به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۷۷ عنوان مطلب
|
  • بیژن حاجی عزیزی، بشری کریمی
    در این نوشتار، تلاش بر آن است تا با رویکردی فقهی، به تاثیر و کارکرد اهلیت بر ضمان قهری بپردازد و از نتایج بحث برای اصلاح حقوق موضوعه بهره گیرد. مساله اصلی آن است که آیا اهلیت بر ضمان قهری موثر است یا خیر؟ هر چند هدف اولیه در فقه جبران خسارت وارده است، اما به نظر می رسد هدف دیگری نیز وجود دارد که تا حد امکان مسئولیت را از ذمه اشخاص فاقد اهلیت مطلق (صغار غیر ممیز و مجانین) بردارد. چرا که فقها مسئول دانستن اشخاص فاقد قوه تمیز را منصفانه نمی دانند، اما میان تنگنای ضرورت جبران خسارت زیان دیده و حجر وارد کننده زیان قرار گرفته و در بین این دو قربانی ناچار به انتخاب هستند. از این رو، تا حد امکان ذمه اشخاص موصوف را از مسئولیت بری پنداشته و در برخی موارد وی را مسئول می دانند. در قانون مدنی که مقتبس از فقه امامیه است نیز همین رویکرد پذیرفته شده است.
    از آنجا که عدالت و ضرورت های اجتماعی، اقتضاء دارد ضرری بدون جبران باقی نماند؛ در برخی موارد چاره ای جز پذیرش مسئولیت مدنی محجورین مطلق، به رغم اذعان به وجود تفاوت در آن ها نداریم. لذا با استفاده از ظرفیت های موجود در مبانی شرعی و حقوقی و همچنین وجود نهادهای تامین اجتماعی و امکان انتقال و توزیع نتیجه ضرر همچون بیمه مسئولیت مدنی صغار و مجانین و... می توان در گسترش رفتار عادلانه در خصوص این گروه از افراد بشر تلاش نمود.
    کلید واژگان: مسئولیت مدنی, عدم اهلیت مطلق, صغیر غیر ممیز, مجنون
    Bijan Haji Azizi, Karimi
    This article is an effort to study influence and function of capacity on tortious liability with juristic approach and to utilize results of this study to amend the law. The main issue is whether capacity influences on tortious liability or not? It seems although the primary purpose of the jurisprudence is compensation; but it seems there is another purpose to acquit from civil liability of absolute incapacitated persons (insane and non-perceptive minors) as far as possible, because jurisprudents believe to obligate incapacitated persons is not fair; but they are forced to choose between necessity of compensation or incapacity resulting loss. Therefore, jurisprudents believe that incapacitated persons are innocent as far as possible, but they considered responsible in other cases. The civil law that has been adopted from jurisprudence has accepted the same approach. Although social imperatives and justice require compensating every loss, it must be accepted absolute incapacitated persons are liable for damages in some cases, despite their circumstance. Therefore, we can spread fair treatment in connection with these special people by utilizing potential of legal and judicial principles, existence of social security institutions, and the possibility of transmission and distribution result of loss like insurance for minor and insanecivil liability etc.
    Keywords: Civil liability, absolute incapacity, non-perceptive minor, insane
  • محمدرضا احدی*، پرنیان نورایی
    آمار سازمان بهداشت جهانی(WHO) بیان گرآن است که حدود 10 درصد جمعیت جهان، دارای معلولیت یا به نوعی کم توانی جسمی- حرکتی هستند. طی دهه گذشته، اقداماتی غیرمنسجم و یک پارچه در جهت مناسب سازی ساختمان ها و معابر شهری صورت گرفته است. به عنوان یک قاعده و قانون داخلی و بین المللی، تمام افراد جامعه در استفاده از تسهیلات و امکانات عمومی دارای حقوق یکسان هستند و برای شکوفایی استعداد ها باید امکانات به صورت مساوی در اختیار آنها قرار گیرد. طبق ماده های 1، 2 و 3 آئین نامه اجرائی، ماده (2) قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، کلیه دستگا ه های اجرایی دولتی و سازمان های غیردولتی با امکانات ساختمان های با کاربری عمومی مکلفند، قسمت های مورد استفاده عمومی اماکن و ساختمان ها (خصوصی و دولتی) را مطابق ضوابط مربوط افراد دارای معلولیت، مناسب سازی کنند. هم چنین طبق ماده 4 آئین نامه مذکور، شهرداری ها موظف به تجهیز چراغ های راهنمای معابر عمومی به علائم صوتی، برجسته کردن سطوح پیاده روها نزدیک تقاطع ها، ایجاد محل ویژه برای توقف وسایل نقلیه معلولان جسمی و حرکتی و رفع موانع و تطبیق مقررات صدور پروانه با ضوابط و مقررات شهرسازی و معماری برای معلولان هستند. در این پژوهش، پس از بررسی مشکلات و استاندارد های مربوطه، به ارائه راه کار هایی درخصوص مناسب سازی و ایمن سازی شبکه معابر شهری پرداخته می شود. روش تحقیق در این پژوهش، بررسی مطالعات اسنادی و برداشت های میدانی است. در این راستا ابتدا به معرفی نمونه های اجراشده مناسب سازی معابر برای استفاده معلولان در ایران و جهان پرداخته شده و در نهایت درجهت مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان و افراد کم توان جسمی- حرکتی راه کارهایی ارائه شده است.
    کلید واژگان: معلولان, ایمن سازی, فضاهای شهری, افراد کم توان, معابر شهری
    M. R. Ahadi*, P. Nouraie
    According to the World Health Organization (WHO), incapacitating and disabled persons comprise about 10% of the world’s population. Over the past decade, safety actions taken to make urban entities and road network more sustainable were not integrated. It is obvious that all people living a community have the same right to use urban public facilities. As a result, given the importance and emphasis of improving urban road network to be more sustainable for all road users, especially for disabled persons, this study aims at developing strategies (actions) to make urban road network safer for all road users. The methodology used in this study is based on a review of relevant documents and field observations. To do this, related studies on safety improvements targeting disables persons will be reviewed at both national and global scales. Finally, several actions (strategies) aimed at making safer urban areas for incapacitating and physically-disables persons will be proposed and investigated.
    Keywords: Disabled Persons, Urban Setting, Incapacitating Persons, Urban Road Network
  • عبدالجبار زرگوش نسب*، محدثه آبیار
    حاکم شرع قیم است و شرعا می تواند شخصی را قایم مقام خود به عنوان قیم برای محجورین مانند سفیه ومجنون منصوب کند، وقیمومیت نوعی ولایت است که با نصب حاکم شرع یا دادگاه، به منظور حمایت از محجورین واداره امورشان آغاز می شود. در این پژوهش که به روش توصیفی_تحلیلی صورت گرفته است، به اختلاف نظر میان فقهای امامیه و اهل سنت در ولایت حاکم بر تزویج و طلاق سفیه و مجنون می پردازد. میان مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز تضارب آرا وجود دارد. نظریه ی مختار نویسندگان پژوهش حاضر، این است که حاکم، تنها بر تزویج و طلاق از جانب مجنون ولایت دارد و آن هم در صورتی است که مجنون، اولیای دیگری نظیر پدر، جد پدری و وصی آن دورا نداشته باشد؛ اما درباره ی تزویج و طلاق سفیه، به نظر می رسد حاکم هیچ ولایتی ندارد؛ زیرا مقصود اصلی از ازدواج و طلاق، مال نیست که سفیه را در این دو امر، محجور بدانیم. در مواردی که حاکم، ولایت دارد، رعایت مصلحت و غبطه لازم است.
    کلید واژگان: ولایت حاکم, قیم, سفیه, مجنون, ازدواج, طلاق
    Abdelgabar Zargooshnassab *, Mohaddseh Abyar
    The Islamic ruler is considered to be the guardin of incapacitated people like fools and insanes and has the authority to assiagn another individual as a substitute for himself. Guardianship is a kind of custodianship established by the interdiction of the religious governor or the court with the aim of protecting them and controlling their affairs. This study, using a descriptive-analytical approach, examines the differences of opinion that exist among Imammiyah and Sunni Jurisprudents about the guardianship of the religious governor in the marriage and the divorce of the natural fool and insane.There are also disputes over the issue in four sunni sects. The opinion of authors of the present study is that the ruler has only guardianship over the marriage and the divorce on behalf of the insane in case the insane does not have any other guardian like father, paternal grandfather and their executors. But about the marriage and the divorce of the fool, it seems that the ruler has no guardianship because the major aim of marriage and divorce is not property so that we consider the fool incapacitated in these two cases. In all cases that the ruler has guardianship, it is necessary to observe the propriety and interest.
    Keywords: guardianship of the Islamic ruler, guardian, fool, insane, marriage, divorce
  • منوچهر محمدی
    پس از شکست دکترین نظم نوین جهانی که به وسیله بوش پدر مطرح شده بود، دیدگاه های دیگری همچون پایان تاریخ، به وسیله فوکویاما و برخورد تمدن ها، به وسیله هانتینگتون مطرح شد که این نظریه ها نیز چون موارد پیشین، همچنان بر طبل حاکمیت و سلطه غرب می کوبید.
    در این مقاله، با بررسی پارادایمی جدید، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که آیا در دنیای معاصر نیز نظریه برخورد تمدن ها پی گیری می شود یا پارادایم جدیدی با عنوان «برخورد با نظام سلطه»؟
    نگارنده بر این باور است، تحولات ایران در دهه های گذشته به رهبری امام خمینی& نه تنها نظام استبدادی شاهنشاهی را به زانو درآورد، بلکه از سطح منطقه فراتر رفته و نظام سلطه گر باقی مانده از عهدنامه وستفالیا را به چالش کشیده است.
    کلید واژگان: پارادایم, گفت وگوی تمدن ها, پایان تاریخ, برخورد با نظام سلطه, انقلاب اسلامی ایران, امام خمینی
    Manouchehr Mohammadi
    After the failure of "new world order" doctrine proposed by father Bush, other viewpoints were put forward such as "the end of history" by Fukuyama and "the clash of civilizations" by Huntington, focusing, as the previous ones, on the authority and domination of the west.Taking a new paradigm into consideration, the present paper aims at answering the following question: is the clash of civilizations theory taking place in contemporary world or there is a new paradigm called "the clash with domination system".According to the author, under the leadership of Imam Khomeini, not only the developments of Iran in past decades have incapacitated the dictatorial regime of Shah, but also have led the domineering system, remained form Westphalia Treaty, toward disintegration.
    Keywords: paradigm, dialogue between civilization, the end of history, clash with domination system, Islamic revolution of Iran, Imam Khomeini
  • Mehrdad Rafati, Rahimzadeh, Mehravar Rafati, Sohrab Kazemi, Ali Akbar Moghadamnia*

    Among the blistering (vesicant) chemical warfare agents (CWA), sulfur mustard is the most important since it is known as the “King of chemical warfare agents”. The use of sulfur mustard has caused serious damages in several organs, especially the eyes, skin, respiratory, central and peripheral nervous systems after short and long term exposure, incapacitating and even killing people and troops. In this review, chemical properties, mechanism of actions and their effects on each organ, clinical manifestations, diagnostic evaluation of the actions triage, and treatment of injuries have been described.

    Keywords: Sulfur mustard, Mustard gas, blistering (vesicant) agents, bronchopneumonia, Chronic Obstructive Pulmonary Disease
  • محمد صالحی مازندرانی*
    ماده 745 قانون مدنی در مقام تاسیس کفالت قهری، متضمن حکم یکسان با ماده 740ق.م. در کفالت قراردادی، یعنی الزام به احضار مکفول یا پرداخت دین اوست؛ ولی در ماده 434 قانون مجازات اسلامی، قانونگذار به ترتیب «الزام به تسلیم»، «حبس فراری دهنده» و در نهایت «پرداخت دیه» را مقرر کرده است. مقرره مذکور از جهات گوناگون، به خصوص در مبانی و قلمرو مد نظر است. در قلمرو، از جهت اطلاق و شمول آن نسبت به آموزش فرار، مداخله محجور و قصد خیرخواهانه با اعتقاد به عدم مدیونیت مد نظر می باشد. هرگاه عامل فرار، به پرداخت بدهی مجبور گردد، آیا حق رجوع به مدیون دارد؟ در هر صورت، مبنای کفالت قهری چیست؟ با توجه به وجود مبانی گوناگون همچون قاعده اتلاف، تسبیب، قاعده لاضرر، ضمان ید و... قلمرو و گستره کفالت قهری نیز متفاوت می گردد. براساس برخی مبانی، اطلاق ماده شامل مسئولیت محجور یا راهنمایی کننده نیز می گردد و حال آنکه در برخی مبانی، چنین اشخاصی را نمی توان مسئول قلمداد کرد. از سویی نمی توان صرف فرار مدیون را اذن در تادیه دین و مستلزم جواز رجوع دانست.
    کلید واژگان: کفالت, کفالت قهری, مدیون, فرار مدیون, آزاد کردن مدیون
    Mohammad Salehi Mazandarani*
    To establish natural guarantee, the Article 745 of Civil Code includes a rule which is the same as included in the Article 740 concerning contractual guarantee, i.e. responsibility of guarantor (kafil) to produce the guaranteed (makful) or to pay his debt. In the Article 434 of Penal Code, however, the legislator has mentioned ‘obligation to deliver’, ‘imprisonment of he who has helped the escapee to escape’, and finally ‘payment of mulct. Here, the above rule is discussed in terms of its foundations and scope. Concerning scope, what is discussed includes ‘training of escape’, ‘intervention [in favor of] incapacitated’, ‘good intention’ or ‘belief in non-indebtedness’. When he who has helped the debtor to escape is forced to pay the debt, is he entitled to refer to the debtor? What is the basis of natural guarantee? Because there are various foundations such as the rule of ‘wasting’, the rule of ‘causation’, the rule of ‘no harm’, the rule of ‘responsibility about others’ properties which one has in his hands’, the scope of natural guarantee will vary. According to some foundations, the article covers responsibility of the incapacitated and his trainer as well; according to some other foundations, however, they cannot be taken as being responsible. On the other hand, that the debtor has escaped cannot be taken as a permission to repay the debt or to refer [to the debtor].
    Keywords: guarantee, natural guarantee, debtor, escapee of the debtor, freeing the debtor
  • عباس نیازی*، سعید جوهر

    اهلیت، صلاحیت اشخاص برای دارا شدن حق و تحمل تکلیف است. این مفهوم از اهلیت مورد پذیرش اکثر نظام های حقوقی قرار گرفته است. با وجود اهلیت، اشخاص می دانند تحت چه شرایطی طرف حق و موضوع تکلیف قرار می گیرند. هدف از وضع چنین مقرراتی، منظم کردن نظام معاملاتی در مفهوم عام از بدو تولد (یا تشکیل) تا زمان فوت (یا انحلال) اشخاص است. در این مقاله مطالعه تطبیقی بین حقوق ایران و فرانسه به روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است و پس از ذکر کلیات مربوط به اهلیت اشخاص حقیقی، این نهاد در زمینه امور تجاری بررسی می گردد. سوال اصلی تحقیق آن است که آیا قواعد مربوط به اهلیت اشخاص در زمینه امور تجاری مشابه با امور مدنی است یا دو نظام متفاوت در این مورد حکم فرماست؟ و موارد دیگر مد نظر این مقاله آن است که آیا محجورین امکان انجام فعالیت های تجارتی را دارند یا خیر و ولی قهری یا قیم می تواند به جانشینی از محجور تجارت نماید؟ این نوشته بر این فرض استوار است که قواعد اهلیت مدنی و تجاری مشابه با یکدیگر است اما تفاوت هایی نیز دارد که باید بررسی شود و محجور ممیز نیز برخلاف عقیده برخی، حتی با اذن ولی قهری یا قیم امکان انجام فعالیت های تجاری را ندارد و ولی قهری یا قیم امکان انجام «فعالیت های تجاری» به نیابت از محجور را نخواهند داشت.

    کلید واژگان: اهلیت مدنی, اهلیت تجاری, اصل آزادی انجام فعالیت های تجاری
    Abas Niazi *, Saeed Johar

    Capacity is the competence of individual statuses as natural persons and also juridical persons who are entitled to exercise rights and obligations. The concept of capacity has been accepted by most of the legal systems. Based on their capacity, individuals are aware of their potential rights and obligations.The purpose of such regulations is to regulate the trading system in the general sense from birth (or formation) to the time of death (or dissolution). In this research, a comparative study between Iranian and French laws has been carried out by library and descriptive-analytical methods.First, the concepts and principles related to the capacity of natural persons are mentioned. Then, this subject is examined in the field of commercial law.The main question in this research is whether the rules related to the capacity of individuals in the field of business are similar to those of civil law or each field is governed by a distinct system. The other question in this research is whether the incapacitated persons have the opportunity to do business or not. Besides, whether or not the natural and legal guardians are capable to conduct businesses as the legal representatives of the mentioned individuals. This research is based on the assumption that the regulations of civil and commercial capacity are similar to each other. However, there are some dissimilarities which need to be assessed.Despite advocates beliefs, critics assume that, even in the case of permission of guardians, incapacitated adults are not able to carry out business activities. Meanwhile, the legal or natural guardians are not capable to conduct businesses as the legal representatives in this case.

    Keywords: Civil capacity, Commercial capacity, Principle of Freedom to do, Business
  • هاشم کامران پی
    در این تحقیق، تهیه و بهینه سازی فرمولاسیون اسپری و آئروسل سازی داروی ناتوان کننده مدتومیدین هیدروکلراید صورت گرفته است. در این فرمولاسیون ها اجزایی شامل دارو، حلال(متانول، اتانول و ایزوپروپانول)، اسپان 85 و پیشرانه (پروپان) مورد استفاده قرار گرفته اند. برای تهیه اسپری، کلیه اجزاء باید یک محلول مایع تک فازی تشکیل می دهند. تست های اولیه و رفتار فازی فرمولاسیون حاوی دارو، الکل، اسپان 85 و پیشرانه (پروپان) و نیز رفتار فازی مقادیر متفاوت از داروی مدتومیدین هیدروکلراید بر حسب مقادیر متفاوت از حلال های اتانول، متانول و ایزوپروپیل الکل و پیشرانه پروپان مورد بررسی قرار گرفته و حداکثر پروپان مصرفی برای تشکیل محلول تک فازی در حالت های مختلف تعیین شد. برای داروی مدتومیدین هیدروکلراید، اتانول و ایزوپروپانول نسبت به متانول، حلال های مناسب تری هستند. با توجه به اطلاعات به دست آمده از آزمایشات انجام گرفته، فرمولاسیون بهینه دارو با بالاترین غلظت ممکن تعیین شده است. فرمولاسیون مدتومیدین هیدروکلراید 5/5% با استفاده از 1 گرم مدتومیدین هیدروکلراید، 10 میلی لیتر اتانول (44%)، 25/0 گرم اسپان 85 (4/1%) و 20 میلی لیتر پروپان (49%) به دست آمد و آئروسل مطلوب (از لحاظ پایداری محیطی) بعد از رها سازی از قوطی اسپری حاصل شد.
    کلید واژگان: آئروسل, مدتومیدین هیدروکلراید, پیشرانه, ناتوان کننده, رفتار فازی
    In this study, the preparation and optimization of spray formulations and aerosolization of Medetomidine hydrochloride as incapacitating agent are investigated. Spray formulation include the drug, solvents (methanol, ethanol and isopropanol), span 85 and propellant (propane). In order for spray preparation, all of the components should form a single phase solution. Results of initial tests and phase behavior of different combination of Medetomidine hydrochloride, alcohol, span 85 and propellant (propane) were checked. The phase behavior of different amount of components was studied and the maximum amount of propane needed for formation of a single-phase solution was determined. Ethanol and isopropanol are more suitable solvents compared to methanol. According to data obtained from different experiments, the optimized formulation with the highest possible concentration of Medetomidine hydrochloride was obtained. Single phase formulation with 5.5% of Medetomidine hydrochloride includes 1g Medetomidine hydrochloride, 10ml of ethanol (44%), 0.25g of span85 (1.4%) and 20ml of propane (49%). This formulation, released from a spray can, led to a stable aerosol.
  • Ambey Ravi, Doddamani Veerabhadra, Gupta Richa, Sonamani Ngangbam
    Tuberous sclerosis is a neurocutaneous syndrome characterized by a clinical spectrum varying from severe mental retardation and incapacitating seizures to normal intelligence and lack of seizures, often within the same family(1). The younger the patients present with symptoms and signs of TSC (tuberous sclerosis complex), the greater are the likelihood of mental retardation (2). Skin features are very characteristic of the disease and help in the early diagnosis of the disease. Shagreen patch is one of the major diagnostic features of the disease. It is a less common skin lesion consisting of an excess amount of fibrous tissue similar to that found in scar tissues (3). It is a section of thickened, elevated pebbly skin like an orange peel. The name is derived from the French phrase “peau chagrinee”. It is usually found on the lower back, buttock, thigh and the nape of the neck commonly. In this case report we report a characteristic skin lesion, the shagreen patch in a six-year-old child with TSC at an unusual site (the cheek) never reported before with the best of our knowledge.
  • Hojjat Torkmandi, Karim Torabi, Mohammad Abdi *, Sanaz Homayoon

    Ethics and law studies examine several issues in the field of medicine, one of which is the legal aspects related to patients living with mental disability. In a previous article, we introduced a 24-year-old female patient living with mental disability, diagnosed with large tumor growth in her right breast. Inadequate self-care as well as lack of breast self-examination were the causes of delayed referral and late diagnosis. The patient's family stated that no periodic breast examination was performed by the family or health centers. The patient's family did not have sufficient knowledge about caring for patients with mental disabilities. The question that will then arise under such circumstances is, will the legal system protect the incapacitated individuals if they or their family cannot provide for themselves? In this article, we discuss this issue and the existing legal vacuum.

    Keywords: ethics, Civil Rights, Breast cancer
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
  • همراه با متن
    77
نوع نشریه
  • علمی
    77
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال