به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۷۹ عنوان مطلب
|
  • سمیرا احمدی ورمزانی*، مهدی فتاحی
    پژوهش پیش رو به کشش جبرانی در گویش فارسی کرمانشاهی می پردازد. براساس نظریه مورایی، اگر واحدی در لایه مبنا یا زمان مند، مورا داشته باشد و آن واحد در لایه واجی حذف شود، مورای آن همچنان در لایه مورایی یا زمان مند آزادانه باقی می ماند و درنتیجه برای حفظ وزن هجا یا واژه، کشش جبرانی رخ می دهد. در این گویش دو نوع کشش جبرانی تشخیص داده شده است. نخست کشش جبرانی که براساس حذف همخوان مورایی اتفاق افتاده و دیگری کشش همخوانی که براساس حذف یکی از واکه های موجود در هجا رخ داده است. کشش جبرانی ناشی از مورد دوم باعث تشدید می شود؛ همچنین، کشش جبرانی تنها در مورد واکه رخ نمی دهد، بلکه با حذف واکه هم همخوان مجاور دچار کشش جبرانی می شود.
    کلید واژگان: گویش فارسی کرمانشاهی, کشش جبرانی واکه ای, نظریه مورایی, وزن هجا, کشش جبرانی همخوانی
    Samira Ahmadi Varmazani *, Mehdi Fattahi
    The present study aims at investigating the process of compensatory lengthening in Kermanshahi Persian. According to the moraic theory, if a unit in the base layer or temporal manner has Mora, and that unit is removed in the phonological layer, its mora remains free in the layers of the mora or temporal, and thus compensatory lengthening takes place to maintain syllable or word weight. This paper is devoted to investigating two types of compensatory lengthening: one resulting from the deletion of a moraic consonant and the other being triggered through vowel deletion. The compensatory lengthening caused by the second case leads to gemination. However, the compensatory lengthening does not occur only in the vowel, but by removing the vowel, the adjoining consonant suffers compensatory lengthening.
    Keywords: Dialect of Kermanshahi Persian, Compensatory lengthening vowel, moraic theory, Syllable weight, consonant compensatory lengthening
  • صفیه علیمحمدی، عباس پاشایی اول، شعبان شتایی جویباری، لطف الله پارسایی
    امروزه بروز پدیده زمین لغزش در مناطق جنگلی شمال کشور و از جمله استان گلستان، به علت کاهش و یا از بین رفتن پوشش گیاهی، به یک امر طبیعی تبدیل شده است. پیش بینی وقوع زمین لغزش در یک منطقه، از خسارات ناشی از بروز این امر جلوگیری خواهد نمود. پهنه بندی خطر زمین لغزش، از جمله راه کارهای مناسب و جواب گو در این مورد می باشد. انتخاب بهترین روش برای پهنه بندی در کاهش هزینه و صرف وقت مؤثر است. همچنین این امر سبب به دست آوردن نتایج بهتر و مطمئن در مورد پهنه بندی خواهد شد. در این تحقیق از دو مدل تجربی شامل روش مورا و وارسون و روش حائری و سمیعی و مدل آماری شامل روش اثر نسبی برای پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه حوزه آب خیز سیدکلاته واقع در شهرستان رامیان استان گلستان استفاده گردید. برای ارزیابی روش های پهنه بندی از روش جمع مطلوبیت استفاده شد. نتایج، بیانگر تفکیک بهتر کلاسه های خطر در روش اثر نسبی می باشد. در مقایسه بین مدل های تجربی، روش حائری- سمیعی از روش مورا- وارسون کارایی بهتری از خود نشان داد.
    کلید واژگان: پهنه بندی خطر زمین لغزش, مدل مورا, وارسون, مدل حائری, سمیعی, مدل اثر نسبی, حوزه آب خیز سیدکلاته رامیان
    S. Alimohamadi, A. Pashayi Aval, S. Shatayi Jouybari, L. Parsayi
    Nowadays, occurrence of mass movement in the northern forests of Iran, especially in the Golestan province is turning to be a usual phenomenon. Because of decay of vegetation cover, prediction of landslide occurrence will prevent its damages. Landslide hazard zonation is a suitable way in this case. Selection of the best model is a way to decrease costs and time. Consequently, land slide hazard zonation with best models will cause getting better results. In this study, capability of two experimental models including Mora-Varson and Haeri-Sameai methods, a statistic model together with relative effect model have been tested for land slide hazard zonation in the Seyed Kalateh watershed at Ramian, Golestan province, using Sum of Quality for evaluation of efficiency of landslide hazard zonation methods. Results showed that relative effect method could better separate the hazard zones compared to other used methods. Comparing the experimental methods, Haery method is more effective than the Mora method.
  • بتول علی نژاد، محمد صدیق زاهدی
    این مقاله کشش جبرانی واکه را در گویش کردی سورانی بررسی می کند. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت می گیرد. دو نوع کشش جبرانی در این گویش تشخیص داده شده است: اول کشش جبرانی واکه ناشی از حذف همخوان و دیگری کشش جبرانی ناشی از حذف واکه. در این گویش، چهار همخوان مورایی //،/h/،// و/x/ تشخیص داده شده است. این مقاله نشان می دهد که نتیجه این فرایند، به خلاف آنچه که هیز (1989) ادعا کرده است، حفظ وزن هجا نیست بلکه، حفظ وزن کلمه است.
    کلید واژگان: گویش سورانی, کشش جبرانی, نظریه مورایی, وزن کلمه, وزن هجا
    B. Alinezhad, M. Sedigh Zahedi
    The process of compensatory lengthening characteristic of the of Kurdish dialect of Sorany is what this paper sets out to study. Within the framework of Moraic Theory, this process is assumed to be triggered by the deletion of a given moraic segment on the phoneme layer, with its mora remaining free on the mora level. This paper is devoted to investigating two types of compensatory lengthening: one resulting from the deletion of a moraic consonant and the other being triggered through vowel deletion. As far as the dialect under discussion is concerned, four consonants can be recognized: / /،/ h /،/  /and/ x. what the results of this paper show is that, preserving the word weight, and not the syllable weight as claimed by Hayes (1989), is the main offshoot of compensatory lengthening.
  • م.ر. جوادی، ه. طهرانی پور، ش.ع. غلامی، ع. فتاحی اردکانی

    شناخت نواحی مستعد وقوع زمین لغزش یکی از اقدامات اولیه در مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی های توسعه ای و عمرانی است. با توجه به اهمیت تشخیص مناسب ترین روش برآورد صحیح خطر زمین لغزش، در این تحقیق میزان کارایی دو روش پهنه بندی خطر زمین لغزش شامل روش مورا و وارسون و روش رگرسیون چند متغیره مقایسه گردید. بدین منظور ابتدا محدوده های لغزشی با استفاده از عکسهای هوائی با مقیاس 1:20000 و 1:50000 و برداشت های صحرایی صورت گرفته توسط GPS در محیط نرم افزاری ARCGIS ترسیم گردید. در این تحقیق، به منظور پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه ی مورد مطالعه با کاربرد روش های مورا و وارسون و رگرسیون چندمتغیره، اقدام به تهیه ی لایه های اطلاعاتی موثر در هر روش و سپس اقدام به وزن دهی لایه ها و پهنه بندی منطقه ی تحقیق گردید. ارزیابی نتایج حاصل از مدل های پهنه بندی خطر زمین لغزش با بهره گیری از نمایه جمع کیفی (Qs) و معیار ضریب همبستگی، حکایت از تناسب بیشتر نتایج مدل رگرسیون چندمتغیره در پهنه بندی خطر زمین لغزش منطقه مورد مطالعه دارد. بر این اساس منطقه ی مورد مطالعه مشتمل بر شش طبقه خطر زمین لغزش می باشد. بدین ترتیب با انتخاب بهترین روش پهنه بندی، می توان برای مدیریت پهنه های آبخیز و مقابله با خطر زمین لغزش با صرف هزینه و زمان کمتر به نتایج مطلوب تری دست یافت.

    کلید واژگان: زمین لغزش, روش مورا و وارسون, رگرسیون چند متغیره, حوزه آبخیز کن
    M.R. Javadi, H. Tehranipour, Sh.A. Gholami, M.A. Fatahi Ardakani

    Identifying areas with different potential to landslide occurrence is one of the primitive actions in natural resources management. In view of importance of recognizing appropriate method to estimate landslide, in this research, the efficiency of two methods of landslide hazard zonation including methods of Mora and Varson and Multivariate regression were compared. In this research, first, layer of landslide was created in Arc GIS using aerial photographs with scales of 1:20000 and 1:50000, field monitoring and GPS. To zone landslide hazard in research area using methods of Mora and Varson and Multivariate regression, efficient layers for each method were created. After creating and weighting each layer, research area zonation to be done. Assessment of results of different models using quality sum index (Qs) and correlation coefficient shows that Multivariate regression is the best model in zonation of research area from the view point of the landslide hazard. According to the Multivariate regression, research area was separated to six classes of landslide hazard. Therefore we can manage the basins and fighting with landslide hazard by less cost and time By selecting the best method.

    Keywords: Landslide, Mora, Varson s method, Multivariate regression, Kan Watershed
  • حمیدرضا حبیبی، سیدمحمود خراسانی کیاسری، نسرین تاتاری، سپیده حاجی زاده
    موسسه ها، سازمانها و دستگاه های اجرایی با هر ماموریت، رسالت، اهداف و چشماندازی که دارند نهایتا در یک قلمرو ملی و یا بین المللی عمل میکنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان، اربابرجوع و ذینفعان هستند تا شرکتی که هدفش سودآوری و رضایت مشتری است و سازمانی که هدف خود را اجرای کامل و دقیق وظایف قانونی و کمک به تحقیق اهداف توسعه و تعالی کشور قرار میدهد، پاسخگو باشند؛ بنابراین بررسی نتایج عملکرد، یک فرایند مهم راهبردی تلقی میشود. هدف این مقاله بررسی ارزیابی عملکرد شرکتهای واسطهگری مالی (لیزینگ) که در بورس اوراق بهاردار پذیرفته شده اند و از روش هایAHP و MORA به منظور رتبهبندی استفاده شده است و بدین منظور وزن معیارها با استفاده از روش AHP محاسبه شده، با استفاده از نسبتهای مالی شرکتهای لیزینگ و بهرهگیری از MORA شرکتهای مزبور مورد ارزیابی و رتبهبندی قرار گرفتند.
    کلید واژگان: ارزیابی عملکرد, AHP, MORA, نسبتهای مالی
    Hamid Reza Habibi, Seyyed Mahmood Khorasani Kiasari, Nasrin Tatari, Sepideh Hajizadeh
    Institutions, organizations and agencies with every mission, goals and vision act finally on a national or international territory, and they are needed to be responsible for customers and stakeholders therefore companies that are seeking for profitability and customer satisfaction and companies that are seeking for Complete and accurate implementation of the legal obligations and contribute to the excellence of its research and development goals for the country can be responsible. Therefore investigating of Performance results is a process considered to be strategically important. The purpose of this paper is to evaluate the performance of financial intermediation companies (leasing) that are listed in the Stock Exchange. AHP and MORA method is used for ranking. For this purpose, criteria weights are calculated using AHP method. These leasing companies were evaluated and ranked using financial ratios and MORA of the firms.
    Keywords: Performance Evaluating, AHP, MORA, Financial Ratios
  • الهام ثباتی*
    مقاله حاضر به بررسی فرایند کشش جبرانی واکه در گونه های کردی ایلامی با تکیه بر تحلیل مورایی می پردازد. در نظریه مورایی، این فرایند به دلیل حذف واحدی از لایه واجی و آزاد ماندن مورای آن در لایه مورایی صورت می گیرد. کشش جبرانی در این گونه ها تنها به دلیل حذف همخوان رخ می دهد و همخوان های /?/ , /j/ , /h/ همخوان های مورایی هستند که در پی حذف آنها کشش واکه اتفاق می افتد. بدین منظور، بیست گویشور انتخاب شده و از طریق پرسشنامه با آن ها مصاحبه به عمل آمده است. به علاوه، نگارنده نیز خود گویشور گونه کردی فیلی و آشنا به سایر گونه هاست. بر این اساس، پژوهش حاضر در مجموع ششصد داده را مورد بررسی قرار داده است که با توجه به محدودیت حجم مقاله داده های بارز را به عنوان نمونه ارائه کرده است. داده های مورد بررسی بر مبنای الفبای آوانگار بین المللی آوانویسی شده اند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی تحلیلی است. برخی از مهم ترین دستاوردهای پژوهش عبارتند از: 1. انگیزه اصلی فرایند کشش جبرانی حفظ وزن مورایی کلمه است که تحلیل خطی در نشان دادن آن ناتوان عمل کرده و در تحلیل غیرخطی مورایی، این لایه ها به خوبی نشان داده شده اند. بنابراین، می توان گفت نظریه مورایی از کارایی کافی برای توصیف فرایند کشش جبرانی در داده های کردی ایلامی برخوردار است؛ 2. تنها سه همخوان /x/ ، /φ/ ، /h/حامل وزن هجایی هستند که حذف آنها منجر به کشش جبرانی واکه می شود؛ 3. هجاهای گونه های کردی ایلامی حداکثر می توانند سه مورایی باشند. 4. در گونه های کردی ایلامی، حذف همخوان های مورایی بعد از واکه های کشیده سبب تغییر ماهیت واکه می شود.
    کلید واژگان: کشش جبرانی, گونه های کردی ایلامی, نظریه مورایی, وزن هجایی
    Elham Sobati *
    The present study focuses on compensatory lengthening of vowel in Ilami Kurdish variants on the basis of Moraic Theory. In Moraic Theory, one segment is removed from phonological layer but its mora remains in moraic layer. In the above-mentioned variants compensatory lengthening occurs following deleting consonants like /?/, /j/ and /h/ and a vowel is lengthened following their deletion. In current study, the researcher, being a native speaker of Ilami Kurdish variant (Feily) and familiar with other Ilami Kurdish variants, collected data from 20 informants by interviewing with them. A descriptive-analytic approach was adopted in the study. Some of the most remarkable results of this research study are as follows: (1) The main motivation behind compensatory lengthening is maintaining moraic weight of word which was demonstrated through non-linear analysis; thus, Moraic Theory can efficiently describe the compensatory lengthening in Ilami Kurdish variants; (2) Only three consonants, namely /h/, /j/ and /x/, have syllable weight, whose deletion leads to compensatory lengthening of vowel; (3) The maximum mora in Ilami Kurdish variants is three; (4) In Ilami Kurdish varients, the nature of the long vowels are changed as a result of deletion of moraic consonants following them.
    Keywords: Compensatory lengthening, Ilami Kurdish variants, Moraic Syllable weight.Theory
  • آزاد محمدی*، محمود بی جن خان
    پژوهش حاضر فرایند کشش جبرانی در زبان کردی مرکزی را در چارچوب نظریه بهینگی متوالی مورد بررسی قرار می دهد. در بهینگی متوالی دستور واجی زبان و به طور خاص دستگاه ارزیاب که تعامل محدودیت ها را با اعمال بر گزینه های رقیب مورد ارزیابی قرار می دهد در هر مرحله از اشتقاق تنها یک تغییر بر درون داد را مجاز شمرده و پس از رسیدن به همگرایی و برآورده کردن همه محدودیت ها گزینه بهینه انتخاب می شود. در زبان کردی مرکزی، تنها همخوان های محرک کشش جبرانی، دو همخوان/h و ʕ/ هستند که در بافت وام واژه های عمدتا برگرفته از عربی و فارسی، پس از حذف، کشش جبرانی واکه قبل از خود را در پی دارند. پیکره ای از گویشوران کردی سورانی استخراج و واج نویسی شد و واژه های مشابه به بافت موردنظر نیز از فرهنگ لغت استخراج شدند. اینکه کدام همخوان ها در زبان کردی مورایی هستند از اصلی ترین پرسش های مطرح شده در این مقاله است که به دنبال پاسخ برای آن بودیم و درپایان استدلال شد که همخوان های سایشی حلقی و چاکنایی به عنوان عضو اول خوشه های همخوانی مورایی و درنتیجه، غیرمجاز و یا نشان دارند و به عنوان مشخصه ای که وام گرفته می شود می توان با آن برخورد کرد. گویشوران بومی زبان کردی از حذف و کشش جبرانی به عنوان راهکاری استفاده می کنند تا همخوان های مورایی نشان دار در جایگاه مذکور در برخی وام واژه ها را بومی سازی کنند. بهینگی متوالی به عنوان رویکردی اشتقاقی منشعب از بدنه واج شناسی زایشی، در تبیین فرایندی تیره مانند کشش جبرانی دارای کفایت تبیینی بیشتری بوده و با اشتقاقی تدریجی و همگرا صورت های بهینه ای تولید می کند که با محدودیت های فعال در زبان کردی همگرایی کامل دارد و از جنبه رده شناختی نیز دارای توجیه نظری است.
    کلید واژگان: کشش جبرانی, حذف همخوان, زبان کردی, نظریه بهینگی, بهینگی متوالی
    Azad Mohammadi *, Mahmood Bijankhan
    Kurdish, a northwestern Iranian language (Dabir Moghaddam, 2012, p. 598), holds a unique position among Iranian languages. Some scholars (McCarus 2009, p. 587) argue that Kurdish does not belong to a single, uniform group within Iranian languages, while they agree that this language occupies an intermediate position between the western, northern, and southern Iranian dialects. As such, the term “Kurdish” can be seen as a cover term for closely related language varieties in the western group of Iranian languages. Three main dialects of Kurdish are Northern Kurdish (Kurmanji), Central Kurdish (Sorani), and Southern Kurdish (Kalhori) (Blau, 1989, pp. 542-544 and McCarus, 2009, p. 587; Dabir Moghaddam, 2012, p. 601).The present study investigates whether compensatory lengthening exists in the Kurdish language. If compensatory lengthening does occure, the deletion of a mora-bearing consonant in the coda position would result in a stray mora. This stray mora would then reconnect to its preceding vowel in languages where the coda consonant triggers Compensatory Lengthening (CL) and the vowel is the target. In Kurdish, there are tautosyllabic clusters with CL, such as /ʃahɾ/: [ʃɑɾ] ‘city’ and /taʕm/: [tɑm] ‘taste’, as well as heterosyllabic clusters with CL, like /lah.ʤa/:[lɑ.ʤa] ‘accent’ and /maʕ.nɑ/: [mɑ.nɑ] ‘meaning’. The primary focus of this study is to determine whether these two consonants are moraic in Kurdish and to identify the threshold for moraicity in this language. It is also important to note that these words are not native, so they can be seen as a nativization process adapted by native speakers of Kurdish.CL has been extensively studied in many languages, including Persian and Kurdish. In Persian, this process has been examined from various perspectives; Darzi (1993) and Kord Zafaranlu Kambuziya (2000) conducted general investigations; Bijankhan (2000) and Sadeghi (2007; 2019) adopted a perceptual viewpoint, while Shademan (2005) approached it phonetically, and Safaie-Qalati (2013) used a cognitive approach. Among these works, only Mahdavi et al. (2019) investigated this process within the framework of Stratal OT (STOT).In terms of Moraic theory, compensatory lengthening was studied by Alinezhad & Zahedi (2009) in Sorani Kurdish, Badakhshan & Zamani (2015) in Kalhori Kurdish, Sobati (2018) in Ilami Kurdish and Ahmadi Varmazani & Fattahi (2019) in Kermanshahi Farsi.
    Keywords: Compensatory Lengthening, Consonant Deletion, Kurdish Language, Optimality Theory, Harmonic Serialism
  • حامد افجه نصرآبادی*، شعبان شتایی جویباری، نصرت الله رافت نیا، محسن شریعت جعفری
    شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش از طریق پهنه بندی خطر، یکی از اقدامات موثر و ضروری در مدیریت خطر و بحران، به ویژه در مناطق جنگلی برای کاهش هزینه های احداث و نگهداری جاده هاست. هدف از این تحقیق ارزیابی کارایی مدلهای تجربی پهنه بندی خطر زمین لغزش (حائری - سمیعی و مورا - وارسون) در بررسی وضعیت شبکه جاده جنگلی طراحی شده سری دو جنگل شصت کلاته گرگان می باشد. نقشه زمین لغزشهای موجود به منظور ارزیابی کارایی مدلهای مورد بررسی از طریق عملیات میدانی و جنگل گردشی با استفاده از دستگاه موقعیت یاب جهانی (GPS) ثبت و در محیط GISتهیه شد. پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از عوامل موثر در دو روش حائری- سمیعی و مورا - وارسون صورت گرفت. پس از تهیه نقشه نهائی پهنه بندی، کارایی مدلها براساس دو شاخص دانسیته نسبی (Dr) و جمع مطلوبیت (Qs) مورد ارزیابی قرار گرفت. از بین دو مدل مورد آزمون براساس نتایج شاخص Qs، مدل حائری- سمیعی با 251/1 Qs= نسبت به مدل مورا - وارسون با 586/0Qs= دارای مطلوبیت نسبی در حدود صددرصد است. همچنین نتایج نشان داد که در رابطه با شبکه جاده طراحی شده، مساحتی در حدود 670 هکتار (حدود یک سوم سطح سری) دارای استعداد بروز خطر زیاد و بسیار زیاد می باشد. همچنین بیشترین طول جاده شماره 3 از مناطق با طبقه خطر زیاد عبور می کند که با توجه به سطح این طبقه در مناطق بالادست سری که تحت پوشش جاده شماره 3 قرار دارد، این موضوع منطقی است. اما در جاده های شماره 2 و 3 این امکان وجود دارد که طول جاده های عبور کرده از طبقه با خطر زیاد را به میزان زیادی کاهش داد.
    کلید واژگان: زمین لغزش, پهنه بندی خطر, حائری, سمیعی, مورا, وارسون, جنگل, جاده
    H. Afjei Nasrabadi*, Sh. Shataei Joybari, N. Rafatnia, M. Shariat Jafari
    Identification of susceptible areas to landslide occurrence is one of the basic measures in reduction of possible risk and hazard management. The main goals of this paper are investigation on designed forest road network according to landslide hazard zonation and comparing applicability of two experimental landslide hazard zonation models (Haeri-Samiei and Mora-Varson) at the Shastkalate forests, Gorgan. By field work, the occurred land slides at the study area were gathered and recorded by GPS device. The elements for each model were generated and prepared in GIS. The landslide zonation for study area was done using mentioned models and their required factors. The efficiency of outputs of models was assessed by DR and QS indices. The results showed that at the study area the Haeri-Samiei model with QS= 1.251 had relative desirability compared to Mora-Varson model (QS= 0.586). In order to investigate on designed road network, the road network map was prepared. Based on results, using Haeri-Samiei model, situation of roads and rate of being at hazards were determined. Results showed that there are many of roads in high risk zones which should be designed again by forest managers.
    Keywords: experimental landslide zonation, Haeri, Samiei, Mora, Varson, efficiency assessment, forest road
  • محمود بی جن خان*، سیما عوض پور

    در این مقاله تلفظ کلمات قرآنی در جایگاه وقف بررسی، توصیف و تبیین می شود. تعمیم توصیفی داده ها نشان می دهد که در تلفظ کلمات نکره فاعلی و اضافی، تکواژ نکره و واکه های افراشته کوتاه نشانگر حالت فاعلی (/u/) و اضافی (/i/) حذف می شوند، و آغازه هجای محذوف به هجای پیشین منضم و یک مورا به پایانه آن افزوده می شود و آن را سنگین یا فوق سنگین می کند. اما در تلفظ کلمات نکره مفعولی پس از حذف تکواژ نکره، مورای شناور آن به واکه افتاده نشانگر حالت مفعولی (/a/) گسترده و واکه افتاده کشیده می شود. رسایی بالای این واکه در مقایسه با سایر واکه های افراشته می تواند دلیل مقاومت آن در برابر حذف باشد. در تلفظ اسم های مونث، تکواژهای سه گانه حالت و تکواژ نکره حذف می شوند. سپس به دنبال حذف مشخصه های فوق حنجره ای و ابقای مشخصه حنجره ای، واج /t/ به [h] تبدیل می شود. هدف اصلی این مقاله، صورت بندی الگوی واجی کلمات قرآنی در محل وقف است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تبیینی است. بر این اساس،  قواعد واجی قرآنی اجازه ظهور هجای سبک در جایگاه وقف را نمی دهند و به جای آن، هجای سنگین و فوق سنگین از طریق فرایندهای حذف و کشش جبرانی در جایگاه وقف ظاهر می شوند.

    کلید واژگان: وقف, مورا, هجا, پسوند حالت, پسوند نکره
    Mahmood Bijankhan*, Sima Avazpour

    This paper addresses the pronunciation of the Quranic words in the location of pause, or vaqf. Data descriptive generalization shows that the indefinite morpheme and short high vowels /u/ and /i/, respectively for nominative and genitive cases, delete in the pause location. This results in forming a heavy or ultra-heavy syllable in the pause location via adhesion of mora of omitted syllable onset to the final syllable. For pronunciation of the indefinite masculine words in accusative case, deletion of the indefinite morpheme is compensated by lengthening the low vowel /a/ through spreading the floating mora to the low vowel slot. The reason behind resistance of the low vowel to delete could be its high degree of sonority. For pronunciation of the feminine words, indefinite and case morphemes delete, and then /t/ converts into [h] through omission of the supra-laryngeal features and staying laryngeal node. The main aim of this paper is to formalize the phonological pattern of the Quranic words in the location of Vaqf. Research methodology is of descriptive and explanatory type. Accordingly the Quranic phonological rules prohibits to license presence of the light syllable in the pause location, while to license heavy and ultra-heavy syllables via deletion and compensatory lengthening processes in the pause location.

     

    Keywords: pause, mora, case morpheme, indefinite morpheme
  • حکیمه فنودی، عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا *، حیات عامری

    پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی توزیع الگوهای وزن مورایی در انواع واژه های سه هجایی فارسی اعم از بسیط، مشتق، مرکب و مشتق-مرکب در چارچوب نظریه مورایی می پردازد. الگوی وزنی یک واژه عبارتست از وزن هجاهای موجود در آن واژه و بر تمایز میان هجاهای سنگین و سبک استوار است (Carr, 2008:172). در نظریه مورایی هجاهای سنگین تر مورای بیشتری نسبت به هجاهای سبک تر دارند.(Hayes, 1989:356) برای مطالعه و مقایسه الگوهای وزنی انواع واژه های سه هجایی، دو فرهنگ لغت 60000 واژه ای دهخدا (1385) و 40000 واژه ای مشیری (1388) مطالعه و تعداد 32 هزار واژه سه هجایی شناسایی شدند. سپس، این واژه ها با استفاده از نرم افزار اکسل و براساس اطلاعاتی مانند ریشه زبانی، نوع واژه، صورت واجی، ساخت هجایی و وزن هجای اول تا سوم دسته بندی شدند و انواع الگوهای وزنی استخراج گردید. همچنین، برای بررسی مفهوم تناوب وزن هجاها، انواع الگوهای وزنی متناوب و نامتناوب مشخص شدند. نتایج بررسی داده ها نشان داد در مجموع 49 الگوی وزنی بالفعل در واژه های سه هجایی دیده می شود و  بیشترین فراوانی متعلق به توالی هجا های یک و دومورایی است. ازطرفی، هجاهای سه و چهارمورایی، به ویژه در مجاورت یکدیگر، بسامد بسیارکمی دارند. این نکته نشان می دهد که واژه های سه هجایی به توالی هجاهای کوتاه گرایش دارند. الگوهای نامتناوب شبه یکنواخت در انواع این واژه ها غالب است. به علاوه، توالی های یک و دومورایی رویه مطلوب واژه های بسیط است و هیچ واژه بسیط سه هجایی با هجای چهارمورایی در جایگاه غیرپایانی و پایانی یافت نشد، بجز موارد اندکی که همگی وام واژه بودند. ازطرفی، واژه های مشتق نسبت به واژه های بسیط به لحاظ وزنی، سنگین تر و نسبت به واژه های مرکب سبک تر هستند.

    کلید واژگان: وزن هجا, الگوهای وزنی, مورا, تناوب, زبان فارسی
    Hakimeh Fanoodi, Aliyeh Kord Zafaranlu Kambuziya *, Hayat Ameri

    This paper examines weight patterns in tri-syllabic words within a Moraic-theoretic account. A word weight pattern is weight of syllables and is defined based on distinction between heavy and light syllables (Carr, 2008:172); Here, the notion of mora (symbolized μ) as a basic timing unit provides a distinction between 'light' and 'heavy' syllables. Hayes (1989:356) mentions that heavy syllables have more moras compared to light ones. Also, there are some weight alternations in the syllabic patterns of Persian tri-syllabic words; that is, in an alternative weight pattern, syllables are distributed so that weight is alternately high and low. In order to study and compare weight patterns of simple, derivative and compound words, about 32 thousand tri-syllabic words were collected from Dehkhoda (2003) and Moshiri (2009) dictionaries. Then, they were sorted in an Excel worksheet with all phonological information, including weight of syllables (light, heavy, super-heavy, and ultra-heavy). Also, alternative and non-alternative weight patterns were specified. Results indicate that there happen 49 weight patterns in tri-syllabic words and syllables of one mora (mono-moraic), two moras (bi-moraic), three moras (tri-moraic), and even four moras (tetra-moraic) are probable. However, the sequence of mono-moraic and bi-moraic syllables is the most frequent and tri-moraic and tetra-moraic syllables, especially adjacent ones, are less frequent. This indicates that tri-syllabic words tend towards short syllables. Moreover, the non-alternative quasi-monotonic weight patterns are the most frequent ones. Likewise, simple words ideally tend to sequences of mono-moraic and bi-moraic syllables and tetra-moraic ones are loanwords; the derivatives are heavier than the simple and lighter than the compounds. 

    Keywords: Syllable Weight, Mora, Derivative, Simple, Compound, Tri-Syllabic
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
نوع نشریه
  • علمی
    79
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال