به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۲۹۰۱ عنوان مطلب
|
  • بتول حراج زاده، طهمورث آقاجانی هشجین*، عبدلله علیزاده
    پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش ذهن آگاهی بر افزایش توجه و کنترل پرخاشگری در هنرجویان موسیقی 7 تا 12 سال آموزشگاه های موسیقی صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان هنرجوی موسیقی در آموزشگاه موسیقی خانه هنر شهر تهران در زمستان 1399 و بهار 1400 بود. از این جامعه تعداد 30 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه، (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری کودکان واحدی و همکاران (1387) و آزمون توجه مانلی و همکاران (2001) بود. گروه آزمایش هشت جلسه مداخله ذهن آگاهی طبق پروتکل ارایه شده توسط بایر (2006) را دریافت کردند ولی گروه کنترل هیج مداخله روان شناختی دریافت نکردند. علاوه بر شاخص های توصیفی از تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش ذهن آگاهی بر بهبود توجه (توجه پایدار، توجه انتخابی و کنترل توجه) و کاهش پرخاشگری (کلامی - تهاجمی، فیزیکی - تهاجمی، رابطه ای و خشم تکانشی) کودکان هنرجوی موسقی اثربخشی معناداری دارد (05/0>P). نتیجه پژوهش بیانگر این بود که استفاده از ذهن آگاهی به عنوان یک درمان روان شناختی جهت بهبود توجه و کاهش پرخاشگری در کودکان هنرجوی موسقی مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: هن آگاهی, توجه, پرخاشگری, کودکان هنرجوی موسیقی
    Batool Harajzadeh, Tahmores Aghajani Hashjin *, Abdolah Alizadeh
    The aim of this study was to determine the effect of mindfulness training on increasing attention and controlling aggression in music students aged 7 to 12 years in music schools. The method of the present study was a quasi-experimental design with pretest-posttest design and control group. The statistical population of the study included children of music students in the music school of Tehran Art House in the winter of 2020 and the spring of 2021. From this community, 30 children were selected by available sampling method and randomly assigned to two experimental and control groups (15 people in each group). The research instruments included the aggression questionnaire of Vahedi et al. (2008) and Manley et al. (1999) attention test. The experimental group received eight sessions of mindfulness intervention according to the protocol provided by Bayer (2006) but the control group did not receive any psychological intervention. In addition to descriptive indicators, multivariate analysis of covariance was used to analyze the data. The results showed that mindfulness training has a significant effect on improving attention (sustained attention, selective attention and attention control) and reducing aggression (verbal-aggressive, physical-aggressive, relational and impulsive anger) in children of music students (P<0/05). The results showed that the use of mindfulness as a psychological treatment to improve attention and reduce aggression in children of music students should be considered and used.
    Keywords: Mindfulness, attention, aggression, Children of music students
  • جواد مهربان*

    مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش آموزش موسیقی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان انجام شد. روش این پژوهش علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان تنکابن در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل می دادند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود که تعداد 100 دانش آموز در دو گروه هنرجوی موسیقی و عادی جای گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. نتایج این مطالعه نشان داد میانگین رتبه های بهزیستی روانشناختی هنرجویان برابر 16/71 و برای غیرهنرجویان برابر 84/29 می باشد و مقدار آزمون Z برابر 123/7 در سطح 01/0 معنی دار است. بنابراین، آموزش موسیقی بر بهزیستی روانشناختی دانش آموزان تاثیر داشته است (0/01>P). می توان با گنجاندن برنامه های آموزش موسیقی به عنوان یک برنامه درسی مستقل، در جهت افزایش شاخص های سلامت روان دانش آموزان گام برداشت.

    کلید واژگان: بهزیستی روان شناختی, مدل ریف, آموزش موسیقی, سلامت روان
    Javad Mehraban *

    The present study was conducted to investigate the role of music education on students' psychological well-being. The method of this study was causal - comparative, and the statistical population of this study was Tonekabon high school students in the academic year of 2009-2010. The sampling method was targeted, with 100 students in two groups of music and normal students. The measurement tool in this study was Reef's psychological well-being scale (1989). The results of this study showed that the average rank of psychological well-being of students is equal to 71.61 and of non-students is equal to 29.84, and the Z test value is equal to 7.123 at the level of 0.01significance. Thus, music education has had an effect on students' psychological well-being (P <0.01). By including music education programs as an independent curriculum, steps can be taken to promote the students' mental health indicators.

    Keywords: Psychological Well-Being, Reef model, Music education, mental health
  • زهرا اکبری چهره برق*، صدیقه السادات طوافیان
    اهداف
     هنرجویان موسیقی دختر، در مقایسه با پسران هنرجو، شیوع بیشتری از دردهای اسکلتی- عضلانی را نشان می دهند. وضعیت بدنی نامناسب هنگام نواختن، از عوامل کلیدی ایجاد دردهای اسکلتی- عضلانی دراین گروه می باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان شیوع دردهای اسکلتی-عضلانی؛ همچنین تعیین عوامل مرتبط با آن در هنرجویان موسیقی دختر بود.
    روش کار: مطالعه ی مقطعی در بازه ی زمانی مهر ماه تا آذر ماه سال تحصیلی 1401-1400 با روش نمونه گیری آسان انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی خودگزارشی، مقیاس عددی میزان شدت درد و Nordic جمع آوری شد. رفتار وضعیت بدنی هنرجویان نیز با استفاده از روش Entire Body Assessment Rapid ارزیابی شد. از آمار توصیفی برای بررسی داده ها استفاده شد. جهت تعیین ارتباط بین متغیرهای مطالعه با شیوع درد، از آزمون های همبستگی و Chi-square استفاده شد. سطح معنی داری 0/05 در نظرگرفته شد.
    یافته ها: در مجموع، 243 هنرجوی هنرستان موسیقی دخترانه ی دولتی تهران وارد مطالعه شدند. نتایج نشان داد 80 نفر از مشارکت کنندگان (65 درصد) دچار دردهای اسکلتی- عضلانی بودند. بیشترین محل درد گزارش شده مربوط به نواحی گردن (7/ درصد)، شانه ها (24/7)، کمر (23/9 درصد) و مچ دست (22/6 درصد) بود. هنرجویانی که بزرگتر بودند و رفتار وضعیت بدنی نامناسب داشتند به طور معنی داری (به ترتیب: 0/002 = P و 0/001 =P) بیشتر دچار دردهای اسکلتی- عضلانی می شدند. همچنین ارتباط معنی داری بین نوع ابزار موسیقی و دردهای اسکلتی- عضلانی وجود داشت (0/018 = P). ارتباط معنی داری بین سابقه ی نوازندگی، مدت تمرین و پایه ی تحصیلی با دردهای اسکلتی- عضلانی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری: یافته های مطالعه تایید کرد دردهای اسکلتی- عضلانی مهم ترین مشکل سلامتی بین هنرجویان موسیقی دختر می باشد. در نتیجه، آموزش وضعیت صحیح بدنی برای پیشگیری از دردهای اسکلتی- عضلانی در آنان مهم به نظر می رسد.
    کلید واژگان: دردهای اسکلتی-عضلانی, دختران, موسیقی, عوامل خطر, تهران
    Zahra Akbari-Chehrehbargh*, Sedigheh Sadat Tavafian
    Objectives
    Female music students report a higher prevalence of musculoskeletal pain compared with male music students. Incorrect posture while playing a musical instrument, is a key factor causing musculoskeletal pain in this group. The aim of this study was to investigate the prevalence of play-related musculoskeletal pain and related factors among female music students in Tehran.
    Methods
    A cross-sectional study was conducted among 243 female music students from October 2021 to November 2021. Data was collected using a self-report questionnaire, Numeric pain rating scale and Nordic Body Map respectively. Participants’ posture was assessed using theRapid Entire Body Assessment (REBA) checklist. Correlation and chi-square tests were applied to obtain the relationship between the presence of musculoskeletal pain and posture. A significance level of 0.05 was considered.
    Results
    Of the 243 surveyed female music students, 65% (n = 80) reported at least one symptomatic area in the last week. The neck (33.7%), shoulders (24.7%), lower back (23.9%) and wrists/hands (22.6%) were most often affected. Participants who were older or had incorrect posture, have reported musculoskeletal pain significantly (P = 0.002 and P = 0.001 respectively). In addition, there was significant relationship between types of instruments with pain (P = 0.018). There was no significant relationship between the history and duration playing and educational status with pain.
    Conclusion
    It can be concluded that musculoskeletal pain was a major health problem among female music students. Educating about correct posture in music conservatories could be important in prevention and treatment of such disorders in this group.
    Keywords: Musculoskeletal pain, Female, Music, Risk factors, Tehran
  • بهروز کاظمی، محمدرضا علویان قوانینی، سید مصطفی جزایری شوشتری، شهرام صادقی، پیمان جعفری
    نوازندگان به عوارض ماهیچه ای – اسکلتی ناشی از نواختن دچار می شوند. عوارض مزبور، دامنه ای بسیار گسترده داشته و از درد خفیف تا درد شدید که می تواند سبب ترک نوازندگی شود، متفاوت است. تاکنون، هیچ پژوهشی بر روی سازهای سنتی ایران انجام نشده است. به نظر می رسد که با انجام این گونه پژوهش ها نگرشی نوین نسبت به این موضوع ایجاد گردد، حساسیتی بیشتر نسبت به مراجعه ی زودرس به پزشک به وجود آید و عوارض ویژه ی هر ساز و شیوع آن مشخص گردد.
    روش کار
    در این پژوهش، 78 هنرجوی تازه کار دف و سه تار، از چند مرکز فرهنگی معاینه ی بالینی شدند و 12 هنرجوی موسیقی، به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. معاینه های مزبور، افزون بر تاریخچه پزشکی عبارت بودند از معاینه فیزیکی استاندارد، با توجه ویژه به دستگاه ماهیچه ای – اسکلتی، عصبی و حساسیت لمسی، دامنه ی حرکتی مفصل ها و نیز علایم حسی و توان ماهیچه ای و نیز، بررسی الکترود یاگنوستیک از دیدگاه وجود سندرم تونل کارپال.
    یافته ها
    از 78 نفر هنرجو، 42 نفر، در رشته ی دف (15 مرد و 27 زن) و 36 نفر، در رشته ی سه تار (16 مرد و 20 زن) فعالیت داشتند. در کل، 53 درصد از هنرجویان به دردهای ماهیچه ای – اسکلتی دچار بودند، اما هیچ یک به سندرم تونل کارپال گرفتار نشده بودند. آسیب های بالا در هنرجویان دف (57 درصد) از سه تار (47 درصد) بیشتر بود.
    نتیجه
    آسیب های ماهیچه ای – اسکلتی بعد از تقریبا 8 ماه تمرین غیر حرفه ای در هنرجویان دف و سه تار، شیوعی برابر آسیب های نوازندگان حرفه ای (ارکستر) سازهای کلاسیک دارند.
    کلید واژگان: دف, سه تار, دردهای ماهیچه ای-اسکلتی, سندرم تونل کارپال, آسیب های ناشی از استفاده ی بیشتر از اندازه
  • مریم نظری، احمدرضا موحدی *، شیلا صفوی همامی
    در پژوهش حاضر تاثیر ترکیب های مختلف موسیقی و حرکات هماهنگ بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بررسی شد. به این منظور 40 کودک کم توان ذهنی پسر 8 تا 14 ساله، به طور تصادفی در چهار شیوه تمرینی شامل حرکات هماهنگ با زمینه موسیقی گام ماژور (ریتم سریع)، حرکات هماهنگ با زمینه موسیقی گام مینور (ریتم کند)، حرکات هماهنگ بدون زمینه موسیقی، و بدون تمرین- بدون موسیقی (کنترل) قرار گرفتند. برای اندازه گیری مشکلات رفتاری، از سیاهه راتر- نسخه والدین (فرم آ) استفاده شد. پیش آزمون قبل از دوره پژوهش و پس آزمون پس از دوازده هفته تمرین (36 جلسه) گرفته شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج نشان داد که شیوه تمرینی «حرکات هماهنگ همراه با موسیقی گام ماژور» مشکلات رفتاری کودکان را به طور معناداری (05/0>P) کاهش داد؛ اما شیوه های تمرینی «حرکات هماهنگ با زمینه موسیقی گام مینور» و «حرکات هماهنگ بدون زمینه موسیقی» کاهش معناداری در مشکلات رفتاری کودکان عقب مانده ذهنی ایجاد نکرد. در طول دوره پژوهش تغییر چشمگیر در نمره های مشکلات رفتاری شرکت کنندگان گروه کنترل دیده نشد.
    کلید واژگان: حرکات موزون, دانش آموزان, کم توان ذهنی, مشکلات رفتاری, موسیقی
    Maryam Nazari, Ahmadreza Movahedi*, Shila Safavi Homami
    The main purpose of the present study was to investigate the effect of different combinations of music and rhythmic movements on behavioral problems of children with mild mental retardation. A total of 40 children with mild mental retardation were randomly divided into 4 variations of practice including: rhythmic movement with major scale music, rhythmic movement with minor scale music, rhythmic movement with no music, and no rhythmic movement-no music (control group). Rutter inventory (Parent version) was used to evaluate behavioral problems. Pretest was taken before the intervention and post-test was taken after 12 weeks of practice (36 sessions). For data analysis, one-way analysis of variance and Tuki follow up tests were used. Results showed that behavioral problems of rhythmic movement with major scale music group were significantly decreased. It was also shown that the rhythmic movement with minor scale music and rhythmic movement with no music showed no significant decrease on behavioral problems of mentally retarded children. No considerable change was found in behavioral problems of the participants of the control group.
  • مریم صبوری*، نیلوفر بدری کوهی، حمید عسکری رابری

    «به خاطرسپاری» قطعات موسیقی و تاثیرات آن بر عملکرد نوازندگان پیانو از اوایل قرن نوزدهم تاکنون از مسایل مطرح در حوزه های آموزش و نوازندگی پیانو بوده است. ازیک سو، اجرای قطعات با تکیه بر حافظه، نشانه ی تسلط نوازنده ی پیانو به شمار می رفت که به او فرصت تمرکز بر اجرا بخشیده و با آزادی عمل در بیان احساسی، امکان برقراری ارتباط موثرتری با مخاطبان مهیا می کرد. ازسوی دیگر، به حافظه سپردن قطعات، به ویژه در موسیقی آوانگارد، به نوعی اتلاف وقت و انرژی نوازنده ی پیانو محسوب می شد. پژوهش حاضر، به بررسی فرایند به حافظه سپاری، انواع تکنیک ها و نقش آن ها در بهبود عملکرد نوازندگان پیانو می پردازد. از دیگر اهداف تحقیق، مطالعه ی تکنیک های مورداستفاده ی هنرجویان ایرانی در به خاطرسپاری قطعات و تلقی آنان از یادگیری، به صورت فرایندی یکپارچه و یا دو فرایند جداگانه است. این پژوهش با روش های کتابخانه ای و میدانی با جامعه ی آماری متشکل از 30 هنرجوی نوازندگی پیانو انجام شده و برای سنجش همبستگی پرسش نامه از ضریب همبستگی پیرسون بهره برده است. یافته های پژوهش نشان داده که بین «به خاطرسپاری» قطعه ی موسیقی، بهبود عملکرد نوازنده پیانو و صدادهی مطلوب رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. براساس تحلیل داده ها هنرجویان ایرانی «یادگیری» و «به خاطرسپاری» را دو فرآیند مستقل تلقی کرده و بیشتر از تکنیک های حافظه ی عضلانی بهره برده اند.

    کلید واژگان: تکنیک های به خاطر سپاری موسیقی, تمرین ذهنی موسیقی, نوازندگی پیانو, آموزش موسیقی
    Maryam Sabouri *, Niloofar Badrikoohi, Hamid Askari Rabori

    Since the early nineteenth century, memorizing a music piece and its effects on piano players has been one of the most crucial issues in teaching and playing piano. On one hand, performance from memory indicates a player's mastery and provides the opportunity to focus on emotional expression, leading to more effective communication with the audience. On the other hand, it is regarded by some as a waste of time and energy, especially when it comes to Avant-guard music. The present study consists of two main parts. First, psychological definitions of different types of memory, visual, auditory, kinesthetic, and analytical, have been used to categorize memorization techniques. Subsequently, the study continues examining the "process of memorization" and the "skills of using memory in performing music. “The latter part of this section center on "reviving musical memory through signs" and "Strengthening the process of memorizing music pieces" in addition to "concentration practice" and "Mental practice (sans instrument)". In the second part of the research, a questionnaire in the Field’s method has been designed to examine the propositions on the subject of memorizing parts, catering specifically to Iranian students in Tehran to find answers to the following questions. 1 - Does memorizing piano pieces affect the desired sound and improve the performance of piano players? 2 - Does memorization provide the most freedom to express the beauty of the music? 3 - Which memorization techniques execute the members of the statistical community use the most? 4 - Do students consider learning and memorization as an integrated holistic process or as two separate processes? This is descriptive-analytical research that utilizes a statistical society consisting of 30 piano students at the intermediate level. To measure the correlation of the questionnaire, Pearson Correlation Coefficient was used to test the research questions. The results of this study showed that there is a positive and significant relation between memorizing a piece of music with the freedom of the performer. Sound quality and improving performance. According to data analysis, Iranian students considered learning and memorization as two separate processes. Also, according to statistics, muscle memory techniques were the most used among Iranian piano students; statistical analysis suggests that the association of music with the help of words or images in the mind have the least use among Iranian students. The most common technique employed by participants to stabilize memory is to imagine the movement of fingers in performing the piece, in addition to listening to the audio file of the piece. This research emphasizes the effectiveness of memorizing techniques in improving and accelerating the process of memorization and obtaining the desired result using the combination of memorization techniques for improving the performance of the pianist and achieving safe memory is useful. The descriptive table shows that the best results point towards the use of muscle memory, followed by aural, and analytic memorization. The use of visual memory was the least used among piano students.

    Keywords: Techniques for Memorizing Music, Music Mental Practice, music education, Piano Playing
  • مرضیه حاجی زادگان*، حسن عشایری، احمد علیپور، فرهاد شقاقی، مریم تشویقی
    بدخیمی های دوران کودکی می تواند زندگی روانشناختی کودکان را تحت تاثیر قرار دهد و موجب بروز مشکلاتی در زمینه رفتارهای اجتماعی در آنها شود به گونه ای که این کودکان را به سمت انزوای اجتماعی سوق دهد مطالعات گوناگون اثربخشی موسیقی بر توانایی های اجتماعی کودکان را مورد تایید قرارداده اند اما آنچه هدف پژوهش حاضر است سنجش اثر موسیقی ایرانی بر کاهش مشکلات اجتماعی کودکان مبتلا به بدخیمی به صورت اجرای فعال است. این پژوهش در قالب طرح شبه آزمایشی و از نوع سری های زمانی است. که برای اجرای آن 5 کودک 6-11 ساله از بین 40 کودک که شرایط اولیه شرکت در طرح را داشتند، بر اساس دارا بودن مشکلات اجتماعی، انتخاب شدند و در 8 جلسه موسیقی درمانگری فعال (برگرفته از دووراک، 2011) شرکت کردند والدین آنها علاوه بر فرم پیش آزمون، دو مرتبه دیگر، فهرست نشانگان رفتاری کودکان آشنباخ (مینایی، 1390) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش اندازه گیری مکرر (سطح معناداری 005/0) نشان داد که موسیقی درمانگری فعال با استفاده از تم های ایرانی موجب کاهش مشکلات اجتماعی می شود.
    کلید واژگان: بدخیمی دوران کودکی, مشکلات اجتماعی, موسیقی درمانگری فعال, موسیقی ایرانی, اندازه گیری مکرر
    M. Hajizadegan*, H. Ashayeri, A. Alipour, F. Shaghaghi, M. Tashvighi
    Childhood malignancies could affect the children’s psychological life and cause problems in socialization. There are many researches that illustrate the effect of music therapy in different aspects of children’s life such as isolation and etc, there is no report about the effect of Iranian music. The aim of this research was to examine the effect of active music therapy with Iranian rhythms on reducing social problems in 5 children with cancer while accomplished an as a case study project in semi- experimental design as a time series design Thus we selected 5 children among 40 children who had preliminary conditions of participating in this study and their parent filled in the CBCL (Minaii,1390). These 5 children were high in subscale social problems. They participated in 8 treatments session and administrated the CBCL after forth session and last session as a post tests. Data were analyzed with repeated measure and results were extracted for all subscales. In summary results(sig 0.005) showed that using the Iranian rhythms in active music therapy can reduce the social problems in children with cancer.
    Keywords: childhood malignancies, social problems, active music therapy, Iranian rhythms, social relations, repeated measure
  • سید نبی الله قاسم تبار، فرخنده مفیدی، علی زاده محمدی
    این پژوهش با شناخت بررسی تاثیر آموزش موسیقی ارف در یادگیری مهار تهای پایه ریاضی کودکان پیش دبستانی انجام شد. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس،30 کودک 5 ساله (16 دختر و 14 پسر) که دامنه هوش آنها بین 110 تا 130 قرار داشت، انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. به اعضای گروه مداخله به مدت3 ماه، هفته ای یک جلسه دو ساعته، موسیقی ارف آموزش داده شد. سپس، در هر دو گروه، آزمون سنجش مهارتهای پایه ریاضی کودکان (کهن صدق، 1376) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش موسیقی ارف، توانایی مهارتهای طبقه بندی کردن، تشخیص شباهتها و تفاوتها، نگهداری ذهنی عدد و هندسه کودکان پیش دبستانی را افزایش می دهد. در مورد مهارت ردیف کردن بین دو گروه تفاوت معنادار وجود نداشت. در نهایت، تاثیر آموزش موسیقی در یادگیری مهارتهای پایه ریاضی کودکان مورد بحث قرار گرفت.
    کلید واژگان: موسیقی ارف, مهارتهای پایه ریاضی, یادگیری, کودکان پیش دبستان
    Seyyed Nabiollah Ghasemtabar, Farkhonde Mofidi, Ali Z. Mohammadi, Seyyed Abdollah Ghasemtabar
    this study aimed to investigate the effectiveness of Orff music training on the preschoolers’ learning of basic mathema- tical skills. Using convenience sampling method, 30 year old children (16 females and 14 males) with an intelligence quotient ranges of 110-130 were selected and examined in an intervention group and a control group. The intervention group received Orff music training two hours a week for three months. The Assessment of Basic Mathematical Skills Scale for Children (Kohansedgh, 1997) were then administered to both groups. Covariance analysis indicated that Orff music traini- ng increased the learning ability of preschoolers in classification, similarities/differences detection, conservation of numbers, and geometry skills. No significant difference was found between the two groups in seriating skill. The results were discussed in terms of the effect of music training on learning of basic mathematical skills of children.
  • سید نبی الله قاسم تبار *، محبوبه حسینی، محسن حاجی تبار فیروزجایی، نفیسه گودرزی
    پژوهش حاضر با شناخت تاثیر آموزش موسیقی به روش ارف بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان انجام شد. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس، 30 کودک 5 ساله (16 پسر، 14 دختر) انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. به اعضای گروه مداخله به مدت 6 ماه، هفته ای یک جلسه دو ساعته، موسیق آموزش داده شد. سپس در هر دو گروه مقیاس هوش وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی (1967، اقتباس از رضویه، 1384) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش موسیقی به طورمعناداری بهره هوش کلامی و غیر کلامی کودکان را افزایش داد. در نهایت، تاثیر آموزش موسیقی بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان مورد بحث قرار گرفت.
    پژوهش حاضر با شناخت تاثیر آموزش موسیقی به روش ارف بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان انجام شد. با استفاده از روش نمونه برداری در دسترس، 30 کودک 5 ساله (16 پسر، 14 دختر) انتخاب شدند و در دو گروه مداخله و گواه مورد بررسی قرار گرفتند. به اعضای گروه مداخله به مدت 6 ماه، هفته ای یک جلسه دو ساعته، موسیق آموزش داده شد. سپس در هر دو گروه مقیاس هوش وکسلر برای کودکان پیش دبستانی و دبستانی (1967، اقتباس از رضویه، 1384) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش موسیقی به طورمعناداری بهره هوش کلامی و غیر کلامی کودکان را افزایش داد. در نهایت، تاثیر آموزش موسیقی بر توانایی هوشی کودکان پیش دبستان مورد بحث قرار گرفت.
    کلید واژگان: آموزش موسیقی, توانایی شناختی, بهره هوش کلامی, بهره هوش غیر کلامی, کودکان پیش دبستان
    N. Ghasemtabar
    This study aimed to investigate the Effectiveness of Orff music training on intelligence ability of preschoolers. Using convenience sampling method, 30 children (5 year old, 16 males and 14 females) were selected and examine in an intervention group and a control group. Intervention group received music training two hours a week for six months. Wechsler preschool and primary scale of intelligence (1967 quotation of Razavieyh, 2005) were then administered to both groups. Covariance analysis indicated that music training significantly increased verbal and nonverbal intelligence of preschoolers. The results were discusses in terms of effect of music training on intelligence ability of preschoolers.
    This study aimed to investigate the Effectiveness of Orff music training on intelligence ability of preschoolers. Using convenience sampling method, 30 children (5 year old, 16 males and 14 females) were selected and examine in an intervention group and a control group. Intervention group received music training two hours a week for six months. Wechsler preschool and primary scale of intelligence (1967 quotation of Razavieyh, 2005) were then administered to both groups. Covariance analysis indicated that music training significantly increased verbal and nonverbal intelligence of preschoolers. The results were discusses in terms of effect of music training on intelligence ability of preschoolers.
    Keywords: music training, cognitive development, verbal intelligence, nonverbal intelligence, preschoolers
  • عاطفه درویشی، طاهره سادات میرقائمی*، محبوبه طاهر

    هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی موسیقی درمانی بر توجه پایدار و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز روان شناختی شهر گرگان در بهار 1399 بود. از بین آنها 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل آزمون رنگ - واژه استروپ (مک لیود، 1996) و آزمون عملکرد مداوم (رازولد و همکاران، 1956) بود. برای گروه آزمایش 12 جلسه 60 دقیقه ای برنامه موسیقی درمانی ارایه شد ولی گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری نشان داد موسیقی درمانی بر بهبود توجه پایدار و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی موثر است. بنابراین می توان نتیجه گرفت موسیقی درمانی از طریق تحریکات ریتمیک منجر به افزایش توجه پایدار و توجه انتخابی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی شده است.

    کلید واژگان: موسیقی درمانی, توجه پایدار, توجه انتخابی, اختلال نارسایی توجه, بیش فعالی
    Atefe Darvishi, Taherehalsadat Mirghaemi*, Mahboobe Taher

    The aim of this study was to evaluate the effectiveness of music therapy on sustained attention and selective attention in children with attention deficit hyperactivity disorder. The research method was quasi-experimental with a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population included all children with attention deficit-hyperactivity disorder who referred to psychological centers in Gorgan in the 2020 year. 30 people were selected by convenience sampling method and randomly assigned to experimental and control groups. Measurement tools included the Stroop Color-Word Test (Mc Leod, 1996) and the Continuous Performance Test (Razold et al, 1956). The experimental group received 12 60-minute sessions of music therapy, but the control group did not receive any intervention. The results of univariate and multivariate analysis of covariance showed that music therapy is effective in improving sustained attention and selective attention in children with attention deficit-hyperactivity disorder. Therefore, it can be concluded that music therapy through rhythmic stimulation has led to an increase in sustained attention, selective attention, and auditory sensitivity in children with attention deficit- hyperactivity disorder.

    Keywords: Music Therapy, Sustained Attention, Selective Attention, Attention Deficit, Hyperactivity Disorder
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال