-
نشریه اخلاق پزشکی، پیاپی 27 (بهار 1393)، صص 129 -152مقدمهامروزه با توجه به تغییرات و نوآوری های شگرفی که در عرصه های گوناگون به وجودآمده پزشکی نوین را نیز با طیف وسیعی از مسائل و تصمیم گیری های اخلاقی روبرو ساخته است که این امر ضرورت آگاهی پزشکان از مبانی نظری و عملی اخلاق پزشکی امری اجتناب ناپذیر می باشد که به تبع آن، توجه به برنامه درسی اخلاق پزشکی اهمیتی دو چندان پیدا کرده است.هدف هاهدف از این پژوهش اجرای ارزیابی کیفیت درونی برنامه های درسی دوره دکترای اخلاق پزشکی از دیدگاه استادان و دانشجویان با توجه به عناصر ده گانه اکر به منظور تلاش برای بهبود و ارتقای کیفیت آن بود.روشروش تحقیق مورد استفاده از لحاظ هدف تحقیق کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل دانشجویان دوره دکترای اخلاق پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی تهران، شهید بهشتی و شیراز (45 نفر) و اعضای هیات علمی و استادان سه دانشگاه مذکور (25 نفر) بوده است. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود که سوالات آن بر مبنای مولفه های برنامه درسی اکر تدوین و تنظیم شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون T تک نمونه ای و آزمون فریدمن و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شده است. همچنین جهت اجرای آزمون های مطرح شده از نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته هاکیفیت درونی برنامه درسی رشته اخلاق پزشکی در سطح نامطلوب ارزیابی شد، به طوری که از دیدگاه اساتید عناصر منطق یا چرایی و عنصر مکان مناسب بودند و عناصر هدف، محتوا، فعالیت های یادگیری، روش های تدریس، مواد و منابع، گروه بندی، زمان و ارزشیابی نامناسب و از دیدگاه دانشجویان نیز عناصر منطق یا چرایی، هدف، فعالیت های یادگیری، گروه بندی، مکان، زمان و ارزشیابی در حد متوسط و عناصر محتوا، روش های تدریس و مواد و منابع هم نامناسب بودند. همچنین واحدهای درسی رشته اخلاق نیز متناسب ارزیابی شد، به طوری که واحد درسی فقه پزشکی دارای کیفیت بهتر و در اولویت اول و نیز واحد درسی اخلاق در مدیریت نظام سلامت دارای کیفیت پایین تر و در انتهای اولویت واقع شد.نتیجه گیریبازنگری و طراحی مجدد برنامه درسی دوره دکترای اخلاق پزشکی به منظور ارتقای کیفیت درونی برنامه درسی آن.
کلید واژگان: اخلاق پزشکی, برنامه درسی, ارزشیابی, کیفیت درونیModern medicine has faced medical community with a wide range of ethical issues that clinicians haven’t faced with it. Deep and thorough understanding of these issues has stimulated attention of physicians and thinkers of different fields specially ethics scholars to medical ethics as a new approach in comprehensive health system. With regard to this role and importance, review and evaluation of educational programs of medical ethics is inevitable. So in this research, it has attempted to study quality and place of elements and component of Ph.D medical ethic curriculum from point of professors and students. This research is descriptive and survey research and its purpose is evaluating internal quality of educational programs of Ph.D medical ethics from point of professors and students according to the ten elements of Acer. In this regard the questions were raised for achieving to research goals:1- How much the degree of acceptance of educational programs of Ph.D medical ethics in Iranian university of medical sciences, with respect to ten elements of Acer? 2-What is difference between professors’ and students’ opinions about internal quality of educational programs of Ph.D medical ethics in Iranian university of medical sciences? 3- How is the internal quality of educational programs of Ph.D medical ethics courses in Iranian university of medical sciences? So in order to responding to research questions, we tried to collect the information in field research and we used questionnaire. Our statistical populations involved 45 Ph.D medical ethics students and 25 professors and academic members that taught this course in Tehran, Shahid Beheshti and Shiraz University of medical sciences. It was used Morgan table for selecting statistical model and statistical methods such as descriptive statistic: frequency table describes the percentage, column chart and inferential statistics: one sample T-test and Friedman test. Also it was used SPSS software for these testes. The results showed that the internal quality of educational programs of Ph.D medical ethics is inappropriate and there is significant difference between logical elements, contents, learning activities and teaching methods so that professors have more appropriate opinions than students about logic and teaching method but student’s ideas are better about content and learning activities. The courses of medical ethics was good so that medical Fegh had better quality and it was in the first priority but ethics in managing health system had worth quality and it was in the last priority. It reminded the importance and necessity of changes and reforms in medical ethics curriculum.Keywords: Higher Education, Educational programs, Evolution, Quality, Curriculum -
مقدمهارزشیابی وضعیت برنامه آموزشی از دیدگاه دانش آموختگان می تواند موجب شناسایی نواقص این برنامه ها شده و امکان اصلاح را فراهم نماید. پژوهش حاضر با هدف تعیین تناسب اهداف برنامه های آموزشی با نیازهای حرفه ای از دیدگاه دانش آموختگان دانشکده پرستاری و مامایی خرم آباد انجام شد.روش هااین مطالعه توصیفی- مقطعی از نوع پیمایشی در سال 86-1385 روی 407 نفر دانش آموختگان پرستاری و مامایی سال های 84-1378 انجام شد. پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات فردی، تناسب اهداف برنامه های آموزشی با نیازهای حرفه ای و عناصر موثر بر کیفیت برنامه های آموزشی از دیدگاه دانش آموختگان به وسیله پست ارسال و بطور خودایفا تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آمار توصیفی و مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.نتایجبیشتر دانش آموختگان پرستاری (9/72 درصد) و مامایی (4/72 درصد)، توانایی خود در مراقبت از بیمار را در حد زیاد ارزیابی نموده و کاربرد دروس کارآموزی را بیش از دروس عملی و تئوری در کارآیی حرفه ای موثر دانستند. از دیدگاه دانش آموختگان، مهارت های کسب شده در طول تحصیل، در حد متوسطی پاسخ گوی نیازهای حرفه ای آنان در محیط کار بود و عدم کسب مهارت های لازم، دانش آموختگان پرستاری (1/37 درصد) را بیش از مامایی (4/22 درصد) تحت فشار روانی قرار داده بود. بیشترین عناصر موثر بر کیفیت برنامه های آموزشی از دیدگاه دانش آموختگان، استفاده از اساتید و مربیان مجرب، امکانات آموزش بالینی و فضای مناسب، شیوه های تدریس بکار گرفته شده، امکانات آموزشی دانشکده و منابع علمی بود.
نتیجه گیرینیازهای حرفه ای دانش آموختگان پرستاری و مامایی در برنامه آموزشی، بطور جامع پوشش داده نمی شود. لزوم تغییر در برنامه آموزشی و فراهم نمودن تمهیدات لازم برای دستیابی به اهداف حرفه ای و تربیت نیروی انسانی ماهر و مولد، ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: برنامه آموزشی, نیاز حرفه ای, اهداف, دانش آموختگان, پرستاری, مامایی, دیدگاهIntroductionEvaluating the educational programs from the viewpoints of graduates may identify the weaknesses of such programs and provide the opportunity for their improvement. This study was performed to determine the appropriateness of educational programs for professional needs from the viewpoints of graduates of Khorramabad School of Nursing and Midwifery.MethodsThis descriptive cross-sectional study was performed in the years 2006-2007 on 407 nursing and midwifery graduates who had graduated during 1999-2005. A questionnaire containing items about demographic data, appropriateness of educational programs objectives for professional needs, and factors influencing the quality of educational programs was sent to participants by mail and completed by them. The data was analyzed by SPSS software using descriptive statistics and Chi-square.ResultsMost of the nursing (72.9%) and midwifery (72.4%) graduates evaluated their competencies in taking care of patients as high. They also evaluated the training courses more effective on professional efficacy compared to practical and theoretical courses. From the graduate's points of view, the acquired skills during their academic years fulfilled their professional needs moderately, and lacking the essential skills made the nurses more strained than the midwives (37.1% and 22.4%, respectively). Factors affecting the quality of educational programs were reported by the graduates to be qualified faculty members and instructors, facilities for clinical education, educational environment, used teaching methods, educational facilities of the school, and the availability of scientific resources.Conclusionprofessional needs of nursing and midwifery graduates are not fully covered by educational programs. It seems necessary to change the educational programs and provide required means and facilities in order to achieve the professional objectives and train skilled and productive human resources.Keywords: Educational program, Professional needs, Objectives, Graduates, Nursing, Midwifery, Viewpoint -
Quality assurance as a comprehensive term encompasses all policies, processes and actionsmaintaining and developing higher education quality. Quality assurance emphasizes on external goals of evaluation, one of which is to assure learners, public and government that each unit, department, program or institution manages its quality. thus quality assurance focuses on accountability.This article first describes importance of external evaluation and necessity to conduct it, then considering the fact that two educational programs leading to bachelor degrees of nursing and obstetrics, which their internal evaluation have already completed, are volunteers to go under external evaluation. Explains steps of external evaluation and focuses on the external aspect of evaluation to assure quality of educational programs following internal evaluation.
-
پژوهش حاضر با هدف، ارزیابی کیفیت برنامه های آموزشی دانشگاه پیام نور قم بر اساس الگوی (NADE-TDEC) انجام شد. روش پژوهش توصیفی و رویکرد آن نیز کاربردی است. از میان همه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه پیام نور قم (14232 نفر) 375 دانشجو به روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود و داده های حاصل نیز با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی در محیط نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج ارزیابی نشان داد کیفیت برنامه های آموزشی در مولفه های طراحی مطالب و مواد درسی (14/3)، موارد مربوط به آموزش (61/3)، امور اجرائی (28/3) بیش از حد متوسط و در مولفه استفاده از فناوری های جدید آموزشی (49/2) کمتر از حد متوسط است و بین نظرات پاسخگویان از لحاظ جنسیت و سابقه تحصیلی تفاوت معنی داری در سطح 05/0 < p دیده نشد. با توجه به وضعیت مولفه های الگوی (NADE-TDEC) لازم است دانشگاه پیام نور قم در خصوص بهبود کیفیت فناوری های نوین آموزشی اقدام کند.
کلید واژگان: کیفیت برنامه های آموزشی, دانشگاه پیام نور, الگوی (NADE, TDEC), ارزیابی کیفیتThe present research had done with the purpose of quality assessment of University of Qom Payam-e Noor's educational programs based on the NADE-TDEC pattern. This research's is a descriptive research and its approach is practical. Among all of the students (14232 students), 375 students were selected as a sample, with using a Quota sampling method. The data collection instrument was a researcher-made questionnaire and obtained data was analyzed by SPSS software with using descriptive and inferential statistics indicators. The assessment results showed; the quality of educational programs in a component for designing and course materials (3.14), Items relating to education (3.61), executive affairs (3.28) were more than average extent and in the components of new educational technologies had been used (2.49) is less than the average extent and didnt observed significant differences among comments of respondents in viewpoint of gender and academic background in the level of p <0.05. In regards to the situation of NADE-TDEC pattern’s components it is necessary for the University of Qom Payam-e Noor to take action to improve the quality of new educational technologies.Keywords: Quality of Educational Programs, Payam, e Noor University, NADE, TDEC Pattern, Quality Assessment -
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل پیش بینی کننده رجعت به بی سوادی در سواد آموختگان دوره ی سوادآموزی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی سواد آموختگان در سطح کشور بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایچند-مرحله ای ، نمونه ای با تعداد 486 نفر (سواد آموخته) انتخاب شده و موردمطالعه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس پیشرفت تحصیلی محقق ساخته، پرسشنامه محقق ساخته ویژه ی نوسوادان، مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس (HAMQ) و مقیاس اعتمادبه نفس روزنبرگ بودند .به منظور تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون سود برده شد. نتایج نشان داد متغیرهای موافقت خانواده با سوادآموزی، کیفیت برنامه های آموزشی، وجود افراد باسواد در خانواده، درآمد ماهیانه خانواده و انگیزش پیشرفت به صورت منفی؛ و تعداد فرزندان، مسئولیت خانه داری و باروری زنان به صورت مثبت عوامل اصلی پیش بینی کننده ی رجعت به بی سوادی در سواد آموختگان دوره سوادآموزی و معادل آن بوده اند (مجذور آر تنظیم شده = 267/0 ، 001/0P < ، 567/15 = F). نتایج پژوهش بیانگر آن است که عوامل اجتماعی اقتصادی فرهنگی، بیشترین نقش را در میزان رجعت به بی سوادی نوسوادان داشته و عوامل مرتبط باکیفیت برنامه های آموزشی و انگیزش پیشرفت، پیش بینی کننده های بعدی رجعت به بی سوادی بوده اند.کلید واژگان: رجعت به بی سوادی, سوادآموزی, نوسواد, عوامل اجتماعی اقتصادی و فرهنگی, انگیزش پیشرفت, اعتماد به نفسThe purpose of this study was to investigate the predictive factors of returning to illiteracy in education graduates of literacy course. The population of the study included all illiteracy graduates in the country. Using multi-level cluster sampling, 486 participants were chosen and studied. The instruments of the study included self- researcher's scale of educational achievement, special self- researcher's questionnaire of novice literates, Herman's Achievement Motivation Scale Questionnaire (HAMQ), and Rosenberg self-confidence scale. To analyze the data, regression analysis was used. The results indicated that variables of family agreement with literacy, educational program's quality, the presence of educated individuals in the family, family's monthly income and achievement motivation negatively; and number of children, women's responsibility of housekeeping and fertility positively predicted the main factors of returning to illiteracy in education graduates of literacy course and its equivalent (R-squared adjusted=. /267, pp. /001, F=15/567). The results of the study indicated that Social economic and cultural factors have the most important role in the rate of novice literate's return to illiteracy and factors related to the quality of educational programs and motivation have been subsequent predictors of return to illiteracy.Keywords: Returning to Illiteracy, Literacy, Novice Literates, socio-economic, cultural factors, motivation, self-confidence
-
پژوهش حاضر با هدف تحلیل سیاستها و سازوکارهای آموزشی دانشگاه فنی حرفه ای به عنوان یک مطالعه موردی در صدد است تا کم و کیف برنامه های آموزشی این دانشگاه را تحلیل، چالش ها و آسیب های پیش رو را شناسایی و استراتژیهایی را برای بهبود کیفیت و عملکرد آموزشی و پژوهشی این دانشگاه پیشنهاد نماید. روش پژوهش، کیفی چندگانه و از نوع تحلیل سند و پدیدارنگاری است. مشارکت کنندگان 12 نفر از مدیران دانشگاهی و کارفرمایان ذیربط در حوزه رشته های فنی بودند که به صورت هدفمند انتخاب و با آنان مصاحبه شد. برای تحلیل یافته ها نیز از روش تحلیل محتوای کیفی با تاکید بر مولفه های اصلی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد؛ با وجودیکه دانشگاه مورد مطالعه از نظر سیاست ها و سازوکارهای تعیین شده حتی المقدور در اسناد بالا دستی با سنت دانشگاه های کارآفرین همسویی دارد اما در عمل با مجموعه ای از چالش های محیطی زمینه ای، ساختاری و محتوایی دسته و پنجه نرم می کند که عدم توجه به آنها و عدم ارایه راه حلی برای این چالش ها، نه تنها اثر بخشی و کارآمدی دانشگاه را تحت الشعاع قرار می دهد بلکه باعث می شود که در تقابل با فلسفه وجودی و چشم انداز راهبردی آن قرار گیرد.
کلید واژگان: آموزش عالی حرفه ای, دانشگاه فنی و حرفه ای, دانشگاه کارآفرین, سنت پلی تکنیک در توسعه دانشگاهیThis paper aims to analyze the policies and mechanisms of the Technical and Vocational University as well as to analyze the quality of educational programs, to identify the challenges ahead and to suggest strategies for quality improvement and the university's educational and research performance. As a multi-qualitative research, the study was based on document analysis and phenomenology. Participants included 12 academic executives and relevant employers in technical fields who were purposefully selected and interviewed. Qualitative content analysis method with emphasis on the main components was also used to analyze the findings. The findings showed that although the university in its policies and mechanisms works in line with the traditions of entrepreneurial universities, but in practice suffers from a set of contextual, environmental, structural and content challenges, that failing to address them not only overshadows the effectiveness and efficiency of the university, but also runs counter to its existential philosophy and strategic vision.
-
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت اشتغال فارغ التحصیلان آموزش های فنی و حرفه ای، کاردانش و نیز شناسایی عوامل احتمالی موثر بر اشتغال آنان، به سفارش سازمان آموزش و پرورش در استان آذربایجان شرقی انجام شد. برای بررسی توزیع ویژگی های اشتغال جامعه مورد مطالعه، نمونه ای به حجم 633 نفر از فارغ التحصیلان (386 نفر از فنی و حرفه ای و 247 نفر از کاردانش به جز دوره بزرگسالان)، به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و داده های موردنیاز با مراجعه مستقیم به آزمودنی ها از طریق ابزار پرسشنامه به دست آمد؛ علاوه براین، از اسناد و مدارک رسمی برای مقایسه یافته ها با اطلاعات و آمارهای رسمی موجود، استفاده شد.
خلاصه یافته های پژوهش عبارت اند از: این پژوهش نشان داد که4/17 درصد از گروه نمونه فنی و حرفه ای و 15 درصد از گروه نمونه کاردانش در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی اشتغال دارند و به طور کلی پسران بیشتر از دختران در مشاغل مرتبط با رشته تحصیلی اشتغال دارند. نتایج نشان داد که نسبت اشتغال مرتبط با رشته تحصیلی در بخش دولتی (5/77 درصد) بیشتر از بخش خصوصی و سایر مشاغل (9/58 درصد) است و نسبت های اشتغال فارغ التحصیلان در مناطق مختلف استان یکسان نیست. بیشترین درصد اشتغال مرتبط با رشته تحصیلی، در میان فارغ التحصیلان نواحی مرکزی مشاهده می شود. سرانجام نتیجه گیری شد که بخشی از مشکلات اشتغال فارغ التحصیلان فنی و حرفه ای به محدودیت های بازارکار و قسمتی به چگونگی برنامه های آموزشی مربوط می شود. در این پژوهش پیشنهاد شد که مهارت های دارای قابلیت اشتغال (اعم از فکری و جسمی) با برنامه های فنی و حرفه ای تلفیق شوند.
کلید واژگان: آموزش های فنی و حرفه ای, آموزش های کاردانش, اشتغالThis study was carried out in East Azerbaijan province in Iran to survey the employment situation of the work-based and vocational education graduates and to explore the probable factors affecting their employment. Data were collected using a questionnaire administered to a stratified random sample of 633 individuals (386 from vocational and 247 from work-based courses).Findings showed that only 17.4 percent of vocational education graduates and 15 percent of work-based graduates were employed in positions related to their fields. The proportion of employment varied in different regions of the province. The maximum percentages of field-related employment belonged to the graduates of the central region. Finally, it was concluded that problems of employment were partially related to the limitations of labor market and also to the quality of educational program. It was suggested to integrate the employability skills with the career and technical programs.Keywords: vocational education, work, based education, employment -
Journal of Advances in Medical Education & Professionalism, Volume:3 Issue: 4, Oct 2015, PP 183 -188IntroductionAccreditation assesses performance, or capacity to perform, against predetermined standards. It typically combines external quality assurance, through a process of peers review, with elements of self-regulation through internal and selfdirected assessment. This study is an attempt to identify the quality of pediatrics residency educational programs regarding predetermined standards.MethodsThis descriptive-analytical evaluation study of applied type was conducted during 2010 and 2011 in the pediatrics department of Shiraz Medical School, Iran. The assessment process occurred in several phases; at first an assessment model for a residency educational development and a series of educational criteria and indices were created based on WFME Standards. Multiple methods including a self-assessment questionnaire and several checklists were used to collect data, whereas systematic site visit, peer review and document reviewing were conducted with survey team. Due to limitation of the statistical society, all faculty members (n=34) and residents (n=41) of the pediatric department were asked to complete the survey. At last, descriptive and deductive statistics data analysis was performed using SPSS version 14.ResultsAccording to the records available in assessing program quality, it seems that the input criteria were desirable for the program based on the residents’ viewpoints (86.6%).There were proper physical facilities for them to meet the residency program goals. The study indicated that the learning environment needed to be revised for the educational needs (Likert scale: 2.96±1.05). The peer evaluation team demonstrated achievement of mission fulfillment in the context of the objectives and indicators by meeting the desired themes. In spite of some weaknesses in the process criteria, the criteria for output indicators were good according to the report (more than desired level of 75-80%).ConclusionAccreditation is an important step towards strengthening the quality of educational programs. According to this study the current status of the pediatrics department of Shiraz University of Medical Sciences was desirable leading to a satisfactory level in general. However, additional educational development will be needed in order to achieve a widespread change and improvement.Keywords: Accreditation, Standard, Pediatric
-
مقدمهارتقای کیفی دانشگاه که نهادی تولید کننده، انتقال دهنده و تامین کننده نیروی انسانی متخصص در جامعه است، از وظایف اصلی مراکز مطالعات است و اجرای طرح ارزشیابی درونی، مسئولین و دست اندرکاران سیستم آموزشی را از مناسب بودن اهداف، خط مشی ها و عملکردهای اجرایی خود آگاه می سازد. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی نحوه اجرای طرح ارزشیابی درونی در گروه های آموزش تخصصی دانشگاه علوم پزشکی قزوین انجام گرفت.روش هاجهت انجام این مطالعه توصیفی- مقطعی، ابتدا چک لیستی شامل 44 سوال که نحوه ی صحیح اجرای طرح را در گروه های آموزشی می سنجید، طراحی گردید و بین اعضای هیات علمی دو گروه آموزشی تربیت کننده دستیار این دانشگاه که طرح را به اجرا درآورده بودند، توزیع گردید و سپس اطلاعات به دست آمده جمع آوری و تجزیه و تحلیل شد.یافته ها70درصد آزمودنی ها نسبت به طرح ارزشیابی درونی آگاهی و نگرش مناسبی داشته اند. 65 درصد آن ها، هدایت طرح را در گروه آموزشی خود مناسب ذکر کرده اند. 45 درصد آزمودنی ها وضعیت آموزش را مطلوب ذکر نموده اند. 75 درصد آزمودنی ها، گروه آموزشی را از نظر وجود کارشناس با تجربه آموزش نامطلوب اعلام کردند. بیشتر از 60 درصد آزمودنی ها مشارکت گروه های ذینفع (هیات علمی، مدیر گروه، دانشجو و کارکنان آموزش) را در اجرای طرح نامطلوب ذکر کردند و در همین رابطه کمتر از 40 درصد آزمودنی ها در تدوین اهداف آموزشی مشارکت داشتند. بیش از 55 درصد آزمودنی ها تعیین حوزه های ارزشیابی را جهت بررسی وضعیت گروه آموزشی خود و تبیین وضعیت مطلوب را مناسب ذکر کرده اند. بیش از 70 درصد آزمودنی ها ارتباط خود را با مرکز مطالعات و توسعه آموزش علوم پزشکی (EDC) نامطلوب ذکر کرده و 75 درصد آزمودنی ها ارتباط با دانش آموختگان را نامطلوب عنوان نموده اند.نتیجه گیریاین بررسی مشکلات عمده ای را در روند اجرای طرح ارزشیابی درونی در گروه های آموزشی تربیت کننده دستیار این دانشگاه مشخص نمود که عبارتند از:ضعف مشارکت گروه های ذینفع دراجرای طرح ارزشیابی درونی از جمله تدوین و بازنگری اهداف آموزشی، عدم وجود کارشناس آموزش دیده در گروه های آموزشی، عدم کفایت آموزش های مرکز در آشنایی گروه های آموزشی با طرح ارزشیابی درونی و ضعف برقراری ارتباط گروه های آموزشی با مرکز EDC، عدم ارتباط با دانش آموختگان و نداشتن برنامه ای مشخص جهت ارتباط با آن ها درگروه های آموزشی.
به این ترتیب با در نظر گرفتن این کاستی ها و رفع آن ها می توان گام موثری در اجرای بهینه این طرح کارآمد در سایر گروه های آموزشی تربیت کننده دستیار دانشگاه برداشت.
کلید واژگان: ارزشیابی درونی, گروه آموزشی, اعضای هیئت علمی, کیفیتIntroductionwe considered the quality improvement of university as an institue that train، transfer and approve the espisialized manpower. Internal evaluation planning was done in order to appropirate objects، opreational policies. This study was aimed to assess the internal evaluation specialized educational groups in Qazvin university of medical sciences.MethodsWe desiged a check list with 44 questions to determine quality internal evaluation، and used descriptive-cross sectional study for data collection and analysis. We distributed these among the faculty members، finally we analyzed the date that gathered from 20 faculty members.Results70% of participants had appropirate knowledge and attitude، 65% of them anounced to appropirate lead the plan، 45% of them approved condition of education، 75% of them anonnced unappropirate for having educational expert in groups. more than 60% of them anounced that the compartment of the faculty members، students، employees، team manager)were unsuitable، In this field less than 40% of them attended، comply in educational objects، more than 55% of them anounced satisfactory in determine of evaluation fields and acceptable status of the fields. More than 70% of them anounced unsuitable community with educational development. 75% of them anounced unsatisfactory for communicating with graduats.ConclusionAccording to findings of this research، General difficulities were performing internal evaluation consisist of: 1) There were not sufficient participation of stakeholders such as determining and rivising objectives and idexeses of evaluation areas. 2) There was not education expert in groups. 3) There was not suitable communication within groups، EDC and them with their graduates. Therefore، we can solve the problems and perform this study in other educational groups that have residency programs for improving the quality of educational programs.Keywords: Internal evaluation, Educational group, Faculty members, Quality -
زمینهحساسیت امر آموزش و توجه به فرآیندهای آموزشی در دانشگاه ها، ضرورت ارزشیابی را که بهبود کیفیت آموزش و در نهایت بهبود کارایی و اثربخشی سیستم آموزشی کشور را به دنبال خواهد داشت، مورد تاکید قرار داده است. هر ساله در دانشگاه علوم پزشکی اهواز ارزشیابی آموزشی اساتید از دیدگاه دانشجویان، توسط مرکز مطالعات دانشگاه انجام و به اطلاع اساتید رسانده می شود.هدفاین مطالعه به منظور بررسی دیدگاه اساتید غیربالینی دانشگاه علوم پزشکی اهواز در مورد عوامل موثر در افزایش و یا کاهش نمرات ارزشیابی آنان از طریق نظرخواهی از دانشجویان صورت گرفته بود، انجام شد.روش کاردر این مطالعه توصیفی که در سال تحصیلی 83-82 صورت گرفت، جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای پژوهشگر- ساخته، استفاده شد. از 130 پرسشنامه توزیع شده، 72 درصد آنها تکمیل و عودت داده شد.یافته هانتایج حاصل از این بررسی نشان داد که حدود نیمی (52.3 درصد) از اساتید نمره ارزشیابی را نسبت به سال گذشته کسب کردند. در بین علل افزایش نمره ارزشیابی از دیدگاه اساتید، به ترتیب «توانایی و تسلط بیشتر بر محتوای درسی» (46 درصد)، «توجه به مقطع تحصیلی دانشجویان» (26 درصد) و «اطلاع از نتایج ارزشیابی» (23 درصد)، بیشترین مواردی بودند که اولویت اول را به خود اختصاص دادند. «شرکت در کارگاه های آموزش پزشکی» (75 درصد)، «افزایش امکانات آموزشی» (71 درصد) و «تغییر رفتارهای اجتماعی» (68 درصد) بیشتر از موارد دیگر در اولویت چهارم به بعد قرار داشتند. در این مطالعه 37.4 درصد از اساتید، نمره ارزشیابی پایین تری را نسبت به سال قبل کسب کردند. این دسته از اساتید به ترتیب «تعطیلات مکرر در طول ترم» (49 درصد)، «نوع درس و ماهیت آن» (37 درصد) و نیز «عدم صداقت و غرض ورزی دانشجویان» (34 درصد) را به عنوان بیشترین اولویت اول کاهش نمرات ارزشیابی قلمداد کردند. از نظر اساتید «زمان نامناسب تشکیل کلاس ها» (91 درصد) از عوامل بی تاثیر و یا اولویت چهارم به بعد در کاهش نمرات ارزشیابی بود.نتیجه گیریبه منظور ارتقای سطح آموزشی در دانشگاه، به نقطه نظرات اعضای هیات علمی و تلاش در جهت رفع مشکلات و موانع آموزشی توجه بیشتری شود.
کلید واژگان: نمره ارزشیابی, نظرات, اساتید, دانشگاه علوم پزشکیBackgroundConsidering the importance of educational processes in our universities, evaluation of academic members in order to improve their teaching quality is highly necessary. In Education Development Center of Ahvaz University of Medical Sciences, evaluation of academic members by students is performed annually through questionnaires and the results are reflected to the teachers.ObjectiveTo determine the opinions of teachers about the effective factors on variations of their evaluation score during the academic year of 2003-2004 in comparison to the previous year.MethodsIn this descriptive study a researcher-made questionnaire was prepared and distributed among 130 non- clinical academic members of whom 72% filled and returned the questionnaires. Data were analyzed by computing frequency, percentage and Chi-square test.ResultsAbout half of the teachers (52.3%) gained a higher evaluation score in comparison to the previous year and they believed that the most important factors causing this increase have been respectively more proficiency in educational program content (46%), considering students’ program level (26%), knowing the results of previous evaluation (23%), participating in medical education workshops (75%), improvement of educational facilities (71%) and alteration in social behavior (68%). Among all teachers, 37.4% gained a lower score comparing to the previous year and according to them frequent holidays during the academic semester (49%), type of course and its nature (37%) and students dishonesty in evaluating teachers (34%) had been the most important factors affecting decrease in their evaluation score, while inappropriate class time (91%) had not been effective in this regard.ConclusionIn order to improve the quality of educational programs, considering academic members’ suggestions and trying to resolve educational problems are highly recommended.
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجهای نباشند.
-
معتبرحذف فیلتر