به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۷۰۸۵۷ عنوان مطلب
|
  • غزاله فراهانی، حمید عزت پناه، سلیمان عباسی
    مقدمه
    پنیر ساختار پیچیده ای دارد که سبب ایجاد تفاوت ها حتی بین واریته های یکسان پنیر می شود، این تفاوتها به ترکیبات تشکیل دهنده پنیر وتغییرات آن ها در طول دوره رسیدن وابسته است. در این مطالعه، به منظور معرفی پنیر سفید آب نمکی، روش تهیه، برخی وی‍ژگی های فیزیکی، شیمیایی، رئولوژیک و بافتی آن در طول شش ماه دوره رسیدن، ارزیابی شد.
    مواد و روش ها
    تاثیر زمان رسیدن بر خصوصیات ذکرشده پنیر سفید آب نمکی گلپایگان (36 نمونه) با استفاده از روش های استاندارد در پایان هرماه در طول شش ماه دوره رسیدن بررسی شد. خصوصیات رئولوژیک و بافتی نیز با استفاده از دستگاه رئومتر (آزمون نوسانی) و بافتسنج (تراکمتکمحوری) ارزیابی گردید.
    یافته ها
    طی دوره رسیدن پنیر سفید آب نمکی، به طور معنی داری (در سطح 5٪) مقادیر pH، ماده خشک، پروتئین و ازت کل در ماده خشک کاهش یافت (0.05>p) در حالی که مقادیر اسیدیته قابل تیتراسیون، چربی در ماده خشک، ازت محلول در آب در ازت کل و ازت غیر پروتئینی در ازت کل افزایش یافت (0.05>p). بر اساس آزمون های بافتی و رئولوژیک در طول دوره رسیدن، مقادیر ضریب ذخیره (G'')، ضریب افت (G«)، تنش در نقطه شکست (fσ) و سفتی نمونه های پنیر افزایش یافتند (0.05>p) در حالی که مقادیر تانژانت افت (tanδ) کاهش (0.05>p) و کرنش در نقطه شکست (fε) تقریبا ثابت بود (0.05
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که دوره رسیدن پنیرسفیدآب نمکی بر تمامی ویژگی های فیزیکوشیمایی، شیمیایی، رئولوژیک وبافتی (به استثنای کرنش در نقطه شکست) مورد ارزیابی به طور معنی داری تاثیر داشته است.
    کلید واژگان: بافت, پنیر سفید آب نمکی گلپایگان, ترکیب شیمیایی, رئولوژی, ساختار پنیر
    Ghazaleh Farahani, Hamid Ezatpanah, Soleiman Abbasi
    Introduction
    Cheese has a complex structure with differences within the same variety that depends on the compositional factors and the changes occurring during ripening. Whitebrined cheese، its production and some physical، chemical، rheological and textural properties were evaluated during six months ripening in this research study.
    Materials And Methods
    Standard methods were used to examine the influence of ripening period (at the end of each month during six months) on the characteristics of White-brined Golpayegan cheese (36 samples). The rheological and textural properties of the cheese were evaluated using a rheometer (the frequency sweep test) and a texture analyzer (the uniaxial compression test).
    Results
    During ripening pH، total solid، protein and total nitrogen in total solid (TN/TS) of White-brined cheese were decreased while the amount of titratable acidity، fat in total solid،water soluble nitrogen in total nitrogen (WSN/TN) and non-protein nitrogen in total nitrogen (NPN/TN) were increased significantly (p< 0. 05). On the basis of the small amplitude oscillatory test and the uniaxial compression test during maturation، the storage modulus (G'')، loss modulus (G«)، fracture stress (Qf) and firmness have been increased (p< 0. 05) while the loss tangent (tanR) has been decreased (p< 0. 05). The fracture strain (Sf) was kept constant (p>0. 05).
    Conclusion
    The results showed that ripening time significantly affected the physicochemical، chemical، reological and textural properties of White-brined cheese.
    Keywords: Cheese structure, Chemical composition, Reology, Texture, White, brined Golpayegan cheese
  • عرفان دانش، حسین جوینده *، مصطفی گودرزی
    در این پژوهش تاثیر تیمار آنزیمی ترانس گلوتامیناز (2-0 واحد به ازای هر گرم پروتئین شیر) و ایزوله پروتئین های آب پنیر (6-0 گرم در هر لیتر شیر) بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی، بافتی و ارگانولپتیکی پنیر سفید آب نمکی کم چرب (4/4-1/0 درصد چربی شیر)مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های آماری نشان دادند که کاهش چربی باعث کاهش معنی دار نسبت رطوبت به پروتئین و به دنبال آن، افزایش سفتی، پیوستگی و ارتجاع پذیری و کاهش بازده، چسبندگی و پذیرش حسی پنیر سفید آب نمکی می شود. پروتئین های آب پنیر علی رغم بهبود چشمگیر ویژگی های بافتی، از تاثیر معنی داری بر امتیاز کلی ارزیابی حسی پنیر سفید آب نمکی کم چرب برخوردار نبودند که علت آن را می توان به اثر منفی قابل ملاحظه آنها بر مقبولیت طعم این نمونه ها نسبت داد. بسته به غلظت پروتئین های آب پنیر، افزایش غلظت آنزیم ترانس گلوتامیناز تا یک سطح بحرانی، سبب افزایش نسبت رطوبت به پروتئین و در نتیجه افزایش بازده و کاهش سفتی، پیوستگی و ارتجاع پذیری پنیر کم چرب گردید ولی در مقادیر بالاتر آنزیم، کاهش مطلوبیت پارامترهای بافت مشاهده شد. نتایج بهینه سازی نشان داد که بهترین نمونه با خواص حسی و بافتی مطلوب زمانی حاصل می شود که فرمولاسیون پنیر شامل 99/0% چربی شیر، 91/0واحد آنزیم ترانس گلوتامیناز و 05/5 گرم WPI به ازای هر لیتر شیر باشد.
    کلید واژگان: پنیر سفید آب نمکی کم چرب, ایزوله پروتئین آب پنیر, ترانس گلوتامیناز, بافت, ویژگی های حسی
    Danesh E., Jooyandeh H. *, Goudarzi M
    The present work aimed to evaluate the impact of transglutaminase treatment (0-2 U g-1 milk protein) and whey proteins isolate (0-6 g/l milk) on physicochemical, textural and organoleptic properties of low-fat (0.4-1.4% milk fat) white-brined cheese. Data showed that fat reduction was concomitant with significant decrease in moisture to protein (M:P) ratio, resulting in increased hardness, cohesiveness, and springiness and decreased adhesiveness, cheese yield and consumer acceptance. Whey proteins, despite improving textural characteristic, did not significantly influence the total sensory scores of the low-fat white-brined cheese attributed to their adverse effect on the flavor acceptability of the final product. Increase in transglutaminase concentration up to a critical level, which was dependent on whey protein concentration, promoted the M:P ratio and hence caused increased cheese yield and deceased hardness, cohesiveness, and springiness; but further increase in enzyme concentration adversely affected the textural attributes. Response surface optimization revealed that treating the cheese milk (0.99% w/w fat) containing 5.05 g/l why protein isolate with an enzyme concentration of 0.91 U g-1 milk protein, makes it possible to produce a low-fat white-brined cheese with desired textural and organoleptic characteristics.
    Keywords: Low-fat white-brined cheese, Whey protein isolate, Transglutaminase, Texture, Sensory attributes
  • معصومه ملک یار، لیلا روفه گری نژاد*، آیناز علیزاده، رقیه اشرفی یورقانلو

    پنیر سفید حاوی مقدار زیادی چربی اشباع شده و کلسترول می باشد که از جنبه تغذیه ای نامطلوب می باشد. در همین راستا هدف این پژوهش، کاهش کلسترول پنیر سفید آب نمکی توسط بتاسیکلودکسترین (.CDβ) و تعیین ویژگی های فیزیکی شیمیایی، بافتی و حسی محصول تولیدی بود. خامه تحت فرآیند کلسترول زدایی با مقدار 10 درصد.CDβ در دمای 35 درجه سانتی گراد و هم زدن با سرعت 800 دور در دقیقه به مدت 5/0 ساعت در مقیاس آزمایشگاهی قرار گرفت و سپس با       اضافه شدن به شیر پس چرخ، عمل تهیه نمونه های آزمایشگاهی انجام شد. نتایج اندازه گیری میزان کلسترول نشان داد که تیمار با .CDβ توانست 63 درصد محتوای کلسترول پنیرها را کاهش دهد. در طی نگهداری پنیر، نمونه های تیمار شده با.CDβ از نظر pH، اسیدیته، درصد ازت محلول به ازت کل و لیپولیز با نمونه شاهد تفاوت معنی داری داشتند. افزودن.CDβ منجر به کاهش سختی و صمغیت و افزایش پیوستگی پنیر تیمار شده نسبت به پنیر شاهد گردید ولی بر آدامسی بودن و الاستیسیته پنیر تاثیر معنی داری نداشت. نتایج ارزیابی حسی نیز نشان داد که.CDβ در عین حال که منجر به کاهش کلسترول و بهبود بافت پنیر می گردد، تاثیر قابل توجهی بر خواص حسی محصول نهایی نسبت به نمونه شاهد ندارد. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده استفاده از.CDβ برای کاهش کلسترول از پنیر سفید آب نمکی مناسب تشخیص داده شد.

    کلید واژگان: بتاسیکلودکسترین, پنیر سفید, کاهش کلسترول, ویژگی های فیزیکی شیمیایی
    Masoumeh Malekyar, Leila Roufegari Nejad*, Ainaz Alizadeh, Roghayyeh AshrafiYourghanloo

    White cheese contains a lot of saturated fat and cholesterol, which is undesirable from a nutritional point. In this regard, the aim of this study was to reduce of cholesterol in white brine cheese using Betacyclodextrin (β.CD) and determine of physicochemical, texture and sensory properties of the product. After separating milk fat, Cholesterol isolated from cream with β.CD in concentration of 10% at 35 °C and stirring at rate of 800 rpm for 0.5 hours on a laboratory scale, then, by adding to the skim milk, the preparation of samples were performed. The results of cholesterol measurement showed that the treatment of cheese with β.CD could reduce the cholesterol content about 63%. During storage of cheese, samples treated with β.CD showed significant differences in terms of pH, acidity, proteolysis and lipolysis compared to the control. By addition of β.CD hardness and gumminess of treated cheese decreased and cohesiveness increased, but β.CD not had a significant effect on chewiness and elasticity of white cheese (p>0.05). Sensory evaluation also showed that β.CD while reducing cholesterol and improving the texture of the cheese, but had no significant effect on the sensory properties of the final product compared to the control sample. Thus, according to the obtained results, β.CD to reduce cholesterol of white cheese is appropriate.

    Keywords: β-cyclodextrin, White Cheese, Cholesterol Reduction, Physicochemical Properties
  • حسین جوینده*، محمد حجتی
    سابقه و هدف
    رسیدن پنیر، یک فرایند پیچیده مرتبط با شکسته شدن ترکیبات پنیر از طریق واکنش های پروتیولیز، لیپولیز و سایر واکنش های آنزیمی است که سبب تغییرات خاص در ویژگی های طعم پنیر می گردد. لیپولیز، یکی از مهمترین واکنش های بیوشیمیایی در پنیر است که با ایجاد اسیدهای چرب آزاد کوتاه و متوسط زنجیره و درنهایت تبدیل آن ها به ترکیبات مولد طعم از قبیل متیل کتون ها، لاکتون ها، الکل های ثانویه، آلدییدها و تیواسترها، نقش مهمی را در طعم پنیر و همچنین تسریع در رسیدن پنیر ایفا می کند. در نتیجه، برای افزایش لیپولیز در برخی انواع پنیر، از آنزیم های تجاری لیپاز (با منشا میکروبی و حیوانی) استفاده می شود. در هر حال، توسعه بیش از اندازه لیپولیز می تواند موجب اثرات نامطلوب در طعم پنیر و رنسید شدن آن گردد. تحقیقات اندکی در زمینه کاربرد آنزیم های لیپاز (به ویژه لیپازهای حیوانی) در پنیر سفید آب نمکی وجود دارد. بنابراین، این تحقیق به منظور بررسی اثر لیپازهای بزغاله و گوساله بر میزان توسعه لیپولیز در پنیر سفید آب نمکی ایرانی و تعیین بهترین نوع و میزان آنزیم (بزغاله یا گوساله) جهت تولید پنیری با کیفیت مطلوب انجام پذیرفت.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش، نمونه های پنیر سفید آب نمکی مطابق روش متداول پنیرسازی در ایران از شیر تازه گاو به روش آنزیمی (پنیر رنتی) تولید شدند. پس از استاندارد کردن چربی شیر به 3 درصد و هموژنیزاسیون و پاستوریزاسیون آن، دمای شیر به C 35 سرد گردید و آنزیم لیپاز بزغاله یا گوساله قبل از مرحله رنت زنی هرکدام در سطوح 0 (شاهد)، 5/1، 3، 5/4 و 6 گرم به ازای هر 100 کیلوگرم شیر اضافه شدند. میزان لیپولیز (عدد اسیدی) و امتیازهای حسی (رایحه، رنگ، مزه و بافت) نمونه های پنیر سفید ایرانی در مدت 90 روز نگهداری (زمان 1، 7، 14 و 21 روز) در یخچال و آزمون پروفایل اسیدهای چرب آزاد و ریزساختار نمونه های پنیر در پایان مدت 90 روز نگهداری سرد اندازه گیری شد آزمون پروفایل اسیدهای چرب پنیر توسط کروماتوگرافی گازی متصل به آشکارساز یونیزاسیون شعله ای انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که افزایش غلظت آنزیم و مدت زمان نگهداری به طور معنی داری باعث افزایش لیپولیز گردید (01/0>p). هرچند لیپاز بزی سبب تغییرات بیشتری در ویژگی های مورد بررسی نظیر عدد اسیدی و پروفایل اسیدهای چرب گردید، اما از نظر خواص حسی تفاوت معنی داری میان دو آنزیم مشاهده نگردید (05/0p>). همچنین براساس نتایج آنالیز پروفایل اسیدهای چرب، هرچند افزایش غلظت هر دو آنزیم لیپاز سبب افزایش مقدار اسیدهای چرب کوتاه، متوسط، بلند زنجیره و مقدار کل اسیدهای چرب پنیر گردید (01/0>p)، اما این افزایش در اسیدهای چرب کوتاه زنجیره مشهودتر بود. در میان تیمارهای مختلف پنیر، نمونه شاهد با 91/132 کمترین و نمونه تیمار شده با 6 گرم آنزیم لیپاز بزی (به ازای 100 کیلو شیر) با 51/309 گرم به ازای 100 کیلو پنیر دارای بالاترین مقدار کل اسیدهای چرب آزاد در پایان 90 روز نگهداری در یخچال بودند. ارزیابی حسی نیز نشان داد که نمونه های محتوی آنزیم های لیپاز از میانگین امتیاز حسی رایحه، طعم و بافت بیشتری نسبت به نمونه شاهد (فاقد آنزیم لیپاز) برخوردار بودند (001/0>p). نتایج ریزساختار پنیرهای سفید آب نمکی نشان داد که تیمار آنزیمی با انجام لیپولیز گسترده سبب کاهش قابل توجه اندازه و تعداد گلبول های چربی در ساختار پنیر گردید. این تغییرات به دلیل شکل گیری اتصالات جدید میان کازیین و آرایش مجدد شبکه کازیین منجر به متراکم تر شدن بافت پنیر و افزایش سفتی آن گردید.
    نتیجه گیری
    یافته های این تحقیق نشان داد که با استفاده از مقدار 5/4 گرم آنزیم لیپاز (بزغاله یا گوساله، به ازای هر 100 کیلوگرم شیر) می-توان پنیری با ویژگی های حسی مطلوب تر تولید نمود. بر اساس نتایج حسی، اختلاف معنی داری میان دو آنزیم لیپاز بزی و گاوی مشاهده نگردید.
    کلید واژگان: پنیر سفید آب نمکی, لیپاز بزغاله, لیپاز گوساله, عدد اسیدی, ریزساختار
    Hossein Jooyandeh *, Mohammad Hojjati
    Background and objectives
    Cheese ripening is a complicated process that involves the breakdown of the cheese compounds via proteolysis, lipolysis and other enzyme catalysis which cause typical changes in cheese flavour characteristics. Lipolysis is one of the most biochemical reactions in cheese that through formation of short- and middle-chain fatty acids and finally convert them to flavour compounds such as methyl ketones, lactones, secondary alcohols, aldehydes and thioesters, plays an important role in cheese flavour and it also accelerate cheese ripening. Consequently, to increase cheese lipolysis in some cheese varieties, commercial lipases (with animal and microbial origins) is used. However, excessive levels of lipolysis may cause undesirable effect in cheese flavour and result in cheese rancidity. There is scarce investigation regarding to application of lipase enzymes (particularly animal lipases) in white brined cheese. Therefore, this research was performed to evaluate the effect of calf and kid goat lipases on development of lipolysis in Iranian-white brined cheese and to determine the best kind (calf or kid goat lipase) and appropriate level of enzyme to produce a cheese with an acceptable quality.
    Materials and methods
    In this research, Iranian-white brined cheese samples were produced from fresh cow milk via enzymatic (rennet cheese) procedure according to conventional method of cheese making in Iran. After standardization of milk fat to 3%, homogenization and pasteurization, the milk was cold to 35 ˚C and the calf or kid goat lipases at levels of 0 (control sample), 1.5, 3, 4.5 and 6 g/100 Kg of milk before renneting stage were added to the milk. The extent of free fatty acids/lipolysis (acid value, AV) and sensory scores (odour, colour, taste and texture) of Iranian-white brined cheese samples were measured during 90 days of the storage (1, 7, 14 and 21 days) at refrigerator and free fatty acid profile (FAP) analysis and microstructure assessment of cheese samples were measured at the end of 90 days of the cold storage. Analysis of fatty acid composition was carried out by gas chromatography with flame ionization detector.
    Results
    The results showed that increasing the amount of lipase concentrations and storage time significantly caused an increase in cheese lipolysis (p<0.01). Even though kid goat lipase introduced more changes in the experimental parameters like fatty acid profile and ADV, the kind of lipases had no significant effect on sensory attributes of the cheese samples (p>0.05). Furthermore, based on FAP results, though an increase in enzyme concentration produced a higher low-, medium-, long-chain and total free fatty acids (TFFA) (p<0.01), this increase was more obvious for low-chain fatty acids. Among different treatments, control sample with 132.91 g/100 Kg TFFA had the lowest and cheese sample containing 6 g kid goat lipase with 309.51 g/100 Kg had the highest TFFA at end of the 90-day storage period. Sensory evaluation also showed that samples having lipase enzymes had a higher mean sensory scores for odour, taste and texture when compared with control (without lipase enzyme) (p<0.001). Microstructure results of white brined cheese samples showed that by enzymatic treatment, an extensive lipolysis was occurred which subsequently caused a significant reduction in number and size of fat globules in the cheese structure. These changes due to formation of new cross-linkages between caseins and casein network rearrangement, result in a condensed texture and an increase in cheese hardness.
    Conclusion
    According to the results, by using 4.5 g lipase enzyme (kid goat or calf, per 100 Kg of milk), a white brined cheese with improved sensory characteristics could be produced. Based on sensory results, no significant difference were found between two lipase enzymes, i.e. kid goat or calf lipases.
    Keywords: White brined cheese, Kid goat lipase, Calf lipase, Acid value, Microstructure
  • سمیه آقایی، علیرضا شهاب لواسانی*، پیمان رجایی

    پنیر سفید آب نمکی یکی از محبوب ترین پنیر سنتی است که در ایران تولید می شود. این فرآورده معمولا از شیر گاو، میش و یا مخلوطی از هر دو تولید می شود. در طی سال‎های قبل یکی از مهم ترین چالش ها راندمان پنیرسازی با توجه به کیفیت بهبود یافته محصول ازجمله ترکیب شیمیایی و خصوصیات حسی بود. بنابراین هدف از این پژوهش تعیین ویژگی های فیزیک و شیمیایی و حسی پنیر سفید آب نمکی غنی شده با کنسانتره کازئینی میسلی می باشد. پنج تیمار با افزودن درصدهای (0، 1 ، 2 ، 3 و 4 درصد) از کنسانتره کازئینی میسلی به شیر پنیرسازی تهیه شد و خصوصیات فیزیکوشیمیایی و حسی (امتیازات طعم، رنگ، بافت و پذیرش کلی) در طی دوره 30 روزه از زمان رسیدن پنیر اندازه گیری شد. جهت مقایسه داده ها از آنالیز آماری طرح کاملا تصادفی استفاده شد. نتایج نشان داد به موازات افزایش ماده خشک، رطوبت در طی دوره 30 روزه از زمان رسیدن پنیر کاهش یافت و نیز به موازات کاهش pH، اسیدیته برحسب دورنیک تمامی تیمارها تا انتهای دوره رسیدن افزایش نشان داد همچنین خاکستر تمامی تیمارها در طی دوره رسیدن 30 روزه افزایش یافت. بیشترین راندمان پنیرسازی، پروتئین و چربی به تیمار T4 حاوی 4 درصد کنسانتره کازئینی میسلی نسبت داده شد. بیشترین امتیازهای طعم، رنگ، بافت و پذیرش کلی به تیمار T1 حاوی یک درصد کنسانتره کازئینی میسلی نسبت داده شد. بر مبنای نتایج ذکر شده تیمار T1 به عنوان بهترین تیمار در مقایسه با سایر تیمارها با توجه به ویژگی های فیزیک و شیمیایی و حسی انتخاب شد و شباهت زیادی به تیمار شاهد داشت.

    کلید واژگان: کنسانتره کازئینی میسلی, پنیر سفید آب نمکی, خصوصیات فیزیک و شیمیایی, خصوصیات حسی, راندمان پنیرسازی
    Somayeh Aghaei, Ali Reza Shahab Lavasani *, Peyman Rajaei

    White brined cheese is a very popular traditional cheese which is produced in some parts of Iran, this products is usually made from sheep,s, cow,s milk or mixture of two. Back to past several decades, one of the most challenge was increased yield of cheesemaking according to improved quality including chemical composition and sensory properties. So, the aims of this study were to determine physicochemical and sensory properties of white brined cheese supplemented by Micellar Casein Concentrate (MCC). Five treatments were prepared by adding 0,1,2,3 and 4% of MCC to milk used for cheesemaking and physicochemical properties (pH, acidity(dornic), dry matter%, moisture%, ash%, protein%, fat% and yield of cheesemaking) also sensory properties(flavor, color, texture and acceptability scores) were measured over 30 days of ripening period. Statistical analysis for comparison of data was Completely Randomized Design(CRD). Results showed that in parallel to dry matter%, moisture content of all treatments were decreased during 30 days of ripening period and parallel to pH, acidity of all treatments increased until end of ripening period also ash% of all treatments increased during 30 days of ripening period and the highest yield of cheesemaking , protein% and fat% were attributed to T4(containig 4% of MCC). The highest scores for flavor, color, texture and acceptability were attributed to T4(containig 4% of MCC). According to above mentioned, T1 was the best treatment among others and had high similarity to control sample with due attention to physicochemical and sensory properties.

    Keywords: Micellar Casein Concentrate, White brine cheese, Physicochemical properties, Sensory properties, yield of cheesemaking
  • خسرو محمدی، گیتی کریم، ودود رضویلر، شهرام حنیفیان
    در این تحقیق توانایی رشد و بقاء اشریشیا کلی O157:H7 در طی مراحل تولید و نگهداری پنیر سفید آب- نمکی ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. پنیر با استفاده از شیر پاستوریزه گاو و با تلقیح مقدار cfu/ml 103 اشریشیا کلی O157:H7 تولید شد. چهار تیمار طراحی شد. پنیرها با یا بدون استفاده از استارتر تولید شدند و در طی زمان رسیدن و نگهداری در آب نمک 6% یا 8% غوطه ور شدند. نمونه های پنیر از نظر تعداد اشریشیا کلی O157:H7 در طی روند ساخت و نگهداری ارزیابی شدند. در طی مرحله ساخت پنیر، تعداد باکتری اشریشیا کلی O157:H7 تا cfu/g 106 افزایش یافت، اما در مرحله رسیدن و نگهداری پنیرهایی که در تهیه آن ها از استارتر استفاده شده بود تعداد ارگانیسم به طور معنی داری (P<0.05) کاهش پیدا کرد. نتایج نشان داد که استارتر بر باکتری اشریشیا کلی O157:H7 اثر مهاری دارد، اما با در نظر گرفتن استفاده از استارتر، غلظت نمک و مدت زمان نگهداری پنیر، باکتری می تواند در این نوع پنیر تا 60 روز بقاء خود را حفظ کند.
    کلید واژگان: اشریشیاکلی O157:H7, پنیر سفید ایرانی, استارتر, آب نمک
    Mohammadi, Kh, Karimg., Razavilarv., Hanifian, Sh
    The behaviour of Escherichia coli O157:H7 was studied during the manufacture and storage of Iranian white cheese in brine. Cheese was manufactured using pasteurized cow milk and inoculated with E. coli O157:H7 with inoculum level of 103 cfu/ml. Four treatments were designed. Cheeses were made with or without starter culture and kept immersed in 6 or 8% salt brine during ripening and storage. Cheese samples were analysed for E. coli O157:H7 during manufacture and storage period. During cheese manufacture the number of E. coli O157:H7 increased by 106 cfu/g, but during ripening and cheese storage the number of organism decreased significantly in the cheese samples made with starter culture (P<0.05). The results showed an inhibitory effect of starter culture on E. coli O157:H7, but the organism can survive in this kind of cheese for up to 60 days of storage, respecting using starter culture, salt brine concentration and cheese storage time.
    Keywords: Escherichia coli O157:H7, Iranian white cheese, Starter culture, Brine salting
  • الهام انصاری پور، مرتضی خمیری، مهدی کاشانی نژاد، حبیب الله میرزایی
    پنیر سفید آب نمکی تهیه شده با باکتری های استارتر Streptococcus thermophilus، Lactococcus lactis subsp lactis و Lactococcus lactis subsp cremoris، Lactobacillus delbrueckii subsp. bulgaricus و باکتری های پروبایوتیک Bifidobacterium lactis BB12 و Lactobacillus acidophilus LA5 به منظور بررسی ماندگاری باکتری های پروبایوتیک طی مرحله تولید، رسیدن و نگهداری در دو نوع ترکیب استارتری ABY-2 و ABY-2+R703 به مدت 4 ماه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در تمام پنیرها Bifidobacterium lactis BB12 ماندگاری بهتری را نسبت به Lactobacillus acidophilus LA5 داشت. پنیرهای ABY-2+R703 و ABY-2 به ترتیب با 85/1 و 72/2 سیکل لگاریتمی کاهش در میزان BB12 با سطح تلقیح اولیه 107 واحدهای تشکیل دهنده کلنی در هر میلی لیتر به ترتیب تا 120و 45 روز توانستند جمعیت سلولی خود را تا سطوح پیشنهادی برای داشتن اثرات سلامتی زا حفظ نماید. Lactobacillus acidophilus LA5 در هیچ کدام از پنیرهای تولیدی نتوانست قابلیت زیستی خود را تا پایان 4 ماه در سطح مطلوب حفظ کند اما با افزایش سطح تلقیح تا 109 واحدهای تشکیل دهنده کلنی در هر میلی لیتر ارزش پروبایوتیکی پنیر ABY-2 تا پایان 2 ماه و پنیر ABY-2+R703 تا 15 روز حفظ شد. در این تحقیق، هر دو نوع پنیر تولیدی به عنوان پنیرهای پروبایوتیک معرفی می گردند.
    کلید واژگان: پروبایوتیک, ماندگاری, پنیر
    E. Ansari Pour, M. Khomeiry, M. Kashani Nejad, H. Mirzaei
    The brine white cheese produced by using starter bacteria (Streptococcus thermophilus, Lactococcus lactis subsp lactis and Lactococcus lactis subsp cremoris, Lactobacillus delbrueckii subsp. bulgaricus) and probiotic bacteria (Bifidobacterium lactis BB12 and Lactobacillus acidophilus LA5) were studied in two types of starter combination: ABY-2 and ABY-2+R-703 during 4 months to determine the survival of probiotic bacteria during processing, ripening and storage. The results showed that Bifidobacterium lactis BB12 in all produced cheeses had better survival compared with Lactobacillus acidophilus LA5. ABY-2+R-703 and ABY-2 cheeses with primary inoculation level of 107 cfu/ml of BB12 showed 1.85 and 2.72 Log cfu/g reduction until 120 and 45 days, respectively. Therefore two types of cheeses kept their level of bacterial population to suggested levels to show health effects. Lactobacillus acidophilus LA5 couldn’t kept its survival ability in desired level until 4 months for any types of cheese, but probiotic value increased with increasing the primary inoculation level up to109 cfu/ml in ABY-2 cheese after 2 months and in ABY-2+R-703 cheeses after 15 days. Therefore two types of produced cheeses can be suggested as probiotic cheeses.
  • علی احسانی، رزاق محمودی، پیمان زارع، عباس حسنی
    با توجه به اثرات زیان آور نگهدارنده های شیمیایی و رواج ایده مصرف سبز، لزوم انجام پژوهش در خصوص اثرات ضد میکروبی نگهدارنده های طبیعی و اسانس های گیاهی بر رشد میکروارگانیسم های مهم مواد غذایی در مدل-های آزمایشگاهی و غذایی افزایش یافته است. اهداف این مطالعه شامل استخراج و تعیین ترکیبات شیمیایی اسانس های موسیر و بادیان رومی و ارزیابی اثرات ضد میکروبی آنها علیه لیستریا مونوسیتوژنز در مراحل مختلف رسیدن پنیر سفید آب نمکی بود. نتایج نشان داد که تعداد 15 ترکیب با میزان 2/97 درصد در اسانس بادیان رومی قابل شناسایی بود که Longifolene و Benzene بیشترین مقادیر را به خود اختصاص دادند، در مورد اسانس موسیر نیز تعداد 15 ترکیب با مجموع 62/96 درصد وجود داشت که ترکیبات ارگانو سولفوره بالاترین میزان را تشکیل می دهند، نتایج بررسی اثرات ضد میکروبی نشان داد که اسانس موسیر از بالاترین توان ضد میکروبی علیه لیستریا مونوسیتوژنز برخودار بود، میانگین شمارش آن در تیمارهای 1/0 درصد اسانس موسیر و 2/0 درصد اسانس بادیان رومی در انتهای دوره نگهداری پنیر به ترتیب 79/3 و 65/4 لگاریتم بود، که در مقایسه با سایر تیمار ها بیشترین کاهش را نشان دادند(05/0P<). نتایج ارزیابی حسی پنیر نشان داد که تیمار 025/0 درصد اسانس موسیر از بالاترین قابلیت پذیرش حسی برخوردار بود(05/0P<).
    کلید واژگان: بادیان رومی, پنیر سفید آب نمکی, اسانس روغنی, لیستریا مونوسیتوژنز, موسیر
    A. Ahsani, R. Mahmoudi, P. Zare, A. Hasany
    Due to the side effects of chemical preservatives and as a support of the idea for consumption of green natural food، demand for studies on the antimicrobial properties of natural preservatives and essential oils on the important food borne pathogens in vitro and in food products has been increased. The goals of the present study included determination of biochemical properties and antimicrobial effects of Allium ascalonicum and Pimpinella anisum essential oils against Listeria monocytogenes in different steps of the ripening White Brined cheese. Results showed that 15 different substances made up 97. 2% of its content for Pimpinella anisum essential oil; Longifolene and Benzene had the highest concentrations among these 15 substances; Allium ascalonicum essential oil contained 15 different substances made up 96. 62% of its content; organosulfur substances had the highest concentrations among these 15 substances. The results of antimicrobial studies of these essential oils in the administered concentrations (Allium ascalonicum: 0، 0. 025، 0. 05، 0. 1 % and Pimpinella anisum: 0، 0. 05، 0. 1، 0. 2 %) during different steps of production and ripening of Feta cheese showed that Allium ascalonicum essential oils had the highest antimicrobial effects against Listeria monocytogenes. Treatments of 0. 1% Allium ascalonicum and 0. 2% Pimpinella anisum essential oils at the end of cheese ripening period showed the highest decrease in the mean bacterial colony counts (including 3. 79 and 4. 65 Log CFU/g، respectively) compared to other treatments (P< 0. 05). The results demonstrated that 0. 025% Allium ascalonicum essential oil maintained the highest acceptable range in cheese organoleptic assessment.
  • صدیقه درستی، علی بزمی، بابک قنبرزاده، علی ایاسه
    سابقه و هدف
    پنیر سفید ایرانی یکی از پنیرهای آب نمکی است که مرحله رسیدن را در آب حاوی غلظت های بالای نمک کلرید سدیم طی می کند. این نمک در آبگیری دلمه و افزایش ماندگاری پنیر مؤثر است، ولی به دلیل نقش آن در ایجاد شرایط مناسب برای بروز و تشدید بیماری های قلبی عروقی و کلیوی سعی می شود که از نمک های جایگزین مانند کلرید پتاسیم استفاده شود.
    مواد و روش ها
    نمونه های پنیر سفید آب نمکی ایرانی با استفاده از شیر گاو پاستوریزه تهیه و در ترکیبات متفاوت آب نمک رسانده شدند. آب نمک های مورد استفاده شامل محلول های 10% NaCl (نمونه شاهد) و مخلوط NaCl/KCl (به نسبت های 1:1 و 3:1) به عنوان نمونه آزمایشی بود. تاثیر جایگزینی نسبی NaCl با KCl روی ویژگی های شیمیایی، لیپولیز، پروتئولیز و ویژگی های فیزیکی نمونه های پنیر شامل سختی بافت در طول مدت رسیدگی 56 روزه بررسی شد. لیپولیز به وسیله اندازه گیری عدد اسیدی در طول مدت رسیدگی مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    پنیرهای تهیه شده با مخلوط NaCl/KCl تفاوت معنی داری از لحاظ ویژگی های شیمیایی و فیزیکی شیمیایی (ماده خشک، اسیدیته، pH و نمک) در مقایسه با نمونه شاهد نداشتند. ارزیابی پروتئولیز با استفاده از روش های کلدال و الکتروفورز اختلاف معنی داری بین نمونه شاهد و نمونه آزمایشی طی روزهای مختلف رسیدگی نشان نداد. جایگزینی نسبی NaCl با KCl تاثیر معنی داری بر میزان عدد اسیدی و ویژگی های بافتی نمونه های آزمایشی نداشت.
    نتیجه گیری
    نتایج به دست آمده از آزمایشات نشان دادند تا 50% کاهش کلرید سدیم تاثیر معنی داری بر کیفیت پنیر ندارد. جایگزینی نسبی NaCl با KCl قادر به ایجاد تغییر قابل ملاحظه در عدد اسیدی و ویژگی های بافتی نمونه های پنیر نیست.
    کلید واژگان: پنیر سفید ایرانی, کلرید پتاسیم, کلرید سدیم, پروتئولیز, لیپولیز, غلظت نمک
    S. Dorosti, A. Bazmi *, B. Ghanbarzadeh, A. Ayaseh
    Background And Objectives
    Iranian white cheese is a type of cheese ripened in brine with high concentrations of Sodium Chloride (NaCl). The brine influences curd development in the process of making cheese and its shelf-life. However, considering that NaCl increases the risk of cardiovascular and renal diseases, cheese producers try to replace it with substitutes, such as potassium chloride.
    Materials And Methods
    Iranian white cheese samples prepared using pasteurized cow’s milk were ripened in different brines containing either 10% NaCl (control) or a mixture of NaCl/KCl with ratios of 1:1 and 3:1 (case). The effect of partial substitution of NaCl by KCl was investigated on the chemical composition, proteolysis, and lipolysis, as well as on the physical properties (textural hardness) of the cheese samples during ripening for up to 56 days. Lipolysis was assessed by measuring acid degree value (ADV).
    Results
    The physical and chemical properties (dry solids, salt, pH, and acidity) of the experimental and control cheese samples were not significantly different. Neither were there any significant differences with regard to proteolysis (measured by Kjeldhal method and electrophoresis). Finally, substituting NaCl with KCl had no effect on ADV or textural hardness of the experimental samples either.
    Conclusion
    It can be concluded that a reduction of NaCl up to 50% in brine has no effect on the quality of the cheese produced. Furthermore, substituting NaCl with KCl will not cause noticeable changes in ADV and textural properties of the cheese.
  • حامد زارعی *، علیرضا شهاب لواسانی

    شیرهای ورم پستانی به دلیل داشتن سطوح مختلف سلول های سوماتیک بر کیفیت و ماندگاری محصولات شیری تاثیر مهمی می گذارد. در این پژوهش تاثیرات سلول های سوماتیک بر فرایند لیپولیز پنیر سفید آب نمکی بررسی شد. ابتدا شیر خام گاو دارای سه سطح از سلول های سوماتیک کم (105×0/7)، متوسط (105×4/5)و زیاد (106×1/2) تهیه شد سپس نمونه های پنیر با سطوح مختلف سلول سوماتیک طی روزهای مشخص از دوره رسیدن 5، 35 و 65 مورد ارزیابی اسیدهای چرب آزاد قرار گرفتند. میزان اسیدهای چرب آزاد کل با زمان رابطه مستقیم و با تعداد سلول های سوماتیک رابطه مستقیمی وجود نداشت. در میان اسیدهای چرب کوتاه زنجیره اسید بوتیریک و اسید کاپریلیک با گذشت زمان افزایش پیدا کرد. در میان اسیدهای چرب زنجیره بلند تیمار شاهد و تیمار با سلول سوماتیک متوسط ابتدا اسید اولئیک (C18:1) سپس اسید پالمیتیک (C16:0) غالب بوده و اسیدهای چرب فرار در تیمارها در طی دوره رسیدن افزایش نشان دادند. میزان سلول سوماتیک بر سطح اسیدهای چرب آزاد تاثیرات متفاوتی داشت و با گذشت زمان اسیدهای چرب آزاد کل افزایش یافت.

    کلید واژگان: پنیر سفید آب نمکی, ورم پستان, سلول سوماتیک, لیپولیز, اسیدهای چرب آزاد
    Hamed Zarei *, Alireza Shahab Lavasani

    Somatic cell contains plasmin enzyme which hydrolyses milk protein; Therefore, a large amount of milk is removed during cheese making and the cheese production efficiency is reduced. So, the aim of this study was to estimate the changes of ripening with the attention to lipolysis process by monitoring the releasing of free fatty acids during ripening period. Three levels of somatic cell count in milk were classified as follows: Treatment 1: low somatic cell count in milk (0.7×105) cell/ml as control sample. Treatment 2: medium somatic cell count in milk (4.5×105) cell/ml Treatment 3: high somatic cell count in milk (1.2×106) cell/ml. The profile of free fatty acids was obtained by GC method. All free fatty acid including Short chain free fatty acid (SCFFA) and Long chain free fatty acids (LCFFA) increased during 65 days of ripening period. Oleic and palmitic fatty acids were predominant on the fifth day of the ripening period. However, treatment 3 on days 35 and 65 of the ripening period of white brine cheeses had the highest amount of oleic and palmitic acids. According to the results, treatment 1 was introduced as the best treatment.

    Keywords: White brine cheese, Mastitis, Somatic cells, Free fatty acids, Lipolysis, Sensory evaluation
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال