به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۳۰۴۵۲ عنوان مطلب
|
  • نسترن محمدی قهاری، حامد محمدی قهاری، مهدی کدیور *
    زمینه

    تومورهای غدد بزاقی (SGT) از نظر هیستوپاتولوژی ضایعاتی متغیر می باشند. یکی از مسیرهای سیگنالینگ اصلی دخیل در ایجاد برخی از تومورها، مسیر protein kinase A است. در این مسیر ژنهای گلیکوژن سنتاز کیناز β (GSK3β) و فاکتور متصل شونده به عنصر پاسخ دهنده cAMP (CREB3) از جمله ژنهایی هستند که در بسیاری از تومورهای انسانی دچار کاهش بیان می شوند. در این مطالعه سطح بیان این ژنها به منظور بررسی تاثیر احتمالی بیان آنها در تکوین تومورهای غدد بزاقی ارزیابی شد.

    روش ها

    تعداد 48 نمونه بافتی از بیماران دارای تومورهای خوش خیم و بدخیم غدد بزاقی شامل آدنومای پلئومورفیک، تومور وارتینز، کارسینومای موکواپیدرموئید، کارسینومای مجرای بزاقی و کارسینومای با سابقه آدنومای پلئومورفیک به صورت تازه تهیه شد. همچنین هشت نمونه طبیعی به عنوان کنترل استفاده شد. جهت آنالیز سطح بیان ژنهای مذکور از real- time PCR کمی استفاده شد.

    نتایج

    داده ها با روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ژن GSK3β در تمام نمونه های آماری به صورت معنی داری ((P<0.05) با کاهش بیان همراه بود. در مورد ژن CREB3 کاهش یا افزایش معنی داری در سطح بیان mRNA مشاهده نشد اما در نمونه های کارسینومای موکواپیدرموئید و کارسینومای مجرای بزاقی تغییرات بیان معنی دار بود.

    نتیجه گیری

    کاهش بیان ژن GSK3β در بسیاری از تومورهای انسانی گزارش شده است. این ژن محرک CREB3 در تکثیر سلولی و تومورزایی می شود. یافته های ما هر چند حاکی از کاهش بیان GSK3β در تومورهای غدد بزاقی است اما نشاندهنده سطح بیان نزدیک به گروه طبیعی برای ژن CREB3 می باشد. بنابر این شاید نتوان بیان نرمال CREB3 را دلیلی برغیر فعال بودن GSK3β در تومورهای غدد بزاقی دانست.

    کلید واژگان: پروفایل بیان ژن, نئوپلاسم های غدد بزاقی, GSK3beta, CREB3
    Nastaran Mohammadi Ghahhari, Hamed Mohammadi Ghahhari, Mehdi Kadivar
    Background

    Salivary gland tumors (SGT) are rare lesions with uncertain histopathology. One of the major signaling pathways that participate in the development of several tumors is protein kinase A. In this pathway, glycogen synthase kinase β (GSK3β) and cAMP responsive element binding protein (CREB3) are two genes which are supposed to be down regulated in most human tumors. The expression level of the genes was evaluated in SGT to scrutinize their possible under expression in these tumors.

    Methods

    Forty eight fresh tissue samples were obtained from patients with benign and malignant SGT, including pleomorphic adenoma, warthin’s tumor, mucoepidermoid carcinoma (MEC), salivary duct carcinoma and carcinoma ex pleomorphic adenoma. Eight normal samples were used as controls. Quantitative real-time PCR was used to analyze the expression level of interest genes.

    Results

    Data was analyzed by statistical methods. GSK3β was downregulate in all samples and all results were statistically significant (P<0.05). CREB3 did not show a significant decrease or increase in its mRNA expression, but the results were significant in MEC and salivary duct carcinoma.

    Conclusion

    GSK3β down regulation has been reported in many human tumors. This gene stimulates CREB3, inducing cell proliferation and oncogenesis. Our findings showed GSK3β down regulation; however, CREB3 expression level was close to normal group. No association between CREB3 expression and inactivated GSK3β could be postulated in SGT.

    Keywords: Gene expression profiling, Salivary Gland neoplasms, glycogen synthase kinase 3 beta (GSK3beta), CREB3 protein
  • مژگان امتیازجو، لیدا سلیمی، مجید زینلی، بهار شهابی، مریم قاسم پورملکی
    زمینه و هدف
    امروزه اثرات مخرب آلودگی های نفتی حاصل از منابع مختلف در آب ها و نیز آب زیان شناسایی و مشخص گردیده است. به منظور بررسی اثرات نفت خام در غلظت های متفاوت، بر تغییرات سطح آنزیم های آنتی اکسیدانی(کاتالاز و سوپراکسید دیسموتاز) در بارناکل Tetraclita rufotincta و امکان معرفی این آنزیم ها به عنوان بیومارکرهای زیستی.
    روش
    بارناکل های Tetraclita rufotincta جمع آوری شده از منطقه نفتی بهرگان در معرض دوزهای نفتی ppb 250، 125، 62/5، 31/25، 15/625و ppb3 به عنوان شاهد قرار گرفتند. در بازه های زمانی 24، 48، 72و 96 ساعت، به طور متوسط تعداد 15 بارناکل از آکواریوم ها خارج، و برای تعیین سنجش میزان آنزیم های کاتالاز(CAT) و سوپراکسید دیسموتاز(SOD) مورد آزمایش قرار گرفتند.
    نتایج
    این مطالعه نشان داد که در آکواریوم1، با غلظت ppb3 در طی دوره های زمانی 24، 48، 72و 96 ساعت فعالیت آنزیم SOD به ترتیب 98/ 128، 04/ 30، 8/ 75، U/ml/mg protein 62/05 می باشد. در آکواریوم2 و 3، با غلظت ppb 15/625 و ppb 31/25 در طی دوره های زمانی ذکر شده فعالیت آنزیم SOD به ترتیب 45/ 104، 95/ 74، 57/ 13، U/ml/mg protein109 و 96/ 69، 56/ 61، 5/ 60، U/ml/mg protein 86/46 ثبت گردید. در آکواریوم 4 و 5، با غلظت ppb 62/5 و ppb125 در طی دوره های زمانی یاد شده فعالیت آنزیم SOD به ترتیب 79/98، 9/193، 75/42، U/ml/mg protein 77/ 124 و 22/ 69، 08/ 40، 86/ 81، U/ml/mg protein 59/95 ثبت گردید. در آکواریوم6، با غلظت ppb250 در طی دوره های زمانی مذکور فعالیت آنزیم SOD به ترتیب11/ 62، 1/ 87، 71/ 20، U/ml/mg protein 93/47 ثبت گردید.
    نتایج همچنین نشان داد که در آکواریوم1، با غلظت ppb3 در طی دوره های زمانی 24، 48، 72و 96 ساعت فعالیت آنزیم CAT به ترتیب 29/ 13، 31/ 15، 5/ 15، nmol/min/ml/mg protein 16/258 می باشد. در آکواریوم2 و 3، با غلظت ppb 15/625 و ppb31/25 در طی دوره های زمانی یاد شده فعالیت آنزیم CAT به ترتیب 03/ 13، 74/ 16، 65/ 13، nmol/min/ml/mg protein 13/61 و 46/ 11، 54/ 16، 7/ 15، nmol/min/ml/mg protein 13/58 ثبت گردید. در آکواریوم4 و 5، با غلظت ppb 5/62 و ppb125 در طی دوره های زمانی یاد شده فعالیت آنزیم CAT به ترتیب74/ 18، 86/ 11، 91/ 11، nmol/min/ml/mg protein 16/22 و 1/ 21، 8/ 15، 04/ 15، nmol/min/ml/mg protein 22/ 39 ثبت گردید. در آکواریوم6، با غلظت ppb250 در طی دوره های زمانی یاد شده فعالیت آنزیم CAT به ترتیب 54/ 15، 8/ 18، 81/ 15، nmol/min/ml/mg protein 15/97 ثبت گردید.
    نتیجه گیری
    همبستگی بین فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (SOD) و غلظت های مختلف نفت خام، در طول مدت در معرض گذاری به نفت خام وجود ندارد. همچنین مشخص شد که آنزیم CAT پارامتر حساس تری نسبت به SOD می باشد و می تواند بیومارکر مفیدی برای ارزیابی آلودگی در اکوسیستم های آبی در بارناکل های Tetraclita rufotincta باشد.
    کلید واژگان: آنزیم, کاتالاز, سوپراکسید دیسموتاز, نفت خام, بارناکل Tetraclita rufotincta, شرایط آزمایشگاه
    Mojgan Emtyazjoo, Lida Salimi, Majid Zeinali, Bahar Shahabi, Maryam Ghasempour Maleki
    Introduction
    Nowadays the destructive effects of oil pollutions that produced by different resources in waters and aquatic organisms have been defined with the intention of studying effects of crude oil in different concentration, on variations of anti-oxidant enzymes level (SOD, CAT)in Tetraclita rufotincta and the possibility of introduce these enzymes as biomarkers. Metod: Barnacles Tetraclita rufotincta were sampled in Bahrekan region. Barnacles exposed to 250ppb, 125ppb, 62.5ppb, 31.25ppb, 15.625ppb and 3ppb as a control, crude oil after 24,48,72 and 96 h. 15 barnacles removed from aquarium in average. Animals were examined for levels of Antioxidants enzymes (SOD, CAT) in their tissues.
    Results
    this study detected that in aquarium 1, with 3ppb concentration, after 24,48,72 and 96 h Superoxide dismutase(SOD) activities shown respectively 128/98, 30/04, 75/8, 62/0 U/ml/mg protein. In aquarium 2 and 3, with 15.625ppb and 31.25ppb concentration, after the period mentioned, superoxide dismutase(SOD) activities shown respectively 104/45, 74/95, 13/57, 10 U/ml/mg protein and 69/96, 61/56, 60/5, 86/46 U/ml/mg protein. In aquarium 4 and 5, with 62.5ppb and 125ppb concentration, after the mentioned period, Superoxide dismutase(SOD) activities shownrespectively 98/79, 193/9, 42/75, 124/77 U/ml/mg protein and 69/22, 40/08, 81/86, 59/95U/ml/mg protein and in aquarium 6, with 250ppb concentration, after the mentioned period, Superoxide dismutase(SOD) activities shown respectively 62/11, 87/1, 20/71, 93/47U/ml/mg protein. The results also detected that in aquarium 1, with 3ppb concentration, after 24,48,72 and 96 h Catalase (CAT) activities shown respectively 13/29, 15/31, 15/5, 16/25 U/ml/mg protein. In aquarium 2 and 3, with 15.625ppb and 31.25ppb concentration, after the mentioned period, Catalase (CAT) activities shown respectively 13/03, 16/74, 13/65, 13/61U/ml/mg protein and 11/46, 16/54, 15/, 13/58U/ml/mg protein. In aquarium 4 and 5, with 62.5ppb and 125ppb concentration, after the mentioned period, Catalase (CAT) activities shown respectively 18/74, 11/86, 11/91, 16/22U/ml/mg protein and 21/1, 15/8, 15/04, 39/22U/ml/mg protein and in aquarium 6, with 250ppb concentration, after the mentioned period, Catalase (CAT) activities shown respectively 15/54, 18/8, 15/81, 15/97U/ml/mg protein.
    Conclusion
    There was no correlation between Superoxide dismutase (SOD) activities and different concentrations of crude oil, during the animals exposed to crude oil. It also detected that CAT enzyme is sensitive parameter than SOD and that could be useful biomarker for the evaluation of contaminated aquatic ecosystems in Tetraclita rufotincta barnacles.
    Keywords: Enzymes, Catalase, superoxide dismutase, crude oil, Tetraclita rufotincta barnacles, lab conditions
  • علی بمان زارعی محمود آبادی، مهدی صابری، ژیلا پیرزاد، لیلا گل منش
    هدف
    اثر ان- استیل سیستیئن(NAC) و-L2- اکسوتیازولیدین- 4- کربوکسیلات(OTC) برمیزان GSH داخل سلولی در رده سلولیHF2FF و تاثیر استرس اکسیداتیو برآن در محیط کشت مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس تاثیر حفاظتی GSH سلولی روی عوارض ناشی از آلودگی با خردل در محیط کشت مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در مطالعه حاضر، غلظتهای مختلف NAC وOTC در حضور و عدم حضور استامینوفن بعنوان محرک افزوده و تاثیر آن را برمیزان القاء GSH و آنزیمهای مربوطه? -GCS وGSSGR در هموژن سلولهای القاء شده و نرمال مورد بررسی قرار گرفت. پس از تایید القا گلوتاتیون در سلول، سلولهای القاشده و سلولهای نرمال رادرمحیط کشت درمعرض غلظت 180 میکرومولار سولفورموستارد قرار داده و پس از یک ساعت انکوباسیون، میزان مرگ و میر سلول مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که افزایش 0.1 mM از NAC به سلولهای HF2FF که با 25 mM استامینوفن به عنوان محرک انکوبه شده بود میزان GSH از0.33±0.12? mol/mg protein به 0.784±0.11? mol/mg protein افزایش می دهد در حالی که میزان فعالیت? -GCS از 11.7±3.25 nmol NADH/min/mg protein به 39.8±0.06 nmol NADPH/min/mg و فعالیت گلوتاتیون ردوکتاز(GSSGR) از 0.046±0.01 nmoi NADPH/min/mg protein به 0.123±0.06 nmol NADPH/min/mg protein افزایش می یابد. انکوباسیون این سلولها با 0.1 mM NAC و 1 mM OTC در حضور استامینوفن منجر به افزایش گلوتاتیون تا0.962±0.07? M/mg protein و فعالیت? -GCS به میزان 112.28±11.85 nmol NADH/min/mg protein می شود ولی اختلاف معنی داری در میزان فعالیت GSSGR در مقایسه با انکوباسیون سلولها با NAC به تنهایی دیده نمی شود. میزان مرگ و میر سلول های القا شده در مقایسه با سلولهای نرمال با افزایش غلظت 180 میکرومولار خردل از 47% به 73% رسید که افزایشی معادل 1.55 برابر را نشان می دهد و این افزایش معنی دار است (p<0.001).
    نتیجه گیری
    این نتایج بیانگر آن است که NAC و OTC در حضور استامینوفن به عنوان محرک موجب افزایش بیش از سه برابر در میزان GSH شده و می تواند سلول را در مقابل اثرات سمی ناشی از عوامل اکسیداتیو نظیر سولفووموستارد محافظت کند.
    کلید واژگان: گلوتاتیون, گلوتاتیون ردوکتاز, گاما - گلوتامیل سیستیئن سنتتاز, N - استیل سیستئن 2- اکسوتیازولیدین - 4- کربوکسیلات, رده سلولی HF2FF
  • جلال الدین حمیصی، پدرام خواجویی
    مقدمه
    پریودنتیت پیشرفته با التهاب سیستمیک گسترده در ارتباط است. از سوی دیگر C-reactive-protein به عنوان عامل واسطه ای که ارتباط بیماری پریودنتال را با برخی بیماری های سیستمیک نشان می دهد شناخته می شود. این عامل در پیش گویی حوادث قلبی- عروقی و مرگ ناشی از سکته های مغزی بر کلسترول برتری داشته است. مطالعات قبلی ارتباط بین پریودنتیت و افزایش غلظت سرمی C-reactive-protein را در جوامع مختلف نشان داده اند. این پژوهش به مقایسه تاثیر جراحی پریودنتال و درمان های معمول بر تغییرات C-reactive-protein در مبتلایان به پریودنتیت ژنرالیزه متوسط تا پیشرفته پرداخته است.
    مواد و روش ها
    این کارآزمایی بالینی، در سال1387، بر روی80 فرد سالم از لحاظ سیستمیک با گستره سنی 37-28 سال که مبتلا به پریودنتیت ژنرالیزه متوسط تا پیشرفته بودند در 2 گروه مساوی انجام شد. یک گروه، تحت درمان معمول پریودنتال (جرم گیری) و گروه دیگر تحت درمان جراحی قرار گرفتند. پارامترهای پزشکی و پریودنتالی (C-reactive-protein، عمق پاکت، ازدست رفتگی استخوان و تحلیل استخوان) همه بیماران، قبل از درمان و 6 ماه پس از آن اندازه گیری شد. اطلاعات به وسیله نرم افزار 15 SPSSو با استفاده از آزمون های تی مستقل و تی زوج شده در سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    هر دو درمان پریودنتال و جراحی منجر به کاهش غلظت سرمی C-reactive-protein شد. درمان جراحی، تاثیر بیشتری در کاهش C-reactive-protein در مقایسه با درمان معمول داشت که البته اختلاف بین دو روش معنی دار نبود. درمان های پریودنتال، موجب کاهش معنی داری در عمق پاکت شد ولی کاهش در از دست دادن چسبندگی و تحلیل استخوان، معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد درمان جراحی پریودنتال نسبت به روش های معمول، موجب کاهش بیشتری در غلظت سرمی C-reactive-protein می گردد که نیاز به بررسی های بیشتری دارد.
    کلید واژگان: (CRP)C, reactive, protein, پریودنتیت, تحلیل استخوان آلوئولار
    Jalalaldin Hamissi, Pedram Khajooei
    Introduction
    Aggressive periodontitis is associated with widespread systemic inflammation. C-reactive protein is known as a mediator capable of establishing a connection between periodontal disease and several systemic diseases. Some studies have shown that C-reactive protein is superior to cholesterol in predicting cardiovascular problems and death as a result of cerebrovascular accidents. Previous studies have demonstrated the relationship between periodontitis and high serum levels of C-reactive protein in various societies. The present study compared the effect of periodontal surgeries and conventional non-surgical treatment modalities on C-reactive protein level variations in patients with moderate-to-advanced generalized periodontitis.
    Materials And Methods
    In this clinical trial, 80 systemically healthy individuals with an age range of 28-37 years, who had moderate-to-advanced generalized periodontitis, were selected and divided into two equal groups of 40. One group was treated by conventional periodontal modality (scaling) and the other was treated by surgery. The subjects’ medical and periodontal parameters, including C- reactive protein serum levels, pocket depth, bone loss and clinical attachment loss, were measured before and six months after treatment. Data was analyzed by SPSS 15 software using independent and paired t-tests (α = 0.05).
    Results
    The results showed that both treatment modalities decreased C-reactive protein serum levels, with the surgical treatment having a greater role in the decrease without any significant differences. Both treatment modalities significantly decreased pocket depths, but there was no significant reduction in the attachment loss and bone loss.
    Conclusion
    It appears surgical periodontal treatment results in a greater decrease in C-reactive protein levels compared to non-surgical techniques but further studies are necessary.
  • آزیتا پروانه تفرشی، راضیه جلال، شمیلا درویش علی پور، حوری سپهری، خسرو عادلی

    Abstract Introduction: There is limited knowledge available on the metabolism of glucose in the brain، an insulin insensitive organ. Insulin receptors hybridize with insulin like growth factor receptor (IGF-I) to transduce the signals in different areas of the brain. In this article we aimed at investigating whether the expression of IGF-I receptor and IGF-I binding proteins (IGFBP1) is changed in the brain of the diabetic animal model. Materials and Methods: To induce insulin resistance، adult wistar rats were fed with fructose in their drinking water (10%). The expression of IGF-I receptor and its binding protein were examined immunohistochemically. Results: Our findings demonstrated that the expression of IGF-I receptor and IGF-I binding protein were not changed in different areas of the brain in insulin resistant rats، compared to those in the control rats. Conclusion: The unchanged expression levels of IGF-I receptor and its binding protein I not imply the lack of involvement of the IGF-I signal transduction pathway in the insulin resistant brain، further investigations are to clarify the issue.

    Dr. A. Parvaneh Tafreshi, Dr. R. Jalal, S. Darvishalipour, Dr. H. Sepehri, Dr. K. Adeli
    Introduction

    There is limited knowledge available on the metabolism of glucose in the brain, an insulin insensitive organ. Insulin receptors hybridize with insulin like growth factor receptor (IGF-I) to transduce the signals in different areas of the brain. In this article we aimed at investigating whether the expression of IGF-I receptor and IGF-I binding proteins (IGFBP1) is changed in the brain of the diabetic animal model.

    Materials And Methods

    To induce insulin resistance, adult wistar rats were fed with fructose in their drinking water (10%). The expression of IGF-I receptor and its binding protein were examined immunohistochemically.

    Results

    Our findings demonstrated that the expression of IGF-I receptor and IGF-I binding protein were not changed in different areas of the brain in insulin resistant rats, compared to those in the control rats.

    Conclusion

    The unchanged expression levels of IGF-I receptor and its binding protein I not imply the lack of involvement of the IGF-I signal transduction pathway in the insulin resistant brain, further investigations are to clarify the issue.

  • نفیسه دعوتی*، سحر بهرامی

    در این مطالعه، یک پنیر محلی از شیر گاو براساس دستورالعمل محلی تهیه گردید. جمعیت میکروبی پنیر و توانایی عملکردی آن برای رسیدگی توسط توالی یابی کامل متاژنوم بررسی گردید. پنیر سنتی به وسیله کشت آغازگر مزوفیلیک تولید شد. پنیر در دمای °C10 به مدت 3 ماه دوره رسیدگی خود را طی کرد. نمونه ها از سطح پنیر جمع آوری گردید. بعد از خالص سازی کلنی ها، جدایه های گرم مثبت و کاتالاز منفی از لحاظ فنوتیپی در سطح جنس توسط تست های فیزیولوژی شامل قابلیت تولید گاز، رشد در pHهای مختلف (6/9 و 4/4)، تحمل نمک (5/6 و 18 درصد) و دماهای مختلف (10 و 45 درجه سانتی گراد) شناسایی شدند. نتایج شناسایی فنوتیپی نشان داد که اکثر سویه های باکتری های اسید لاکتیک متعلق بهStreptococcus, Lactococcus  و Lactobacillus بودند. همچنین نتایج آنالیز متاژنومیکس نشان داد که جنس های متعددی شاملStreptococcus, Lactococcus, Lactobacillus, Acinetobacter, Enterococcus Glutamicibacter,  و Weissella در پنیر وجود دارند. Streptococcus thermophilus, Lactococcus lactisوLactobacillus helveticus به عنوان گونه های غالب شناسایی شدند. باکتری های بیماری زا نظیرEnterobacter, Listeria  و Staphylococcus نیز به مقدار جزیی یافت شدند و بنابراین تقریبا نگرانی برای مصرف کنندگان و سلامت انسان وجود ندارد. میکروبیوم این پنیر، توانایی عملکردی برای سنتز رنج وسیعی از ترکیبات بو و مرتبط با توسعه طعم در این محصول را نشان داد که با متابولیسم و بیوسنتز متان، اسیدهای آمینه شاخه دار (ایزولوسین، والین، لوسین)، اسیدهای آمینه آروماتیک (تیروزین، تریپتوفان و فنیل آلانین)، سایر اسیدهای آمینه (ال-لیزین، بتا-آلانین)، اسیدهای چرب (آراشیدونات، پالمیتات، استیارات) و مونوساکاریدها در ارتباط بود. آنزیم های مرتبط با بیوسنتز و متابولیسم اسیدهای آمینه درطی رسیدگی این پنیر یافت شدند. این آنزیم ها شامل 4-hydroxy-tetrahydrodipicolinate reductase, 2-isopropylmalate synthase, 3-dehydroquinate dehydratase, 3-hydroxyisobutyryl-CoA hydrolase, 5-carboxymethyl-2-hydroxymuconate delta-isomerase, 3-hydroxyacyl-CoA dehydrogenase. بودند. براساس نتایج KAAS (سرور حاشیه نویسی اتوماتیک KEGG)، پروتئین های درگیر در مسیرهای متابولیکی جامعه میکروبی روی سطح پنیر سنتی شامل موارد زیر بودند: Cytochrome P450 Photosynthesis Proteins, Peptidases & Inhibitors, Glycosyltransferases, Lipopolysaccharide Biosynthesis Proteins, Peptidoglycan Biosynthesis and Degradation Proteins, Lipid Biosynthesis Proteins, Protein Kinases, Polyketide Biosynthesis Proteins Prenyltransferases, Protein Phosphatases & Associated Proteins, and Amino Acid Related Enzymes.. پنیر تحت مطالعه به عنوان یک غذای عملگر، فواید سلامتی برای مصرف کنندگان به واسطه حضور باکتری های پروبیوتیک و ژن های مرتبط با بیوسنتز ترکیبات با ارزش شامل آنتی بیوتیک ها، داروها و آنتی اکسیدان ها را نشان داد.

    کلید واژگان: پنیر, متاژنومیکس, طعم, باکتری اسید لاکتیک
    Nafiseh Davati *, Sahar Bahrami
    Introduction

    The consumption of local and traditional dairy products have increased in recent years and some local cheeses as functional foods with desirable organoleptic attributes have positive effects on human health. However, there is concern that consumption of these products may increase the risk of exposure to food born bacteria such as Enterobacteriaceae family, Staphylococcus aureus, and Listeria monocytogenes. The microbiome of fermented products such as cheese is one of the most powerful and important parameters in flavor development and ripening. Furthermore, cheese flavor formation as a dynamic biochemical process is related to environmental conditions including milk source, ripening time, and temperature of storage. These parameters affect the microbial community structures and metabolic pathways.

    Materials and Methods

    In this study, a local cheese made from cow milk was prepared based on a local recipe. The traditional cheese was manufactured using mesophilic starter culture. The cheese was ripened at 10°C for 3 months. The samples were collected from the surface of the cheese. The serial dilution was performed until 10-10 dilution in sterile ringer. For isolation and phenotypic identification of lactic acid bacteria, a 100 µl of diluted sample was cultured on MRS agar and M17 agar, followed by incubation at 37°C for 48 h under anaerobic conditions with Gas-Pak A. After purification of colonies, the Gram-positive and catalase-negative isolates were phenotypically identified at genus level using physiological tests including capacity of gas production, growth at different pHs (9.6 and 4.4), salt tolerance (%6.5 and 18%), and different growth temperatures (10°C and 45°C). DNA extraction was performed with DNeasy®Blood & Tissue Kit. The microbial population of the cheese and its functional potential for ripening were investigated by whole-metagenome sequencing. The prepared library using Nextera™ DNA approach was sequenced by using the Illumina HiSeq® 2000, 2×100 bp paired- end reads. The metagenomics data of cheese microbiome were analyzed for taxonomic profiling and functional potential by De Novo Assemble Metagenome and Bin Pangenomes. The metabolic pathways were extracted from the KEGGdatabase.

    Results and Discussion

    The results of phenotypic identification showed that most of the lactic acid bacteria strains belonged to Streptococcus, Lactococcus, and Lactobacillus. Also, the results of metagenomics analysis showed that there were various genera including Streptococcus, Lactococcus, Lactobacillus, Acinetobacter, Enterococcus, Glutamicibacter, and Weissella in cheese. Streptococcus thermophilus, Lactococcus lactis, and Lactobacillus helveticus were identified as dominant species. Pathogenic bacteria such as Enterobacter, Listeria, and Staphylococcuswere also slightly found and therefore there is nearly no concern for consumers and human health. The microbiome of this cheese showed the metabolic potential for the biosynthesis of a wide range of  aroma compounds and associated with flavor development that related with the metabolism and biosynthesis of methane, branched chain amino acids (isoleucine, valine, and leucine), aromatic amino acids (tyrosine, tryptophan, and phenylalanine), other amino acids (beta-alanine, L-lysine), fatty acids (arachidonate, palmitate, stearate), and monosaccharides. The enzymes related to biosynthesis and metabolism of amino acids were found during ripening of this cheese. These enzymes included 4-hydroxy-tetrahydrodipicolinate reductase, 2-isopropylmalate synthase, 3-dehydroquinate dehydratase, 3-hydroxyisobutyryl-CoA hydrolase, 5-carboxymethyl-2-hydroxymuconate delta-isomerase, and 3-hydroxyacyl-CoA dehydrogenase. Based on the results of KAAS (KEGG Automatic Annotation Server), proteins involved in metabolic pathways of microbial community on the surface of the traditional cheese included Cytochrome P450 Photosynthesis Proteins, Peptidases & Inhibitors, Glycosyltransferases, Lipopolysaccharide Biosynthesis Proteins, Peptidoglycan Biosynthesis and Degradation Proteins, Lipid Biosynthesis Proteins, Protein Kinases, Polyketide Biosynthesis Proteins Prenyltransferases, Protein Phosphatases & Associated Proteins, and Amino Acid Related Enzymes. The cheese under our study as a functional food showed health benefits for consumers due to the presence of probiotic bacteria and genes encoded for biosynthesis of valuable compounds including antibiotics, drugs, and antioxidants.

    Keywords: Cheese, Metagenomic, Flavor, Lactic acid bacteria
  • م. صالحی، ز. کبیری، ا.دوستان، م. ر. عطااللهی، و. م. ر. نوری دلویی
    There are some evidences on involvement of ABL2 in a number of cancers, especially ABL2 overexpression was observed in Raji, a Burkitt''s lymphoma (BL) cell line. Therefore ABL2 overexpression may be involved in pathogenesis of Burkitt''s lymphoma. The aim of this study was to evaluate ABL2 significance in BL. For this purpose 20 formaldehyde fixed paraffin embedded blocks – 16BL and 4 normal lymph nodes – were used. Sections were prepared from the paraffin blocks and treat with primary and then secondary antibodies. Two proteins, ABL2 (the test protein) and GAPDH (a control house keeping protein) were studied, ABL2 was labeled green and GAPDH red. After capturing the pictures using a CCD camera, the intensity of green and red colures were measured and ratio between green/red, that demonstrate changes in ABL2 expression, were calculated. The expression of ABL2 protein in BL and normal lymph node was considerably different and BL had higher expression of ABL2 protein compared to normal lymph nodes. The mean ratio of ABL2/GAPDH in Bl and normal lymph node was 0.68 and 0.65, respectively. Like other malignancies, finding about gene expression patterns in BL seems to be helpful in future board therapeutic guidelines. Then specific inhibitors of ABL2 would be considered as new chemotherapy agents in BL treatment.
    کلید واژگان: Burkitt's lymphoma, c-abl, ABL2 protein, IHC (Immunohistochemistry)
  • مرجان جنت دوست، رضا درویش زاده*، ستار طهماسبی انفرادی، مریم منزه

    شوری یک تنش اصلی غیر زیستی محدودکننده رشد و بهره وری گیاهان در بسیاری از مناطق جهان است که به دلیل افزایش استفاده از آب بی-کیفیت برای آبیاری و شوری خاک ایجاد می شود. سازگاری یا تحمل گیاه به تنش شوری شامل تغییر فرآیندهای فیزیولوژیکی و مسیرهای متابولیکی و فعال سازی شبکه های مولکولی یا ژنی است. در این مطالعه از الکتروفو دوبعدی برای شناسایی پروتئین های پاسخ دهنده به تنش شوری در ذرت استفاده شد. دو لاین ذرت با واکنش متفاوت به تنش شوری R10 (متحمل) و S46 (حساس) انتخاب شدند. در مرحله هشت برگی، تیمار شوری 8 دسی زیمنس بر متر بر گیاهان به مدت 20 روز اعمال شد و سپس پروتئین های برگ، استخراج گردید. لکه هایی با بیش از 5/1 برابر افزایش یا کاهش بیان جدا گردیدند و توسط دستگاه طیف سنجی جرمی شناسایی و تعیین توالی شدند. طبقه بندی عملکردی لکه های پروتئینی هر لاین بعد از MS/MS نشان داد که پروتئین های متفاوت بیان شده دارای فعالیت های متابولیکی مختلفی هستند. در لاین متحمل R10 تعداد پنج لکه افزایش بیان نشان داد که شامل پروتئین های Pyruvate orthophosphate dikinase، ATP synthase subunit beta، Germin-like protein،Chlorophyll a-b binding protein ، Triosephosphate isomerase و 40S ribosomal protein می باشند. همچنین در لاین حساس S46 یک لکه افزایش بیان نشان داد که شامل پروتئین Proteasome subunit beta می باشد و دو لکه-کاهش بیان نشان دادند که شامل پروتئین های Chlorophyll a-b binding protein و Ribulose bisphosphate carboxylase small chain می باشند. پروتئین های شناسایی شده در این مطالعه و مسیرهای بیوشیمیایی احتمالی مرتبط، اطلاعات جدیدی را در پاسخ لاین-های ذرت (R10 و S46) به تنش شوری ارایه می دهند.

    کلید واژگان: الکتروفورز دو بعدی, پروتئین های پاسخگو به تنش شوری, تحمل شوری, ذرت
    Marjan Jannatdoust, Reza Darvishzadeh *, Sattar Tahmasebi Enferadi, Maryam Monazzah

    Salinity is a major abiotic stress that limits the growth and productivity of plants in many parts of the world due to increased use of poor-quality water for irrigation and soil salinity. Plant adaptation or tolerance to salinity stress involves alteration in physiological processes and metabolic pathways and activating molecular or gene networks. In this study, 2DE technique was used to identify proteins responsive to salinity stress in maize. Two maize lines with different responses to salinity stress; R10 (tolerant) and S46 (sensitive) were selected. In the eight-leaf stage, salinity stress treatment of 8 dS/m was applied to plants for 20 days and then leaf proteins were extracted. Spots with more than a 1.5-fold increase or decrease in their expression were isolated and sequenced by mass spectrometry. Functional classification of protein spots per line after MS/MS revealed that the differentlly expressed proteins have different metabolic activities. In the tolerant line (R10), 5 spots including Pyruvate orthophosphate dikinase proteins, ATP synthase subunit beta, Germin-like protein, Chlorophyll a-b binding protein, Triosephosphate isomerase, and 40S ribosomal protein, respectively showed an increased expression level. Moreover, in the sensitive line (S46), one spot showed an increased expression level that related to Proteasome subunit beta proteins, and two spots including Chlorophyll a-b binding protein and Ribulose bisphosphate carboxylase small chain protein showed a decreased expression level. The proteins identified in this study and the possible related biochemical pathways provide new information on the response of maize lines (R10 and S46) to salinity stress.

    Keywords: Maize, salt stress-responsive proteins, Salt tolerance, two-dimensional electrophoresis
  • حامد دیلمی پور، سید محمد موسوی*، محمد ذاکری، پریتا کوچنین، سعید کیوان شکوه

    این مطالعه با هدف بررسی اثر نانوذرات سلنیوم، منیزیم و ترکیب آنها بر رشد و آنزیم های گوارشی ماهی سی باس آسیایی با میانگین وزنی 1/16±32/78 گرم به مدت 42 روز انجام گرفت. پس از سازگاری با شرایط آزمایشی، 96 ماهی به صورت کاملا تصادفی در 12 تانک استوانه ای فایبرگلاس 300 لیتری به تعداد مساوی توزیع شدند. 4 تیمار شامل تیمار کنترل، تیمار  mg/kg4 نانوسلنیوم، تیمار  mg/kg 500 نانومنیزیم و تیمار ترکیبی mg/kg 4 نانوسلنیوم و mg/kg 500 نانومنیزیم، مورد بررسی قرار گرفتند. ماهیان روزانه در حد سیری و تا حد 3% وزن بدن، در دو وعده تغذیه شدند. نمونه های مورد نیاز جهت سنجش شاخص های رشد و آنزیم های گوارشی در انتهای دوره جمع آوری شدند. نتایج حاصل نشان داد که در ماهیان تغذیه شده با تیمار ترکیبی، بالاترین میزان افزایش وزن بدن به میزان 58/26 ±33/131 درصد و نرخ رشد ویژه، به میزان 28/0 ±08/2 درصد به روز، را نشان داد که با تیمار کنترل (به ترتیب 21/26±65/65 و 32/0 ±23/1)، دارای اختلاف معنی داری بود (P<0/05). نتایج این مطالعه نشان داد که آنزیم های گوارشی آلکالین فسفاتاز، لیپاز، تریپسین و کیموتریپسین بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری داشتند (05/0<p)، به طوری که بیشترین میزان فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز در تیمار نانوسلنیوم (U/mg protein 00/82±06/611)، و بیشترین میزان آنزیم های لیپاز (U/mg protein 03/0±86/0)، تریپسین (U/mg protein 0/001±0/0540) و کیموتریپسین (U/mg protein 004/0±214/0) در تیمار نانومنیزیم مشاهده گردید (0/05<P)، در صورتی که آنزیم آمیلاز بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری را نشان نداد (05/0>p). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزودن نانوذرات سلنیوم و منیزیم به جیره غذایی ماهی سی باس آسیایی دارای اثرات مثبت بر رشد و آنزیم های گوارشی بوده و با توجه به نتایج حاصله پیشنهاد داد که می توان از مکمل نانوذارت منیزیم (mg/kg500) به تنهایی و یا به صورت ترکیبی با نانوذارت سلنیوم (mg/kg 4 نانوسلنیوم و mg/kg 500 نانومنیزیم) در جیره غذایی ماهی سی باس آسیایی استفاده نمود.

    کلید واژگان: نانو ذرات, سلنیوم, منیزیم, سی باس آسیایی, آنزیم های گوارشی
    Hamed Deilamy Pour, Seyed Mohammad Mousavi *, Mohammad Zakeri, Preeta Kochanian, Saeed Keyvanshokouh

    The aim of this study was to investigate the effect of selenium, magnesium nanoparticles and their composition on growth and digestive enzymes of Asian seabass with a mean weight of 32.78±1.16 g for 42 days. After adaptation to the experimental conditions, 96 fish were randomly distributed in 12 fiberglass cylinder 300-liter tanks in equal numbers. Four treatments including control treatment, 4mg / kg nanoselenium, 500mg / kg nanomagnasium and combination of 4mg/ kg nanoselenium with 500mg / kg nanomagnasium were investigated. The fish were fed daily in satiation and up to 3% of body weight in two time a day. Samples needed to measure growth indices and digestive enzymes were collected at the end of the period. The results showed that in the fish fed the combined treatment, the highest body weight gain was 131.33±26.58 and the specific growth rate was 2.08±0.28 and there was a significant difference between the control treatment (65.01±21.26 and 1.23±0.32, respectively) (P <0.05). The results of this study showed that digestive enzymes of alkaline phosphatase, lipase, trypsin and chymotrypsin were significantly different between experimental treatments (P <0.05), so that the highest activity of alkaline phosphatase in nanoselenium treatment (611.06±82.00U/mg protein),  the highest amount of lipase (0.86±0.03 U/mg protein), trypsin (0.054 ± 0.001 U/mg protein), and chymotrypsin (0.214±0.004U/mg protein) was seen in nanomagnesium treatment (P <0.05), whereas the amylase enzyme showed no significant difference between the experimental treatments (P> 0.05). The results of this study showed that the addition of selenium and magnesium nanoparticles to the diet of Asian Sea bass had positive effects on growth performance and digestive enzymes and suggested that magnesium nanoparticle supplementation (500 mg/kg) could be used alone or in combination with selenium nanoparticles (4 mg/kg nano-selenium and 500 mg / kg nano-magnesium) in the diet of Asian Sea bass.

    Keywords: Nanoparticles, selenium, Magnesium, Asian Sea Bass, Digestive enzymes
  • جمشید عظیمیان، امین آزادی*، اسلام مجیدی هروان، محمدرضا بختیاری زاده، رضا عزیزی نژاد

    تنش شوری یکی از محدودکننده ترین عوامل غیرزنده در تولید گندم می باشد. به منظور فایق آمدن بر این مشکل، شناخت نحوه پاسخ و عمل ژن ها در تنش می تواند اطلاعات مفیدی برای اصلاح گیاهان در جهت تحمل تنش های محیطی فراهم آورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ژن هایی با الگوی بیان متفاوت بین دو حالت (نرمال و تحت تنش شوری) در گندم نان(Triticum aestivum) انجام شد. بررسی الگوی بیانی ژن های pyrroline-5-carboxylate synthetase, serine-threonine protein kinase و ژنAldehyde dehydrogenase family 3 member I1, chloroplastic-like  نشان داد پس از اعمال تنش میزان بیان نسبی این ژن ها نسبت به نمونه ی شاهد افزایش بیش تری داشت و بیان ژن هایProline dehydrogenase 2, mitochondrial like ،Putative calcium binding protein CML29 و GDSL esterase/lipase At2g40250-like نسبت به نمونه شاهد کاهش داشت. محتوی پرولین و بیان ژن های کلیدی درگیر در بیوسنتز پرولین در شرایط تنش نسبت به شرایط کنترل تغییرات قابل توجهی را نشان داد. تنش شوری سبب القاء بیان ژن P5CS و افزایش سطح پرولین شد که می تواند بیانگر نقش مهم ژن pyrroline-5-carboxylate synthetase جهت انتقال به گیاهان حساس به منظور افزایش تحمل به شوری در آن ها باشد.

    کلید واژگان: گندم نان, تنش شوری, آنالیز ریل تایم PCR, پرولین
    Jamshid Azimian, Amin Azadi*, Eslam Majidi Hervan, Mohammad Reza Bakhtiarizadeh, Reza Azizinezhad

    Salinity is one of the most determinative abiotic stresses in wheat cultivation. In order to overcome this concern, understanding how genes respond and act under stress conditions can provide useful information for plant breeding to withstand environmental stresses. The aim of this study was to identify genes with significant differences between two normal and stress conditions in bread wheat (Triticum aestivum). Gene expression patterns of pyrroline-5-carboxylate synthetase, serine-threonine protein kinase and Aldehyde dehydrogenase family 3 member I1, chloroplastic-like showed that: under salt stress, the genes expression levels have increased while the expression of Proline dehydrogenase 2, mitochondrial like, Putative calcium binding protein CML29 and GDSL_esterase / lipase_At2g40250-like genes decreased compared to control. Proline content and expression of key genes involved in proline biosynthesis under stress conditions showed significant changes in comparison with control conditions. Salinity stress induced P5CS expression and increased proline levels, which could indicate the crucial role of pyrroline-5-carboxylate synthetase as valuable gene transfer from stress tolerant to sensitive plant to increase plant tolerance under salinity.

    Keywords: Bread wheat, Salinity stress, Real-time PCR analysis, Proline
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال