به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۶۶۴۶ عنوان مطلب
|
  • امیرحسین همتی*
    مناقب نامه نویسان اهل تصوف، بنا به سنت رایج در خانقاه، برای نقل گفتار ایمه طریقت، اعتباری ویژه قایل بودند؛ به گونه ای که تلاش می شد کلام شیخ، به عین عبارت، یا در مضمون و محتوا کاملا شبیه به آنچه بر زبان ایشان آمده بود، روایت شود. پایبندی به این اصل، موجب شد بخشی زیاد از اقوال مشایخ، ضمن حکایات مرتبط با احوال آن ها در مناقب نامه ها ذکر شود. یکی از کتب مقامه، اسرارالتوحید است. در این کتاب و در ضمن حکایت «سفر ابوسعید به خرقان»، گفت وگویی از شیخ ابوالحسن با ابوسعید ابوالخیر با این عبارات نقل شده که «روزی شیخ بلحسن در میان سخن از شیخ پرسید که: به ولایت شما عروسی بو؟ شیخ بوسعید گفت: بو؛ و در عروسی بسیار نظارگی بو، که از عروس نیکوتر بو، ولکن در میان ایشان، تخت و کلاه و جلوه، یکی را بو. شیخ بلحسن نعره ای بزد و گفت: خسرو همه حال خویش دیدی در جام». ابهامات موجود در این گفت وگو، و سوالاتی که در پی این ابهامات پدید می آید، مفهوم واقعی این مکالمه، و مهم تر از همه، هدف از ایراد آن را نامشخص ساخته است. این پرسش ها، به گونه ای هستند که پاسخ آن ها را نه در متن اسرارالتوحید، و نه در تعلیقاتی که بر این متن نگاشته شده است، می توان یافت. جستار حاضر، مفهوم این گفت وگو و هدف از ایراد آن را مشخص ساخته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد گفت وگوی یادشده، با موضوع مورد اختلاف مجلس گفتن یا سکوت ابوسعید در خانقاه خرقانی، ارتباط مستقیم دارد.
    کلید واژگان: ابوسعید ابوالخیر, ابوالحسن خرقانی, اسرارالتوحید, گفت وگو, مجلس گفتن
    Amir Hossein Hemati *
    Ethic authors who are known as mystics, according to the conventional traditions in Islamic monastery (Khanghah) and complying with those endowed with Hadis, devoted a particular value for quotation from Imams of religious way. The efforts were made to recount Sheikh’s words in a way that it can present the exact sayings and contents he declared. Fidelity to these bases, ended in writing a wide range of related Sheikhs’ talks and parables along with their wise narrations in ethics. One of these ethic books is Asrar-ol-Tohid. It is quoted in this book, while Abu Saeed was traveling to Kharghan, Sheikh Abul Hasan and Abu Said Abul-khayr had a conversation in which the word were written: “ once Sheikh Abul Hasan asked Abu Said Abul-khayr: was there a wedding in your home village?” Sheikh Abu-Said said: yes, there was, and in that wedding there were visitors who looked more righteous than bride, but among them just one had all beauty, crown, and throne. Sheikh Abul Hasan yielded saying: hey Sovereign you were beholding your own ambience in a chalice. There are a lot of ambiguities in this talk, and these ambiguities bring up questions; the precise meaning conveyed by these words along with the most important factor which is the purpose of writing them are unknown. The answers of these questions can be found neither in texts of Asrar-al-Tohid nor in other related books. The present study investigate the aforementioned questions in finding the conveyed meaning of the talk and the purpose of writing it. The results of the study revealed that the conversation has a direct relationship with his contradiction in meeting or with the Abul Said’s silence in Khanghah-e-Kharghani.
    Keywords: Abu Said Abul-khayr, Abul Hasan Kharghani, Asrar-ot-Tohid, Maghame Kohan va Now, Montakheb Nour-ol-Olum, Resale Zekr Ghotb-ol-Sakenin
  • زهرا دری
    ابوالمعالی نصرالله منشی و حکیم سنایی از نام آوران بزرگ ادب فارسی هستند که حدودا معاصر یکدیگر زیست کرده اند (با اندک تقدم تاریخی که از حیث زندگی محتملا برای سنایی قائلیم) و دو اثر سترگ «حدیقه الحقیقه» و «کلیله و دمنه» را به زبان و فرهنگ غنی فارسی ارزانی کرده اند؛ دو اثری که چون دو ستاره رخشنده در فلک بهرامشاهی درخشیدن گرفته اند. هرچند که ظاهرا ابوالمعالی به کار ترجمه «کلیله و دمنه» ابن مقفع پرداخته است ولی می دانیم توانمندی مترجم در حیطه زبان و ادب فارسی و عربی او را بر آن داشته است که چرب دستی کند و- به موازات تعهد و تقید به متن اصلی– متن ابن مقفع را به آیات قرآنی و احادیث نبوی و امثال و اشعار شاعران عرب و عجم بیاراید و خود خواسته است که در بسط سخن و کشف اشارات آن اشباعی رود و از این حیث مسلما خود آفرینشگری دگر است. به همین سبب نگارنده در این گفتار به مقایسه موضوعی و محتوایی این دو اثر پرداخته است تا میزان تاثیرپذیری آنها را بر یکدیگر در فضای فرهنگی عصر غزنویان با تکیه بر حکایات، امثال، اشعار، تلمیحات، تعابیر و اصطلاحات خاص، مورد ارزیابی قرار دهد که خود به خود اثرات متن ابن مقفع بر سنایی نیز تا حدی مکشوف می شود.
    کلید واژگان: کلیله و دمنه, حدیقه سنایی, نصرالله منشی, سنایی, ابن مقفع
    Z.DorriÖ
    Abul-Maali Nasr Allah Monshi and Hakim Sanai Are among the most eminent scholars of the Persian literature who lived nearly at the same period. They have bestowed the two invaluable books Hadighah-al- Haghigha and Kelileh and Demneh upon the rich Persian language and culture. These two works glittered like stars within Bahramsha's sky. Although Abul - Ma' Ali has seemingly translated Ibn al-Moqaffa's Kalilah and Dimnah, we are well-aware that he has manifested his skill because of his proficiency in both Persian and Arabic literature. Besides, by considering fidelity to its original, he has ornamented Ibn al-Moqaffa's writing with quaint verses, Prophet's saying, Adages, and the poem poetry of Iranian and Arab poets. In addition, he has meant to express the content in a more profound and immense way, and he has definitely had a new creation. Therefore, the researcher has compared these two works from the viewpoint of content to examine their mutual influence upon one another within Ghaznavi's cultural atmosphere by relying on anecdotes, Adages, poems, allusions, and special expressions and interpretations. As a result, the Ibn al-Moqaffa's influence on Sanai would be more illuminating than before.
  • مسعود حسنی*، فرهاد درودگریان

    پژوهش های مناسکی، گفتمان میان رشته ای و گسترده ای است که شاخه های مختلف و متنوعی از علوم انسانی را دربرمی گیرد. بر اساس نظریه مناسک گذار، ساختار نمادین این آیین های کهن و اسطوره ای در فرهنگ های مختلف، دارای الگویی مشخص است. هدف از پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی، پاسخگویی به این پرسش است که گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر که در متن های کهنی همچون تذکرهالاولیاء عطار و اسرارالتوحید محمدبن منور بازتاب یافته است، تا چه اندازه با الگوی نظریه مناسک گذار همخوانی دارد؟ گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر با الگوی سه مرحله ای ون جنپ (گسست، گذار، پیوند دوباره) همخوانی دارد و ساختار عرفانی سلوک وی که طی گذاری سخت و منسک گونه و بر اساس ویژگی های اعتقادی و عملی منحصر به فردی شکل گرفته است، در نهایت به یک ضد ساختار در تصوف آن روزگار تبدیل می شود.

    کلید واژگان: مناسک گذار, عرفان, ابوسعید ابوالخیر, تذکرهالاولیاء, اسرارالتوحید
    Masoud Hasani *, Farhād Doroudgariān

    Ritual studies is an interdisciplinary area that encompasses a wide ranges of branches of humanities. According to the theory of rites of passage, the symbolic structure of ancient and mythological religions in different cultures has a specific pattern. The present study, by using an analytical-descriptive method, wants to answer the question that to what extent does the mystical passage of Abu Said Abul-Khayr,  which is reflected in ancient texts such as Tazkirat al-Awliya of Attār and Asrār al-Tawhid of Mohammad ibn Monvvar, correspond to the theory of rites of passage? The mystical passage of Abu Said Abul-Khayr is consistent with the three-phase pattern (separation, transition, and reincorporation) of Arnold van Gennep. Abu Said's mystical journey (suluk) which has been formed through a difficult and ritualistic process and is based on unique doctrinal and practical characteristics, eventually becomes an anti-structure in the Sufism of that time.

    Keywords: Rites of Passage, mysticism, Abu Said Abul-Khayr, Tazkirat al-Awliya, Asrār al-Tawhid
  • محمدرضا موحدی، مسعود معظمی گودرزی*

    در این پژوهش به بررسی و تحلیل انگیزه ها و دلایل رفتار و گفتار طنزآمیز ابوسعید به عنوان یک شخصیت برجسته عرفانی پرداخته ایم و تاثیر ویژگی های اخلاقی و عرفانی ابوسعید بر گفتار و رفتار طنازانه او را به روش تحلیل محتوایی بررسی کرده ایم. اصلی ترین وجه شخصیت طناز ابوسعید، بداهه گویی و تسلط بر بازی های لفظی و کلامی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین وجوهی که به عنوان پایه و اساس شوخی ها و طنازی های ابوسعید است در سیزده دسته قرار می گیرند. از این میان سه مورد که عبارت هستند از: 1 بداهه گویی و بازیهای کلامی ابوسعید؛ 2 طنز موقعیت یا آموزش عملی عرفان با تکیه بر طنز؛ 3 پرهیز از خودخواهی و خودبینی، بیش از 60% از مجموعه انگیزه ها و دلایل طنازی ابوسعید را تشکیل می دهند. مساله شوخ طبعی ذاتی ابوسعید، اقبال مردم به او به دلیل روحیه طناز او و طنز به مثابه آیینه تمام نمای ویژگی های برجسته عرفانی، اخلاقی و اجتماعی ابوسعید از موضوعات مورد بحث در این پژوهش هستند.

    کلید واژگان: طنز, طنازی, شوخ طبعی, ابوسعید, عرفان
    Mohamad Reza Movahedi, Masoud Moazami Goodarzi *

    In the present article, we have investigated and analyzed motivations and reasons for satirical speech and humorous behavior of Abu Said Abul-Khayr, a prominent mystical figure; and by using the method of content analysis, we have studied the effect of his moral and mystical characteristics on his satirical speech and humorous behavior. The main aspect of Abu Said's humorous personality is his improvisation and his dominance over verbal games. The findings of the research show that the most important aspects of Abu Said's satires can be analyzed in thirteen categories. The three cases of 1. improvisation and dominance over verbal games, 2. humor of the situation or practical teaching of mysticism based on humor 3. avoiding selfishness and egoism, constitute more than 60% of his satirical motives. The topics discussed in this research are as follows: Abu Said's inherent sense of humor; the issue of people liking him because of his humor; humor as a marker of his mystical, moral, and social characteristics.

    Keywords: humor, character, Abu Said Abul-Khayr, Asrār al-Tawhid, mysticism
  • علی زمانی
    تحقیق پیش رو بر آنست تا خواننده را با وجهه ای از زندگی علی بن عثمان هجویری، شخصیت مشهور صوفی آشنا کند. نویسنده با اتخاذ رویکردی نو در صدد بررسی تاثیر اساتید و رهبران متعدد هجویری بر او طی مهاجرتهای طولانی اوست. بدین ترتیب در ادامه از تاثیرعمیق افرادی چون ابوالعباس شقانی،ابو احمد مظفر حمدان، ابوالقاسم کرکانی،امام ابوالقاسم قشیری و شیخ ابوالفضل محمد بن حسن ختلی بر دیدگاه هجویری نسبت به دین و دنیا سخن رانده می شود. علاوه براین، نویسنده به بررسی میزان تاثیرگذاری کتب و مراجع مختلف بر دیدگاه هجویری می پردازد. نمود این تاثیرات چنانچه توضیح خواهیم داد در کشف المحجوب، اثر منحصر بفرد هجویری به روشنی قابل اثبات است. در این راستا به معرفی تاثیر کتبی مانند رساله ی قشیری، شرح تعرف، اللمع و طبقات الصوفیه و... می پردازیم، کتبی که شکل دهنده ی اندیشه و دیدگاه هجویری بودند.
    کلید واژگان: هجویری, استادان, مراجع, کشف المحجوب, اللمع, تاثیرپذیری
    Dr. Ali Zamani Alavijeh
    The present paper will acquaint the reader with the life of the well-known character of Sufism, namely, Ali Ibn Usman Hujwiri. The author, having taken a new approach, endeavors to analyze the impression of different teachers and leaders on Hujwiri during his adventurous migration. To illustrate, Abul-Abbas Shaghani, Abu-Ahmad Mozaffar Hamdan, Abul-Ghasem Korrakani, Imam Abul-Ghasem Ghushairi and Sheikh Abul-Fazl Mohammad Ibn Hasan Khottali have effective roles in Hujwiri’s later approaches to life and religion, whose influence will be described subsequently. Furthermore, he surveys the extent to which different sources or references had influenced Hujwiri’s outlook. The reflection of these impacts will be clearly traced in Hujwiri’s masterpiece, Kashf al-Mahjub (Revelation of the Veiled). Resale-ye Ghushairie by Imam Abul-Ghasem Ghushairi, Sharh al-Ta’arrof by Mostamli Bokhari, Al-Loma’ by Abu-Nasr al-Sarraj and Tabaqat al-Sufiyya by Abu-Abd al-Rahman Sulami are some of the mentioned sources which formulated Hujwiri’s thought and vision in one way or another.
    Keywords: Hujwiri, teachers, references, Kashf, ol, Mahjub, AlLoma', impressionability
  • آذر انجم شعاع، محمدرضا هدایت پناه*، محمدحسن معصومی

    مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی (د 356ه) یکی از کهن ترین و برجسته ترین کتاب های مقاتل است. این مقاله ضمن بررسی تاریخ نگاری ابوالفرج اصفهانی، به ویژه آنجا که به اهل بیت (ع) پرداخته، می کوشد با ارزیابی و نقد گزارش های ابوالفرج جنبه هایی از مقتل نگاری او را روشن سازد. مقاتل الطالبیین تراجم نامه ای روایی است که بیشتر با تکیه بر منابع مکتوب پیش از خود و گاه با بهره گیری از منابع شفاهی نگاشته شده است. ابوالفرج برای سنجش درستی/ نادرستی روایت ها دست به مقایسه و ارزیابی می زند و گاه نظر خود را نیز بیان می کند، از این رو رگه هایی از تاریخ نگاری ترکیبی و تحلیلی در اثر او دیده می شود. گرایش ابوالفرج به دست ه ای از طالبییان در جاهایی به تاریخ نگاری او رنگی جانب دارانه زده و کما و کیفا در نگارش مقتل ها تاثیر گذاشته است. با این همه روایت های او نزد پسینیان به ویژه مورخان شیعی امامی با پذیرش بسیار روبه رو شد و در تاریخ نگاری اهل بیت ارزش و اعتبار بالایی یافت.

    کلید واژگان: تاریخ نگاری اسلامی, مقتل نگاری, ابوالفرج اصفهانی, مقاتل الطالبیین, تاریخ اهل بیت(ع)
    Azar Anjomshoaa, MohammadReza Hedayat Panah *, MohammadHasan Masoumi

    Maqātil al-Tālibīyyīn by Abul Faraj Isfahānī (356 AH), is one of the oldest and most prominent books of Maqātil. This article examines the historiography of Abul Faraj Isfahānī, especially where he dealt with Ahl al-Bayt (PBUH), tries to clarify some aspects of his historiography by evaluating and criticizing Abul Faraj's reports. Maqātil al-Tālibīyyīn is a source mostly relied on written sources and sometimes using oral sources. Abul Faraj compares and evaluates the narrations in order to measure their accuracy/inaccuracy and sometimes expresses her opinion, therefore, streaks of compound and analytical historiography can be seen in his work. Abul Faraj's tendency towards a group of Talibites has given a biased color to his historiography and has had an effect on the writing of the Maqātils. Despite this, his narrations were admired by the later scholars, especially the Imami Shia historians, and they found great value and credibility in the historiography of Ahl al-Bayt.

    Keywords: Historiography, Abul Faraj Isfahānī, Maqātil al-Tālibīyyīn, History of, Ahl al-Bayt
  • مصطفی همدانی *
    حریز بن عبدالله سجستانی در سند 1320 روایت حضور دارد و طبق ظاهر جوامع روایی، حدود 200 روایت از این تعداد که بیشتر آنها مصدر فتاوای فقهی است را بی واسطه از امام صادق (ع) نقل کرده است. در همین حال کشی و نجاشی از یونس بن عبدالرحمن روایت کرده اند که حریز جز یک یا دو روایت از امام صادق (ع) نشنیده است. این گزارش سبب شده است برخی فقی هان نامدار و بسیاری از رجالیان متاخر از ظهور روایات بی واسطه ایشان در نقل مستقیم دست بدارند و حکم به ارسال این روایات کنند. تحقیق فرارو با هدف تبیین وضعیت ارسال یا اتصال در این قطعه از سند روایات یاد شده از روش اسنادی و تحلیل استقرائی بهره برده و نتیجه گرفته است سخن یونس درست نیست؛ زیرا اولا، سند روایت کشی و نجاشی مخدوش است؛ و ثانیا، قرائنی در روش حریز در نقل روایات پیش گفته وجود دارد که به وضوح نشان می دهد ایشان دست کم هجده روایت را شخصا و با روش «سماع» یعنی نقل بی واسطه از امام صادق (ع) متحمل شده است و از این رو حصر موجود در گزارش کشی و نجاشی بی اعتبار می شود و در نتیجه نمی تواند با ظهور روایات بی واسطه در نقل مستقیم معارضه کند.
    کلید واژگان: حریز, یونس, روایت مرسل, روایات بی واسطه حریز از امام صادق (ع), روش تحمل حدیث
    Mustafa Hamadani *
    Hariz bin Abdullah Sajestani is present in the documents of 1320 narrations. According to main narrations books, Hariz quoted 200 narrations, most of which are basis of jurisprudential sentences. In the meantime “Mohammad bin Amro Kashi” and “Abul Abbas Najashi” quoted from Younis as saying that Hariz did not directly hear more than one or two narrations from Imam Sadegh. This report causes some famous jurists and recent experts of Rejal science to ignore Hariz’s with-no- mediator narrations and to take them as “mursal narrations”. The current study aims to explain the directness or indirectness of quotation in this piece of mentioned narrations document while using documentary method and inductive analysis; then this paper comes to the conclusion that Younis’ claim is not right. To show this matter, there are two reasons: (1) the document of Kashi’s and Najashi‘s narrations was not intact and (2) some evidences, which are found in Hariz’ method for direct quotation from Imam Sadegh, show that Hariz personally quoted at least 18 narrations while using “auditory method” to directly quote from Imam Sadegh. Hence, restriction made by Najashi and Kashi is unreliable; consequently it cannot be taken as opposition to with-no- mediator narration in Hariz’s direct quotation.
    Keywords: Hariz, Younis, mursal narrations, Hariz's with, no, mediator quotation from Imam Sadegh, method of hadith quotation
  • هومن ناظمیان
    رساله الصاهل والشاحج من الاعمال الادبیه البارزه فی العصر العباسی من الناحیتین الموضوعیه والشکلیه التی قلما حظیت باهتمام النقاد والدارسین. الفها ابوالعلاء المعری موجها إلی ابی شجاع فاتک الملقب بعزیز الدوله والی الحلب للفاطمیین حوالی سنه 411 او 412ق وتحدث فی ها عن قضایا ادبیه، نقدیه، تاریخیه، اجتماعیه، وسیاسیه عبر الحوار بین فرس یدعی الصاهل وبغل یدعی الشاحج، واودعها کثیرا من المعلومات، والالغاز اللغویه، والنحویه، والعروضیه، والقضایا المتصله بالعلاقات السیاسیه بین والی حلب والفاطمیین من جهه، وبینه وملک الروم من جهه اخری وصور احوال الناس خلال ازمه حدثت إثر الصفقات السیاسیه بین عزیز الدوله والی حلب وبسیل، ملک الروم. قمنا بدراسه هذه الرساله لتبیین دور السلطه والایدیولوجیا فی تکوین خطاب ابی العلاء ولغته فی هذه الرساله وفی ضوء التحلیل النقدی للخطاب. تخلص هذه الدراسه إلی انه بإمکاننا ان نقسم خطاب ابی العلاء المعری فی هذه الرساله إلی اربعه انواع: الخطاب الادبی الذی یضم معلوماته الواسعه فی مجال الشعر واللغه والنحو والعروض، والخطاب السیاسی الذی یتمثل فی تصویره لقضایا سیاسیه بین والی حلب وملک الروم، والخطاب الاجتماعی الذی یتبلور فی تصویره لاحوال الناس خلال ازمه غزو الروم لحلب وخطاب الدعایه بین الروم والمسلمین. لعبت السلطه السیاسیه والثقافیه دورا رئیسا فی تکوین خطاب ابی العلاء ولغته.
    کلید واژگان: تحلیل الخطاب, العصر العباسی, ابوالعلاء المعری, رساله الصاهل والشاحج
    Hooman Nazemian
    "Risalat Al-sahel wa Al-shahej" is one of the prominent works of Abbasid era in form and content to which authors and critics have paid little attention. Abul Ala Al-maarri wrote it about 1020- 1021 addressing Aboushojaa Fatak, known as Azizoddoleh, ruler of Halab from Fatimi's caliphate in which through conversation made between a horse called Sahel and a mule called Shahej he discusses literary, historical, political and social matters and provides much information about lexical, syntactical, prosodic puzzles and issues related to political relations between ruler of Halab and the Fatimi's family in the one hand and he and Roman emperor on the other hand and pictures people's condition following a crisis caused by political deals between Azizoddoleh (ruler of Halab) and Basil (Roman emperor).The Risalah investigated in this article to express role of power and technology in forming Abul Ala Al-maarri's discourse and language in the light of critical discourse analysis . This research shows that Abul Ala's discourse can be divided into 4 groups: literary discourse including his vast information about poetry, syntax and prosody; political discourse that pictures political relation between ruler of Halab and emperor of Rome; social discourse in which people's horror due to Rome's attack has been provided and finally advertising discourse between Romans and Muslims and also this point that political and cultural power has played a key role in forming Abul Ala's discourse and language.
    Keywords: Discourse analysis, Abbasid era, Abul Ala Al maarri, Al, sahel, Al, shahej
  • حسین یزدانی، حامد موسوی جروکانی
    از جمله دغدغه های مشترک انسان معاصر و انسان گذشته، مسئله وجود (زیستن) و مرگ (نیستی) است. یکی از مباحثی که می توان ذیل دغدغه ی وجود (زیستن) مطرح کرد، مسئله اراده معطوف به خود یا غیر است. چیزی که روانشناسان وجودگرا از آن به «خوداستعلایی» تعبیرکرده اند. فرانکل یکی از این روانشناسان که در این پژوهش، آرای وی با ابوسعید ابی الخیر مورد تحلیل و تطبیق قرارگرفته است، خوداستعلایی را «فرارفتن از خود» و «درگیر غیر از خود شدن» می داند. ابوسعید نیز تعابیری چون فرارفتن از خود، غایب شدن از خویش و... را به کار برده که نزدیک به مسئله خوداستعلایی است. فرانکل، مصادیق خوداستعلایی را تحقق آرمان هدفی، خدمت به انسان ها و عشق به دیگران می داند. ابوسعید نیز علاوه براین موارد، ظلم و تعدی نکردن به دیگران و بخشش (هبه) به انسان ها را از مصادیق خوداستعلایی برشمرده است. در این نوشتار، آثار خوداستعلایی از منظر ابوسعید، ذیل سه عنوان اخلاقی (دست یابی به تواضع)، روحی- روانی (رهایی از رنج و جاودانه شدن) و اجتماعی (پرهیز از خشونت) طبقه بندی شده است.
    کلید واژگان: خوداستعلایی, فرا رفتن از خود, ابوسعید ابی الخیر, ویکتور فرانکل
    Hossein Yazdani, Hamed Mousavi Jerukani
    Existence (life) and non-existence (death) are among the joint concerns of man in the past and present. The determination by self or other is a discussion that can be introduced under existence (life). This has been termed as “self-transcendence” by the existential psychologists. Frankl is one of these psychologists that we have compared and contrasted his views with those of Abu-Said Abul-Khayr. According to Frankl, self-transcendence is “moving beyond oneself” and “being able to self-forget”. Abul-Khayr, too, has similar interpretations such as “going beyond oneself” and “being absent in oneself that are close to self-transcendence”. Frankl considers instances of self-transcendence as realization of ideals, serving human beings and love of other people. Abul-Khayr, believing in these, adds avoiding cruelty to and suppression against others, forgiveness, and making donations. In this paper, the influence of Abul-Khayr’s self-transcendence has been categorized under three ethical (attaining modesty), psychological-mental (putting an end to spiritual suffering and being eternal) and social (avoiding violence) entries.
    Keywords: self, transcendence, moving away from oneself, Abu, Said Abul, Khayr, Victor Frankl
  • عزت ملاابراهیمی، تغرید زعیمیان
    شاعران و نویسندگان در هر گوشه ای از جهان و در هر دورانی، پیوسته از آرا، افکار و اندیشه های یکدیگر تاثیر می پذیرند. این پژوهش که به روشی توصیفی – تحلیلی و برپایه های اصول مکتب آمریکایی تدوین شده، مقایسه ای تطبیقی میان مبانی فکری و زیرساختهای اعتقادی دو شاعر نامور ایرانی و عرب است. نگارندگان در این مقاله نخست به بررسی اوضاع سیاسی ، اجتماعی و فکری این دو اندیشمند برجسته پرداخته اند. چه اینها در شکل گیری شخصیت فردی و ادبی آن دو نقش به سزایی داشتند. تا بدانجا که آرا و افکار دو شاعر متاثر از اوضاع و احوال زمانه شان بوده است .
    بی شک میان اندیشه های آن دو تشابه ای نزدیک وجود دارد ، به طوری که در بیشتر موارد شبح سخنان ابوالعلاء در آرای خیام جان می گیرد. دو شاعر با وجود دیدگاه های فلسفی مشابه غالبا هم صدا، هم سخن و هم عقیده با یکدیگر بوده اند؛ البته گاهی نگرش آن دو با یکدیگر تفاوت داشته که بیان این تشابه ها و اختلافها از دستاوردهای اصلی این پژوهش است.
    کلید واژگان: مبانی اعتقادی, خیام, ابوالعلاء, عقل, جبر
    Ezzat Molla Ebrahimi, Taghrid Zaemian
    The summary of the article that you will read in these pages entitled: "philosophical views of Abul Ala Al-Marri and Omar Khayyam" contains a comparison between these two great poets of Arab and Persia lands and it's among comparative literature research which has always been of great interest to researchers of Arab and Persia literature world.
    Many articles have been written so far on the influence of Abul Ala Al-Marri on Khayyam, because every researcher who studies on the life and works of these two great poets would undoubtedly find a close similarity between them, as in most cases, Khayyam's ghost appears in front of them by studying Abul Ala Al's words. Because these two poets with the same philosophical viewpoints were often unanimous, concordant and agreed. Although, they occasionally fell apart.
    Before entering the world of philosophy of these two poets, what should be considered in this comparison are the political, social, economic and intellectual conditions of the two poet's time which played an important role in the formation of their personality. As far as, it can be stated that all the ideas and thoughts of the two poets were rooted in their time's circumstances.
    Keywords: philosophical, Omar Khayyam, Abul Ala Al Marri, poem
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
متن مطلب
نوع نشریه
  • علمی
    6646
اعتبار نشریه
زبان مطلب
موضوعات گروه نشریات علمی
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال