-
مقایسه کارآیی تکثیر مولدین پرورشی و دریایی میگوی سفید هندی (Fenneropenaeus indicus) در استان هرمزگاندر پژوهش حاضر که در سال 1382 و در مرکز آموزش و بازسازی ذخایر آبزیان بندر کلاهی انجام گردید، کارآیی تکثیر مولدین پرورشی و دریایی میگوی سفید هندی (Fenneropenaeus indicus) از طریق اندازه گیری هم آوری کاری نسبی، درصد لقاح، درصد تخم گشایی، تعداد ناپلیوس حاصل از هر مولد، مدت زمان لازم برای طی شدن هر یک از مراحل تخم گشایی ناپلیوس، زوآ، مایسیس و پست لاروی، میزان بازماندگی در مراحل ناپلیوس، زوآ، مایسیس و پست لاروی، همچنین وزن و طول کل پست لاروها در مرحله PL12 و با استفاده از طرح آزمایشی بلوک های تصادفی در قالب فاکتوریل مورد مقایسه قرار گرفت. در این بررسی تعداد 30 میگوی مولد دریایی و 30 میگوی مولد پرورشی که در مرحله 2 رسیدگی جنسی قرار داشتند، در سه تکرار منظور شدند (هر تکرار شامل 10 میگوی مولد دریایی و 10 میگوی مولد پرورشی) و القای رسیدگی جنسی در آنها از طریق قطع پایه چشمی انجام گردید. پس از یک هفته، 3 مولد دریایی و 3 مولد پرورشی که در مرحله 4 رسیدگی جنسی قرار داشتند از هر تکرار انتخاب و به اطاق تخمریزی و مخازن تخمریزی منتقل شدند. زاده های حاصل از هر مولد تا مرحله PL12 بصورت جداگانه نگهداری شده و پارامترهای فوق الذکر به تفکیک در مورد هر مولد اندازه گیری گردید. آزمون میانگین دانکن نشان داد که مولدین دریایی از نظر تولید ناپلیوس و وزن پست لاروهای تولید شده، برتری داشتند (P< 0. 05). مولدین پرورشی نیز از نظر میزان هم آوری کاری نسبی و سرعت رشد در مراحل مایسیس و پست لاروی، نسبت به مولدین دریایی ارجح بودند (P< 0. 05). در این بررسی مولدین دریایی احتمالا بدلیل وزن بیشتری که نسبت به مولدین پرورشی داشتند، در بعضی پارامترهای کمی بهتر از مولدین پرورشی ارزیابی شدند، اما از نظر پارامترهای کیفی، تفاوت قابل ملاحظه ای بین این دو گروه ملاحظه نگردید.کلید واژگان: میگوی سفید هندی, Fenneropenaeus indicus, مولدین دریایی, مولدین پرورشیThe propagation of marine and cultured broodstocks of Fenneropenaeus indicus were compared in 2003 in the center for training and stock enhancement in Kolahi port south of Iran. We used a factorial design to assess relative fecundity, percent of fertilization and hatching, number of nauplii, time of hatch, growth and survival rate in zoae, mysis, and PL. We also measured total weight and length of PL12. In this investigation 30 marine and 30 cultured broodstocks in their second stage of maturation were used in three replications, each including 10 marine and 10 cultured broodstocks. Induction of maturation was performed by ablation of eye stalk. After one week, 3 marine and 3 cultured broodstocks which were in their fourth stage of maturation were selected from each replication and were transferred to the spawning tanks. The offspring of each broodstock was reared separately till PL12 and the mentioned parameters were measured for each broodstock. Dunkan's mean test showed that the marine broodstocks produced napplii more than the cultured broodstocks and the weight of the post, larvae produced. By marine broodstocks was more than that of the cultured broodstocks (P<0.05). However, cultured broodstocks had higher relative fecundity and growth rate in mysis and PL than marine broodstocks (P<0.05). The marine broodstocks were better than cultured broodstocks for some of the quantitative parameters, but there was no significant difference between the stocks in terms of the qualitative parameters.Keywords: FENNEROPENAEUS INDICUS, MARINE BROODSTOCKS, CULTURED BROODSTOCKS, Propagation
-
هر ساله تعدادی بچه ماهی کپور معمولی،Cyprinus carpio به منظور بازسازی ذخایر دریای خزر به رودخانه های شمال ایران رهاسازی می شود. انجام هورمون تراپی برای تکثیر مصنوعی این ماهی امری اجتناب ناپذیر است و با وجود تفاوت های موجود بین کپور معمولی وحشی و پرورشی، از دستورالعمل یکسان برای القای رسیدگی جنسی آن ها در مرکز شهید رجایی ساری استفاده می شود. بنابراین در این تحقیق به منظور مقایسه بازده هورمونتراپی در کپورماهیان وحشی و پرورشی، تعداد 12 قطعه مولد ماده صید شده از دریای خزر و 15 قطعه مولد ماده پرورشی، هر یک در 3 تیمار آزمایشی بر اساس روش کاربردی مرکز شهید رجایی ساری به شرح زیر مورد تزریق قرار گرفتند. تزریق دو مرحله ای عصاره هیپوفیز کپور معمولی به میزان 4/5 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن (شاهد)، و تزریق یک و دو مرحله ای sGnRH + دامپریدون(اواپریم) به میزان 0/4 میلی لیتر به ازای هر کیلو گرم وزن به عنوان تیمارهای دوم و سوم آزمایش. تمام 27 مولد ماده وحشی و پرورشی به هورمون تراپی پاسخ دادند. وزن تخمک استحصالی و هم آوری کاری در مولدین پرورشی و تعداد تخمک در گرم و هم آوری نسبی در مولدین وحشی به طور معنی داری بیشتر بود (0/05>p). درصدهای لقاح، چشم زدگی و تفریخ در تیمارهای اواپریم هم در مولدین پرورشی (12/1±20/93، 46/0±36/94، 93/1±87/91) و هم در مولدین وحشی (1/42±95/51، 0/01±94/90، 0/15±92/43) به طور معنی داری بیشتر از تیمار هیپوفیز بود (0/05>p). همبستگی مثبت بین وزن مولدین، وزن تخمک استحصالی و هم آوری کاری با یکدیگر در هر دو گروه مولدین مشاهده شد. اگر چه هر سه پارامتر عنوان شده با تعداد تخمک در گرم و وزن مولدین و وزن تخمک استحصالی با هم آوری نسبی در هر دو گروه مولدین همبستگی منفی داشتند. همچنین درصدهای لقاح، چشم زدگی و تفریخ همبستگی مثبت بسیار معنی داری را با یکدیگر نشان دادند (0/01>p). در بررسی روابط بین متغیرها توسط رگرسیون گام به گام ارتباط معنی داری بین درصد های لقاح، چشم زدگی و تفریخ با وزن مولد و وزن تخمک استحصالی مشاهده نشد، اما در هر دو گروه از مولدین کیفیت تخمک ها دارای رابطه مثبت و معنی دار به ویژه با تزریق یک مرحله ای اواپریم در مقایسه با غده هیپوفیز بودند. بنابراین تزریق یک مرحله ای اواپریم برای هر دو کپور معمولی پرورشی و وحشی مناسب تر است. اگرچه در مولدین وحشی به دلیل وزن کمتر آنها، وزن تخمک استحصالی و هم آوری کاری کمتر از مولدین پرورشی بود اما درصد تفریخ در مولدین وحشی با ضریب 18/2 بیشتر از مولدین پرورشی بود.
کلید واژگان: کپور معمولی وحشی, غده هیپوفیز, هورمون تراپی, اواپریمEvery year, common carp, Cyprinus carpio, fingerlings are released into the northern rivers of Iran to for restocking the Caspian Sea reserves. For artificial reproduction of this fish, hormone injection is inevitable and despite the differences between wild and farmed common carp, the same method is used to induce their sexual maturation in Shahid Rajaei Center in Sari. Therefore, to compare the efficiency of hormone injection in wild and farmed carp, 12 female broodstocks which caught from the Caspian Sea, and 15 farmed broodstocks were injected based on the applied methods of Shahid Rajaei Center in Sari, each in 3 treatments as follows: Two-stage injection of common carp pituitary gland extract at the rate of 4.5 mg per kg of body weight (control), and one- and two-stage injections of sGnRH + domperidone (ovaprim) at a rate of 0.4 ml per kg of weight as the second and third experimental treatments. All 27 wild and farmed female broodstocks responded to hormone injection. The extracted egg weight and working fecundity were significantly higher in farmed broodstocks and the number of eggs per gram and relative fecundity were significantly higher in wild broodstocks (p < /em><0.05). Fertilization, eyeing, and hatching percentages were significantly higher in ovaprim treatments than the pituitary treatment in both farmed (93.20±1.12, 94.36±0.46, 91.87±1.93) and wild (95.51±1.42, 94.90± 0.01, 92.43±0.15) broodstocks (p < /em><0.05). A positive correlation was observed between broodstocks weight, extracted egg weight, and working fecundity with each other in both broodstock groups. However, all three parameters were negatively correlated with the number of eggs per gram and the weight of the broodstocks and the weight of the extracted egg were negatively correlated with the relative fecundity. Also, the percentages of fertilization, eyeing, and hatching rates showed a highly significant positive correlation with each other (p < /em><0.01). In the study of relationships between variables by stepwise regression, no significant relationship was observed between the fertilization, eyeing, and hatching percentages with the weight of broodstocks and the weight of the extracted egg, but in both groups of broodstocks, the quality of eggs had a positive and significant relationship especially with the single-stage injection of ovaprim compared to the pituitary gland. Therefore, the single-stage injection of ovaprim is more suitable for both farmed and wild common carp. Although extracted egg weight and working fecundity were lower in wild than farmed broodstocks due to lower weight of them, hatching percentage in wild broodstocks was higher than farmed broodstocks with a coefficient of 2.18.
Keywords: Wild common carp, Pituitary Gland, Hormone injection, Ovaprim -
این مطالعه جهت تعیین نرماتیوهای تکثیر مصنوعی روی 27 عدد مولد ماده و 13 عدد مولد نر ماهی چالباش (Acipenser gueldenstaedti) در کارگاه شهید مرجانی گرگان واقع در جنوب شرقی دریای خزر در اواخر فصل زمستان صورت پذیرفت. مولدین مورد نیاز از دریا و از صیدگاه های ترکمن و میانقلعه تهیه شدند. پس از نگهداری در استخرهای کورینسکی، 12 عدد مولد ماده از جریان تکثیر مصنوعی حذف و سایر مولدین ماده با 60 تا 75 میلی گرم و 13 عدد مولد نر با 40 تا 55 میلی گرم عصاره هیپوفیز مورد تزریق قرار گرفته و پس از طی زمان رسیدگی، 10 مولد ماده و 5 مولد نر به تزریق هورمونی جواب مثبت دادند. فاکتورهای مدت زمان رسیدگی، تعداد در گرم تخمک، قطر، وزن و جرم حجمی تخمک، میزان فعالیت اسپرماتوزوئید و غلظت اسپرم، مدت زمان رسیدن به تقسیمات 4 و 16 تایی و درصد لقاح در هر مرحله، مدت زمان انکوباسیون، درصد تلفات در مرحله انکوباسیون، تعداد لارو حاصله از هر مولد، تعداد لارو در گرم و وزن متوسط لارو و فاکتورهای مورفومتریک و سن جهت هر مولد تعیین گردیدند. در نهایت از این تعداد مولد، 617054 عدد لارو به حوضچه های پرورش نوزاد تحویل داده شد.کلید واژگان: ماهی چالباش, Acipenser gueldenstaedti, نرماتیوهای تکثیر مصنوعی, دریای خزر, ایرانThis study was carried out to determine artificial breeding normatives of Russian Sturgeon (Acipenser gueldenstaedti). In this research, which was conducted in Shahid Marjani Breeding Center in late winter, 27 female and 13 male broodstocks were used. All broodstocks were provided from Turkeman and Mianghaleh fishing ground in the Caspian Sea. After maintaining them at Kurinski ponds and determination of germinal vesicle in the oocytes, 15 female and 13 male broodstocks were injected by 60-75 and 40-55 mg of pituitary hormone, respectively. After maturity duration, 10 female and 5 male broodstocks showed response to the hormone injection. Some parameters such as maturity duration, number of oocytes per gram, oocyte diameter, weight and bodymass of oocyte, motility and density of spermatozoid, duration of reaching to 4 and 16 divisions, incubation duration, fertilization percentage in each stage, mortality rate during incubation, number of larvae resulted from each broodstock, number of larvae per gram, weight of each larvae as well as some morphometric parameteres and age for each broodstock were determined.Keywords: ACIPENSER GUELDENSTAEDTI, ARTIFICIAL BREEDING, NORMATIVES, Caspian Sea, Iran
-
در پژوهش حاضر اثر تغذیه با منابع مختلف مکمل روی بر شاخص های تولیدمثلی ماهی قزل آلای رنگین کمان بررسی شد. تیمارهای غذایی طی 16 هفته پژوهش شامل (1) مولدین نر تغذیه شده با جیره حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم مکمل روی معدنی، (2) مولدین نر تغذیه شده با جیره حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم نانوذره روی، (3) مولدین نر تغذیه شده با جیره حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم روی آلی و (4) مولدین تغذیه شده با غذای فاقد مکمل روی (شاهد) بود. عملیات تکثیر برای گروه های مختلف با استفاده از تخمک های چهار مولد ماده انجام شد. بیشترین درصد لقاح، چشم زدگی و تخم گشایی تخم مربوط به مولدین نر تغذیه شده با مکمل حاوی 40 میلی گرم در کیلوگرم روی معدنی بود. غلظت، حجم، زمان تحرک و درصد اسپرماتوکریت اسپرم ها در کلیه تیمارهایی که با مکمل حاوی روی تغذیه شده بودند بیشتر از تیمار شاهد بود. بازماندگی نتاج تا وزن یک گرم در تیمار تغذیه شده با مکمل روی معدنی به طور معنی داری بیشتر از سایر گروه ها بود (05/0>P). نتایج این پژوهش نشان داد که مکمل های معدنی روی می توانند نقش مهمی را در بهبود عملکرد تولیدمثل در مولدین نر قزل آلای رنگین کمان ایفا کنند.
کلید واژگان: قزل آلای رنگین کمان, روی, تولیدمثل, مکمل, بازماندگیIn this study, the effect of feeding with different sources of zinc supplements on reproductive indices of male rainbow trout was investigated. Feeding treatments for 16 weeks of research period included: (1) male broodstock fed with diet containing 40mg/kg of inorganic zinc, (2) male broodstock fed with diet containing 40mg/kg of zinc nanoparticles, (3) male broodstock fed with diet containing 40mg/kg of organic zinc and (4) male broodstock fed with zinc-free diet (control). Breeding and fertilization were performed for different treatments using the control of female oocytes. The highest percentage of fertilization eyed eggs and hatched eggs were observed in rainbow trout broodstock fed with diet containing 40mg/kg of inorganic zinc. Sperm concentration, volume, and motility duration, as well as hematocrit percentage, were higher in all treatments supplemented with zinc compared to control. Offspring survival up to 1g of weight was significantly higher in fish fed with diet containing inorganic zinc than other treatments (P<0.05). The results of this study showed that zinc supplements would play an important role in improving the capability and functional performance of male rainbow trout.
Keywords: Rainbow trout, Zinc, Reproduction, Supplement, Survival -
در این مطالعه که در کارگاه تکثیر میگوی شیل گستر واقع در بندر کوهستک در فروردین ماه 94 انجام گرفت، مولدین میگوی سفید غربی (Litopenaeus vannamei) وسط بیومس آرتمیای غنی شده با تیمارهای تغذیه ای تهیه شده جهت بررسی نقش اسیدهای چرب ضروری در کارایی تولید مثلی این گونه بعنوان جیره رسیدگی جنسی به مدت 45 روز تغذیه شدند. شش تیمار تغذیه ای شامل گروه تغذیه شده با ملالیس و اسکویید (گروه NA)، گروه تغذیه شده با آرتمیای غنی نشده (گروه NE)، گروه تغذیه شده توسط بیومس آرتمیای غنی شده با جیره حاوی بالاترین میزان PUFA (گروه P)، گروه تغذیه شده توسط بیومس آرتمیای غنی شده با جیره حاوی بالاترین میزان MUFA (گروه M)، گروه تغذیه شده توسط بیومس آرتمیای غنی شده با جیره حاوی دو سطح HUFA (گروه های H1 و H2) مورد استفاده قرار گرفتند. تفاوت معنی داری در افزایش وزن و ضریب رشد ویژه بین گروه P و گروه های دیگر در روز 45 مشاهده گردید (05/0P<). هماوری مطلق و نسبی مولدینی که از بیومس آرتمیای غنی شده با گروه های H1 و H2 تغذیه شده بودند در مقایسه با تیمار NA بطور معنی داری افزایش یافت (05/0P<). تغییرات معنی دار بین تیمار H2 و تیمارهای دیگر در شاخص گنادی مولدین طی رسیدگی جنسی تخمدان قابل مشاهده است اما تغییرات معنی داری در شاخص هپاتوپانکراس بین تیمارهای مختلف مشاهده نگردید. با توجه به نتایج بدست آمده بیومس آرتمیای غنی شده با روغن های حاوی نسبت های بالایی از PUFA می تواند موجب بهبود رشد و HUFA می تواند موجب بهبود در کارایی تولید مثلی در مولدین میگوی سفید غربی گردد.
کلید واژگان: بیومس آرتمیا, میگوی سفید غربی, HUFA, MUFA, PUFADuring this study, frozen, lipid-enriched adult Artemia were fed to Litopenaeus vannamei broodstock to investigate the suitability of Artemia as maturation diet for the species and elucidate the role of essential fatty acids in the reproductive performance of the shrimp. Four lipid enrichment levels: PUFA (P group), MUFA (M group), HUFA (H1 and H2 groups), un-enriched (NE group), No-Artemia fed (NA group), were fed to L. vannamei over 45 days. Significant differences in weight gain and specific growth rate were observed. Greatest mean SGR was recorded for shrimp of diet P-group as well as greatest mean final weight on day 45, while the lowest mean SGR was found for shrimp fed Diet NA. The fecundity of the broodstock shrimp fed diets either H1, H2 increased compared with diet NA (P<0.05). Changes in gonado-somatic index (GSI) of broodstock during ovarian maturation was very pronounced, but hepato-somatic index (HSI) changes was no significant differences between the broodstock groups (P>0.05). According to the results, Artemia biomass enriched with oils containing high levels of PUFA can improve growth and HUFA can improve in reproductive efficiency in white shrimp broodstock.
Keywords: White Shrimp, Artemia Biomass, HUFA, MUFA, PUFA -
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شاخص های ریختی و تولیدمثلی جمعیت های مهاجر ماهی سفید فرم بهاره و پاییزه به تالاب انزلی انجام شد. بدین منظور، 120 ماهی سفید مهاجر بهاره و پاییزه از یک ایستگاه منتهی به تالاب انزلی صید شدند. نتایج به دست آمده از مقایسه صفات ریختی نشان داد این ویژگی ها در مولدین پاییزه به طور معنی داری بالاتر از مولدین بهاره بود. بر اساس نتایج تحلیل مولفه های اصلی، صفات طول کل، طول چنگالی، طول استاندارد و وزن بدن، در مجموع 33/73 درصد از تنوع صفات ریختی بین جمعیت های بهاره و پاییزه را بیان می کردند. مقایسه صفات تولیدمثلی بین دو فرم ماهی سفید مهاجر بهاره و پاییزه اختلاف معنی داری را در هم آوری مطلق بین جمعیت های بهاره و پاییزه نشان نداد (05/0<P). میانگین هم آوری نسبی، تعداد تخمک و حجم اسپرم مولدین فرم بهاره به طور معنی داری بالاتر از فرم پاییزه بود (05/0>P). درصد لقاح پس از 24 و 48 ساعت در فرم پاییزه به طور معنی داری بالاتر از فرم بهاره بود (05/0>P). بنابراین، مولدین فرم پاییزه از لحاظ خصوصیات ریختی و درصد لقاح و مولدین فرم بهاره از لحاظ هم آوری نسبی، تعداد تخمک و حجم اسپرم، بالاتر بودند.
کلید واژگان: ماهی سفید, شاخص های ریختی, شاخص های تولیدمثلی, تالاب انزلیThe present study was conducted with the aim of comparing the morphological and reproductive indices of spring and autumn migratory Mahi sefid populations to Anzali lagoon. Therefore, 120 spring and autumn migratory Mahi sefid were caught at a station leading to Anzali lagoon. The results of the comparison of morphological characteristics showed that these characteristics were significantly higher in autumn broodstocks than spring broodstocks. Based on the analyzing into main factors, total length, fork length, standard length and body weight traits expressed 73.33% of the diversity of morphological characteristics between spring and autumn populations. Comparison of reproductive characteristics did not show any significant difference in absolute fecundity between spring and autumn populations (P>0.05). The average relative fecundity, number of eggs and sperm volume of the spring broodstocks were significantly higher than the autumn breed (P<0.05). The fertilization percentage after 24 and 48 hours in the autumn form were significantly higher than the spring form (P<0.05). Therefore, the broodstocks of the autumn form were higher in morphological characteristics and fertilization percentage, and the broodstocks of the spring form were higher in relative fecundity, number of eggs and sperm volume.
Keywords: Mahi sefid, Morphological indices, Reproductive indices, Anzali Lagoon -
در این تحقیق اثرات هورمون LHRHa، ترکیبی از هیپوفیز کپور ماهیان و تاسماهیان (CCPH)
هورمون تیروکسین در حالت تلفیق با هیپوفیز تاسماهیان نسبت به روش های مرسوم در مراکز تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری جهت القاء رسیدگی جنسی مورد مقایسه قرار گرفته اند. آزمایشات با مقادیر مختلفی از هورمونها و در تکرارهای متفاوت برای دستیابی به بهترین نوع هورمون و میزان مؤثر آن صورت گرفته است. تعداد مولدین ماهی ازون برون مورد بررسی شامل 58 عدد مولد ماده و 22 عدد مولد نر بوده است. نتایج حاصل از مقایسه مولدین تزریق شده در 4 تیمار مختلف نشان دادند که مولدین تزریق شده با هورمون LHRHa از نظر درصد جوابدهی، درصد لقاح و درصد تخمه گشایی نسبت به مولدین تیمارهای دیگر دارای تفاوت معنی داری بوده و کمترین میزان این هورمون که باعث رسیدگی و جوابدهی مولدین شده میزان g/fish m 250 در یک نوبت تزریق می باشد. در تزریق دو مرحله ای آن به میزان g/fish m 375-350 بیشترین جوابدهی حاصل گردیده است. در مورد مولدین نر، اسپرم دریافتی در اثر تزریق این هورمون از نظر حجم و کیفیت بسیار عالی بوده و میزان مؤثر آن g/fish m 250-200 بدست آمده است. همچنین میزان مؤثر عصاره هیپوفیز کپور ماهیان در حالت تلفیق با عصاره هیپوفیز تاسماهیان برای مولدین ماده mgSPE/Kg/BW5/2mgCCP/Kg/BW 7 و برای مولدین نر mgSPE/Kg/BW5/1mgCCP/Kg/BW 7 بوده است. مولدینی که با هورمون تیروکسین در مرحله اول و پس از آن با عصاره هیپوفیز تاسماهیان تزریق شدند، به دلیل اینکه هورمون تزریقی از نوع خوراکی بود، هیچ کدام از مولدین تزریقی به مرحله رسیدگی نرسیدند و بنابر این نتایج بدست آمده در تیمار مطلوب نبوده است.کلید واژگان: ازون برون Acipenser stellatus stellatus, هورمون, تکثیر مصنوعیIn this study the effects of LHRHa, a mixture or common carp and sturgeon pituitary (CCP +SPE), Thyroxin hormone (T3) with commonly method used in hatcheries were compared. The experiments were conducted using different doses of hormones with several replicates in order 10 determine the most effective dose. Total number of broodstocks were females and 22 males. Prior to injecting the fishes, the Germinal Vesicle (GV) situation of all broodstocks were determined. The results showed that bloodstocks has been injected with LHRHa were very satisfactory and the percentage of response, fertilization and hatching of them had significantly different. The least effective dose of LHRHa that induced maturation was single injection and 350-375µg/fish for double injection. Thus it was determined that under the experimental condition, 20. 0 to 31. 2 µg/Kg of body weight of broodstock was the most effective dose. In the case of male broodstocks LHRHa was the most effective hormone and the sperms collected from these broodstocks were better in quality and quantity.
The most effective dose of this hormone for males was determined to be 200 µg/fish or 27. 7 to 31. 2 µg/kg of body weight. The best dose of mixture of CCP + SPE which all broodstocks responded was7. 0mg/kgBW
+2. 5mg/kgBW for females and 7. 0mg/kgBW+ 1. 5mg/kgBW for males. In the case of broodstocks that were first injected thyroxin and latter injected SPE it must be stated that since the thyroxin used was edible grade none of the broodstocks attained maturity. Therefore the results obtained in this treatment were not satisfactory.Keywords: A. stellatus stellatus, LHRHa, C. CP, T3 -
یکی از مسائل مهم در بازسازی ذخایر ماهیان خاویاری، دسترسی به مولدین با کیفیت مطلوب می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه پارامترهای زیستی و شاخص های تولید مثلی 397 مولد تاسماهی ایرانی صید شده از رودخانه سفیدرود و دریا (صید پره و دام گوشگیر) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد حداقل وزن ماهیان (1/5±5/26 کیلوگرم) مربوط به مولدین صید شده از تور پره بوده و بیشترین وزن مولدین (0/4±0/30 کیلوگرم) مربوط به رودخانه می باشد بطوریکه اختلاف معنی داری بین این دو گروه مشاهده شد (P<0.05) اما از لحاظ کل تخم استحصال شده، اختلاف معنی داری بین گروه های مختلف وجود نداشت (P>0.05). حداکثر شاخص قطبیت هسته تخمک (PI=Polarization Index) در زمان صید (6/2±6/10) در مولد صید شده از صیدگاه و حداقل آن (6/1±4/7) در مولدین رودخانه مشاهده گردید، که اختلاف بین آنها معنی دار بود (P<0.05). حداکثر میزان درصد لقاح نیز (8/6±4/86) در مولدین رودخانه ای بوده و حداقل آن (6/10±3/77) در مولدین صید شده از صیدگاه مشاهده شد که این اختلاف از لحاظ آماری معنیدار بود (P<0.05). با توجه به برتری شاخص های تولید مثلی مولدین صید شده از رودخانه، این تحقیق پیشنهاد می نماید توجه ویژهای برای فراهم آوردن شرایط لازم برای مهاجرت مولدین به رودخانه فراهم گردد تا علاوه بر احیای مناطق تخمریزی طبیعی، به افزایش راندمان و عملکرد تولید مثلی مولدین انتقالی به کارگاه های تکثیر مصنوعی در ارتباط با درصد لقاح و بازماندگی بالاتر تخم و لاروهای حاصله منجر گردد.
کلید واژگان: دریای خزر, رودخانه, صید پره و گوشگیر, شاخص قطبیت هسته, درصد لقاح, تولید مثل, تاسماهی ایرانیAvailability of brood fish with high quality is one of the main aspects in sturgeon rehabilitation programs. The present study was conducted to compare different biological parameters and reproduction indices in 397 of Persian sturgeon broodstocks caught in the Sefidroud River and the Caspian Sea using beach seine and gillnets. A total of 74 Persian sturgeon broodstocks were caught in the Sefidroud River, and in the sea 199 spawners were collected using beach seine and 124 collected using gillnets. Results obtained showed that the minimum mean weight (26.5 ± 5.1 kg) recorded belonged to fish caught in beach seine whereas maximum mean weight (30.0 ± 4.0 kg) recorded belonged to fish caught in the river which were significantly different (P<0.05). No significant differences were detected in the weight of gonad from different groups of broodstocks (P>0.05). The highest polarization index (PI) (10.6 ± 2.6) in broodstocks belonged to the groups caught in beach seine and minimum PI values (6.6 ± 0.9) were observed in broodstocks caught in the river (P<0.05). Highest fertilization rate (92.2 ± 3.3 %) belonged to broodstocks caught in the river which was significantly higher than broodstocks collected from the sea (75.1 ± 4.8 %) (P<0.05). It is evident from the results obtained that higher values for reproduction indices were recorded in broodstocks caught in the river. Therefore, it is suggested that in order to improve artificial breeding programs in hatcheries and also to increase fertilization rate and survival rates of eggs and larvae, more attempts should be made to facilitate the migration of these spawners into the Sefidroud.Keywords: Caspian Sea, Sefidroud river, Beach seine, gillnet, Polarization index, Fertilization rate, Reproduction, Persian sturgeon -
میگوی وانامی Penaeus vanamei از مهم ترین گونه های خانواده پنائیده در خلیج فارس است، لذا این پژوهش جهت شناسایی وضعیت ژنتیکی مولدین پرورشی این گونه با استفاده از توالی یابی ژن سیتوکروم اکسیداز I (COI) انجام گردید. نمونه برداری از یک هچری در استان بوشهر (منطقه دلوار) و دو هچری در استان هرمزگان (مناطق کلاهی و تیاب) انجام شد. در بررسی روابط فایلوژنی، جمعا 7 هاپلوتایپ شناسایی گردید و تمام نمونه های گونه وانامی از سه ایستگاه مورد مطالعه، در یک کلاید اصلی با دو کلاستر مشاهده شدند و میزان هموزایگوسیتی نمونه های هچری بوشهر و دو هچری هرمزگان در بالاترین حد خود قرار داشت. از سوی دیگر سه هاپلوتایپ BU. A3، A4، A6 مختص منطقه بوشهر، خود را از سایر هاپلوتایپهای مناطق بوشهر و هرمزگان جدا کردند که می توان نتیجه گرفت میزان هتروزایگوسیتی در مولدین منطقه بوشهر بسیار بالاتر از هرمزگان می باشد. وضعیت هاپلوتایپی ژن COI نشان دهنده میزان بالای هموزایگوسیتی بین مولدین وارداتی دو جمعیت مورد مطالعه در هرمزگان است که می تواند افزایش میزان همخونی بین مولدین و در نتیجه کاهش رشد و بازماندگی پست لاروها را در آینده نزدیک به دنبال داشته باشد.
کلید واژگان: خلیج فارس, سیتوکروم اکسیداز I, میگوی سفید غربی, Penaeus vanameiPenaeus vanamei is one of the most important penaeide shrimp species in Persian Gulf. This research was carried out to determine the genetic status of broodstocks of this species by sequencing the cytochrome oxidase I gene (COI). Sampling was performed from two hatcheries in hormozgan province (Kolahi and Tiab) and a hatchery in Bushehr province (Delvar). Seven haplotypes were identified from 502 aligned sequences. Phylogeny study showed that all specimens from the three studied hatcheries were in a main clade with two clusters showing highly Homosigisity of Bushehr and Hormozgan hatcheries. On the other hand, three haplotypes BU. A3, A4, A6 derived from Bushehr area were distinguished from the other haplotypes of Bushehr and Hormozgan regions, showing that the heterozygosity rate in the broodstocks of Bushehr area is much higher than Hormozgan area. The haplotypic status of the COI gene indicates high homozygosity levels among imported broodstocks in hormozgan that can lead to increase in the amount of blood coefficient between broodstocks and decrease in growth and survival rate among postlarves in near future.
Keywords: Penaeus vanamei, West White shrimp, Cytochrom Oxidase I, Persian Gulf -
تاثیر شدت نور در چهار سطح (صفر، 100، 2000 و 5000 لوکس) روی برخی از شاخصه های تولیدمثلی (تولید اولاد، درصد ماده های حامل کیسه تخم و میزان سیست زایی) مولدین آرتمیای ارومیه (Artemia urmiana) با پرورش 30 عدد نر و ماده در ظروف 3 لیتری در هفته های متوالی تازمان مرگ کلیه ماده ها بررسی شد. نتایج نشان از اختلافات معنی دار در میانگین تولید هفتگی اولاد در بین تیمارها در کلیه هفته ها داشت. مولدین شدت 5000 لوکس از هفته اول تا پنجم روند افزایشی و از هفته ششم تا دهم روند کاهشی در میانگین تولید هفتگی اولاد داشتند. وضعیت نسبتا مشابهی نیز در شدت 2000 لوکس دیده شد، ولی شدت های نوری صفر و 100 لوکس نوسانات عمدتا کاهشی در روند تولید از هفته اول تا ششم و هفتم داشتند. بیشترین درصد ماده های حامل کیسه تخم اغلب در هفته های ابتدایی و میانی پرورش دیده شده که نشان از حداکثر تولید گروهی در هفته های میانی تولیدمثل (تا هفته پنجم) در کلیه تیمارهاداشت. افزایش واضحی در میزان سیست زایی در مولدین شدت های 100 لوکس و تاریکی در مقایسه با 2000 و 5000 لوکس در اکثر هفته ها دیده شد. درصد بازماندگی مولدین در انتهای هفته پنجم به ترتیب از تیمارهای با شدت نور بالا به پایین حدودا 95، 86، 23 و 30 درصد بود. نظر به افزایش میزان تولید اولاد و بازماندگی بیشتر مولدین، افزایش ماده های حامل کیسه تخم (تا هفته پنجم)، شدت نور 5000 لوکس به عنوان بهترین سطح آنهم در طول پنج هفته ابتدایی از پرورش مولدین آرتمیای ارومیه در شرایط هچری پیشنهاد می شود.کلید واژگان: شدت نور, Artemia urmiana, میزان تولید اولاد, سیست زایی, غذای زندهThe effect of four light intensities (0, 100, 2000 and 5000 lux) on some reproductive charachteristicsof Artemiaurmianabroodstocks was investigated. 30 male and female individuals were reared in 3 liter containers until the death of all females over the consecutive weeks. Results showed significant differences in terms of average weekly offspring productions among the treatments. The broodstocks cultured in 5000 lux had an increasing trend in offspring production from the first to the fifth week, but a decreasing trend from the sixth to the tenth week. A relatively similar situation was observed in the 2000 lux treatment. The broodstocks cultured in 0 and 100 lux intensities had reduction fluctuations in offspring production from the first to the sixth and seventh weeks, respectively. The highest percentages of egg-sac females were observed in the early and mid-raising weeks, showing the maximum in the mid-week (until the fifth week) in all treatments. In most weeks, a considerable increase was detected in the encysted embryos production in the broodstocks reared in 0 and 100 lux intensities as compared with 2000 and 5000 lux intensities. The survival percentage of broodstocks at the end of the fifth week was 95, 86, 23 and 30 % (in order from high to low levels of light intensities).Considering the increased production of offspring and higher survival rate in the broodstocks as well as the increase in egg-sacsfemales (during the first five weeks), it is recommended that the light intensity of 5000 lux is useful for the mass culture of A. urmianain hatchery reared broodstock.Keywords: Light intensity, Artemia urmiana, Offspring production rate, Cyst production, Live food
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 222
- 3
-
علمی225
-
معتبرحذف فیلتر
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.