-
جنسیت متغیری مهم در زمینه مطالعات ترس از جرم است. .مسئله مندی ترس از جرم با توجه به جنسیت از این لحاظ قابل توجه است که زنان با وجود قربانی شدن کمتر نسبت به مردان ترس از جرم بالاتری دارند.در این پژوهش تفاوت های جنسیتی ترس از جرم با توجه به ابعاد اجتماعی در این حوزه از جمله ترس از جرم برای دیگران و رفتارهای محدود اتخاذ شده در بین هر دو جنس بررسی شده است. روش مورد استفاده کیفی است. داده ها از طریق تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته با بیست نفر از زنان و مردان 15 سال به بالای شهر تهران گردآوری شد. در انتخاب افراد نمونه با در نظر گرفتن بیشترین تنوعات از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری ساختاری انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد که به طور کلی ترس از جرم چه در شکل شخصی آن و چه به صورت ترس از جرم برای دیگران به صورت اجتماعی برساخته می شود و شرایط عینی تاثیر چندانی در ایجاد ترس از جرم ندارد و رفتارهای محدود در واکنش به هریک از این دو ترس توسط زنان و مردان اتخاذ می شود. کلیدواژه ها: ترس از جرم، جنسیت، ترس از جرم برای دیگران، رفتار محدودکلید واژگان: ترس از جرم, جنسیت, ترس از جرم برای دیگران, رفتار محدودGender is an important variable in the field of fear of crime studies. The problem of fear of crime with respect to gender is significant in the sense that women have a higher fear of crime despite being less victimized than men. The term fear of crime to others and restrictive behaviors adopted among both sexes have been investigated. The method used is qualitative. The data was collected through semi-structured interviews with twenty men and women aged 15 years and above in Tehran. Purposive sampling method was used in the selection of sample people taking into account the most variations. Data analysis was done using structural coding. The results of the study showed that, in general, fear of crime is socially constructed, both in its personal form and in the form of fear of crime for others, and objective conditions do not have much effect on creating fear of crime, and limited behaviors in response to each These two fears are adopted by men and women.Keywords: fear of crime, gender, fear of crime for others, limited behaviorKeywords: Fear Of Crime, Gender, Fear Of Crime For Others, Limited Behavior
-
تامین امنیت و کاهش ترس از جرم دو پدیده مجزایی هستند که هر کدام سهم بسزایی در کیفیت زندگی اجتماعی دارند. تامین امنیت یکی از مهم ترین وظایف دولت ها به شمار می آید، اما وجود آن بدون احساس امنیت و یا به تعبیری کاهش ترس از جرم امری ناممکن و ناتمام است. بنابراین می توان گفت پلیس به عنوان نیرویی مقتدر، مجهز، آموزش دیده و مسلح به پشتیبانی قانون و به عنوان بخشی از نهادهای دخیل در دستگاه عدالت کیفری، بخشی از مسئولیت کنترل ترس از جرم را بر عهده دارد و در این راستا می تواند راهبردهای مختلفی را به کار گیرد.
در این پژوهش ضمن تبیین پدیده ی ترس از جرم به بررسی تاثیر رویکرد پلیس سنتی و جامعه محور در کنترل و یا به عبارتی کاهش ترس از جرم پرداخته شده است. ارزیابی نتایج پژوهش نشان دهنده ی این است که نخست، صرف کنترل جرم در پلیس سنتی نمی تواند نقش بسزایی در کنترل ترس از جرم داشته باشد. این در حالی است که پلیس جامعه محور، خود را به وسیله ی راهبردهایی مانند طرح نظارت محله، تشکیل انجمن مشورتی، افزایش رویت پذیری و مانند آن در مبارزه علیه جرم سهیم می کند و تاثیر چشم گیری در کاهش ترس از جرم دارد. برای مثال، پژوهشی که در 12 شهر امریکا انجام شد، نشان داد که چنین راهبردهایی به طور غیر مستقیم بر ترس از جرم تاثیرگذار است این درحالی است که رویکرد پلیس سنتی که بر رفتارهای واکنشی، تاکید بر تاثیر اعمال کیفر و اجرای سریع و حتمی کیفرها تاکید دارد، تنها بر افکار عمومی جامعه در زمینه ی کاهش جرم تاثیرگذار است اما بر کاهش ترس از جرم تاثیر نداشته است.
کلید واژگان: پلیس, امور پلیسی, پلیس جامعه محور, پلیس سنتی, ترس از جرمSecurity and reduction in fear of crime are two distinct phenomena which significantly contribute to quality of social life. Provision of security is among the greatest responsibilities of governments; however, security will not be established unless a sense of security, or in other words, a reduced level of fear of crime is achieved. Therefore, the police, as a collection of trained, armed, equipped, and powerful forces, and as a part of criminal justice system, enforce the law and adopt variety of approaches to control fear of crime. The present study attempts to describe the problem of fear of crime and to examine the role of community-based and traditional policing in controlling (i.e. reducing) fear of crime. Our findings indicate that (1) controlling the fear of crime through simply traditional policing is not enough for reducing the fear of crime while community-based policing helps tackling crimes and reducing the fear of crime through such approaches as programs for surveillance over neighborhoods, establishment of collective decision making groups, increasing observability, etc. For a example, a research conducted in 12 U.S. cities indicated that although such an approach does not bring positive changes to citizens’ attitude toward the police, however, their views on the impacts of police strategies indirectly influence the fear of crime. Furthermore, traditional policing, which emphasizes response to crime, enforcement, and final and quick punishment, has only influenced public opinions on reduction in fear of crime without actual decline in fear of crime.Keywords: Police, Policing, Community, Based Policing, Traditional Policing, Fear of Crime -
هدف این پژوهش، بررسی وضعیت ترس از جرم و عوامل اجتماعی مرتبط با آن در بین سالمندان شهر شیراز بود. این پژوهش در چارچوب روش شناسی کمی و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق، سالمندان شهر شیراز بودند که 330 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بود که شاخص های آن با استفاده از اعتبار محتوا و اعتبار عاملی تحلیل اعتبار شدند و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفا کرونباخ و آزمون- آزمون مجدد تعیین گردید. در بخش نظری، ترس از جرم، دیدگاه هایی نظیر انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی، نظریه های جمعیت شناختی و ارتباطات بین فردی، و بزه دیده شناسی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج این تحقیق بر مبنای چنین دیدگاه هایی تبیین شده است. بر اساس یافته های تحقیق، ترس از جرم در بین سالمندان شهر شیراز در حد متوسط مقیاس سنجش تحقیق برآورد شد. تحلیل متغیرهای زمینه ای نشان داد پاسخگویان در متغیرهای سن، جنسیت، تاهل و سطح تحصیلات، تفاوت های معناداری در وضعیت ترس از جرم داشتند. به این صورت که با افزایش سن، ترس از جرم افزایش می یافت. با افزایش تحصیلات، ترس از جرم کمتر می شد و... یافته های استنباطی تحقیق نشان داد، سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از متغیرهای مستقل تحقیق به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر ترس از جرم تاثیر داشت. هرچند اثر غیرمستقیم آن (مهارت) بر متغیر وابسته (ترس از جرم) بیشتر بود. مهارت نیز به عنوان یکی دیگر از متغیرهای مستقل تحقیق، اثر مستقیم و معناداری بر ترس از جرم داشت. تحلیل نتایج نشان داد، ترس از جرم به عنوان یک پدیده اجتماعی هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی در بین سالمندان در سطح جهان پدیده ای رایج است که متاثر از شرایط مختلف اجتماعی، روانی، محیطی و... است و برای کاهش آن در بین جمعیت سالمند باید علاوه بر شناخت وجوه مختلف آن، از ظرفیت های نهادی و فردی موجود در جامعه ازجمله سازمان های مردم نهاد، رسانه ها و نظایر آن استفاده نمود.
کلید واژگان: ترس از جرم, سالمندی, مهارت, سرمایه اجتماعی, شیرازThe aim of this research is to investigate the situation of the fear of crime and its related social factors among the elderly in the city of Shiraz. This study is done within the framework of a quantitative methodology employing a survey method. The demographic population of the study are the elderly citizens of shiraz, 330 of them were selected through multilevel random sampling. The research tool was a questionnaire, indexes of which were validated through content and factor validity and its reliability was examined by the Cronbach alpha coefficient and test re-test reliability. In the theoretical part of fear of crime, different perspectives of social integration, social capital, demography theories, interpersonal communication and victimology were examined, and the conclusions of this research were determined using such frameworks. According to the findings of this research, the fear of crime among the elderly citizens of Shiraz was estimated to be average in the measurement scale of the research. The analysis of the content variables showed that respondents were significantly different in terms of the fear of crime based on different variables of age, gender, marriage, and level of education. The fear of crime increased with an increase in age. A higher level of education reduced the fear of crime and so on. The inferential findings of this research study showed that social capital, as one of the independent variables of the research, affected fear of crime either directly or indirectly. However, its indirect effect was more (on skill) on dependence variable (fear of crime). Skill, as another independent variable of the research, has a direct and significant effect on fear of crime. The analysis of the research conclusions shows that fear of crime as a social phenomenon is prevalent among the elderly across the world both theoretically and experimentally which is affected by different social, mental, and environmental conditions and in order to reduce it among the elderly population, we need to get help from the inherent and individual capacities available in society including non-governmental organizations, media and more, in addition to understanding different aspects of it.
Keywords: Fear of Crime, Elderly Citizens, Skill, Social Capital, Shiraz -
مقاله حاضر به بررسی ترس از جرم و اثر مصرف رسانه ای بر آن می پردازد. داده های پژوهش از طریق پیمایش و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری، شهروندان 15 سال و بالاتر شهر تهران، روش نمونه گیری، خوشه ایچندمرحله ای و نمونه انتخاب شده، 1196 نفر است. چارچوب نظری تحقیق مبتنی بر نظریه کاشت گربنر است که به طور خلاصه عنوان می کند؛ تماشای بیشتر تلویزیون به ترس بیشتر افراد از جرم می انجامد. نتایج حاکی از آن است در حالی که مصرف رسانه ای به طور کلی، با ترس از جرم رابطه نداشته؛ مصرف رسانه های جدید (اینترنت، ماهواره و شبکه های اجتماعی مجازی) با ترس از جرم، مرتبط بوده است. همچنین پیگیری اخبار جرم از رسانه ها به طور معناداری با ترس از جرم ارتباط داشته است؛ هرچند این روابط به صورت غیرخطی و ضعیف است. علاوه بر این، در حالی که پیگیری اخبار جرم از رسانه ها به افزایش ترس از جرایم جانی منجر نمی شود، به طور معناداری ترس از جرایم مالی را افزایش می دهد.کلید واژگان: ترس از جرم, رسانه, مصرف رسانه ای, قربانی شدنThe article deals with the fear of crime and the media consumption effects on it. The research data were collected through survey employing questionnaire. The research population encompasses all citizens at 15 years and older in Tehran. Sampling conducted based on Multi-stage cluster method and the number of 1196. Theoretical framework is based on cultivation theory arguing: the more people watch television the more they fear of crime. The results indicate that although overall media consumption is not related to fear of crime, but the use of new media (Internet, satellite channels and virtual social networks) is related to the fear of crime. In addition although nonlinear and weak, tracing crime news from mass media significantly associated with fear of crime. Furthermore, although tracing crime news from mass media doesnt lead to more fear of homicide crimes, significantly increases the fear of financial crimes.Keywords: Fear of Crime, Media, Media Consumption, Victimization
-
امروزه اهمیت و نقش روزافزون رسانه ها در حیات اجتماعی انسان معاصر، به حد غیر قابل انکاری رسیده است. تمامی گروه های اجتماعی هریک با سودایی در پی این ابزار قدرت بخش بوده و سهم خویش را از آن طلب می کنند. با توجه به هزاران کتاب، مقاله، سمینار، کنفرانس و ایجاد رشته های گوناگون دانشگاهی در ارتباط با مطالعه جنبه های گوناگون تاثیرگذاری رسانه ها، دیگر تردیدی در تاثیر رسانه ها در ساخت تصویر ذهنی از واقعیت های اجتماعی در جامعه وجود ندارد؛ تصویری که همواره منطبق بر واقعیت نمی باشد؛ بنابراین رسانه ها می توانند یکی از عوامل تاثیرگذار بر میزان ترس از جرم در جامعه باشند. در تحقیق حاضر با استفاده از روش پیمایش اجتماعی به مطالعه رابطه بین مصرف رسانه ای و ترس از جرم در میان شهروندان 18 سال به بالای کرج پرداخته ایم. نمونه مورد مطالعه (405 نفر)، به روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شده اند و اطلاعات لازم با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری گردیده است. یافته ها حاکی از آن بود که رابطه مستقیم و مثبتی بین میزان تماشای شبکه های تلویزیون داخلی (105/0= r)، تماشای شبکه های تلویزیون خارجی (111/0= r)، و میزان مطالعه مطبوعات (213/0= r) با ترس از جرم وجود دارد. همچنین مشخص شد که بین میزان استفاده از اینترنت و گوش دادن به برنامه های رادیویی با ترس از جرم از لحاظ آماری رابطه معناداری وجود ندارد. در این میان میزان مطالعه مطبوعات دارای بالاترین ضریب تاثیر (182/0=Beta) در مقایسه با دیگر متغیرها در پیش بینی ترس از جرم می باشد.
کلید واژگان: رسانه, ترس از جرم, تلویزیون, رادیو, مطبوعات, اینترنتA Study of the Relationship between Media Usage and Fear of Crime (case of study: the city of Karaj)Mass media have assumed great importance in the lives of contemporary human so much so that it is impossible to deny their influence. All social groups compete to get ever more access to this means of power. One area in which the media can have enormous impact, due to their widespread usage, is the area of fear of crime. Therefore, the present paper, using a survey design, aims to assess the influence of the media on the fear of crime in the city of Karaj. The research population consisted of all Karaji residents who were above 18 years of age, of which 405 individuals were chosen using a multi-stage cluster sampling design. A questionnaire was used to collect the necessary data. The results showed that there was a direct and positive relation fear of crime and watching domestic television (r= 0.105), watching foreign television channels (r=0.111), and reading printed media (r=0.213). It was also shown that Internet usage and listening to domestic radio was not statistically related to fear of crime. Of the different variables, reading printed media had the largest impact (Beta=0.182) on fear of crime.Keywords: Mass media, fear of crime, Television, Radio, printed medai -
امروزه یکی از مسائل برجسته و مهم در تحقیقاتی که در حیطه بزه دیده شناسی در کشورهای مختلف دنیا بدان پرداخته می شود بحث ترس از جرم است، که به عقیده برخی به اندازه خود جرم اهمیت دارد، اما پدیده ترس از جرم موضوعی بسیار پیچیده است که میزان و عوامل آن در هر شهر یا منطقه ممکن است متفاوت باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان و عوامل موثر بر ترس از جرم در دو منطقه شهر مشهد صورت پذیرفته است. روش این پژوهش به صورت پیمایشی و از نوع همبستگی است که برای توصیف داده ها از روش آمار توصیفی میانگین و برای آزمون سوالات از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. جامعه آماری آن تمامی افراد ساکن در دو منطقه 9 و 4 شهر مشهد بودند که از میان آنها نمونه ای 228 نفره با استفاده از فرمول کوکران، از دو منطقه انتخاب شد. برای روش نمونه گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای که ترکیبی از روش های طبقه ای، خوشه ایو تصادفی ساده است استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که ترس از جرم در میان افراد منطقه 4، بیش از افراد منطقه 9 بود. عوامل موثر بر ترس از جرم در این دو منطقه عبارت بودند از: بی سازمانی اجتماعی، عدم رضایت از پلیس و تنوع خرده فرهنگی. از سوی دیگر میان نقش رسانه ها و پیوند اجتماعی افراد دو منطقه رابطه معکوس بود، بدین معنا که پیوند اجتماعی در میان ساکنان منطقه 4 قوی تر بود و میزان پیگیری اخبار حوادث میان ساکنان منطقه 4 کمتر از افراد منطقه 9 بود.
This article aims to investigate the level and factors affecting fear of crime in two different regions of Mashhad. Samples of 228 persons living in these regions were selected with multistage sampling survey method. The 4th region is located in the poorest part of Mashhad while the 9th region is one of the richest parts of Mashhad. The findings indicate that fear of crime among persons living in region 4, was higher than the other region. Factors affecting fear of crime in these two areas include: the social disorganization, lack of trust on police and diversity of subcultures. In addition, in relation to media consumption and social bonds these two regions are different. In repeated victims, fear of crime was a bit more than other people. Also, there is a relationship between some demographic variables (such as sex, education and marital status) and fear of crime. -
احساس امنیت عمومی یک پدیده روان شناختی و اجتماعی مهم در ایجاد آرامش افراد می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ترس از جرم و افکار پارانویایی با احساس امنیت عمومی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی شهروندان شهر ساری بودند که از این میان، تعداد 305 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های ترس از جرم، افکار پارانویایی و احساس امنیت عمومی را تکمیل نمودند. پایایی و روایی ابزارهای فوق رضایت بخش بودند. جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیری و با استفاده از نرم افزار 21-SPSS انجام گرفت. یافته ها نشان داد که بین متغیر های ترس از جرم و افکار پارانویایی رابطه منفی و معناداری با احساس امنیت عمومی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای ترس از جرم و افکار پارانویایی با احساس امنیت عمومی رابطه چندگانه دارند. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت پلیس می تواند برنامه های مناسبی را برای کاهش ترس از جرم و افکار پارانویایی فراهم نماید و منجر به افزایش احساس امنیت عمومی شهروندان گردد.
کلید واژگان: ترس از جرم, افکار پارانویایی, احساس امنیت عمومیSense of public security are an important social and psychological phenomenon in creating a peace in people .Therefore, the aim of the present study was to investigate the relationship between fear of crime and paranoid thoughts with sense of public security in citizens. Population of this study included all citizens over 18 years of Sari among them 305 citizens were selected through multi-stage cluster sampling method based on Morgan and Krejcie randomization table and completed the scales of fear of crime, paranoid thoughts and sense of public security. These tools were satisfactory reliability and validity. Data analysis was conducted using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis using software 21-SPSS. The findings showed that there is a negative correlation between fear of crime and paranoia thought with sense of public security. Also, multiple regression analysis showed that there is multiple correlation between fear of crime and paranoia thought with sense of public security. According to findings can be said that police can provide appropriate programs to reduce the fear of crime and paranoid thoughts and to increase the sense of security of the citizens
Keywords: fear of crime, paranoid thoughts, Sense of Public Security -
افزایش وقوع جرایم شهری و راهبرد محوری شهرها در دستیابی به توسعه پایدار، موجب شده تا در طی نیم قرن اخیر محققان در خصوص ریشه های ناامنی و نتایج آن در شهرهای کشورهای توسعه یافته نظریه پردازی کنند. مجموعه ای از این نظریه ها که به ناهنجاری های محیطی شهره گشته اند، تاکید دارند که ناهنجاری های محیطی می تواند بر افزایش ترس از جرم تاثیرگذار باشد. اگرچه مباحث تئوریک و پیشنیه تحقیقات نظری اتفاق نظر بر رابطه مستقیم میان گستردگی ناهنجاری ها و احساس ترس شهروندان در محیط های شهری دارند، اما تحقیقات ناشی از آزمایش های عملی برای سنجش این رابطه بسیار محدود و در شهرهای کشورهای در حال توسعه علیرغم همه چالش های امنیتی رو به رشد آن، نادر می باشد. از این رو، این تحقیق تلاش می کند ارتباط میان بی نظمی، ریسک درک شده و ترس از جرم با تکیه بر متغیر جنسیت به عنوان یک متغیر کنترل را بواسطه یک آزمون عملی بررسی نماید. برای نیل به هدف تحقیق، جامعه آماری مشتمل بر 160 نفر از ساکنین یکی از محلات مسکونی در مالزی مورد پیمایش میدانی با ابزار پرسشنامه قرار گرفته اند و داده های جمع آوری شده بواسطه مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان می دهد علاوه بر رابطه ی مستقیم، یک رابطه ی غیرمستقیم نیز میان میزان بی نظمی و احساس نگرانی از جرم به واسطه ی ریسک درک شده وجود دارد. همسو با تحقیقات پیشین، این پژوهش تاکید می کند که زنان بیش از مردان، در برابر افزایش ناهنجاری های محیطی، ریسک درک شده و نگرانی از جرم فزاینده تری را تجربه کرده اند. نتایج این پژوهش، با آزمون عملی نظریه ی بی نظمی در یک محله شهری کشور در حال توسعه، نشان می دهد که یافته-های مطالعات تحقیقاتی پیشین ارجاع پذیر و قابل تعمیم می باشد.کلید واژگان: بی نظمی کالبدی, ترس از جرم, ریسک درک شده, محیط مسکونی, مدل یابی معادلات ساختاریAs crime rates have rapidly increased globally, crime prevention has received a great deal of attention among scholars in recent years. Neighbourhoods play a significant role in the lives of those who live and socialise within their boundaries, and how they interact in the neighbourhood environment. Certain characteristics of the neighbourhood can affect residents perceptions towards neighbourhood problems. Both the social and physical conditions of the neighbourhood may affect the perception of the residents on the surrounding environment. The incivilities thesis posits that signs of incivilities contribute to an increase in the fear of crime. Despite the theory that management of incivilities can make safer communities, the empirical literature on examining the indirect effect of the incivilities thesis is limited. Interventions require a better understanding of the neighbourhood correlates of both cognitive (perceived risk) and affective (fear of crime) responses to crime. The affective dimension of fear of crime refers to the emotional responses to fear of being a victim of specific crime types, while the cognitive dimension refers to risk of crime victimisation. This study examines the associations between disorder, perceived risk and fear of crime by considering gender as a control variable in a sample of 160 residents in Penang, Malaysia. Five research hypotheses were put forward and tested using the structural equation modelling on a priori hypothesised theoretical model. The effect of perceptions of disorder on perceived risk and fear of crime was investigated. Of particular interest in this investigation was the possible contextual effect of gender on the residents perception of their neighbourhood. The results of structural equation modelling reveal that high disorder is positively associated with perceived risk and fear of crime. Likewise, perceived risk mediates the relationship between disorder and fear of crime. Consistent with prior research, women perceived higher levels of disorder, perceived risk and fear of crime. This would suggest that women perceived their immediate surroundings in negative terms and they are the gender more fearful of crime. This may presumably refer to a lack of physical strength, less mobility for this group of people and reinforced beliefs of vulnerability through communication, behaviour and interactions. In addition, over time, the results of the present study provide empirical support for the initial classic theory, incivilities thesis. In fact, lowering the level of crime is not the only way of alleviating risk perceptions and fear, particularly amongst women. Although we do not claim that fear is independent of direct victimisation, other factors such as environmental factors can play a significant role in mitigating fear of crime. Therefore, based on the study findings, we suggest that local planning authorities need to pay attention to such important matters in neighbourhoods as street lighting provision and maintenance, eliminating concealed spots, designing streetscapes to enhance visibility, and last but not least increasing the visibility of the police to citizens.Keywords: Physical disorder, fear of crime, Perceived risk, residential area, structural equation modelling
-
ترس از جرم به وجود هراس، ناامنی اجتماعی، دلهره و نگرانی فرد نسبت به خود، خانواده، خویشاوندان، دوستان و شبکه های تعاملی (گروه های دارای پیوند نزدیک) در برابر تهدیدهای محیطی (نزاع و درگیری، سرقت، قتل، مزاحمت اجتماعی و قربانی شدن آن ها) اشاره دارد. ترس از جرم در شهر اردبیل به دلیل شیوع مسایل و آسیب های اجتماعی، شدت بیشتری دارد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین تعلق اجتماعی و ترس از جرم در شهر اردبیل است. روش پژوهش از نوع پیمایش (کمی) است. حجم نمونه به وسیله «سمپل پو»[1] برابر با (278) نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی در بین شهروندان توزیع شده است. سطح روایی و پایایی شاخص ها، نیز مورد تایید قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که با کاهش تعلق اجتماعی، ترس از جرم در بین ساکنان نیز افزایش می یابد، همچنین انسجام محلی با بتای (0٫154-)، مشارکت محلی (0٫203-)، هویت محله ای (0٫182-)، آگاهی اجتماعی (0٫262-) و اعتماد محلی با بتای (0٫173-) تاثیر معنی داری بر ترس از جرم داشته اند. بر این اساس با افزایش تعلق اجتماعی (ایجاد نهادهای محلی و کاربردی اجتماعی، فضای قابل دفاع در مجتمع مسکونی و محله ها، ایجاد هییت امنای محلی و نگهبان محله، بازآفرینی سرمایه اجتماعی محیطی و افزایش تعامل بین نهادهای انتظامی، دولتی و خصوصی با ساکنان محیط، ایجاد کنترل اجتماعی نوین و دفاع جمعی از طریق تعهد اجتماعی و حساسیت جمعی به امنیت اجتماعی) می توان ترس از جرم را کاست.
کلید واژگان: تعلق اجتماعی, ترس از جرم, امنیت اجتماعی, اردبیلFear of crime Fear, social insecurity, panic and anxiety about oneself, family, relatives, friends and interactive networks (close-knit groups) in the face of environmental threats (strife, theft, murder, social harassment and victimization). They) refers. Fear of crime in Ardabil due to the prevalence of social problems and harms, more severe pain. Tunisian theory holds that the reason for fear of crime is the reduction of social belonging. The purpose of this study is to study the relationship between social belonging and fear of crime in Ardabil. The research method is survey (quantitative). The sample size was determined by sample powe equal to 278 people and was distributed among the citizens by random sampling method. The level of validity and reliability of the indicators has also been confirmed. The results show that with decreasing social belonging, fear of crime among residents also increases, as well as local cohesion with beta (-0.154), local participation (-0.203), neighborhood identity (-0.182), social awareness (-0.262) and Local trust with beta (-0.173) had a significant effect on fear of crime. Accordingly, by increasing social belonging (creating local and practical social institutions, defensible space in residential complexes and neighborhoods, creating a local board of trustees and neighborhood guards, re-creating environmental social capital and increasing interaction between law enforcement, public and private institutions with residents Creating new social control and collective defense through social commitment and collective sensitivity to social security) can reduce fear of crime.
Keywords: Social belonging, fear of crime, social security, Ardabil -
طرح مسئله: برای تبیین پدیده ترس از جرم نظر یه های جامعه شناختی متعددی مثل بی سازمانی اجتماعی، بوم شناسی اجتماعی، جامعه بیم زده، قربانی شدن، تاثیر رسانه و آسیب پذیری مطرح شده است. در این مقاله تلاش شده است تا دلالت های نظریه های بوم شناسی و بی سازمانی اجتماعی برای موضوع ترس از جرم بررسی شود.روشبا روش پیمایش نمونه ای 300 نفره از ساکنان مناطق 3 و12 شهر تهران، که از نظر بی سازمانی اجتماعی و فیزیکی در وضعیت کاملا متفاوتی هستند، مورد برسی قرار گرفتند. متغیر ترس از جرم با دو بعد احساس امنیت و نگرانی از جرم و متغیر بی سازمانی با ابعاد بی نظمی اجتماعی، نگرانی اجتماعی، تنوع خرده فرهنگی، پیوندهای محله ای، و دلبستگی محله ای تعریف عملیاتی و با طیف لیکرت پنج گزینه ای سنجیده شدند.یافته هاترس از جرم در ساکنان منطقه 12، بیش از منطقه 3 بود. همچنین ابعاد بی سازمانی اجتماعی به جز پیوندهای محله ای، و دلبستگی محله ای در منطقه 12 کمتر از منطقه 3 بود. همه ابعاد بی سازمانی اجتماعی با ترس از جرم رابطه معناداری داشتند.نتایجمقایسه میزان ترس از جرم در دو منطقه مورد مطالعه و همچنین رابطه ابعاد بی سازمانی با ترس از جرم موید نظریه بی سازمانی است. تنها استنثنا روابط محله ای است که رابطه اش با ترس از جرم معکوس بود. این پدیده با توجه به بافت اجتماعی دو محله مورد مطالعه قابل توضیح است.
کلید واژگان: احساس امنیت, ترس از جرم, بزه دیدگی, بی سازمانی اجتماعی, پیوند محله ایObjectivesDifferent sociological theories are suggested to explain the fear of crime. These theories account variables such as disorganization, media effects, victimization, ecological variables for the explanation of the phenomenon. This paper aims to examine the implications of disorganization theory for the fear of crime.MethodA sample of adults inhabitants of two districts of Tehran (district 3 and 12) were interviewed in a survey study. These two districts are quite different with regard to physical and social disorganization. While district three is an influent well organized area, district 12 is in an opposite situation. The variable of fear of crime was considered as a two dimensional phenomenon including feeling of security and worry of crime. Disorganization comprised of disorder, social worry, subculture diversities, neighborhood bonds, neighborhood attachment. These variables were measured by a 5 point Likert scale.FindingsFear of crime among the inhabitants of are 12 was more than that of the inhabitants of area 3. The feelings of disorganization, except that of neighborhood bonds, among the inhabitants of are 12 were also more than those of the inhabitants of area 3. The data also revealed that there were a significant relationship between perceived disorganization and fear of crime.ResultsThese findings give significant support to the disorganization theory and are consistent with the previous studies. The only odd result is the positive relationship between neighborhood bonds and fear of crime. This may be explained by the social fabric of inhabitants of area 12. That is, they are mostly immigrants of rural and small cities which still have more connection with their neighbors while the social and physical disorganization of their area cause more fear of crime, they still have their neighborhood ties.Keywords: Fear of crime, Feeling of security, Neighborhood bonds, Social disorganization, Victimization
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر