به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۸۳۶۶ عنوان مطلب
|
  • مهران سهراب زاده، لیلا پرنیان*
    هدف این تحقیق سنخ شناسی گرایش به ازدواج بین دختران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی، با رویکرد نظریه پردازی داده محور (نظریه مبنایی) و به کارگیری تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بوده که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و نظری، با 53 نفر از دانشجویانی که مجرد بودند، مصاحبه شده است. نتایج این تحقیق نشان داد که در جامعه موردمطالعه، هفت سنخ گرایش به ازدواج وجود دارد که شامل: گرایش محاط شده، گرایش سلسله مراتبی، گرایش خودپیروی عقلانی، گرایش خودپیروی عاطفی، گرایش برابرنگر، گرایش سیال و گرایش ضد ازدواج هستند. بر این اساس، دو سنخ گرایش محاط شده و سلسله مراتبی متاثر از گفتمان پیشامدرن و دارای ویژگی هایی چون پذیرش اقتدار مردسالار، تابعیت زنان و پذیرش الزام مذهبی و فرهنگی به ازدواج هستند. همچنین سنخ گرایش خودپیروی عاطفی (دارای ویژگی هایی چون رابطه محوری، عشق محوری و لذت گرایی) و برابرنگر (برابری در حقوق، آزادی در تعاملات، حق گزینش فردی و برابری جنسی) نیز متاثر از گفتمان مدرن است. در نهایت گرایش های خودپیروی عقلانی، سیال و ضد ازدواج نیز متاثر از گفتمان پسامدرن، دارای ویژگی هایی چون فردگرایی، عقلانیت سیال، شکنندگی، آزادی، عدم تعهد و تکثرگرایی هستند.
    کلید واژگان: گرایش به ازدواج, مدرنیته سیال, بازاندیشی, عقلانیت سیال, دختران
    Mehran Sohrabzadeh, Leila Parnian*
    The purpose of this research is the typology of tendency to marry among girls. The research, using qualitative methods, data-driven approach to theorizing (grounded theory) and semi-structured interview technique was interactive. The study population was female students of Shiraz University. Using purposeful and theoretical sampling, with 53 single students were interviewed. The results showed that in the study population, there are seven types of tendencies to marriage, including embedded tendency, hierarchical tendency, intellectual autonomy tendency, emotional autonomy tendency, egalitarian tendency, liquid tendency and anti-marriage tendency. Accordingly, two types of embedded tendency and hierarchical tendency surrounded by pre-modern discourse, and have features such as accepting the authority of patriarchal subordination of women and the acceptance of cultural and religious obligation to marriage. Also, emotional autonomy tendency and egalitarian tendency are influenced by modern discourse, with features such as central relationship, axial love and hedonism. Eventually, intellectual autonomy tendency, liquid tendency and anti-marriage tendency are influenced by postmodern discourse, with features such as individualism, liquid rationality, fragile, freedom and pluralism are non-alignment.
    Keywords: Attitude to Marriage, Liquid Modernity, Reflection, Liquid Rationality, Girls
  • مریم عباسی، مریم رمزی فرد، اکرم لطفی سرجینی، مهدی قزلسفلو*
    مقدمه

    واقعیت های موجود در جامعه نشان می دهند که رغبت و تمایل جوانان به ازدواج کاسته شده و تاخیر در ازدواج، کم کم در حال تبدیل شدن به یک شیوه و امتیاز اجتماعی است. پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر ارزش های ازدواج و رغبت به ازدواج در دختران مجرد انجام شد.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بود. با استفاده از نمونه گیری غیر تصادفی 46 دختر دانشجوی در دسترس، در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در سال تحصیلی 97-96 انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه تحت آموزش طرحواره درمانی قرار گرفتند. آزمودنی ها قبل و بعد از انجام مداخلات به پرسشنامه های ارزش های ازدواج و رغبت به ازدواج پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چنه متغیری بررسی شدند.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که آموزش طرحواره درمانی توانست ارزش های برابرنگری، خودپیروی عقلانی و رغبت به ازدواج را افزایش و ارزش های خودپیروی عاطفی و سلسله مراتبی را کاهش دهد (01/0>p).

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش طرحواره درمانی برای بهبود ارزش های ازدوج و رغبت به ازدواج روش مناسبی می باشد.

    کلید واژگان: ارزش های ازدواج, رغبت به ازدواج, طرحواره درمانی
    M Abasi, M Ramzifard, A Lotfi Sarjini, M Ghezelseflo *
    Introduction

    The realities of society show that the desire of young people to marry is reduced, and delayed marriage is beginning to become a social practice and privilege. The present study was conducted to determine the effectiveness of schema therapy on marriage values and the marriage tendency in single girls living in Tehran.

    Materials and Methods

    The present study was conducted using a quasi-experimental design. Using non-random sampling, 46 female students studying at the Faculty of Humanities and Social Sciences of Tehran University of Science and Researchin the academic year 2017-218 were selected as the particpants were randomly assigned to experimental and control groups. The participants in the experimental group underwent schema therapy training for 8 sessions. The participants in the two groups completed marriage values and marriage tendency questionnaires before and after the intervention. The collected data were analyzed using analysis of variance (ANOVA).

    Results

    The results showed that schema therapy training  could increase egalitarianism, rational self-obedience values, and marriage tendency, and decrease emotional self-obedience, and hierarchical values ​​ (p<0.01).

    Conclusion

    The results of the study suggested that schema therapy training is a good way to improve marriage values ​​ and marriage tendency.

    Keywords: Marriage Values, marriage tendency, Schema therapy
  • پرویز پرزور، محمد نریمانی، احمد شجاعی، مرتضی ابراهیمی
    هدف
    این پژوهش با هدف بررسی نقش امید اسلامی، معنای زندگی و باورهای غیر منطقی در پیش بینی رغبت به ازدواج دانشجویان انجام شد.
    روش
    روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 93-1392 بود که تعداد 240 (120 دختر و 120 پسر) دانشجوی مجرد از این جامعه به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب و از آنها خواسته شد به پرسشنامه باورهای غیر منطقی اهواز، معنای زندگی و رغبت سنج ازدواج و مقیاس امید پاسخ دهند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و t مستقل تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای امید (r=0/58، p<0/001)، معنای زندگی(r=0/47، p<0/001) و باورهای غیر منطقی(r=0/45، p<0/001) با رغبت به ازدواج رابطه معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که این سه متغیر، 43 درصد از واریانس رغبت به ازدواج دانشجویان را پیش بینی می کنند.
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش، نقش امید اسلامی، معنای زندگی و همچنین باورهای غیر منطقی در پیش بینی رغبت به ازدواج دانشجویان را مورد تایید قرار داد. این یافته ها را می توان در مداخلات بالینی مرتبط با ازدواج و خانواده مورد استفاده قرار داد. همچنین در جهت ترغیب به ازدواج دانشجویان، آموزش های لازم در خصوص این عوامل را در دستور کار قرار داد.
    کلید واژگان: امید اسلامی, معنای زندگی, باورهای غیر منطقی, رغبت به ازدواج, دانشجویان
    Parviz Porzoor, Mohammad Narimani, Ahmad Shojaei, Morteza Ebrahimi
    Objectives
    The current study was conducted in order to investigate the Role of Islamic hope, life meaning and irrational beliefs in predicting marriage tendency in university students.
    Method
    The method of this study was descriptive and correlation. Statistical population involved all students of university of Mohaghegh Ardabili at 2013-2014 educational years. One hundred and twenty single students are selected by multistage cluster sampling method. They were asked to respond questionnaire of Ahvaz irrational beliefs, life meaning, and tendency to marriage and hope scale. Data collection was analyzed by Pearson correlation coefficient, multiple regression and independent t tests.
    Results
    The results of this research indicate that there are relationship between tendency to marriage with hope (r=0/58, p<0/001), life meaning (r=0/47, p<0/001), and irrational beliefs (r=0/45, p<0/001). The results of regression analyze also indicate that these three variables predict about 43 percent of variance of tendency to marriage in university students.
    Conclusion
    The author of the article concludes the results of this research supported the role of, life meaning and irrational beliefs in prediction of tendency to marriage of university students.
    Keywords: islamic hope, life meaning, irrational beliefs, tendency to marriage, university students
  • علی قنبری برزیان*، شاپور سلمانوندی، نرگس سادات فاطمی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روابط جنسی پیش از ازدواج بر میزان گرایش به ازدواج انجام شده است. جامعه آماری آن همه دانشجویان دختر و پسر در سال تحصیلی (96-1395) دانشگاه اصفهان و روش پژوهش، پیمایش است؛ ابتدا از روش نمونه گیری سهمیه ای طبقه بندی شده و در مرحله بعد از روش تصادفی ساده استفاده شده است. نمونه آماری 430 نفر است و داده های موردنیاز با استفاده از پرسش نامه به دست آمده اند. میزان آلفای کرونباخ این پژوهش 81 درصد به دست آمد که نشان دهنده پایایی پذیرفتنی پرسش نامه است. در مبانی نظری از نظریه های عشق سیال از باومن، تحول ارزش ها از اینگلهارت و سکسوالیته پلاستیکی از گیدنز استفاده شده است. یافته ها و نتایج این پژوهش نشان می دهند روابط جنسی پیش از ازدواج، سبب کاهش گرایش به ازدواج جوانان دانشجو و نگرش منفی آنها نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده و بی اعتمادی به جنس مخالف می شود. همچنین کاهش گرایش به ازدواج، زمینه را برای افزایش میانگین سن ازدواج و بستر را برای رسیدن به تجرد قطعی فراهم می کند که پیامد چنین امری در درازمدت، از یک سو تهدیدشدن رشد طبیعی جمعیت و ازسوی دیگر، ایجاد تحول ساختاری در روابط بین دو جنس زن و مرد است که در هر دو حالت، مطلوب چشم انداز تعالی فرهنگی جامعه ایرانی - اسلامی نیست؛ ازاین رو، انجام دادن پژوهش درباره این مسئله اجتماعی با توجه به جوانی جمعیت ایران، ضرورتی کارکردی دارد.
    کلید واژگان: رابطه جنسی پیش از ازدواج, دوستی با جنس مخالف, نگرش, گرایش به ازدواج
    Ali Ghanbaribarzain *, Shahoor Salmanvandy, Narghes Sadat Fatemi
    Introduction
    Relationships with the opposite sex before marriage lead to greater family vulnerability and persistence of marriage and family collapse and other social harms. It creates serious challenges to the social system and especially to girls, and raises many questions about the continued health of the Iranian family. Expansion of this phenomenon can threaten the standards of marriage and the values and norms of the family and the family of Iranians. The present paper seeks to examine the impact of premarital sexual relations before marriage on attitude, the rate of students' tendency towards marriage, and the degree of mutual trust between boys and girls, and answers the question that: what is the effect of marriage on the type of attitudes and relationships of couples and their degree of trust and the degree of students' tendency towards marriage and family planning?
    Material & Methods
     In this article, the relationship with the opposite sex includes any relationship between a girl and a boy at all levels of emotion and sexuality with the intention of marriage or without the intention of marriage, and includes relationships in the cyberspace. Sex also means any contact and physical or sexual relationship with a friend of the opposite sex who has committed any kind of bondage and marriage
    In this paper, in theoretical understanding of premarital sexuality or a fusion of ideas, there is great reliance on Inglehart's theory and fluid love and Giddens modernism. The subject of Inglehart's cultural transformation theory is capable of explaining some of the variables that are effective, and both Giddens and William Goud's theory of modernization, as well as Bowman's fluid love theory, can explain other aspects of this phenomenon. Hence, in the theoretical framework of this issue, we use Inglehart's Value Transformation Theory, Bowman Fluid Love Theory and Anthony Giddens Sexuality Theory.
    The method of this research is survey. The statistical population of this research is all male and female students of the University of Isfahan in the academic year of 2016-17 at all educational levels. Sample size, 430 individuals, was selected using Cochran's formula. The required data were collected using a questionnaire, a randomized sampling method, and simple random sampling. Also, for analyzing the data, both descriptive and inferential statistics, and for measuring the validity and reliability of the Cronbach's coefficients, formal credentials and the Bartlett test were utilized.
    Discussion of Results & Conclusions
     According to the results of this paper, 84% of the respondents stated that they were not willing to marry a person who had sex before marriage and 88% of the sample also stated that having a premarital sex destroys a real love between couples. Moreover, 87% believed that those who had sex before marriage are not reliable, and 82% said that those who had sex before marriage would not be loyal to marriage. The results showed that 12% of boys and 5% of girls stated that they had sex before marriage.
    According to research data, the close and progressive sexual intercourse with the opposite sex before marriage does not reduce the tendency of single girls and boys to marry. Premarital sexual relations, which are either intended to be married or less likely to respond to the emotional and sexual needs of individuals, are more related to the decline in marriage. Therefore, the main hypothesis of the research on the effect of premarital sexual relationships on the reduction of the tendency towards marriage was rejected by using Pearson correlation test at a significant level of 99%. Other factors, other than trust, have a positive effect on marriage tendency. Premarital sexual intercourse has only a negative impact on the level of trust in the opposite sex.
    The findings indicate that premarital sex relations reduces the desire to marry female students, and creates a negative attitude towards marriage and family formation and mistrust of gender. The result of this study shows that the decline in the desire to marry is to raise the groundwork for increasing the average age of marriage as well as celibacy, the outcome of such a long term is a threat to the natural population growth. On the other hand, the structural transformation of relations between the sexes will develop in both genders, and this is not the view of the cultural transcendence of Iranian-Islamic society. Hence, studying this social issue with regard to the youth of the Iranian population is functional.
    According to the study community, it is recommended that the university takes more serious policies and planning about young people's marriage. The research has two suggestions for the university: first, by informing young people about marital training, they should be aware of the harm and the issues without knowing it, through the organization of workshops on the training of life and sexual skills and the training of joys and pleasures. On the one hand, the teaching of communication skills with the opposite sex is felt to young people and students who want to form a family. It can be admitted that attitudinal and value changes in relation to marriage and friendship of a girl and a boy are one of the signs of the vast cultural change that is taking place in our transitional society. The phenomenon of relationship between a boy and a girl is a social reality that indicates a cultural change in the macro-social system of Iran. Although, this issue has been studied and researched as a social phenomenon, it is possible to expect that in other theoretical, social, political and economic spheres. Theoretically speaking, and due to the interaction among different social variables, we are also facing some kind of modernization, especially value-added modernization, and sometimes behavioral modernization.
    Keywords: Sex before Marriage, Sex with the Opposite Gender, the Tendency towards Marriage
  • شهلا اروجلو، آناهیتا خدابخشی کولایی*
    زمینه و هدف
    پدیده ای به نام زن سرپرست خانوار، یک واقعیت اجتماعی است که امروز در تمام جوامع به چشم می خورد و به دلایل مختلف به وجود می آید. تحقیقات پیشین نشان داده است زنان سرپرست خانوار از آسیب پذیرترین افراد جامعه هستند. از این رو، این مطالعه با هدف مقایسه ویژگی های شخصیتی و امید به زندگی زنان سرپرست خانوار با تمایل یا عدم تمایل به ازدواج مجدد انجام شد.
    روش و
    مواد
    این پژوهش از نوع علی مقایسه ای است. 140 سرپرست خانوار (25 تا 50 سال) به روش نمونه گیری طبقه ای خوشه ای70 زن سرپرست خانوار با تمایل به ازدواج مجدد و 70 زن سرپرست خانوار بدون تمایل به ازدواج مجدد در شهر تهران در سال 1394 انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس امید Snyder و مقیاس شخصیتی پنج عاملی (FFI-NEO) می باشد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین روان آزرده خویی (047/0=P)، برون گرایی (006/0=P)، پذیرا بودن (001/0=P) در زنان سرپرست خانوار با و بدون تمایل به ازدواج مجدد وجود داشت. علاوه براین، بین مسئولیت پذیری (14/0=P)، سازگاری (88/0=P) و همچنین متغیر امید (650/0=P) در زنان سرپرست خانوار با و بدون تمایل به ازدواج مجدد تفاوت معناداری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    زنان سرپرست خانوار با ویژگی شخصیتی برون گرایی و پذیرا بودن تمایل بیشتر به ازدواج مجدد دارند و زنان سرپرست خانوار با ویژگی شخصیتی آزرده خویی تمایل کمتری برای ازدواج مجدد دارند. بنابراین، باید برنامه های آموزشی برای افزایش برون گرایی و پذیرا بودن در زنان سرپرست خانوار در جهت تغییر نگرش به ازدواج مجدد و در نهایت کاهش مشکلات فردی و اجتماعی مدنظر قرار بگیرد.
    کلید واژگان: شخصیت, امید, زنان, ازدواج
    Shahla Orojloo, Anahita Khodabakhshi Koolaee*
    Background And Objective
    The phenomenon of female-headed households is a social reality, that it can be seen today in most countries due to the various reasons. Female-headed households are the most vulnerable members of society. Therefore, the aim of current study was to compare the personality traits and hope among female-headed households with and without trend towards remarriage.
    Materials And Methods
    This study is a descriptive comparative research. The 140 female-headed households (25-50 ages) with tendency towards marriage (n=70) and without tendency towards marriage (n=70) were chosen through cluster simple in Tehran in 2015. The measuring instruments are State Hope Scale Snyder (1991) and NEO Five-Factor Inventory (FFI-NEO). Data was analyzed utilizing t independent.
    Results
    The results showed that there was significant difference between neuroticism (P=0.047), extraversion (P=0.006), openness (P=0.001) female-headed households with and without tendency towards marriage. Additionally, the significant difference was not observed between agreeableness (P= 0.88), conscientiousness (P= 0.149) and hope (P= 0.65) among female-headed households with and without tendency towards marriage.
    Conclusion
    These findings indicated there was a more tendency towards marriage in femaleheaded households with extraversion and openness and female-headed households with the neuroticism has less tendency towards marriage. Hence, it should be considered the educational program to enhance the extraversion and openness remarriage among female-headed households in order to change the attitude towards and finally to reduce social and individual problems.
    Keywords: Personality traits, Hope, Female, headed households, Remarriage
  • ساناز اخلاصی، ناصر صبحی قراملکی*، بیوک تاجری
    هدف پژوهش حاضر مقایسه علل تجرد و تاخیر ازدواج در میان دانشجویان دختر و پسر با تاکید بر سبک های دلبستگی است. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و همچنین از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مجرد دانشگاه های دولتی و غیردولتی شهر تهران که در سال تحصیلی 1395- 1396 مشغول تحصیل می باشند که با استفاده از شیوه ی نمونه گیری خوشه ای 300 نفر انتخاب شدند (150 نفر دختر- 150 نفر پسر). ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های رغبت سنج ازدواج (پرساد)، دلبستگی کولینز و رید برای بررسی علل تجرد و پرسشنامه محقق ساخته تاخیر سنج ازدواج برای بررسی تاخیر در ازدواج بود. داده ها با استفاده آزمون تحلیل واریانس چند متغیری و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در دانشجویان دختر عوامل حقوقی و در دانشجویان پسر عوامل فرهنگی به طورمعناداری جزء عوامل تاخیر در ازدواج می باشند. همچنین نتایج نشان داد که نوع سبک های دلبستگی افراد 1/5 درصد واریانس رغبت به ازدواج را تبیین می کند. به طورکلی نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که افراد با با سبک دلبستگی ایمن، رغبت بیشتری برای ازدواج کردن دارند. از این رو تلاش در جهت آموزش پیشگیرانه به والدین برای ایجاد سبک دلبستگی ایمن در فرزندان و ارایه ی راهکارهایی به منظور اصلاح سبک دلبستگی جوانان همراه با سیاست گذاری  مسیولان این حوزه در جهت رفع موانع حقوقی و فرهنگی ازدواج جوانان، در افزایش رغبت به ازدواج و کاهش سن آن موثر خواهد بود.
    کلید واژگان: تاخیر در ازدواج, رغبت به ازدواج, سبک های دلبستگی
    Sanaz Ekhlasi, Naser Sobhi Gharamaleki *, Biuok Tajeri
    The current study aimed to comparison the causes of celibacy and delay in marriage among male and female students, with emphasis on their attachment styles. The research design was descriptive with correlational and also ex post facto type. During the 2016-2017 academic years, 300 single students (150 Male- 150 Female) from state and Islamic Azad Universities were selected by cluster sampling and inclusion- exclusion criteria. The research tools were Marriage Interest questionnaire (Student Edition, Persaud), Adult Attachment Scale (AAC) and a researcher-made questionnaire. The data were analyzed by multivariate analysis of variance (MANOVA), and stepwise multiple regression procedures. The results showed that legal factors in in female students and cultural factors in male students are the significant factors for delayed marriage and celibacy in students. Moreover, attachment styles can determine 5.1 % variance of students’ interest in marriage. Altogether, the results of this research indicate that students with secure attachment style have more tendency to marriage. Hence, training children with secure attachment style, improving the attachment style of young people, and remove the legal and cultural barriers of youth marriage could be increase the tendency to marriage.
    Keywords: delayed marriage, Tendency to Marriage, Attachment Styles
  • ناهید غیبی
    مستشرقان معمولا در آثار خویش، به علل پیدایش مذهب شیعه و حیات این تفکر در عصر حاضر و نیز علل گرایش ایرانیان به تشیع می پردازند. از جمله مباحثی که به عنوان ایده های مستشرقان مطرح می شود نقش مادر امام سجاد(علیه السلام)و پیوند او با امام حسین(علیه السلام) در این گرایش است. برخی از این خاورشناسان با استدلال بر گرایش هایی، اصل ازدواج مذکور را رد می کنند، اما تاثیر گزارش های بر جای مانده از این وقایع را بر پذیرش تشیع از سوی ایرانیان پذیرفته و اثبات کرده و گاه به عنوان علت تامه از آن یاد می کنند.
    نوشتار حاضر در مقام اثبات و یا رد گزاره های مربوط به نسبت سببی امام حسین(علیه السلام) و شهربانو نیست; چرا که این بحث مجالی دیگر می طلبد، اما در مقام بیان آراء و اندیشه های مستشرقان درباره تشیع و نقش مادر امام سجاد(علیه السلام) در استقبال ایرانیان از این تفکر و سپس نقد و بررسی برخی از آراء است.
    کلید واژگان: شهربانو, مستشرقان, اسلام, تشیع ایرانیان
    Nahid Tayyebi
    The Orientalists usually suggested the causes of Shii emergence and existence of this thought in the contemporary period as well as t he causes of Iranian tendency toward Shiism. One of the Orientalist's ideas is the role of Imam Sajjad's (peace be upon him) mother and her relation to Imam Husayn (peace be upon him) in this tendency. On the basis of some tendencies, some of these Orientalists deny such a marriage, but accept the effect of the marriage reports on Iranian acceptance of Shiism, although some of them mention this marriage as the only cause of Iranian acceptance of Shiism.This writing does not have the intention to confirm the statements about the relation between Imam Husayn (peace be upon him) and Shahrabanoo, nor to deny it; because it requires another chance, rather it wants to state and critically examine the thoughts of the Orientalists about Shiism and the role of Imam Sajjad's (peace be upon him) mother in the Iranian approval tendency towards this thought school.
    Keywords: Shahrabanoo, Islam, Orientalists, Islam, Iranian Shiism
  • مریم مختاری، اصغر میرفردی، ابراهیم محمودی
    هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی عوامل اجتماعی موثر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج است. جامعه آماری تحقیق، خانوارهای شهر یاسوج و روش تحقیق از نوع پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرششنامه و شیوه نمونه گیری تحقیق، نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای بود و حجم نمونه بر حسب فرمول کوکران، 384 نفر انتخاب شدند. متغیر وابسته تحقیق، میزان گرایش به طلاق بود که 9 متغیر مستقل شامل تفاوت تحصیلی زوجین، اختلاف سنی زوجین، میزان مراوده با خویشاوندان، میزان رضایت جنسی و عاطفی از همسر، اختلاف طبقاتی خانواده زوجین، میزان وفاداری همسر، معیار انتخاب همسر بر حسب اولویت اول ازدواج، میزان شناخت از همسر قبل از ازدواج، سطح انرژی عاطفی در خانواده، در رابطه با آن آزمون گردید. یافته های تحقیق نشان داد که بین متغیرهای میزان مراوده با خویشاوندان، میزان رضایت جنسی و عاطفی از همسر، میزان شناخت از همسر قبل از ازدواج، میزان وفاداری همسر و سطح انرژی عاطفی در خانواده، با متغیر میزان گرایش به طلاق رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد و بین متغیرهای تفاوت تحصیلی زوجین، اختلاف سنی زوجین و اختلاف طبقاتی خانواده زوجین با متغیر میزان گرایش به طلاق، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد، متغیرهای مستقل مجموعا 44 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند.
    کلید واژگان: گرایش به طلاق, تفاوت تحصیلی, اختلاف سنی, مراوده با خویشاوندان, رضایت جنسی و عاطفی, انرژی عاطفی, معیار انتخاب همسر
    Ebrahim Mahmoudi, Asghar Mirfardi, Maryam Mokhtari
    Introduction
    The family is a vital and initial basic social institution that is essential for both personal and public health. Individuals are affected by the families not only biologically and physically but also in terms of emotional, psychological and personality needs. In sociological and demographic terms, the legal, religious and customary dissolution of marriage is called divorce. In a specific meaning, divorce include dissolution of the relationship between husband and wife in a permanent marriage, followed by an absence of responsibility for couples in terms of rights and duties of marriage (Hoseini Beheshti, 1358-322). Divorce is a social problem that affects peoples’ lives severely. A look at the position of divorce in Iran shows that its rate has been upwardly increased in recent years. And this alone shows that divorce is an important problem. According to official statistics published by the Registry Office in 1380, 60559 cases of divorce have been registered. This number has increased to 98756 in 1385 and to 125747 in 1388. Kohgiloyeh and BoyerAhmad province has a high rate of divorce. In the city of Yasouj, for example, 1537 cases of marriage were registered in the year 1388, while 136 cases of divorce occurred. In other words, from each 11 marriages, one divorce occurred. But this statistics become worse in 1389 so that out of each 7 marriages one divorce occurred. One theory is that modern social changes instead of protecting the family, has lead to its collapse. This has a deep influence on health of the divorced or divorcing couples, their children and the health of society at large. So study and research about divorce from different dimensions seems to be essential. Accordingly, the purpose of this study is to investigate social factors that are influencing tendency to divorce in Yasouj city.
    Materials and Methods
    The theoretical framework used in this study is a composition of exchange theory, social relationships within community, spouse similarity theory and theory of Randall Collins for explaining the tendency towards divorce. Based on the above theories, we developed 9 hypotheses including: 1-there is a significant relationship between educational difference of spouses and their tendency towards divorce. 2- There is a significant relationship between age differences and tendency towards divorce. 3- There is a significant relationship between levels of interaction with kinship groups and tendency towards divorce. 4- There is a significant relationship between sexual and emotional satisfaction with partner and tendency towards divorce. 5- There is a significant relationship between understanding the partner before marriage and tendency towards divorce. 6- There is a significant relationship between sense of loyalty and tendency towards divorce. 7- There is a significant relationship between level of emotional energy and tendency towards divorce. 8- There is a significant relationship between the main criteria for choosing a spouse at the time of marriage and tendency towards divorce. 9- There is a significant relationship between class difference and tendency towards divorce. The method of research is survey and research population include families of Yasouj city in 1390. Sample size included 384 individuals who were selected by using Cochran formula. Sampling method was multi-stage clustering method. A research-made questionnaire was used for data collection, whose face validity was confirmed and whose reliability was guaranteed by using Cronbach alpha coefficient.Discussion of Results &
    Conclusions
    According to the findings of this research, %54.7 of respondents had little tendency, %23.7 had medium tendency and %21/6 had strong tendency towards divorce. 8 hypotheses out of all research hypotheses were accepted and only one was rejected, that is, the relationship between spouse age differences and tendency towards divorce. The results of correlation coefficient tests show that there is a significant relationship between educational difference and tendency towards divorce. Also, communication with relatives and tendency towards divorce are in a reverse and significant correlation with each other. The fourth hypnosis was sexual and emotional satisfaction from wife and its relationship with tendency towards divorce. This correlation coefficient was significantly confirmed, showing that there is reverse relationship between the two variables. Results obtained from Pearson correlation test between understanding of spouses before marriage from each other and their tendency towards divorce is significant in a reverse direction. Also correlation coefficient test between loyalty to spouse and tendency towards divorce is significant and at a negative direction. There is also a significant and reverse relationship between the level of emotional energy and tendency towards divorce. Class differences of the families and tendency towards divorce is also in a significant relationship. According to the theories that were considered in this research, it can be concluded that exchange theory, with an emphasis on attractiveness as a principle, suggests that correspondence of opponent with criterion is important for mate selection. Also, violation from rules and norms of marital relationship can lead to divorce.
    Keywords: Tendency towards divorce, family, emotional energy, Martial satisfaction, Yasouj
  • علی انتظاری*، سیمین ویسی
    این مقاله حاصل مطالعه ای است با هدف بررسی رابطه معیارهای همسرگزینی، شامل عشق رمانتیک و همسان همسری با رضایت از زناشویی. در این مطالعه از نظریه زبان جهانی عشق هندریکس و نظریه مثلثی اشترنبرگ، نمونه ایده یالی ناخودآگاه یونگ و همچنین از نظریه همسان همسری و مبادله بهره گرفته ایم. داده ها با روش پیمایش از میان زوجین شهر تهران گردآوری شده است. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میزان گرایش عشق رمانتیک در زوجین ناراضی از زندگی زناشویی بیش از زوجین رضایتمند از زندگی زناشویی و میزان گرایش به همسان همسری در زوجین رضایتمند از زندگی زناشویی بیش زوجین ناراضی است. ارزش های زناشویی در گروه راضی، بیش از گروه ناراضی مشاهده شد. همچنین بر اساس نتایج آزمون همبستگی پیرسون، وجود رابطه میان عشق رمانتیک و رضایت از زناشویی در افراد رضایتمند از زندگی زناشویی تایید شد؛ درحالی که چنین رابطه ای در گروه ناراضی از زندگی زناشویی دیده نشد. در گروه راضی، همسان همسری با رضایت از زناشویی رابطه دارد؛ ولی در گروه دوم، رابطه ای میان دو متغیر مشاهده نشد.
    کلید واژگان: عشق رمانتیک, همسرگزینی, همسان همسری, رضایت از زناشویی
    Ali Entezari *, Simin Veisi
    This article is the outcome of the study with the purpose of considering the relationship between the criteria of marriage including the romantic love and proportionate marriage with marital satisfaction. In this article, it has been taken advantage of the theory of universal language of love by Hendrix and triangular theory of Sternberg, Yung’s unconscious ideal sample, as well as the theory of proportionate marriage and dealing. The data has been collected via the survey method among the couples resident in Tehran. The result of independent-T test indicated that the amount of tendency of romantic love among the couples with no marital satisfaction is more than that of couples with marital satisfaction; moreover, the amount of tendency towards the proportionate marriage is more among satisfied couples compared with dissatisfied ones. The marital values were mostly observed among satisfied couples. Furthermore, the results of Pearson Correlation test proved the mere existence of relationship between romantic love and marital satisfaction among the satisfied people. In the satisfied group, the proportionate marriage variable is of positive relationship with marital satisfaction while in the other group, it was not observed such a relationship.
    Keywords: romantic love, Marriage, proportionate marriage, marital satisfaction
  • سعید کیان پور*، امیرعلی فرهنگ، محسن حاجیان

    با توجه به نظر محققان علوم اجتماعی، خانواده، کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی است و ازدواج، مبنای خانواده و امری مطلوب و واجب شرعی است. تئوری های مطرحی نیز در این زمینه وجود دارد که نشان می دهد تمایل به ازدواج در میان جوانان تحت تاثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. گرایش به ازدواج در کشور، یکی از مسائل مهم محسوب می شود و تغییرات میزان گرایش به ازدواج در استان همدان به عنوان یکی از استان های کشور مورد مطالعه قرار گرفت. این تحقیق به روش پیمایشی در بین جوانان 18-35 ساله استان همدان در سال 1402 انجام شده است و با استفاده از فرمول کوکران، 388 نفر از آنان برای مطالعه انتخاب و گزینش شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارSpss تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش برای گرایش به ازدواج بیانگر آن است که میان متغیرهایی چون دلبستگی به والدین، فردی بودن انتخاب همسر، انتظار آرمان گرایانه از ازدواج، داشتن تمکن مالی، اعتقاد به هزینه- فرصت ازدواج، معاشرت با جنس مخالف، ارتباط معنادار وجود دارد و با پذیرش برابری جنسیتی دارای عدم ارتباط است. در نهایت نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که پنج متغیر دلبستگی به والدین، انتظار آرمان گرایانه از ازدواج، داشتن تمکن مالی، اعتقاد به هزینه - فرصت ازدواج، معاشرت با جنس مخالف می تواند 6/60 درصد از واریانس متغیر وابسته (گرایش به ازدواج) را تبیین نماید.

    کلید واژگان: جوانان, تجرد زیستی, عوامل اقتصادی و اجتماعی, عوامل فرهنگی و خانوادگی و همدان
    Saeed KiyanPour *, Amirali Farhang, Mohsen Hajian

    According to social science researchers, the family is the smallest and most important social institution, and marriage is the basis of the family and a desirable and Islamic obligation. There are theories that indicate the desire to marry among young people is influenced by economic, social and political factors. The tendency ot marry in the country is considered as one of the important issues and changes in tendency to marry in Hamadan province as one of the provinces of the country were investigated. This research was conducted among the 18-35-year-old youth of Hamadan province in year 2023, and 388 of them were selected for the study using Cochran formula. The collected data were analyzed using Spss software. Results of the research for the tendency to marry indicate that there is a significant relationship between variables such as attachment to parents, individuality in choosing a spouse, idealistic expectations from marriage, having financial resources, believing in the cost- benefit of marriage, socializing with the opposite sex. and there is no connection with the acceptance of gender equality. Finally, the regression results show that the five variables of attachment to parents, idealistic expectation of marriage, having financial resources, belief in the cost-opportunity of marriage, socializing with the opposite sex can account for 60.6% of the variance of the dependent variable (tendency to marriage).

    Keywords: Youth, Single life, Economic, Social Factors, Cultural, Family Factors, Hamadan
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال