به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۱۱۷۹ عنوان مطلب
|
  • فرشید ایمر، منصور گرکز *

    افراد مختلف با ویژگی های فردی متفاوت زمانی که برای اولین بار عمل غیر اخلاقی انجام می دهند برای بارهای بعد در رفتار خود استوار هستند و این رفتار غیر اخلاقی آنها بزرگتر و بزرگتر می شود که از این عمل به عنوان استدلال شیب لغزنده یاد می شود. در مقابل افرادی نیز وجود دارند که وقتی در یک رفتار نامتعارف کوچک و کم اهمیت قرار می گیرند با احساسات منفی رو به رو شده و در تصمیمات آینده درصدد جبران این رفتار بر می آیند که این رفتار نیز به عنوان رفتار مجاز یا جبرانی عنوان می شود که بر خلاف استدلال شیب لغزنده است. هر دو نظریه می تواند در حسابداری وجود داشته باشد که به تفاوت های فردی و محیطی بستگی دارد. در این پژوهش، تفاوت های فردی از جمله منبع کنترل درونی و ترس به عنوان عاطفه منفی بررسی شده است که می تواند بینش های مهی را در تشدید کردن موقعیت های اخلاقی، با توجه به اینکه چه نوع افراد احتمال بیشتری دارد که در یک الگوی رفتاری شیب لغزنده در مقایسه با رفتار جبرانی (یا مجاز) در سناریو های مربوط به حسابداری گرفتار شوند را فراهم می کند. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی، کاربردی و از نوع مقطعی در سال 1396 می باشد. جامعه آماری این تحقیق دانشجویان تحصیلات تکمیلی حسابداری (دوره دکتری) کلیه دانشگاه های ایران می باشند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 325 نفر تعیین گردید. در گام بعدی، یک ساختار برای الگوی رفتاری شیب لغزنده ایجاد شد و با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس از طریق طراحی مدل خطی عمومی پس از اثبات تاثیر معنی داری بین متغیر ها به مقایسه میانگین گروه های مختلف پس از قرار گرفتن آنها در ساختار شیب لغزنده پرداخته شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ویژگی های فردی شامل سطوح بالای ترس به عنوان یک حالت عاطفه منفی، رفتاری را نشان می دهد که منجر به شیب لغزنده می شود. در مقابل، عاطفه منفی (ترس) کمتر به رفتار جبرانی منجر می شود. از طرف دیگر، افراد با منبع کنترل درونی بالا، در حالتی که عاطفه منفی (ترس) پایین باشد رفتار جبرانی را نشان می دهند.

    کلید واژگان: رفتار جبرانی, شیب لغزنده, عاطفه منفی, منبع کنترل, تصمیم گیری اخلاقی در حسابداری
    Farshid Eimer, Mansour Garkeaz *

    Individuals with different personal attributes perform immoral acts for the first time. For later times, they are based on their behavior, and their immoral behavior becomes bigger and larger. This operation is referred to as slippery slope argument. In contrast, there are also people who are when wanted or unwanted in An unusual, small, and unhealthy behavior is faced with negative emotions, and in future decisions seek to compensate for this. That behavior is also referred to as a Licensing or compensatory behavior. On the contrary, the slippery slope. Both theories can exist in accounting, which depends on individual and environmental differences. In this research, individual differences, such as the source of internal locus control and fear as negative effect, have been investigated, that could provide important insights in escalating ethical situations regarding what types of individuals are more likely to engage in a slippery slope (consistent) pattern of behavior compared to compensatory (or licensing) behavior in accounting related scenarios. The research method is semi-experimental, applied and of a cross-sectional type. The time of research is cross-sectional in 2017. The statistical population of this study is graduate accounting (PhD) students of all universities of Iran. Using Cochran formula, 325 people were selected. In the next step, a structure for slippery slope behavior was created and using variance analysis by designing a general linear model after proving a significant effect between the variables, the comparison of the mean of different groups after their placement in the slippery slope structure was dealt. The results of this research show that individual characteristics including high levels of fear as a negative affective state indicate behavior that results in a slippery slope. In contrast, negative affliction (fear) leads less to compensatory behavior. On the other hand, people with a high internal locas of control, when negative affect (fear) is low, show compensatory behavior.

    Keywords: Compensatory behavior, Slippery slope, Negative affect, Locus of control, Ethical accounting decision making
  • محسن جاهد، سحر کاوندی
    استدلال های شیب لغزنده از جمله ابزارهای پر کاربرد ارزیابی در اخلاق هستند. صورت بندی ساده ی این استدلال ها چنین است: 1) اگر فعل xرا مجاز بدانیم و اجازه انجام آن را بدهیم، آنگاه چنین تجویزی به تدریج به انجام فعل yخواهد انجامید. 2) فعل yاخلاقا فعلی نادرست است. 3) فعل xرا نباید مجاز دانسته و اجازه انجام آن را بدهیم (نتیجه). فیلسوفان اخلاق درباره ی ساختار دقیق، شکل های گوناگون و اعتبار این نوع استدلال ها سخن های بسیار گفته اند. یکی از فیلسوفان اخلاق در دوره ی معاصر که در این باب به پژوهش و اظهار نظر پرداخته، هاف لافولیت است. او معتقد است مولفه ی اصلی این استدلال ها که در مقدمه اول آن ها وجود دارد اما به آن تصریح نمی شود و یا از آن غفلت می شود «احتمال» وقوع تالی آن هاست، لذا باید قید «احتمال» در نتیجه ی این استدلال ها ذکر شود. ذکر نکردن «احتمال» در نتیجه ی استدلال، نوعی غفلت -و از نظر ما مغالطه- است، و از سوی دیگر ذکر کردن آن، قدرت اقناع کنندگی استدلال را از بین می برد. از نظر وی در صورتی که قید «احتمال»در استدلال ذکر شود، به طور قطع استدلال، استدلال شیب لغزنده خواهد بود، اما به جهت وجود قید احتمال، به لحاظ منطقی استدلالی نامعتبر است و اگر قید «ضرورت» ذکر شود، استدلال معتبر خواهد بود، اما دیگر استدلال شیب لغزنده نیست و «استدلال استقرایی صریح» یا «استدلال علی صریح» خواهد بود که به لحاظ منطقی هر دو معتبرند. نوشتار حاضر ضمن معرفی دیدگاه های هاف لافولیت در این خصوص، نقاط ضعف دیدگاه های وی را بیان کرده و از این موضع دفاع خواهد کرد که با رعایت شرایطی چند، این استدلال ها می توانند معتبر بوده و در مباحث اخلاقی به کار گرفته شوند.
    کلید واژگان: استدلال شیب لغزنده, احتمال, ضرورت, اخلاق
    Mohsen Jahed, Sahar Kavandi
    One of the most popular tools for evaluating ideas in ethics is slippery slope arguments. The simple formulation of them is in the following form: 1) If we permit the action X, then this gradually results in performing action Y. 2) Action Y is morally wrong. 3) We should not permit action X (Consequence). Moral philosophers have discussed their accurate structure, various forms and their validity. One of moral philosophers in contemporary era that did search about this subject is Hugh Lafollette. He believes that central element in these arguments is in their first premise, but not specified and that is the probability of the consequence, for this reason, probability should be inserted in their consequences. Not inserting the probability in consequence of the arguments is a kind of neglecting - and we think it is a fallacy - and inserting it results in annihilating the convincing of them. In view point of him, if any argument is formally similar to slippery slope arguments, but there isnt the element of probability in it, the argument isnt slippery slope argument, but it is straightforward induction generalization or straightforward causal argument that both are valid. Considering the Lafollette's analyses, we can say when the argument consists of probability, the argument is invalid and when it consists of necessity, it is valid, but it is no longer slippery slope argument. This essay first, introduces Lafollette's views, and then indicates the weakness of them, and defends of this idea that regarding some conditions, these arguments are valid and can be used in ethical debates.
    Keywords: Slippery slope arguments, probability, necessity, morality
  • Mahdi Mardani
    The voluntary behaviors of human being –forming the substance of morality- are subject to change under the influence of various factors and cause, thus being manifested in certain moral virtues or vices. Some behaviors emerge under the influence of internal and mental factors of human being as some others emerge out of external and environmental factors. Therefore, an ethics-oriented man needs to know the conditions putting him in danger of being trapped in moral slippery slopes if he is supposed to have a propermanagement of his behaviors and safeguard them from individual and social injuries. Having a large variety based on the various stages of the life and development of human being, these slippery slopes would cover such aspects as individual, social, economic and political ones. These slopes have a high frequency in the words of Imam Ali particularly in Nahj al-Balagha
  • محمود رامشینی، ناصر جمشیدی *، غلامحسین اسدی
    در این تحقیق، چارچوبی برای تمکین مالیاتی ارائه می شود که در آن قدرت مسئولان مالیات و اعتماد به آنها، برای فهم تمکین داوطلبانه و اجباری، ابعاد مرتبطی می یابد و تعاملات پویا بین قدرت و اعتماد در نظر گرفته می شود. در این چارچوب که چارچوب شیب خزنده نام دارد، فرض می شود که تمکین مالیاتی شهروندان به قدرت مسئولان برای تمکین اجباری و اعتماد به مسئولان و همکاری داوطلبانه وابسته است. از مدلسازی معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات چارچوب شیب خزنده با در نظر گرفتن قدرت قهری و قدرت مشروع استفاده می کنیم و تعداد 362 نفر از صاحبان مشاغل آزاد را برای این منظور مورد بررسی قرار می دهیم. نتایج، حاکی از آن است که اعتماد به صورت مثبت با تمکین داوطلبانه مرتبط می باشد. اعتماد همچنین با قدرت مشروع ارتباطی مثبت و با قدرت قهری ارتباطی منفی دارد. قدرت قهری و همچنین قدرت مشروع با تمکین اجباری مرتبط می باشد. به طور کلی نتایج، حاکی از ماهیت چند بعدی قدرت و اعتماد و ارتباط شان با تمکین مالیاتی و اهمیت قدرت و اعتماد در سیاست گذاری های مالیاتی می باشد.
    کلید واژگان: تمکین مالیاتی, قدرت قانونی, قدرت اجباری, اعتماد, چارچوب شیب خزنده
    Naser Jamshidi *
    In this study, a framework for tax compliance is presented in which both the power of tax authorities and trust in them are related dimensions for understanding enforced and voluntary compliance. The dynamic interactions between power and trust are considered. The framework known as slippery slope framework assumes that tax compliance is depended on authorities’ power and Trust in them and voluntary cooperation. The Structural Equation Modeling is used to test slippery slope framework and 362 business owners will be examined. The results show that trust is positively related to voluntary compliance. The trust on authorities also is positively related to legitimate power and negatively correlated with coercive power. The Legitimate power and coercive power are related to forced compliance. Overall, the results are showing the multidimensional nature of power and trust and their relationship with tax compliance. The results also illustrate the importance of power and trust in tax policy.
    Keywords: Tax Compliance, Legitimate Power, Coercive Power, Trust, Slippery Slope Framework
  • فرشید ایمر، منصور گرکز *
    تحقیقات زیادی نشان می دهند که تخلفات کوچک غیر اخلاقی، باعث رفتار فاحش تر در طول زمان خواهد شد که به عنوان الگوی رفتاری شیب لغزنده عنوان می شود در مقابل تحقیقات زیادی یافته های متناقض دارند که نشان داده است انجام عمل غیر اخلاقی اولیه هنگامی که این رفتار شروع به ایجاد تضاد با هویت اخلاقی فرد می کند می تواند انگیزه درونی را به پایان برساند یا رفتار غیر اخلاقی را محدود کند. که از این رفتار نیز به عنوان رفتار مجاز یا جبرانی عنوان می شود. به باور ما هر دو نظریه می تواند در حسابداری وجود داشته باشد که به تفاوت های فردی و محیطی بستگی دارد. ما در این پژوهش، نقش تفاوت های فردی از جمله سطح متارکه اخلاقی و خودشیفتگی را در بین اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران بررسی نموده ایم. تعداد جامعه نمونه با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر تعیین گردید. و به کمک تجزیه تحلیل واریانس از طریق طراحی مدل خطی عمومی پس از اثبات تاثیر معنی داری بین متغیر ها به مقایسه میانگین گروه های مختلف پس از قرار گرفتن آنها در ساختار شیب لغزنده پرداخته شد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که هر دو نظریه در حسابداری وجود دارد و ویژگی هایی شامل سطح پایین خودشیفتگی و تمایل به نادیده گرفتن اخلاقی، رفتار سازگار با شیب لغزنده را نشان می دهند. از طرف دیگر، خودشیفتگی بالا و سطح پایین متارکه اخلاقی، رفتار جبرانی را نشان می دهند.
    کلید واژگان: شیب لغزنده, رفتار جبرانی, متارکه اخلاقی, خودشیفتگی, تصمیم گیری اخلاقی در حسابداری
    Farshid Eimer, Mansour Garkaz *
    A great deal of research suggests that small unethical infractions lead to more egregious behaviors over time. Which is referred to as slippery slope behavior pattern. In contrast, there are many conflicting findings that have been shown. Initiating an unethical act when this behavior begins to contradict the individual's moral identity can end the intrinsic motive or limit the unethical behavior.This behavior is also referred to as a licensing or compensatory behavior. We believe that both theories can exist in accounting, which depends on individual and environmental differences. In this research, we examine the role of individual differences, including the level of moral disengagement and narcissism among members of the Iranian Association Certified Accountants. The sample population was determined using the Cochran formula of 300 people. By analyzing variance by designing a general linear model, after proving the significant effect between the variables, the mean comparison of the different groups after their placement in the slippery slope structure was investigated. The results show that both theories exist in accounting. And features that include low levels of narcissism and a desire to ignore ethics, show is consistent with the slippery slope behavior. On the other hand, high narcissism and low level of moral disengagement show compensatory behavior.
    Keywords: slippery slope, compensatory behavior, moral disengagement, narcissism, ethical decision making in accounting
  • علیرضا آل بویه*
    استدلال های متفاوتی بر مجاز نبودن سقط جنین به لحاظ اخلاقی از لحظه لقاح اقامه شده است؛ از جمله استدلال ذات نوعی، استدلال از طریق تقدس حیات انسان، استدلال شیب لغزنده، استدلال از طریق بالقوگی، استدلال آینده ای شبیه آینده ما و استدلال از طریق احتمال. در این مقاله، نخست استدلال ذات نوعی بر اساس دیدگاه مادی نگارانه فیلسوفان غربی بررسی می شود و در ادامه بر اساس سه مکتب فلسفی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه تقریرهای جدیدی از آن ارائه می گردد. البته آنچه در اینجا در نظر است حکم اخلاقی سقط جنین در نگاه نخست است، صرف نظر از عوارضی مانند در معرض خطر بودن جان مادر که با عارض شدن آنها چه بسا این حکم اولیه تغییر کند.
    کلید واژگان: سقط جنین, حکم اخلاقی, دیدگاه های مادی انگار, استدلال ذات نوعی
    Alireza Alebouyeh*
    A variety of arguments have been made to show that abortion is, from the time of fertilization, impermissible, arguments such as species essence argument, argument from human sanctity, slippery slope argument, potentiality argument, argument from a future like ours, and the probability argument. In this paper I will first examine the species essence argument according to the materialist views of Western philosophers and I will then go on to provide new versions of the argument on the basis of Islamic Peripatetic, Illuminationist, and Transcendent Philosophies. The focus here is primarily the moral judgment concerning abortion regardless of considerations such as a threat to the mother's life with which the judgment might change.
    Keywords: Abortion, Moral Judgment, Materialist Views, Species Essence Argument
  • حلیمه یعقوب نژاد*، علیرضا آل بویه
    پدیده سقط جنین یکی از مباحث چالش برانگیز در اخلاق پزشکی است. این پدیده با موافقتها و مخالفت های زیادی مواجه است که هر یک برای اثبات سخن خود به دلایلی استناد کرده اند. یکی از دلایل موافقان سقط جنین، شخصیت نداشتن جنین در نظر آنهاست. بدین معناکه چون جنین ویژگی های شخص را ندارد، شخص نیست و تنها شخص بالقوه به شمار می رود. لذا کشتن جنین به لحاظ اخلاقی نادرست نیست.
    اما «استیفن شوارز» از جمله کسانی است که در مقابل موافقان سقط جنین، به قابلیت های جنین توجه کرده و با تمایز قائل شدن میان شخص بودن و کارکردهای شخص داشتن، جنین را شخص می داند. از نظر او جنین از لحظه لقاح، شخص بوده و دارای شان و منزلت اخلاقی است؛ گرچه کارکردهای شخص را ندارد.
    یکی از استدلال های ایشان در اثبات شخص بودن جنین، استدلال استمرار وجودی است. در این مقاله به بررسی این استدلال پرداخته و به دلیل شباهت های این استدلال با دو استدلال ذات نوعی و استدلال شیب لغزنده که برخی آنها را یکی پنداشته اند به تبیین تمایز استدلال استمرار وجودی با آن دو استدلال پرداخته می شود.
    کلید واژگان: سقط جنین, شخص بودن, استدلال استمرار وجودی, کارکردهای شخص داشتن, استدلال شیب لغزنده, استدلال ذات نوعی
    Halime Yaghoobnejad *, Alireza Alebouyeh
    Abortion is one of the controversial issues in medical ethics. This operation has come across many for or against answers each of which has some arguments for its view. One for-argument says that because the fetus does not have a personality, i.e. personal characteristics, it is not considered as a person; rather it is merely a potential person. Thus destroying the fetus is morally right.  Stephan Schwarz is among those who have argued against abortion; he has directed attention to the difference between being a person and having personal functions. Thus considering functional capabilities, the fetus is a person. He holds that from the very moment of conception the fetus becomes a person with its moral right and position; it may not function as a person, though.    One of his arguments that the fetus is a person comes from viability (continuance of existence). In what follows, the authors have examined this argument. Due to the similarities between this argument and those of species essence and slippery slope -considered identical by some people- they have differentiated that argument from these two ones .
    Keywords: abortion_being a person_argument from Viability (continuance of existence)_having personal functions_the slippery slope argument_the species essence argument
  • حسین اترک، طیبه شاددل

    سویین برن، فیلسوف معاصر دین، متفکری است که در برابر خداناباوران از وجود خداوند دفاع می کند. پرسش این پژوهش آن است که «سویین برن چه قرایتی از خداباوری را ترسیم می کند و آیا این تلقی از خداباوری تلقی مناسبی از خداوند است»؟ با توجه به بررسی مسیله شر و چالش برانگیزترین اوصاف خداوند از منظر و مریای سویین برن می توان وی را به عنوان یک خداباور کلاسیک تعدیل‎یافته معرفی نمود؛ چراکه وی مهم ترین اوصاف پذیرفته ‏شده در خداباوری کلاسیک را با تفسیری متفاوت تبیین می نماید. وی سرمدیت فرازمانی را انکار می کند؛ همچنین تغییرناپذیری حداکثری را انکار کرده، تغییرناپذیری حداقلی را پیشنهاد می دهد. در باب علم مطلق قرایتی تعدیل یافته تر از تلقی کلاسیک ارایه می دهد. به نظر می رسد شایسته است الهیات سویین برن را «الهیات کلاسیک تعدیل‏یافته» معرفی نمود. اگرچه با توجه به تحلیل وی از علم مطلق، در شیب لغزنده به سمت خداباوری گشوده قرار می گیرد، مواجهه وی با مسیله شر از رویکرد الهیات گشوده متفاوت است. طبق بررسی می توان گفت تلقی سویین برن از خداوند، دچار مشکلات متعددی است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی خداباوری سویین برن می پردازد.

    کلید واژگان: سویین برن, خداباوری کلاسیک, خداباوری کلاسیک سنتی, خداباوری کلاسیک تعدیل یافته, خداباوری گشوده
    Hossein Atrak, Tayyebeh Shaddel

    Swinburne, a contemporary philosopher of religion, is a thinker who defends the existence of God against atheists. The question of this article is, "What reading of theism does Swinburne draw?" And is this view of theism a proper view of God? Considering the examination of the problem of evil, and the most challenging attributes of God from Swinburne's point of view, he can be introduced as a moderated classical theist; Because he explains the most important attributes accepted in classical theism with a different interpretation. He denies eternal eternity. It also denies maximal immutability and suggests minimal immutability. Regarding absolute science, he offers a more adjusted reading than the classical view. It seems appropriate to introduce Swinburne's theology as "modified classical theology"; Although according to his analysis of absolute knowledge, he is on the slippery slope towards outspread theism; But his confrontation with the problem of evil is different from the approach of outspread theology. Based on the analysis, it can be said that Swinburne's view of God has many problems. This article examines Swinburne's theism with a descriptive-analytical method.

    Keywords: Swinburne, Classical Theism, Traditional Classical Theism, Modified Classical Theism, Outspread Theism
  • امیر شریفی پور، مصطفی تقوی*، مریم پوست فروش
    واقع گرایی علمی همواره با انتقادات مستمری از سوی پادواقع گرایان روبه رو بوده است. استدلال «بدیل های تصور نشده» کایل استنفورد را می توان نسخه متاخر و دردسرساز این چالش ها دانست. در این مقاله ابتدا اجمالا اشاره ای به واقع گرایی علمی و برهان های موید آن خواهیم داشت. سپس اصلی ترین چالش هایی را که واقع گرایی علمی با آن مواجه بوده است، برخواهیم شمرد. در ادامه نگاهی به استدلال استنفورد می اندازیم و بررسی می کنیم که چگونه برای واقع گرایی چالش به وجود می آورد و همچنین پاسخ های واقع گرایانه مطرح شده به چالش مذکور را توصیف خواهیم کرد. همچنین خواهیم کوشید از نگاه واقع گرایی انتقادی روی بسکار توضیح دهیم که چگونه نگاه لایه مند همزمان به جهان و نظریه های علمی می تواند ضمن ممکن دانستن دستیابی به شناخت واقعیت از خلال فعالیت علمی، اساس استدلال پادواقع گرایانه استنفورد را سست کند.
    کلید واژگان: بدیل های تصور نشده, کایل استنفورد, تعین ناقص, فرا استقرای بدبینانه, روی بسکار
    Amir Sharifipour, Mostafa Taqavi *, Maryam Poustforush
    Scientific realism has always faced continuous criticisms from scientific anti-realists. Kyle Stanford's "unconceived alternatives" argument can be seen as a late and troublesome version of these challenges. In this paper, we will first briefly mention scientific realism and its supporting arguments, including the "no-miracle" argument and the "slippery slope" argument. Then we will list the main challenges that scientific realism has faced. Arguments such as "pessimistic meta-induction" and "underdetermination of scientific theories" are raised against scientific realism. In the following, we will take a look at Stanford's argument and examine how it creates a challenge for realism by combining historical and philosophical arguments, and we will also describe the realist answers raised to the said challenge. We will also try to explain from Roy Bhaskar's critical realism point of view how the Stratified view of the world and scientific theories, makes it possible to achieve knowledge of reality through scientific activity and also can weaken the basis of Stanford's anti-realist argument.
    Keywords: Unconceived Alternatives, Kyle Stanford, underdetermination, pessimistic meta-induction, Roy Bhaskar
  • اکرم پیمان*، زینب عباسی
    امروزه علی رغم پیشرفت های علمی ای که در زمینه مراقبت از نوزادان در دنیا رخ داده است هنوز بسیاری از نوزادان به علت مواجهه با موقعیت های بحرانی پزشکی از وضعیت بسیار نامساعدی جهت ادامه حیات رنج می برند. برخی از مراقبین بهداشتی و حتی والدین این نوزادان معتقدند که خاتمه دادن به رنج پایان ناپذیر آن ها بهترین کمک به آنان می باشد.
    مطابق مدارک معتبری که وجود دارند فی الحال پزشکانی برای انجام اتانازی فعال داوطلبانه، در کشورهایی مانند هلند، آمریکا، انگلیس و استرالیا تربیت می شوند و همچنین برخی از متخصصان نوزادان به راحتی پذیرفته اند که به منظور کمک به بشریت اقدام به اتانازی غیرداوطلبانه در نوزادان الزامی است.
    در عصر حاضر در حالی که کلیه ادیان الهی مخالفت خود را به وضوح با اتانازی بیان کرده اند، این سوال مطرح است که چگونه انسان های مدعی اخلاق و حقوق بشر از قانونی ساختن سقط جنین در چند دهه گذشته تا اتانازی نوزادان و کودکان معلول سقوط کرده اند و با تصویب پروتکل گرونینگن در دفاع از اتانازی نوزادان می کوشند. این مقاله مروری با تکیه بر کتب و مقالات معتبر دنیا به نقد و بررسی این پروتکل می پردازد.
    کلید واژگان: نوزادان, اتانازی, درمان تسکینی, اخلاق, درد
    Akram Peyman*, Zaynab Abbasi
    Today, despite the scientific improvements in the field of neonatal care in the world due to encountering with some awful medical situations many newborns are still suffering from very bad conditions for survival. Some Health-care providers and even some parents believe that the best choice for helping them is terminating their lives.Perhaps the heavy costs of neonatal intensive care wards, parental duties in comparison with other parents or the pity of parents for infants which cannot tolerate pain, determines their decisions.One of the topics that were considered by opponents of euthanasia is slippery slope theory; which means whatever that is provided seen by legal resolutions in modern countries. In the Netherlands in 1980 and 1990, euthanasia was widely discussed and in 2001, killing a patient by a doctor for getting rid of incurable pains was approved.Nowadays, there are valid documents indicating that at present in countries such as Holland, USA, UK and Australia providing that some physicians are being trained for voluntary euthanasia and some of the professors have accepted that the involuntary euthanasia for babies is a necessary action to help humanity.While in the present era all the religions have clearly expressed their disagreement with, euthanasia the question is that how the humans who claim for the human ethics and rights, in last few decades have descended from legalization abortion to the euthanasia of disabled children and neonatal and try to defend the newborns euthanasia by approving the Groningen protocol? This paper deals with the eroticization and discussion of the protocol by relying on the reliable books and papers of the world. So it’s better to train neonatologist and supporting poor families instead of euthanasia.
    Keywords: Newborn, Euthanasia, sedative treatment, ethics, pain
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال