تاثیر تلفیق «درمان عقلانی- عاطفی آلیس» و «آموزش خوشبینی سلیگمن» بر سلامت عمومی و ناامیدی در زنان مطلقه مبتلا به اختلال افسردگی
اختلالات بالینی اختلالاتی هستند که به صورت، علائم باقیمانده از بیماری حاد نشان داده می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیرآموزش تلفیق در "درمان عقلانی- عاطفی آلیس" و "آموزش خوشبینی سلیگمن" بر سلامت عمومی و ناامیدی در زنان مطلقه مبتلا به اختلال افسردگی انجام شد.
طرح پژوهشی حاضر از نوع نیمه آزمایشی به شیوه پیش- پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. داده های جامعه شامل زنان مطلقه تماس گیرنده با خط مشاوره بهزیستی بودند که در علائم جسمانی و وضعیت سلامت عمومی، اضطراب، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی و خودکشی و ناامیدی شکایت داشتند، به جلسه حضوری مشاوره دعوت شدند و توسط روانپزشک کلینیک تشخیص افسردگی گرفتند. از این تعداد،32 آزمودنی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها "پرسشنامه سلامت عمومی"(General Health Questionnaire) و "مقیاس ناامیدی کازدین" (Kazdin Hopelessness Scale) بود که روایی محتوا و پاپایی به روش آلفای کرونباخ اندازه گیری شد پرسشنامه ها به صورت پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند و گروه آزمایش 10 جلسه تحت آموزش تلفیق "درمان عقلانی- عاطفی آلیس" و "آموزش خوشبینی سلیگمن" قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده از نرم افزار آماری اس پی اس اس نسخه 25 استفاده شد.
گروه آزمایش که مداخلات درمانی تلفیقی را دریافت کردند با میانگین 441/11 افسردگی کمتری (00/219F=) و با میانگین 41/7 میزان ناامیدی کمتری (00/108F=) را گزارش کرده اند (001/0P=).
تلفیق "درمان عقلانی- عاطفی آلیس" و "آموزش خوشبینی سلیگمن" سبب کاهش اختلال افسردگی اساسی شد. لذا برای افرادی که در حوزه درمان با افراد افسرده کار می کنند درمان های تلفیقی گروهی پیشنهاد می شود.