به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۲۹۰۴ عنوان مطلب
|
  • احمد چهرقانی*

    در این مقاله، به منظور بررسی اثرات اقتصادی اصلاح نرخ مالیات بر در آمد اشخاص حقوقی (شرکت ها) در اقتصاد ایران، از الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) استفاده شده است. داده ها از جدیدترین ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) ایران، تهیه شده توسط مرکز پژوهش های مجلس، گرفته و داده ها در قالب مدل تحقیق و با استفاده از نرم افزار GAMS تجزیه و تحلیل شده است. تحلیل سیاست در قالب سه سناریو: کاهش 10 درصد، 15 درصد و 20 درصد در نرخ مالیات بر در آمد اشخاص حقوقی انجام شده و نتایج حاصل نشان داد که اصلاح نرخ مالیات بر در آمد اشخاص حقوقی موجب افزایش سرمایه گذاری، افزایش اشتغال، افزایش تولید ناخالص داخلی، کاهش درآمد دولت، کاهش تورم و افزایش مخارج مصرفی خانوارها گردید.  بر اساس نتایج حاصل از تحقیق، مبنی بر بیشتر بودن اثرات مثبت اجرای سیاست از اثرات منفی آن، پیشنهاد می شود دولت نرخ مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی را تا 15 درصد کاهش دهد.

    کلید واژگان: مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی, ماتریس حسابداری اجتماعی(SAM), الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE), مدل لافگرن, سیاست مالیاتی
    Ahmad Chehreghani*

    This paper has been written in order to investigate the economic effects of corporate income tax rate adjustment in Iran’s economy. For this purpose, the Computable General Equilibrium model (CGE) has been used. The data has been taken from the latest Iranian Social Accounting Matrix (SAM), prepared by the Parliament Research Center and has been analyzed using GAMS software. The policy analysis has been done in the form of three scenarios: a 10%, 15% and 20% reduction in the corporate income tax rate. The results showed that the reform of the corporate income tax rate led to an increase in investment, employment, GDP and household consumption expenditures, as well as a reduction in government revenue and inflation. According to the findings of the paper, which show the positive effects of policy implementation outweigh its negative effects, it is suggested that the government reduce the corporate income tax rate by 15%.

    Keywords: Corporate Income Tax, Social Accounting Matrix (SAM), Computable General Equilibrium (CGE), Lofgren Model, Tax Rate
  • پرویز سعیدی، عبدالحکیم کلامی
    در این تحقیق تلاش گردید که تاثیر تغییر قانون مالیات بردرآمد شرکتها بر روی میزان مالیات بر درآمدو سودخالص و سودانباشته و میزان سرمایه گذاری شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران آزمون گردد. بدین منظور، در ابتدا تغییرات میزان مالیات بردرآمدو سودخالص و سودانباشته و سرمایه گذاری شرکتهای تولیدی درسالهای قبل و بعد از تغییر قانون مالیاتهای مستقیم با یکدیگر مقایسه و موردآزمون قرارگرفت. بر این اساس، جهت آزمون فرضیات از آزمون t-test، آنالیز واریانس و رگرسیون چند متغیره1 (چندگانه) استفاده گردید.یافته های بدست آمده بیانگر تغییر محسوس در میزان مالیات بردرآمد و سرمایه گذاری شرکتهای تولیدی در سالهای بعداز تغییر قانون مالیاتهای مستقیم نسبت به سالهای قبل از تغییر قانون مالیاتهای مستقیم بوده است. بطورکلی، یافته های تحقیق تائیدی است برسیاستهای مالی دولت و می توان اذعان داشت که دولت به هدف خود از اصلاحیه قانون مالیاتهای مستقیم در تاریخ 27/11/1380، که کمک به نظام اقتصادی کشور از طریق رشد و شکوفایی اقتصاد و سرمایه گذاری شرکتهای تولیدی و صنعتی بوده، نایل گردیده است.
    کلید واژگان: سودخالص, سودانباشته, سرمایه گذاری, نرخ مالیات, رگرسیون چندگانه
    Parviz Saidi, Abdolhakim Kalami
    In this paper, the researchers tested the impacts of the change made in the corporate income tax law on the corporate taxes, net incomes, retained earnings, and the levels of investment of manufacturing companies admitted into Tehran Stock Exchange. To do the task, at first, changes in the amounts of corporate income taxes, net incomes,retained earnings, and investment levels of the companies during the years before and after the changes in question were compared and tested. To test the hypotheses, t-test, analysis of variance, and multiple regression methods were used. Results obtained indicated considerable changes in the amounts of corporate income taxes andinvestment levels of manufacturing companies in the years after the change of the Iranian Direct Taxes Act as compared to the years before the change of the law.
  • زانا مظفری*

    بررسی و مقایسه اثرات مالیات بر درآمد شرکت ها و مخارج دولت بر نرخ بیکاری در استان های ایرانچکیدهبیکاری یکی از مهم ترین مسائل اقتصادی و اجتماعی کشور است و تاثیر گسترده ای بر زندگی مردم و توسعه اقتصادی دارد. کاهش نرخ بیکاری از طریق سیاست های مختلف، از جمله تغییر در هزینه های دولت و نرخ های مالیاتی مورد توجه می باشد. با توجه به اهمیت مسئله بیکاری در سطح استان های ایران و لزوم شناسایی عوامل موثر بر آن این مطالعه به دنبال بررسی و مقایسه اثرات مالیات بر درآمد شرکت ها و مخارج دولت بر نرخ بیکاری استان های ایران طی سال های 1400-1387 می باشد. مدل مورد مطالعه پویا بوده زیرا متغیر بیکاری از مقادیر گذشته خود اثرپذیری دارد لذا شرایط گشتاوری را فراهم می نماید. بر این اساس روش اقتصاد سنجی مورد استفاده در این مطالعه گشتاورهای تعمیم یافته می باشد. نتایج نشان داد که مالیات بر درآمد شرکت ها، نرخ بیکاری در دوره گذشته و شهرنشینی، تاثیر مثبت و معناداری بر بیکاری دارند. از سوی دیگر، متغیرهای رشد اقتصادی و شاخص مخارج دولت، تاثیر منفی و معناداری بر بیکاری دارند. با توجه به اینکه ضریب مالیات بر درآمد شرکت ها از قدر مطلق ضریب برآوردی مخارج دولت بزرگتر است؛ لذا مالیات بر شرکت ها بیشتر از هزینه های دولت بر نرخ بیکاری تاثیرگذار است. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود که طی فرآیند سیاست گذاری کاهش مالیات بر شرکت ها در دستور کار قرار گیرد و مخارج دولت در راستای ایجاد اشتغال و توسعه مشاغل اختصاص داده شود. 

    کلید واژگان: مالیات بر درآمد شرکت ها, مخارج دولت, بیکاری, استان های ایران, GMM
    Zana Mozaffari *

    Investigating and Comparing the Effects of Corporate Income Taxes and Government Expenditures on Unemployment Rates in Iranian ProvincesAbstract:Unemployment is one of the most significant economic and social issues in the country, with extensive implications for people's lives and economic development. Reducing the unemployment rate through various policies, including changes in government expenditures and tax rates, is a matter of concern. Given the importance of the issue of unemployment at the provincial level in Iran and the necessity of identifying the factors affecting it, this study seeks to investigate and compare the effects of corporate income taxes and government expenditures on the unemployment rates in Iranian provinces during the years 2008-2021. The model under study is dynamic, as the unemployment variable is influenced by its past values, thus creating autoregressive conditions. Accordingly, the econometric method used in this study is generalized method of moments (GMM). The results showed that corporate income taxes, the unemployment rate in the previous period, and urbanization have a positive impact on unemployment. On the other hand, economic growth variables and the government expenditure index have a significant negative effect on unemployment. Considering that the coefficient of corporate income taxes is greater than the estimated coefficient of government expenditures, corporate taxes have a more significant impact on the unemployment rate than government expenditures. Based on the results, it is suggested that the policy-making process should prioritize reducing corporate income taxes and allocating government expenditures towards job creation and business development. 

    Keywords: Corporate Income Taxes, Government Expenditures, Unemployment, Iranian Provinces, GMM
  • نارسیس امین رشتی، محمدقاسم رضایی
    یکی از اجزای بسیار مهم بودجه دولت درآمدهای مالیاتی کشور می باشد. اطلاع از میزان درآمدهای مالیاتی قابل حصول در منابع مختلف مالیاتی، علاوه بر تخصیص بهینه منابع در جهت وصول آنها، دولت را درانجام برنامه ریزی های دقیق مالی کمک کرده و میزان مشارکت مردم را در تامین مالی هزینه های عمومی دولت مشخص می کند. در این تحقیق، با بکارگیری اطلاعات آماری سالهای 84-1350، درآمدهای مالیاتی مستقیم (شرکتها، درآمد وثروت) برای سالهای 1389-1393 (برنامه پنجم توسعه) پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد که اولا روند درآمدهای مالیاتی مستقیم در طول برنامه پنجم توسعه افزایش یافته است و ثانیا روند کلی منبع مالیاتی شرکتها تا سال 1384از مسیر بلندمدت خود منحرف نشده و مالیاتهای وصولی کمتر از مقدار پیش بینی شده بوده است اما از سال 1384 به بعد، به علت اضافه شدن عملکرد نفت، مقادیر واقعی از مقادیر پیش بینی شده بیشتر شده است. در مورد منبع مالیاتی مالیات بر درآمد، مقادیر واقعی کمتر از مقدار پیش بینی شده است. از طرفی، در منبع مالیاتی مالیات بر ثروت، مالیاتهای وصولی بیشتر از مقدارپیش بینی شده بوده است.
    کلید واژگان: مالیات های مستقیم, پیش بینی, مدلهای سری زمانی, برنامه پنجم, فرآیند خود توضیح جمعی میانگین تحرک (ARIMA)
    Narciss Amin Rashti, Mohammad Ghasem Rezaee
    One of the most important components of the government budget is the taxrevenues. Having knowledge of tax volumes which can be collected from differenttax bases will help the government in optimally allocating the resources for taxcollection purposes, in doing exact financial plantings, and in identifying the extentto which citizens have participated in providing for the government’s publicexpenditures. In the present research, we have made use of statistical data of theyears 1961-2005 in order to estimate direct tax revenues (corporate income tax,individual income tax, and property tax) of the years 2010-2014 (the periodcovered by the Fifth Five-Year Economic, Social, and Cultural Development). Thefindings indicate that direct tax revenues will have an increasing trend in the fifthdevelopment plan and that the ascending trend of corporate income tax has notdeviated from its long-term trend up to the year 2005 in the sense that the collectedtaxes have all the time been less than forecasted but as from 2005 onward, due tothe addition of the performance of oil sector, the collected revenues have beenmore than forecasted. On the hand, as for individual income tax, the collectedrevenues have been less than forecasted and the revenues collected from theproperty tax category have been more than forecasted.
  • محمد حسن زاده، عبدالرحیم هاشمی، زهرا فتوره چی، رقیه مهدوی

    این پژوهش به بررسی تاثیر افزایش و کاهش مالیات بر درآمد شرکت ها بر رفاه خانوار شهری و روستایی می پردازد.  برای بررسی تاثیر تغییرات مالیات بر رفاه خانوارها در سطح کلان، مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر استاندارد با استفاده از داده های ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 ایران  به کارگرفته شده است. در این مدل شش سناریو شامل افزایش و کاهش 20،10 و50 درصدی مالیات بر شرکت ها، شبیه سازی شده است. جهت بررسی رفاه خانوار از شاخص تغییرات معادل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در سناریو افزایش مالیات در سه سطح 10، 20 و 50 درصدی، رفاه خانوار شهری کاهش یافته ولی رفاه خانوار روستایی اندکی افزایش می یابد و در مجموع رفاه کل خانوارها کاهش می یابد. در سناریو کاهش مالیات، رفاه خانوار شهری روند افزایشی داشته و خانوار روستایی اندکی کاهش رفاه را تجربه می کنند، با این حال رفاه کل خانوارها افزایش می یابد. از آنجایی که با کاهش مالیات بر درآمد شرکت ها در مجموع رفاه خانوارها افزایش می یابد، لذا پیشنهاد می شود که مالیات بر درآمد شرکت ها کاهش و با سایر مالیات ها جایگزین شود. با توجه به کاهش رفاه خانوارهای روستایی در این حالت، لازم است سیاست های حمایتی جهت جبران خسارت رفاهی خانوارهای روستایی اعمال شود.

    کلید واژگان: مالیات بر درآمد شرکت ها, رفاه خانوار, مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر
    Mohammad Hassanzadeh, Abdolrahim Hashemi Dizaj, Zahra Fotourehchi, Roghayeh Mahdavi

    This study investigates the effects of increasing and decreasing corporate income tax on urban and rural household welfare. To estimate the general equilibrium model, the social accounting matrix of Iran in 2011 has been used. The model is solved in two scenarios, which include increasing and decreasing corporate taxes. Equivalent Variation index has been used to assess household welfare. Findings indicate that in the first scenario, 10, 20 and 50 percent increase in corporate taxes, decrease the welfare of urban households, but the welfare of rural households’ increases slightly. In these scenarios, the total welfare of urban and rural households decreases. In the second scenario, with the reduction of corporate taxes, the welfare of the urban household has an increasing trend and the rural household experiences a slight decrease in welfare. In this case total welfare increases. Since with the reduction of corporate income tax, the total welfare of households’ increases, so it is suggested that corporate income tax be reduced and replaced with other taxes. Due to the decrease in the welfare of rural households in this case, it is necessary to implement supportive policies to compensate for the welfare of rural households.

    Keywords: Corporate Tax, Households Welfare, Computational General Equilibrium
  • غلامرضا کرمی*، مهناز مرشدزاده
    در این پژوهش به بررسی رابطه بین مالیات بر درآمد شرکت ها و تورم، در شرایطی که سود حسابداری بهای تاریخی، مبنای محاسبه مالیات بر درآمد شرکت ها است، می پردازیم. از آنجا که کسور مالیاتی، مبتنی بر بهای تاریخی است و بابت تورم تعدیل نمی شود، بنابراین، در دوره های تورمی، استهلاک و بهای تمام شده موجودی کالای فروش رفته کمتر از واقع و سود بیشتر از واقع خواهد بود و درنتیجه مقدار مالیات هم تحریف خواهد شد. اما درآمدهای مشمول مالیات معمولا به نرخ تورم افزایش می یابند، به این ترتیب، انتظار می رود در شرایط تورمی مالیات وضع شده بر شرکت ها بیش از مالیات واقعی (مالیات در صورت نبود تورم) باشد. از سوی دیگر، کل هزینه بهره اسمی، قابل کسر از درآمد می باشد، در حالی که در دوران تورمی، بخشی از هزینه بهره بابت جبران کاهش ارزش واقعی بدهی است. در نتیجه وجود هزینه بهره می تواند باعث کاهش سود و کاهش مالیات واقعی گردد. در پژوهش حاضر، به منظور بررسی میزان تاثیر تورم بر مالیات بر درآمد شرکتها، در نتیجه استفاده از حسابداری بهای تاریخی، اطلاعات 354 شرکت در سالهای 1394-1384 با استفاده از روش رگرسیون حداقل مربعات معمولی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد عدم تعدیل کسور مالیاتی بابت تورم، مالیات شرکت های دارای موجودی کالا و دارایی ثابت زیاد را افزایش داده، اما بخشی از این افزایش توسط قابلیت کسر هزینه بهره، جبران می شود.
    کلید واژگان: تورم, مالیات بر درآمد, هزینه بهره, بهای تاریخی حسابداری
    Gholamreza Karami *, Mahnaz Morshedzadeh
    In this research, we study the relationship between corporate income tax and inflation, when accounting historical cost income is the basis for calculating corporate taxes. Because tax deductions are based on historical cost and are not inflation-indexed, therefore in inflationary periods, depreciation and cost of goods sold will be less than actual and income will be higher, and hence the amount of tax will be distorted. But taxable income increase with inflation rate, as a result it is expected that corporate tax would be higher than actual tax (tax in the absence of inflation). On the other hand, the full amount of nominal interest expense is usually deductible from income, while part of the interest expense is to compensate for the devaluation of the real debt. As a result, it reduces profits and reduces the real tax. In the present research, in order to investigate the effect of inflation on corporate income tax, as a result using historical cost accounting, information of 354 companies during the years 1384-1394 was investigated using ordinary least squares regression method. The result showed that failure to adjust historical-cost-based tax deductions for inflation increases the real tax for capital- and inventory-intensive firms, but deductibility of nominal interest offset part of the consequences of using historical cost tax methods.
    Keywords: Inflation, Income Tax, Interest Cost, Accounting Historical Cost
  • محمدقاسم رضایی*، مجید مداح، یگانه موسوی جهرمی
    مالیات ها به عنوان یک ابزار سیاست گذاری جهت تثبیت اقتصادی مطرح هستند و بر این اساس مالیات های محلی می توانند عملکرد اقتصادی استان ها را تحت تاثیر قرار دهند. مالیات محلی، مالیاتی است که مقامات محلی نرخ یا پایه آن را مشخص می سازند و نقش آن تامین اعتبار خدماتی است که مزایای جمعی آنها توسط ساکنان محلی بهره برداری می شود. افزایش رقابت بین مناطق، رشد اقتصادی بالاتر، کاهش اندازه اقتصاد سایه و در نهایت، بهبود رفتار مالیاتی مودیان از عمده ترین دلایل تاثیر مالیات های محلی بر رشد اقتصادی منطقه ای می باشند. به همین دلیل، اثر پایه های مالیاتی مالیات بر شرکت ها، مالیات بر درآمد، مالیات بر دارایی و مالیات بر مصرف بر رشد اقتصادی استان های کشور (با ثابت ماندن کل درآمدهای مالیاتی) با استفاده از داده های فصلی 1 :1384 تا 4 :1394 در چارچوب مدل های تصحیح خطا (ECM) و استفاده از روش میانگین گروهی تلفیقی (PMG) مورد بررسی و تحلیل تجربی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان می دهد که مالیات بر شرکت ها و مالیات بر درآمد منجر به کاهش رشد اقتصادی بلندمدت منطقه ای و مالیات بر دارایی و مالیات بر مصرف منجر به افزایش رشد اقتصادی بلندمدت منطقه ای می شوند. همچنین انتقال درآمد- خنثی از مالیات بر شرکت ها و مالیات بر درآمد به هر کدام از مالیات بر دارایی و مالیات بر مصرف، باعث افزایش رشد اقتصادی بلندمدت منطقه ای خواهند شد. نتایج این مطالعه می تواند راهنمای مفیدی برای سیاست گذاران اقتصادی و مالیاتی به منظور طراحی و استقرار نظام مالیات ستانی محلی بهینه (با پایه های مالیات بر دارایی و مصرف) با هدف افزایش رشد اقتصادی استانی باشد.
    کلید واژگان: مالیات ستانی محلی, رشد اقتصادی منطقه ای, میانگین گروهی تلفیقی (PMG), اقتصاد ایران
    MOHAMMADGHASEM REZAEE *, Majid Maddah, Yeganeh Mousavi Jahromi
    Taxes are a policy-making tool for the economic stabilization and, on this basis; local taxes can influence provinces’ economic performance. Local taxes are taxes for which the rates and bases are determined by the local authorities. These taxes finance services to be provided for local residents. Local taxes influence regional economic growth for the following main reasons: increased competition among the regions, higher economic growth, decreased shadow economy and finally, improvement of taxpayer’s behavior. Thus, this research has reviewed and empirically analyzed the effect of corporate income tax, personal income tax, property tax and consumption tax as local taxes on country provinces’ economic growth. To this end, within the framework of ECM models, a PMG methodology was employed that made use of quarterly data during March 2005- July 2015. The results of the model estimation show that, property tax and consumption tax increase regional economic growth, whereas corporate income tax and personal income tax decreases the regional economic growth. Also, revenue-neutral shift away from either corporate income or personal income tax toward property or consumption tax leads to increases the regional long- run growth. The results indicate that optimal local taxation (with property and consumption tax bases) leads to provincial economic growth. So, this study can be used as guidance for economic policy-makers.
    Keywords: local taxation, regional economic growth, Pooled Mean Group (PMG), Iranian Economy
  • علی اکبر عرب مازار، علی دهقانی
    ظرفیت مالیاتی در واقع اطلاعات لازم در مورد ظرفیت یک کشور و یا یک منطقه در تجهیز منابع مالیاتی برای پاسخ گویی به مشکلات مالی و اجرایی سیاست های اقتصادی را فراهم می آورد. در این مطالعه سعی بر آن بوده است که با استفاده از داده های تاثیرگذار بر میزان مالیات مشاغل و اشخاص حقوقی، ظرفیت مالیاتی این دو منبع در استان های مختلف کشور برآورد گردد. بنابراین با بررسی متغیرهای تعیین کننده درآمد مالیاتی استان ها، از داده های استان های مختلف کشور (28 استان) طی دوره 1379تا 1385 و از روش تحلیل مرزی تصادفی(SFA) استفاده گردید تا کارایی هرکدام از استان ها برآورد گردد. مطالعه در خصوص کارایی استان ها در زمینه مالیات بر درآمد مشاغل و اشخاص حقوقی حاکی از آن بوده که در زمینه مالیات مشاغل بطور متوسط کارایی در دوره مذکور، برای استان های توسعه یافته بدون تهران 72.3 درصد و برای استان های کمتر توسعه یافته 66.5 درصد بوده است. همچنین در زمینه مالیات اشخاص حقوقی بطور متوسط کارایی برای استان های توسعه یافته بدون تهران 47.8 درصد و برای استان-های کمتر توسعه یافته 72.4 بوده است. در این مقاله عدم کارایی هر استان را به عنوان شکاف بین ظرفیت قانونی و بالفعل استان در نظر گرفته و ظرفیت بالقوه محاسبه می شود. همچنین نتایج کوشش مالیاتی نشان می دهد که بطور متوسط در دوره، کوشش مالیاتی در مورد مالیات مشاغل کاهشی و در مورد مالیات اشخاص حقوقی افزایشی بوده است.
    کلید واژگان: ظرفیت مالیاتی, مالیات مشاغل, مالیات اشخاص حقوقی, کوشش مالیاتی, کارایی مالیاتی, تابع تولید مرزی تصادفی, تحلیل مرزی تصادفی
    Ali Akbar Arabmazar, Ali Dehghani
    Estimating tax capacity of a region or of the whole country provides theinformation needed for responding to financial and executive problems resultedfrom the implementation of economic policies. The present study aims atestimating tax capacities of the two tax categories, “business and professionincome tax” and “corporate income tax” in the Iranian provinces through makinguse of the data of some effective variables. To this end, we have explored thevariables involved in tax revenues of the provinces, and by using data of 28different provinces within the time span 1379-1385 (2000-2006), we have resortedto SFA method to estimate the efficiency of each tax category in question in any ofthe Iranian provinces. According to the findings obtained, as for the business andprofession income tax, the average tax efficiency of developed provinces(excluding Tehran Province) for the period in question has been 72.3% while it hasbeen 66.5% in less developed provinces. And as for corporate tax income, theaverage tax efficiency of developed provinces (excluding Tehran Province) hasbeen 47.8% while it has been 72.4% in less developed provinces. The presentresearch has calculated the “tax inefficiency” of each province as the gap betweenthe potential and realized legal capacities. As for tax effort indices, the results showthat over time, the average tax effort has decreased for business and professionincome tax but it has increased for corporate income tax.
  • مونا منصوری، محمد خضری*، فاطمه زندی، بیژن صفوی
    در مطالعه حاضر به بررسی عوامل اقتصادی موثر بر اجزای درآمد مالیاتی ایران در بستر تحریم های اقتصادی با بکارگیری مدل تحلیل عاملی اکتشافی و مدل غیرخطی NARDL طی دوره 1396-1358 پرداخته شده است. برای بررسی درآمدهای مالیاتی از سه نوع درآمد مالیاتی شخصی، شرکتها و  درآمد گمرکی در قالب سه مدل استفاده شد. مطابق با نتایج مدل تحلیل عاملی اکتشافی، 4 عامل اول از متغیرهای مطالعه، ماهیت متغیر نماینده تحریم را دارند و از بین شاخص ها، قیمت کالاهای وارداتی و شاخص قیمت کالاهای صادراتی دارای بیشترین نقش در عاملها هستند. همچنین مطابق با نتایج تخمین مدل غیرخطی NARDL؛ در بلندمدت متغیرهای سهم درآمدهای نفتی و تحریم تاثیر مثبت و معنی دار بر درآمد مالیاتی شخصی دارد. همچنین متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه در بلندمدت تاثیر منفی و معنی دار بر درآمد مالیاتی شرکتها دارد. و در نهایت، در بلندمدت اثر متغیرها بر درآمد گمرکی مطابق با مبانی نظری می باشد ولی از نظر آماری معنی دار نمی باشد. با توجه به شرایط اقتصادی کشور در زمان تحریم لازم است که تغییرات منسجم در ساختار و نظام مالیاتی اتفاق بیافتد.
    کلید واژگان: نوسانات نرخ ارز, تحریم های اقتصادی, درآمد مالیاتی, مدل تحلیل عاملی اکتشافی, مدل غیرخطی NARDL
    Mona Mansouri, Mohammad Khezri *, Fatemeh Zandi, Bijan Safavi
    In the present study, the economic factors affecting the components of Iran tax revenue in the context of economic sanctions are investigated using the exploratory factor analysis model and the NARDL nonlinear model during the period 1979-2017. To examine tax revenues, personal income tax, corporate income tax and customs income tax were used in the form of three models. According to the results of the exploratory factor analysis model, the first 4 study variables represent sanctions and among the indicators, the price of imported goods and the price of exported goods have the most effect on these factors. In accordance with the estimation results of the NARDL nonlinear model, in the long run, the variables of oil revenue share and sanctions have a significant positive effect on personal tax revenues. Moreover, GDP per capita variable has a significant negative impact on corporate tax revenues in the long run. Finally, in the long run, the effect of variables on customs revenue is theoretically consistent but not statistically significant. Considering the economic conditions of the country at the time of the sanctions, coherent changes are required in the structure and system of the taxes.
    Keywords: Exchange rate Volatility, Economic sanctions, Tax revenue, Exploratory factor analysis model, NARDL nonlinear model
  • Mani Motameni *

    In the countries, where it is not possible to disclose corporate income through the banking system, tax evasion through informal sales with the help of a third party is a common phenomenon. This paper tries to model firms’ tax evasion in such a condition. How tax evasion relies on third parties and hiding the share of raw materials purchased in the financial statement depends on the production method. In this paper, the tax evasion will be investigated in the process production method. In addition to the gap between the value added tax rate and corporate income tax rate, the cost structure is an important endogenous factor in tax evasion. The empirical results of the model based on the data from Iran indicate that the tax evasion of process industries is about 18% of tax capacity, which results in a 4% reduction in the government’s tax revenue.

    Keywords: Tax Evasion, Process Industries, VAT, Pert Distribution, Iran
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال