به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۴۶۳۲۲ عنوان مطلب
|
  • ملک یحیی صلاحی*، نیلوفر چینی چیان، صادق زیباکلام، ابوالقاسم طاهری
    جریان فکری جماعت گرایی و نقد این مکتب بر آموزه های معرفتی لیبرالیسم فرصتی برای گفتمان اسلامی فراهم نموده است ، تا با تاکید بر آموزه های معرفتی مشترک فضایی را در چارچوب تعامل ، صلح و امنیت برای زیست مسلمانی مطلوب در حوزه های نظری و عملی فراهم نماید . از این منظر مفهوم عدالت مرکز ثقل این گفتمان محسوب می شود . در ذیل مفهوم عدالت ، مفاهیم مشترک بین دو جریان فکری اسلام و جماعت گرایی واکاوی می شود. فضیلت گرایی ، پیشینی بودن خیر ، چند فرهنگ گرایی، تبیین جایگاه سنت و ارزش ها، تاکید بر جماعات ، از مهم ترین گزاره هایی هستند که مبانی نظری مشترک جریان فکری جماعت گرایان و اسلام را تشکیل می دهند. این تحقیق با هدف تبیین جایگاه مفهوم عدالت در اندیشهسیاسی اسلام ، با نگرشی تطبیقی و با روش هرمونتیک "کوینتن اسکینر" به بازخوانی و واکاوی متون می پردازد .
    کلید واژگان: عدالت, جماعت گرایان, اندیشه سیاسی اسلام, امام خمینی(ره)
    Malek Yahya Salahi *, Nilofar Chinichian, Sadegh Zibakalam, Abolghassem Taheri
    The intellectual flow of congregationalism and the critique of this school on the epistemic teachings of liberalism provide an opportunity for Islamic discourse to provide a common space of epistemic teachings in the framework of interaction, peace and security for a favorable Muslim biologist in theoretical and practical fields. . From this perspective, the concept of justice is the center of gravity of this discourse. Under the concept of justice, there are common concepts between the two intellectual movements of Islam and communism. Virtuosity, a priori of goodness, multiculturalism, the explanation of the place of tradition and values, the emphasis on communities, are among the most important propositions that form the common theoretical foundations of the intellectual flow of congregations and Islam. The purpose of this research is to explain the position of the concept of justice in the Islamic thought of Islam, with a comparative approach and with the hermetic method of Quintana Skinner, to refine and analyze texts.
    Keywords: Justice, Congregational, Political Thought Islam, Imam Khomeini
  • مازیار کریمی حاجی خادمی*
    طالبان را می بایست یکی از مصادیق بارز جنبش های سلفی و تکفیری معاصردانست و جهت شناخت و تحلیل دقیق تر این جنبش، می بایست به تحلیل و بررسی مبانی فکری آن پرداخت. این مبانی را می توان در سه محور کلام (پیشینه تاریخی)، سیاست و قومیت پشتون مورد ارزیابی قرار داد.
    مبانی کلامی و پیش زمینه های تاریخی تفکر طالبان را باید در جریان فکری اهل حدیث جستجو نمود که با بلوغ نسبی در اندیشه امام احمد حنبل، بعدها توسط ابن تیمیه و به خصوص محمد بن عبدالوهاب به صورت یک مکتب فکری مشخص درآمد. در این میان مکتب دیوبندیه که تجلی آیین وهابیت در شبه قاره هند محسوب می شود بواسطه مدارس مذهبی (عمدتا در پاکستان) و گروه های بنیادگرای اسلامی همچون القاعده و جمعیه العلماء الاسلام (با حمایتهای مادی و معنوی پاکستان، عربستان و امارات متحده عربی)، مجرای تحقق آموزه های جریان فکری اهل حدیث) وهابیت(در طالبان بودند. هرچند نباید از نظر پنهان داشت آشفتگی های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی افغانستان که حاصل دوران سخت نبرد با شوروی سابق و حکومت 4 ساله مجاهدین می باشد نیز نقش مهمی در هجوم طالبان به سوی این مدارس دینی داشت.
    از سوی دیگر روند جهانی شدن و جهانی سازی که در راس آن آمریکا قرار دارد و آموزه های فکری و ارزشی قوم پشتون که مهم ترین بستر اجتماعی جنبش طالبان است را باید بخش دیگری از مبانی فکری طالبان محسوب داشت.
    کلید واژگان: طالبان, وهابیت, جمعیه العلماء الإسلام, سلفی, پشتون
    Maziar Karimi Hajikhademi *
    Politic agitation of recent two centuries of Afghanistan and undesirable action of four years long of Mujahidin government (1992-1996) that caused insecurity, corruption and extreme cultural and economic poverty, provided suitable background for Taliban to appearance in Afghanistan. In addition to these backgrounds, countries such as Pakistan, KSA and USA that anyone had special interests from the Taliban appearance, satisfied an important role as foreigner causes. intellectual foundation of Taliban can assess in three pivots: theology, policy and pashtoonism. Theological foundations should investigate in intellectual flow of Ahl-e-Hadith that with the relative puberty in Imam Ahmad-e-Hanbale's thought by means of Ibni-Taimiyyeh and particularly Mohammad-Ibni Abdolvahab in the next years turned into a distinguished school. These theological foundations impressed Taliban opinions under the effect of politic flows. Divbandism (manifestation of vahhabism in India) due to religious schools of Pakistan, Islamic fundamental groups such as Alghaaedeh and Jamaiyyat-ol-'ulama-el-Islam with the support of Pakistan, KSA and UAE were channel of proving Ahl-e-Hadith and Vahhabism instructions in Taliban. Also globalization and globalism under the leadership of USA and the west countries and instructions and rites of Pashtoon nation should be considered as another theoretic and intellectual foundation of Taliban.
    Keywords: Taliban, Vahhabiat, Jamaiyyat-ol-'ulama-el-Islam, Salafi, pashtoon
  • علی آدمی*، عبدالله مرادی

    اندیشه سلفی گری و پدیده خشونت افراط گرایی از جمله مسایل پربسامد در مطالعات سیاسی و بین المللی به شمار می رود. در حالیکه با یک نگرش تقلیل گرایانه و متاثر از این همانی اسلام با بنیادگرایی تلاش می شود تمامی اسلام با همه تنوع و تکثر فکری، فقهی، فسلفی و سیاسی آن به افراط گرایی فروکاسته شود، اما به نظر می رسد شناخت ماهیت افراط گرایی مستلزم مطالعه ای عمیق تر در لایه های شکل گیری اسلام سیاسی معاصر است. بر این اساس هدف اصلی در این مقاله تشریح مفهوم نظری و جریان های عینی «افراط گرایی در اسلام سیاسی» می باشد. لذا پرسش اصلی این مقاله این است که؛ «ریشه های هویتی و عناصر هنجاری مفهوم افراط گرایی در اسلام سیاسی چگونه تبیین می گردد؟» بر این اساس فرضیه اصلی اینگونه طرح می گردد که؛ گروه های سلفی-حدیثی که مبارزه سیاسی و حتی فرهنگی برای کسب قدرت را صرفا از طریق کاربرد خشونت و حربه تکفیر علیه مخالفان و براندازی خشن حکومت ها می دانند، تا خلافت اسلامی را احیا و قانون شریعت را اجرا نمایند جریان «اسلام سیاسی افراطی» تعریف می شوند. برای تکمیل فرضیه فوق نمودار های درختی- مفهومی از نسبت های فکری و جریانی گروه های سلفی با یکدیگر در چارچوب اسلام سیاسی و همچنین شاخصه های هنجاری اسلام سیاسی افراطی به عنوان منبع اصلی قوام دهنده درونی هویت افراط گرایی، ارایه می گردد.

    کلید واژگان: جنبش اسلامی, سلفی, اسلام سیاسی, افراط, تکفیر, جهاد, توحید
    Ali Adami*, Abdollah Moradi

    Salafi thought and the phenomenon of violent extremism are the most interesting issues in political and international studies. However, with a reductive and impressive attitude from our Islam with fundamentalism it is attempted to despose the whole of Islam from extremism despite the diversity of intellectual, theological, philosophical and political varieties. However, it seems recognizing the nature of extremism requires deep study on the forming the layers of contemporary political Islam. The purpose of this paper is to explain the theoretical concept and objective flow of “extremism in political Islam. The main question of this study is ‘how the roots of identity and normative elements of extremism in political Islam are explained.’ To answer to this question it was hypothesized that ‘Salafist- Hadith groups are defined as the “Radical Political Islam” flow because they believe that they can revive the Islamic Caliphate and implement Sharia law by violent struggle to gain power and violent overthrow of governments through takfir opponents. To examine the hypothesis, the conceptual charts of intellectual flow and realtions of salafi groups with each other as well as the normative features of extreme political Islam as the main source of internal consistency of the extremism identity in the political Islam framework are presented.

    Keywords: Islamics Movement, Salafi, Political Islam, Extremism, Takfir, Jihad, Tohid
  • پروین دخت اوحدی*، کاظم حاجی رجبعلی
    بسترسازی گفتمانی در سیاست فرهنگی پهلوی اول، همان طرح موضوعات فکری، فضاسازی ها و انجام مباحثات مربوط به آن، در دوره مذکور است که توسط رجال موثر فرهنگی- سیاسی عصر پهلوی اول و در فضای فکری جامعه ایران صورت گرفت. بسترسازی گفتمانی در این دوره، توجیه و کارکردی بیش از حد معمول داشت، زیرا دودمان پهلوی به شدت خود را نیازمند آن می یافت تا علاوه بر زمینه سازی در اذهان و افکار عمومی برای سهولت اقدامات مورد نظر خود، مشروعیت خود را نیز تضمین کند. پهلوی اول توانست روی کارآمدنش را در نزد روشنفکران آن عصر، ضرورتی اجتناب ناپذیر و بهترین انتخاب ممکن بشناساند و گستره وسیعی از آن ها را به خدمت گیرد و مجموعا بستری از تحولات فرهنگی را فراهم بیاورد. نویسندگان در این مقاله به اثبات این نکته پرداخته اند که این گفتمان در نسبتش با جریان روشنفکری یادشده، ماهیت معلول به علت دارد؛ یعنی، پهلوی اول از جهات متعدد مجری طرز تفکر خاصی از جریان روشنفکری آن روز بوده است. این نوشتار با تبیین دلایل این همراهی، تناقض فکری و مبنایی این گفتمان را علت ناکارآمدی و شکست آن سیاست ها معرفی می کند؛ تناقضی که لازمه معنا و تحقق تمدن و پیشرفت را سکولاریسم، و مقدمه اجتناب ناپذیر عمران و آبادانی را دیکتاتوری معرفی می کرد.
    کلید واژگان: باستان گرایی بستر سازی گفتمانی پهلوی اول خرافه زدایی دیکتاتوری سکولاریسم مدرنیزه کردن ناسیونالیسم
    Parvindokht Ohadi *, Kazem Hajirajabali
    Dialogue foundation making in 1st Pahlavi cultural policies, was the mental issues, situation makings and relevant discussions in the so-called period introduced by influential cultural-political persons in the first Pahlavi era and in the mindset of the society. Dialogue foundation making in this era, functioned and was justifiable more than usual because the Pahlavi family strongly needed it to influence people’s minds and attitudes for the ease of their desired actions. Furthermore it was used to guarantee their legitimacy. 1st Pahlavi succeeded to introduce itself to intellectuals at that time, an unavoidable necessity and the best possible choice for government and used a wide range of them as their servants and altogether provided a substrate for cultural transformations.The authors in this article tried to prove this point that this discourse in its relation with the mentioned intellectual flow, has the nature of effect to cause. In other words, 1st Pahlavi from different aspects was a performer of a special kind of intellectual flow of that period. This article by clarifying the reasons for this association, introduces attitude and fundamental contradictions of this discourse as the cause of inefficiency and failure of those policies. The contradiction which introduced indispensable meaning and realization of civilization and progress as Secularism, and the unavoidable introduction of improvement and development as Dictatorship.
  • سید امیر منصوری*، محمود تیموری

    هنر و معماری اسلامی گنجینه گران بهایی است که حاصل تجربه و تلاش جمعی هنرمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است. این زنجیره در دوره معاصر در اثر تحولات فرهنگی گسسته شده است. یکی از طرق احیای هویت فرهنگی، کند و کاو در مبانی نظری و فلسفی هنر و معماری اسلامی و زدودن پیرایه ها و ناراستی هایی است که به آن نسبت داده می شود. این ضرورتی است که علی رغم گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، هنوز گام جدی در رسیدن به آن برداشته نشده و غالبا به طرح برداشت های سطحی، عامیانه و خود بنیاد از هنر و معماری اسلامی اکتفا شده است.جریان فکری سنت گرایان معاصر (گنون، شووان، بورکهارت، نصر) در چهار دهه گذشته - بدون اینکه مورد نقد و بررسی جدی قرار گیرد- جریان غالب بر دانشکده ها و مراجع هنر و معماری کشور ما بوده و به علت فعالیت گسترده در حوزه تفسیر هنر و معماری اسلامی و ایرانی، سایر نظریه های ارایه شده در این زمینه را تحت تاثیر مستقیم خود قرار داده است.سنت گرایان معاصر، در جستجوی اصول و مبانی هنر و معماری دینی و سنتی، با اصالت دادن به تاریخ معماری قبل از رنسانس در سرزمین های مختلف، با برخوردی رمانتیک و خود بنیاد با حذف منطق عقلی، به تفسیر ظاهری اشکال و فرم های معماری پرداخته و بدون توجه به شرایط اجتماعی و تاریخی شکل گیری معماری، اصولی را به عنوان مبانی هنر و معماری دینی و قدسی معرفی می نمایند. در این فرآیند مقدس سازی اشکال و سمبل ها، از تشابهات لفظی و تفسیر سلیقه ای معماری و مشخصات ظاهری آیین ها و ادیان مختلف بهره برده و تاویل و تفسیرهایی از هنر مسیحی و هنر هندویی را در مبانی نظری معماری اسلامی وارد کرده اند.بررسی آرای بنیان گذاران مکتب فکری که تحت عنوان سنت گرایان معاصر در ایران معرفی و شناخته شده اند، حاکی از عدم تطابق جریان تاریخی تولید و تحولات معماری ایرانی- اسلامی با اصول ارایه شدهایشان تحت عنوان اصول معماری اسلامی می باشد. در این مقاله سعی شده است ضمن جمع بندی و ارایه سرفصل های اصلی نظرات این گروه از اندیشمندان درباره هنر و معماری اسلامی، باب نقد و بررسی منطقی بر این نظریات گشوده شود.

    کلید واژگان: سنت, معماری سنتی, هنر مقدس, معماری اسلامی, معماری قدسی
    Seyed Amir Mansouri*, Mahmoud Teimouri

    Islamic art and architecture are precious treasures resulted from corporate efforts and experiences of Muslim artists throughout history. This chain has been detached due to cultural development in the contemporary era. Exploring in theoretical and philosophical foundations of Islamic art and architecture is one way to revive cultural identity and eliminate its attributed untruth. It is an imperative that has not been considered the priority yet in spite of an over three decades of Islamic revolution which have frequently led to superficial, commonplace and arbitrary impressions of Islamic art and architecture. The intellectual flows of contemporary traditionalists (Guenon, Schuon, Burkhart, Nasr) in the past four decades has been the mainstream of our colleges and art and architecture centers -without any profound review and discussion- which have directly affected other theories of this field as a result of excessive efforts in interpretation of Islam and Iranian art and architecture. The contemporary traditionalists in seeking religious and traditional principles of art and architecture by authenticating the architectural history of before Renaissance in different lands, interpret architectural shapes and forms physically regardless of social and historic conditions of architectural formation and and introduce principles of religion and sacred art and architecture with a romantic approach and spontaneous elimination of rational logic. They have benefited from shapes and symbols, verbal similarities and arbitrary interpretation of architecture and external appearance of various religions and rites in this process of making art and architecture sacred and have entered Christian art and Hindu art interpretations in the theoretical basis of Islamic architecture. Scrutinizing the opinions of the founders of this intellectual flow known and introduced as contemporary traditionalists reveals the mismatch between historic production and development of Islamic-Iranian architecture and their presented principles of Islamic architecture. This paper tried to summarize and outline the main points of this group of scholars about Islamic art and architecture in order to offer a logical criticism and scrutinization of these theories.

    Keywords: Tradition, Traditional Architecture, Islamic Architecture, Sacred Architecture
  • علیرضا محمدزاده وادقانی*

    قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی مصوب 1352 در زمره قوانین نادری است که هنوز در هیچ نوشته ای مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است. شاید یکی از دلایل این بی توجهی موارد ابهام و پرسش های زیادی است که هر یک از مواد قانون به نوبه خود مطرح می کنند. بی گمان نبود سیری فکری منسجم در وضع قانون از سوی قانونگذار، نبود حساسیت اجتماعی در حمایت از افراد حقوق مجاور به ویژه هنرمندان-مجری، بی توجهی پژوهشگران و رویه قضایی نسبت به قانون، همگی در این وادی دارای سهم می باشند. موضوع این نوشته طرح این پرسش ها و پاسخ ابتدایی به آن با توجه به قوانین ملی و بین المللی حاکم در مبحث حق مولف و حقوق مجاور است. با این امید که در پژوهش های بعدی توسط پژوهشگران خوش فکر و خوش ذوق حقوق مالکیت فکری ارتقاء یافته و در حمایت از افراد حقوق مجاور کارساز واقع شود.قانونگذار در سال 1352، چهار سال پس از وضع قانون حمایت حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان مصوب 1348 به وضع قانون ترجمه و تکثیر کتب و نشریات و آثار صوتی می نماید. کاملا آشکار است که قانونگذار با آگاهی کامل از قانون یاد شده و متعهد به رعایت حرمت و اولویت آن (نگاه کنید به مواد 10 و 11 قانون) قانون جدید را وضع می کند. در این وضعیت این پرسش مطرح می شود که چرا قانونگذار با وجود حمایت قانونی از اثر ترجمه ای، کتاب، نشریه و اثر صوتی در ماده 2 قانون اخیر دوباره آن ها را در این قانون مورد حمایت قرار می دهد؟ فرضیه دوباره کاری به دلیل رفتاری دور از شان قانونگذار منتفی است، هرچند در مورد ترجمه بدلیل نبود صراحت در قانون 1348 می توان نظر به جنبه تاکیدی قانون داشت. اما در مورد آثار صوتی باید گفت :

    کلید واژگان: مالکیت معنوی, حقوق, کپی رایت, ایران, معاهده رم
    Alireza Mohmmadzadeh *

    The Law on Translation and Reproduction of Books, Magazines, and Audio Works, passed in 1973, is one of the rare laws that has not yet been discussed in any paper. Perhaps one of the reasons for this inattention is the ambiguity and ambiguity that each of the articles of the law in turn raises. Undoubtedly, the lack of a coherent intellectual flow of the law by the legislature, the lack of social sensitivity in protecting people with neighboring rights, especially artists-executors, the researchers' disregard for the rule of law, all contribute to this valley. The subject of this article is to ask these questions and answer them first, according to the national and international laws governing copyright and related rights. I hope that in future research, it will be promoted by well thought out and well-liked researchers of intellectual property rights and will be effective in protecting the neighboring rights.

    Keywords: Rights, Law, intellectual law, copyright, Legislature
  • محمدرضا آفتاب، محسن محبی*، بابک عباسی
    حقوق بشر بنا به روایت غالب، در درون مدرنیته و بر اساس نظریه های سکولار فیلسوفان عصر روشنگری بنیان نهاده شده است. اما دیدگاه انتقادی اقلیتی وجود دارد که ریشه جنبش های نظری و سیاسی مدرن نظیر اومانیسم، لیبرالیسم و سوسیالیسم که زیربنای فکری حقوق بشر را تشکیل می دهند، در الهیات و اخلاقیات مسیحی دنبال می کند. نیچه یکی از همین دسته فیلسوفان پیشرویی است که اصول اساسی نظام بین المللی حقوق بشر از جمله کرامت ذاتی، آزادی، برابری و جهانشمولی را متاثر از ارزش های اخلاقی مسیحی به شمار می آورد که در اساس بازنمایی اخلاق بردگان در برابر اخلاق سروران است. این نظریه متمایز از غربی دانستن حقوق بشر از جانب نظریه پردازان نسبی گرایی فرهنگی و پست مدرن است، هرچند هر دو نظر به یک نتیجه منجر می شوند؛ به چالش کشیدن جهانشمولی حقوق بشر. مقاله حاضر با روش تحلیلی کتابخانه ای تلاش می کند با تمرکز بر آثار نیچه به بررسی سیر این جریان فکری بپردازد و به این مسئله پاسخی درخور دهد که جهانشمولی حقوق بشر چطور با ریشه های مسیحی خودش در تناقض است.
    کلید واژگان: اخلاق, حقوق بشر, جهانشمولی, مسیحیت, نیچه
    Mohammadreza Aftab, Mohden Mohebi *, Babak Abbaasi
    According to the predominant narrative, the concept of human rights is founded within the context of modernity and based on the secular theories of Enlightenment philosophers. However, there is a minority view that traces the roots of modern theoretical and political movements such as humanism, liberalism and socialism, which form the intellectual foundation of human rights, in Christian theology and ethics. Nietzsche is one of the pioneer philosophers who considers the basic principles of the international human rights system, including inherent dignity, freedom, equality and universality, to be influenced by Christian moral values which are based on the representation of the morality of slaves against the morality of masters. This theory is different from the westernization of human rights claimed by cultural relativism and postmodern theorists, although both opinions lead to the same result; challenging the universality of human rights. The present paper tries to investigate the course of this intellectual flow by focusing on the works of Nietzsche and to give an appropriate answer to the question of how the universality of human rights has a paradox with its Christian roots.
    Keywords: Nietzsche, human rights, Morality, Christianity, universality
  • فاطمه زهرا اسحقی کوپایی*
    فتوت نامه ها به مثابه رساله های عملی فتیان هستند که به دست پیران طریقت تدوین شده و اصول، آداب، آیین ها و ریشه های دینی اعمال درویشی نظیر شد بستن، کچکول گرفتن، خرقه پوشیدن و... را به مفردان می آموزد. از آنجا که جریان فکری فتوت در طبقات مختلف عوام، رواج داشته، تصحیح فتوت نامه ها، علاوه بر تبیین اصول عقاید ایشان -به عنوان یک جریان برجسته فکری، مذهبی، اجتماعی و سیاسی- می تواند ابعاد گسترده ای از زوایای زندگی مسلمانان ایرانی و غیر ایرانی را در ادوار تاریخی روشن سازد. انجام این پژوهش، کتابخانه ای و با روش تحلیلی - توصیفی است. نسخه خطی مورد مطالعه، فتوت نامه ای است که اثر طبع یکی از بزرگان فتیان، موسوم به جعفری القاسمی الحسینی بوده و متعلق به کتابخانه شخصی حاج علی اسحاقی، از فرهیختگان فرهنگی کوهپایه اصفهان است و مطالب ارزشمندی در سه بخش به نظم و نثر دارد. معرفی و آشنایی با محتوای این نسخه، می تواند مورد توجه و استفاده علاقه مندان حوزه های عرفان و تصوف و فتوت قرار گیرد.
    کلید واژگان: فتوت, فتوتنامه, جعفری الحسینی, قاسم انوار, نسخه خطی
    Fateme Zahra Eshaghi Kupayi *
    Fotowwatname`s are the practical treatises of Fetyan compiled by the elders of the Tariqat and the principles, customs, rituals and religious roots of darvish practices such as shad, kachkul, kherqe, etc. teaches the mofrad`s. Since the intellectual flow of fotowwat in different classes of the common people was popular, their correction, in addition to explaining the principles of their beliefs - as a prominent intellectual, religious, social and political current - can widened dimensions of the life angles of Iranian and non-Iranian Muslims to clarify in historical periods. Carrying out this library research with analytical-descriptive method has investigated and recognized various aspects of the manuscript version of Jafari's Fotowwatname. The handwritten version under study is a Fotowwatname, which was written by one of the elders of Fetyan known as Jafari al-Qasimi al-Husseini, and it belongs to the personal library of the late Haj Ali Eshaghi, one of the cultural scholars of Kuhpaye (Isfahan) and it has valuable content in verse and prose in three parts. Introducing the content of this edition can be of interest and use by those interested in the fields of Fotowwat, Sufism, and mysticism.
    Keywords: Fotowwat, Fotowwatnameh, Jafari Al –Husseini, Qasim Anwar, Manuscript.
  • ابوذر مظاهری مقدم
    به رغم اینکه روحانیت شیعه در طول تاریخ ایران اسلامی مهم ترین جریان فعال و تاثیرگذار در حوزه های مختلف علمی و عملی بوده، در عرصه تاریخ نگاری به نسبت نقشی که داشته اند، کمترین حضور را دارد. مهم ترین دلیل این مسئله در مرحله اول بی توجهی خود حوزه و روحانیت به مسئله تاریخ و تاریخ نگاری است؛ و در مرحله دوم، به ویژه در دوره معاصر، تسلط جریان روشنفکری سکولار بر تاریخ نگاری ایران معاصر و انکار و تحریف نقش حوزه و روحانیت در تحولات تاریخی است. بی توجهی حوزه و روحانیت به تاریخ و تاریخ نگاری، هم موجب از بین رفتن مواد و اطلاعات تاریخی می شود و هم عرصه تاریخ نگاری حوزه و روحانیت را به دست جریان ها دیگر، به ویژه مخالفان می سپارد.
    آسیب های تاریخ نگری و تاریخ نگاری در موضوع حوزه و روحانیت را از دو جهت می توان بررسی کرد: ابتدا آسیب هایی که منشا حوزوی دارد و در رویه و روش حوزوی ها در این خصوص وجود دارد؛ و دیگری آسیب هایی که منشا غیرحوزوی دارد و در تاریخ نگری و تاریخ نگاری غربی و روشنفکری مشهود است. در این پژوهش این آسیب ها نقد و بررسی می شود.
    کلید واژگان: تاریخ نگری, حوزه و روحانیت, تاریخ نگاری حوزوی, تاریخ نگاری روشنفکری و غربی
    Abuzar Mazaheri
    Despite the fact that, the Shi'a clergies, throughout the history of Islamic Iran, have been the most influential and active flow in the various scientific and practical fields, they have a minor role in the field of historiography. The most important reason of this issue, firstly, is the lack of attention to the history and historiography by the seminary and clergies, and secondly, is the domination of the secular intellectual flow on the contemporary Iranian historiography, and denying and distorting the role of the seminary and clergies in historical events especially in the contemporary era. Ignoring the history and historiography by seminaries and the clergies, loses the material and historical information and gives the scope of the historiography of the seminary and clergies to the other streams; particularly the opponents. The historicizing and historiography problems on the issue of seminary and clergies can be studied in two major approaches, the problems that have a seminarial origin, and have emerged from the procedures and methods of the seminaries, and the problems that have a non-seminarial origin, ant it is evident in the western and enlightenment historicizing and historiography.
    Keywords: historicizing, seminary, clergies, seminarial historiography, western, enlightenment historiography
  • حسین علوی مهر*

    وحی موضوعی کلامی، تفسیری و فلسفی است و یکی از بنیادی ترین معارف دینی به حساب می آید ، پژوهش حاضر با روشی تحلیلی و انتقادی به نقد مبانی شناخت ماهیت وحی از دیدگاه نصرحامدابوزید به عنوان نماینده جریان روشنفکری می پردازد.مهمترین مبانی ابوزید درباره ماهیت وحی قرآنی،نبوی دانستن الفاظ قرآن کریم، تاریخمند دانستن وحی قرآنی و تجربه دینی انگاری آن است، مبنای نبوی دانستن الفاظ قرآن به استناد آیات، دلایل عقلی، اختلاف قرایات و ناسخ و منسوخ، مبنای تاریخمند دانستن وحی قرآنی به استناد تلازم حدوث قرآن و تلازم نزول تدریجی آن با تاریخمندی وحی و مبنای تجربه دینی دانستن وحی قرآنی به استناد شواهدی تاریخی شکل گرفته که جملگی آنها براساس ادله عقلی و قرآنی مبتنی بر مبانی و آراء اندیشمندان قرآنی، نقد و ماهیت الهی الفاظ و معانی وحی قرآنی، محصور نبودن آن در زمان و مکان عصر نزول وعدم دخالت بشر در فرایند وحی اثبات می گردد.تحدی قرآن و اعجاز در فصاحت و بلاغت، امی بودن پیامبر و آیاتی که نزول قرآن را با زبان عربی از جانب خداوند می داند وحیانی بودن الفاظ قرآن را ثابت می کند.

    کلید واژگان: ماهیت وحی قرآنی, نصر حامد ابوزید, مبانی وحی شناسی ابوزید, نبوی دانستن الفاظ قرآن, تاریخمندی وحی
    Hossein Alavi Mehr *

    revelation is a theological , interpretive , and philosophical subject and one of the most fundamental religious teachings is considered . ~~~ the present study criticizes the principles of knowledge of revelation as an agent of intellectual flow .the teachings of the qur ' an on the nature of the quranic revelation , the wisdom of knowing the quranic revelation and its religious experience , based on the qur ' anic revelation and its gradual decay with the historicity of revelation and its continuation with the historicity of quranic scholars , criticism and the nature of quranic revelation , the absence of it in the time and place of the revelation and the knowledge of the quranic revelation , is proved .in the quran and the miracle in eloquence and eloquence , the existence of the prophet and those verses that reveal the revelation of the quran by god revealed that the words of the quran be revealed .

    Keywords: nature of quranic revelation, nasr hamed abu - abu - zeid, principles of quranic revelation, knowledge of the words of quran, historicity of revelation
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال