به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۲۲۳۴۳ عنوان مطلب
|
  • محمدرضا نیکمرام، پروفسور مارک ریچارد بویت، هادی فتحی مقدم
    بر اساس مطالعات انجام شده جریان یونی"if" یا hyperpolarization activated current توسط 2 میلی مولار سزیم مسدود می شود و نشان داده شده که جریان مذکور در ناحیه مرکزی گره سینوسی - دهلیزی دست نخورده و سالم نقش اندکی داشته اما این نقش در ناحیه محیطی گره با اهمیت تر می باشد. از طرفی بعضی از محققین نشان داده اند اگر ماهیچه دهلیزی اطراف گره از گره سینوسی - دهلیزی جدا گردد پیس میکر رهبری کننده از ناحیه مرکزی به ناحیه محیطی گره سینوسی دهلیزی منتقل شده و مقدار فعالیت خودبخودی افزایش می یابد. علت این پدیده ممکن است با قطع جریان هیپرپولاریزه کننده از ناحیه مرکزی به ناحیه محیطی گره سینوسی دهلیزی منتقل شده و مقدار فعالیت خودبخودی افزایش می یابد. علت این پدیده ممکن است قطع جریان هیپرپولاریزه کننده از ماهیچه دهلیزی به ناحیه محیطی گره سینوسی – دهلیزی توضیح داده شود. در بررسی حاضر نقش جریان "if" در این موضوع با مسدود کردن جریان مذکور با سزیم مورد ارزیابی قرار گرفت. قبل از جدا کردن ماهیچه دهلیزی از گره، مسدود کردن جریان "if" توسط 2 میلی مولار سزیم موجب کاهش ضربان فعالیت خودبخودی (Rate) به میزان 2±13 درصد شد در حالی که بعد از جدا کردن ماهیچه دهلیزی از گره سینوسی - دهلیزی، 2 میلی مولار سزیم موجب کاهش فعالیت خودبخودی (Rate) به میزان 4±20 درصد شد. این موضوع اگر چه می تواند به وسیله انتقال جایگاه پیس میکری از ناحیه مرکزی به ناحیه محیطی توضیح داده شود ولی این احتمال نیز وجود دارد که افزایش در میزان فعالیت خود بخودی بعد از قطع ماهیچه دهلیزی نتیجه نقش با اهمیت تر جریان یونی "if" در ناحیه محیطی گره سینوسی - دهلیزی باشد.
    کلید واژگان: جریان یونی if, گروه سینوسی - دهلیزی, سزیم, طول دوره, میزان فعالیت خودبخودی
  • مرتضی جبارپور بنیادی*، عاطفه محمدی، محمد خلج کندری، سیمین تقوی
    زمینه و هدف
    منظور از سقط مکرر خودبخودی، وقوع دو یا سه سقط متوالی خودبخودی، قبل از هفته بیستم بارداری است. آدنوزین دآمیناز در متابولیسم پورین ها نقش داشته و دارای دو ایزوآنزیمADA1 و ADA2 است. پلی مورفیسم G A (الل ADA*) موجب افزایش سطوح آدنوزین می شود. آدنوزین به دلیل افزایش جریان خون به رحم و جفت دارای نقش محافظتی در برابر سقط های مکرر خودبخودی است. با توجه به تاثیر فعالیت آنزیمی کاهش یافته این پلی مورفیسم بر روی سطوح آدنوزین، نقش پلی مورفیسم G A (الل ADA*) ژن آدنوزین دآمیناز بر روی سقط های مکرر خودبخودی جمعیت شمالغرب ایران در این مطالعه بررسی شد.
    روش کار
    یک جمعیت 100 نفری از زنان به دو گروه تقسیم بندی شدند. گروه اول 50 نفر دارای سابقه سقط (حداقل دو بار) و گروه دوم شامل 50 نفر با حداقل دو زایمان موفق و بدون سابقه سقط، مورد بررسی قرار گرفتند. استخراج DNA از لکوسیت ها و با روش استاندارد استخراج DNA انجام شد. برای بررسی پلی مورفیسم G A، واکنش زنجیره ای پلی مراز (PCR) انجام و حضور یا عدم حضور این پلی مورفیسم توسط روشRFLP -PCR بررسی شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون مربع کای استفاده شده و ارزش (05/0>P) به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    فراوانی هموزیگوت ها (AA) در گروه کنترل 2% مشاهده شد. این در حالی است که هیچ هموزیگوتی (AA) در گروه بیمار دیده نشد. فراوانی هتروزیگوت ها (AG) در گروه کنترل20% و در گروه بیمار 8% گزارش شد (05/0>P). فراوانی هموزیگوت ها (GG) در گروه کنترل 78% و گروه بیمار 92% گزارش شد (05/0>P).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج حاصل، به نظر می رسد پلی مورفیسم G A (الل ADA*) و ژنوتیپ (ADA*1/ADA*2) AG به واسطه کاهش فعالیت آدنوزین دآمینازی، دارای نقش محافظتی در برابر سقط های مکرر خودبخودی است.
    کلید واژگان: سقط مکرر خودبخودی, شمالغرب ایران, آدنوزین دآمیناز
    M. Bonyadi *, A. Mohammadi, M. Khalajkondori, S. Taghavi
    Background and Objectives
    Recurrent spontaneous abortion (RSA) is defined by two or more consecutive miscarriages before 20 weeks of gestation. Adenosine deaminase (ADA) is an enzyme of purine salvage pathway and has two important isoenzymes ADA1 and ADA2. The adenosine deaminase G22A polymorphism (ADA*2) increases the level of adenosine. Adenosine may play a protective role against recurrent spontaneous abortions, since it regulates blood flow into the uterus and placenta. In consideration of the effect of decreased enzymatic activity of adenosine deaminase G22A polymorphism on adenosine levels we evaluated the protective effect of ADA*2 allele against recurrent spontaneous abortions in north-west of Iran.
    Methods
    A total of 100 women were recruited to form two groups. First one, with a history of recurrent spontaneous abortions (N=50), and the second one, without a history of abortions (N=50). Genomic DNA was extracted from peripheral blood with a commercial kit and PCR-RFLP analysis was used to identify the G22A genetic polymorphism. Fisher's exact test and odds ratio values were used to compare the proportions of adenosine deaminase genotypes and alleles between women with and without a history of recurrent spontaneous abortion (p<0.05).
    Results
    The frequency of homozygotes (AA) was 2% in control group, whereas no homozygote (AA) was found in the case group. The frequency of heterozygotes (AG) was 20% in control group and 8% in the case group (p<0.05). The frequency of homozygotes (GG) was 78% in control group and 92% in the case group (p<0. 05). A significant increase in the frequency of AG genotype in controls (p=0.014, OR=0.348) relative to women with the history of RSA demonstrates the protective effect of AG genotype in controls.
    Conclusion
    The data suggest that women carrying the G22A polymorphism (ADA*2 allele) and AG genotype which is associated with the lower enzymatic activity are better protected against recurrent spontaneous abortions.
    Keywords: Recurrent Spontaneous Abortions, Northwest of Iran, Adenosine Deaminase
  • سمیرا وطن دوست، بهنوش وثاقی قراملکی، بهروز عطارباشی مقدم*
    زمینه و هدف
    با توجه به شیوع بالای خروج خودبخودی استرسی ادراری در زنان ورزشکار و نقش تغییرات لوردوز کمر، شیب لگن و نیز نوع و تعداد زایمان به عنوان عوامل موثر بر بروز خروج خودبخودی استرسی ادراری، همچنین کمبود مطالعه در این زمینه و لزوم بررسی این عوامل مستعد کننده در جامعه زنان ورزشکار ایرانی، هدف از این تحقیق بررسی رابطه تغییرات انحنای کمری و چرخش (تیلت) لگن با خروج خودبخودی استرسی ادراری و نیز تعیین نقش نوع و تعداد زایمان بر بروز این مشکل بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه مورد-شاهدی از طریق نمونه گیری ساده و در دسترس، 17 خانم والیبالیست مبتلا به خروج خودبخودی استرسی ادراری و 15 خانم والیبالیست سالم در محدوده سنی 40-20 سال، بعد از مصاحبه و گرفتن اطلاعات جمعیت شناختی وارد مطالعه شدند. برای تایید خروج خودبخودی استرسی ادراری از پرسشنامه فارسی سازی شده ی (International Consutation on Incontinence Questionnaire-Urinary Incontinence Short Form: ICIQ- UISF) که پایایی و روایی آن به تایید رسیده است استفاده شد. انحنای کمری توسط خط کش قابل انعطاف و تیلت لگن توسط تیلت سنج لگن مورد سنجش قرار گرفتند.
    یافته ها
    بین دو گروه اختلاف آماری معناداری از لحاظ میزان انحنای کمری (001/0 P<) و تیلت لگن (02/0 P=) وجود داشت بطوریکه مقادیر آنها در ورزشکاران مبتلا به (Stress Urinary Incontinence: SUI) کمتر بود. بر اساس یافته های این مطالعه تعداد زایمان تاثیر معناداری بر بروز خروج خودبخودی استرسی ادراری نداشت ولی بین نوع زایمان و بروز خروج خودبخودی استرسی ادراری ارتباط معناداری دیده شد (03/0 P=).
    نتیجه گیری
    با توجه به وجود تفاوت معنادار انحنای کمر و تیلت (چرخش) لگن در خانم های ورزشکار سالم و مبتلا به خروج خودبخودی استرسی ادرار، ضمن توصیه بر انجام مطالعات اپیدمیولوژیک و سبب شناسی پیشنهاد می گردد لوردوز کمر و تیلت لگن در افراد مبتلا به خروج خودبخودی استرسی ادراری بررسی گردد.
    کلید واژگان: خروج خودبخودی ادرار استرسی, زنان ورزشکار, پاسچر کمری لگنی
    Samira Vatandust, Behnosh Vasaghi- Gharamaleki, Behrooz Attar Bashi Moghadam *
    Background And Aim
    Pay attention to high prevalence of stress urinary incontinence (SUI) in women athletes and role of changes in lumbar lordosis، pelvic tilt and the type and number of delivery factors on the incidence of Urinary Stress Incontinence also lack of studies in this problem about risk factors (Predisposing factors) in Iranian population، this study was designed to investigate the relationship between changes in lumbar curvature and pelvic tilt with SUI and to determine the type and parity on the incidence of this problem.
    Materials And Methods
    In this cross - sectional study through easy and available sampling، 17 volleyball player with SUI and 15 healthy volleyball player، aged 20-40 years old. Females after interview and taking demographic information participated in the study. The Persian questionnaire of ICIQ-UISF (International Consultation on Incontinence Questionnaire-Urinary Incontinence Short Form) used to confirm the SUI. A flexible ruler and inclinometer were used to measure lumbar lordosis and pelvic tilt.
    Results
    A statistically significant difference was seen between the two groups in terms of the lumbar spine curvature (p< 0. 001) and pelvic tilt (p = 0. 02) respectively. Based on the findings، the number of delivery was no significant effect on the incidence of Stress Urinary Incontinence but there was significant relationship between type of delivery and SUI.
    Conclusion
    With significant difference in the lumbar lordosis and pelvic tilt in athletic women with and without SUI، also advised to emphasize on the epidemiological and etiological investigation studies of lumbar lordosis and pelvic tilt in patients with Stress Urinary Incontinence.
    Keywords: Stress urinary incontinence, Women athletes, Lumbo, pelvic posture
  • عباس حق پرست، امیر محمد علی زاده، فرشته معتمدی
    مقدمه
    هر چند که رفتارهای ناشی از تزریق فرمالین در پنجه پای عقبی موش صحرایی در فیبرهای آوران اولیه و شاخ خلفی نخاع به خوبی مطالعه شده است، اساس نورونی هر یک از مراحل رفتاری در آزمون فرمالین در مغز میانی، تا کنون آشکار نشده است. مطالعه حاضر به منظور بررسی نقش هسته میخی شکل (Nucleus Cuneifromis) و پاسخدهی نورونی آن در دو فاز پس از تزریق فرمالین به پنجه پای عقبی موش صحرایی طراحی گردیده است.
    روش ها
    در این مطالعه از 76 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد NMRI با وزن تقریبی 320-230 گرم استفاده گردید. گروه کنترل (24=n) که تنها برای بدست آوردن فعالیت خودبخودی نورون های هسته میخی شکل مورد آزمایش قرار گرفتند. گروه سالین (15=n) که پس از 15 دقیقه ثبت فعالیت پایه، سالین (50 میکرولیتر) بجای فرمالین به صورت زیرجلدی در پنجه پای حیوان تزریق شد. گروه فرمالین که فعالیت 37 نورون هسته میخی شکل در پاسخ به تزریق فرمالین در پنجه عقبی پای حیوان در فاز اول (5-0 دقیقه) و فاز دوم (60- 15 دقیقه) در فواصل 5 دقیقه ای به روش ثبت تک واحدی خارج سلولی ثبت شد.
    یافته ها
    نرخ فعالیت پایه در نورون های هسته میخی شکل بین 2/1 تا 2/39 اسپایک در ثانیه بود و میانگین فعالیت خودبخودی در این نورون ها در طول یک ساعت 1/1 ± 8/11 اسپایک در ثانیه بدست آمد. الگوی فعالیت نورونهای این هسته پس از تزریق فرمالین به سه خوشه نورونی تغییر یافت. نورونهای خوشه اول (46%) پاسخهای تحریکی تک فازی قوی و گذرا را در فاز اول (حاد) نشان دادند در حالیکه نورونهای خوشه دوم (35%) پاسخهای تحریکی تک فازی قوی ولیکن طولانی را در فاز دوم (مزمن) نشان دادند. خوشه سوم گروه کوچکی از نورونها (حدود یک پنجم) بودند که اصولا تغییر پاسخی پس از تزریق فرمالین نداشتند.
    نتیجه گیری
    یافته های ما پیشنهاد می کند که تغییر در الگوی فعالیت خودبخودی نورون های هسته میخی شکل می تواند در مسیر انتقال اطلاعات مربوط به درد ناشی از تزریق محیطی فرمالین ایفای نقش کند و بحث در این زمینه می تواند منجر به روشن شدن نقش این نورون ها در پردازش اطلاعات درد در پی یک تحریک محیطی گردد.
    کلید واژگان: هسته میخی شکل, آزمون فرمالین, فعالیت نورونی, ثبت تک واحدی, موش صحرایی
    Abbas Haghparast, Amir-Mohammad Alizadeh, Fereshteh Motamedi
    Introduction
    Although formalin-induced activity in primary afferent fibers and spinal dorsal ‎horn is well described, the midbrain neural basis underlying each phase of behavior in ‎formalin test has not been clarified. The present study was designed to investigate the nucleus ‎cuneiformis (CnF)‎‏ ‏neuronal responses during two phases after subcutaneous injection of ‎formalin into the hind paw of rat.‎
    Materials and Methods
    In this study, seventy six male NMRI adult rats, weighing 230-320 g ‎were used. Control group (n=24), which was tested merely for determining spontaneous firing ‎rate of CnF neurons. Saline group (n=15) which received saline (50µl; s.c.) instead of ‎formalin into the plantar surface of hind paw after 15 min baseline recording. Formalin group ‎that formalin-induced neural activity of 37 cells simultaneously recorded from the CnF during ‎first phase (0-5 min) and second phase (15-60 min) of formalin test in 5-min intervals, using ‎an extracellular single unit recording technique.‎
    Results
    The‏ ‏baseline firing rate of neurons in the CnF varied between 1.2 and 39.2 spikes/sec ‎and the average frequency of spontaneous activity over 1 h was 11.8 ± 1.1 spikes/sec. There ‎were three neural clusters after formalin injection. Neurons in cluster 1 (46%) exhibited ‎severe, transient excitatory response in the first (acute) phase while neurons in cluster 2 (35%) ‎exhibited tonic but long-lasting excitatory response in the second (chronic) phase. Cluster 3, a ‎small portion of neurons (about one fifth) which failed to show any evident responses to ‎formalin test.
    Conclusion
    Our findings suggest that alteration of neural activity and pattern in the ‎spontaneous background of CnF neurons can be mediated a role in the transmission of ‎nociceptive information induced by the peripheral injection of formalin and can be discussed ‎in light of the role of these neurons in nociceptive information processing following ‎peripheral stimuli.‎
  • حمزه صادقی مرزناکی، سیدنظام الدین اشرفی زاده
    در مخازن شکافدار، میزان برداشت نفت به آشام خودبخودی آب در ماتریس و خارج ساختن نفت موجود در آن به سمت شکافها، بستگی دارد. اما این فرآیند زمانی امکانپذیر است که ماتریس بلوکها، «آبتر» باشد. از آنجا که مخازن کربناته غالبا «نفتتر» میباشند، به کارگیری آشام خودبخودی در مخازن کربناته شکافدار مستلزم تغییر ترشوندگی در حین عملیات سیلابزنی میباشد. در این مقاله، تاثیر یونهای موثر بر پتانسیل سطح (SO42-، Ca2+، Mg2+) موجود در آب دریا در تغییر ترشوندگی سنگ کربناته و همچنین تاثیر دما و غلظت نمک NaCl در فرآیند آشام خودبخودی مورد تحقیق تجربی قرار گرفت. بدین منظور 13 مورد آزمایش آشام با استفاده از محلولهای حاوی غلظتهای مختلف از یونهای مذکور، در سطوح دمایی40، 60، 80، و C° 90 انجام گردید. از نمونه های سنگ رخنمون کلسیت از معدن سنگ آهک لیمبورگ هلند و نمونه نفت خام سازند بنگستان ایران با درجه API 30/22، برای انجام آزمایشات آشام خودبخودی در این تحقیق استفاده شد. نتایج حاصل از نشان میدهد که حضور یونهای SO42- به شدت بر فرآیند آشام خودبخودی تاثیر میگذارد، به طوری که بیشترین میزان نفت بازیابی شده (75%) توسط محلول حاوی بالاترین غلظت SO42- حاصل شده است. حذف SO42- در محلول آشام نیز کاهش 2 درصدی برداشت نفت را به دنبال دارد. با تغییر غلظت یونهای Ca2+ و Mg2+ در دماهای 40، 60، و C° 80 تغییری در برداشت نفت حاصل نگردید، اما در دمای C° 90، با افزایش غلظت یونهای مذکور میزان برداشت نیز افزایش یافت. همچنین با افزایش غلظت NaCl در محلول آشام، کاهش برداشت نفت (2% در C° 90) و با حذف NaCl از محلول، افزایش میزان برداشت نفت (30% در C° 90) مشاهده شد.
    کلید واژگان: بهبود برداشت نفت, مخازن کربناته, آشام خودبخودی, یون های موثر بر پتانسیل سطح, تغییر ترشوندگی
    Recovery of oil from fractured reservoirs is dependent on the water spontaneous imbibition in the matrix and depletion of oil contents into the fractures. However, this process is feasible only where the matrix blocks would be water-wet. The carbonate reservoirs are mostly oil-wet and thus applying spontaneous imbibition in the fractured carbonate reservoirs is dependent on the wettability alteration during the water flooding. In this work, imbibition experiments were performed using solutions incorporating various concentrations of potential determining ions present in the sea water (SO42-, Ca2+, and Mg2+) at four temperature levels (40, 60, 80, and 90 °C). The effects of ions, temperature, and salt concentration on the wettability alteration of carbonate reservoirs during spontaneous imbibition process were investigated. Calcite outcrops from a limestone mine in Limburg, the Netherland, and crude oil of Bangestan formation, Iran, with an API of 22.3, were applied. It is shown that the presence of SO42- ions The strongly affects the spontaneous imbibition to a maximum extent, in other words, the 75 percent removal of SO42- from imbibition solutions leads to 2% reduction in the oil recovery. Moreover, by increasing NaCl concentration the oil recovery decreases (2% at 90 °C), while by removal of NaCl from the solution the oil recovery increases (30% at 90 °C). No variation in the oil recovery is observed where variations in the concentration of Ca2+ and Mg2+ ions at 40, 60, and 80 °C are applied. However, at 90 °C, the recovery of oil is increased with increasing the concentration of potential determining ions.
    Keywords: Improved Oil Recovery, Carbonate Reservoir, Spontaneous Imbibition, Wettability
  • فرین بابایی، رضا حیدری، مینو ایلخانی پور، سعید عزیزی
    مقدمه
    مطالعه های بالینی متعدد نشان داده اند که فعالیت جنسی در افراد مبتلا به دیابت قندی کاهش می یابد. مکانیسم های پاتوفیزیولوژیکی اختلالات جنسی در بیماری دیابت ناشناخته است. در این بررسی اثرات درمانی احتمالی ملاتونین بر رفتار جنسی رت های نر دیابتی، به واسطه سیستم سروتونرژیک مرکزی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه 30 راس موش صحرایی نر از نژاد ویستار با محدوده ی وزنی 20±200 گرم استفاده شد. حیوان ها به سه گروه ده تایی: شاهد، دیابتی، و دیابتی دریافت کننده ی ملاتونین تقسیم شدند. القای دیابت با تزریق داخل صفاقی mg/kg 50 استرپتوزوتوسین انجام شد. تیمار روزانه با ملاتونین (mg/kg i. p10) سه روز پس از تزریق استرپتوزوتوسین با مشاهده ی وضعیت هیپرگلیسمیک، آغاز شد و به مدت 30 روز ادامه یافت. در پایان دوره ی تیمار، رفتار جنسی هر یک از موش های نر در مواجهه با موش ماده مطالعه گردید. فعالیت گیرنده های سروتونرژیک نوع دو (5-HT2A) با بررسی رفتار WDS خودبخودی حین فعالیت مقاربتی ارزیابی شد. سپس داده های حاصل مورد تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج به دست آمده بیانگر افزایش معنی دار مدت زمان سپری شده تا انجام اولین مانت، اینترومیشن و انزال در حیوانات دیابتی در مقایسه با حیوانات شاهد بود (05/0p<). هم چنین تعداد دفعات مانت، اینترومیشن و انزال در مدت آزمون در حیوانات دیابتی به طور معنی دار (05/0p<) کمتر از حیوانات شاهد بود. تیمار با ملاتونین نمایه های مذکور را به طور معنی دار (05/0p<) در مقایسه با حیوانات دیابتی تغییر داد. مقایسه ی میانگین راندمان جفت گیری و شاخص فعالیت جنسی در گروه های مورد بررسی نشان داد که میزان فعالیت تولید مثلی در حیوانات دیابتی به طور معنی دار (05/0p<) کمتر از دو گروه دیگر بود. هم چنین تفاوت های معنی داری در تعداد پاسخ های WDS خودبخودی، بین هر سه گروه مشاهده گردید (05/0p<). بیشترین تعداد WDS به ترتیب مربوط به گروه های شاهد و ملاتونین بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که اختلالات رفتار تولید مثلی در موش های دیابتی با کاهش فعالیت گیرنده های 5-HT2A همراه بود و ملاتونین با تعدیل عملکرد سیستم سروتونرژیک مرکزی از بروز ناتوانی جنسی در این حیوانات جلوگیری نمود.
    کلید واژگان: دیابت, ملاتونین, رفتار جنسی, WDS, 5, HT2A, سیستم سروتونرژیک
    F. Babaei, R. Heydari, M. Ilkhanipour, S. Azizi
    Introduction
    Several clinical studies indicate deterioration of sexual behavior in diabetic patients. The pathophysiological mechanisms of diabetic sexual impotence remain obscure. In this study the therapeutic effects of melatonin on sexual behavior were investigated through the central serotonergic system in diabetic rats.
    Materials And Methods
    In this study, 30 male adult Wistar rats, weighing 200±20 g, were used. Animals were divided into three groups, the controls (C), diabetic (D) and the melatonin-treated diabetic (M) group. Experimental diabetes was induced by intraperitoneal injection of 50 mg/kg streptozotocin. Melatonin was injected (10 mg/kg i. p.) after 3 days of streptozotocin injection for 30 days. At the end of the administration period, the sexual behavior of each male rat to an ovariectomized female rat was assessed for 40 min. Serotonergic type 2 (5-HT2A) receptor activities were investigated through spontaneous WDS behavior, and experimental data were statistically analyzed.
    Results
    First mount, first intromission and first ejaculation latencies significantly (p<0. 05) increased in diabetic rats as compared to controls. Melatonin treatment significantly (p<0. 05) reduced these responses in the M group, compared to the D one. Also the number of mounts, intromissions and ejaculations significantly (p<0. 05) decreased in diabetic rats compared to controls. Administration of melatonin significantly (p<0. 05) increased these activities in the M group as compared to the D one. Calculation of copulatory efficiency and the sexual activity index of each rat indicate that reproductive activity in diabetic rats was significantly (p<0. 05) less than other two groups. The number of WDS responses was significantly (p<0. 05) different in all three groups.
    Conclusion
    Sexual dysfunction in diabetic animals was accompanied by decreasing of 5-HT2A receptor activities, and melatonin prevented the diabetes-induced sexual impotence by modulating of central serotonergic system activity.
    Keywords: Diabetes, Melatonin, Sexual behavior, WDS, 5, HT2A, Serotonergic system
  • حمید درویش نیا، مریم شمس لاهیجانی، محمد مهدی آخوندی، مرضیه مبارکی، محمدرضا صادقی
    امروزه، انجماد اسپرم انسان جهت پیشبرد روش های کمک باروری، در مراکز درمان ناباروری انجام می شود. در طول فرآیند انجماد، اثرات هیپواسموتیکی انجماد- ذوب مجدد، از تحرک، قابلیت حیات و بدنبال آن توان باروری اسپرم می کاهد؛ افزون بر این، محیطهای منجمد کننده متنوعی برای حفظ اسپرم از اثرات منفی فرآیند انجماد وجود دارد. هدف این مطالعه، مقایسه اثر انجماد شیشه ای شدن، در حضور و عدم حضورمحیط منجمد کننده بر کیفیت اسپرم انسان است. نمونه های منی 29 مرد مراجعه کننده به مرکز درمان ناباروری ابن سینا با پارامترهای طبیعی (بر طبق استاندارد WHO)، بروش خود تحریکی جمع آوری، و آنالیز مایع منی انجام گرفت. سپس، جهت انجماد در حضور (محیطHuman Sperm Preservation Medium) و عدم حضور محیط منجمد کننده (یعنی در حضور پلاسمای سمینال)، نمونه ها به دو بخش مساوی تقسیم شد. محیط منجمد کننده و نمونه منی، با یکدیگر مخلوط شده، درون نی مخصوص انجماد تقسیم گردید. نی حاوی مخلوط منی و محیط منجمد کننده، و همچنین سریعا و بدون محیط بطور مستقیم وارد تانک ازت مایع شده (انجماد شیشه ای شدن)، و حداقل بمدت یک هفته در ازت مایع نگهداری و سپس، مجددا ذوب و درصد تحرک با استفاده از میکروسکوپ نوری و قابلیت حیات و واکنش آکروزومی خودبخودی اسپرم، با رنگ آمیزی سه گانه هر دو نمونه مورد ارزیابی قرار گرفت. میانگین درصد تحرک، قابلیت بقاء و واکنش آکروزومی خودبخودی، در نمونه های پس از ذوب، در مقایسه با قبل از انجماد، کاهش معنی داری را نشان داد(001/0 P<). اما بیشترین میزان تحرک، در نمونه های منجمد شده، بدون محیط منجمد کننده و فقط در حضور پلاسمای سمینال بدست آمد. همچنین، تفاوت در قابلیت حیات و واکنش آکروزومی خودبخودی نمونه ها، در قبل و بعد از انجماد، کاملا معنی دار بود (001/0 P<)، ولی حضور، یا عدم حضور محیط منجمد کننده، اثری معنی داری بر قابلیت حیات و واکنش آکروزومی خودبخودی نداشت (05/0p>). نتایج این مطالعه نشان داد که ذخیره طولانی مدت در ازت مایع (196- درجه سانتی گراد)، از کیفیت پارامتر های اسپرم پس از ذوب مجدد می کاهد. از سوی دیگر، ارزیابی تحرک، قابلیت حیات و واکنش آکروزومی در اسپرم، قبل و بعد از انجماد نمایانگر این است که روش شیشه ای شدن بدون حضور محیط انجمادی و فقط با حضور پلاسمای سمینال، در مقایسه با محیط HSPM، کاهش کمتری در میزان تحرک، قابلیت حیات و واکنش آکروزومی خودبخودی اسپرم انسان ایجاد می کند.
    کلید واژگان: اسپرم, شیشه ای شدن, تحرک, واکنش آکروزومی, HSPM
    Darvishnia H., Shams Lahijani M., Akhondi M., Mobaraki M., Sadeghi M.R
    Cryopreservation of human sperm is routinely performed in assisted reproduction wards. During which, osmotic effects of freezing and thawing can impair sperm motility and viability, and decrease fertilizing capacity. In addition, variety of cryoprotectants is available to protect sperm from negative effects of cryopreservation processes. Aim of present study is to compare the effects of vitrification, with and without cryoprotectant, on postthaw sperm quality. Semen samples obtained from 29 healthy men referring to Avesina Infertility Clinic, were collected by masturbation, and analyzed according to WHO criteria. The semen samples were divided into two equal aliquots for: vitrification with (HSPM) and without (only seminal plasma) cryoprotectants. Equal volume of cryoprotectants was added to aliquots of samples and mixture filled in straws, plunged into liquid nitrogen, stored for at least 7 days and thawed. Percentage of motility was measured manually, using light microscope, and viability and acrosome reaction analysis were performed by triple staining. Sperm motility, viability and acrosome reaction of semen samples (n = 29), decreased significantly, after freeze/thawing, in comparison prior to freezing. Postthaw motility was highest in samples frozen without cryoprotectant, in comparison with HSPM (p<0.001). Significant differences were observed in the rate of viability and acrosome reaction before and after vitrification (P<0.001) with no significant differences between samples freezing with and without cryoprotectants. In conclusions, long-term storage in liquid nitrogen, at -196 ˚C, consistently causes reduction in postthaw sperm quality. Evaluation of motility, viability and acrosome reaction of human spermatozoa before and after vitrification, suggest that vitrification without cryoprotectant have less deleterious effects on sperm parameters versus HSPM cryoprotectant.
  • میلاد قنبری، صادق افشاری*، سید احمد نبوی امری
    در این کار پژوهشی از گرافن آلاییده شده با آلومینیوم و بور به عنوان یک جاذب و کاتالیزور برای تفکیک مولکول های آب و تولید هیدروژن استفاده شده است. مطالعات بر اساس تیوری تابعیت چگالی، روش 6-311G/ m062xو با استفاده از نرم افزار گاوسین 09 انجام شده است. برهمکنش دو مولکول آب به ترتیب بر روی نانوصفحه های مذکور مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، مسیر واکنش تفکیک تنها مولکول آب جذب شده به صورت خودبخودی بر روی آلومینیوم نانوصفحات آلاییده شده، مورد مطالعه قرار گرفت. سطوح انرژی پتانسیل مربوط به مولکول آب و نانوصفحه های مذکور نیز در این راستا مورد بررسی قرار گرفت. برای هر دو نانوصفحه فرآیند جذب مولکول آب، خودبخودی و از نوع شیمیایی بود. فرآیند تفکیک آب در دو مرحله با شکستن دو پیوند هیدروژن- اکسیژن مولکول آب انجام شد. تغییرات آنتالپی، انرژی فعالسازی و تغییرات انرژی آزاد گیبس برای مسیر واکنش تفکیک مولکول آب محاسبه گردید. نتایج نشان دادند که تعداد و موقعیت اتم های بور تاثیر غیر مستقیم بر میزان خودبخودی بودن فرآیند جذب و تفکیک مولکول آب دارند.
    کلید واژگان: گرافن, نانوکاتالیست, تولید هیدروژن, آب, تئوری تابعیت چگالی
    Milad Ghanbari, Sadegh Afshari *, S. Ahmad Nabavi Amri
    In this study, aluminum and boron doped graphene has been used as adsorbent and catalyst to decompose water molecules in order to hydrogen production. The study has been done by density function theory and m062x/6-311G method using Gaussian 09 package. The interaction of two water molecules on mentioned nano sheets have been investigated, respectively. In order, the reaction pathway of the only spontaneous adsorbed water molecule decomposition has been studied. Also, the potential energy surfaces of water molecule and mentioned nano sheets have been surveyed. The water molecule adsorption was chemically and spontaneously for both nano sheets. The decomposition process of water molecule has been done in two steps by dissociation of two oxygen-hydrogen bond. The change of enthalpy, activation energy and change of Gibbs free energy for pathway of water decomposition has been calculated. The results shown that the number and position of boron atoms effect on the spontaneity of adsorption and decomposition process for water molecule, indirectly.
    Keywords: graphene, Nano Catalyst, Hydrogen production, Water, Density functional theory
  • شهناز برات، زهرا بصیرت، زینت سادات بوذری، شهلا یزدانی، محمد زرین کمر رودباری
    سابقه و هدف
    عوارض و پیامدهای نامناسب حاملگی، جنینی و نوزادی در حاملگی های دوقلو بیش از تک قلو می باشد، خصوصا اگر حاملگی ناشی از روش های کمک باروری باشد. با توجه به افزایش استفاده از روش های کمک باروری و حامگی های دوقلویی این مطالعه با هدف مقایسه عوارض در حاملگی دو قلوئی حاصل از روش های کمک باروری و خودبخودی جهت شناسائی و درمان زودرس این عوارض انجام شده است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه تحلیلی بر روی 40 نفر از زنان باردار با حاملگی دوقلویی حاصل از روش های کمک باروری و 80 نفر از زنان باردار با حاملگی دوقلویی که خودبخود باردار شده بودند و از نظر سن نیز مشابه بودند، انجام شد. عوارض حاملگی از جمله پره اکلامپسی، دیابت بارداری، زایمان زودرس و عوارض جنینی مانند تاخیر رشد داخل رحمی، وزن کم هنگام تولد و انتقال به بخش مراقبتهای ویژه نوزادان برای هر فرد ثبت و مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سن بارداری در حاملگی خودبخودی 2/3±4/34 هفته و در حاملگی با روش های کمک باروری 1/2±7/33 هفته بود که اختلاف معنی داری با هم نداشتند. ابتلا به دیابت بارداری در گروه کمک باروری 13 مورد ودر گروه حاملگی خودبخودی 8 نفر (004/0=p)، تاخیر رشد داخل رحمی در گروه روش های کمک باروری3 مورد و در حاملگی خودبخودی هیچ موردی یافت نشد 035/0p= و انتقال به بخش مراقبتهای ویژه نوزادان در گروه کمک باروری 30 مورد و در گروه حاملگی خودبخودی 26 مورد (000/0=p) که بطور معنی داری بیشتر از گروه خودبخودی بود. وزن هر یک از قل ها در گروه کمک باروری بطور معنی داری کمتر از وزن نوزادان در گروه حاملگی خودبخودی بود (004/0 و 002/0=p). پارگی زودرس پرده ها، پره اکلامپسی، وقایع جفتی، مرگ داخل رحمی جنین در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به بالاتر بودن عوارض مادری و جنینی در حاملگی های حاصل از روش های کمک باروری، پیشنهاد می شود این بیماران تحت مراقبت پره ناتال دقیق تری را قرار گیرند تا به این طریق بتوان از عوارض آن کاست.
    کلید واژگان: تکنیک های کمک باروری, عوارض مادری, عوارض جنینی, دوقلوئی خودبخودی
  • علی کاویانی، علیرضا گلشن، بابک جوانمرد، محمد محسن مظلوم فرد، علیرضا رضایی
    سابقه و هدف
    دفع خودبخودی سنگ های حالب به ویژه در اندازه های کمتر از 6 میلی متر شایع است. افراد متعددی از داروهایی از قبیل کورتیکواستروئید، بلوک کننده های کانال کلسیم و بلوک کننده گیرنده آلفا برای دفع خودبخودی سنگ استفاده کرده اند. در این مقاله سعی شده تا توسط یک مطالعه بالینی اثر تامسولوسین در عبور خودبخودی سنگ ارزیابی گردد. هدف اصلی ما بررسی نقش بالقوه تامسولوسین در همراهی با درمان دارویی استاندارد جهت درمان حمایتی سنگ های حالب تحتانی می باشد. 2610 بین سال های 1385 تا 1386، برروی = IRCT کد، (Randomized Clinical Trial)
    مواد و روش ها
    یک مطالعه بالینی تصادفی اسکن، سونوگرافی از CT 100 بیمار مبتلا به درد کولیکی کلیه که سنگ حالب تحتانی با سایز کمتر از 7 میلی متر داشتند و توسط تشخیص آن مسجل شده بود صورت گرفت. بیماران مبتلا به عفونت ادراری، درد مقاوم به درمان یا نیازمند به KUB یا UVJ محل مداخله درمانی اورژانسی از مطالعه حذف شدند. به 50 بیمار فقط رژیم استاندارد ضد درد و به 50 بیمار علاوه بر رژیم ضد درد 0/4 داده شد. mg/day تامسولوسین با دوز و (P=0/ 43 نفر از 50 بیمار) در گروه دوم بود (01) % 30 نفر از 50 بیمار) و 86) %
    نتایج
    میزان دفع خودبخودی سنگ در گروه اول 60 (P=0/ 1) به ترتیب در گروه اول و دوم بود (005 /8 – 10/ 5 روز (بین 5 /1 + 2/ 3) و 7 /5 - 8 روز (بین 12 /1 + 2/ زمان متوسط دفع سنگ 2
    نتیجه گیری
    استفاده از داروی تامسولوسین به طور واضح باعث افزایش خودبخودی دفع سنگ و کاهش زمان متوسط دفع سنگ می شود.
    کلید واژگان: تامسولوسین, زمان دفع, سنگ حالب
    Md A. Kaviani Ar Glshan B. Javanmard Mm Mazlum Fard Ar Rezaie
    Background
    Ureteral stones have a high rate of spontaneous expulsion, especially when they are smaller than 6 mm. some medications including corticosteroids, Ca channel blockers and α-blocker have been used by some to enhance spontaneous stone passage. In this paper we evaluated the effects of tamsulosin in spontaneous stone passage in a clinical trial.
    Materials And Methods
    In a clinical trial we studied 100 patients with renal colic who had lower ureteral stones and stone size less than 7 mm determined by CT scan, KUB or ultrasonography of UVJ region who didn’t have UTI, intractable pain or any indication of immediate intervention during January 2006 and April 2007. 50 patients received a standard regime of analgesics and 50 of them received standard regime and tamsulosin (0.4 mg/d).
    Results
    The stone expulsion rate was 60% (30/50 patients) for group A, and 86% (43/50) for group B (P=0.01) with a mean expulsion time of 8.1±2.2 (range 3.5–12) and 5.1±2.7 days (range 1.8–10.5) respectively (P=0.005).
    Conclusion
    Tamsulosin increases spontaneous stone passage and decreases expulsion time and analgesic use significantly.
    Keywords: Tamsulosin, Expulsion Time, Ureteral Stones
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال