-
فصلنامه مشکوه، پیاپی 161 (زمستان 1402)، صص 138 -156برداشت رایج از عبارت <فاضربوا فوق الاعناق واضربوا منهم کل بنان> در آیه دوازده سوره انفال براساس نظر بیشتر مفسران، معنای ظاهری گردن زدن و قطع انگشتان است. پژوهش حاضر با روش توصیفی _تحلیلی ضمن واکاوی و بررسی تفاسیر شیعه و اهل سنت در قرون مختلف به تحلیل انتقادی برداشت تفسیری یادشده، پرداخته و با تامل در گستره معانی واژگان آیه و با تکیه بر سیاق و دیگر قراین موجود در آن، رویکرد متفاوتی ارائه داده است. براساس این رویکرد، مخاطب عبارت یادشده ملائکه هستند و نه مومنان. در واقع ملائکه در راستای معیت الهی ضمن تثبیت قلب خداجویان از سویی و از سوی دیگر با ایجاد رعب، بر کافران گردن کش احاطه پیدا کرده و قدرت عمل را از آنان گرفته و دستشان را از هر اقدام موثری کوتاه کرده اند. دستاورد پژوهش حاضر و برداشت تفسیری حاصل از آن می تواند دلیلی دیگر بر رد پدیده اسلام هراسی و اتهام خشونت طلبی اسلام باشد.کلید واژگان: آیه دوازده انفال, ضرب اعناق, ملائکه, بنان, خشونت طلبی, کافران گردن کشMishkat, Volume:42 Issue: 161, 2024, PP 138 -156According to most commentators, the common interpretation of the verse "so smite above the necks, and smite every finger of them!" in verse 12 of Surah Anfal, is cutting off the neck and the fingers. The research with a descriptive-analytical method, while examining Shia and Sunni interpretations in different centuries, critically analyzed the popular interpretation of this verse, and by reflecting the meanings of the verse words and relying on the register and other clues, a different approach is provided. According to this approach, the audience is angels, not believers; on the basis of God's providence, while making peace for the believers, they surround the infidels by creating terror and take away the power from them and cut off their hands from any effective action. The result of this research and interpretation can be another reason to reject the Islamophobia and the accusation Islam to violence.Keywords: verse 12 of Anfal Surah, smite the necks, Angels, Fingers, Violence, Infidels
-
بیماری بلاست ناشی از قارچ Pyricularia oryzae به عنوان بیماری اصلی ارقام بومی برنج در شمال ایران محسوب می شود و به همین دلیل، کنترل شیمیایی آن از اولویت ویژه ای برخوردار است. استفاده از قارچ کش های مختلف و مخلوط قارچ کش ها یک روش مهم در مدیریت شیمیایی این بیماری به شمار می رود. در این تحقیق، اثر قارچ کش ویستا (Vista®) به عنوان یک قارچ کش ترکیبی (Tricyclazole + thiophanate methyl، WP 72.5%) در کنترل بیماری بلاست برگ، خوشه، گردن و گره میانی به نسبت های 400، 500 و 600 گرم در هکتار در مقایسه با قارچ کش های رایج شامل تری سیکلازول (WP 75%)، کارپروپامید (SC300 50%) و ادی فنفوس (EC 50%) به ترتیب به نسبت های نیم کیلو، 400 میلی لیتر و یک لیتر در هکتار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در شرایط مزرعه ای طی سال های 1389 و 1390 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمایش در شهرستان رشت نشان داد که اثرات قارچ کش های ویستا® در هر سه غلظت، کارپروپامید و تری سیکلازول در غلظت های ذکر شده تاثیر معنی داری در کنترل بیماری بلاست برگ در رقم هاشمی در مقایسه با شاهد در هر دو سال داشتند. اثر همه قارچ کش ها در کاهش بیماری بلاست خوشه و گره میانی (به غیر از ادی فنفوس) در سال اول و بلاست گردن (به غیر از ادی فنفوس) در سال دوم نسبت به شاهد معنی دار بود. در سال دوم بلاست گره به شدت توسعه یافت و مصرف قارچ کش های مورد آزمایش تاثیر معنی داری در کاهش بلاست گره در مقایسه با شاهد نشان نداد. در شهرستان آمل، قارچ کش ادی فنفوس، مشابه آنچه که در شهرستان رشت به دست آمد، دارای کمترین تاثیر در کاهش بیماری بلاست برگ بود.
کلید واژگان: ادی فنفوس, تری سیکلازول, کارپروپامید, کنترل شیمیایی, pyricularia oryzaeBlast disease caused by Pyricularia oryzae is the principal disease of local rice cultivars innorthern Iran. Because of this, its chemical control is being in possession of special priority.Application of various fungicides and fungicides mixture is an important strategy on the chemical management of this disease. In this study efficacy of Vista®, as a fungicide mixture (tricyclazole + thiophanate methyl WP 72.5%) was evaluated in controlling of rice leaf, panicle, neck and node blast disease with dose rates of 400, 500 and 600 g/ha, in comparison with recommended fungicides, tricyclazole (WP 75%), carpropamid (SC300 50%) and edifenphos (EC 50%) with dose rates of 500g, 400 ml and 1000 ml per hectare respectively, in randomized complete block design under field condition in 2010 and 2011. In Rasht county, the results revealed that the effects of fungicides Vista® with all three dosages, carpropamid and tricycalazole were more significant to control of leaf blast on Hashemi cultivar in comparison with control treatment, at both time ofevaluation. All fungicides had significant effect to reduce panicle and node blast (exceptedifenphos) in first year and neck blast (except edifenphos) in second year. In second year node blast was seriously developed and application of tested fungicides was not significantly effective to reduce of node blast in comparison with control treatment. In Amol county, edifenphos was the least effective of all the fungicides in controlling of leaf blast disease as similarly found in Rasht county.Keywords: Carpropamid, Chemical control, Edifenphos, Pyricularia oryzae, Tricyclazole, Vista® -
آیات و روایات بسیاری دلالت دارند که هر گونه ارتباط و داد و ستدی که موجب سلطه بیگانگان بر مسلمان شود، اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی، ناروا است و جایز نمی شمارند. فقها از این مطلب تحت عنوان قاعده نفی سبیل یاد می کنند.
فقهای شیعه و اهل سنت مفاد قاعده نفی سبیل را پذیرفته و بر اساس آن احکام شرعی بسیاری را استنباط کرده اند. در مقاله 27 مورد از آنها بیان شده است؛ از جمله حرمت فروش قرآن، رهن قرآن، فروش احادیث نبوی و کتابهای موعظه و دعا و تربت ضریح امامان و پرده کعبه و زمینهای اماکن مقدس به کافران.
البته مواردی از احکام فوق مورد استثناء است؛ مثل اینکه کتابهای مقدس موجب هدایت آنها را فراهم کند و یا حرمت ازدواج زن مسلمان با کافران، عدم ولایت پدران کافر بر فرزندان مسلمان در اجازه ازدواج، عدم نفوذ قضاوت کافران بر مسلمانان و بطلان تولیت کافران بر اوقاف مسلمانان.
کلید واژگان: قاعده نفی سبیل, ادله لفظی, ادله لبی, اهل سنت, شیعه -
در این پژوهش زوایای گردن و تنه (Neck/Shaft،N/S) آنتی ورشن (antiversion) استخوان ران در 1032 فرد سالم و مبتلا به دررفتگی مادرزادی مفصل ران (Congenital Dislocation of Hip،CDH) در فاصله سنی بدو تولد تا 76 سال بررسی شد. در این مطالعه با استفاده از کلیشه ساده قدامی خلفی لگن و رسم محور تنه، سر و گردن استخوان ران، زاویه بین دو محور اندازه گیری شد. جهت بدست آوردن زاویه آنتی ورشن از روش محوری (Axial) و جهت تعیین اندازه ها از خط کش و نقاله استفاده گردید.
جهت تحلیل داده ها از رگرسیون خطی، paired t-test استفاده شد و نتایج ذیل حاصل گردید:1 - متوسط زاویه N/S بدون در نظر گرفتن جنس و سن برای افراد نرمال 85/130 درجه و برای افراد مبتلا به CDH 87/130 درجه بود.
2 – زاویه N/S بدون در نظر گرفتن جنس، با افزایش سن کاهش معنی داری نشان داد.
3 – متوسط زاویه N/S در جنس مونث و مذکر به ترتیب 43/129 درجه و 99/131 درجه گزارش شد.
4 – متوسط زاویه آنتی ورشن در افراد نرمال 03/23 درجه و در افراد مبتلا به CDH 11/36 درجه بدست آمد.
کلید واژگان: زوایای گردن و تنه استخوان ران, دررفتگی مادرزادی مفصل ران, آنتی ورشن استخوان رانIn this survey upper end angles of femur (N/S & antiversion) on 1032 Normal and CDH cases, aged between Birth to 76 years old, were meagered. Simple A/P X-rays were used to sign on them by marking on axis of head and Neack also on body axis of femur.The angle between two axes were measured by roller and goniometer. The results of linear regression and multivariation are analysed by paired t-test and these results were obtained: 1- Mean of N/S angle regardless of sex for normal cases was 130.85 ˚ and for CDH cases was 130.87 ˚. 2- N/S angle regardless of sex, by increasing of age was significantly decreased. 3- Mean of N/S angle in Female cases was 129.4 3˚ and in male cases was 131.99˚. 4- Mean of antiversion angles in normal cases was 23.03˚ and in CDH cases was 36.11˚.Keywords: Neek, Shaft Angle of femur 2) Congenital Dislocation of Hip(CDH), Antiversion of femure -
A biomechanical model to analyze normal, degenerated, and fused cervical spines using IAR s conceptبهنگام حركت طبيعي فلكشن/ اكستنشن سيستم سرو گردن انسان، ستون تشكليل دهنده مهره هاي گردن با الگوهاي حركتي ويژه اي بصورت پله اي از ناحيه بالا به پايين عمل مي كند. از اين رو حركت هر مهره مشتمل بر يك انتقال و دوران نسبت به مهره پايين تر است كه مي تواند بصورت دوران حول يك محور آني دوران (IAR) درنظر گرفته شود. مكان اين محور در حالتهاي طبيعي و تخريب شده ستون مهره هاي گردن متفاوت است. در اين بررسي يك مدل بيومكانيكي كامپيوتري از سيستم سر و مهره هاي گردن انسان شامل هشت رابط صلب مجزا و برخي ماهيچه هاي مربوطه به عنوان اعضاي محرك جهت ارزيابي و مقايسه نيروها و گشتاورهاي مياني مابين اجزاء و نيروهاي ماهيچه اي در حالتهاي طبيعي، تخريب شده، و فيوز شده ارائه شده است.
-
انگاره تعارض در آیات قتال و صلح با کافران، یکی از شبهاتی است که بر آیات قرآن وارد شده است. بر اساس این انگاره، آیاتی که مسلمانان را به قتال با کافران فراخوانده است، با آیاتی که در آنها یا بهطور کلی به صلح فراخوانده، یا به صلح با کفار دعوت کرده است، تعارض دارد. دسته بندی این آیات بیانگر آن است که این آیات تعارضی با یکدیگر ندارند و ظهور انگاره تعارض ناشی از نادیدهگرفتن عوامل متعددی ازجمله شرایط نزول آیه، جزءنگری و نه نگرش نظاممند به قرآن، یا مجموعهای از آیات مرتبط، عدم توجه به سیاق آیات، عدم توجه به اهداف تشریع احکام ازجمله قتال، آشنانبودن با روح تعالیم اسلامی و برداشت نادرست از واژه سلم است. لحاظکردن این گزاره ها در فهم آیات، جایی برای تعارض باقی نمیگذارد و بیان می دارد که تحقق قتال با کافران بر مبنای تحقق شرایط آن، هم در ناحیه کفار همچون ثبوت حربیبودن آنها و هم در ناحیه مسلمانان همچون ثبوت آمادگی ازمنظر ایمان و نیز تحکیم پایگاه اسلامی برای قتال است
The idea of contradiction between verses on fighting with unbelievers and verses on making peace with them is a doubt cast on the Quranic verses. Based on this idea there is a contradiction between the verses that call Muslims to fight against unbelievers and verses that call Muslims to generally make peace or to make peace with unbelievers. The classification of the verses indicates that there is no contradiction between two categories of verses and that the idea of contradiction results from ignoring numerous factors including the conditions of revelation of verses, having an analytic view of and lack of a systematic view of the Quran or a series of related verses, disregarding the context of the verses, disregarding the purposes of divine legislation of rules like fighting, unfamiliarity with the soul of Islamic teachings, and misunderstanding the Arabic word “silm” (peace). If these propositions are considered when understanding the verses, no contradiction remains which indicates that actualization of fighting against unbelievers is based on fulfillment of its conditions both on the side of unbelievers - like proving their belligerent acts - and on the side of Muslims - like proving their preparation of faith and strengthening Islamic centers for fighting.
Keywords: Fighting, Peace, Silm, Harb, Contradiction of Verses -
با توجه به نزول تدریجی و هم گام آیات با رخدادهای عصر رسالت، گزارش جنگهای صدر اسلام در شماری از آیات، بازتاب یافته و در برخی دیگر، بر جهاد با کافران تاکید شده است. این امر از روی غرض یا جهل، دستاویز کسانی شده تا قرآن را کتابی دعوت کننده به خشم و خشونت معرفی کنند. این مقاله، با تاکید بر جایگاه فضای نزول در فهم و تفسیر صحیح آیات، نخست رفتار دشمنان در برابر اسلام را که آمیخته با لجاجت جاهلانه، آزار، توطیه چینی، تحمیل جنگ و پیمان شکنی همراه بود، واکاویده و در پی آن، مراحل تعامل قرآن با کافران را در سه گام برشمرده است که عبارتند از: توصیه به صبر و پایداری؛ دعوت به جهاد دفاعی و تاکید بر ریشهکنی فتنه. بر این اساس، در صدد اثبات این نکته برآمده که بهرغم همه دشمنیهای کافران، قرآن از جنگ در برابر آنان، به عنوان آخرین راه حل گریزناپذیر یاد کرده است.
کلید واژگان: فضای نزول, شان و سبب نزول, لجاجت کافران, پایداری مسلمانان, جهاد دفاعیDue to the gradual revelation of the qur’ānic verses in line with the events of the prophethood of Prophet Muḥammad (s) era, the reports of the battles of early days of Islam are reflected in some verses, and in some others Jihād and fighting against disbelievers has been emphasized. This has been used as a pretext by some to unintentionally or purposively introduce the Qur’ān as a book that invites to fury and violence. Emphasizing the role of the revelation era atmosphere in the true understanding and interpretation of the verses, the authors of this article first explore the behavior of the enemies of Islam – which was mixed with ignorant stubbornness, harassment, conspiracy, imposition of war, and breach of promise – and then introduce the three stages of the Qur’ān’s response to disbelievers, namely advising the Prophet (s) to patience and resistance, inviting him to do defensive Jihād, and emphasizing the eradication of oppression. Accordingly, they aim at proving this point that despite all the hostilities of the disbelievers, the Qur’ān talks about war against them only as the last solution.
Keywords: Revelation atmosphere, Cause of revelation, Disbelievers’ stubbornness, Muslims’ resistance, Defensive Jihād -
آیاتی از قرآن کریم، مسلمانان را از روابط دوستانه با غیرمسلمانان منع می کند. در این بین، برخی با استناد به آیه 51 سوره مایده، این گونه آیات را مجوزی بر دشمنی و رفتار کینه ورزانه مسلمانان با کافران تعبیر کرده اند. این پژوهش با ابتنا بر مطالعات کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی- تبیینی و بر پایه تفسیر آیات، نشان می دهد مفاهیم محوری و محتوای کلیدی آیه مذکور با دیدگاه پیش گفته مغایر است و همچنین حاکی از حکم ممنوعیت مراودات دوستانه با غیرمسلمانان است که منجر به تمایلات قلبی و تعلقات روحی به آنان می گردد و آن نیز، اعتماد بر کافران در اندیشه و عمل را در پی دارد. ذکر دلایل نهی و تعیین حدود و ضوابط در این آیات، برهانی آشکار در عدم رفتار خصمانه با غیر هم کیشان است؛ همچنین تاکید بسیاری از آیات قرآن بر برپایی قسط و عدل، احسان و عدالت ورزی نسبت به همه، اعم از مسلمان و غیرمسلمان، شاهدی دیگر در نفی دیدگاه پیشین است. بدین ترتیب، می توان گفت آیه مورد بحث و آیاتی با موضوع مشابه، با هدف تثبیت و تحکیم اعتقادی مسلمانان و خلل ناپذیری صفوف آنان در برابر کافران نازل شده و مقتضی رفتار غیرانسانی و خشونت آمیز با غیرمسلمانان و یا قطع رابطه با آنان نیست.
کلید واژگان: تعامل با غیرمسلمانان, قرآن و خشونت ورزی, تولی و تبری, سوره مائدهVerses from the Holy Quran prohibit Muslims from friendly relations with non-Muslims. However, some have interpreted such verses as a license for enmity and spiteful behavior of Muslims with infidels, referring to verse 51 of Surah Ma'idah. This research, using library studies and with an analytical-explanatory approach and based on the interpretation of the verses, shows that the central concepts of the mentioned verse are contrary to the aforementioned point of view, and it also indicates the prohibition of friendly relations with non-Muslims, which leads to tendencies A heart connection is given to them, and that also leads to trusting the unbelievers in thought and action. Mentioning the reasons for the prohibition and determining the limits and criteria in these verses is a clear proof of the non-hostile behavior towards non-religionists; Also, many verses of the Qur'an emphasize the establishment of installments and justice, benevolence and justice towards everyone, both Muslims and non-Muslims, which is another proof of the negation of the previous point of view. In this way, it can be said: The verse in question and verses with a similar theme were revealed with the aim of consolidating the beliefs of Muslims and the inviolability of their ranks against the infidels, and it is not necessary to treat non-Muslims inhumanely and violently or to cut ties with them.
Keywords: Interaction with non-Muslims, Quran, violence, take over (Tavalla), give up (Tabarra), Surah Ma'idah -
عصمت انبیا از باورهای مبنایی مسلمانان است، ولی گستره آن محل اختلاف است. یکی از آیات مورد اختلاف در این باره تهدید شعیب در آیه «لتعودن فی ملتنا» (ابراهیم: 13) است، که تفسیر عود به معنای بازگشت بر دین کافران، چالشی برای عقیده شیعه است و نیاز به تحلیل جدی دارد، زیرا عموم شیعیان بر این باورند که پیامبران در تمام دوران زندگی خود معصوم بوده اند. در این مطالعه، دیدگاه های تفسیری، به شیوه تطبیقی، بررسی و روشن شده که مفسران، در تحلیل و توجیه چالش پیش گفته، آورده اند که مقصود از عود در آیه موردبحث داخل شدن شعیب در دین کافران و موافقت با آن ها، بیان توهم کافران، تغلیب و تسری حکم اکثریت به عموم و صیرورت است. عود به معنای صیرورت، با وجود محذوراتی می تواند پذیرفتنی باشد. اکثر مفسران عود به معنای رجوع را آورده اند، ولی از پذیرش چنین معنایی خودداری کرده اند. از دیدگاه این مقاله، عود به معنای رجوع، با این بیان پذیرفتنی است که شعیب در دوره پیش از بعثت، همراه قومش از دین پیامبر پیشین تبعیت می کرده است. تنها ابن تیمیه، برخلاف مفسران فریقین، بدون استدلال به متن آیه، بر ارتکاب گناه توسط انبیا اصرار ورزیده است.
کلید واژگان: آیه 23 سوره ابراهیم, آیه 88 سوره اعراف, شبهات عصمت انبیا, عصمت پیامبران, معنای عودThe infallibility of prophets is one of the basic beliefs of Muslims, but its scope is a matter of dispute. One of the disputed verses in this regard is Prophet Shoaib’s threat in the verse “or else you shall come back into our religion” (Ibrahim: 13), the interpretation of which to mean return to the religion of the disbelievers is a challenge to Shiite beliefs and requires serious analysis because the general Shiites believe that the prophets were infallible in all periods of their lives. In this study, the exegetive viewpoints have been examined through a comparative method and it becomes clear that in the analysis and justification of the aforementioned challenge, the exegetes have said that the meaning of return (ʿowd) in the verse in question is Prophet Shoaib entering the religion of the disbelievers and agreeing with them, is an explanation of the illusion of the disbelievers, and the domination and generalization of the ruling of the majority for the general and transformation. ʿOwd, meaning transformation, can be acceptable despite some caveats. Most of the exegetes have taken ʿowd to mean return, however, they have refused to accept such a meaning. From the point of view of this article, ʿowd is acceptable in the sense of return, with the explanation that Prophet Shoaib followed the religion of the previous Prophet along with his people in the period before his prophethood. Only Ibn Taymiyyah, in contrast to Sunni and Shiite exegetes, has insisted on the committing of sins by the prophets without citing the text of the verse.
Keywords: Verse Thirteen Of The Ibrahim Chapter, Verse Eighty-Eight Of The Al-Aʿraaf Chapter, Doubts About The Infallibility Of The Prophets, The Infallibility Of The Prophets, The Meaning Of ʿowd -
مفهوم و محتوای سوره ی کافرون در ارتباط با توحید محض است که طبق نظر اکثر مفسرین به گروه مشخصی از کافران اختصاص دارد به نظر می رسد کافران از نحوه ی خطاب که در این سوره آمده، رنجور شدند. خداوند در این سوره به نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید کافران، پذیرای دین وآیین توحیدی نبوده و نیستند و نه کفار می پرستند آنچه را که پیامبر(ص) می پرستد و نه حضرتش خواهد پرستید آنچه را که کافران می پرستند. در این مقاله انواع تکرار، بررسی و با بیان اینکه محتوا و ساختارموضوعی سوره، تکرار را سبب شده است. نوع تکرار در سوره کافرون، لفظی و با فاصله می باشد. در این مقاله تحلیلی- توصیفی که با استفاده از منابع کتابخانه ای به بحث در مورد زمان حال و مستقبل آیات و همچنین به عادات قوم عرب در تکرار کلام اشاره شده است، به دو سوال پاسخ داده شده است، اول این که چرا خداوند آیات سوم و پنجم سوره ی کافرون را تکرار کرده است؟ و دوم این که تکرار، چه پیامدهایی داشته است؟ با مقایسه دید گاه های تفسیری امامیه و اهل سنت و با بررسی ادله روایی و شان نزول به این نتیجه رسیده ایم که عمده دلیل تکرار در این سوره، تاکید جهت فهماندن به پیشنهاد دهندگان و ایجاد یک نوع صف بندی بین پیامبر(ص) و کفار است که هیچ سازش و مداهنه ای تا ابد در این مورد، وجود ندارد. و تکرار آیات، پرستش نوبتی و وعده ایی خداوند متعال را اکیدا محال دانسته است.
کلید واژگان: تفسیرقرآن, تطبیقی, کافرون, تکرار لفظیThe meaning and content of Surah Al-Kafrun is related to pure monotheism, which according to most commentators belongs to a certain group of infidels. It seems that the disbelievers were annoyed by the way it was addressed in this surah. In this surah, God says to the Holy Prophet of Islam (peace be upon him) that the disbelievers have not and will not accept the monotheistic religion and creed. Nor do the infidels worship what the Prophet (PBUH) worships and the Prophet does not worship what the disbelievers worship. In this article, the types of repetition are examined and it is also stated that the content and thematic structure of the surah has caused the repetition.The type of repetition in Surah Al-Kafrun is verbal and with a space. In this analytical-descriptive article, which uses library resources to discuss the present and future of verses, as well as the habits of the Arab people in repetition of words, two questions are answered: first of all, why did God repeat the third and fifth verses of Surah Kafrun? And second, what are the consequences of repetition? By comparing the interpretive views of Imami and Sunnis and by examining the narrative and revelation arguments, we have come to the conclusion that the main reason for repetition in this surah is the emphasis on understanding the proposers and creating a kind of line between the Prophet (PBUH) and the infidels. There is no compromise or softness in this case forever, and the repetition of verses has made it impossible to worship God Almighty in turn and occasionally.
Keywords: Quranic Interpretation, Comparative, Infidelity, Verbal Repetition
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 6541
- 232
-
علمی6773
- 6756
- 17
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.