به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۸۰۱۵ عنوان مطلب
|
  • A Problematic Case Due to Blood Collection for Fasting Plasma Glucose Assessment.
    Wiwanitkit V
    Fasting plasma glucose (FPG) is useful for routine following up of the diabetic patients. Here, the author reported an interesting mortal case due to the fasting plasma glucose blood collection. In this case, it can be a good case study on the complication of fasting procedure for blood collection of FPG determination. However, the precautions for the diabetic patients whose the history of blood glucose control is fluctuated should be specially set.
  • باقر لاریجانی، مژگان سنجری، فرزانه زاهدی، رضا برادر جلیلی، محمدرضا امینی، ایمان رحیمی
    مقدمه
    اختلاف نظرهایی درباره اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت سرمی گلوکز ناشتا (بدون تغییر، افزایش خفیف، کاهش خفیف) وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر روزه داری در ماه مبارک رمضان بر غلظت گلوکز سرمی ناشتا در بالغین سالم انجام می شود.
    روش ها
    مطالعه از نوع نیمه تجربی (قبل و بعد) بر روی 115 داوطلب سالم (67 مرد و 48 زن) که حداقل 25 روز در ماه روزه دار بوده اند صورت پذیرفت. نمونه گیری از خون یک هفته پیش از شروع ماه رمضان در ساعت 7 صبح (پس از 8 ساعت ناشتایی)، روز 14 و 28 ماه رمضان (یک ساعت پیش از غروب آفتاب) انجام شد. مدت زمان روزه داری 5/05/11 ساعت بود. سنجش گلوکز پلاسما توسط روش آنزیمی بوده و تحلیل آماری داده ها توسط paired t-test وآنالیز واریانس با کمک نرم افزار SPSS نسخه 10.0 به عمل آمد.
    یافته ها
    غلظت سرمی گلوکز ناشتا از mg/dl0/94/88 به mg/dl3/154/75 در روز 14 و به mg/dl7/79/62 (001/0p<) در پایان ماه رمضان کاهش یافت. تغییرات غلظت هم در مردان (mg/dl8/85/87 به mg/dl4/68/60) (001/0p<) و هم در زنان (mg/dl3/97/89 به mg/dl4/87/65) (001/0p<) مشاهده شد. کاهش کالری دریافتی نیز در تمام افراد مشاهده گردید (001/0p<) و تغییرات آن رابطه مستقیمی با کاهش گلوکز در تمام جمعیت مورد مطالعه داشت (01/0p<).
    نتیجه گیری
    غلظت سرمی گلوکز ناشتا به دنبال روزه داری در ماه رمضان کاهش می یابد و این تغییرات با کاهش کالری دریافتی نیز همراه هستند. به نظر نمی رسد که روزه داری در ماه مبارک رمضان عوارض ناخواسته جدی بر قندخون در افراد سالم داشته باشد.
    کلید واژگان: روزه داری اسلامی, ماه رمضان, گلوکز پلاسما
    Bagher Larijani *, Mojgan Sangaei, Farzaneh Zahedi, Reza Baradar, Jalili, Mohammad Reza Amini, Iman Rahimi
    Introduction
    There is as yet no consensus as to the effect of Ramadan fasting on fasting blood glucose. We carried out a study to help clarify the situation.
    Methods
    This was a semi-experimental (pre- and post-) study of 115 healthy volunteers (67 men and 48 women), who fasted for at least 25 days during Ramadan. Blood samples were taken 7 days before Ramadan (at 7am after a 8-hour overnight fast), and on the 14th and 28th days of Ramadan (1 hour before sundown). The mean duration of daily fasting was 11.5±0.5 hours. Plasma glucose was measured by an enzymatic assay. Statistical analysis was by the paired-t and ANOVA functions on SPSS10.0 software.
    Results
    Fasting plasma glucose in the group as a whole decreased from 88.4±9.0mg/dl pre-Ramadan to 75.4±15.3mg/dl on day 14 and 62.9±7.7mg/dl on day 28 (p<0.001). Both men [87.5±8.8mgdl (pre-Ramadan)  60.8±6.4mg/dl (day 28)] and women [89.7±9.3mgdl (pre-Ramadan)  65.7±8.4mg/dl (day 28)] experienced a significant decrease in fasting plasma glucose levels (p<0.001 in both). There was a reduction in calorie intake during Ramadan in every volunteer (p<0.001), and there was a direct correlation between reduction in calorie intake and fasting plasma glucose (p<0.01).
    Conclusion
    Fasting plasma glucose decreases with Ramadan fasting and is associated with a reduction in calorie intake. The decrease in plasma glucose does not seem to be accompanied by any serious adverse effects in healthy volunteers, however.
    Keywords: Islamic fasting, Ramadan, plasma glucose
  • Elham Zainalinia, Rouhallah Najjar Sadeghi *, Mostafa Ebadi, Mohammad Faghihi
    Cataract is a leading cause of vision loss in the world. Several factors are involved in the development of cataracts, of them; diabetes and uncontrolled plasma glucose have great importance. Therefore, controlling glycemic reduces the risk of related to microvascular complications of diabetes diseases such as cataract. This study aimed to compare fasting plasma glucose (FPG), HgbA1c, and oral glucose tolerance test (OGTT) between Diabetic patients with and without cataract in comparison with the healthy group as control. Among 150 subjects, 50 diabetic patients, 50 diabetic cataracts, and 50 healthy individuals without a history of specific disease were compared with each other. Fasting plasma glucose, OGTT, and HgbA1c were measured by colorimetric methods. SPSS23 software was used to analyze data. P-values ​​less than 5% or lower were considered to be statistically significant. In this study, the mean fasting plasma glucose, HgbA1c, and OGTT in the group of diabetic patients, diabetic with cataract, and healthy groups fasting plasma glucose were as follow, 162.46 mg dL-1 and 184.76 mg dL-1, 92.88 mg dL-1 (P˂0.05), HgbA1c: 7.8, 8.0, 5.8% (P˂0.05) and OGTT: 228 mg dL-1, 246.12 mg dL-1 and 114.32 mg dL-1 (P˂0.05) respectively. Our findings showed that in diabetic patients with and without cataract, fasting plasma levels, HgbA1C, and OGTT are higher than the healthy group. There was a significant relationship between the studied factors and cataracts. As a result, high blood glucose has a definitive role in the development of cataracts.
    Keywords: Diabetes, Cataract, Fasting Plasma Glucose, Hemoglobin A1c, OGTT
  • سمیه حسین پور نیازی، پروین میرمیران*، مهدی هدایتی، فریدون عزیزی، سحر میرزایی
    سابقه و هدف
    مطالعات محدودی تاثیر جایگزین کردن پروتئین های گیاهی را با پروتئین های حیوانی، بر شاخص های گلیسمی در بیماران دیابتی مورد بررسی قرار داده اند. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی تاثیر جایگزین کردن حبوبات به جای گوشت، در رژیم غذایی تغییرات درمانی شیوهی زندگی بر غلظت انسولین ناشتا، گلوکز ناشتا، هموگلوبین A1c و شاخص مقاومت به انسولین در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی در سال 1392 می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی کارآزمایی بالینی متقاطع تصادفی دو سوکور، 40 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 (دامنه سنی 50 تا 80 سال) شرکت کردند. افراد به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده ی رژیم غذایی بر پایه تغییرات درمانی شیوهی زندگی (Therapeutic lifestyle change، TLC) یا رژیم غذایی TLC حاوی حبوبات (جایگزینی 2 واحد حبوبات در سه روز هفته به جای واحد گوشت دریافتی در رژیم غذایی TLC) تقسیم شدند. طول هر یک از رژیم ها 8 هفته بود که با یک دوره شستشوی 4 هفته ای از هم جدا می شدند. در ابتدا و انتهای هر دو مرحله ی دریافت رژیم غذایی، نمونه ی خون ناشتای افراد گرفته و شاخص های مورد نظر اندازه گیری شد. از آزمون paired t test برای مقایسهی میانگین تمامی متغیرهای کمی در پایان دو رژیم غذایی و نیز مقایسه ی مقادیر پایهی دو گروه رژیم غذایی و مقادیر پس از مداخله ی دو گروه رژیم غذایی، استفاده شد.
    یافته ها
    از 40 بیمار شرکت کننده در این مطالعه، 31 نفر مطالعه را به پایان رساندند. بعد از 8 هفته مداخله، غلظت گلوکز ناشتا، انسولین ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین در هر دو رژیم غذایی در مقایسه با مقادیر پایه به طور معناداری کاهش یافت (0/05>P). در مقایسه با رژیم غذایی TLC، در رژیم غذایی TLC حاوی حبوبات، غلظت گلوکز ناشتا (5/5±19/5- در برابر 6/7±25/1-، 0/045>P)، انسولین ناشتا (5/5±18/5- در برابر 6/7±24/7-، 0/045>P) و شاخص مقاومت به انسولین (0/2±0/8- در برابر 0/2±1/3-، 0/04>P) کاهش معنی داری یافت. در غلظت هموگلوبین A1c تغییر معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    جایگزین کردن دو واحد حبوبات به جای گوشت در رژیم غذایی TLC در سه روز هفته، سبب بهبود کنترل گلیسمی و مقاومت به انسولین در بیماران دیابت نوع 2 می شود.
    کلید واژگان: دیابت نوع 2, حبوبات, گلوکز ناشتا, مقاومت به انسولین, انسولین ناشتا
    Somayeh Hosseinpour, Niazi, Parvin Mirmiran *, Mehdi Hedayati, Fereidoun Azizi, Sahar Mirzaei
    Background And Aim
    The aim of this study was to determine the effect of legume intake in therapeutic lifestyle change (TLC) on fasting insulin, fasting blood glucose, HbA1c and homeostasis model assessment insulin resistance (HOMA-IR) in patients with type 2 diabetes.
    Materials And Methods
    In this randomized crossover trial, 31 subjects with type 2 diabetes in the age range of 50 to 80 years were selected. The subjects were randomly assigned to two groups receiving diets of therapeutic lifestyle change or the therapeutic lifestyle change with legumes (replacing meat with 2 servings of legumes in their therapeutic lifestyle change diet, three days a week). Period of each diet was 8 weeks with a 4 week washout period. Fasting blood samples were taken to measure the fasting insulin, fasting plasma glucose, HbA1c HOMA-IR.
    Results
    After 8 weeks of intervention, fasting plasma glucose, fasting insulin and HOMA-IR in both diets significantly reduced compared with baseline values (P<0.05). Compared with the TLC diet, in TLC diet with legumes, fasting insulin, fasting plasma glucose, and HOMA-IR was significantly decreased (P<0.05). No significant change was observed in HbA1c concentration.
    Conclusion
    Replacement of 2 servings of legumes instead of meat 3 days a week in the TLC diet resulted in improved glycemic control and insulin resistance among type 2 diabetic patients.
    Keywords: Type 2 diabetes_Legumes_Fasting blood glucose_Insulin resistance_Fasting insulin
  • Forghani B., Goharian V., Kasaeeian N., Amini M
    There is evidence implying the influence of vitamin C on prevention of hemoglobin glycation. The aim of the present study was to investigate the effect of vitamin C on the level of glycosylated hemoglobin (HbA1c) in patients with type 2-diabetes.
    Materials And Methods
    18 patients with type 2 diabetes (14 females, 4 males) were enrolled in a clinical trial study. 1000 mg of supplemental vitamin C (divided into 4 doses) per day was given to the subjects for 6 weeks. Body mass index (BMI), a 3-day diet recall, fasting plasma glucose and glycosylated hemoglobin were measured beforeand after the administration of supplemental vitamin C. Data were analyzed by paired ttest.
    Results
    Body weight and BMI were slightly higher at the end of study, as compared to before. Glycosylated hemoglobin level decreased significantly at the end of study 11.8±1.48 vs, 10.2±1.28%, (p<0.015). Fasting plasma glucose did not change.
    Conclusion
    Our findings indicate that vitamin C as a result of its structural similarity to glucose can compete with it to reduce hemoglobin glycosylation in patients with type 2-diabetes.
  • EFFECT OF RAMADAN FASTING ON BLOOD GLUCOSE IN HEALTHY ADULTS
    Bagher Larijani, Mojgan Sanjari, Farzaneh Zahedi, Reza Baradar-Jalili, Mohammad-Reza Amini, Eiman Rahimi
    Introduction
    There is as yet no consensus as to the effect of Ramadan fasting on fasting blood glucose. We carried out a study to help clarify the situation.
    Methods
    This was a semi-experimental (pre- and post-) study of 115 healthy volunteers (67 men and 48 women), who fasted for at least 25 days during Ramadan. Blood samples were taken 7 days before Ramadan (at 7am after a 8-hour overnight fast), and on the 14th and 28th days of Ramadan (1 hour before sundown). The mean duration of daily fasting was 11.5±0.5 hours. Plasma glucose was measured by an enzymatic assay. Statistical analysis was by the paired-t and ANOVA functions on SPSS10.0 software.
    Results
    Fasting plasma glucose in the group as a whole decreased from 88.4±9.0mg/dl pre-Ramadan to 75.4±15.3mg/dl on day 14 and 62.9±7.7mg/dl on day 28 (p
    Conclusion
    Fasting plasma glucose decreases with Ramadan fasting and is associated with a reduction in calorie intake. The decrease in plasma glucose does not seem to be accompanied by any serious adverse effects in healthy volunteers, however.
    Keywords: Islamic fasting, Ramadan, plasma glucose
  • منوچهر محمدبیگی، فرزاد حدائق، فریدون عزیزی
    مقدمه
    نقش افزایش گلوکز خون به عنوان یکی از عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی شامل بیماری های کرونر قلبی و حوادث مغزی عروقی در مطالعه های مختلف نشان داده شده است. سطح قند ناشتای پلاسما و دو ساعته در تعیین میزان متوسط قند نقش دارند اما میزان شرکت هر یک از آن ها در تعیین خطر بیماری های قلبی عروقی مورد بحث است. با توجه به فراوانی بیماری های قلبی عروقی در شهر تهران، این مطالعه به منظور بررسی نقش سطوح مختلف قند ناشتا و قند دو ساعته ی پلاسما در پیش بینی حوادث قلبی عروقی انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه ی کوهورت، افراد بالای 40 سال طرح قند و لیپید تهران که در بررسی های اولیه فاقد بیماری کرونر قلبی یا حوادث مغزی عروقی یا دیابت تحت درمان بودند، برای ارزیابی اثر افزایش سطح گلوکز در پیش بینی حوادث قلبی عروقی، مورد بررسی قرار گرفتند. هیپرگلیسمی به صورت صدک 25، صدک 75 و صدک بین چارکی (IQR) براساس گلوکز ناشتا و گلوکز 2 ساعته، تعریف شد. هم چنین مجموعه ای از عوامل خطرزای قلبی عروقی فرامینگهام (FRS)، برای کلیه افراد محاسبه شد. سپس همه ی حوادث قلبی عروقی رخ داده برای این افراد در یک پیگیری حدود 6/0±1/6 ساله ثبت و در انتها قدرت پیش بینی کننده ی قند خون ناشتا و قند خون دو ساعته در حوادث قلبی عروقی توسط هر یک از تعاریف برآورد شد.
    یافته ها
    میانگین سن نمونه ها 1/10±9/53 سال بود. 346 نفر (3/9%) در شروع مطالعه دارای دیابت تشخیص داده نشده (موارد جدید) بودند که از این تعداد در 172 نفر (6/4%کل) تشخیص دیابت براساس فقط هیپرگلیسمی post challenge بود. تعداد حوادث قلبی عروقی در طول مدت مطالعه 148 مورد بود. خطر نسبی تعدیل شده با جنس و FRS برای بیماری های قلبی عروقی به ازایmg/dL 14 افزایش در گلوکز ناشتا (22/1-08/1:CI 95%؛ 15/1=HR) و به ازای mg/dL 49 افزایش در گلوکز دو ساعته (33/1-14/1: CI95%؛ 23/1=HR) بود. در مدلی که شامل گلوکز ناشتا و قند دو ساعته بود، خطر نسبی قند خون دو ساعته به صورت معنی دار باقی ماند (38/1-05/1: CI 95%؛20/1=HR) و در خصوص قند ناشتا غیرمعنی دار شد (13/1-93/0: CI95%؛03/1=HR).
    نتیجه گیری
    در این مطالعه هیپرگلیسمی post challenge عامل خطرزای مستقل در بروز حوادث قلبی عروقی بود.
    کلید واژگان: قند خون ناشتا, قند دو ساعته, حوادث قلبی, عروقی
    M. Mohammad Beigi, F. Hadaegh, F. Azizi
    Introduction
    Hyperglycemia is a known a risk factor for cardiovascular disease (CVD), including coronary heart disease (CHD) and stroke. This risk is continuous and graded across the distributions of fasting plasma glucose (FPG), and levels of plasma glucose after an oral glucose challenge. Both fasting and 2-h postchallenge glucose (2hpg) levels contribute to average glycemia, but the relative contributions of fasting and postchallenge hyperglycemia to CVD risk remain uncertain. Considering the high prevalence of cardiovascular disease (CVD) in Tehran, this study was designed to evaluate the effects of difference levels of fasting and postchallenge hyperglycemia in prediction of cardiovascular disease.
    Materials And Methods
    In this cohort study, all participants of the Tehran Lipid And Glucose Study (TLGS) (3694 subjects), aged over 40years, free from clinical CVD (coronary heart disease, stroke) or medication-treated diabetes were assessed for prediction of incident CVD events. We used the interquartile range (IQR) as a unit of exposure for continuously distributed glycemic measures in predicting CVD risk. Also, the Framingham Risk Score (FRS) was determined in this population at baseline. We recorded the cardiovascular events in 6.1±0.6 years of follow up for all subjects. Finally, we assessed ability of fasting and postchallenge hyperglycemia in prediction of cardiovascular disease.
    Results
    Mean age of the study population was 53.9 years undiagnosed diabetes in this population was present in 346 (9.3%) of the 346 subjects 172 (49.7%) had 2hPG ≥ 200mg/dL without FHG. There were 148 CVD events. In separate sex- and CVD risk–adjusted models,) hazard ratio (HR) for CVD with fasting plasma glucose (per [14 mg/dL] increase) was 1.15 (95% CI: 1.08–1.22) and HR for CVD per 49 mg/dL increase in 2hPG was 1.23 (95% CI: 1.14–1.33). When modeled together, the HR for FHG decreased to 1.03 (95% CI: 0.93–1.13) and for 2hPG remained significant (95% CI: 1.20, 1.05–1.38).
    Conclusion
    In this study, postchallenge hyperglycemia was an independent risk factor for CVD.
    Keywords: Fasting hyperglycemia (FHG), 2, h postchallenge glycemia (2hPG), Cardiovascular events
  • صالح زاهدی اصل، لیلا بهبود، بهزاد زارع
    سابقه و هدف
    اگرچه مدارک قوی دال بر وجود سمیت آلومینیوم در اثر ورود آن به بدن از طریق مصرف غذا وجود ندارد، اثر مصرف مداوم غذای حاوی آلومینیوم ممکن است منجر به مسمومیت با آن شود. با این حال مطالعات اخیر قویا تاکید بر مسمومیت با AL3+ در بیماران با نارسایی کلیوی و بیمارنی که در آن ها آنتی اسیدهای حاوی آلومینیوم تجویز می شود دارند. در این بررسی اثر خوراکی مقادیر مختلف آلومینیوم بر غلظت گلوکز خون ناشتا و پس از تست تحمل گلوکز در موش صحرایی مورد مطالعه قرار گرفته است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، به شش گروه موش صحرایی نر و ماده با وزن 220-180 گرم (در هر گروه 9 سر)، غذای حاوی آلومینیوم با مقادیر 75، 212.5، 312.5، 625، 1250 و 2500 میلی گرم در هر کیلوگرم غذا (PPm)، به مدت دو ماه داده شد. یک گروه کنترل هم در این مدت غذای معمولی مصرف می کردند. در طی این مدت هر 15 روز یک بار، خونگیری از دم و سپس اندازه گیری قند خون ناشتا پس از یک شب گرسنگی و هم چنین تست تحمل گلوکز (45 دقیقه پس از تجویز غلظت 1گرم در کیلوگرم گلوکز از راه دهان) بر روی گروه های مختلف انجام می شد.
    یافته ها
    آلومینیوم روی غلظت گلوکز ناشتا و پس از تست تحمل گلوکز اثر افزایشی داشت که از الگوی وابسته به دوز و وابسته به زمان تبعیت می کرد، اگر چه شدت تغییرات مشاهده شده در میزان تحمل گلوکز بیشتر از قندخون ناشتا بود. غلظت گلوکز ناشتا گروه کنترل در انتهای دو ماه آزمایش 4±8/113 میلی گرم در صد میلی لیتر و در گروهی که غذای حاوی آلومینیوم (2500 میلی گرم در کیلوگرم) را مصرف کرد 10±9/165میلی گرم در صد میلی لیتر بوده است که در این گروه غلظت گلوکز ناشتا به طور معنی دار بیشتر از گروه کنترل بود. نتایج بررسی هم چنین نشان داد که وزن حیوانات مصرف کننده آلومینیوم با مقادیر 625، 1250، 2500 ppm نسبت به گروه کنترل در روز شصتم کاهش معنی دار داشته است.
    نتیجه گیری
    نتایج این بررسی برای اولین بار مشخص نمود که اثر مسمومیت آلومینیوم بر متابولیسم گلوکز مخصوصا درافرادی که در تماس زیاد با این عنصر می باشند باید مورد توجه گیرد، چون تماس زیاد با این عنصر می تواند زمینه ساز بیماری دیابت باشد.
    کلید واژگان: آلومینیوم, گلوکز پلاسمای ناشتا, تست تحمل گلوکز, موش صحرایی
    S. Zahedi, Asl, L. Behbood, B. Zaree
    Background
    There is no solid evidence of aluminium (Al3+) toxicity resulting from the Al3+ present in foods or from aluminium utensils used to prepare or contain foods. However recent studies have strongly emphasized Al3+ toxicity in chronic renal failure patients and patients administered aluminium containing antacids. In this study the effect of high doses of Al3+ on glucose metabolism in rats has been investigated. Six groups of male and female albino rats within a weight range of 180-220 grams were fed with food containing Al3+ (75, 212.5, 312.5, 625, 1250, 2500 mg/kg food) for two months. During this time, at 15-day intervals, measurements of plasma glucose concentrations, both while fasting - Fasting Blood Sugar (F.B.S) - and after Glucose Tolerance Test (G.T.T) were taken from the test and control groups. The results indicate that Al3+ can increase fasting plasma glucose and impair glucose tolerance in a dose and time dependent manner. Fasting plasma glucose of the control group at the end of the 60 day- intervention (113.8±4 mg/dl) was significantly less than the case-group, which consumed food containing Al3+ (2500 mg/kg) (165.9±10 mg/dl). In general the results of this study reveal for first time, that the toxic effect of aluminium on glucose metabolism must be considered, particularly in individuals with frequent exposure to the element.
    Keywords: Aluminium, Insulin secretion, Voltage Activated Calcium Channels, Fasting Blood Sugar, Glucose Tolerance Test, Glucose Metabolism
  • Homeira Rashidi *, Foroogh Namjoyan, Zahra Mehraban, Mehrnoosh Zakerkish, Seyed Bahman Ghaderian, Seyed Mahmoud Latifi
    Background
    Diabetes mellitus is one of the most common metabolic diseases in the world. Recently, willingness to use alternative treatments to control and reduce blood sugar levels has noticeably increased. The general objective of this study is to investigate the hypoglycemic effect of the active ingredient of Berberis (Berberine) in patients with type 2 diabetes.
    Methods
    In this double-blind randomized controlled placebo trial, 84 patients with type 2 diabetes were evaluated. The patients were divided in 2 groups (42 each). In addition to their previous drugs, new diet, and life style each group received Berberine capsules 500 mg or placebo twice daily for 4 weeks. At baseline, weight, height, blood pressure, and BMI were calculated for all patients. Fasting plasma glucose, post- meal plasma glucose, fructosamine, lipid profile, fasting blood insulin levels, BUN, creatinine, and liver enzymes were taken from all patients before the study and after 4 weeks. HOMA-IR and HOMA-β% were calculated.
    Results
    After administration of Berberine for a month, average blood sugar (FBS) in the Berberine group decreased from 192 ± 59.6 to 167.7 ± 51.8, which was statistically significant compared with the results of the placebo group (P = 0.036). There was a significant decrease from 266.1 ± 93.7 mg dl to 222.5 ± 76 in 2HPP in the Berberine group compared with the placebo group (P = 0.001). There was also a significant decrease from 425.7 ± 139.7 micromoles per liter to 344.9± 126.1 micromoles per liter in fructoseamine in the Berberine group compared with the placebo group (P = 0.014). In addition, fasting insulin, HOMA-β%, and HOMA-IR increased in the Berberine group compared with the placebo group, however, this increase was not statistically significant. There was a significant decrease in LDL, TG, VLDL in the Berberine group, however, it was not lower than that in the placebo group. Also, total cholesterol in the Berberine group decreased insignificantly compared to the placebo group. There was no significant difference between the 2 groups in terms of BMI, systolic, and diastolic blood pressure.
    Conclusions
    The results showed taking Berberine in patients with type 2 diabetes for 1 month significantly reduces the fasting plasma glucose, post- meal blood glucose, and fructosamine. No signification changes were found in lipid profiles, fasting insulin, HOMA-IR, and HOMA-β%.
    Keywords: Type 2 Diabetes Berberine (Berberine)_Barberry (Berberis. Vulgaris)_Fructosamine
  • Ghaffari T., Nouri M.*, Rashidi M.R., Vatankhah A.M., Rezazadeh H., Roshangar L
    Objectives
    Many studies have shown that oxidative stress is increased in diabetes and may accelerate the development of complications through the metabolism of excessive glucose and free fatty acids. In the present study, the effects of two well-known antioxidative nutrients, vitamin E and selenium, on the oxidative stress and antioxidative systems in streptozotocin (STZ) induced diabetic rats have been investigated.
    Methods
    Thirty two adult female Sprague Dawley rats were randomly divided into three groups of normal control, diabetic control and diabetic vitamin E+selenium-supplemented groups. Diabetes was induced in the second and third group by STZ (60 mg/kg, i.p) and third group received both vitamin E (300 mg/kg/day) and selenium (0.5 mg/kg/day) for a period of 30 days. Fasting serum glucose concentration, malondialdehyde (MDA) level, glutathione peroxidase (GPx) and superoxide dismutase (SOD) activities, plasma total antioxidant status (TAS) and lipid profile were measured.
    Results
    In diabetic rats, a significant increase in the levels of fasting plasma glucose (p 0.001) and MDA (p<0.05) was observed, whereas plasma TAS (p<0.01) and erythrocyte SOD activity (p<0.05) significantly decreased with no change in the GPX activity (p>0.05). Oral administration of vitamin E and selenium led to a significant decrease in the fasting plasma glucose levels (p<0.05). It also improved the antioxidant status of diabetic rats possibly through decreasing lipid peroxidative products and increasing enzymatic antioxidants.
    Conclusion
    According to the results obtained vitamin E and selenium supplementation has antioxidant effect in STZ-induced experimental diabetes and may have beneficial protective effects in diabetic oxidative damage.
    Keywords: vitamin E selenium_streptozotocin_induced diabetes_oxidative stress
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال