scores obtained from EGP and ESP teachers' perceptions of their knowledge and skills in distance and regular systems, MANOVA statistical technique was run on SPSS. The results showed that there was not any significant difference between distance and regular teachers of EGP in terms of their perceptions of their knowledge level and teaching skills. But, distance and regular teachers' perceptions of their pedagogical knowledge level in ESP courses were significantly different. A significant difference was also observed in the perceptions of pedagogical skills level between ESP teachers in two university systems with ESP teachers in the distance-study university perceiving their knowledge and skills at a higher level than their counterparts in regular education system. The results of this study have some implications for teacher training programs and pave the way for future studies on teachers' and learners' perceptions.
    Keywords: distance education, English for general purposes, English for specific purposes, teachers' professionalism, teachers' pedagogical knowledge, teaching skills
  • حسن کاویانی *، محمدرضا نیلی
    مقدمه
    توجه به عوامل موثر در تدریس اثربخش می تواند منجر به ارتقای کیفیت آموزش، فرآیند یاددهی-یادگیری و ایجاد انگیزه یادگیری در دانشجویان گردد. تحقیق حاضر با هدف فراتحلیل عوامل موثر بر تدریس اثربخش در آموزش پزشکی انجام شد.
    روش ها
    در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شد. پس از بررسی تعداد زیادی از پایان نامه ها، مقالات و پژوهش های انجام شده درارتباط با عوامل موثر بر تدریس اثربخش در علوم پزشکی از سال 1380 تا 1394، تعداد 30 مطالعه انتخاب و 4 متغیرکلی و عام شناسایی شد. از نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA-2) برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
    نتایج
    اندازه اثرهای ترکیبی محاسبه شده به ترتیب اهمیت برای مهارت های ارتباطی (622/0ES=)، ویژگی های فردی (56/0ES=)، مهارت های تدریس(473/0ES=) و مهارت های ارزشیابی (367/0ES=) است که همه مولفه ها از لحاظ آماری معنادار هستند
    (01/0>P)؛ باتوجه به یافته ها مولفه مهارت های ارتباطی و ویژگی های فردی دارای اندازه اثر متوسط و مولفه مهارت های تدریس و مهارت های ارزشیابی دارای اندازه اثر کوچک هستند.
    نتیجه گیری
    نتیجه فراتحلیل نشان داد که به ترتیب اهمیت، مولفه های مهارت های ارتباطی، ویژگی های فردی، مهارت های تدریس و مهارت های ارزشیابی مهم ترین مولفه های موثر در تدریس اثر بخش در علوم پزشکی هستند.
    کلید واژگان: فراتحلیل, تدریس اثربخش, آموزش پزشکی, مهارت های ارتباطی, مهارت های تدریس
    Hasan Kaviani *, Mohammad Reza Nili
    Introduction
    Considering determinant factors in effective teaching could lead to improvement of education, teaching-learning process and motivate students to learn. The purpose of this study was to perform a meta-analysis of factors affecting effective teaching in medical education.
    Methods
    Meta-analysis method was employed in this research. A total of 30 publications were selected and four general variables were identified after analyzing a large number of theses, articles and research studies on factors affecting effective teaching in medical education from 2001 to 2015. The Comprehensive Meta-analysis software (CMA-2) was used to analyze the collected data.
    Results
    Combining effect sizes in order of importance were calculated for communication skills (ES=0.622), individual characteristics (ES=0.56), teaching skills (ES=0.473) and evaluation skills (ES=0.367); all components were statistically significant (P
    Conclusion
    The results of the meta-analysis indicated that in order of importance, communication skills, individual characteristics, teaching skills and evaluation skills were the most important components affecting effective teaching in medical education.
    Keywords: Meta, analysis, effective teaching, medical education, communication skills, teaching skills
  • سید احمد مدنی*، داوود پورسینا، محمد امینی، اکرم یوسفی نژاد

    در این تحقیق رابطه مهارتهای تدریس معلمان با عملکرد دانشآموزان در امتحانات درسهای محاسباتی، بر اساس رویکرد فرایند-محصول بررسی شده است. به این معنا که همبستگی فرایندها (یامهارتهای تدریس معلمان) با محصول ها (عملکرد دانشآموزان در آزمو نهای نهایی) بررسی شد. به این منظور، مهارت های تدریس معلمان با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخته اندازه گیری شد که متناسب با شرایط تدریس درسهای محاسباتی طراحی شده بود. پایایی پرسشنامه بر حسب ضریب آلفای کرونباخ 0/92 براورد شد. دبیران نمونه آماری تحقیق به روش خوشه ایانتخاب شدند. تعداد 175 پرسشنامه قابل تحلیل از دبیران درسهای محاسباتی به دست آمد و در مرحله بعد فهرست نمره های پایانی دانشآموزان هر دبیر فراهم شد. در تحلیل های اولیه معلوم شد که مهارت های تدریس وابسته به جنسیت معلم اند و نیز روشن شد که بخش مهمی از واریانس پیشرفت تحصیلی دانشآموزان (حدود 40 درصد) با نوع مدرسه قابل تبیین است.در تحلیل نهایی این نتیجه به دست آمد که توجه دبیران زن به مولفه هایی نظیر انعطاف پذیری در تدریس،به سطح تسلط رساندن دانشآموزان، شفافیت در ارائه درس، حمایت از یادگیری شاگردان، توانمندسازی خویشتن و بهره گیری از نظرات دیگران، تنوع در تدریس، تلکیف دهی و مطالبه، به طور معناداری باپیشرفت تحصیلی دانشآموزان ایشان ارتباط دارد. در مقابل، نمره های دانشآموزان دبیران مردی که دانشآموزان را به مطالعه قبلی تشویق می کنند، در خلال تدریس به طور مکرر به وارسی یادگیری بچه ها می پردازند و به ارزشیابی و آزمون بیشتر گرایش دارند، به طور معنادار از نمره های دانشآموزان دبیران زنی که به این مهارت ها گرایش دارند، بالاتر است. به نظر می رسد نحوه بهره گیری متفاوت دبیران زن و مرد از مهارت های تدریس اثربخش، پیامدهای متفاوتی را از نظر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به دنبال دارد.

    کلید واژگان: آموزش مستقیم, تدریس اثربخش, مهارتهای تدریس اثربخش, پیشرفت تحصیلی, درسهای محاسباتی
    ahmad madani *, davood pourrsina, Mohammad Amini, Akram YousefiNejad

    The aim of this research was to investigate the relationship between teachers’ effective teaching skills and the students’ academic achievement in computational courses according to a process-product approach. Here, the correlation between processes (teaching skills of teachers) and products (the performance of students in final provincial examinations) were calculated. For this purpose, the teachers’ teaching skills was measured using a researcher-made questionnaire. The questionnaire was designed according to the curriculum and the dominant teaching method in computational courses in Iran’ secondary education. The teachers as research sample were selected using a cluster sampling method. The number of the collected questionnaires was 175 and the reliability of the questionnaire was estimated around 0.92 according to the Cronbach’s Alpha coefficient. At next stage, the lists of students’ final scores for each teacher were provided. At the initial analyses, it became clear that the teaching skills are interwoven with the teachers’ gender. It was also revealed that a considerable part (around 40 percent) of variance of students’ academic achievement could be explained by the variable of school type. The final analysis showed that female teachers’ attention to components such as flexibility in teaching, tendency toward mastery of students, clarity in presenting the lessons, supporting student learning, self-empowerment and utilization of others’ perspectives, diversity in teaching, giving assignments, and supervising and controlling homework are significantly related with their students’ academic achievement. On the contrary, the scores of male teachers’ students who persuade students to the pre-study of the lessons, who do multiple checking of students’ learning, and tend to do more evaluations and quizzes were significantly better, compared with the scores of female teachers’ students with inclination to these skills. It seems that the different way of the use of the effective teaching methods by male and female teachers, has different consequences on the students’ academic achievement

    Keywords: Direct Teaching, Effective Teaching, Effective Teaching putational Courses
  • فرهاد سراجی*، رضا موحدی، منیر سیاحت خواه

    هدف این پژوهش بررسی میزان برخورداری مدرسان دانشگاه های مجازی ایران با مهارت های تدریس در این دوره هاست. مدرسان مجازی برای تدریس اثربخش در محیط مجازی به مهارت های متنوعی نیاز دارند که با توجه به ویژگی های این محیط، غالبا با مهارت های تدریس در محیط حضوری تفاوت دارند. در این پژوهش مدل واسطه الکترونیکی سالمن (2004) به عنوان مدل مبنا مد نظر گرفته است و برای تهیه پرسش نامه محقق ساخته علاوه بر این مدل، از پیشینه پژوهش های مرتبط نیز استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش با استفاده نمونه گیری چندمرحله ای صورت گرفته و از سه دانشگاه مجازی مهر البرز، دانشگاه اصفهان و دانشگاه صنعتی سهند تعداد 387 دانشجوی دوره کارشناسی ارشد در پژوهش شرکت  کرده اند. تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. نتایج نشان داد که مدرسان دانشگاه های مجازی از نه مهارت مورد نیاز برای تدریس در دوره های مجازی در هشت مهارت؛ اداره و طراحی فرآیند آموزش، تسلط بر نرم افزارها و پشتیبانی فناورانه، ترغیب دانشجویان به تامل، ارزش یابی فرآیند یادگیری، بیان اهداف و چارچوب کلی دروس، طراحی فعالیت های یادگیری و ارایه بازخورد و ملاحظه تفاوت های فردی وضعیت مناسبی ندارند. همچنین آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین این سه دانشگاه از لحاظ میزان برخورداری از مهارت های تدریس مجازی تفاوت وجود دارد.

    کلید واژگان: تدریس, محیط یادگیری مجازی, مدرس مجازی, تعامل, دانشگاه مجازی
    F. Seraji *, R. Movahedi, M. Siahatkhah

    The main purpose of this research is, an investigation to Iranian virtual university  teachers having rate teaching skills in these courses. Virtual learning teachers need for a variety of teaching skills which are different from the attendance learning environment. Salmons e-moderator (2004) model is the basic model of this research that for researcher made questioner these were applied. For selecting research sampling, multi stage sampling method was used and 378 students from three virtual universities such as; Mehr e Alborz, Esfahan and Sahand were selected. Data analyzes with using descriptive statistical indexes and one sample T test showed, Iranian virtual university teachers have not most of virtual teaching skills such as; designing and mentoring instructional process, mastering in technological tools and student technical supporting, promoting students to deep thinking, evaluating learning process, presenting instructional objectives, designing learning activities and presenting feedback to students and respecting to individual differences. Also korscal valise test showed, these three universities were different in these skills.

    Keywords: Teaching, Virtual Learning Environment, Virtual Teachers, Interaction, Virtual University
  • فتیحه کرمان ساروی، علی نویدیان، شهین دخت نوابی ریگی
    زمینه و هدف
    شناخت نقاط قوت و ضعف محتوای ارزشیابی، به مدیران آموزشی کمک می کند تا امکان اصلاح وارتقاء کیفیت ارزشیابی را فراهم کنند. هدف از این مطالعه تعیین مهم ترین اولویت های ارزشیابی اساتید از دیدگاه دانشجویان و اساتید است که در عملکرد یک مدرس باید مورد توجه قرار گیرد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی- مقطعی در نیمه دوم سال تحصیلی 88- 87 روی کلیه دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی زاهدان (245 نفر) و اساتید دانشکده (26 نفر) انجام شد. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه پژوهشگر ساخته که در زمینه مهارت های تدریس، ویژگی های فردی استاد، مهارت های ارتباطی، مهارت های ارزشیابی و رعایت اصول و قوانین آموزشی تنظیم شده بود جمع آوری شد. برای بیان یافته ها از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و برای تحلیل داده ها از آزمون های t و نرم افزار SPSS نسخه شماره 13 استفاده شد.
    یافته ها
    مهم ترین اولویت از دیدگاه اساتید و دانشجویان به ترتیب در حیطه مهارت های تدریس، تسلط استاد و ایجاد انگیزه و مشارکت دانشجویان در مباحث درسی بوده است. میانگین نمرات دو گروه در برخی از گزینه ها از جمله تسلط استاد (02/0= P)، مشارکت دانشجویان (01/0= P) و ارائه مطالب جدید (007/0= P) تفاوت آماری معنی داری داشته است. در بخش ویژگی های فردی، شیوه بیان و تفهیم مطالب، در بخش مهارت های ارتباطی، احترام به دانشجو، در بخش مهارت های ارزشیابی، برگزاری امتحان جامع و دقیق در پایان ترم، در بخش اصول و قوانین آموزشی، رعایت موضوع درس طبق برنامه و منابع و شروع و اتمام درس بر اساس برنامه زمانی مدون بیشترین میانگین را کسب نمودند. میانگین نمرات در حیطه های مهارت های تدریس، ویژگی های فردی و مهارت های ارزشیابی در دو گروه تفاوت معنی داری داشته است (01/0= P).
    نتیجه گیری کلی: با توجه به این که نظرات اساتید و دانشجویان در خصوص برخی از ملاک های ارزشیابی اساتید، تفاوت معنی داری داشته است به نظر می رسد طراحی یک فرم منطبق با نظرات اساتید و دانشجویان ضروری است. بعلاوه توجه اساتید پرستاری به اولویتهای تعیین شده می تواند کیفیت تدریس و رضایت دانشجویان را ارتقاء دهد.
    کلید واژگان: دانشجو, استاد, اولویتهای ارزشیابی, پرستاری و مامایی, دیدگاه
    Kerman Saravi F., Navidian A., Navabi Rigi Sh.D.
    Background and Aim
    Recognition of strengths and weaknesses of evaluation content will help the educational manager to provide the possibility of evaluation quality improvement. The aim of this study was to determine the most important priorities of teacher performance evaluation from within students’ and faculties’ perspective.
    Material and Methods
    It was a descriptive cross- sectional study. All of the students (n=245) and faculty members (n=26) of the School of Nursing and Midwifery affiliated with Zahedan University of Medical Sciences were recruited during the academic year 2008-2009. Data was collected using questionnaire with five subscales including teaching skills, individual characteristics of teachers, communication skills, evaluation skills, and educational principles and rules and analyzed by SPSS-PC (v.13).
    Results
    The most important priorities from the teachers’ and students’ perspective were related to the domains of teaching skills, teacher mastery, creating motivation and students’ participation respectively. There were significant difference in the mean scores of teachers mastery (p=0.02), students’ participation (p=0.01), and presentation of new subjects (p= 0.007) between the two groups. There was also significant difference in the mean scores of teaching skills domains, individual characteristics domain and evaluation skills domain between two groups (p=0.01).
    Conclusion
    considering the difference between the teachers’ and students’ perspective regarding some criteria of teachers evaluation, designing an evaluation tool according to the viewpoints of the two groups is recommended. Teachers’ attention to the students’ priorities in teachers’ evaluation would help to promote teaching quality and students’ satisfaction.
  • سهیلا جلیلیان *، احسان عظیم پور، شراره محمدی، رضا محمدزاده
    هدف
    هدف پژوهش حاضر تعیین میزان برخورداری معلمان مدارس هوشمند از مهارت های موردنیاز تدریس با استفاده از فاوا بود.
    روش
    این پژوهش با روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس هوشمند شهر چایپاره بود که از بین آن ها 154 نفر به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته 25 سوالی استفاده شد. روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه توسط تعدادی از اساتید و متخصصان حوزه آموزش وپرورش تایید شد. همچنین از تحلیل عاملی به روش تعیین مولفه های اصلی با چرخش متعامد واریماکس نیز استفاده شد. اعتبار آن نیز از طریق آلفای کرونباخ 87/0 برآورد گردید. داده های حاصل با استفاده از نرم افزار Spss ویرایش 16 و با اجرای آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تی مستقل) تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد میزان برخورداری معلمان مدارس هوشمند از مهارت های تدریس با استفاده از فاوا و همچنین میزان برخورداری معلمان از مهارت های تدریس در طراحی، اجراو ارزشیابی در حد متوسطی قرار دارد. به علاوه نتایج نشان داد معلمان زن در برخورداری از مهارت های تدریس با استفاده از فاوا در طراحی، اجرا و ارزشیابی عملکرد بهتری در مقایسه با معلمان مرد دارند. با توجه به نتایج پژوهش، توجه به اجرای دوره های آموزشی نظری و عملی در رابطه با فناوری های نوین آموزشی برای معلمان، تحولات تدریس و متناسب سازی آن بسیار مهم می نماید.
    کلید واژگان: تدریس, فاوا, مدارس هوشمند, معلمان
    S. Jalilian*_E.Azimpoor_Sh . Mohammadi_R. Mohammadzade
    Purpose
    The purpose of this research was to determine Amount to have Smart school teachers of the skills required to teach by using ICT.
    Method
    This study is done by descriptive survey method. The statistical population consisted of all teachers of smart schools in Chaypare city, which among them were selected 154 Person as a research sample by stochastic random sampling method. For collecting data was used the produced- investigator questionnaire 25 item. The Face and Content Validity the questionnaire was approved by a number of professors and specialists in the field of education. Also the factor analysis method was used to determine the main components with varimax orthogonal rotation. Its credibility was estimated through Cronbach's alpha 0/87. Data obtained analyzed by using SPSS software version 16 and by descriptive tests (mean and standard deviation) and inferential statistics (T-test and independent ttest).
    Findings: The results showed that the Smart school teacher's skill to teach by using ICT and also contract the amount to have teachers from teaching skills in design, implementation and evaluation at moderate level. In addition, the results showed that female teachers have better performance in skills teaching by using ICT in designing, implementing and evaluating to compared to male teachers. According to the results of this study, it is very important to Attention to the implementation of theoretical and practical training courses in conjunction with the new educational technologies for teachers, educational developments and matching.
    Keywords: teaching, ICT, smart schools, teachers
  • ویدا سپاهی، احمد خشا، رضا پورمیرزاکلهر*، پروین رستمی

    روش های مختلفی برای ارزشیابی اساتید مورد استفاده قرار می گیرد، یکی از این روش ها، استفاده از نظر دانشجویان است. علی رغم توسعه ی ارزشیابی آموزشی توسط دانشجویان، اجماع نهایی بر روی اعتبار این فرایند وجود ندارد و عوامل زیادی به عنوان تورش نتایج ارزشیابی دانشجویی مطرح شده است. هدف از این مطالعه، بررسی عوامل موثر بر ارزشیابی اساتید از دیدگاه دانشجویان و ارتباط آن با وضعیت تحصیلی بود. در این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی که در سال 1392 در دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام شد. 554 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی محقق ساخته مشتمل بر 37 سوال بود که با مقیاس لیکرت از «خیلی زیاد تا خیلی کم» از یک تا پنج امتیازبندی شده بود. سوالات شامل پنج حیطه ی مهارت های تدریس استاد (7 سوال)، خصوصیات فردی استاد (16 سوال)، خصوصیات فردی و نگرش دانشجو (6 سوال)، خصوصیات فیزیکی و زمان ارائه ی درس (4 سوال) و ویژگی فرایند ارزشیابی در دانشگاه (4 سوال) بود. روایی محتوایی پرسشنامه توسط کارشناسان مرکز توسعه ی آموزش دانشگاه مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ 73/0 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از نسخه ی 16 نرم افزار آماری SPSS در سطح معنادار 05/0P< مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ارتباط معناداری بین عوامل موثر مهارت های تدریس و خصوصیات فردی دانشجویان بر ارزشیابی آن ها از اساتید با وضعیت تحصیلی دیده نشد، اما نتایج نشان داد که خصوصیات فردی و نگرشی دانشجو، و زمان ارائه درس از دیدگاه دانشجویان از عواملی هستند که با وضعیت تحصیلی دانشجویان در ارزشیابی آن ها از اساتید، ارتباط معناداری دارد (037/0P=، 040/0P=). با توجه به معنادار نبودن حیطه های مهارت های تدریس و خصوصیات فردی استاد با وضعیت تحصیلی دانشجویان، به نظر می رسد که سطح علمی دانشجویان در ارزشیابی اساتید در این دو حیطه ی اصلی تاثیر چندانی نداشته باشد. لذا می توان با تغییراتی در فرم های ارزشیابی و برنامه ریزی های آموزشی، عوامل سوگیری در ارزشیابی اساتید را کاهش داد.

    کلید واژگان: ارزشیابی, آموزش, وضعیت تحصیلی
    Vida Sepahi, Ahmad Khoshay, Reza Pourmiza Kalhori, Parvin Rostami

    Different methods are used for teacher's evaluation; one of these methods is using students comment. Despite development of educational evaluation by students, it doesnt exist a positive attitude for this process because of different factors affection. This study was conducted to investigate factors affecting teacher's evaluation from student's viewpoint and its relation with educational achievement. In this descriptive analytical study, 554 participants studying at Kermanshah University of Medical Sciences in 2013 were selected using simple random sampling. Self-administered questionnaire was used to collect data which consisted of 37 questions with Likert scale ranging from very high to very low rating of 1 to 5, respectively. Questions included five areas of teaching skills (7 items), teacher's personality characteristics (16 items), students’ personality characteristics and attitudes (6 items), physical characteristics and time course (4 items), and evaluation process at university (4 items). Content validity of the questionnaire determined by respective experts, and its reliability was calculated 0.73 through chronbach's alpha test. Affecting factors on teaching skills and student's personality fields with teachers evaluation and educational achievement were not significantly related. Although, result showed that student's personal characteristics and attitude besides time of course presentation were factors that had significant relationship with students educational achievement in their teachers evaluation (p=0.04, p=0.37). Regarding no significant relationship of teaching skills and teacher's personal characteristics with students educational achievement, it seems that student's scientific level in teachers evaluation is ineffective factor, therefore, factors affecting teachers evaluation can be reduced by altering forms and educational curriculum.

    Keywords: Evaluation, Education, Achievement
  • سبا اجاقی*، نادر نادری، بیژن رضایی
    هدف
    پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سوال بوده است که کیفیت خدمات آموزش کارافرینی در دانشگاه های شهر کرمانشاه بر اساس مدل بوریچ چگونه است؟
    روش
    تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و از نوع پژوهش های کیفی- کمی (آمیخته) است. جمعیت مورد مطالعه در بخش کیفی این پژوهش را صاحبنظران کارآفرینی به تعداد 22 نفر تشکیل می دهند که 17 نفر از آنان حاضر به همکاری با محقق بودند. همچنین جمعیت مورد مطالعه در بخش کمی نیز هنرآموزان دانشگاه فنی و حرفه ای شهرستان کرمانشاه تعداد 104 نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 82 نفر از آنها انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از پرسشنامه باز پاسخ از اساتید و صاحبنظران کارآفرینی در خصوص مهارت های مورد نیاز جهت تدریس دروس کارآفرینی نظر سنجی به عمل آمد و گویه های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی در 4 مقوله ویژگی های فردی، مهارت های تدریس، مهارت های تجربی و مهارت های ارتباطی طبقه بندی گردید. سپس 35 گویه به دست آمده جهت رتبه بندی و تعیین اولویت بر اساس مدل بوریچ، در پرسشنامه ای محقق ساخته گنجانده شد و در اختیار هنرآموزان دانشکده فنی و حرفه ای کرمانشاه قرار گرفت.
    یافته ها
    بر اساس مدل بوریچ مشخص گردید که از میان مهارت های مربوط به تدریس واحد کارآفرینی، به ترتیب اولویت، مهارت های تدریس، مهارت های تجربی، ویژگی های فردی و مهارت های ارتباطی اساتید و مدرسان کارآفرینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
    کلید واژگان: مهارتهای تدریس, مهارتهای تجربی, ویژگی های فردی, مهارتهای ارتباطی, مدل بوریچ
    Saba Ojaghi *, Nader Naderi, Bijan Rezaee
    Purpose
    The present research is going to answer this question that how was the entrepreneur education service based on BORICH model at universities in Kermanshah city ? This study is an applied and qualitative – quantitative (mixed
    Method
    The survey population for qualitative part are 22 people that they are entrepreneur expert and teachers and 17 people of them contribute to research. Also, the survey population in quantitative part are Kermanshah technical students that they are 104 people and 82 of them are chosen using Morgan and Sample table. In this research, first using the open questionnaire, the entrepreneur experts and teachers answered questions about skill for teaching the entrepreneur and their ideas categorized into 4 personal traits, teaching skills, experimental skills and communication skills categories by inductive content analysis, then 35 items included in a self – made questionnaire to ranking and priority based on BORICH model and it given to students.
    Findings: Based on BORICH model they concluded that among the skills of entrepreneur course teaching, teaching skills, experimental skills, personal traits and communication skills of entrepreneur teachers are important, respectively.
    Keywords: teaching skills, experimental skills, personal traits, communication skills, BORICH Model
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال