به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۹۲۳۰۵ عنوان مطلب
|
  • آرش آخش، عسکر آتش افروز*، منیجه شهنی ییلاق، مرتضی امیدیان
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر، تحلیل چندسطحی رابطه ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش انگیزی کلاس، کیفیت تدریس معلم و هیجانات پیشرفت مثبت با عملکرد ریاضی در دانش آموزان پایه نهم بود.
    روش
    پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها، نمونه ای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ارزیابی کلاس گارتنر، مقیاس ادراک دانش آموزان از فعالیت های کلاسی جنتری و اسپرینگر، مقیاس کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران، پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران و همکاران و نمرات نوبت اول درس ریاضی دانش آموزان استفاده شد. داده ها به کمک مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) تحلیل شد.
    یافته ها
    تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای سطح 1 (هیجانات پیشرفت مثبت) و سطح 2 (میانگین هیجانات پیشرفت مثبت کلاس، ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش انگیزی کلاس، کیفیت تدریس معلم) به طور مثبت و معنی دار، پیش بین عملکرد ریاضی بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 (میانگین هیجانات پیشرفت مثبت کلاس، ادراک مهارت های تشخیصی معلم و سطح چالش انگیزی کلاس) با شیب رابطه هیجانات پیشرفت مثبت و عملکرد ریاضی معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس تحلیل چندسطحی در این پژوهش می توان نتیجه گرفت، توجه به افزایش هیجانات پیشرفت مثبت در دانش آموزان و ارتقاء متغیرهای کلاسی (میانگین هیجانات پیشرفت مثبت کلاس، ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش انگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم)، منجر به بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان و نگرش مثبت آن ها نسبت به این درس خواهد شد.
    کلید واژگان: مهارت های تشخیصی, سطح چالش انگیزی, کیفیت تدریس, هیجانات پیشرفت
    Arash Akhash, Askar Atashafrouz *, Manijeh Shehni Yailagh, Morteza Omidian
    Introduction
    The aim of this multilevel analysis research is to investigate the relationship of perception of teachers’ diagnostic skills, challenging level of the class, quality of teacher’s teaching and positive achievement emotions with math performance in ninth grade students.
    Method
    The research method was a correlational type, namely multilevel analysis. The statistical population of this research was all ninth grade male and female students of first secondary school in Kohgiluyeh city, in Iran, in the academic year of 1401-1402, among them, a sample of 1000 people (500 Male and 500 female) was selected by multi-stage random sampling. Gartner's Class Evaluation Questionnaire (2010), Gentry and Springer's Scale of Students' Perception of Classroom Activities (2002), Kyriakides et al.'s Teaching Quality Scale (2000), Pakran et al.'s achievement emotions questionnaire (2005) and students' grades of the first semester of math lessons were used to measure the variables of the research. Data were analyzed using Hierarchical Linear Modeling (HLM) method.
    Results
    The results of multilevel analysis showed that variables of level 1 and level 2 were positively predicting math performance of students. The interactions of level 2 variables with the slope of the relationship between positive achievement emotions and math performance were significant.
    Conclusion
    Based on the multilevel analysis in this research, it can be concluded that paying attention to the increase of students' positive achievement emotions and the improvement of class variables will lead to the improvement of students' mathematical performance and their positive attitude towards this lesson.
    Keywords: Diagnostic skills, Challenging level, Teaching quality, Achievement emotions
  • حجیه بی بی رازقی نصرآباد، محمد جلال عباسی شوازی، محمود قاضی طباطبایی
    هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر در وقوع تولد اول در کوهورت ازدواجی 1379-1370 است. بدین منظور با استفاده از تحلیل ثانویه ی داده های طرح پیمایش جمعیت و سلامت سال 1379 و به کارگیری تکنیک تحلیل بقا و مدل های چند سطحی، عوامل موثر در فاصله ی ازدواج تا اولین تولد در دو سطح خرد و کلان بررسی می شود. بر اساس نتایج مطالعه، اصلی ترین تعیین کننده های زمان تولد اولین فرزند، سن ازدواج و دسترسی زنان به تحصیلات می باشد. نتایج تحلیل چند سطحی نشان داد که تفاوت معنی داری در رسیدن به تولد اول در یک فاصله ی پنج ساله از ازدواج بین استان های کشور وجود دارد. تفاوت مشاهده شده بین میانگین استان ها ناشی از تصادف نبوده و تابعی از متغیرهای سطح کلان است، لیکن متغیرهای کلان نظیر درصد باسوادی زنان، میزان باروری کل و درصد استفاده از وسایل پیشگیری، تاثیر معنی داری در تفاوت میانگین استان ها و همچنین تفاوت های درون استانی و ویژگی های سطح خرد ندارد.
    کلید واژگان: سن ازدواج, تحصیلات, تولد اول, تحلیل بقا, تحلیل چند سطحی, ایران
    Hajiieh Bibi Razeghi Nasrabad Mohammad Jalal Abbasi Shavazi, Mahmood Ghazi Tabatabaei
    The purpose of this paper is to identify factors that can influence the marriage interval to first birth. Using the 2000 Iran Demographic and Health Survey (IDHS) and survival analysis in combination with multilevel analysis, this paper examines determine macro and individual level factors associated with risk of first birth. According tofindings, the first birth timing has mostly been affected by individuallevel characteristics such as educational attainment and the age of marriage. The results of multilevel analysis confirm significant variation in risk of first birth within five years of marriage in provincial level. The observed difference between the provinces is not by the accident and it is a function of macro-level variables. However the macro level factors such as total fertility rate, prevalence of contraceptive use and female literacy rate do not explain differentials observed neither at the provincial level, nor individual level.
    Keywords: Age of Marriage, Education, Firth birth timing, Survival Analysis, Multilevel Analysis, Iran
  • آرش آخش*، عسکر آتش افروز، منیجه شهنی ییلاق، مرتضی امیدیان
    هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان، ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش-انگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم با هیجانات پیشرفت در دانش آموزان پایه نهم، با استفاده از تحلیل چندسطحی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها، نمونه ای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ارزیابی کلاس گارتنر (2010)، مقیاس ادراک دانش آموزان از فعالیت های کلاسی جنتری و اسپرینگر (2002)، مقیاس کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران (2000)، پرسشنامه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران و همکاران (2005) استفاده شد. داده ها به کمک مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) تحلیل شد. نتایج تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای سطح 1 (راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان) و سطح 2 (میانگین راهبردهای مثبت نظم-بخشی شناختی هیجان کلاس، ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش انگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم) به طور مثبت و معنی دار، پیش بین هیجانات پیشرفت مثبت بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 با شیب رابطه راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان و هیجانات پیشرفت مثبت، معنی دار بود. بر اساس تحلیل چندسطحی در این پژوهش می توان نتیجه گرفت توجه به ارتقاء راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان دانش آموزان و متغیرهای کلاسی (سطح 2)، منجر به ایجاد هیجانات پیشرفت مثبت در دانش آموزان و در نتیجه، نگرش مثبت آن ها نسبت به فرایند تحصیل خواهد شد.
    کلید واژگان: مهارت های تشخیصی, سطح چالش انگیزی, کیفیت تدریس, نظم بخشی شناختی هیجان
    Arash Akhash *, Askar Atash Afrouz, Manijeh Shehni Yailagh, Morteza Omidian
    The aim of the present study was to investigate the relationship between cognitive emotion regulation strategies, perception of teacher's diagnostic skills, the challenging level of the class and the quality of teacher's teaching with achievement emotions in ninth-grade students, using multilevel analysis. The research method was a correlational type, namely multilevel analysis. The statistical population of this research was all ninth-grade male and female students of first secondary school in Kohgiluyeh city, in Iran, in the academic year of 1401-1402, among them, a sample of 1000 people (500 Males and 500 Females) was selected by multi-stage random sampling method. Gartner's Class Evaluation Questionnaire (2010), Gentry and Springer's Scale of Students' Perception of Classroom Activities (2002), Kyriakides et al.'s Teaching Quality Scale (2000), Garnefski et al.'s Questionnaire of cognitive emotion regulation strategies (2002) and Pakran et al.'s achievement emotions questionnaire (2005) were used to measure the variables of the research. Data were analyzed using Hierarchical Linear Modeling (HLM) method. The results of the multilevel analysis showed that variables of level 1 and level 2 were positively and significantly predicting positive achievement emotions of students. The interactions of level 2 variables with the slope of the relationship between positive strategies of cognitive regulation of emotion and positive achievement emotions were significant. It can be concluded that paying attention to the improvement of students' positive strategies of cognitive regulation of emotions and class variables will lead to the improvement of students' positive achievement emotions and their positive attitude towards the education process.
    Keywords: Diagnostic skills, Challenging level, Teaching Quality, Cognitive regulation of emotion
  • آرش آخش، عسکر آتش افروز*
    هدف
    این پژوهش با هدف پیش بینی لذت یادگیری بر اساس مدیریت کلاس، سطح چالش انگیزی کلاس، مهارت های تشخیصی معلم و راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان در دانش آموزان، با استفاده از تحلیل چندسطحی، انجام شد.
    روش
    روش پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آن ها، نمونه ای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه ارزیابی کلاس گارتنر (2010)، مقیاس ادراک دانش آموزان از فعالیت های کلاسی جنتری و اسپرینگر (2002)، پرسش نامه راهبردهای نظم بخشی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2002) و پرسش نامه هیجانات پیشرفت پکران و همکاران (2005) استفاده شد. داده ها به کمک مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) تحلیل شد.
    یافته ها
    تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای سطح 1 (راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان) و سطح 2 (میانگین راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان کلاس، مدیریت کلاس، سطح چالش انگیزی کلاس و مهارت های تشخیصی معلم) به طور مثبت و معنی دار، پیش بین لذت یادگیری بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 با شیب رابطه راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان و لذت یادگیری معنی دار بود. همچنین، تفاوت لذت یادگیری در بین کلاس ها و تفاوت کلاس ها از لحاظ شیب رابطه راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان و لذت یادگیری معنی دار بود.
    نتیجه گیری
    به منظور افزایش لذت یادگیری، می توان آموزش و ارتقاء راهبردهای مثبت نظم بخشی شناختی هیجان دانش آموزان و کیفیت بخشی متغیرهای کلاسی (مدیریت کلاس، سطح چالش انگیزی کلاس و مهارت های تشخیصی معلم) را مورد توجه قرار داد.
    کلید واژگان: سطح چالش انگیزی, لذت یادگیری, مدیریت کلاس, مهارت های تشخیصی, نظم بخشی شناختی هیجان
    Arash Akhash, Askar Atashafrouz *
    Objective
    This research was conducted with the aim of predicting the enjoyment of learning based on class management, challenging level of the class, teacher's diagnostic skills, and cognitive emotion regulation strategies in students, using multilevel analysis.
    Methods
    The research method was a correlational type, namely multilevel analysis. The statistical population of this research was all ninth grade male and female students of first secondary school in Kohgiluyeh city, in Iran, in the academic year of 1401-1402, among them, a sample of 1000 people (500 Male and 500 Female) was selected by multi-stage random sampling method. Gartner's Class Evaluation Questionnaire (2010), Gentry and Springer's Scale of Students' Perception of Classroom Activities (2002), Garnefski et al.'s Questionnaire of cognitive emotion regulation strategies (2002) and Pakran et al.'s achievement emotions questionnaire (2005) were used to measure the variables of the research. Data were analyzed using Hierarchical Linear Modeling (HLM) method.
    Results
    The results of multilevel analysis showed that variables of level 1 (positive strategies of cognitive regulation of emotions) and level 2 (average of positive strategies of cognitive regulation of class emotion, class management, challenging level of class and teacher's diagnostic skills) were positively and significantly predicting the enjoyment of learning. The interactions of level 2 variables with the slope of the relationship between positive strategies of cognitive regulation of emotions and the enjoyment of learning were significant. Also, the difference in learning enjoyment among classes and the difference between classes in terms of the slope of the relationship between positive strategies of cognitive regulation of emotions and the enjoyment of learning were significant.
    Conclusions
    In order to increase the enjoyment of learning, it is possible to pay attention to the education and promotion of positive strategies for the cognitive regulation of students' emotions and the quality of classroom variables (class management, the challenging level of the class and the teacher's diagnostic skills).
    Keywords: Challenging Level, Learning Enjoyment, Class Management, Diagnostic Skills, Cognitive Regulation Of Emotion
  • جلیل یونسی، فرزاد اسکندری، علی دلاور، محمدرضا فلسفی نژاد، نورعلی فرخی
    زمینه
    اعتبار تحلیل های چندسطحی با تاکید بر تفاوت های نظریه های اندازه گیری (رویکرد کلاسیک اندازه گیری و رویکرد نظریه جدید اندازه گیری (IRT)) به کمک داده های مختلف مورد پژوهشهای اخیر بوده است.
    هدف
    هدف از انجام پژوهش حاضر بدست آوردن میزان تاثیر مدارس بر نمرات کسب شده دانش آموزان شرکت کننده در آزمون تیمز پیشرفته 2008 بود.
    روش
    برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش از داده های مربوط به اجرای آزمون فیزیک تیمز پیشرفته 2008 که روند آموزش فیزیک پیشرفته دانش آموزان سال آخر متوسطه (پیش دانشگاهی) را مورد ارزیابی قرار می دهد، استفاده شد. جامعه آماری و گروه نمونه پژوهش حاضر، جامعه آماری و گروه نمونه پایه پیش دانشگاهی رشته ریاضی- فیزیک در آزمون فیزیک تیمز پیشرفته است که در سال تحصیلی 1387-1386 به اجرا در آمده است. حجم نمونه دانش آموزان ایرانی در این سنجش برابر 2556 نفر بوده است.
    یافته ها
    نتایج تحلیل ها به طور کلی نشان داد که نخست تحلیل های چندسطحی نظریه سوال- پاسخ (MLIRT) نسبت به تحلیل های چندسطحی نمره واقعی (MLTS) از قدرت بیشتری در آشکارسازی تفاوت بین مدارس برخوردار است. دوم آنکه، میزان تفاوت بین مدارس شرکت کننده در آزمون ریاضیات تیمز پیشرفته که در شاخص ICC (همبستگی درون رده ای) منعکس شده است در تحلیل های MLIRT بسیار زیاد است.
    بحث و نتیجه گیری
    نخست آنکه، در نظر گرفتن خطای اندازه گیری تک تک سوالات در تحلیل ها در چارچوب بیزی و با استفاده از نمونه گیری گیبس به طور چشمگیری توانمندی تحلیل های چندسطحی را بهبود می بخشد و افزایش معنادار نسبت واریانس تبیین شده را در پی خواهد داشت. دوم آنکه، تفاوت و تبعیض آموزشی بین مدارس زیاد است که این امر عمدتا ناشی از متغیرهای در سطح مدرسه (نظیر متغیرهای مرتبط به معلم یا متغیرهای مرتبط به مدرسه) می باشد.
    کلید واژگان: تحلیل چندسطحی, رویکرد بیزی, نظریه سوال, پاسخ (IRT), نظریه کلاسیک آزمون (CTT), آزمون تیمز پیشرفته (TIMSS), تحلیل حساسیت
    Jalil Younesi, Farzad Eskandari, Ali Delavar, Mohammad Reza Falsafinezhad, Noor Ali Farokhi
    Background
    Validity of the multilevel analyses with a focus on differences in learning theories (with both classis approach toward measurement and new approach toward measurement (IRT)) by means of various data has recently been studied.
    Aim
    This study is aimed at determining the level of impact of schools on the scores gained by students involved in advanced TIMSS’s 2008 test.
    Methodology
    In order to achieve the chief goal of the study, the researchers adopted the data relating to administration of advanced TIMSS’s 2008 physics test, which assesses the course of teaching advanced physics to the high school seniors (pre-university students). The population and sample group of this study comprise the pre-university candidates of mathematics and physics taking advanced TIMSS physics test administered in the academic year 2007-2008. The sample size of Iranian students involved in this measurement equaled 2556 subjects.
    Findings
    Results of the analyses generally suggest that firstly multilevel IRT (MLIRT) analyses are more powerful than multilevel true scores (MLTS) analyses in clarifying school differences. Secondly, the level of difference in the schools involved in advanced TIMSS math test reflected in intraclass correlation (ICC) is high in MLIRT analyses. Discussion and
    Conclusion
    First, considering measurement error of each item in analyses within Bayesian framework and by means of Gibbs sampling can remarkably improve the power of multilevel analyses and lead to a significant rise in the ratio of the explicated variance. Second, there is too much educational difference and discrimination among schools which is largely due to school-level variables (such as those relating to teacher or school-related variables).
    Keywords: Multilevel Analysis, Bayesian Approach, Item, Response Theory (IRT), Classical Testing Theory (CTT), Advanced TIMSS Test, Sensitivity Analysis
  • MohammadJavad Kharazifard, Kurosh Holakouie Naieni, MohammadAli Mansournia

    Multilevel analysis which was primarily introduced to deal with hierarchical data was later applied extensively for research in other fields of science and not only for nested data, but also for repeated measurements or clustered trials. This method of statistical analysis was applied in dental studies in the 1991 for the first time but despite its value for data analysis in dental studies, its application for dental studies remains limited until now. This manuscript reviews the applications of this method in dental studies.

    Keywords: Multilevel Analysis, Multicenter Study, Clinical Trials, Dentistry
  • الهه حجازی، علیرضا کیامنش، زهرا نقش*
    باور عمومی این است که تکلیف شب بر یادگیری و عملکرد تحصیلی اثرگذار است، ولی در تحقیقات موجود این رابطه به طور کامل مورد تایید قرار نگرفته است. هدف مطالعه حاضر تعیین رابطه مدت زمان انجام تکلیف شب با پیشرفت ریاضی با توجه به داده های تیمز 2011 و در دو سطح دانش آموز و مدرسه است. این رابطه در میان 6029 دانش آموز پایه هشتم شرکت کنده در آزمون تیمز (2816 دختر و 3213 پسر) که پرسش نامه استاندارد آن را تکمیل کرده بودند بررسی شد. نتایج تحلیل چندسطحی نشان دهنده رابطه مثبت بین مدت زمان انجام تکلیف در سطح دانش آموز (در سطح 0/001) و در سطح مدرسه (در سطح 0/01) با پیشرفت ریاضی بوده است. یافته ها حاکی از میزان قوی تر رابطه مدت زمان انجام تکلیف و عملکرد تحصیلی ریاضی در سطح دانش آموز در مقایسه با سطح مدرسه بوده است. به طوری که در مدل کامل 47% و 53% از واریانس عملکرد ریاضی به ترتیب بر اساس زمان انجام تکلیف در سطح مدرسه و دانش آموز تبیین شده است. نتایج همچنین نشان داد که مدل دوسطحی، برخلاف مدل معمولی و یک سطحی، دانش بیشتری در ارتباط با رابطه بین متغیرها ارائه می دهد.
    کلید واژگان: زمان انجام تکلیف, عملکرد ریاضیات, مدل یابی چندسطحی
    Elahe Hejazi, Alireza Kiamanesh, Zahra Naghsh*
    Homework is generally believed to be an important supplement to in-school learning, but research have not yet fully clarified the relationship between homework and achievement. The purpose of this study was to determine the relationship between homework time and mathematics achievement based on TMSS 2011 data at two levels analysis: student and school. This relationship was analyzed among 6029 8Th grade students (2816 girls and 3213 boys) who participated at TIMSS 2011and completed the TIMSS questionnaire. Multilevel analyses found a positive association between homework time at the student level (p
    Keywords: Homework Time, Mathematics Achievement, Multilevel Modeling
  • ابوالقاسم مهدوی، زینب پیروزراهی*
    هدف از این پژوهش ارزیابی نرخ بازده خصوصی تحصیلات تکمیلی در ایران با استفاده از مدلهای چندسطحی بود و سعی شد با به کارگیری تابع دریافتی مینسر و روش تحلیل چندسطحی، میزان تاثیر تحصیلات تکمیلی دانشگاهی بر درآمد شاغلان با استفاده از آمارهای هزینه-درآمد خانوار در سال 1392 بررسی شود. در روش تحلیل چندسطحی به کار برده شده، گروه های عمده فعالیت به عنوان واحدهای سطح دوم در نظر گرفته شدند، ضمن آنکه سعی شد با اندازه گیری متوسط سالهای غیر شاغل بودن افراد بعد از اتمام تحصیلات و تعدیل سالهای فراغت از تحصیل، تخمین های مربوط به سالهای سابقه کاری به واقعیت نزدیک تر شود. مهم ترین نتایج تحقیق نشان داد که داده های مورد نظر ساختار سلسله مراتبی دارند. همچنین تحصیلات تکمیلی بر درآمد حاصل از شغل افراد تاثیر مثبت دارد و میزان این تاثیرگذاری برای هر سال اضافی تحصیلات تکمیلی حدود 3/12 درصد است که نرخی بیش از هزینه فرصت از دست رفته در نظر گرفته شده برای آموزش در کشورهای در حال توسعه (10 درصد) و میزان تاثیر تجربه کاری بر دریافتی ها (6/2 درصد) را نشان می دهد. این امر فارق از سایر انگیزه های ورود به این دوره ها، توجیه پذیری اقتصادی - از نظر فردی- این مقاطع را نشان می دهد. همچنین شاغلان دارای مدارک تحصیلات تکمیلی در شهرها 4/21 درصد بیش از گروه مشابه در روستاها دریافتی دارند که این امر می تواند توجیه کننده خروج نیروی انسانی با تحصیلات بالا از روستاها باشد. در نهایت، بازده هر سال اضافی تحصیلات تکمیلی از بازده هر سال اضافی آموزش عالی بیشتر است.
    کلید واژگان: تابع مینسر, بازده آموزش, تحصیلات تکمیلی, آموزش عالی, تحلیل چندسطحی
    Abolghasem Mahdavi, Zeynab Piroozrahi*
    The purpose of this study was to examine graduate studies private rate of return in Iran by using multilevel models. Using latest statistics, applying a multilevel analysis and Mincer earnings function, the effect of university graduate education on employed earnings was investigated. In multilevel analysis method used, major groups activities are considered as second level units. Meanwhile, by measuring the average years of individuals’ unemployment after completing education and adjusting the years after graduation, the estimates of the years of work experience considered to be closer to reality. The most important results of the study showed that the data have a hierarchical structure. In addition, graduate studies have a positive impact on job earnings and the rate of the impact for each additional year of education is 12.3% - a rate that exceeds the opportunity cost of education in developing countries (10%). The study also indicated that the effect of work experience on earnings is 2.6%. This goes beyond the other incentives to enter graduate studies. This result showed the individual's economic justification. Employees earnings with graduate degrees in urban areas was 21.4% more than the same group in rural areas, justifying the migration of labor force with graduate degrees to urban areas. Lastly, the return of each additional year of graduate studies is more than the return of each additional year of higher education
    Keywords: Mincer function, Return of education, Graduate studies, Higher education, Multilevel analysis, Iran
  • حامد دهقانان*، سیدعلی اکبر افجه، مرتضی سلطانی، ابراهیم جواهری زاده
    هم زمان با تغییر رویکرد اقتصاد از سنتی به دانش بنیان شاهد تغییر پارادایم از مدیریت منابع انسانی سنتی به سیستم نوینی از مدیریت منابع انسانی با عنوان مدیریت استعدادها هستیم. هدف از این پژوهش طراحی الگو(مدل) مدیریت استعداد در شرکت های دولتی ایران است که شرکت مادر تخصصی توانیر به عنوان موردمطالعه انتخاب شده است. روش تحقیق کیفی و به صورت مشخص روش نظریه پردازی داده بنیاد(رویکرد ظاهر شونده) می باشد. جامعه آماری پژوهش مدیران، متخصصان مدیریت منابع انسانی و استعدادهای سازمانی شرکت توانیر است که 16 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختاریافته و میدان نگاری بوده است که پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزار Maxqda نسخه 10 کدگذاری و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که اجزای اصلی مدل مدیریت استعداد شامل؛ "استعداد خواهی"،" استعدادیابی"، "استعداد گماری"، "استعدادداری" و "استعداد افزایی" است که پیامدهای اجرای آن در سه سطح فردی، سازمانی و فراسازمانی قرار دارد. تئوریزه کردن هم زمان جنبه مثبت و منفی مدیریت استعداد در کنار تحلیل چند سطحی پیامدهای آن در بافت شرکت های دولتی ایران از دیگر یافته های اصلی پژوهش حاضر می باشد.
    کلید واژگان: استعداد, مدیریت استعداد, نظریه پردازی داده بنیاد, شرکت توانیر
    hamed dehghanan*, seed Aliakbar Afjahi, Morteza Soltani, Ebrahim Javaheri
    At the same time, changing the traditional economics approach to knowledgeable base, We see a change in the paradigm of traditional human resource management into a new human resource management system called talent management.The purpose of this research is to design a talent management model based on living experiences in Iranian government companies, that Tavanir Co Slected as the case study. The method Research is qualitative and, in particular, Is Grounded Theory (emerging approach) . The statistical population of the research is managers, human resource management and talent specialists of Tavanir Company That Sixteen of them were selected through theoretical sampling. The data gathering tool was a semi-structured interview,That after collection coded and analyzed with Maxqda software version 10. The results of data analysis are a talent management model whose main components are "Estedadkhahe", "Estedadyabe", "Estedadgomary", "Estedaddary" and "Estedadafzaee" and its Outcomes at three levels of individual, organizational and meta organizational. Theorizing simultaneously the positive and negative aspects of talent management along with the multilevel analysis of its Outcomes in the context of Iranian government companies is one of the main innovations of research.
    Keywords: Talent, management, Grounded theory. Tavanir Co
  • آرش آخش*، منیجه شهنی ییلاق، عسکر آتش افروز، مرتضی امیدیان
    مقدمه

    هدف پژوهش حاضر تحلیل چندسطحی رابطه هیجانات پیشرفت منفی، ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش انگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم با عملکرد ریاضی در دانش آموزان پایه نهم بود.

    روش

    پژوهش از نوع همبستگی و به صورت تحلیل چندسطحی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان پایه نهم پسر و دختر دوره متوسطه اول شهرستان کهگیلویه در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از میان آنها، نمونه ای 1000 نفری (500 پسر و 500 دختر) به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه ارزیابی کلاس گارتنر (2010)، مقیاس ادراک دانش آموزان از فعالیت های کلاسی جنتری و اسپرینگر (2002)، مقیاس کیفیت تدریس کریاکیدز و همکاران (2000)، پرسشنامه هیجانات پیشرفت پکران و همکاران (2005) و نمرات نوبت اول درس ریاضی دانش آموزان استفاده شد. داده ها به کمک مدل سازی خطی سلسله مراتبی (HLM) تحلیل شد.

    یافته ها

    تحلیل چندسطحی نشان داد متغیرهای هیجانات پیشرفت منفی و میانگین هیجانات پیشرفت منفی کلاس، به طور منفی و متغیرهای ادراک مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش انگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم به طور مثبت، پیش بین عملکرد ریاضی بودند. تعامل متغیرهای سطح 2 با شیب رابطه هیجانات پیشرفت منفی و عملکرد ریاضی معنی دار بود.

    نتیجه گیری

    در مجموع نتایج تحلیل چندسطحی در این پژوهش نشان داد عملکرد ریاضی دانش آموزان وابسته به کاهش هیجانات پیشرفت منفی آنها و میانگین هیجانات پیشرفت منفی کلاس و افزایش مهارت های تشخیصی معلم، سطح چالش انگیزی کلاس و کیفیت تدریس معلم می باشد.

    کلید واژگان: سطح چالش انگیزی, کیفیت تدریس, مهارت های تشخیصی, هیجانات پیشرفت
    Arash Akhash *, Manijeh Shehni Yailagh, Askar Atash Afrouz, Morteza Omidian
    Introduction

    This multilevel analysis research aims to investigate the relationship negative achievement emotions, perception of teachers’ diagnostic skills, challenging level of the class and quality of teacher’s teaching with math performance in ninth-grade students.

    Method

    The research method was a correlational type, namely multilevel analysis. The statistical population of this research was all ninth-grade male and female students of first secondary school in Kohgiluyeh city, in Iran, in the academic year of 1401-1402, among them, a sample of 1000 people (500 male and 500 female) was selected by multistage random sampling method. Pekran et al.'s achievement emotions questionnaire (2005), Gartner's Class Evaluation Questionnaire (2010), Gentry and Springer's Scale of Students' Perception of Classroom Activities (2002), Kyriakides et al.'s Teaching Quality Scale (2000) and students' grades of the first semester of math lessons were used to measure the variables of the research. Data were analyzed using Hierarchical Linear Modeling (HLM) method.

    Results

    The results of the multilevel analysis showed that variables of level 1 (negative achievement emotions) and level 2 (average negative achievement emotions of class) negatively and significantly, and variables of level 2 (perception of teacher's diagnostic skills, challenging level of class and quality of teacher’s teaching) positively and significantly, were predicting math performance of students. The interactions of level 2 variables with the slope of the relationship between negative achievement emotions and math performance were significant.

    Conclusion

    In sum, the results of the multilevel analysis in this research showed that students' math performance is related to the reduction of their negative achievement emotions and average negative achievement emotions of class, and the increase of the perception of teachers’ diagnostic skills, challenging level of class and the quality of the teacher’s teaching.

    Keywords: Achievement Emotions, Challenging Level, Diagnostic Skills, Teaching Quality
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال