به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۴۴۸۱۱ عنوان مطلب
|
  • منصوره ملکی
    مساله فطرت از مسائل مهمی است که در ادوار مختلف تاریخ از سوی دانشمندان رشته های علوم مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. آنچه در این مقاله پیگیری می شود صرفا بررسی این موضوع از منظر امام خمینی است. از کلمات ایشان استفاده می شود که حضرت امام برخلاف بعضی از بزرگان، که فطرت را شامل بعضی آگاهی ها و گرایشها می دانند، معتقد است فطریات همه از جنس گرایشات و تمایلاتند و آن را عبارت از عشق به کمال مطلق و انزجار از نقص می داند. در دیدگاه امام این دو فطرت، فطرت مخموره غیر محجوبه اند که محکوم احکام طبیعت نشده اند، اما اگر مغلوب طبیعت شوند فطرت مخموره محجوبه نام می گیرند.
    تمام فطریات در نظر ایشان همین تفسیر را دارد. فطرت به این معنا مبنای هدایت و مبدا خیر و شر است. همچنین در این مقاله به ویژگی های امور فطری و بعضی از مهم ترین احکام فطرت اشاره شده است.
    کلید واژگان: فطرت, فطرت اصلی, فطرت فرعی, فطرت مخموره محجوبه, عشق, کمال مطلق
    Mansureh Maleki
    The issue of primordial nature is among the subjects which has been widely discussed by the thinkers of various disciplines in different historical stages. The focus of this paper is to discuss primordial nature from the viewpoint of Imam Khomeini. Contrary to some other thinkers, Imam Khomeini maintained that the attributes of the primordial nature belong to the tendencies and inclinations. In other words, primordial nature loves absolute perfection and dislikes imperfection. In the viewpoint of Imam Khomeini, there are two kinds of primordial natures: the unveiled makhmoreh primordial nature that has not been subjected to the principles of the nature and the veiled makhmoreh primordial nature that has been subjected to the nature. All attributes of the primordial nature have the same interpretation in his viewpoints. In this outlook, primordial nature is the source of good and bad. Also some of primordial natural affairs as well as the most important principles of the primordial nature have been discussed in this paper.
  • محسن ایمانی نایینی*، ابراهیم طلایی، محبوبه سعدی پور
    هدف از این تحقیق، تبیین تربیت زیست محیطی براساس مبانی فلسفه تربیت جمهوری اسلامی است. روش پژوهش کیفی از نوع استنتاجی فرانکنا است. براساس الگوی استنتاجی فرانکنا از قرار گرفتن اهداف و مبانی کنار هم اصولی استخراج شده است. جامعه تحلیلی این پژوهش فلسفه تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران و کلیه منابع مرتبط با تربیت زیست محیطی است که به طور هدفمند براساس اهداف پژوهش نمونه گیری و به طور عمیق مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحلیل داده ها دسته بندی، کدگذاری و تفسیر بوده که به طور مستمر همزمان با جمع آوری داده ها انجام شده است. یافته های حاصل نشان دهنده این است که براساس مبانی فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران اهداف تربیت زیست محیطی عبارت است از: درک حضور وجود خداوند، جهان طبیعت و انسان، آگاهی به غایتمندی و هدفداری عالم طبیعت، گرامیداشت تقدس طبیعت، درک نظم و توازن حاکم بر طبیعت، درک بعد متافیزیکی و فیزیکی انسان براساس ارتباط او با محیط زیست، فهم و پرورش رفتارخردورزانه با محیط زیست. مبانی تربیت زیست محیطی عبارت است از: طبیعت، تجلی گاه واجب الوجود، غایتمندی و هدفداری عالم طبیعت، تقدس طبیعت، نظامندی طبیعت، انسان (آمیز های از جسم و روح، عقل و حس) ، مدرک طبیعت، آزادی انسان، احساس تعلق داشتن انسان به مکان، ارزش ذاتی طبیعت مستقل از ذهن انسان، ابتنای طبیعت بر نظامی عادلانه، حس زیبایی شناختی زیست محیطی در انسان و نهایتا اصول تربیت زیست محیطی عبارت است از: نگرش «از- اویی» به طبیعت، اعتقاد به غایت طبیعت، احترام به طبیعت به عنوان موجودی مقدس، حفظ موزون بودن طبیعت، هماهنگی جسم و روح در ارتباط با طبیعت، پیوند عین و ذهن در ارتباط با طبیعت، قانونمندی انسان در محیط زیست، کشف هویت زیست محیطی، رعایت حق بر محیط زیست سالم، عدالت زیست محیطی، دست یابی به نگرش زیست محیطی همه جانبه، زیبایی انگیزه حفاظت از محیط زیست.
    کلید واژگان: محیط زیست, تربیت زیست محیطی, مبانی فلسفه تربیت جمهوری اسلامی ایران, اهداف, مبانی و اصول
    Mohsen Imani Naini *, Ebrahim Talaee, Mahboobeh Sadipour
    The purpose of this study was to explain environmental education based on the philosophical principles of education in the Islamic Republic of Iran. The method of this qualitative research was Frankena's inference type. Based on Frankena's deduction pattern and through combining goals and foundations, certain principles were derived. The statistical population of the study comprised the philosophy of education in the Islamic Republic of Iran and all sources related to environmental education which were purposefully selected and thoroughly examined. The data analysis methods included categorization, coding and interpretation which were continuously and simultaneously carried out with data collection. The findings of the study indicated that the goals of environmental education based on the philosophy of education in the Islamic Republic of Iran include: understanding the presence of God, the world of nature and man, awareness of the purposefulness of nature, commendation of the nature holiness, understanding the order and balance of nature, understanding the metaphysical and physical aspects of man based on his relationship with the environment, understanding and fostering an environmentally responsible behavior. The foundations of environmental education are: nature as a manifestation of God, the purposefulness of nature, the sanctity of nature, the orderly nature, man (a combination of body and soul as well as intellect and senses) perceiving the nature, the freedom of man, the sense of belonging to a place in man, the inherent value of nature independent of the human mind, nature’s being founded on the principle of a just system, environmental aesthetics in humans. And finally, the principles of environmental education are: the attitude of "az-oui" (We belong to Allah) toward nature, belief in nature’s ultimate, respect for nature as a sacred creature, the preservation of the harmony of nature, the harmony of the body and soul in relation to nature, the bond of senses and mind in relation to nature, observing laws in the environment by humans, the discovery of environmental identity, observance of the right to a healthy environment, environmental justice, the achievement of a comprehensive environmental attitude, beauty of nature as the motive for environmental protection.
    Keywords: environment, environmental education, philosophical foundations of education in the Islamic Republic of Iran, goals, foundations, principles
  • داود محمدیانی

    تردیدی نیست که «طبیعت» بعنوان محل پیدایش و رشد موجودات طبیعی و قوانین جاری در آن، همواره مورد توجه دانشمندان و فیلسوفان بوده است. دانشمندان علوم تجربی بیش از هر چیز، در پی شناخت موجودات طبیعی و قوانین موجود در طبیعت بوده و فیلسوفان بیشتر به شناخت خود طبیعت و ساختار آن پرداخته و درصدد پاسخ به این پرسش بوده‌اند که طبیعت به چه معناست؟ ساختار آن چیست؟ چه ارتباطی بین موجودات و طبیعت میتواند وجود داشته باشد؟ آیا طبیعت منشا اولیه پیدایش موجودات در جهان است؟ یا اینکه طبیعت بعنوان ماده و صورت، بستری برای پیدایش گونه‌های مختلف موجودات است؟ فیلسوفان یونانی و پس از آنها حکیمان مسلمان، پاسخهایی متفاوت به این پرسشها داده‌اند. در اندیشه یونانیان باستان، «فوزیس» یا طبیعت بمعنای روییدن و زندگی کردن و حیات بود. این معنا که محور اصلی اندیشه پیش‌سقراطیان را شکل داده بود، در فلسفه رواقی به معنای «محتوای جهان» و «موجد اشیاء» تغییر یافت و نزد افلاطون بعنوان منشا پیدایش همه چیز بکار رفت. او واژه تخنه (هنر) و آرخه (اصل) را برای توضیح پیدایش جهان بکار برده و خلقت جهان را ابداع هنری دانسته است. ارسطو نیز که جهان را مترادف با کل طبیعت میدانست، معتقد بود طبیعت مبدا حرکت و دگرگونی در اشیاء است. اما اندیشمندان مسلمان آرایی متفاوت درباره طبیعت ارایه کرده‌اند. اخوان الصفا طبیعت را پنجمین مرتبه از مراتب هستی‌ و جنبه «فعال» جهان، و ماده را جنبه «منفعل» آن، تلقی کرده‌اند. ابن‌سینا طبیعت و همه فعل و انفعالات آن را فعل خداوند دانسته و معتقد بود طبیعت با ترکیب ماده و صورت، موجب پیدایش جوهر جسمانی میشود. سهروردی بر خلاف مشایین که صورت نوعیه را طبیعت اشیاء میدانستند، با نفی صورت نوعیه، طبیعت نوری را جایگزین آن کرد و ملاصدرا عالم طبیعت را عین تجدد و دگرگونی دانسته و طبیعت جوهر را دارای حرکت و سیلان دایمی معرفی نمود.

    کلید واژگان: طبیعت, فوزیس, تخنه, آرخه, پیش سقراطیان, رواقیان, ارسطو, افلاطون, حکمای مسلمان

    Undoubtedly, nature has always attracted the attention of scientists and philosophers as the loci of the genesis and growth of natural existents and its current. Scientists working in the field of empirical sciences mainly seek the knowledge of natural existents and laws of nature, while philosophers basically deal with the knowledge of nature itself and its structure and try to provide an answer to the questions of what the meaning of nature is, what its structure is, what relationship exists between existents and nature, whether nature is the primary source of the appearance of existents in the world, and whether nature, as matter and form, is a cradle for the appearance of various forms of existents. Greek philosophers and, later, Muslim philosophers have provided various responses to these questions. In ancient Greek philosophy, physis or nature means growth, living, and life. This meaning, which had provided the basis for pre-Socratic philosophy, changed into the “content of the world” and “maker of things” in Stoic philosophy. Plato also defined physis as the origin of the appearance of all things. He used the words technē (art) and archē (origin) to explain the emergence of the world and considered the creation of the world as an artistic innovation. Aristotle, who viewed the world synonymous with the whole nature, believed that nature is the source of motion and change in things; however, Muslim thinkers have provided various ideas about nature. Ikhwān al-Ṣafā maintained that nature is the fifth level of the levels of being and the “active” aspect of the world, with matter as its passive aspect. Ibn Sīnā considered nature and the interactions therein as God’s act and believed that nature is the cause of the appearance of corporeal substance by synthesizing matter and form. Unlike the Peripatetics, who believed that archetypes are the same as the nature of things, Suhrawardī rejected archetypes and replaced them with luminary nature. Finally, Mullā Ṣadrā viewed the world of nature identical with renewal and change and maintained that the nature of substance enjoys permanent motion and flow.

    Keywords: Nature, physis, Technē, archē, pre-Socratic philosophers, Stoics, Aristotle, Plato, Muslim philosophers
  • نسبت طبیعت و معماری از منظر هستی شناسی اسلامی / پژوهشی در خانه های سنتی فلات مرکزی ایران با تمرکز بر چه ار خانه شاخص دریزد، نائین و کاشان
    سمیرا عادلی
    حوزه اندیشه معاصر، نمایانگر شکلگیری نظریه های گوناگونی است که هریک با جستجوی رابطهای هماهنگ میان انسان و طبیعت، عرصه هستیشناسانه نوینی را ارائهمیدهند. این امر، به اعمال رویکردهای متفاوتی نسبتبه طبیعت در معماری منتجشدهاست. گوناگونی مبانی نظری مطرحشده و رویکردهای معماری مبتنیبر آن، خود گواهی روشن بر نبود توافق در فهم شایسته طبیعت و نسبت حقیقی میان طبیعت و معماری است.
    در مقاله پیشرو، تلاش نگارنده برآن بوده تا با پاسخگویی به این پرسش که رابطه حقیقی طبیعت و فضای سکونت انسان، چگونه محققمیشود و شرح نسبت ذاتی طبیعت و معماری، به تبیین کیفیت حضور طبیعت در فضای سکونت انسان و انشای رویکردهای معمارانه به طبیعت در دو عرصه؛ مبانی نظری و کاربردی بپردازد.
    روند پژوهش بدینگونه است که نخست با تکیه بر روش استدلال منطقی در ساحت اندیشه اسلامی بهعنوان پشتوانهای مبتنیبر غایت و ذات انسان و طبیعت، این مهم به اثباترسیده که تحقق کیفیت حقیقی معماری و غایت مقدر آن در چگونگی و کیفیت ارتباط آن با طبیعت در سطوح و مراتب مختلف، استوار است. سپس، اشکال گوناگون حضور طبیعت در بناهای مسکونی معرفیشده و نهایت، به تبیین رویکردهای شایسته معماری به طبیعت با استناد بر کیفیت حضور طبیعت در فضای سکونت انسان، پرداختهشدهاست.
    برای دستیابی به آنچه گفتهشد، با استناد به روش تحقیق مبتنیبر زمینه، رویکردهای معماری سنتی به طبیعت با تمرکز بر خانه های فلات مرکزی ایران در منطقه های کاشان(خانه بروجردی ها و عامری ها)، یزد(خانه لاری ها) و نائین(خانه پیرنیا)، همچون الگویی شایسته از ارتباط با طبیعت، بازکاویشدهاند. آنچه پژوهش حاضر در فرجام کار برآن تاکیددارد، توجه به حضور چندجانبه طبیعت در تمامی وجوه و مراتب معنایی مترتب بر آن در قالب دو رویکرد کلان؛ همآوایی و کمالبخشی معماری به آنها است.
    کلید واژگان: طبیعت, معماری, هستیشناسی اسلامی, خانه های سنتی ایران
    Nature and Architecture in Islamic Ontology / A survey on traditional houses of central plateau of Iran with emphasis on four houses in Yazd, Naeen and Kashan
    Samira Adeli*
    Trying to propose a harmonious interaction between human and Nature, new ontological theories have been developed in the course of recent decades, resulting in different approaches to nature in architecture. The multiplicity and variety of these theoretical and practical frameworks is a definite confirmation of the unclear understanding of Nature and its interaction with architecture.This paper addresses the question what is the true interaction between Nature and the built environment? Clarifying such a relationship between Nature and architecture, different aspects of Nature’s manifestation in the built environment and architectural approaches to Nature will be explored both in theoretical and practical points of view. Investigating Islamic doctrine via deductive argument, it is going to be proven that the quality of architecture depends on the quality of its relation to Nature at different levels and aspects. Accordingly, different types of Nature manifestation and architectural approaches to Nature will be presented. Achieving this aim, the approaches of Iranian traditional architecture will be studied by concentration on four houses in Kashan, Naeen and Yazd and using the ground-based method of research. As a result, this paper is going to emphasize the all-embracing presence of different aspects of Nature through two fundamental architectural notions, i.e. perfection and harmony.
    Keywords: nature, architecture, Islamic ontology, Iranian traditional houses
  • رضا نقوی*، غلامرضا فیاضی

    در این مقاله به نقد و بررسی  دلایل عمده فیلسوفان مسلمان برای نفی ماهیت از واجب الوجود پرداخته می شود. ابتدا با تفکیک معانی سه گانه ماهیت و سه تفسیر مختلف از اصالت وجود، تلاش می‌شود تا  تصویر روشنی از محل نزاع به دست دهیم. سپس مهم‌ترین ادله نفی ماهیت از واجب را ذکر کرده و نشان داده می شودکه اکثر این ادله یا مبتنی بر اصالت ماهیت بوده و یا مبتنی بر فهم خاصی از اصالت وجود هستند که قابل مناقشه می باشند. در نهایت نشان داده می شود که بنابر تفسیر صحیح از اصالت وجود، ماهیت تعین وجود است و وجود بدون تعین معنا ندارد؛ لذا هر وجودی دارای ماهیت است؛ چه محدود و چه نامحدود. با این حال چون وجود واجب نامحدود است، ماهیت او هم که به عین وجود او تحقق دارد، نامحدود خواهد بود. بر این اساس هیچ دلیل قاطعی برای نفی ماهیت از واجب الوجود وجود نداشته؛ بلکه برهان بر ماهیت داشتن واجب قایم است و واجب و ممکن به معنایی یکسان دارای ماهیت هستند؛ اگرچه مصداق ماهیت در آنها متفاوت است.

    کلید واژگان: وجود, ماهیت, اصالت وجود, اصالت ماهیت, واجب, ممکن
    Reza Naqavi, Gholamreza Fayyazi

    In this article, we review the main reasons of Muslim philosophers for denying the nature of the necessary being. First, by separating the three meanings of nature and three different interpretations of the originality of existence, We try to get a clear picture of the conflict. Then we mention the most important arguments for denying the nature of the necessary being And we show that most of these arguments were either based on the originality of nature or are based on a particular understanding of the originality of existence that is debatable. Finally, we show that according to the correct interpretation of the originality of existence The nature is determination of existence, and existence without determination has no meaning.Therefore, every being has a nature; Both limited and unlimited. However, because the necessary being is unlimited, its nature, which which exists with the same existence, will be unlimited. Accordingly, there was no conclusive reason for denying the nature of the necessary being, but There is argument that necessary being  has nature. Necessary and possible beings  have nature  in the same meaning.However, the referencce of nature is different in them.

    Keywords: Existence, Quidity, Originality of Existence, Originality of Quidity, Necessary, Possible
  • محسن عباسی هرفته *، سمیرا عادلی
    این مقاله با هدف ارتقاء مفهوم معماری پایدار، در پی پاسخ به این سوال است که «چگونه می توان رابطه هم افزایی میان معماری و طبیعت برقرار ساخت؟» در این مسیر با بهره گیری از روشی کیفی و ترکیبی، پس از آسیب شناسی تفکر پایداری محیطی در معماری بر پایه متون حوزه دانش پایداری و معرفی شکل مطلوب رابطه معماری و طبیعت مبتنی بر مبانی ایرانی اسلامی و تلخیص و تفهیم محتوای این متون از طریق روش تحلیل محتوا، سعی کرده وجه بنیادین اما مغفول «معماری پایدار» را شناسایی و در قالب روش استدلال منطقی، مفهوم «معماری پایه دار» را برای تکمیل آن مطرح نماید. سپس با رجوع به مصادیق موجود معماری گذشته ایران با روش نظریه مبنایی، پایه داری در معماری را که بر اساس فهم وجوه سه گانه طبیعت (کالبدی، ذاتی و نشانه ای) در سه سطح عینی، سرشتی و نمادین با طبیعت گفتمان برقرار می کند، معرفی و تشریح نماید. متناظر با این سه سطح «حضور مستقیم عناصر طبیعی»،«بهره مندی از قوانین طبیعی و ویژگی های سرشتی »و«حضور نمادین عناصر طبیعی» در این معماری، هماهنگی قابل اعتمادی میان معماری و طبیعت را موجب می شود، هماهنگی که ضمن بهره مندی معماری از طبیعت، نه تنها به طبیعت آسیب نمی رساند، بلکه باعث هم افزایی معماری و طبیعت نیز می گردد. به نظر می رسد توجه به مفهوم پایه داری و ذکر مصادیق آن در معماری گذشته ایران، می تواند مفهوم پایداری در معماری ایران را روشن ساخته و ارتقاء ببخشد.
    کلید واژگان: طبیعت, معماری پایدار, پایه داری, معماری پایه دار
    Mohsen Abbasi Harofteh *, Samira Adeli
    In the contemporary era, modern approaches to architecture, taking account their growing shortcomings in providing appropriate environment for human inhabitation and interaction with nature, lead to crisis in human life e.g. water, soil and air pollution. Therefore, new theories with various approaches are proposed primarily to improve, firstly, the relationship between man and nature and secondly to revive the presence of nature in the architecture. One of these leading theories is the concept of sustainability and sustainable architecture which attempts to decrease destructive issues of modern architecture and make a friendly relationship between architecture and nature aiming for contemporary and future generations to benefit from the natural environment properly. Even though sustainability has been successful to some extent in improving and enhancing of architecture approach to nature in some scopes, it seems that in the relation between human-made environment and human and nature, fundamental concepts and principles are ignored. Instead, much attention is attracted to limited aspects and consequently superficial concepts are addressed deeply to the extent that sometimes the status of nature is reduced to an ecosystem and a mere material phenomenon. Explaining dimensions and aspects of natural manifestation in traditional architecture, this research aimed to find a way out of problems caused by sustainability approach, to deal with its challenges and shortcomings, and finally to promote this concept. In order to achieve this aim, the appropriate relation between nature and architecture based on true understanding of nature is argued. Firstly, sustainable academic texts as well as Iranian historic ones, through Content Analysis method was studied while environmental sustainable architecture is criticized; secondly, based on Logical Argument method, the missing point of sustainable architecture approach is revealed; thirdly, Iranian traditional architecture was surveyed through the Grounded Theory method, focusing on the relationship between this architecture and nature. The study of traditional Architecture in Iran reveals clearly the consideration of three basic dimensions of nature: first, the physical dimension including natural elements, e.g. water, soil, trees, second, the intrinsic dimension (the essence of nature) including the qualitative properties of natural phenomena, on the one hand, and rules and principles of nature on the other hand, and finally, the symbolic dimension of the nature which represents a part of the beliefs of traditional mankind, employing some patterns and figures abstracted from the nature. Consequently, a new approach is employed considering not only nature, but also the essence and the symbolic dimension of nature. In this regard, architecture establishes a constructive dialogue with nature based on its triple dimensions. It seems interaction and relation between architecture and nature will improve. The manifestation of nature in architecture, based on its three aspects is illustrated with some cases from Iranian traditional architecture. This architecture as history testifies, through harmonic and evolutionary approaches, makes a true relationship with nature which not only derives benefits from nature, but also conserves and enhances it.
    Keywords: architecture, sustainable architecture, Sustainability, nature, environmental sustainable architecture
  • فریده آفرین*، بیتا عبدنیکفرجام

    هدف مقاله مطالعه نگرش کانت به طبیعت در نقد سوم بر اساس مولفه های گرایش گردشگری طبیعی است. قصد این است با روش توصیفی-تحلیلی، به این پرسش پاسخ دهیم: چگونه و براساس چه مولفه هایی می توان از نقد سوم کانت چارچوبی برای زیباشناسی گردشگری فراهم کرد؟. مطالعات پژوهش نشان می دهد برای ترتیب دادن به چارچوب زیباشناسی گردشگری براساس نقدسوم کانت بهتر است مولفه های اساسی بخش نقد قوه حکم غایت شناختی را ابتدا طرح کرد. در بخش دوم نقد سوم با توجه به جایگاه ارگانیستی طبیعت و غایت مندی آن و نیز بسط مکانیستی طبیعت تحت اصل فوق محسوس ضمن رفع تناقض این دوگانه، درباره نقش غایات طبیعت و انسان به عنوان غایت واپسین بحث شده است. در این بخش زاویه دید گسترده ای برای رابطه انسان و طبیعت با توجه به غایت واپسین و فرجامین دیده می شود. انسان با توجه به زاویه دید کلی، از بخش غایت ها و شناخت جایگاه خود به عنوان غایت واپسین و عنایت به غایت فرجامین، به زاویه دید جزیی تر در تامل بر جلوه ها و جاذبه های طبیعی و زیبایی های آزاد و وابسته متکی به طبیعت، مصنوعات و آثار هنری دست می یابد. در نتیجه نقش زیبایی و والایی طبیعت در پرورش بعد اخلاقی و اعتلای فرهنگ انسان به منزله یکی از پایه های اساسی زیباشناسی گردشگری به ویژه طبیعی مطرح می شود.

    کلید واژگان: طبیعت, کانت, گردشگری طبیعی, غایت شناسی, زیباشناسی گردشگری
    Farideh Afarin *, Bita Abde Nikfarjam

    In this research, we intend to examine Immanuel Kant's definition of nature in his critique of judgment in both parts, i.e., aesthetics and teleology. Then, we will evaluate these definitions of nature with the criteria of different trends of tourism such as nature tourism. Then we answer the question: Do Kant's definitions of nature in teleology and the relationship of nature with beauty and sublimity and the examples mentioned in this book, provide a proper Criteria for the goals, aspirations, and scopes of nature tourism? Do tourists of nature take us for a walk in the nature that Kant defines or sometimes describes?  Supposedly, both have a lot in common with emphasis on human ends and the importance of morality in praising beauty of nature. We search with a descriptive-analytical method to answer this question: How can a framework for aesthetics of tourism be provided from Kant's third critique? Research studies show that in order to organize the framework of aesthetics of tourism based on Kant's third critique, it is better to first outline the basic rubrics of the critique of the teleological judgment. In the second part of the third critique, considering the organic position of nature and its purpose and also the mechanistic expansion of nature under the supersensible principle, while eliminating the contradiction of this duality, the role of the purpose of nature and human as the ultimate purpose are discussed. In this part, an expansive view is seen for the relationship between man and nature with regard to the ultimate purpose and final purpose. According to the general point of view, human being, from the purposes and recognizing his/her position as the ultimate purpose and paying attention to the final purpose, will reach to a more detailed point of view. Human being, reflects on natural effects and charms and free and dependent beauties based on nature, artifacts and artworks. As a result, the role of beauty and sublimity of nature in cultivating the moral dimension and the promotion of human culture is considered as one of the basic foundations of aesthetics of tourism, especially nature tourism.

    Keywords: nature, Aesthetics of tourism, Kant, Teleology, Nature Tourism
  • پروانه سبحانی، افشین دانه کار*

    امروزه، فعالیت های طبیعت گردی، با هدف بهره مندی از عناصر طبیعی و همچنین حفظ طبیعت توام با ‏ارائه مزایای مالی و اقتصادی به جوامع محلی، تقاضای چشمگیری دارد. فرایند طبیعت گردی وابسته به عملکرد مطلوب طبیعت گرد، جامعه محلی میزبان و تورهای طبیعت گردی است. تداوم توسعه فعالیت های طبیعت گردی مستلزم ارزیابی پایداری عملکرد ‏تورهای طبیعت گردی و درک رضایت بازدیدکنندگان برای تضمین پایداری طولانی مدت در بوم سازگان طبیعی است. بر این اساس، در مطالعه حاضر، به ارائه ‏فهرستی از شاخص ها برای ارزیابی پایداری عملکرد تورهای طبیعت گردی و اهمیت آن ها در ‏توسعه طبیعت گردی پایدار جنگل های مانگرو خمیر - قشم پرداخته شد.‏‏ ‏بدین منظور، با استفاده از پرسش نامه دلفی و تحلیل نظر کارشناسان و متخصصان به شناسایی و اولویت بندی 76 شاخص پیشنهادی اقدام شد. نتایج به دست آمده حاکی از اهمیت عملکرد ‏مسئولانه تورها در برابر طبیعت گردان و همچنین حفظ کیفیت محیط طبیعی با افزایش سطح ‏آگاهی و آموزش طبیعت گردان و بازدیدکنندگان پیش از سفر و بازدید از طبیعت بود.‏ علاوه براین، نتایج رتبه بندی شاخص ها نشان داد که بالاترین اولویت مربوط به «دوره ‏آگاه سازی ‏طبیعت گردان قبل از سفر» و در بین ضرایب نهایی بیشترین رتبه به «مصرف ‏مدیریت شده آب شرب» اختصاص یافته است. بدین صورت، 14 شاخص به عنوان شاخص های برتر و با ‏بالاترین رتبه برای ارزیابی پایداری عملکرد تورهای ‏طبیعت گردی و همچنین توسعه طبیعت گردی پایدار شناسایی و انتخاب شد. در مطالعه حاضر، فهرست شاخص های شناسایی شده می تواند به شناسایی تورهای ایدئال ‏طبیعت گردی و همچنین ارزیابی پایداری عملکرد آن ها برای کسب رضایت جوامع محلی، ‏تجربه ماندگار طبیعت گردان از سفر و همچنین توسعه طبیعت گردی پایدار در جنگل های ‏مانگرو خمیر - قشم به عنوان یکی از عمده ترین مقاصد طبیعت گردی و با بالاترین تقاضای ‏گردشگری کمک کند. شایان ذکر است که فهرست شاخص های ارائه شده نه تنها برای محدوده مورد مطالعه، بلکه برای سایر مقاصد طبیعت نیز، که دارای قابلیت توسعه ‏طبیعت گردی و اجرای تورهای طبیعت گردی هستند، کاربرد و اهمیت بسیاری دارد.‏

    کلید واژگان: طبیعت گردان, عملکرد تورگردانان طبیعت, روش دلفی, جنگل های مانگرو خمیر - قشم
    Parvaneh Sobhani, Afshin Danehkar *

    Today, nature tourism activities are in significant demand with the aim of benefiting from natural elements and preserving nature along with providing economic benefits to local communities. The nature tourism process is dependent on the desired performance of the nature tourist, the host local community and the nature tourism tours. The continued development of nature tourism activities requires assessing the sustainability of nature tourism tours and understanding visitor satisfaction to ensure long-term sustainability in natural ecosystems. Accordingly, in the present study, a list of indicators was presented to evaluate the sustainability of nature tourism tours and their importance in the development of sustainable nature tourism in Khamir-Qeshm mangrove forests. For this purpose, 76 suggested indicators were identified and prioritized using Delphi questionnaire and analyzing experts' viewpoints. The obtained results indicate the importance of responsible tour performance towards ecotourists and also maintaining quality of the natural environment by increasing awareness and training of the ecotourists before visiting nature. The results of the indicators ranking also revealed that the highest priority is related to the environmental awareness course before the trip" and among the final coefficients, the highest rank is assigned to "managed consumption of drinking water". Likewise, 14 indicators were identified and selected as the best indicators with the highest rank. The list of identified indicators can help to identify the ideal nature tourism tours, as well as to evaluate the sustainability of their performance to obtain the satisfaction of local communities, the lasting experience of the nature tourist from the trip, and also the development of sustainable nature tourism in the mangrove forests of Khamir-Qeshm. The list of provided indicators is of great use and importance not only for the studied area, but also for other nature destinations that have the ability to develop nature tourism and conduct nature tourism tours

    Keywords: Nature Tours, Sustainability Indicators, Delphi Method, Khamir-Qeshm Mangrove Forests
  • محمدعلی خادمی کوشا*، محمدحسین ملا میرزایی، اکبر نجم

    امروزه گاهی مصداقی برای عنوان موضوع حکم شرعی پیدا می شود که فاقد ماهیت عرفی آن است مثل درهم و دینار قدیمی در عصر کنونی. گاهی نیز برعکس می شود مثل سکه هایی که ماهیت عرفی درهم و دینار را دارند اما مصداق عنوان آنها نیستند. برای استنباط فقهی در این گونه موارد آیا طبق قاعده تبعیت احکام از عناوین، صدق عناوین موضوعات، ملاک حکم است یا ماهیت عرفی آنها؟ پاسخ به این سوال می تواند راهی نو در استنباط حکم فقهی در مسائل مستحدثه باز نماید.این مقاله با تبیین لزوم توجه به ماهیت عرفی قبل از معنای لغوی بیان می کند که در استنباط احکام شرعی از ادله لفظی، اصل اولی توجه به ماهیت عرفی موضوعات است که باید در یافتن آن با استفاده از قرائن عرفی، فحص شود و بعد از یاس از شناخت ماهیت عرفی، به معنای لغوی الفاظ توجه شود. اصل ماهیت عرفی که به عنوان نوآوری اصلی مقاله است اولا از تمسک به معنای لغوی قبل از فحص از ماهیت عرفی جلوگیری می کند ثانیا تعیین کننده اراده ماهیت عرفی در موارد شک در اراده معنای لغوی و ماهیت عرفی است ثالثا ضابطه ای در کاربرد قاعده تبعیت احکام از عناوین است.ثمره مهم اصل ماهیت عرفی در استنباط حکم مسائل مستحدثه آشکار می شود در مواردی که موضوع آنها فاقد صدق عنوانی اما واجد ماهیت عرفی موضوعات احکام است. به طور مثال اگر ماهیت عرفی درهم و دینار در احکام شرعی قابل اراده باشد پول های امروزی که از نگاه عرفی ماهیت درهم و دینار را دارند مشمول احکام درهم و دینار خواهند بود. در مقابل، موضوعاتی که امروزه صدق عنوانی را دارند ولی ماهیت عرفی سابق را ندارند مثل درهم و دینار قدیمی در عصر کنونی، نمی توانند حکم سابق را داشته باشند.

    کلید واژگان: موضوع حکم, ماهیت عرفی, مسائل مستحدثه, قاعده تبعیت, صدق عنوانی
    Mohammadali Khademi Kosha *, Mohammedhussain Mullah Mirzaei, Akbar Najjm

    Nowadays, there is, sometimes, an example of the title of the matter of the religious ruling (ḥukm al-sharʻī), which lacks its customary nature, such as the old dirham and dinar in the current era. Other times, it is the other way around, such as coins that have the customary nature of dirhams and dinars but are not examples of their titles. For jurisprudential inferences in such cases, according to the principle of following rulings from the titles, is the validity (ṣidq) of the matter’s titles the criterion of the ruling or their customary nature? The answer to this question can open a new way of inferring jurisprudential rulings on newly-emerged issues. By explaining the need to pay attention to the customary nature before the literal meaning, this study states that in inferring religious rulings from verbal evidence, the basic principle is to pay attention to the customary nature of the matters, which should be examined in order to find it by using conventional evidence and after despairing of knowing the conventional nature, attention should be paid to the literal meaning of the words. The principle of customary nature, which is the main innovation of the study, firstly, prevents holding on fast to the literal meaning before examining the customary nature. Secondly, it determines the will of customary nature in cases of doubt about the will of the literal meaning and customary nature. Thirdly, it is a rule in applying the principle of ‘following the rulings to the titles.’ The important result of the principle of customary nature is revealed in inferring the verdict of newly emerged issues. In cases where their subject matter lacks title validity (ṣidq al-ʻunwānī) but has the customary nature of rulings’ matters. For example, if the customary nature of dirhams and dinars can be determined in religious rulings, today’s money, which has the nature of dirhams and dinars from a customary point of view, will be subject to the rulings of dirhams and dinars.  On the other hand, matters that today have the title validity but do not have the former customary nature, such as the old dirham and dinar in the current era, cannot have the former ruling.

    Keywords: Rulings’ Matter, Customary Nature, Newly Emerged Issues, The Principle Of Following, Title Validity
  • خلیل پروینی، روح الله جعفری
    طبیعت و مظاهر آن، از دیرباز در آثار ادبی و هنری، ظهور و حضوری گرم و پر نشاط داشته است؛ اما نویسندگان و شاعران رمانتیک در آثار خود به طبیعت را زنده، زیبا و همچون پناهگاه روحی برای خویش تصویر کرده اند. جبران خلیل جبران، نویسنده و نقاش لبنانی نیز همانند نویسندگان و شاعران رمانتیک بزرگ دیگر، در آثار خود طبیعت را به عنوان یکی از عناصر و وسایلی که می تواند التیام بخش دردهای انسان معاصر باشد به وفور آورده است. در این مقاله پس از نگاهی کلی به جایگاه طبیعت در مکتب ادبی رمانتیسم و نوع نگرش رمانتیک ها به طبیعت و تصویر آن در آثارشان، جایگاه طبیعت در اندیشه و آثار جبران بررسی شده و بعضی از مهمترین اصول نوع نگرش جبران به طبیعت بیان شده است. با مطالعه آثار جبران می توان دریافت که او نیز مانند دیگر رمانتیکهای بزرگ به طبیعت و پدیده های آن در آثار خود حیات و اصالت بخشیده، و با دیدگاهی عاطفی به توصیف پدیده های طبیعی پرداخته است؛ از سوی دیگر او مانند دیگر نویسندگان بزرگ رمانتیسم، به تمجید زندگی روستایی در برابر زندگی شهری پرداخته است. از لحاظ فنی نیز اعتقاد جبران به زنده بودن طبیعت و اجزای آن باعث شده است که او از صنایع ادبی مانند تشخیص در تصویرگری پدیده های طبیعی استفاده نماید به طور خلاصه باید گفت که طبیعت در آثار جبران زنده و زیباست و همینگونه نیز توصیف شده است.
    کلید واژگان: طبیعت, رمانتیسم, جبران خلیل جبران
    Dr. Khalil Parvini
    Nature and its symbols have always had a warm and vivacious presence in literary works, yet, romantic writers and poets have given nature and its phenomena, a new look in their works.The romantics have painted nature as a live and beautiful retreat. Gibran Khalil Gibran, the Lebanese writer and painter has frequently drawn the nature, as have other great romantic artists, as an element of healing to human sufferings.The article, first casts a general glance at nature’s stance in the literary school of romanticism and then studies the place of nature in Gibran’s works while pinpointing on Gibran’s angle of viewing the nature. He has considered nature as a vital, emotional and original element and like other romantics has praised the rural life versus the urban surroundings. Gibran’s view of the nature as a live element has led him to use literarydevices to demonstrate natural phenomena.
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال