-
هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه بین خوش بینی اسلامی، خوش بینی آموخته شده سلیگمن و امنیت روانی است. در این پژوهش، از روش همبستگی استفاده شده است. 300 نفر از طلبه ها و دانش پژوهان موسسه آموزش عالی علوم انسانی جامعهالمصطفی(ص) به صورت تصادفی انتخاب شدند که به سه پرسش نامه خوش بینی اسلامی نوری، خوش بینی بدبینی سلیگمن و ایمنی ناایمنی مازلو پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین این سه متغیر رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. سطح دو نوع خوش بینی و امنیت روانی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت معنادار پیدا می کند؛ مردان نسبت به زنان، دانش پژوهان نسبت به طلبه ها، افراد متاهل نسبت به افراد مجرد، از خوش بینی و امنیت روانی بالاتری برخوردارند. در بین چهار گروه سنی (2040)، گروه سنی (2025) از خوش بینی و امنیت روانی پایین تری برخوردارند
کلید واژگان: خوش بینی آموخته شده, خوش بینی اسلامی, امنیت روانی, سبک تبیین, توجه مثبت, تبیین مثبت, انتظار مثبتThe present paper tries to identify the relationship between Islamic optimism, Seligman's learned optimism and mental security. The research uses correlation method. 300 seminary and non-seminary students were selected from Human Sciences Institute of Higher Education in Al-Mustafa International University through random sampling. They answered Noori's Islamic optimism questionnaire, Seligman's optimism-pessimism questionnaire, and Maslow' security- insecurity questionnaire. The results show that there is a significant positive relationship between these three variables. According to demographical variables, the level of both optimism and mental security has significant difference. There is a higher rate of optimism and mental security among men than among women, non-seminary students than among seminary students and among married students than among single students. The first group in the four age groups, i.e., 20-25, 26-30, 31-35, 36-40, has lower degree of optimism and mental security than the rest.
Keywords: learned optimism, Islamic optimism, mental security, explanation style, positive attention, positive explanation, positive expectation -
پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی راه های افزایش میزان امید در دانشجویان انجام پذیرفت. طرح پژوهشی از نوع تجربی با پیش آزمون – پس آزمون در گروه های آزمایشی و کنترل بود. 194 نفر از دانشجویان گروه های مختلف آموزشی دانشگاه بوعلی در سال تحصیلی 87-88 به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ایانتخاب و بعد از اجرای آزمون تعیین وضعیت امید به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند، سپس به آموزش آن ها در هر یک از گروه ها با تعداد جلسات از قبل تعیین شده، اقدام گردید و برنامه آموزشی روش اسنایدر و روش خوش بینی سلیگمن هر کدام طی 8 جلسه 60 دقیقه ای براساس محتوای آموزشی اجرا گردید. به منظور اندازه گیری متغیر مورد نظر از مقیاس امید اسنایدر استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی اسنایدر، و خوش بینی سلیگمن منجربه افزایش امید (p<0/01) شده است که نشان دهنده موثر بودن روش های آموزشی فوق می باشد. از طرفی بین اثر دو روش آموزشی با استفاده از آزمون t مستقل تفاوت معناداری (p< 0/08) مشاهده شد. بدین معنا که روش اسنایدر کارآمدتر از روش سلیگمن بوده است.
کلید واژگان: امید, خوش بینی, متغیر انگیزشی, شناختی, اهداف, کارگزار, گذرگاهThe main goal of this research is the study of the method to increase the amount of hope in students.This experimental research consisted of pretest - post tests in experimental and control groups. 194 students were selected from different group of students at Buali University in the academic year 2008-2009. They were selected by cluster random sampling method and after the implementation of the test were placed in experimental and control groups randomly. Then, the participants were instructed in defined sessions in their groups. The Snyder instructional method and Seligman optimism test were used in 8 sessions of 60 min each as instructional content. Snyder hope scale was used to measure slight changes in variables. The results showed that the instructional method of Snyder, the Seligman test of hope (p<0/01) and the T-test all showed significant differences between these instructional methods (p<0/08) It means that the Snyder method is more efficient than the Seligman method.Keywords: hope, optimism, motivational, cognitive variable, goals, Agency, pathway -
زمینه و هدفاضطراب و افسردگی، از جمله معضلات موجود در زندگی انسان ها هستند که تقریبا در بین تمامی گروه های سنی و جنسی قابل مشاهده هستند و خوش بینی، به عنوان راه حلی مناسب، در جهت کاهش آنها به کار می رود. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش خوش بینی بر اضطراب و افسردگی دانشجویان انجام شد.
روش تحقیق: این پژوهش، مطالعه ای نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. از کلیه دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند، به صورت داوطلبانه، آزمون اضطراب بک و افسردگی بک گرفته شد. 46 نفر دانشجو که هم دارای اضطراب بالاتر از 15 (نمره برش) و هم دارای افسردگی بالاتر از 18 (نمره برش) بودند، انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه 23 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از هر دو گروه، آزمون خوش بینی- بدبینی گرفته شد. برای گروه آزمایش، 7 جلسه 80 دقیقه ای برنامه آموزش های خوش بینی، به صورت هفته ای دو جلسه، توسط محقق برگزار شد، اما برای گروه کنترل هیچگونه آموزشی ارائه نشد؛ سپس در هر دو گروه، پس آزمون اجرا گردید. داده ها پس از جمع آوری، در نرم افزار SPSS (ویرایش 17) وارد شدند و به وسیله آزمون های آماری تی مستقل و تی زوج، در سطح آلفای 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هایافته ها نشان داد که پس از آموزش خوش بینی، میانگین نمره اضطراب گروه آزمایش از 70/10 ± 74/23 به 51/6 ± 48/11 و میانگین نمره افسردگی گروه هدف از 33/12 ± 70/26 به 61/6 ± 78/8 کاهش یافت (001/0> P)؛ همچنین این آموزش، میانگین خوش بینی افراد را از 72/2 ± 13/13به 96/2 ± 04/15 افزایش داد، اما تاثیر معنی داری بر روی میزان بدبینی افراد نداشت.نتیجه گیریبا توجه به نتایج این پژوهش، به نظر می رسد آموزش های خوش بینی، کمک موثری بر کاهش اضطراب و افسردگی دانشجویان داشته، ولی میانگین نمره بدبینی بعد از مداخله، در گروه مورد از نظر آماری معنی دار نبوده است؛ لذا می توان از این برنامه آموزشی، در مراکز مشاوره دانشجویی برای کاهش اضطراب و افسردگی استفاده نمود.
کلید واژگان: آموزش خوشبینی, اضطراب, افسردگی, دانشجویانBackground And AimAnxiety and depression are among serious problems in human's lives which are almost observable among all ages and genders. Optimism is considered as a proper solution to decreasing them both. This paper studied the effects of teaching optimism on university student's anxiety and depression.Materials And MethodsThis study was a semi-empirical one with a pre-test, post-test, and a control group. All bachelor and master students of psychology at Birjand Azad University were voluntarily given Beck Anxiety Inventory (BAI) and Beck’s Depression Test. 46 students who had both an anxiety score of above 15 and a depression score of above 18 simultaneously were selected and randomly allocated to 2 experiment and control groups with 23 students in each. Both groups were given positive-negative psychology test. The experiment group received seven 80-minute-long sessions of positive-psychology-training program by the researcher twice a week. The control group received no training. Both groups were later given the post-test. The instrument included Beck’s Anxiety and Depression as well as Seligman’s Optimism-Pessimism. The data were analyzed using SPSS 17, independent t-test, and paired t at α=0.05.ResultsAfter teaching optimism, results indicate, the experiment groups’ anxiety scores average decreased from 23/74±10/70 to 11/48±6/51 and that of their depression, from 26/70±12/33 to 8/78±6/61 which is statistically significant (p<0.001). Besides, the study increased people’s optimism from 13.13±2.72 to 15.04±2.96 but had no significant effect on their pessimism.ConclusionAccording to the results, it seems that teaching optimism helps decrease university students’ anxiety and depression; however, the pessimism scores average has not been statistically significant in the experiment group after the intervention. Thus, this educational program can be used in university counseling centers in order to decrease anxiety and depression.Keywords: optimism training, Anxiety, Depressive, Students -
مقدمه
اختلالات بالینی اختلالاتی هستند که به صورت، علائم باقیمانده از بیماری حاد نشان داده می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیرآموزش تلفیق در "درمان عقلانی- عاطفی آلیس" و "آموزش خوشبینی سلیگمن" بر سلامت عمومی و ناامیدی در زنان مطلقه مبتلا به اختلال افسردگی انجام شد.
روش کارطرح پژوهشی حاضر از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش- پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. داده های جامعه شامل زنان مطلقه تماس گیرنده با خط مشاوره بهزیستی بودند که در علائم جسمانی و وضعیت سلامت عمومی، اضطراب، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی و خودکشی و ناامیدی شکایت داشتند، به جلسه حضوری مشاوره دعوت شدند و توسط روانپزشک کلینیک تشخیص افسردگی گرفتند. از این تعداد،32 آزمودنی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها "پرسشنامه سلامت عمومی"(General Health Questionnaire) و "مقیاس ناامیدی کازدین" (Kazdin Hopelessness Scale) بود که روایی محتوا و پاپایی به روش آلفای کرونباخ اندازه گیری شد پرسشنامه ها به صورت پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند و گروه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش تلفیق "درمان عقلانی- عاطفی آلیس" و "آموزش خوشبینی سلیگمن" قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه 25 استفاده شد.
یافته هاگروه آزمایش که مداخلات درمانی تلفیقی را دریافت کردند با میانگین 441/11 افسردگی کمتری (00/219F=) و با میانگین 41/7 میزان ناامیدی کمتری (00/108F=) را گزارش کرده اند (001/0P=).
نتیجه گیریتلفیق "درمان عقلانی- عاطفی آلیس" و "آموزش خوشبینی سلیگمن" سبب کاهش اختلال افسردگی اساسی شد. لذا برای افرادی که در حوزه درمان با افراد افسرده کار می کنند درمان های تلفیقی گروهی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: افسردگی, خودکشی, ناامیدی, درمان عقلانی- عاطفی آلیس, آموزش خوشبینی سلیگمنIntroductionClinical disorders are disorders that present as residual symptoms of acute illness. The purpose of this study was to determine the effect of “Ellis's Rational Emotive Therapy” and “Seligman Optimism Training” on general health and hopelessness in divorce women with depression.
MethodsThe research design was quasi-experimental with pre-posttest in two experimental and control groups. The statistical population consisted of divorced women who contacted the Wellbeing Counseling Line who complained about physical symptoms and general health status, anxiety, social dysfunction and depression and suicide and hopelessness, were invited to a counseling session and diagnosed by a psychiatrist at a depression clinic. Of these, 32 subjects were selected through convince sampling. Data were collected using “General Health Questionnaire” and “Kazdin Hopelessness Scale”. Content validity and reliability were measured by Cronbach's alpha. The 10 sessions were a combination of "Ellis' Rational-Emotional Therapy" and "Seligman's Optimism Training". Data were analyzed by SPSS. 25.
ResultsExperimental group that received combined treatment interventions reported lower depression (F = 219.00) with mean of 11.441 and lower mean score of hopelessness (F = 108.00) with mean 7.41.
ConclusionsThe combination of "Ellis's Rational-Emotional Therapy" and "Seligman's Optimism Training" reduced the severity of major depressive disorder. Therefore, group therapy is recommended for people working with depression.
Keywords: Depression, Suicide, Hopelessness, Ellis's Rational Emotive Therapy, Seligman Optimism -
فی النصف الثانی من القرن العشرین، ابتکر عالم النفس الامریکی مارتن سلیجمن نظره جدیده فی علم النفس واتخذ اتجاها جدیدا فی هذا العلم. فی هذا الاتجاه الجدید اخذ علماء النفس النظر فی النصف الممتلی من الکاس (التفاول) بدلا من النظر فی النصف الفارغ منها (التشاوم)، ویسعی من خلال تنمیه مواهب الاشخاص وقدراتهم إلی تنویر جو الافکار والانفس. والتفاول فی هذا الاتجاه ینقسم إلی قسمین، التفاول الطبیعی والتفاول التبیینی. والتفاول الطبیعی هو ان الشخص یری کل شیء فی المستقبل متفایلا ویبرره للتخلص من الضغوط النفسیه. اما التفاول التبیینی فهو ان ینسب الشخص النجاح إلی قواه النفسیه واسباب نفسیه داخلیه وان ینسب الفشل فی حیاته إلی اسباب خارجیه. إن معرفه الکاتب لهذا الاتجاه السیکولوجی ساقه إلی البحث عن هذا الاتجاه حتی یتطرق البحث إلی دراسه شعر المتنبی معترفا بفرضیه ان المتنبی یتسم بنظره إیجابیه وتسلیط الضوء علی موضوع التفاول فی مدایحه وفق اتجاه سلیجمن السیکوجی فی ظل دراسات متعدده التخصصات. واعتمد البحث منهج الدراسات المکتبیه وجمع المعلومات والبیانات وإثبات الفرضیه المذکوره، متوصلا إلی الإجابه علی سوال رکز علیه البحث حول التفاول إذا ما کان قد ظهر فی مدایح المتنبی وفق الاتجاه السیکولوجی الذی سلکه سلیجمن، وقد توصل البحث إلی ان هناک نوعین من التفاول فی شعر المتنبی وهما کما مضی؛ التفاول الطبیعی او الفطری والتفاول التبیینی (الخارجی).
کلید واژگان: المتنبی, التفاول, سلیجمن, الإیجابیه, مدائح المتنبی, الاتجاه السیکولوجیIn the second half of the 20 century Martin Seligman, American psychologist, proposed a new look to psychology. In his new approach, the psychologists focus on the half full part of the glass instead of its half empty part and illuminate dark points of the mind and psych by developing available capabilities of individuals. In this approach optimism is of two kinds: innate and explanatory. In innate optimism individual sees every future thing optimistic and justifies them for the sake of escape. But in explanatory optimism the individual ascribes the success to inner mental forces and causes. Knowing this psychological approach, the writers of this article led to search this outlook in Arabic poetic literature in order to deal with optimism in Motenabbi's panegyrics from Seligman psychological viewpoints in an interdisciplinary format and with the hypothesis that Motenabbi enjoyed an optimistic outlook in his poems. In this way the above mentioned hypothesis is solved by library studies and data gathering and the question of optimism in Motenabbi's panegyrics is answered from Seligman psychologic approach and ultimately the article reaches to two inate and explanatory optimism in Motenabbi's Divān (collected poems)
Keywords: Motenabbi, Optimism, Seligman, Motenabbi's panegyrics, Psychological Approach -
این جستار پژوهشی بنیادی و نظری است که با روش کتابخانه ای انجام شده است. هدف از این پژوهش اثبات این فرضیه است که دیدگاه سلیگمن درباره خوش بینی به خویشتن را آموزه های دینی تایید می کند. در این مقاله پس از بیان کلیات پژوهش، نظریه سلیگمن درباره درماندگی آموخته شده و خوش بینی آموخته شده، بر اساس دو کتاب کودک خوش بین و خوش بینی آموخته شده توصیف شده، سپس با استناد به آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) و اندیشمندان مسلمان به ارزیابی دیدگاه او پرداخته شد و درنهایت این نتیجه به دست آمده است که دیدگاه سلیگمن درباره خوش بینی به خویشتن با آموزه های اسلامی سازگار است.کلید واژگان: خوش بینی آموخته شده, درماندگی آموخته شده, سلیگمن, سبک تبیین, خوش بینی اسلامیThis essay is a fundamental and theoretical research performed through the library method. The objective is that Seligmans viewpoint on optimism about oneself is approved by religious teachings. Having elaborated on the general points of the research, the author has described Seligmans theory of learned helplessness and learned optimism in his Optimistic Child and Learned Optimism. He then goes to examine this theory in the light of the Quran, Ahlu al-Beits traditions and Muslim scholars thoughts. In the end, the outcome of the research is that Seligmans viewpoint on optimism about oneself is compatible with the Islamic teachings.Keywords: learned optimism, learned helplessness, Martin Seligman, the style of explanation, Islamic optimism
-
شکرگزاری به عنوان سازه ای نوظهور در روان شناسی با متغیرهای مختلفی رابطه داشته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر آموزش راهبردهای شاکرانه بر گسترش عاطفه مثبت و شادکامی در جمعیت بهنجار است.
جامعه آماری تحقیق حاضر در برگیرنده دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه های شاهد، علم و فرهنگ و ولیعصر بوده است، که از این میان 91 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شدند و فرم رضایت نامه شرکت در پژوهش را تکمیل نمودند که به طور تصادفی در چهار گروه (راهبردهای شاکرانه امونس، سلیگمن، کلامی- عملی و کنترل) جایگزین گردیدند، و در نهایت پس از افت آزمودنی ها، 72 نفر تا پایان مداخلات و ارزیابی ها باقی ماندند. میانگین سنی آزمودنی ها برابر 21/20 (27/2=S) بوده است. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق پرسش نامه عواطف مثبت و منفی (PANAS) و شادکامی آکسفورد بوده اند.
کااسکوئر به دست آمده ناشی از مقایسه گروه های شکرگزاری (امونس، سلیگمن، کلامی- عملی) و کنترل در متغیر عاطفه مثبت با توجه به مقادیر بحرانی معنادار می باشد. همچنین، کااسکوئر به دست آمده ناشی از مقایسه گروه های شکرگزاری (سلیگمن، کلامی- عملی) و کنترل در متغیر شادکامی با توجه به مقادیر بحرانی معنادار می باشد.
بدین ترتیب، راهبردهای شاکرانه می تواند عواطف مثبت و شادکامی را در جمعیت بهنجار افزایش دهد.کلید واژگان: شکرگزاری, راهبردهای شاکرانه, عاطفه مثبت و شادکامیGratitude is a contruct that attracts much attention in recent decades. Also gratitude used to correlational، comparative and interventional studies. This study is examination of effect of training strategies for gratitude increase (based on the Emmons & Seligman pattern) on the expansion of positive affectivity، happiness and optimism. Subjects were 91 student of three Iranian University in Iran، they were selected by cluster sampling and complete satisfaction form for this study. Then، 72 subject''s remaind until the end of interventions. Finally، they were assigned into to 4 groups (Emmons، Seligman، Verbal-Action & Control) randomly. They completed PANAS Scale and Axford Questionnaire. The results showed significant increase in positive affects by Emmons، Seligman and V-A interventions، and increase in happiness by Seligman and V-A interventions. The results also indicated that three training strategies for gratitude increase positive affectivity and happiness.
Keywords: Gratitude, Gratitude intervention, Positive Affect, Happinece -
پژوهش حاضر به منظور مقایسه سبک های تفکر، سبک های اسناد، خوش بینی و بدبینی درافراد مبتلا به اختلال وسواس و بهنجار صورت گرفت. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواس در شهر اردبیل که در سال 1391 به کلینیک های تخصصی روانپزشکی مراجعه کرده بودند تشکیل می دهد. نمونه پژوهشی 40 بیمار وسواس به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با 40 نفر بهنجار مقایسه شدند. برای جمع-آوری داده ها از پرسشنامه وسواس فکری-عملی، پرسشنامه سبک های تفکر، پرسشنامه سبک های اسناد و پرسشنامه بازنگری شده جهت مندی زندگی استفاده شد. داده های پژوهش با روش های آماری تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. طبق یافته های پژوهش سبک های تفکر در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی مختل تر از افراد بهنجار است. هم چنین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بدبین تر و دارای سبک اسناد کلی، درونی و پایدار هستند. نتایج بیانگر اهمیت نقش سبک های تفکر، سبک های اسناد، خوش بینی و بدبینی در شکل گیری و گسترش اختلال وسواس فکری- عملی است.
کلید واژگان: سبک های تفکر, سبک های اسناد, خوش بینی و بدبینی, اختلال وسواس فکری, عملThe current study was conducted to compare thinking styles, attribution style, Optimism and pessimism in patients with obsessive-compulsive disorder and normal people. It was an ex post facto design. Population included patients with ODC who were referred to psychiatric clinics of Ardabil in 1391. Forty patients having OCD were compares with forty normal participants. In order to collect data, OCD questionnaire, Maudsley practical, Sternberg thinking style questionnaire, Seligman attribution style questionnaire the revised and life- directional questionnaire were administered. The collected data were analyzed by multivariate analysis of variance. In accordance with the findings, the individuals having obsessive thinking styles had more functional impairment than normal individuals. Also individuals possessing obsessive-compulsive disorder were more pessimistic, internal and stable in attribution style. The most predictive variables were optimism and pessimism, respectively. These results demonstrated the prominent role of thinking styles, attribution styles, optimism and pessimism in forming and developing obsessive- compulsive disorder.Keywords: Thinking styles, Attribution styles, Optimism, pessimism, Obsessive compulsive disorder -
مساله اساسی این پژوهش بررسی منظومه لیلی و مجنون نظامی بر مبنای نظریه مثبت اندیشی سلیگمن، به روش توصیفی- تحلیلی است. اعمال و رفتار هر یک از شخصیت های این منظومه و مفاهیم گنجانده شده در لابه لای اشعار با فضایل و مولفه های مثبت اندیشی مطرح در نظریه مذکور مطابقت داده شده و پس از تحلیل نتایج، داده های به دست آمده به شکل نمودار ارایه شده است. نظامی گنجوی که جامع علوم روزگار خود است، در شخصیت پردازی اشخاص داستان لیلی و مجنون با دیدگاه حکیمانه خود به پرورش فضایل نیکوی انسانی و تعالی روحی و روانی شخصیت های منظومه خود توجه ویژه داشته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد شخصیت های این منظومه، آراسته به فضایل شش گانه مطرح در نظریه مثبت اندیشی سلیگمن هستند و ابیات راوی این فضایل، از بسامد بالایی در این اثر برخوردارند. عشق ورزی خردمندانه، انسانیت و مهرورزی نسبت به هم نوعان و حتی وحوش، شجاعت در وفاداری عاشق و معشوق نسبت به یکدیگر، به تعالی رسیدن این عشق ناب، وجود برخوردهای عادلانه و حفظ اعتدال در افکار و اعمال و رفتار لیلی و مجنون که شخصیت های اصلی این منظومه هستند، به میزان قابل توجهی مشهود است. شایان ذکر است برخورداری از این فضایل در مورد اشخاص دیگر منظومه نیز صادق است.
کلید واژگان: منظومه لیلی و مجنون, نظریه مثبت اندیشی, فضایل شش گانهThe currnt srudy aims at utilizing Seligman's theory of optimism so as to analyze "Leyli and Majnun" by Nezami in a descriptive-analytical method. The actions and behavioral features of each character in this book of this book and the included concepts provided in the poems are matched with the virtues and components of optimism presented in the mentioned theory. Having collected the data in the ofrm of graphs, the results indicated that Nezami Ganjavi, who is known as a figurehead of sciences back in his time, has paid special attention to nurturing the good human virtues nd spiritual and psychological excellence of the characters (Leyli and Majnun) in his poetry. Also, The results have depicted that the characters are adorned with six virtues that are provided by Seligman's theory of optimism and these evirtues are frequently narrated in this verse as well. The so called virtues comprise Wise love, humanity and compassion for fellow human beings and even beasts, courage in loyalty between the lover and the beloved, the transcendence of existing pure love, justly ethics between the two, and the maintenance of moderation in their thoughts, actions, and behavior of Leyli and Majnun, who are the main characters of this work. It is worth-mentioning that these virtues are also applied to other people in this book.
Keywords: Leyli, Majnun, Theory of positive thinking, six virtues -
زمینه و هدفامروزه خوش بینی به سبب تاثیر بر بهداشت روانی و سلامت جسمانی از اهمیت زیادی برخوردار است. یافتن روش های علمی و کاربردی برای افزایش خوش بینی و کم کردن بدبینی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر بازآموزی اسنادی بر خوش بینی و بدبینی دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اهواز انجام شد. بازآموزی اسنادی به عنوان متغیر مستقل و خوش بینی و بدبینی به عنوان متغیر وابسته بودند.روش بررسیاین مطالعه آزمایشی بر روی 54 نفر از دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی شهر اهواز انجام گرفت که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی در معرض بازآموزی اسنادی قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه سبک های اسنادی کودکان (CASQ) بود. از گروه های آزمایشی و گواه، پیش آزمون های سبک های اسنادی گرفته شد، سپس به گروه آزمایشی بازآموزی اسنادی آموزش داده شد، ولی به گروه گواه هیچ آموزشی ارایه نشد. پس از اتمام دوره آموزش از هر دو گروه آزمایشی و گواه پس آزمون خوش بینی و بدبینی گرفته شد. داده های جمع آوری شده با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل کواریانس انجام شد.یافته هایافته ها نشان داد که بازآموزی اسنادی (به عنوان متغیر مستقل)، تاثیر بسزایی در متغیرهای وابسته داشته است. یعنی، باعث افزایش خوش بینی به گونه معنی داری(001/ 0 >p) و کاهش بدبینی به صورت معنی داری(001/ 0>p) شده است.نتیجه گیریاز طریق بازآموزی اسنادی، خوش بینی افزایش می یابد و بدبینی کاهش پیدا می کند که می تواند منجر به پیشگیری از بعضی از بیماری ها مثل بیماری های افسردگی و پارانوئیا و بیماری های سایکوسوماتیک در افراد شود. واژه های کلیدی: بازآموزی اسنادی، خوش بینی، بدبینی، سلامت روانی، دانش آموزان ابتداییکلید واژگان: بازآموزی اسنادی, خوش بینی, بدبینی, سلامت روانی, دانش آموزان ابتداییArmaghane-danesh, Volume:20 Issue: 2, 2015, PP 172 -183Background and AimOptimism, due to its impact on mental and physical health, is of utmost importance. Finding practical and scientific methods to increase optimism and alleviate pessimism are essential. The purpose of the present study was to identify the effect of attribution retraining on optimism, and pessimism of female six-grade elementary students in Ahwaz primary schools, Iran. The attribution retraining was considered as independent variable and optimism and pessimism were considered as dependent variables.MethodsIn the present experimental study, 54 sixth-grade primary school students were randomly selected and then divided to two groups of experiment and control groups. The present study was a field experimental research, including pretest-posttest and control group. The research instrument was the Children's Attribution Styles Questionnaire (CASQ) and was presented by Seligman, translated by ShehniYailagh and Ramezani, and adapted to Iranian students’ Culture.. Before starting the retraining, two groups were tested in pre-tests of optimism, pessimism and then, the experiment group was taught attribution retraining, and the control group nothing. At the end of the training course, two groups were tested in post-tests of optimism and pessimism.ResultsResults showed that attribution retraining (as independent variables), had a great effect on the dependent variables. The results showed that attribution retraining had increased the meaningful (p= 0/001) amount of optimism and it had decreased pessimism (p = 0/001) significantly.ConclusionAttribution retraining with increased optimism and pessimism can prevent and reduce the mental and physical health.Keywords: attribution retraining, optimism, pessimism, mental health, elementary school students
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 1636
- 12
-
علمی1648
- 1644
- 4
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.