-
آلودگی خاک به ویژه آلودگی توسط فلزات سنگین در بسیاری از جوامع شهری مورد توجه قرارگرفته است.امروزه کاربرد بیوچار به عنوان یک روش سالم جهت کنترل آلودگی فلزات سنگین در خاک پیشنهاد شده است. در این آزمایش به بررسی اثر بیوچار دردو رقم انگور(بیدانه سفید و پرلت) در مواجهه با تنش 100 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیوم انجام گرفته است.پس از اعمال تنش کادمیوم و کاربرد بیوچار(3 درصد وزنی) در گلدان های مورد آزمایش ، نمونه های خاک های منطقه ریزوسفری و نمونه های برگ پس از 2 ماه از اعمال تنش و بیوچار جمع آوری گردید وغلظت کادمیوم به شکل جزءبندی 5 مرحله ای در آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه ملایر انجام گرفت و در نهایت به وسیله دستگاه جذب اتمی آنالیزگردید و شاخص های فیزیولوژیکی اندازه گیری شد.نتایج نشان داد که کاربرد بیوچار در هر دو رقم انگور باعث افزایش محتوای نسبی آب، کلروفیل و فسفر گردید و میزان نشت یونی را نیز تا حدودی کاهش داد. در فرم های شیمیایی خاک نیز کاربرد بیوچار باعث کاهش فرم های تبادلی و کربناته و افزایش فرم های آلی، اکسیدی و باقیمانده گردید.بیوچار، بخش های کادمیوم به راحتی قابل تعویض را به آنهایی که کمتر در دسترس هستند تغییر داد.طبق یافته های این پژوهش، در شرایط تنش کادمیوم استفاده از بیوچار در خاک می تواند نقش بسیار مهمی در شاخص های گیاهی داشته باشد، بطوریکه مطابق با نتایج این پژوهش، کاربرد بیوچار در خاک می تواند به عنوان یک راهکار مدیریتی برای کنترل کادمیوم در مناطق آلوده به این فلز سنگین در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: انگور, جزءبندی کادمیم, شاخص های فیزیولوژیکی برگIntroductionSoil and water pollution, especially pollution by heavy metals such as cadmium,, has been noticed in many modern urban and industrial societies. If heavy metals accumulate in the soil, the capacity of the soil to keep the metals decreases, as a result, they enter the product and their bioavailability increases. Today, the use of biochar is suggested as a healthy method to control heavy metal pollution in the soil.In this research, in order to investigate the concentration of cadmium metals in soil and leaves in the exposure of cadmium stress and using biochar to investigate some physiological indicators of leaves and also to investigate the level of soil composition in 2 varieties of grapes in Malayer city, grape cuttings in plastic pots It was cultivated in the research greenhouse of Malayer University and Faculty of Agriculture.
Materials and MethodsIn this experiment, the effect of biochar on two grape varieties (white Soltana and perlet) was investigated in the face of 100 mg/kg cadmium stress. After applying cadmium stress and using biochar (3% by weight) in the tested pots, The soils of the rhizosphere area were collected after 2 months of applying stress, and the cadmium concentration was done in the form of 5-stage classification in the research laboratory of Malayer University and finally analyzed by atomic absorption device. Leaf samples were also collected after about 2 months of applying stress and biochar, and physiological indicators such as ion leakage, chlorophyll, phosphorus and relative water content were measured.
The data related to each treatment (three replications) were carefully recorded and analyzed using SPSS software. EXCEL software was used to draw graphs. Duncan's test was used at a significance level of 1%.Results and DiscussionThe results showed that cadmium stress decreased the amount of chlorophyll and the relative content of water and also increased the amount of ion leakage. It was also observed that the application of biochar in both grape varieties increased the relative content of water, chlorophyll and phosphorus and reduced the amount of ion leakage to some extent. In the chemical forms of the soil, the use of biochar caused the reduction of exchange and carbonate forms and the increase of organic, oxide and residual forms. Biochar changed the easily replaceable parts of cadmium to those that are less available. In the conditions of cadmium stress, the use of biochar in soil can play a very important role in plant indicators such as relative water content, ion leakage, chlorophyll and phosphorus.The application of biochar decreased the fraction of exchangeable and carbonated cadmium, while the forms bound to Fe-Mn oxide, organic form and residual fractions increased.It was observed that the availability of heavy metals in the soil was significantly reduced with the addition of biochar compared to the control. Biochar significantly reduced ion leakage in both grape cultivars compared to untreated soil. In the organic form, the white Soltana variety in the presence of biochar and stress of 100 mg/kg of cadmium in the soil (6.57) compared to the samples without the presence of biochar (3.39) had an increase of 48.40% in the average concentration of cadmium. In Perlet cultivar, the percentage of increase was 21.45%, all of which showed an increase in organic form in the presence of biochar.Cadmium in soil in exchangeable and carbonate forms decreased after biochar application.In the residual form, the White Soltana variety in the presence of biochar and stress of 100 mg/kg of cadmium in the soil (20.88) compared to samples without the presence of biochar (15.47) had an increase of 34.97% in the average concentration of cadmium. In Perlet cultivar, the percentage of increase was 30.34%, which all showed the increase of residual form in the presence of biochar. Our results showed that the application of biochar can reduce the availability and toxicity of cadmium.
ConclusionAccording to the results of this research, the application of biochar in the soil can be considered as an efficient management solution to control cadmium in areas contaminated with this heavy metal and can cause positive changes in plant leaf indices.Changes in the concentration of cadmium in different soil forms of grape cultivars as a result of the use of grape trunk biochar show that the use of biochar is a good strategy to reduce the risks of transferring cadmium to humans and the environment in metal-contaminated soils.
Keywords: Grapes, Cd fractionation, leaf physiological indices, Cadmium -
برای مکان یابی کروموزومی شاخص های زراعی وفیزیولوژیکی مقاومت به خشکی، آزمایشی با استفاده از رگه های دارای دو کروموزوم اضافی گندم- جو در سال زراعی 1383-1382 در محل معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم-ایستگاه سرارود کرمانشاه انجام گرفت. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اختلاف بسیار معنی داری بین اکثر صفات مورد بررسی وجود دارد. با استفاده از مقایسه ی میانگین ها مشخص گردید که بیشتر ژن های کنترل کننده شاخص های مقاومت به خشکی بر روی کروموزوم های 4H و5H قرار گرفته اند. بررسی شاخص تحمل به تنشSTI))و شاخص های فیزیولوژیکی انتخاب چندگانه ((MSI نشان داد که اکثر جایگاه های کروموزومی کنترل کننده شاخص های مقاومت به خشکی بر روی کروموزوم های 4Hو5H قرار دارند. نتایج حاصل از نمودار سه بعدی وتجزیه کلاستر یکسان بود. در تجزیه همبستگی مشخص شد که کلروفیل aوb همچنین پرولین را می توان به عنوان شاخص های مقاومت به خشکی به کار برد. اما میزان آب نگهداری شده (ELWR)، محتوای آب نسبی (RWC)، میزان کاهش نسبی آب (RWD) میزان آب نسبی از دست رفته (RWL)، کلروفیل فلورسنس(CHF)، پایداری غشای سلولی (CMS)و محتوای کلروفیل برگ (LCC) بعنوان شاخص های فیزیولوژیکی مقاومت به خشکی شناسایی شدند.
کلید واژگان: شاخص های فیزیولوژیکی انتخاب چندگانه, رگه های دارای یک جفت کروموزوم اضافی, شاخص حساسیت به تنش, جایگاه ژنIn order to locate the QTLs involved in the inheritance of agronomical, physiological and metabolitical indicators of drought tolerance in barley, an experiment was carried out using a wheat-barley disomic addition lines. This research was conducted in 2003-2004 at the Dry Land Agricultural Research Institute, Sararood, Kermanshah, Iran. The results of analysis of variance revealed highly significant differences for most of the investigated traits. Mean comparison exhibited that most of the genes controlling drought tolerance criteria are located on chromosomes 4H and 5H. The overall consideration of the indices using stress tolerance index (STI) and physiological multiple selection index (MSI) indicated that most of the QTLs responsible for the genetics of drought tolerance predictors are located on chromosomes 4H and 5H. A three dimensions-plot and cluster analysis confirmed the same conclusion. In correlation analysis, chlorophyll a and b and also proline were detected as indicator of drought tolerance, but excised leaf water retention (ELWR), relative water content (RWC), relative water deficit (RWD), relative water loss (RWL), chlorophyll fluorescence (CHF), cell membrane stability (CMS) and leaf chlorophyll content (LCC) are proved to be physiological indices of drought tolerance.Keywords: Multiple selection index., Stress tolerance index, Disomic addition lines, Gene location -
نشریه بوم شناسی کشاورزی، سال نهم شماره 4 (زمستان 1396)، صص 1099 -1116به منظور بررسی اثرات دو گونه قارچ میکوریزا بر کاهش تنش خشکی روی عملکرد و صفات فیزیولوژیک هشت توده محلی کنجد (Sesamum indicum L.)، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی هنرستان کشاورزی ارومیه در سال زراعی 93-1392 اجرا شد. فاکتور اول شامل سطوح مختلف آبیاری شامل آبیاری نرمال (آبیاری بعد از 70 میلی متر تبخیر و تعرق گیاه)، تنش ملایم (آبیاری بعد از 90 میلی متر تبخیر و تعرق گیاه) و تنش شدید (آبیاری بعد از 110 میلی متر تبخیر و تعرق گیاه)، فاکتور دوم شامل تلقیح گونه قارچ میکوریزا در سه سطح گلوموس موسه آ، گلوموس اینترارادیسز و عدم تلقیح با قارچ میکوریزا و فاکتور سوم شامل هشت توده محلی کنجد به نام-های جیرفت 13، محلی طارم زنجان، محلی مغان، ناز چند شاخه، TC-25، TS-3، داراب 14 و دشتستان 5 بود. نتایج نشان داد با افزایش شدت تنش خشکی، تمامی صفات مورد مطالعه به جز وزن ویژه برگ، کاهش معنی داری یافت. تنش شدید خشکی عملکرد دانه و محتوای نسبی آب برگ را نسبت به تیمار شاهد به ترتیب به میزان 63 و 30 درصد کاهش داد. استفاده از دو گونه قارچ میکوریزا نسبت به حالت عدم استفاده، صفات عملکرد دانه (33 درصد)، شاخص سطح برگ (40 درصد) و محتوای نسبی آب برگ (20 درصد) را افزایش داد. ژنوتیپ های محلی مغان و محلی طارم زنجان از نظر عملکرد دانه و شاخص های فیزیولوژیک بر سایر توده های محلی برتری داشتند. بالاترین ضریب همبستگی بین عملکرد دانه با شاخص سطح برگ (**82/0=r) به دست آمد. بر اساس نتایج این تحقیق، توده های محلی مغان و طارم زنجان جهت کشت در شرایط آبیاری مطلوب و تنش خشکی ملایم و شدید، همچنین همزیستی قارچ میکوریزای گلوموس موسه آبا بذر کنجد جهت افزایش عملکرد دانه در شرایط مطلوب آبیاری و جلوگیری از کاهش بیشتر عملکرد دانه در شرایط تنش خشکی شدید توصیه می گردد.کلید واژگان: سطح ویژه برگ, شاخص سطح برگ, کم آبیاری, وزن ویژه برگAgroecology journal, Volume:9 Issue: 4, 2018, PP 1099 -1116IntroductionSesame (Sesamum indicum) plays an important role in human health because of its high oil capacity (47 - 52%).. Arbuscular mycorrhizal symbiosis protects host plants against the detrimental effects of drought stress through mechanisms of drought avoidance. Strategies of drought avoidance in mycorrhizal plants rely on the ability to maintain an adequate hydration status on the level of whole plants as characterized by relative water content. So the aim of current study was to evaluate the symbiosis effect of two different species of mycorrhizae fungi on yield and physiological characteristics of sesame landraces under different drought stress levels in Urmia.
Materials and MethodsThis experiment was conducted in 2014-2015 by using factorial split plot based on randomized complete block design with three replications in the research field of Urmia agricultural high school with 12 Km distance from Urmia. The main plot factor was consisted of different irrigation levels: normal irrigation (irrigation after 70 mm evaporation of crop (ETC)), moderate drought stress (irrigation after 90 mm evaporation of crop (ETC)) and severe drought stress (irrigation after 110 mm evaporation of crop (ETC)). Also three levels of Sub plot factors included two species of mycorrhizae fungi) Glomus mosseae, Glomus intraradices) and no -inoculation (control). Sub-sub plot factorss consisted of eight landraces of sesames (named Jiroft13, Zanjan Tarom landrace, Moghan landrace, Naz of several branches, TC-25,TS-3, Darab 14 and Dashtestan 5). Then Leaf Area Index (LAI), Total Dry Matter (TDM), Leaf relative water content (RWC), Specific leaf area (SLA), Specific leaf weight (SLW), Leaf Area Ratio (LAR), Leaf Weight Ratio (LWR) of different landraces calculated using SAS and MSTATC.
To compare the means, Tukey's test at 5% probability level was used.
Results and DiscussionThe results of the experiment showed that with increasing the levels of drought stress, RWC, LAI, seed yield and LAR decreased significantly. Severe drought stress reduced RWC, LAI and LAR about 30 and 75 and 50 percent, respectively. The reason of LAI reduction in drought stress conditions was due to decreasing cellular turgecense and falling leaves at the onset of reproductive growth stage. By inoculation with mycorrhizal fungi species Glomus mosseae and Glomus intraradices in compare to non-inoculation, seed yield improved about 33 and 11 percent, respectively. It may be due to the effects of mycorrhizae on absorption of phosphorus and sulfur, lasting more leaves on the plant, maintaining and increasing the leaf size and improving the photosynthesis by more chlorophylls. Mycorrhizae application caused an increase in seed yield and improvement of physiological traits in compare to no inoculation (control). Among different sesame landraces studied in this research, Moghan and Zanjan Tarom landraces showed a superiority in seed yield, LAI, RWC, LWR and the first lateral stem above ground in compare to other landraces. It was also found that a significant proportion of seed yield reduction caused by drought stress was due to deterioration of physiological traits studied in this study.
ConclusionThe results showed that increasing LAI caused more absorption of light and ultimately seed yield incensement. Among different sesame landraces studied in this research, Moghan and Zanjan Tarom landrace showed a superiority in yield and physiological indices in compare to other landraces. Also it was found that a significant proportion of yield reduction caused by drought stress was due to deterioration of physiological indices studied in this study. Based on the results of this study, application of Mycorrhizae species, especially G. mosseae, is recommended as an effective approach for increasing seed yield and improvement physiological traits in sesame.Keywords: Deficit-Irrigation, Genotype, Leaf Area Index, Specific Leaf Area, Specific Leaf Weight -
بهمنظور بررسی اثرات تاریخ کاشت، کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات و محلولپاشی عناصر روی و بور بر صفات فیزیولوژیک و زراعی گندم نان (رقم افلاک)، آزمایشی بهصورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در سال زراعی 95-1394 در شهرستان رامهرمز اجرا گردید. عاملهای آزمایشی شامل تاریخ کاشت در دو سطح مناسب (30 آبان) و تاخیری (15 دی) بهعنوان عامل اصلی و کاربرد کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات در دو سطح عدم بذر مال و بذر مال و محلولپاشی عناصر روی و بور در چهار سطح با آب (شاهد)، روی، بور و روی + بور (هر کدام سه لیتر در هکتار) بهصورت فاکتوریل بهعنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد که با تاخیر در کاشت بهدلیل تنش گرمای انتهایی غیر از میزان پرولین برگ کلیه صفات شاخص کلروفیل برگ (SPAD)، شاخص پایداری غشای سلول، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم II (Fv/Fm)، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت بهطور معنیداری کاهش یافت. اثر متقابل تلقیح بذر با کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات و محلولپاشی عناصر روی و بور غیر از شاخص برداشت، صفات شاخص کلروفیل برگ (SPAD)، میزان پرولین برگ، شاخص پایداری غشای سلول، Fv/Fm، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک را بهترتیب بهطور معنیداری بهمیزان %37/3، %29/12، %48/6، %02/3، %25/17 و %04/22 تحت تاریخ کاشت تاخیری بهبود بخشید. در این آزمایش مشاهده شد که تیمار تلقیح بذر با کود زیستی حاوی باکتری های حل کننده فسفات نسبت به تیمار محلولپاشی عناصر روی و بور و همچنین محلولپاشی عنصر روی نسبت به بور تاثیر بیشتری در بهبود صفات فیزیولوژیک و افزایش عملکرد دانه و بیولوژیک گندم نان (رقم افلاک) در هر دو تاریخ کاشت مناسب و تاخیری داشت.کلید واژگان: تنش گرما, عناصر ریزمغذی, غلات, کلروفیلIntroductionWheat, being a major source of human food, occupies a significant portion of cultivated area of globe mostly located in altitude from a few meters to more than 3,000 m above sea level. High temperature resulting from delay in planting date is one major environmental factor limiting growth and productivity of wheat. Plants need phosphorus in relatively large quantities, and its role cannot be played by any other elements. Phosphate bio-fertilizers bacteria such as Bacillus and Pseudomonas increased soil soluble phosphorus by secreting organic acids and phosphatase enzyme. In most of the Iranian soils pH is high and they are also calcareous. In this type of soils, solvability of micronutrients is less and it decreases absorption of micronutrients by plant, finally requirement of plants increases to this elements. This experiment was conducted to study the effects of planting date, Bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron on physiological and agronomic traits of bread wheat (Aflakcultivar).
Materials and MethodsTo study the effects of planting date, bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron on physiological and agronomic traits of bread wheat (Aflakcultivar), an experiment was conducted at split factorial design based on randomized complete blocks with 16 treatments and three replications in Ramhormoz city in farming Year 2015-16. The experimental factors were included planting date in two levels (21 November and 5 January) as the main factor and use of bio-fertilizer in two levels of seed non-inoculated and seed inoculation with phosphate solubilizing bacteriaand elements foliar application of zinc and boron in four levels by water (control), zinc (3 L ha-1), boron (3 L ha-1) and zinc (3 L ha-1) boron (3 L ha-1) to form of factorial as sub factor. Solutions for foliar application were prepared by using Zinc- chelate (7.5%) and Boron (5%). In this experiment, traits measured were involved leaf chlorophyll index (SPAD), leaf proline content, cell membrane stability index, maximum quantum efficiency of PSII (Fv/Fm), grain yield, biological yield and harvest index. To determine leaf chlorophyll index (SPAD), digital chlorophyll meter (SPAD-502) was used. To determine leaf proline content Bates et al., (1973) method was used. To determine cell membrane stability index (CMSI) Luttset al., (1996) method was used and according to equation 1. The Fv/Fm was measured with a portable Photosynthetic Efficiency Analyser PEA (Walz, Germany) and according to equation 2.
1: CMSI=(1-(EC1/ EC2))×100
2: Fv/Fm= (Fm-F0)/Fm
Where in this equation EC1 is primary electrical conductivity, EC2 is secondary electrical conductivity, Fm is the maximum fluorescence, F0 is the minimum fluorescence, and Fv is the variable fluorescence (Fm-F0). Grain yield was estimated after physiological maturity and through total spikes harvested from the level of 1 m-2 per plot and after removing 0.5 m from the beginning and end respective planting rows. To measure the biological yield at maturity, after removing 0.5 m from the beginning and end respective planting rows from the level of 1 m-2 per plot all the plants were harvested and weighted for each plot separately. Harvest index was determined by the equation grain yield/biological yield × 100. Analysis of variance was performed by using general linear model (GLM) procedure of statistical analysis system (SAS version: 9.1). Traits means were compared by LSD test at 5% probability level.
Results and DiscussionThe results showed that with delay in planting due to terminal heat stress all traits such as leaf chlorophyll index (SPAD), cell membrane stability index, Fv/Fm, grain yield, biological yield and harvest index except leaf proline content decreased significantly. Seed inoculation with bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria improved significantly all physiological and agronimic traits of bread wheat (Aflakcultivar) except harvest index in both the optimum planting dates and delayed. Between the different levels elements foliar application of zinc and boron, combined application of zinc溊 was more effective on physiological and agronomic traits of bread wheat (Aflakcultivar), and could reduce the harmful effects caused by the delay in planting. The interaction of seed inoculation with bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron except harvest index improved significantly harmful effects caused by the delay in planting on traits leaf chlorophyll index (SPAD), leaf proline content, cell membrane stability index, Fv/Fm, grain yield and biological yield to values 3.37%, 12.29%, 6.48%, 3.02%, 17.25% and 24.04%, respectively. Between interaction of bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron, the use of zinc nutrient than application of combining it with boron was more effective in reducing the harmful effects resulting from delay in planting.
ConclusionsIn general it can be concluded that the optimum planting date (21 November), seed inoculation with bio-fertilizer containing phosphate solubilizing bacteria and elements foliar application of zinc and boron especially zinc, is three strategies appropriate management to improve physiological and agronomic traits of bread wheat (Aflakcultivar)in the Ramhormoz city.Keywords: Cereals, Chlorophyll, Heat stress, Micronutrients -
به منظور بررسی تاثیر باکتریهای ریزوسفری محرک رشد گیاه و کود آلی اسید هیومیک بر صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه دارویی ختمی (Altheae officinalis L.) آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه بیرجند در سال 1397 اجرا شد. عامل اول تلقیح بذر با باکتری سودوموناس فلورسنس (Pseudomonas fluorescence) در چهار سطح (عدم تلقیح و تلقیح با جدایه های 51، 79 و 163) و عامل دوم مصرف اسید هیومیک در چهار سطح (صفر، 150، 300 و 450 میلی گرم در کیلو گرم خاک) بود. نتایج نشان داد جدایه های باکتری سودوموناس و غلظت های مختلف اسید هیومیک تاثیر معنی داری بر صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک اندازه گیری شده داشت. بیشترین تاثیر در بین سویه های سودوموناس از تلقیح با سویه 163 حاصل شد، به طوری که با کاربرد آن وزن خشک برگ، سطح برگ، شاخص کلروفیل برگ، میزان کاروتنویید و غلظت پروتیین برگ نسبت به شاهد افزایش یافت. با افزایش غلظت اسید هیومیک از صفر به 150 میلی گرم در کیلوگرم خاک سطح برگ، شاخص کلروفیل برگ، عملکرد کوانتومی فتوسیستم ІІ و میزان پروتیین برگ نسبت به شاهد افزایش یافت. مصرف توام جدایه 163 با 150 میلی گرم اسید هیومیک در هر کیلوگرم خاک، موجب بیشترین افزایش در وزن خشک برگ، سطح برگ، کلروفیلa ، کلروفیلb، کلروفیل کل، کاروتنویید و میزان فسفر برگ، نسبت به تیمار شاهد شد. با توجه به نتایج حاصل، مصرف کودهای زیستی با منشا باکتری سودوموناس به همراه اسید هیومیک می تواند باعث بهبود صفات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاه دارویی ختمی شود.
کلید واژگان: باکتری حل کننده فسفات, کود بیولوژیک, کود آلی, گیاهان داروییIn order to investigate the effect of plant growth promoting rhizo-bacteria (PGPRs) and humic acid on some morphological and physiological characteristics of marshmallow (Altheae officinalis L.) a pot experiment was carried out under greenhouse condition at Faculty of Agriculture, University of Birjand, in 2017. The experiment was conducted using a complete randomized blocks design based on factorial arrangement with three replications. First factor was seed inoculation with strains of Pseudomonas fluorescence bacteria at four levels (non- inoculation, inoculation with strains 51, 79 and 163) and second factor was humic acid at four levels (0, 150, 300 and 450 mg/kg soil). Results showed that Pseudomonas fluorescence strains and humic acid had significant effects on morphological and physiological measured traits. The most effects of inoculation created by strain 163 of Pseudomonas fluorescenss bacteria and it increased leaf dry weight, leaf area, leaf chlorophyll index, carotenoids and protoin leaf compare to control. The result also showed that increasing of humic acid concentration up to 150 mg/kg of soil increased, leaf area, leaf chlorophylls index, chlorophyll fluorescence index and protein leaf compare to control. Combination use of Pseudomonas fluorescenss bacteria (strain 163) and humic acid (150 mg/kg soil) had the most effect on increasing of leaf fresh weight, leaf area, chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, carotenoids and phosphor leaf compare to control. Due to these results, application of biological fertilizers containing Pseudomonas fluorescence and humic acid can improve morphological and physiological characteristics of marshmallow.
Keywords: Bio-fertilizer, medicine plants, Organic fertilizer, phosphat-solubilizing bacteria -
این پژوهش به منظور بررسی ارتباط بین خصوصیات فیزیولوژیکی و زراعی ژنوتیپ های گندم نان در شرایط دیم انجام شد. 20 ژنوتیپ (شامل 18 لاین و دو رقم) در یک آزمایش به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1386-1385 تحت شرایط دیم مقایسه شدند. اندازه گیری صفات در مرحله گرده افشانی و رسیدگی فیزیولوژیک انجام شد. صفات اندازه گیری شده در این آزمایش 16 صفت زراعی و 10 صفت فیزیولوژیک بود. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه همبستگی متعارف می توان اظهار داشت که گزینش برای صفات زراعی ارتفاع کم، درصد ماده خشک برگ کمتر، درصد ماده خشک ساقه و سنبله، طول سنبله، وزن هزار دانه و عملکرد بیشتر منجر به گزینش صفات فیزیولوژیک برتر از قبیل شاخص محتوای کلروفیل، سطح برگ، محتوای نسبی آب و کارایی مصرف آب بالا و هدایت روزنه ای کمتر در شرایط دیم می شود.
کلید واژگان: درصد ماده خشک سنبله, عملکرد, محتوای نسبی آب, وزن هزار دانه, هدایت روزنه ای, گندم نانThis study was conducted to investigate the associations between physiological and agronomical traits of different bread wheat genotypes in dryland conditions. 20 genotypes (including 18 lines and 2 cultivars) were investigated in one experiment using randomized complete block design with four replicates in dryland conditions during 2006- 2007. Traits measurements were carried out at the anthesis and physiological ripening stages. In this experiment 16 agronomical traits and 10 physiological traits were measured. According to the results of canonical correlation analysis، it can be concluded that selection for agronomical traits including lower height and percentage of leaf dry matter as well as higher percentage of spike and stem dry matter، spike length، 1000- grain weight and yield would result in the selection of effective physiological traits such as، higher chlorophyll content index، leaf area، specific leaf dry weight، relative water content and photosynthetic water use efficiency and lower stomatal conductance under dr land conditions.Keywords: Bread wheat, Relative water content, Spike dry matter, Stomatal conductance, 1000, grain weight, Yield -
مجله تحقیقات گیاهان دارویی و معطر ایران، سال سی و هفتم شماره 4 (پیاپی 108، مهر و آبان 1400)، صص 549 -562
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر منابع نیتروژنی مختلف شامل نیترات آمونیوم، آسپاراژین و گلوتامین در پنج غلظت 0، 50، 150،100، و 200 میلی گرم بر لیتر بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه رزماری (Rosmarinus officinalis L.) در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تکرار اجرا شد. شاخص های ارتفاع گیاه، میزان شاخه زایی، تعداد برگ، میزان برگ نکروزه، مقدار کلروفیل های a، b و کل، و مقدار کاروتنویید، فنول و فلاونویید اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که تاثیر منابع نیتروژنی بر بر تمامی شاخص های مورد بررسی به استثنای میزان برگ نکروزه در سطح احتمال 1% معنی دار شد. نتایج حاصل از مقایسه میانگین داده ها نشان داد بیشترین میزان شاخه زایی و تعداد برگ در تیمار گلوتامین و آسپاراژین با غلظت 100 میلی گرم بر لیتر حاصل شد و بیشترین ارتفاع گیاه در غلظت 200 میلی گرم بر لیتر نیترات آمونیوم بدست آمد. همچنین، بیشترین میزان رنگیزه های فتوسنتزی در تیمار آسپاراژین با غلظت 50 میلی گرم در لیتر و بیشترین میزان فنول و فلاونویید در تیمار گلوتامین با غلظت 200 میلی گرم بر لیتر بدست آمد. در کل، نتایج نشان داد که منابع نتیروژنی مختلف مورد بررسی توانستند به طور مثبت و معنی داری سبب بهبود شاخص های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی رزماری در شرایط درون شیشه ای شوند.
کلید واژگان: آسپاراژین, گلوتامین, فنول, متابولیت های ثانویه, نیترات آمونیومTo investigate the effects of different nitrogen sources including ammonium nitrate, asparagine, and glutamine in five concentrations of 0, 50, 100,150, and 200 mg l-1 on some physiological and biochemical characteristics of rosemary (Rosmarinus officinalis L.), an experiment was conducted in a completely randomized design with five repliacations. The indices including plant height, shooting rate, number of leaves, necrotic leaf size, chlorophylls a, b, and total chlorophyll content, and the content of carotenoids, phenols, and flavonoids were measured. The results showed that the nitrogen sources significantly (P≤0.01) affected the all measured indices except the necrotic leaf size. The results of means comparison showed that the highest shooting rate and number of leaves were obtained at 100 mg l-1 of glutamine and asparagine and the highest plant height was obtained at 200 mg l-1 of ammonium nitrate. Also, the highest amount of photosynthetic pigments was obtained at 50 mg l-1 of asparagine and the highest amount of phenols and flavonoids was related to 200 mg l-1 of glutamine. In general, the results showed that the various nitrogen sources studied could positively and significantly improve the morphological and physiological characteristics of rosemary under in vitro conditions.
Keywords: Asparagine, Glutamine, phenol, Secondary metabolites, Ammonium nitrate -
به منظور مطالعه شاخص های فیزیولوژیک و مرفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد ارقام بومی و اصلاح شده برنج، در سال 1382 این آزمایش در موسسه تحقیقات برنج کشور در آمل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارها عبارت بودند از: 6 رقم اصلاح شده ایندیکا شامل ندا، فجر، دشت، شفق، پویا و خزر، 2 رقم اصلاح شده ژاپونیکا شامل اوندا، فوجی مینوری و 2 رقم بومی منطقه شامل طارم و رمضانعلی طارم. به علت اختلاف در الگوی رشد ارقام، از شاخص حرارتی درجه روز رشد (GDD) جهت محاسبه شاخص های رشد استفاده گردید. علاوه بر شاخص های رشد (سرعت رشد محصول، سرعت رشد نسبی، سرعت فتوسنتز خالص، شاخص سطح برگ، نسبت سطح برگ، دوام سطح برگ و وزن مخصوص برگ) صفاتی از قبیل تعداد دستجات آوندی میانگره انتهائی، تعداد رگبرگ در برگ پرچم، مقدار کلروفیل برگ پرچم (SPAD value)، طول میانگره انتهائی، طول پدانکل، زاویه برگ پرچم، ارتفاع بوته و قابلیت پنجه زنی نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ارقام اصلاح شده نسبت به ارقام بومی، ماده خشک کل، سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ، نسبت سطح برگ و وزن مخصوص برگ بالاتری داشتند اما، سرعت رشد نسبی و سرعت فتوسنتز خالص در ارقام بومی بیشتر از ارقام اصلاح شده بود. رقم ندا با بیشترین شاخص سطح برگ (7/5) عملکرد دانه بالائی داشت. ارقامی با بیشترین و کمترین ماده خشک کل بیشترین و کمترین عملکرد دانه را نیز داشتند (به ترتیب ارقام اوندا و رمضانعلی طارم). در این آزمایش، ارقام بومی با ارتفاع بوته بالاتر و قابلیت پنجه زنی کمتر نسبت به ارقام اصلاح شده، عملکرد دانه پائینی داشتند. ارقام اصلاح شده در مقایسه با ارقام بومی تعداد دستجات آوندی و رگبرگ بیشتری داشتند. در این تحقیق، رقم اوندا با مقدار SPAD 35/48، بیشترین میزان کلروفیل برگ پرچم را داشت. رقم ندا با بالاترین قابلیت پنجه زنی، بیشترین تعداد خوشه در واحد سطح را به خود اختصاص داد. در این تحقیق، ارقام اصلاح شده ایندیکا به علت قابلیت پنجه زنی، تولید ماده خشک، سرعت رشد محصول، شاخص سطح برگ و شاخص برداشت بالا عملکرد دانه بالائی تولید کردند. براساس نتایج این تحقیق به نظر می رسد که با متمرکز کردن اهداف اصلاحی بر روی افزایش مقدار کل ماده خشک و بهبود دو شاخص سرعت رشد محصول و شاخص سطح برگ می توان به افزایش عملکرد دانه در برنج امیدوار بود.
کلید واژگان: برنج, اجزای عملکرد, شاخص های رشد, درجه روز, رویشIn order to study growth indices, morphological and physiological traits, grain yield and its components in rice landraces and Improved cultivars, a field experiment was carried out in the Rice Research Institute of Iran (Amol) located in the north of Iran in 2003 cropping season. This experiment was laid out in randomized complete block design with three replications, Eight improved cultivars; Neda, Dasht, Fajr, Pouya, Khazar, Shafagh (Indica), Onda, Fuji Minori Japonica and two landraces; Tarom and Ramazan Ali Tarom were studied. Because of the differences in developmental pattern among the cultivars growing degree days (GDD) was used instead calendar days in calculating growth indices. Growth indices (Crop Growth Rate = CGR, Relative Growth Rate = RGR, Net Assimilation Rate = NAR, Leaf Area Duration = LAD, Leaf Area Ratio = LAR, Leaf Area Index = LAI) and traits such as number of vascular bundles, flag leaf angle, SPAD value, peduncle length, internode length, tillering capacity and plant height were measured. Results showed that growth indices (TDM, CGR, SLW and LAI) of improved cultivars were greater than landraces. But RGR and NAR of landraces were higher than improved cultivars. Neda had the greatest LAI (5.7) and highest grain yield. Cultivars which had the greatest and the lowest TDM, had the highest and the lowest grain yield, respectively (Onda and Ramezan Ali Tarom). In this study, landraces had taller plant height, less tillering capacity and lower grain yield than improved cultivars. The modern cultivars had greater number of vascular bundles and flag leaf vein than landraces. Onda had the greatest SPAD value (48.35). Neda had the highest panicle/m2 because of greater fertile tillering number. Indica improved cultivars, due to high tillering capacity, Total Dry Matter, Crop Growth Rate, Leaf Area Index and Harvest Index had higher grain yield. However landraces had lower tillering capacity, Total Dry Matter, Crop Growth Rate, Leaf Area Index and Harvest Index therefore lower grain yield. It is concluded that increasing grain yield in rice can be achieved ruough increasing total dry matter and improveing physiological indices.
Keywords: Rice, Grain yield, yield components, Growth indices, Growing Degree Days (GDD) -
بررسی تاثیر شدت و کیفیت نورهای LED بر باززایی و رشد درون شیشه ای گیاه زنبق مردابی (Iris pseudacorus)سابقه و هدفزنبق مردابی گیاهی چندساله، علفی با گل های زرد و متعلق به خانواده Iridaceae است که به عنوان گیاه زینتی استفاده می-شود. از آنجایی که تغییرات نوری پاسخ های مختلف مورفوژنتیکی و فتوسنتزی را در برخی از گیاهان زینتی ایجاد می کند و نورهای LED رشد و نمو فیزیولوژیکی گیاهچه ها را بهبود داده و در باززایی اندام های گیاه و تولید متابولیت های ثانویه تاثیر می گذارد. هدف از این آزمایش بررسی تاثیر نورهای LED بر رشد و نمو و شاخص های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه زنبق مردابی بود.مواد و روش هااین پژوهش در قالب طرح کاملا تصادفی به صورت فاکتوریل با 2 شدت نوری (1500 و 3000 لوکس) و تیمارهای کیفیت نور با 100% قرمز، 100% آبی، 100% سفید، 80% قرمز 20% آبی، 60% قرمز 40% آبی، 40% قرمز 60% آبی، 20% قرمز 80% آبی در 4 تکرار اجرا شد. شاخص های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی اندازه گیری شده در این پژوهش شامل تعداد برگ، طول برگ، سطح برگ، وزن تر شاخساره و ریشه، درصد باززایی و زنده مانی، تعداد ریشه، طول ریشه، فنول کل، فلاونوئید کل، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کارتنوئید بود.یافته هانتایج تجزیه واریانس داده ها نشان داد که هر چند اثر متقابل شدت و کیفیت های مختلف نور بر شاخص های ارزیابی شده معنی دار نبود، اما تیمار شدت نور شدت نور به طور معنی داری شاخص های تعداد برگ، طول برگ و سطح برگ و فنول کل (سطح احتمال 1%) و وزن تر، درصد زنده مانی، درصد باززایی، فلاونوئید کل، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و کارتنوئید (سطح احتمال 5%) و همچنین تیمار کیفیت نور شاخص های فنول کل و فلاونوئید کل (سطح احتمال 1%) را تحت تاثیر قرار داد. مقایسه میانگین داده های حاصل از تاثیر شدت نورهای مختلف نشان داد که بیشترین تعداد، طول و سطح برگ، درصد زنده مانی، درصد باززایی و همچنین بیشترین میزان وزن تر، فنول کل، فلاونوئید کل، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل در شدت نور 3000 لوکس مشاهده شد. همچنین مقایسه میانگین داده های حاصل از تاثیر کیفیت های مختلف نور نشان داد که بیشترین میزان فنول کل (mg GAE/g FW038/3) و فلاونوئید کل (mg GAE/g FW 796/8) در تیمار نوری 100% آبی مشاهده شد.نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که شدت نور در مقایسه با کیفیت های مختلف نوری تاثیر بیشتری بر شاخص های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاهچه های درون شیشه ای زنبق مردابی دارد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش شدت نور از 1500 به 3000 لوکس، افزایش معنی داری در شاخص های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی گیاهچه های درون شیشه ای زنبق مردابی مشاهده شد که نشان می دهد افزایش شدت نور در تولید انبوه و تجاری این گیاه تحت شرایط درون شیشه ای موثر خواهد بود.کلید واژگان: زنبق مردابی, شدت نور, صفات فیزیولوژیکی, نور آبی, نور قرمزResearchAimIris Pseudacorus is a perennial herbaceous plant with yellow flowers belonging to the Iridaceae family which is used as an ornamental plant. The light changes led to different morphogenetic and photosynthetic responses in some ornamental plants. LED lights could improve the growth and physiological development of plantlets and affects the morphogenesis and secondary metabolite production of plants. The goal of the present study was to investigate the effects of the LED lights on the growth, development, physiological and morphological indices of the Iris Pseudacorus.ResearchmethodThis experiment was conducted with a factorial arrangement based on a completely randomized design with two factors of light intensity (1500 and 3000 lux) and light quality 100% white (control), 100% red light, 100% blue light, 20% red + 80% blue, 40% red + 60% blue, 60% red + 40% blue and 80% red + 20% Blue} by using 4 replications The measured morphological and physiological traits were leaf number and length, leaf area, fresh weight, percentage of regeneration, Survival rate, root number and length, total phenol and flavonoid, chlorophyll a, b and total and carotenoid.FindingAnalysis of variance results showed that the interaction of different light intensities and qualities on the evaluated indices was not significant. It also indicated that the light intensity treatment had a significant effect on leaf number, leaf length and leaf area and total phenol content (P<0.01) and fresh weight, survival percentage, regeneration percentage, total flavonoids content, chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll, and carotenoids (P<0.05). Also, light quality treatment significantly affected total phenols and flavonoid content (P<0.01). A comparison of the mean for the effect of different light intensities indicated that the highest leaf number, leaf length, leaf area, survival percentage, regeneration percentage, and also the highest fresh weight, total phenol, total flavonoids, chlorophyll a, chlorophyll b, total chlorophyll was observed in 3000 lux light intensity. Also, a comparison of the mean data obtained from the effect of different light qualities showed that the highest amount of total phenol (mg GAE / g FW038.3) and total flavonoids (GAE / g FW 8.796 mg) was observed in 100% blue light treatment.ConclusionAccording to the findings of the present study, it can be concluded that light intensity compared to different light qualities has a more significant influence on morphological and physiological parameters of in vitro plantlets of the Yellow Flag. The results also indicated that with increasing light intensity from 1500 to 3000 lux, morphological and physiological indices of Yellow Flag plantlets were significantly enhanced. It indicates that increasing light intensity in mass and commercial production of this plant under in vitro conditions would be effective.Keywords: Blue Light, Iris Pseudacorus, Morphological traits, Red Light
-
نشریه علوم آب و خاک (علوم و فنون کشاورزی و منابع طبیعی)، سال هفدهم شماره 2 (پیاپی 64، تابستان 1392)، صص 19 -31زردبرگی آهن یکی از نارسائی های مهم درختان چنار فضای سبز شهر اصفهان محسوب می شود. قبل از به کارگیری روش های اصلاحی این زردبرگی، تعیین یک شاخص مناسب ارزیابی وضعیت آهن گیاه ضروری است. بنابراین در این مطالعه فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز، غلظت کارتنوئیدها و کلروفیل برگ به عنوان شاخص های فیزیولوژیکی آهن فعال در مقایسه با غلظت آهن کل برگ برای ارزیابی وضعیت آهن درختان چنار بررسی شد. برای این منظور ابتدا شدت زردبرگی ظاهری درختان چنار در مناطق مختلف مورد بررسی قرار گرفت. سپس تعداد 73 درخت با شدت زردبرگی مختلف انتخاب و در تیر ماه سال های 1387 و 1388 از برگ های پیر و جوان آنها نمونه برداری شد. بعد از آن غلظت آهن برگ، مقدار کلروفیلa و b، غلظت کارتنوئیدها و فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز برگ ها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که دامنه غلظت آهن برگ درختان با شدت زردبرگی متفاوت و نیز در برگ های جوان و پیر گسترده بود و بین غلظت آهن برگ با شدت زردبرگی هم بستگی دیده نشد. هم چنین غلظت کلروفیلa برگ های با زردبرگی خیلی شدید به ترتیب بیش از 44 و 37 درصد کمتر از برگ های با شدت زردبرگی کم بود. غلظت کلروفیلb نیز در برگ های جوان (حدود 50 درصد) و پیر (حدود 37 درصد) در شرایط زردبرگی خیلی شدید کمتر از شرایط زردبرگی کم بود. غلظت کارتنوئید های برگ های جوان و پیر با شدت زردبرگی ظاهری متفاوت نیز از نظر آماری با یکدیگر اختلاف معنی داری داشت. هم چنین فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز برگ های جوان نیز با افزایش شدت زردبرگی کاهش یافت. براساس نتایج این پژوهش، غلظت کلروفیلa، کارتنوئیدها و فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز برگ ها به عنوان شاخص های مناسب ارزیابی وضعیت تغذیه ای آهن، هم بستگی نزدیکی با شدت ظاهری زردبرگی درختان چنار داشتند. هم چنین، با توجه به فعالیت کم آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز، فعالیت آهن در گیاه پایین بوده و در نتیجه، کم بودن فعالیت آهن برگ، از دلایل احتمالی زردبرگی مشاهده شده در درختان چنار است.
کلید واژگان: آهن فعال, آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز, کلروفیل, کارتنوئیدIron chlorosis is an important disorder of plane trees (Plantanus orintalis L.) in green space of Isfahan city. Before using reclamation methods for correcting Fe chlorosis, it is necessary to find a suitable index for evaluating plant Fe status. Therefore, activity of glutathione peroxidase (GP) enzyme and concentration of carotenoids and chlorophyll a and b pigments, as physiological indices of active Fe, were compared to total Fe concentration in leaves to evaluate Fe status in plane trees. For this purpose, severity of chlorosis of plane trees at different regions of Isfahan city was recorded. Then, 73 trees with different severity of chlorosis symptoms were selected and their leaves were sampled on July 2009 and 2010. Concentration of Fe, chlorophyll a and b and carotenoids in leaves as well as activity of GP enzyme were measured. Results showed large variation in leaf Fe concentration between young and old leaves and also between leaves with different chlorosis severity symptoms. No correlation was found between leaf Fe chlorophyll concentration and severity of chlorosis symptoms. Also, concentrations of chlorophyll a in young and old leaves with very severe chlorosis symptoms were 44 and 37% smaller than that in young and old leaves with slight chlorosis symptoms, respectively. Concentration of chlorophyll b in young and old leaves with very severe chlorosis symptoms were 40 and 37% smaller than that in young and old leaves with slight chlorosis symptoms, respectively. Concentration of carotenoids varied among young and old leaves with different severity of chlorosis symptoms. Activity of GP in young leaves was also reduced by intensifying severity of chlorosis symptoms. According to the result of the present study, activity of GP enzyme and leaf concentration of carotenoids and chlorophyll a, as suitable physiological indices of active Fe, had close correlation with severity of Fe chlorosis in plane trees. Also, deficiency of active Fe in leaves is a probable reason of chlorosis symptoms in plane trees.Keywords: Active iron, Glutathione peroxidase enzyme, Chlorophyll, Carotenoids
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر