-
هدف از مطالعه حاضر بررسی کلیرنس کلیوی، دفع ادراری و مکانیسم دفعی زمینه ای ماربوفلوکساسین در گوسفند لوهی بود. برای این منظور، ماربوفلوکساسین به صورت داخل وریدی (IV) به صورت تک دوز بولوس (mg/kg 5/2 وزن بدن) به هشت راس گوسفند سالم نژاد لوهی تجویز شد. بعد از شروع آزمایش، نمونه های خون و ادرار در فواصل زمانی از پیش تعیین شده گرفته شد و غلظت های ماربوفلوکساسین در نمونه ها با کروماتوگرافی مایع فاز معکوس با کارایی بالا (RP-HPLC) با استفاده از شناساگر UV/Vis اندازه گیری شدند. مقادیر میانگین و انحراف معیار کراتینین در پلاسما و ادرار به ترتیب μg/ml 65/0 ± 37/15 و μg/ml 05/48 ± 7/246 بودند. میزان تصفیه گلومرولی ml/min/kg 22/0 ± 29/1 بود، در حالی که میزان جریان ادرار ml/min/kg 016/0 ± 084/0 مشاهده شد. کلیرنس کلیوی ماربوفلوکساسین در گوسفند لوهی، ml/min/kg 12/2 ± 45/9 بود. درصد دوز تجمعی دفع شده در 24 ساعت پس از تجویز دارو حداکثر بود. چنین نتیجه گیری شد که دستکاری کلیوی ماربوفلوکساسین در گوسفند لوهی شامل هر دو تصفیه گلومرولی و ترشح فعال توبولار بود.کلید واژگان: HPLC, گوسفند لوهی, ماربوفلوکساسین, کلیرنس کلیوی, دفع کلیویThe objective of present study was to investigate renal clearance, urinary excretion and underlying excretory mechanism of marbofloxacin in Lohi sheep. For this purpose, marbofloxacin was administered intravenously (IV) as single bolus dose (2.5 mg/kg body weight) to eight healthy sheep of Lohi breed. After start of experiment, blood and urine samples were drawn at predetermined time intervals and marbofloxacin concentrations in the samples were measured by reverse phase high performance liquid chromatography (RP-HPLC) using UV/Vis detector. The mean ± SD values of creatinine in plasma and urine were 15.37 ± 0.65 µg/ml and 246.7 ± 48.05 µg/ml, respectively. Glomerular filtration rate was 1.29 ± 0.22 ml/min/kg whereas urinary flow rate was observed to be 0.084 ± 0.016 ml/min/kg. The renal clearance of marbofloxacin in Lohi sheep was 9.45 ± 2.12 ml/min/kg. Cumulative percentage dose excreted was seen to be maximum at 24 h post drug administration. It was concluded that renal handling of marbofloxacin in Lohi sheep involved both glomerular filtration and active tubular secretion.Keywords: HPLC, Lohi sheep, Marbofloxacin, Renal clearance, Urinary excretion
-
مطالعه حاضر با هدف بررسی تنوع نوکلیوتیدی و آنالیز فیلوژنتیکی ژن ریبونوکلیاز پانکراسی در دو گونه متفاوت، گوسفند نژاد بلوچی و گوسفند وحشی اوریال انجام گرفت. نمونه خون گوسفند نژاد بلوچی از مرکز اصلاح نژاد عباس آباد مشهد و نمونه خون گوسفند وحشی اوریال از اداره محیط زیست استان خراسان رضوی جمع آوری شد. قطعه ژنی طولانی 4347 جفت بازی ژن ریبونوکلیاز پانکراسی با استفاده از 7 جفت پرایمر که به صورت هم پوشان طراحی شده بودند، تکثیر و توالی یابی شد. نتایج مقایسه توالی ژن ریبونوکلیاز پانکراتیک 4347 جفت بازی به دست آمده از هر دو گونه گوسفند نژاد بلوچی و گوسفند وحشی اوریال، 10 تفاوت نوکلیوتیدی را با میزان تشابه 78/99 درصد نشان داد. همچنین نتایج مقایسه توالی ژن ریبونوکلیاز پانکراسی مرجع گوسفند (نژاد رامبوییه با شماره دسترسی XM_004010384) با گوسفند وحشی اوریال 18 تفاوت نوکلیوتیدی با میزان تشابه 61/99 درصد و با گوسفند نژاد بلوچی 10 تفاوت نوکلیوتیدی با میزان تشابه 78/99 درصد را نشان دادند. نتایج مطالعه حاضر تایید می کند، اگرچه توالی کد کننده آنزیم ریبونوکلیاز پانکراسی دو گونه بلوچی و اوریال و توالی ژن مرجع در پایگاه داده NCBI کاملا با یکدیگر مشابه هستند، اما توالی های نوکلیوتیدی بالادستی و پایین دستی این ژن دارای 10 تفاوت نوکلیوتیدی با یکدیگر و دارای 18 تفاوت نوکلیوتیدی با توالی ژن مرجع می باشند. نتایج حاصل از ماتریس فواصل ژنتیکی و درخت فیلوژنتیک توالی های مربوط به گوسفند نژاد بلوچی و گوسفند وحشی اوریال بدست آمده در این مطالعه با سایر توالی های ثبت شده از ژن ریبونوکلیاز پانکراسی در پایگاه داده NCBI تایید می کند که هر دو گونه گوسفند نژاد بلوچی و گوسفند وحشی اوریال با توالی ثبت شده برای ژنوم مرجع گوسفند و همراه توالی ژنی ریبونوکلیاز پانکراس ثبت شده برای گونه بز در یک کلاد قرار گرفته اند.
کلید واژگان: آنزیم ریبونوکلئاز پانکراسی RNaseA, توالی یابی, درخت فیلوژنتیک, گوسفند اوریال, گوسفند بلوچیJournal of Genetics, Volume:15 Issue: 3, 2021, PP 257 -265The aim of this study was to investigate the nucleotide diversity and the phylogenetic analysis of pancreatic ribonuclease gene in two different species, Baluchi and Urial sheep. Baluchi sheep blood samples were collected from Abbas Abad Animal Breeding Center, Mashhad and Urial sheep blood samples were collected from Khorasan Razavi Environmental Department. The 4347 bp pancreatic ribonuclease gene was amplified and sequenced using seven primer pairs that were designed to overlap each other. Comparison of 4347 bp pancreatic ribonuclease gene sequences obtained from both Baluchi and Urial sheep strains showed 10 nucleotide differences with 99.78% similarity. Also results of comparison of pancreatic ribonuclease gene from the sheep reference genome (Accession number of XM_004010384) with Urial sheep and Baluchi showed differences in 18 nucleotides with 99.61% similarity and 10 nucleotides with 99.78% similarity, respectively. The results of the present study confirmed that although the pancreatic ribonuclease coding enzyme sequences of the two species, Baluchi and Urial and the reference gene sequences from the NCBI database are completely similar, but the upstream and downstream nucleotide sequences of this gene have 10 nucleotide differences with each other. There are 18 nucleotide differences with the sheep reference sequence. Results of genetic interval matrix and phylogenetic tree sequences of Baluchi sheep and Urial sheep obtained in this study with other gene sequences registered from pancreatic ribonuclease in the NCBI database, it confirmed that both Baluchi and Urial sheep species with the sheep reference sequence for pancreatic ribonuclease gene sequence were assigned to a goat species belonged to the same clade.
Keywords: RNaseA, Sequencing, Phylogenetic tree, Urial sheep, Baluchi sheep -
هدف از این بررسی، ارزیابی و تحلیل تاثیر سرریز نوسان قیمت در سطوح عمودی بازارهای گوشت گوسفند استان آذربایجان شرقی، بین سه سطح نهاده های تولیدی، خرده فروشی و سرمزرعه گوشت گوسفند می باشد. بدین منظور از الگوی خودتوضیحی واریانس ناهمسانی شرطی تعمیم یافته آستانه ایی چندمتغیره (MV-TGARCH) با استفاده از روش BEKKو داده های قیمت های هفتگی از فروردین 1377 تا اسفند 1390 بهره گیری شد. نتایج نشان داد که بیشترین میزان سرریز نوسان قیمت دوسویه از بازار خرده فروشی گوشت گوسفند به بازار نهاده های تولیدی و کمترین آن از بازار نهاده های تولیدی گوسفند به بازار سرمزرعه گوشت گوسفند صورت می گیرد. بنابراین عامل های تقاضای محصول بیش از عامل های عرضه (نهاده های تولیدی) آن باعث ایجاد نوسان ها در بازار گوشت گوسفند می شوند، لذا کنترل نوسان ها قیمت خرده فروشی می تواند به مدیریت خطر (ریسک) قیمت در بازار گوشت گوسفند کمک کند. از این رو تمرکز بر روی عامل های طرف تقاضای گوسفند به منظور کنترل نوسان های قیمتی در این بازار توصیه می شود.
کلید واژگان: گوشت گوسفند, مدل MV, TGARCH, سرریز نوسان قیمت, روش BEKKThe purpose of present study is to analysis price volatility spillover effects on vertical levels of mutton markets in East Azerbaijan province, among three levels of inputs and the mutton retail and farm levels. Thus, the Multivariate Threshold Generalized Autoregressive Conditional Heteroskedasticity (MV-TGARCH) model by BEKK technique was used whit weekly price data from 1377 to 1390. The results showed that the highest rate of price volatility spillovers bidirectional occurs from the production inputs market to mutton retail market and the lowest is from mutton market to the production inputs. As to be considered that the supply factors cause creation of price fluctuations in mutton market more than demand factors. Therefore controlling price fluctuations of production inputs can help to manage price risk in the mutton market. So focus on supply-side factors of the lamb to controlling price volatility in this market is recommended.Keywords: Mutton, MV, TGARCH Model, Price Volatility Spillover, BEKK Technique -
سنوروس سربرالیس مرحله کیستی سستود تنیا مولتی سپس می با شد که اغلب در سیستم اعصاب مرکزی نشخوارکنندگان مشاهده می شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان آلودگی به سنوروس در مغز گوسفند و بزهای کشتار شده در کشتارگاه تبریز بود. برای این منظور 1257 نمونه مغز گوسفند و 510 نمونه مربوط به مغز بز در کشتارگاه، مورد بررسی قرار گرفت. میزان آلودگی به کیست سنوروس سربرالیس 8/3% در گوسفند (49 مورد) و 59/0% در بز (3 مورد) بود که 3/56% (32 مورد) گوسفند نر و 7/43% (17 مورد) گوسفند ماده و در بز 3/33% (1 مورد) نر و 7/66% (2مورد) ماده بود. همچنین میزان آلودگی در گروه سنی زیر 5/1 سال 9/48% (24مورد) در گوسفند و 3/33% (یک مورد) در بز و در گروه سنی بالای 5/1 سال 1/51% (25مورد) در گوسفند و 7/66% (2 مورد) در بز مشاهده گردید. میزان آلودگی در لوب آهیانه نیمکره راست مغز1/55% (25مورد) در گوسفند و 7/66% (2 مورد) در بز در حالی که این میزان در لوب آهیانه نیمکره چپ مغز 6/30% (15مورد) در گوسفند و 3/33% (1 مورد) در بز بوده و تنها در مخچه گوسفند 3/14% (7مورد) گزارش گردید. در هر مغز آلوده فقط یک کیست سنوروس سربرالیس موجود بوده و قطر کیست های مشاهده شده در گوسفند تقریبا 2/5-8/1 و در بز، حدود 2/5-1/4 سانتیمتر نوسان داشت. تعداد پروتواسکولکس های موجود در کیست های سنوروس سربرالیس گوسفند بین264- 116 و در بز بین 266-237 عدد در هر کیست مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده آلودگی بز و گوسفندان شهر تبریز و نهایتا آلودگی سگ های منطقه به انگل تنیا مولتی سپس می باشد.
کلید واژگان: سنوروس سربرالیس, گوسفند, بز -
غده فوق کلیه یکی از غدد بسیار مهم در بدن می باشد که تولیدات آن برای حیات ضروری است. از آنجائیکه بیشترین قسمتی که دچار ضایعه می شود بخش قشری این غده می باشد ، مطالعه ای بر روی ضایعات و جراحات این قسمت در بز و گوسفند صورت گرفت. در این مطالعه غدد متعلق به 500 راس گوسفند و200 راس بز به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. پس از سن وجنس حیوانات مذکور ، غدد مربوطه از لحاظ چپ و راست بودن تعیین وضعیت شد و بطور همزمان در جدول مخصوصی ثبت گردید. به منظور مطالعه هیستوپاتولوژیک ، مقاطع مورد نیاز با استفاده از شیوه های رایج پاساژ بافتی و قالب گیری و رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ائوزین تهیه گردید. ضایعات شامل : پرخونی منطقه قشری (6/2 % در گوسفند و3% بز )،خونریزی منطقه قشری (8/1 % در گوسفند و 5/1 % در بز)،همانژیوم کاورنوس (2/0 % در گوسفند)،تلانژیکتازی (6/0 % در گوسفند و 1/0 در بز )، کانونهای هماتوپوئزیس (6/4 % در گوسفند و 8% در بز )،تغییرات آماسی (2/5 %در گوسفند و 4% در بز )، تغییرات دژنراتیو و نکروتیک ، شامل دژنرسانس چربی-آمیلوئیدوز-متاپلازی غضروفی – نکروز-کیست-کلسیفیکاسیون-آتروفی و رسوب املاح (4/2% در گوسفند و 1% در بز) ،هیپرپلازی ندولر(4/8 %در گوسفند و 9% در بز) هیپرپلازی منتشر (8/2% در گوسفند و2% در بز)، هیپرپلازی لایه گلومرولوزا (4/%0 در گوسفند و5/0 % دربز) بودند. این بررسی نشان داد که جراحات قسمت قشری غده فوق کلیه قابل توجه بوده و بیشترین ضایعه مربوط به هیپرپلازی ندولار می باشد.کلید واژگان: ضایعات پاتولوژیک, غده فوق کلیه, گوسفند, بز
-
زمینه مطالعهاکثر آلودگی های ناشی از لپتوسپیرا در گوسفند و بز بدون علامت هستند اما ممکن است علائمی مانند تب، سقط جنین، مرده زایی و قطع تولید شیر را بدنبال داشته باشد. تفاوت رفتار تغذیه ای گوسفند و بز ممکن است باعث اختلاف در میزان فراوانی آلودگی به لپتوسپیرا اینتروگانس در آنها شود.هدفهدف از این مطالعه مقایسه شیوع آنتی بادی های ضد گونه لپتوسپیرا اینتروگانس در گوسفند و بز می باشد.روش کاربه منظور مقایسه میزان شیوع سرولوژیکی لپتوسپیراهای بیماریزا در گوسفند و بز، از تعداد 246 راس گوسفند و 210 راس بز از 12 گله و از 8 منطقه اهواز نمونه های خون اخذ گردید. نمونه های سرم با آزمایش آگلوتیناسیون میکروسکوپی (MAT) و با استفاده از سروتیپ های پومونا، کانیکولا، بالوم، ایکتروهموراژیه، گریپوتیفوزا، تاراسوی و آسترالیس ارزیابی شدند.نتایجشیوع سرمی آلودگی به لپتوسپیرا در گوسفند 8.53 ٪ و در بز 10.95 % بود. بالاترین فراوانی سرمی در هر دو گونه مربوط به سروتیپ پومونا به میزان 68.18 ٪ در گوسفند و 56٪ در بز و بعد از آن به ترتیپ ایکتروهموراژیه (18.8%)، کانیکولا، هارجو و گریپوتیفوزا (هر کدام 4.5%) در گوسفند و ایکتروهموراژیه (28 %) و کانیکولا (16%) در بز قرار داشتند. بررسی های آماری نشان داد که از نظر فراوانی آلودگی سرمی بین گوسفند و بز (0.428= p) و نیز بین گروه های سنی در گوسفند (0.310=p) و بز (0.363= p) اختلافی وجود ندارد. هرچند، یک گرایش به درصد آلودگی بیشتر در حیوانات بالغ (بالای سه سال سن) در مقایسه با جوان ترها مشاهده گردید. توزیع فراوانی آلودگی به لپتوسپیرا در گوسفند (0.466= p) و بز( 0.710= p) هیج اختلاف آماری در بین مناطق مختلف را نشان نمی دهد.
نتیجه گیری نهایی: از نتایج این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که اختلافی در درصد آلودگی به لپتوسپیرا اینتروگانس در بین گوسفند و بز که در یک گله و تحت شرایط مدیریتی یکسان نگه داری می شوند، وجود ندارد.کلید واژگان: بز, لپتوسپیروزیس, شیوع سرمی, گوسفندBackgroundMost leptospiral infections in sheep and goat are asymptomatic but may result in high fever, abortion, stillbirth, agalactiae. There is a different foraging behavior between sheep and goat that may cause the different prevalence of Leptospira interrogans infection in sheep and goats.ObjectivesThe purpose of the present study was to compare the prevalence of L. interrogans antibodies in sheep and goats.MethodsBlood samples were taken from 246 sheep and 210 goats in 12 herds from 8 areas of Ahvaz where the animals were kept together. Sera were initially screened at dilution of 1:100 against 8 live serovars of L. intrrogans: pomana, canicola, hardjo, ballom, ictrohaemorrhagiae, grippotyphosa, tarasovi and australis using the microscopic agglutination test (MAT).ResultsThe prevalence of leptospiral infection was 8.53% in sheep and 10.95% in goats. The highest reacting leptospira in both species was L.i. Pomona with a reactor rate of 68.18% in sheep and 56% in goats, followed in descending order by ictrohaemorrhagiae (18.8%), canicula, hardjo and grippotyphosa (each of them 4.54%), in sheep and ictrohaemorrhagiae (28%), canicula (16%) in goats. Statistical analysis showed that were no significant differences between sheep and goat (P=0.428). There were no significant differences among age groups in sheep (p=0.301) and goats (p= 0.363), but there was a tendency in adults sheep and goats (≥3years) to be more seropositive than young sheep and goats. Seroprevalence of leptospiral infection among various areas in sheep (p= 0.464) and goats (p= 0.710) was also not significantly different.ConclusionsIt is concluded that there is no difference between sheep and goats in terms of leptospiral infection when they are kept together in the same herd and husbandry condition.Keywords: goat, leptospirosis, seroprevalence, sheep -
روحانی کارگر مؤخر، استاد پژوهشی مؤسسه رازی رسول مد نی، د انشیار پژوهشی مؤسسه رازی فریبا گلچین فر، مربی پژوهشی مؤسسه رازیشبنم تاج منش، کارشناس ارشد دانشگاه آزاد واحد قمEmail: dkarfar@yahoo.com چکید هآبله گوسفند ی (SPV) و آبله بزی (GPV) و بیماری لامپی اسکینی گاو (LSD) جزء جنس کاپری پاکس از خانوده پاکس ویرید ه می باشد. آبله گوسفند و بز جزء عوامل مهم بیماری آبله در گوسفند و بز در شمال و مرکز افریقا، جنوب غربی و مرکز آسیا و شبه قاره هند بود ه و همچنین از جمله بیماری های مهم ویروسی گوسفند و بز در ایران نیز می باشد. از جمله بیماری های مهم د یگری که در بین گوسفند ان و بزان ایران در گرد ش است بیماری اکتیمای مسری می باشد که همه ساله باعث تلفات و ضایعات فراوان در مراکز پرورش گوسفند وبز می گردد. تست های سرولوژی مرسوم جهت تشخیص ویروس آبله گوسفند و بز به علت داشتن واکنش های متقاطع این ویروس ها با ویروس عامل اکتیمای واگیر از حساسیت چند انی برخورد ار نبود ه و معمولا با نتایج مثبت کاذب همراه است. جهت تعیین میزان پاد تن علیه ویروس آبله گوسفند و بز نیاز به یک تست تشخیصی حساس و ویژه، بد ون ایجاد واکنش های متقاطع با ویروس اکتیمای واگیر می باشد. جهت د ستیابی به این هدف از پروتئین 32 که یک اپی توپ پاد گنی خاص ویروس آبله گوسفند و بز می باشد و در ویروس اکتیمای واگیر (Orf) وجود ند ارد بهره گرفته شد. بد ین ترتیب که با خالص سازی این پروتئین از ویروس واکسن آبله گوسفند ی و بکارگیری آن در فاز جامد الیزا امکان د ستیابی به میزان پاد تن اختصاصی علیه این ویروس ها در سرم د امهای واکسینه و بیمار بوجود آمد.کلید واژگان: اکتیمای مسری, آبله گوسفند ی, آبله بزی, الیزا, پروتئین 32
-
خلوص ژنتیکی نژادهای گوسفند به علت تلاقی های کنترل نشده دستخوش تغییر شده است، استفاده از نشانگرهای ژنتیکی توالی یابی ژنوم میتوکندری، یکی از راه های بررسی این تغییرات است. هدف از این تحقیق بررسی میزان تنوع ناحیه HVR-I از ژنوم میتوکندری گوسفند نژاد افشاری می باشد. برای این منظور از تعداد 20 راس گوسفندان افشاری غیرخویشاوند نمونه خون جمع آوری و پس از استخراج DNA از آنها، ناحیه موردنظر توسط پرایمرهای اختصاصی با تکنیک PCR، تکثیر و قطعات موردنظر توالی یابی شدند. با تجزیه داده های حاصل، تعداد 5 هاپلوتیپ در این جمعیت شناسایی شد. مقایسه توالی HVR-I گوسفند افشاری با توالی ناحیه مشابه از ژنوم گوسفندان سایر نژاد ها، مشخص کرد این نژاد متعلق به گروه هاپلوتیپی A می باشد، همچنین مقایسه توالی مذکور گوسفند افشاری با منطقه مشابه در گروه هاپلوتیپی A از ژنوم گوسفندان سایر نژادها، نشان داد که گوسفند افشاری داری کمترین فاصله ژنتیکی با نژاد بلوچی و مغانی ایران می باشد. همچنین تجزیه و تحلیل درخت فیلوژنی رسم شده برای گروه هاپلوئیدی A نشان داد که احتمالا قوچ و میش اوریال به عنوان منشا نژاد افشاری و دو نژاد دیگر گوسفند محسوب می شود.
کلید واژگان: ناحیه HVR, I - D, Loop, گوسفند افشاری, هاپلوتایپDue to uncontrolled crosses, the genetic purity of sheep breeds has changed. Therefore, using of genetic markers of mitochondrial sequencing is one the ways to study these changes. This experiment carried out to evaluate the diversity of HVR-I region from mtDNA in Afshari sheep breed. For conducting this study, the blood samples were collected from 20 unrelated Afshari sheep breed. After DNA extraction, this region of mtDNA was amplified with specific primers using PCR, and then the desired region was sequenced. After analyzing the data, 5 genetic haplotypes were determined in the studied population. Then the HRV-I region of Afshari breed were compared with other sheep breeds and results showed that this breed belongs to haplogroup A. The phylogenetic tree showed that this breed has the lowest genetic distance from other two Iranian sheep breeds (Balochi and Moghani). It can be concluded that Ovis orial may be the origin of Afshari and other Iranian sheep breeds.
Keywords: HVR, I region, D, Loop, Afshari sheep, haplotype -
زمینه مطالعاتی: ذرات کوچک تر نانو، فعال تر از ذرات بزرگ تر هستند. اهمیت سلنیوم برای میکروارگانیسم های شکمبه به طور کامل مشخص نشده است.هدفآزمایش حاضر به منظور بررسی اثر نانوسلنیوم بر فعالیت جمعیت کامل میکروارگانیسم ها، باکتری ها و قارچ های جدا شده از مایع شکمبه گوسفند و بز انجام گرفت.روش کاردر این آزمایش، مقادیر صفر، 2/0، 4/0 و 6/0 میلی گرم در کیلوگرم نانوسلنیوم به یک جیره پایه استاندارد گوسفند و بز افزوده شد و قابلیت هضم و تخمیر جیره ها در آزمایشگاه با استفاده از مایع شکمبه گوسفند و بز اندازه گیری شد.نتایجبالاترین قابلیت هضم ماده خشک و الیاف نامحلول در شوینده خنثی (NDF) جیره آزمایشی در گوسفند و بز، مربوط به مقدار 6/0 میلی گرم نانوسلنیوم بود که بیشتر از شاهد بود (05/0>P). صرفنظر از سطح نانوسلنیوم، قابلیت هضم ماده خشک و NDF توسط میکروارگانیسم های گوسفند بیشتر از بز بود. صرف نظر از نوع دام، قابلیت هضم ماده خشک و NDF، با افزایش مقدار نانوسلنیوم، افزایش یافت (05/0P<). پتانسیل تولید گاز توسط میکروارگانیسم های گوسفند در جیره حاوی 6/0 میلی گرم نانوسلنیوم بیشترین مقدار بود و برای تمام سطوح بیشتر از بز بود (05/0>P). قابلیت هضم ماده خشک و NDF توسط باکتری های شکمبه گوسفند بیشتر از بز بود، بلعکس قابلیت هضم این مواد مغذی توسط قارچ های جدا شده از شکمبه بز بیشتر از گوسفند بود.
نتیجه گیری نهایی: بنابراین، استفاده از نانوسلنیوم باعث بهبود هضم و تخمیر مواد مغذی توسط کل میکروارگانیسم ها و باکتری های شکمبه گوسفند و بز شد.کلید واژگان: باکتری های شکمبه, قابلیت هضم, قارچ های شکمبه, نانوسلنیومIntroductionGenerally, most feeds used in livestock nutrition are deficient in some nutrients, and require nutritional supplements. Among the supplements, micro and macro minerals are particular importance. Selenium (Se) plays an important role in the reproductive function and immune system and is known as an antioxidant and catalyst for the production of thyroid hormone. It is believed that low selenium absorption in ruminants is due to the deficiency of selenium in ration and its conversion into insoluble form (Peterson and Spedding 1963; Surai 2006). Nano-particles are smaller and more active than larger particles. The importance of Selenium for rumen microorganisms are not entirely clear. The present experiment was conducted to evaluate the effect of nano-selenium on activity of whole population of microorganisms, bacteria and fungi, which isolated from the rumen liquid of sheep and goats.
Material andMethodsThe experimental sample in the present experiment was a basal diet including: 29% barley grain, 25% wheat bran, 20% wheat straw, 25% corn silage, 1% selenium-free mineral-vitamin supplement. In the present experiment 0, 0.2, 0.4 and 0.6 ppm nano-Se was added to the basal standard diet of sheep and goats, then digestibility and fermentation parameters of diets were measured by the rumen fluid of sheep and goats in vitro. The rumen fluid was taken through the stomach tube from four Najdi goat and Arabi sheep before the morning meal, mixed separately, filtered using four layers of cheesecloth, and potted in a flask content warm water. These animals were fed with a diet, approximately similar to basal ration, but without selenium, about three weeks. Gas production of the basal diet containing different levels of nano-Se was determined using the Menke and Steingass (1988) in six replications. The rumen fluid was mixed with artificial saliva (1:2 ratio, respectively) in lab, and then nano-Se levels added to it. The gas production was recorded at zero, 2, 4, 6, 8, 12, 24, 48, 72 and 96 hours after the start of incubation in water bath. The gas production data were analyzed using the exponential model and the gas production parameters were calculated (Ørskov and McDonald, 1979). Two steps digestion (Tilley and Terry 1963) method in six replications was used to measure digestibility of experimental diets. The rumen fluid and buffer was prepared as mentioned for gas production experiment. Isolation and purification of bacteria and fungi, and studying the effect of nano selenium on their digestibile activity conducted by preparing the specific medium cultures of ruminal anaerobic bacteria or fungi according to recommended method (Zhang et al., 2007; Mohammadabadi et al. 2012).Results And DiscussionThe highest digestibility of dry matter (DM) and neutral detergent fiber (NDF) of experimental diets in sheep and goats were for the level of 0.6 ppm nano-Se that was higher than control diet (PConclusionTherefore, the use of nano-Se resulted to increase digestibility and fermentation of nutrients by whole rumen microorganisms and bacteria of both species.Keywords: Digestibility, Nano selenium, Rumen bacteria, Rumen fungi -
جنس Ovis از نظر تکامل و سیستماتیک یکی از پیچیده ترین جنس های پستانداران است. فلات مرکزی ایران با دارا بودن رشته کوه های مرتفع و گسترده زیستگاه مطلوب گوسفند وحشی می باشد، بنابراین جمعیت های قابل توجهی از گونه گوسفند وحشی در این منطقه مشاهده می گردد. منطقه حفاظت شده هفتادقله در مرکز این فلات قرار دارد. این مطالعه با استفاده از ویژگی های مورفولوژی شاخ، رنگ و الگوی پوشش بدن گوسفند وحشی که توسط تصاویر ثبت شده از دوربین تله ای، لاشه شکار شده و همچنین مشاهده مستقیم گوسفند وحشی در منطقه هفتادقله انجام شد و اطلاعات بدست آمده از سرشماری این گونه در دو دره چکاب و سیبک منطقه هفتادقله با نرم افزار SPSS16 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان می دهد در منطقه هفتادقله سه زیر گونه از گوسفند وحشی وجود دارد. دو زیر گونه ارمنی (Ovis ammon gmelini) و اصفهان (Ovis orientalis isphahanica) و یک زیر گونه یا هیبرید پیشنهادی جدید بنام گوسفند وحشی اراک (Ovis orientalis arakica) در منطقه مشاهده گردید. پراکندگی گوسفند وحشی اصفهان و گوسفند وحشی ارمنی تا منطقه هفتادقله گسترش یافته است. بیشترین جمعیت گوسفند وحشی به ترتیب مربوط به زیر گونه های اصفهان، اراک و ارمنی می باشد.. مطالعه آینده باید بر روی مورفومتریک تطبیقی و بررسی ژنتیکی به منظور مشخص شدن وضعیت زیر گونه پیشنهادی جدید در منطقه هفتادقله متمرکز شودکلید واژگان: گوسفند وحشی اراک, ویژگی های مرفولوژیکی, دوربین تله ای, منطقه هفتادقلهAccording to evolutionary and systematic view, Ovis is one of the most complicated species in mammals. The Iran’s central plateau with high and widespread mountains is an ideal natural habitat for wild sheep. The Haftad Gholleh Protected Area is located in the center of this plateau. Consequently, a large population of these wild sheep species can be found in this area. The present study was carried out with respect to morphological features of wild sheep including horn, color and patterns that was obtained using camera trapping records, quarry as well as direct observation of wild sheep in Haftad Golleh area. The collected data was analyzed using SPSS16 software. The research results indicate that there are three sub-species of wild sheep in Haftad Gholleh Protected Area. Two previous described species namely Armenian (Ovis ammon gmelini) and Isfahan (Ovis orientalis isphahanica) species and one new proposed sub-species or hybrid named as Arak wild sheep (Ovis orientalis arakica). The distribution of Isfahan and Armenian species has extended to Haftad Gholleh Protected Area. The highest number of population in wild sheeps belonged to Isfahan, Arak and Armenian species, respectively. Future study should be focused on parallel morphometric and genetic survey to clarify the status of the proposed sub species in Haftad Gholleh Protected AreaKeywords: Ovis orientalis arakica, Morphological characteristics, Camera traps, Haftad Gholleh Protected Area of Arak
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 2516
- 102
-
علمی2618
- 2615
- 3
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.