به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۵۳۴ عنوان مطلب
|
  • عابدین مومنی، سیدجلال موسوی نسب
    تلقیح مصنوعی، یکی از پدیده های شگفت دنیای مدرن است. با توجه به اینکه این بحث به طور خاص در زمره مباحث کتب فقهی فقهای متقدم مطرح نشده است، می تواند منشا ایجاد مسائل مختلف فقهی و حقوقی باشد. هرچند در آغاز، برخی از اربابان ساحت فقه قائل به ممنوعیت مطلق در همه صور تلقیح مصنوعی بوده اند، یا بعضی دیگر از مراجع معظم تقلید در مقام افتا، حتی تلقیح نطفه زوج به زوجه شرعی و قانونی خود را محل تامل و اشکال می دانستند، اما با به رسمیت شناختن این مسئله به جواز از سوی برخی دیگر از صاحبان افتا، و شرعی و قانونی دانستن نسب اطفال ناشی از تلقیح مصنوعی، اختلافات نظری عدیده ای به وجود آمد که دیدگاه های جدیدی را مطرح کرد و به بازخوانی بیانات شرعی پرداخته شد.
    بررسی ها نشان می دهد با وجود مخالفت پاره ای از فقی هان و صاحب نظران، دلایل استنادی به لحاظ نظری برای اثبات مدعا تمام نیست و همه صور تلقیح مصنوعی، فاقد منع شرعی است. قول به جواز در انواع آن، که مطابق با نظر برخی از مراجع معظم تقلید همچون آیت الله خامنه ای است، قابل دفاع به نظر می رسد. همچنین با مطمح نظر قرار دادن مصالح کودکان متولد از تلقیح مصنوعی، و مشروع و قانونی دانستن نسب این کودکان در همه اشکال تلقیح، می توان گام بزرگی در راستای رفع تبعیض و جلوگیری از مشکلات بعدی در جامعه اسلامی برداشت.
    کلید واژگان: تلقیح مصنوعی, فقه اهل بیت, حقوق موضوعه, جواز, حرمت, نسب
    'Abedin Mumeni, Seyyed Jalal Moosawinasab
    In vitro fertilization is one of the remarkable phenomena in the modern world. Since was issue has not the special concern of earlier jurists, it can cause different jurisprudential (fiqh) and legal problems. Although at the beginning some scholars of jurisprudence were against all kinds of in vitro fertilization and some authorities of imitation considered artificial fertilization (introducing the sperm of the husband into the female animal of his wife) as problematic and precautionary, the notion of recognizing in vitro fertilization and considering the born infants legitimate provoked much dispute, which paved the ground for proposing new views and reconsidering legal decrees.The studies show that although some jurists and scholars are against in vitro fertilization, the evidence which they give to support their claim are theoretically insufficient, and, to them, all kinds of in vitro fertilization lack legal prohibition. The permission of all kinds of in vitro fertilization according to the view of some authorities of imitation, such as Ayatollah Khamenei, seems defendable. Furthermore, Taking into consideration the interests of the infants born by fertilization and recognizing them as legal children can be a great step towards eliminating discrimination against these infants and preventing future problems in Islamic society.
    Keywords: in vitro fertilization, Imamiyyah jurisprudence (fiqh), statuary law, permission, prohibition, relatedness
  • م. کاراوگلان، ل. ماسلو تاندیک، م. اوسرشاک، م. میهالجویک زولج، ب. کوزینا، ا. جرمل
    M. Karoglan*, L. Maslov Bandic, M. Osrecak, M. Mihaljevic Zulj, B. Kozina, A. Jeromel

    The aim of this work was to test the effects of soil urea fertilization on yield, grape juice soluble solids, total acidity, and amino acid composition of Chardonnay, Welschriesling, and Riesling grape varieties. The experiment was conducted in a vineyard with repeated records of low yeast-assimilable-nitrogen content in must and the corresponding grape juices in years prior to the experiment. Urea was applied after completion of flowering. Treatments included the control without fertilization, 5.5, 16.8 and 28.1 g N vine-1. Urea fertilization generally increased yield components and amino acid concentrations. Fertilization with 28.1 g N vine-1 prolonged grape ripening, regarding soluble solids and total acidity values. Fertilization with 28.1 g N vine-1 was not so effective in improving amino acid concentration compared to other fertilization treatments. This leads to conclusion that fertilization with 28.1 g N vine-1 seems excessive and unnecessary regarding delayed fruit ripening and inconsistent effect on amino acid composition.

    Keywords: Chardonnay variety, Excessive fertilization, Riesling variety, Welschriesling variety, Vineyard
  • فرحناز ویسی علی اکبری، معصومه عامریان*، محمود خرمی وفا

    به منظور بررسی اثر سلنیوم و نیتروژن بر برخی ویژگی های رشدی و بیوشیمیایی پیاز خوراکی (توده ی زرد اصفهان)، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه ی طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دانشگاه رازی و در سال 1396 اجرا شد. در این آزمایش فاکتور اول شامل زمان تقسیط کود نیتروژن (بر اساس آزمون خاک که شامل 500 کیلوگرم اوره در هکتار بود) در شش سطح شامل (عدم مصرف کود، کل کود در زمان نشاء، یک دوم کود در زمان نشاء، یک سوم کود در زمان نشاء، یک دوم کود در زمان نشاء+ یک دوم کود در زمان شروع سوخ دهی، یک سوم کود در زمان نشاء+ یک سوم کود در زمان شروع سوخ دهی+ یک سوم کود در زمان توسعه سوخ) و فاکتور دوم محلول پاشی برگی سلنیوم در سه سطح (صفر، 10 و 50 میلی گرم بر لیتر سلنات سدیم) بود. با مصرف سه مرحله ای کود نیتروژن بیشترین میزان عملکرد پیاز (44/21 کیلوگرم بر مترمربع)، وزن تر پیاز (83/251 گرم در سوخ)، طول سوخ (190/84 میلی متر)، قطر سوخ (66/78 میلی متر)، فنول کل (87/19 میلی گرم بر گرم وزن تازه)، فلاونویید کل (30/9 میلی گرم بر گرم وزن تازه) و فعالیت آنتی اکسیدانی (44/11 درصد) مشاهده شد. سلنیوم نیز تاثیر مثبتی بر صفات مورد بررسی (عملکرد، وزن تر، طول و قطر سوخ و فلاونویید کل) داشت. با توجه به نتایج به دست آمده کاربرد توام سلنیوم همراه با نیتروژن نقش بسیار مهمی در بهبود خصوصیات رشدی پیاز از جمله وزن خشک سوخ (73/84 گرم در سوخ) و نیز کارایی بهره برداری نیتروژن (1 کیلوگرم بر میلی گرم وزن خشک سوخ) داشت. در نتیجه کاربرد سه مرحله ای کود نیتروژن (مصرف یک سوم در زمان کشت نشاء+ یک سوم در زمان شروع سوخ دهی+ یک سوم در زمان توسعه سوخ همراه با 50 میلی گرم بر لیتر سلنات سدیم) توصیه می شود.

    کلید واژگان: آنتی اکسیدان, جذب نیتروژن, سوخ, فنول کل
    Farahnaz Veisialiakbari, Masoomeh Amerian *, Mahmud Khoramivafa

    In order to investigate the effects of selenium and nitrogen on some growth and biochemical characteristics of edible onion (Cultivar Yellow Isfahan), a factorial experiment was conducted base on randomized complete block design with three replications at Razi University in year 2017. In this experiment, the first factor includes the time of split of nitrogen fertilizer (based on soil test, which includes 500 kg urea per hectare) in six levels including control, total fertilization at the time of transplantation, half fertilization at the time of transplantation, third fertilization at the time of transplantation, half fertilization at the time of transplantation+ half fertilization at the time of bulb initiation, third fertilization at the time of transplantation+ third fertilization at the time of bulb initiation+ third fertilization at the time of bulb growth and three levels of selenium (0, 10 and 50 mg.L-1 sodium selenate). The highest yield (21.44 Kg.m-2), fresh weight (251.83 g.bulb-1), the bulb length (84.19 mm), bulb diameter (78.66 mm), total phenol (19.87 mg.g-1 FW: fresh weight), total phenol (19.87 mg.g-1 FW: fresh weight), total flavonoid (9.30 mg.g-1 FW: fresh weight) and antioxidant activity (11.44 %) of the onion bulb were observed with nitrogen application of in three stages (third fertilization recommended at the time of transplantation+ third fertilization at the time of bulb initiation+ third fertilization at the time of bulb growth). Selenium had a positive effect on yield, fresh weight, length and diameter of bulb and total flavonoid in onion. Therefore, use of sodium selenate along with nitrogen plays an important role in improvement the growth and physiological characteristics of onion such as bulb dry weight (84.73 g.bulb-1) and nitrogen use efficiency (1 Kg.mg-1 DW: dry weight). In conclusion, split application of of 500 kg.ha-1 urea at the time transplantation, bulb initiation and bulb formation equally one third in each stage, and 50 mg.L-1 sodium selenate can be recommended for onion production.

    Keywords: Antioxidant, Nitrogen uptake, Bulb, Total phenol
  • رقیه عباسی، محمدجعفر ملکوتی *، مرضیه سیحون
    در حال حاضر حدود 20 الی 25 درصد محصول های کشاورزی به صورت ضایعه هایی از چرخه ی مصرف خارج می شود. برای بررسی نقش مصرف بهینه ی کود در افزایش اثربخشی پرتو گاما، آزمایشی به صورت طرح فاکتوریل در قالب طرح پایه ی بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سیب زمینی رقم پیکاسو انجام شد. در این آزمایش سه عامل شامل نوع کوددهی (مصرف کود براساس عرف زارعین و مصرف بهینه ی کود براساس یافته های تجزیه ی خاک)، پرتودهی با پرتو گاما (شاهد و پرتودیده) و زمان اندازه گیری عامل های مورد نظر (قبل از انبارداری و 6 ماه پس از انبارداری) استفاده شد. نمونه ها با دز 15/0 کیلو گری پرتودهی شده و به مدت 6 ماه تحت دمای 15 الی 20 درجه ی سلسیوس و رطوبت نسبی 40 الی 60 درصد نگه داری شدند. درصد ماده ی خشک و مقدار نیترات و کادمیم، قبل و بعد از ذخیره سازی، اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد در حالی که درصد ماده ی خشک در نمونه های عرف زارع پرتودهی نشده در طول مدت انبارمانی از 86/16 به 44/21 و در نمونه های پرتودهی شده از 68/17 به 41/19 و در شرایط بهینه ی مصرف کود نمونه های پرتودهی نشده از 09/20 به 18/23 و در نمونه های پرتودهی شده از 75/19 به 65/20 درصد افزایش یافت. نظر به این که میزان کاهش وزن غده های حاصل از تیمار مصرف بهینه ی کود در مدت انبارمانی حداقل بود، برتری پرتودهی در شرایط مصرف بهینه ی کود بر افزایش ماندگاری سیب زمینی در مقایسه با مصرف کود براساس عرف زارع، به اثبات رسید. بنابراین، توصیه می شود در تمامی فرآورده های کشاورزی، قبل از پرتودهی  با پرتو گاما، مصرف بهینه ی کود در تولید آن ها رعایت شود. زیرا اثربخشی مصرف بهینه ی کود (مصرف کودها براساس یافته های تجزیه ی خاک در قبل از کاشت) بر ماندگاری سیب زمینی به دلیل بهبود کیفیت تولیدات کشاورزی به ویژه افزایش درصد ماده ی خشک، به مراتب بیش تر است.
    کلید واژگان: سیب زمینی, مصرف بهینه ی کود, پرتو گاما, مدت انبارمانی
    R. Abbasi, M.J. Malakouti*, M. Seihoon
    At present, about 20 to 25 percent of agricultural products are removed as waste from the consumption cycle. Using gamma radiation is one of the methods to reduce waste in agricultural products, especially in potato (Solanumtuberosum L.). Under current conditions, gamma radiation is used in the farm products in which fertilization is based on farmer's conventional fertilizer use (urea and phosphate). The idea is to observe the effect of gamma radiation on decreasing the agricultural storage waste when fertilization is done according to the soil analysis results. To study the role of the balanced fertilization in increasing the effect of gamma radiation, a factorial experiment was conducted in the form of randomized complete block design with three replications in Pikasocultivar. In this experiment, the three factors used were: a) fertilizer application, i. e., farmer's conventional fertilization and balanced fertilization methods;  b) irradiation with gamma radiation, i. e., control and irradiate; and c) measuring the storage time factor, i. e., before and after 6 months of storage. The samples were irradiated with the dose of 0.15 kGy, then all samples were stored for 6 months at 15 to 20°C at the relative humidity of 40 to 60%. Percentages of dry matter and the concentrations of nitrate and cadmium were measured before and after the storage. The results revealed that, while the percentage of the dry matter in the samples of farmer's conventional fertilization method, that were not irradiated, increased from 16.86%to 21.44%, the irradiated samples increased from 17.68% to 19.41% during the storage period. These changes in the balanced fertilization samples in those which were not irradiated, increased from 20.09% to 23.18% and in the irradiated samples increased from 19.75% to 20.65%. By considering the obtained results, as the rate of weight loss in the tubers under the balanced fertilization was minimum, the effectiveness of gamma radiation in the condition of the balanced fertilization on the shelf life of potato tubers was proved. While the superiority of the balanced fertilization [fertilization on the basis of pre-plant soil analysis results over farmer's conventional fertilization method (N and P-fertilizers)] has been proven, gamma radiation in the condition of the balanced fertilization for increasing the potato tubers shelf life shows to act effectively, mainly due to high tubers dry matter percentage. Therefore, performing further experiments and analyses for other agricultural products under the crop balanced fertilization is highly recommended.
    Keywords: Potato, Balanced fertilization, Gamma radiaiton, Shelf life
  • سمیرا بیدکی، ویدا چالوی، همت الله پیردشتی
    به منظور بررسی اثر ورمی کمپوست و کوددهی پاییزه در کشت بدون خاک بر ویژگی های کیفی توت فرنگی رقم کاماروسا آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل 4 زمان کوددهی شیمیایی (به کار نبردن کود، کوددهی پاییزه، بهاره و بهاره + پاییزه)، 3 سطح ورمی کمپوست (10، 20 و 40 درصد حجمی)، 3 سطح کود دامی (10، 20 و 40 درصد حجمی) و بستر شاهد (50 درصد پیت:50 درصد پرلیت) بودند. تعداد گلدان های استفاده شده در آزمایش 140 عدد بود. نتایج به دست آمده نشان داد، بیشترین مواد جامد محلول ((TDS به میزان 35/13 درصد و اسیدیته قابل تیتراسیون ((TA به میزان 54/8 درصد در بستر کشت حاوی 10 درصد کود دامی با کوددهی بهاره مشاهده شد. همچنین بیشترین سفتی میوه (43/0 کیلو گرم بر سانتی متر مربع) نیز در بستر کشت حاوی 10 درصد کود دامی همراه با کوددهی بهاره+ پاییزه مشاهده شد. ظرفیت آنتی اکسیدانی کل از طریق خاصیت خنثی کنندگی رادیکال آزاد DPPH (1و 1- دی فنیل 2- پیکریل هیدرازیل) تعیین شد. ظرفیت آنتی اکسیدانی کل در بستر 10 درصد ورمی کمپوست با کوددهی بهاره، 20 درصد کود دامی با کوددهی پاییزه و 40 درصد کود دامی و بدون کوددهی به ترتیب به میزان حدود 18/95، 34/95، 47/95 درصد افزایش یافت. بیشترین مقدار آنتوسیانین ها (84/18 میلی گرم بر لیتر) در بستر کشت حاوی 40 درصد ورمی کمپوست با کوددهی پاییزه تولید شد. یافته های این برررسی نشان می دهد که با انتخاب بستر کشت و زمان کوددهی مناسب می توان صفات کیفی میوه توت فرنگی را بهبود بخشید.
    کلید واژگان: توت فرنگی, زمان کوددهی, کشت بدون خاک, کود دامی, ورمی کمپوست
    Samira Bidaki, Vida Chalavi, Hemmatollah Pirdashti
    The use of vermicompost and fall fertilization in soilless culture on strawberry cv. Camarosa quality characteristics was evaluated in a factorial based on completely randomized design pot experiment with 5 replicates. Experimental treatments were four chemical fertilization timings (no fertilizer، using fertilizer at fall، spring، fall + spring) and three levels of vermicompost (10، 20 and 40% v/v)، three levels of cattle manure (10، 20 and 40% v/v) and control medium (50% peat: 50% perlite). The total number of pots in this experiment was 140. The results showed the highest total soluble solids (TDS)، 13. 35%، and titratable acidity، 8. 54%، on growing medium containing 10% cattle manure with spring fertilization. Likewise، the highest fruit firmness (0. 43 kg/cm2) was observed in growing medium containing 10% cattle manure with fall + spring fertilization. The total antioxidant activity was obtained using the DPPH (2، 2-diphenyl-1-picrylhydrazyl). The total antioxidant capacity was increased in medium containing 10% vermicompost with spring fertilization، 20% cattle manure with fall fertilization and 40% cattle manure without fertilization (95. 18، 95. 34، and 95. 47%)، respectively. The highest anthocyanin (18. 84 mg/l) was produced in growing medium containing 40% vermicompost with fall fertilization. It can be concluded that an appropriate choice of growing media and fertilization timing can alter different qualities of strawberry fruits according to production goal and type of consumption. The finding of present study showed that the selection of right growing media and fertilization timings could improve strawberry fruit quality.
    Keywords: strawberry, vermicompost, fertilization timings, manure, soilless culture
  • محمود قاسم نژاد، محمدرضا خالدیان*، سجاد علیزاده
    در این پژوهش، اثر کود آبیاری با سطوح مختلف نیتروژن (3/83، 8/124 و 4/166 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به همراه چال کود بر عملکرد و کیفیت میوه کیوی رقم ʼهایواردʻ بررسی شد. تیمار شاهد تاک هایی بودند که مقادیر معین کود شیمیایی به صورت پخش سطحی (شاهد) دریافت کردند. نتایج نشان داد که مقدار عناصر غذایی برگ به طور معنی دار تحت تاثیر تیمار کودی قرار گرفت. کودآبیاری با 4/166 کیلوگرم نیتروژن در هکتار همراه با تیمار چالکود بیشترین تاثیر را در افزایش مقدار نیتروژن، پتاسیم و کلسیم برگ ها داشتند، اما تفاوت معنی داری بین تیمارها از نظر مقدار فسفر وجود نداشت. بیشترین مقدار نیتروژن میوه در تیمار چال کود (01/1%) مشاهده شد. بالاترین عملکرد هر تاک در تیمار چال کود (83/56 کیلوگرم) و تیمار کود آبیاری با 4/166 کیلوگرم نیتروژن (82/43 کیلوگرم) مشاهده شد. میانگین وزن میوه تمامی تیمارهای کودی بیشتر از 90[A1]  گرم و در درجه ممتاز قرار داشت و از شاهد (82/85 گرم) بیشتر بود. اختلاف معنی داری بین تیمارهای کودی از نظر درصد ماده خشک میوه وجود نداشت، و به جز چال کود، درصد ماده خشک بالاتر از 17% بود. اما سفتی بافت میوه در تیمار کودآبیاری 3/83 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و چال کود به ترتیب با 69/7 و 35/7 کیلوگرم بر سانتی متر مربع بیشتر از سایر تیمارها بود. تیمار کود آبیاری باعث افزایش مواد جامد محلول (SSC) میوه ها در زمان برداشت و زودرسی میوه ها شد. به علاوه، کودآبیاری با 3/83 و 8/124 کیلوگرم نیتروژن در هکتار باعث افزایش معنی دار میزان ویتامین ث میوه شد. در مجموع، کود آبیاری با 4/166 کیلوگرم نیتروژن به دلیل افزایش عملکرد و حفظ کیفیت میوه و همچنین کاهش هزینه های کوددهی و مسایل زیست محیطی در کنار روش چالکود توصیه می شود.  [A1]اصولا دو ممیز ضروری نیست ولی برای تیمار دیگر عدد شما دو ممیز  دارد ..برای این تیمارهم با ممیز بنویسید.
    کلید واژگان: سفتی بافت کیوی, درصد ماده خشک کیوی, عناصر غذایی برگ
    Mahmoud Ghassemnejad, Mohammadreza Khaledian *, Sajjad Alizadeh
    In this study, the effect of fertigation (83.3, 124.8, 166.4 kg Nitrogen per hectar) and “Pit-fertilization” on fruit yield and quality of Hayward kiwifruit was investigated. Control treatment was the common manner of fertilization by local orchardist. The results showed that leaf mineral nutrient elements significantly changed by fertilization treatment. Fertilization with 166.4 kg N /ha and pit-fertilization significantly increased leaf nitrogen, potassium, and calcium, but no significant difference was found between treatments for phosphorus. Furthermore, the highest nitrogen was found in pit-fertilization treatments (1.01%). The highest fruit yield per vine was found in pit- fertilization treatment (56.8 kg/vine) and fertigation with 166.4 kg N/ha (42.82 kg). The mean fruit weight of all fertilization treatments was more than 90 g, which was higher than the control (85.82g). No significant difference was found for dry matter percentage in fertilization treatments, and all were more than 17%, except the pit method treatment. Fruit firmness of fertigation treatments with 83.3 kg N/ha and pit method was more than other treatments: with 7.69 and 7.35 kg/cm, respectively. Fertigation increased fruit soluble solid content (SSC) and resulted in early ripening. In addition, fertigation with 83.3 and 124.8 kg N/ha increased significantly fruit vitamin C. Overall, pit fertilization and fertigation with 166.4 kg N/ha are recommendable due to increasing yield and maintaining fruit quality as well as reducing fertilizing cost and ecological problems.
    Keywords: Kiwifruit firmness, Kiwifruit dry matter, Leaf mineral nutrient
  • محمدرضا دیمه، مرضیه تولایی، محمدحسین نصر اصفهانی
    مقدمه
    عدم دستیابی به لقاح یک پدیده ی نادر پس از تزریق اسپرم به درون سیتوپلاسم تخمک (Intracytoplasmic sperm injection یا ICSI) است. یکی از دلایل اصلی آن، فعال نشدن تخمک توسط اسپرم می باشد. جهت غلبه بر عدم دستیابی به لقاح، از روش های مصنوعی جهت فعال سازی تخمک استفاده می گردد. هدف از ارائه ی این مقاله ی مروری، آشنایی مختصر با مکانیسم فعال شدن تخمک توسط اسپرم است و سپس شرحی بر روش های استفاده شده جهت فعال سازی مصنوعی تخمک و نگرانی های مرتبط با آن، بود. همچنین در این مطالعه ی مروری، به بررسی اثرات استفاده از روش های فعال سازی مصنوعی تخمک بر روی بیماران مختلف و نتایج کلینیکی آن پرداخته شد.
    روش ها
    در این مطالعه مقالات جستجو شده در پایگاه های اطلاعاتی PubMed و پایگاه های مرتبط با مقالات ISI از سال های 1930 تا 2012 میلادی بررسی شدند.
    یافته ها
    استفاده از روش های فعال سازی مصنوعی تخمک می تواند باعث افزایش میزان لقاح و دستیابی به حاملگی در برخی بیماران گردد. به طور عمده روش های مکانیکی، الکتریکی و شیمیایی جهت فعال سازی مصنوعی تخمک پس از عمل ICSI مورد استفاده قرار می گیرند که روش فعال سازی شیمیایی کاربرد گسترده تری دارد.
    نتیجه گیری
    مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می دهد که استفاده از روش های فعال سازی مصنوعی تخمک در برخی از بیمارانی که کاندیدای استفاده از این روش ها می باشند، نتیجه بهتری داشته است و باعث افزایش میزان لقاح و دستیابی به حاملگی شده است. اگر چه روش هایی جهت پیشگویی و بررسی پتانسیل لقاح نمونه ی سمن افراد مورد توجه و تحقیق قرار گرفته است، ولی هنوز مطالعات گسترده ای برای تثبیت یک روش ایمن بدین منظور نیاز است.
    کلید واژگان: تزریق اسپرم به درون سیتوپلاسم تخمک, عدم دستیابی به لقاح, فعال شدن تخمک
    Mohammad Reza Deemeh, Marzieh Tavalaee, Mohammad Hossein Nasr, Esfahani
    Background
    Failed fertilization is a rare event occurring after intra-cytoplasmic sperm injection (ICSI). Failure of oocyte activation considered as main reason for failed fertilization. For overcome of failed fertilization, Artificial Oocyte Activation (AOA) techniques after ICSI are applied and improved. This review article is a brief introduction to oocyte activation, followed by description of the methods for AOA and related concern regarding AOA. Also, the clinical effect of using AOA in different type of infertile individual was considered.
    Methods
    Literature search in Entrez PubMed as well as other data sources from1930 to 2012 was done.
    Findings
    Mechanical, electrical and chemical methods mainly used for AOA and chemical activation methods as the most commonly were performed. Also, using AOA after ICSI, fertilization rate was increased and possibly achieved pregnancy in some infertile individuals.
    Conclusion
    AOA in some type of infertile individual increased fertilization rate and achieving pregnancy. Although, some techniques may be useful for predict and assessment of semen fertilization potential, but further studies are required for establishing method of this purpose.
    Keywords: Intra, cytoplasmic sperm injection (ICSI), Failed fertilization, Oocyte activation
  • زیبا غلامحسین پور*، خدایار همتی، حمیدرضا دورودیان، عظیم قاسم نژاد، علی شرفی
    پروانش با داشتن دو ماده ارزشمند به نامهای وینبلاستین و وینکریستین در برگها با اثر آنتی نیوپلازی (ضد تومور) از گیاهان مهم دارویی به شمار می رود. با توجه به ارزش بالای آلکالوییدهای وینبلاستین و وینکریستین در صنایع دارویی، هر گونه افزایشی در مقدار این آلکالویید در گیاه می تواند از جنبه اقتصادی پر ارزش باشد. این تحقیق در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در چهار سطح کود نیتروژن (0، 100، 150، 200)، در چهار تکرار در سال 87 در شهر کرج انجام شد. متغیرهای اندازگیری شده شامل عملکرد اندام هوایی و سرشاخه ها، غلظت و عملکرد آلکالویید وینکریستین و وینبلاستین بودند. نتایج آزمایش نشان داد که عملکرد اندام هوایی با افزایش تیمار نیتروژن تا غلظت 200 کیلوگرم در هکتار نسبت به شاهد افزایش یافته و عملکرد سرشاخه ها در تیمارهای مختلف معنی دار نبود. بیشترین غلظت و عملکرد آلکالویید وینکریستین در شاهد و بیشترین غلظت و عملکرد آلکالویید وینبلاستین در تیمار200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن اندازه گیری شدند. در تیمار 200 کیلوگرم نیتروژن در هکتار وینکریستین در برگ اندازه گیری نشد.
    کلید واژگان: پروانش, نیتروژن, عملکرد, وینبلاستین, وینکریستین
    Periwinkle (Catharanthus roseus (L.) G. Don)، a medicinal plant، which economiclly is highly valued because of its anti-cancer lalkaloids of vincristine and vinblastine. Since the availability of nitrogen (N) is expected to play an important role in the biosynthesis and accumulation of alkaloids in plants، the effect of N fertilization on the content of alkaloids of periwinkle was studied. the four levels of 0، 100، 150، 200 kg/ha N fertilization in a bulok completely randomized design with three replications. N fertilization significantly increased the content of alkaloids in leaves. This study showed that by increasing N fertilization dry weight increased. The highest level of alkaloid vincristine was in the 0 kg/ha of N fertilization and the highest level alkaloid vinblastine was in the 200 kg/ha of N fertilization.
    Keywords: vinca, nitrogen, vinblastine, vincristine, dry weight
  • S. Esmailzadeh, M. Faramarzi, M. Farsi
    We examined the demographic characteristics of couples, ovarian response and sperm quality to determine the predictors of clinical fertilization in IVF cycles. A descriptive and analytic study was conducted using data and biologic specimens obtained Fatemeh-Alzahra of Babol infertility center from 2004 to 2005. Only data from 315 women who had medical indication for conventional IVF treatment were included in the analysis. Treatment using ICSI was excluded. In the univariate analysis, the following variables affected on fertilization rate: the length of infertility, the number of IVF cycle, basal LH serum on 2 days, the number of administration of hMG, the duration of ovarian stimulation, the number of follicles, the number of oocytes retrieved, the number of oocytes stage II and III, sperm count, sperm motility, sperm grading III and IV. In the multivariate analysis, the strongest predictor of positive fertilization was the mean number of oocytes retrieved. Also, the mean number of oocytes stage II and stage III were positive predictors of fertilization. The mean of basal LH serum on day 2 and the mean duration of ovarian stimulation were negative predictors of fertilization Ovarian response to gonadotropins and the quality of oocytes were main predictors of fertilization. Although some parameters of sperm quality were significant variables of fertilization rate in univariate analysis, in multivariate analysis one''s effects were negligible. This information should be used when selecting couples for IVF cycles or oocytes for fertilization to raise the rate of clinical fertilization.
  • Ozlem Gun Eryilmaz، Ruya Deveer، Muammer Dogan، Leyla Mollamahmutoglu، Esma Sarikaya*
    مقدمه
    روش تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم خاتمه یافته با شکست کامل باروری یک رویداد تاسف برانگیز برای هم پزشک و هم بیمار به شمار میرود.
    هدف
    هدف از انجام این مطالعه، تعیین عوامل تعیین کننده شکست کامل باروری (Total fertilization failure) قبل از انجام تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم می باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت گذشته نگر بر روی 232 بیمار 23 تا 38 ساله که به یک مرکز ناباروری بیمارستانی مراجعه و دچار شکست کامل باروری پس از ICSI شده بودند، انجام شد. مواد مورد مطالعه شامل: تاثیر سن زنان، میزان FSH، کیفیت اسپرم، تعداد فولیکول ها، دوز شروع کننده گونادوتروپین، روش اسپرم گیری، طول مدت سیکل، تعداد فولیکول های بزرگتر از mm 14، تعداد اووسیت های بدست آمده، سطح استرادیول و پروژسترون در روز تزریق hCG و نهایتا تعداد اووسیت های در فاز MI،، MIIو GV، بر باروری بود که با روش آماری Multiple logistic regression مورد مطالعه قرار گرفتند.
    نتایج
    به طور کلی میزان شکست کامل باروری در این مطالعه %6 و میزان عود شکست (Recurrence rate (%23 به دست آمد. نتایج ما نشان داد که وجود اووسیتهای GV، تعداد اووسیتهای کمتر از 6، میزان غلظت E2 کمتر از pg/mL 2000 در روز تزریق hCG و همچنین استخراج اسپرم از بیضه باعث افزایش ریسک شکست کامل باروری می شوند.
    نتیجه گیری
    پیش بینی شکست ناباروری بسیار مشکل می باشد. بعضی مواقع حتی در اووسیت و اسپرم با کیفیت هم شکست ناباروری داریم، در حالیکه در مواردی با آزواسپرمی گلوبال باروری مشاهده می شود. ولی به طور کلی آزوسپرمی و تعداد اووسیت کم، باعث افزایش شانس شکست کامل باروری حتی بعد از ICSI می شوند.
    کلید واژگان: شکست کامل باروری, ICSI, مشخصات سیکل
    Ozlem Gun Eryilmaz, Ruya Deveer, Muammer Dogan, Leyla Mollamahmutoglu, Esma Sarikaya*
    Background
    The intracytoplasmic sperm injection procedure ending with total fertilization failure is very distressfull event for both the clinician and the patient.
    Objective
    The aim of this study was to identify independent factors which could be used to identify total fertilization failure before the day of intracytoplasmic sperm injection.
    Materials And Methods
    This was a retrospective study of 232 patients who were admitted to a tertiary-care hospital IVF Unit and showed total fertilization failure during intracytoplasmic sperm injection cycles. To sort out the interwined effects of female age, basal FSH, sperm quality, antral follicle count, starting dose of gonadotrophine, sperm extraction technique, cycle length, >14 mm follicle number, oocyte number after oocyte pick up, estradiol and progesterone level on the day of hCG and the MI, MII and GV oocyte number on the fertilization, multiple logistic regression analysis was used.
    Results
    The total fertilization failure rate was 6% and the recurrance rate was 23%. The original model illustrated that the presence of GV oocytes, total oocyte number less than six, <2000 pg/mL E2 concentration on the day of hCG and testicular sperm extraction increases the total fertilization failure risk.
    Conclusion
    It is very difficult to predict total fertilization failure. Sometimes even with one good quality oocyte and sperm and in the case of globozoospermia fertilization can be achieved. Not only azoospermia but also low oocyte numbers increase the chance of total fertilization failure even after intracytoplasmic sperm injection.
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
نوع نشریه
  • علمی
    2534
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال