-
ترویج حیات مناطق روستایی هدف اصلی جهاد کشاورزی و سیاست های ملی توسعه کشوری برای رسیدن به توسعه پایدار است. یکی از جنبه های کلیدی برای موفقیت این سیاست ها، امکان نظارت بر کیفیت زندگی در تمام ابعاد آن اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی و نیازمند اجرای ابزارهایی که قادر به شناسایی ابعاد اصلی رضایت انسان هستند اما این بسیار پیچیده است، هدف اصلی تحقیق ارزیابی رفاه و کیفیت زندگی مردم در روستاهای شهرستان ورزقان بر اساس مولفه های اساسی با ارجاع به نظریه قابلیت های "سن" برای جلوگیری از رها شدن روستاها است. تحقیق بصورت تحلیلی توصیفی و مشاهده ای از طریق پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق جمعیت 10 روستای منتخب در شهرستان ورزقان می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 372 نفر بدست آمد. برای تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با روش اکتشافی و عاملی مرتبه دوم با استفاده از نرم افزارAmos و Spss انجام شد. نتایج نشان می دهد که عوامل تعیین کننده اصلی رفاه در زمینه ادراکات فردی، شرایط اقتصادی، امنیت، کیفیت محیطی و فرصت های آموزشی هستند. شرایط رفاه در روستاهای خوینرود، ونستان، و چای کندی خیرالدین، بسیار پایین است، در حالی که در مقابل، روستای وردین و کاسین بالاترین سطوح رفاه را در منطقه ورزقان ارایه می دهند. با تمرکز بر روستای خوینرود، می توانیم ببینیم که این ناحیه به مراتب کم ترین مقادیر را برای سه بعد اصلی از چهار بعد اصلی رفاه ارایه می دهد که قابل توجه به نظر می رسد. در نتیجه برای جلوگیری از رها شدن و خالی شدن روستاها باید به سطح رفاه و کیفیت زندگی ساکنان روستاها توجه مضاعف شود
کلید واژگان: رفاه, کیفیت زندگی, روستا, شهرستان ورزقانPromoting rural life The main goal of agricultural jihad and national development policies is to achieve sustainable development. One of the key aspects for the success of these policies is the possibility of monitoring the quality of life in all its social, economic and environmental dimensions and requires the implementation of tools that can identify the main dimensions of human satisfaction but this is very complex. People in the Rurales of Varzeqan township are based on the basic components with reference to the theory of "age" capabilities to prevent the abandonment of Rurales. The research is descriptive and observational through a questionnaire. The statistical population of the study is the population of 10 selected Rurales in Varzeqan township. The sample size was 372 based on Cochran's formula. For data analysis of structural equations by heuristic and second-order factor method was performed using Amos and Spss software. The results show that the main determinants of well-being in terms of individual perceptions are economic conditions, security, environmental quality and educational opportunities. Welfare conditions in the Rurales of Khoinrood, Vanestan, and Chai Kennedy Khairuddin are very low, while in contrast, the Rurales of Verdin and Kasin offer the highest levels of welfare in the Varzeqan region. Focusing on the Rural of Khoinrood, we can see that this area offers the lowest values for the three main dimensions of the four main dimensions of welfare, which seems remarkable. As a result, to prevent the abandonment and emptiness of Rurales, double attention should be paid to the level of welfare and quality of life of rural residents.
Keywords: Rural, Well-being, Quality of life, Varzeqan Township -
مطالعه و تخمین نوسان های جمعیتی استقرارهای عصر مفرغ شهرستان ورزقان مبتنی بر مطالعات قوم باستان شناسی
مطالعه جمعیت سکونتگاه های باستانی، امکان بازسازی مکانسیم های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع گذشته را فراهم کرده و افق های جدیدی از زندگی جوامع پیشین را به منصه ظهور می گذارد. پژوهش حاضر بر روی شهرستان ورزقان صورت گرفته که به لحاظ پژوهش های قوم باستان شناسی دارای ظرفیت های بسیاری است و لیکن تاکنون پژوهشی با هدف برآورد جمعیت در این منطقه صورت نگرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و رهیافت قوم باستان شناسی، بین الگوهای جمعیت پذیری استقرارهای امروزی شهرستان ورزقان و سکونتگاه های عصر مفرغ جهت تخمین جمعیت ارتباط منطقی ایجاد نماید. یعنی با انجام مطالعات میدانی، تخمین وسعت و جمعیت روستاها و اتراق های (اوباهای) عشایری و مقایسه با وسعت استقرارهای باستانی عصرمفرغ، جمعیت تقریبی آنها محاسبه گردد تا در نهایت بتوان به درک روشنی از تغییرات جمعیتی شهرستان ورزقان دست پیدا کند. بر این اساس تراکم جمعیتی شهرستان ورزقان 42 نفر در هکتار برآورد گردیده و تراکم جمعیتی استقرارهای عصر مفرغ به این صورت تقریب می گردد که در عصر مفرغ قدیم با مساحتی بالغ بر 8/3 هکتار، جمعیتی در حدود 160 نفر؛ عصر مفرغ میانی با مساحتی بالغ بر 7/12 هکتار، جمعیتی در حدود 533 نفر و عصر مفرغ جدید با مساحت 53/75 هکتار، جمعیت 3172 نفر در منطقه حضور و اسکان داشته اند.
کلید واژگان: شمال غرب ایران, شهرستان ورزقان, جمعیت شناسی, مطالعات قوم باستان شناسی, استقرارهای عصر مفرغThe study of the population of ancient settlements provides the possibility of reconstructing the political, economic, social and cultural mechanisms of past societies and shows a new perspective on the life of previous societies. The present study was conducted on the county of Varzeqan, which has significant capacities in terms of ethno-archaeological research. However, so far no research has been conducted to estimate the population in this area. The present study uses a descriptive-analytical method and an ethno-archaeological approach to estimate the population by establishing a logical connection between the population attraction models of modern settlements of Varzeqan and the Bronze Age sites. That is, calculating the approximate population by conducting field studies, estimating the extent and the population of villages and nomadic settlements, and comparing the extent of Bronze Age sites. This way, a clear understanding of the demographic changes in Varzeqan County can be achieved. Accordingly, the population density of Varzeqan county is estimated to be 42 people per hectare and the population density of Bronze Age settlements is estimated as follows: in the early Bronze Age, with an area of more than 3.8 hectares, a population of about 160 people; in the middle Bronze Age with an area of 12.7 hectares, a population of about 533 people; and in the late Bronze Age with an area of 75.53 hectares, a population of 3172 people were present and settled in this region.
Keywords: northwestern Iran, Varzaqan County, demography, Ethno-archaeological Studies, Bronze Age Sites -
هدف از پژوهش حاضر تحلیل نگرش و ادراک ذهنی روستاییان در خصوص مقوله متروک شدن، افول و انحطاط روستایی مناطق کوهستانی در شهرستان ورزقان است. این مقاله از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و در بستر «روش تحقیق آمیخته» از دو مولفه روش شناختی (کیفی و کمی) بهره برده است. در این پژوهش، حجم نمونه در بخش کیفی شامل 26 نفر از مطلعین کلیدی است که براساس نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و در بخش کمی به روش نمونه گیری آسان و از نوع غیراحتمالی 118 نفر از روستاییان ساکن در شهرستان ورزقان جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. به منظور کدگذاری و تحلیل داده های کیفی از نرم افزار مکس کیودا و برای تحلیل داده های کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها نشان داد که کاهش فرصت های شغلی، مهاجرت، کاهش جمعیت و کاهش تقاضا برای کالا و خدمات به ترتیب چرخه ای را شکل می دهند که باعث متروک شدن روستاها و افول و انحطاط آن می شود. «چندپارگی اراضی مزروعی»، «شکاف درآمدی»، «ملی شدن مراتع»، «نبود الگوی کشت مناسب»، "فرآیند تغییر کاربری زمین های کشاورزی" و "تمرکزگرایی امکانات و نابرابری های منطقه ای توسعه" از تاثیرگذارترین متغیرها در شکل گیری این چرخه در شهرستان ورزقان شناسایی شد.
کلید واژگان: مهاجرت, اشتغال کشاورزی, انحطاط روستایی, ورزقانIn the present study, the attitudes of rural participants were analyzed, as well as the report of their mental and thinking performance regarding the issue of rural abandonment and decline in Varzeqan County. The research is applied in terms of purpose and is descriptive-analytical in terms of nature and method, and in the context of "mixed research method", it has used two methodological components (qualitative and quantitative). This research has two sample volumes for collecting qualitative and quantitative information. The qualitative section had 26 participants and was in the form of snowball sampling and the sample size of the quantitative section was 118 people. MAXQDA software is used to encode and analyze qualitative data and SEM method is used for quantitative data analysis. The results show that the reduction of job opportunities, migration, population decline, and demand for goods and services, respectively, form cycles that cause rural abandonment and its decline. "Fragmentation of arable lands", "Income gap", "Nationalization of rangelands", "Lack of proper cultivation pattern", "Process of changing the use of agricultural lands" and "Centralization of facilities and inequalities of development zones," are some of the most influential variables in the formation of this cycle in Varzeqan city.
Keywords: Migration, Agricultural employment, Rural decline, Varzeqan -
هدف اصلی پژوهش حاضر ارایه یک چارچوب روش شناسی برای ارزیابی سریع و کارآمد آسیب پذیری فضاهای شهری نسبت به زلزله است. بسیاری از متغیرهای موثر بر آسیب پذیری لرزه ای شهرها از ماهیت مکانی برخوردار هستند؛ ازاین رو استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در ترکیب و یکپارچه نمودن این متغیرها می تواند به نتایج مطلوبی منجر شود. با این حال، یکی از مهم ترین مسایل روی هم گذاری لایه های داده در سیستم اطلاعات جغرافیایی مربوط به عدم قطعیت های وزن دهی و تصمیم گیری است. در پژوهش حاضر سعی شد که با استفاده از توابع تیوری کاتاستروف این گونه عدم قطعیت ها تا حد زیادی تعدیل شوند. در تیوری کاتاستروف، اهمیت هر یک از متغیرها از طریق مکانیسم درونی سیستم محاسبه می شود. درواقع، استفاده از رویکرد مذکور باعث تکرارپذیری نتایج مدل می گردد که مزیتی قابل توجه به شمار می رود. ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای شهر ورزقان با استفاده از توابع تیوری کاتاستروف نشان می دهد که بالغ بر 9 درصد از محدوده قانونی شهر در کلاس آسیب پذیری بسیار زیاد و 12 درصد آن در کلاس آسیب پذیری زیاد واقع شده است. در این رابطه، بخش عمده ای از مرکز شهر ورزقان در برابر زلزله از آسیب پذیری بالایی برخوردار است. تراکم بالای مسکونی و ساختمانی، کیفیت پایین ساختمان ها، قدمت بالا و مصالح نامطلوب بناها، محصورشدگی و کمبود فضاهای باز شهری، لیتولوژی و زیربنای سست، عدم دسترسی مطلوب به خدمات بیمارستانی و آتش نشانی و غیره منجر به افزایش آسیب پذیری این بخش از شهر شده است.
کلید واژگان: آسیب پذیری, زلزله, تئوری کاتاستروف, GIS, شهر ورزقانThe main purpose of the current study was to provide a methodological framework for quick and efficient assessment of the vulnerability of urban spaces to earthquake. Most of the variables affecting seismic vulnerability in cities are spatial in nature, so using a geographic information system for integration of these variables can lead to desirable results. However, one of the most important subjects in overlaying of layers in a geographic information system is the uncertainty in weighting and decision making. In this study, attempts were made to modify such uncertainties to a large extent using the functions of catastrophe theory. Using the mentioned approach makes the results of the model repeatable, which is a considerable advantage. Regarding the catastrophe theory, an attempt was made to present the basic equations of this model in a concise and simple way. Varzeqan city was selected for evaluating the seismic vulnerability based on the catastrophe theory. Approximately 21 percent of the total area of Varzeqan lies in the high and very high vulnerability classes. Given that the area of the city's built-up lands is about 32 percent, considerable percentage of these lands in the city is in high and very high vulnerability classes. Distribution of these zones is impressive, especially in the center of the city. These zones can be considered the most critical regions of Varzeqan. Unstable geological formations, high residential and population density, fine grained building, low quality buildings and lack of urban open spaces have caused this region to have severe vulnerability to earthquake.
Keywords: Seismic Vulnerability, Catastrophe theory, Geographic Information System, Varzeqan -
خطر زلزله همواره جوامع بشری را تحت الشعاع خود قرار می دهد و خسارات جبران ناپذیری به این جوامع وارد می آورد؛ بنابراین، آمادگی مقابله با این بحران از طریق شناسایی نقاط آسیب پذیر و برطرف کردن آنها در جهت کاهش آسیب های ناشی از زلزله موثر است. در این راستا، پژوهش حاضر، آسیب پذیری کالبدی محلات شهر ورزقان را در ارتباط با شاخص های 14 گانه تاثیرگذار در آسیب پذیری در مقابل زلزله مورد بررسی قرار داد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است، که با استفاده از لایه های مکانی مربوط به شاخص های مذکور انجام گرفته است. جهت تحلیل و همپوشانی لایه ها از روش MAP ALGEBRA (RASTER CALCULATOR) در محیط نرم افزار GIS بهره گرفته شده است. جهت وزن دهی لایه ها نیز از روش ANP استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که، درصد قابل توجهی از شهر ورزقان در کلاس های آسیب پذیری زیاد و بسیار زیاد واقع شده است. حتی افزون بر 70 درصد محلاتی مانند بولبول چشمه سی در کلاس آسیب پذیری زیاد و بسیار زیاد جای گرفته اند. با توجه به پهنه بندی آسیب پذیری لرزه ای شهر و توزیع کلاس های آسیب پذیر در سطح محلات شهر می توان نتیجه گرفت که کل پهنه شهر ورزقان نسبت به رخداد زمین لرزه آسیب پذیر است. در محلاتی که کلاس های آسیب پذیری کم و خیلی کم، وسعت قابل توجهی از شهر را در برگرفته، کاربری های بایر، فضاهای باز، کشاورزی و فضاهای سبز درصد قابل توجهی از فضای محله را اشغال نموده اند؛ و درنتیجه از آسیب پذیری پایینی در برابر زلزله برخوردار می باشند.
کلید واژگان: آسیب پذیری, زلزله, مدیریت بحران, ورزقانThe risk of an earthquake always overshadows human societies and causes irreparable damage to them, so be prepared to deal with this crisis by identifying vulnerabilities and addressing them to reduce the damage. It is affected by earthquakes. In this regard, the present study examined the physical vulnerability of the neighborhoods of Varzeqan city concerning the 14 indicators affecting the vulnerability to earthquakes. The research method is descriptive-analytical, which has been done using spatial layers related to the mentioned indicators. To analyze and overlap the layers, the MAP ALGEBRA (RASTER CALCULATOR) method has been used in the GIS software environment. ANP method was used to weigh the layers. The results showed that a significant percentage of the city of Varzeqan is located in high and very high vulnerability classes. Even more than 70 percent of neighborhoods, such as Boubl Cheshmehsi, are in a highly vulnerable class. Considering the seismic vulnerability zoning of the city and the distribution of vulnerable classes in the city neighborhoods, it can be concluded that the whole area of Varzeqan city is more vulnerable to the occurrence of earthquakes. In neighborhoods with low and very low vulnerability classes, a significant area of the city, barren land uses, open spaces, agriculture, and green spaces occupy a significant percentage of the neighborhood space, and as a result, They have low earthquake resistance.
Keywords: Vulnerability, Earthquake, Crisis management, Varzeqan -
مقدمهبا توجه به آسیب پذیری کشور نسبت به حوادث، لزوم برنامه ریزی و انجام اقداماتی در راستای کاهش اثرات و پیامدهای آن ضروری به نظر می رسد. یکی از این اقدامات، انجام فعالیت های مطالعاتی در این زمینه بوده و در این بین استفاده از نظرات و تجربیات امدادگران، آسیب دیدگان و افراد درگیر با حادثه بسیار موثر می باشد. لذا در این پژوهش در نظر است تا با نظرسنجی از آسیب دیدگان، به نقاط ضعف و قوت عملیات امدادی جمعیت هلال احمر در منطقه زلزله زده استان آذربایجان شرقی دست یافت.روش هابررسی حاضر به روش پیمایشی به انجام رسیده و یک بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مردم آسیب دیده شهرستان های اهر، هریس و ورزقان بوده است. روش نمونه گیری مطبق بوده است. بر اساس فرمول کوکران، نمونه تحقیق شامل 491 نفر از مردم آسیب دیده ساکن در نقاط شهری و روستایی شهرستان های اهر، هریس و ورزقان بوده است. کل جمعیت شهرستان های مذکور براساس سرشماری سال 1385، برابر با 263639 نفر است. این نمونه با درجه اطمینان 95 درصد و میزان اشتباه مجاز (دقت احتمالی مطلوب) 05/0 محاسبه شده است.یافته هابراساس یافته های تحقیق می توان استنباط کرد که عملکرد امدادگران در حوزه های توزیع اقلام مورد نیاز و نیز خدمات درمانی و کمک های اولیه در سطح خوبی ارزیابی شده است. تعداد قابل توجهی از آسیب دیدگان از عملکرد امدادگران رضایت داشته اند. تقریبا نیمی از مردم در مورد تامین مایحتاج اولیه راضی بوده اند. اکثر آسیب دیدگان از نحوه توزیع آب آشامیدنی و دسترسی به آن راضی بودند. تقریبا نیمی از افراد، نحوه توزیع چادر های امدادی و نحوه اسکان اضطراری را در سطح خوبی ارزیابی کردند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد در مجموع عملکرد جمعیت هلال احمر با توجه به حجم و گستره وسیع حادثه، به خصوص در مورد توزیع اقلام مورد نیاز مردم و خدمات بهداشتی و درمانی بسیار خوب بوده است. با توجه به نتایج تحقیق که رضایت مردم در محور وضعیت بهداشتی تقریبا متوسط بوده است، پیشنهاد می شود برنامه ریزی جامع تری در حوزه خدمات بهداشتی از سوی جمعیت هلال احمر صورت گیرد. از سوی دیگر، با توجه به اینکه تقریبا یک سوم شهروندان ایرانی در مناطق روستایی ساکن هستند، باید برای این تعداد قابل توجه به منظور کاهش آسیب پذیری و افزایش خدمات، برنامه ریزی صورت گرفته و در صورت وقوع حادثه تصمیم های لازم اتخاذ شود.
کلید واژگان: نظرسنجی, آسیب دیدگان, عملیات امدادیBackgroundAccording to the vulnerability of the country towards natural disasters, it is essential to plan and take actions in order to minimize their effects and consequences. However, the research activities in this field and also the use of ideas and experiences of relief workers, affected people and also people involved in disasters are extremely effective.MethodsIn this analytic - descriptive survey, all affected people were studied in the townships of Ahar, Harris and Varzeqan (in East Azerbaijan province). By using stratified and randomly sampling, about 491 people in urban and rural areas of these affected areas were selected and studied based on Cochran formula. According to the census in 2006, the total population was 263,639. (df=95%), (r=0/05)FindingsAccording to the findings, the performance of relief workers was assessed well in distribution of relief items, medical services and first aid. Also, about half of the people were satisfied with the provision of basic supplies and most people were satisfied with the distribution and access of drinking water. Almost half of the people were satisfied with distribution of relief camps and assessed well the emergency accommodation.ConclusionThe results showed that the performance of Red Crescent society has been very well with regard to the extent of the disasters especially in distribution of the required items and health services. Also, comprehensive plan should be done by Red Crescent society in the field of health services because the satisfaction of the health is about average. Necessary planning and prediction should be done in case of disasters because almost one third of citizens are living in rural areas.Keywords: view assessment, affected people, relief operations -
تحقیق حاضر بر آن است تا با ارزیابی تطبیقی به سنجش سطح رضایتمندی روستاییان از خدمات ارائه شده مدیریت محلی در قالب دو مدل تعاونی و مدل نقطه ای بپردازد. برای سنجش کیفیت خدمات در جهت رضایت روستاییان از مدل کیفیت خدمات سروکوال استفاده شد. جامعه آماری تحقیق روستاهای بخش مرکزی شهرستان های ابرکوه (مدل تعاونی) و بخش مرکزی شهرستان لامرد (مدل نقطه ای) هستند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده و در هر شهرستان 130 و در مجموع 260 پرسش نامه توزیع شدند. برای تحلیل داده ها ازنرم افزار SPSS و آزمون های t تک نمونه ای و t مستقل و کای اسکوئر تک نمونه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد میانگین رضایتمندی روستاییان در ابعاد مدل سروکوال، شامل فیزیکی، همدلی، پاسخگویی، پایایی و اعتماد در شهرستان ابرکوه برابر 86 /160 و در شهرستان لامرد برابر 80 /143 است. این امر نشان می دهد که رضایتمندی روستاییان شهرستان ابرکوه (الگوی تعاونی) با اختلاف 06 /17 بیش از شهرستان لامرد (الگوی نقطه ای) است. همچنین نتایج آزمون tمستقل نشان می دهد در بعد اعتماد، پایایی، فیزیکی و همدلی تفاوت معناداری بین دو شهرستان وجود دارد و در این ابعاد رضایتمندی روستاییان شهرستان ابرکوه با الگوی تعاونی بیش از رضایتمندی روستاییان شهرستان لامرد با الگوی نقطه ای است، اما در بعد پاسخگویی تفاوت معناداری میان دو شهرستان وجود ندارد؛ یعنی، در این بعد رضایتمندی روستاییان دو شهرستان در یک سطح قرار دارد.
کلید واژگان: کیفیت خدمات, مدیریت روستایی, تعاونی دهیاری ها, شهرستان های ابرکوه و لامردThis study is based on a comparative assessment to measure the level of rural satisfaction with the services provided by local management in both cooperative and spot model. SERVQUAL model has been used to measure service quality. The population of this study included villages in the central district of Abarkuh Township (cooperative model) and the central district of Lamerd Township (point model). Stratified random Sampling method was used to distribute 130 instruments in each Township, a total of 260 questionnaires were distributed all together. For data analysis, SPSS software and one sample and independent sample T-test and Chi-square test was implemented. The results showed that the rural average satisfaction level in Abarkuh Township was higher than Lamerd Township. The independent sample T-test revealed that there was a significant difference between the two Townships regarding rural average satisfaction in reliability, durability, and physical and empathy dimensions. Also, there was a significant difference between the two Townships and rural average satisfaction in Abarkuh Township with cooperative model and Lamerd Township with point model. However, there was not a significant difference between two Townships regarding responsibility dimension.Keywords: Quality of Service, Rural Management, Cooperative Dehyari, Abarkooh City, Lamerd City -
روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی است. جامعه آماری متشکل از گردشگران روستاهای منطقه مورد مطالعه است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان جامعه نمونه در نظر گرفته شده اند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از پرسشنامه، به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که منطقه موورد مطالعه از جاذبه های مورد نیاز برای برنامه ریزی گردشگری کشاورزی برخوردار بوده و نتایج مستخرج از تحلیل مسیر با استفاده از روش رگرسیون خطی، نشان می دهد که از بین متغرهای مستقل، متغیر اصالت با میزان بتا (552/0) بیشترین تاثیر را در شرایط مستقیم بر متغیر وابسته نگرش گردشگران به گردشگری کشاورزی مبتنی بر اجتماع محلی داشته است. همچنین بررسی مسیر های غیر مستقیم بیانگر آن است که اصالت با بتای (552/0) بیشترین تاثیر و اقامت و اقامتگاه ها (511/0) در رتبه دوم قرار دارد.
کلید واژگان: گردشگری کشاورزی, نگرش ها, گردشگری مبتنی بر جامعه محلی, نواحی روستایی, شهرستان تنکابنAnalysis of tourist's attitudes and tendencies towards community based tourism (Study area: villages of Tonekabon township) Analysis of tourist's attitudes and tendencies towards community based tourism (Study area: villages of Tonekabon township)Analysis of tourist's attitudes and tendencies towards community based tourism (Study area: villages of Tonekabon township) Analysis of tourist's attitudes and tendencies towards community based tourism (Study area: villages of Tonekabon township) Analysis of tourist's attitudes and tendencies towards community based tourism (Study area: villages of Tonekabon township) Analysis of tourist's attitudes and tendencies towards community based tourism (Study area: villages of Tonekabon township) Analysis of tourist's attitudes and tendencies towards community based tourism (Study area: villages of Tonekabon township)
Keywords: Agritourism, Attitude, community basedTourism, Rural areas, Tonekabon township -
در این پژوهش تنوع ژنتیکی اکوتیپ های مختلف Aegilops biuncialis از اجداد وحشی گندم، از لحاظ پروتئین های ذخیره ای بذر با استفاده از الکتروفورز SDS-PAGE و A-PAGE مورد مطالعه قرار گرفت. میزان تنوع ژنتیکی نی بین اکوتیپ ها در مورد گلوتنین های با وزن مولکولی بالا HMW) 21/40) درصد و در گلوتنین های با وزن مولکولی پایینLMW) 27/3) درصد برآورد شد. میزان تنوع در پروتئین های LMW بیشتر از پروتئین های HMW بود. اکوتیپ های مرند، ماکو، پارس آباد، ورزقان و شبستر دارای نوار بالاتر از 2HMW- و اکوتیپ های مرند، ماکو و گرمی دارای نوار مابین نوارهای 7-HMW و 8-HMW بودند. در پروتئین های گلیادینی بیشترین تنوع نوارها در ناحیه ω و کمترین تنوع در ناحیه γ مشاهده شد. به دلیل وجود نوارهای 5/ 43-γ و 45-γ و نیز فراوانی بالای نوارهای ناحیه ω که به عنوان شاخص بالای کیفیت گلوتن مطرح می باشند، از Ae. biuncialis می توان در برنامه های اصلاحی برای بهبود کیفیت آرد گندم استفاده کرد. گروه بندی اکوتیپ ها با استفاده از تجزیه کلاستر، آنها را به سه گروه تقسیم کرد. به طوری که اکوتیپ های مرند، ماکو و شبستر در گروه اول، اکوتیپ های ورزقان و اهر در گروه دوم و اکوتیپ های گرمی، پارس آباد، مشکین شهر و اردبیل در گروه سوم واقع شدند. کمترین فاصله ژنتیکی بین اکوتیپ مشکین شهر با اردبیل و بیشترین فاصله ژنتیکی بین اکوتیپ اهر با شبستر و مشکین شهر و سپس ماکو با پارس آباد مشاهده شد.
کلید واژگان: تنوع ژنتیکی, گلوتنین, گلیادین, گندم, Aegilops biuncialisJournal of Genetics, Volume:10 Issue: 2, 2015, PP 239 -250In this study, the genetic diversity of Aegilops biuncialis ecotypes, a wild ancestor of wheat, was studied in terms of seed storage proteins using SDS-PAGE and A-PAGE electrophoresis. Nei’s genetic variation for the high molecular weight glutenin (HMW) and for the low molecular weight (LMW) was estimated as 21.40% and 27.30%, respectively. Variation in protein bands for LMW was greater than the HMW proteins. The ecotypes of Marand, Maku, Pars Abad, Varzeqan and Shabestar had a band above to HMW-2, and ecotypes of Marand, Maku and Germi had the band between HMW-7 and HMW-8. ω-gliadin proteins had the most diverse bands, and the lowest variability was observed in the γ region. Due to the existence of γ-45 and γ-43.5 bands and high rate of bands in ω region as indicators for high gluten quality, Ae. biuncialis can be used in breeding programs to improve the quality of wheat flour. Using cluster analysis, the ecotypes were separated as three groups. So that the ecotypes of Marand, Maku and Shabestar were located in the first group, the ecotypes of Varzeqan and Ahar in the second group and the ecotypes of Germi, Pars Abad, Meshkin Shahr and Ardabil were located in the third group. The lowest genetic distance was observed between ecotypes of Meshkin shahr and Ardabil and the highest genetic distance between ecotypes of Ahar with Meshkin shahr and Shabestar and between Maku and Pars Abad ecotypes.Keywords: Genetic diversity, Wheat, Glutenin, Gliadin, Aegilops biuncialis -
در این پژوهش داده های موردنیاز برای حل سازوکار زمین لرزه ها از هم آمیخت داده های شکل موج موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله گردآوری شده اند. پس از ویرایش داده ها و پیش از داده پردازی از روش قطبش های نخستین موج P رسیده به ایستگاه های لرزه نگاری باند پهن، بلنددوره و هم چنین کوتاه دوره برای حل سازوکار زمین لرزه ها بهره گرفته شد. خطای کانون یابی این زمین لرزه ها نزدیک به 5 کیلومتر بوده و بیشینه چرخش صفحه های گرهی در سازوکارها 5 درجه در نظر گرفته شد. این سازوکارها با کم ترین خطا در شمار قطبش ها برای سازوکارهای زمین لرزه های پیرامون شهرهای پرجمعیت و مهم تهران، مشهد و تبریز پردازش شده اند. بر پایه حل سازوکار زمین لرزه ها در این پژوهش، گسل های مشاء، شمال تهران، ایپک، پیشوا و ایوانکی، به ترتیب دارای سازوکار چیره راستالغز چپ بر با مولفه کوچک نرمال، معکوس، راستالغز چپ بر، راستالغز راست بر با مولفه کوچک معکوس و سازوکار چیره معکوس می باشند. این پژوهش نشان داد که گسل های پیرامون مشهد مانند باهلر و اشک آباد، به ترتیب دارای سازوکار چیره راستالغز چپ بر با مولفه کوچک معکوس و معکوس می باشند. سازوکار چیره پس لرزه های زمین لرزه 2017 فریمان که به گمان در راستا و دنباله گسل فریمان روی داده اند، نیز معکوس با مولفه راستالغز راست بر می باشند. هم چنین، سازوکارهای حل شده زمین لرزه های پیرامون شهر تاریخی تبریز نشان می دهد که زمین لرزه هایی با سازوکار چیره راستالغز راست بر و معکوس به گسل شمال تبریز وابسته هستند. دیگر زمین لرزه ها که پس لرزه های زمین لرزه های دوگانه 2012 اهر- ورزقان می باشند، نیز دارای راستالغز راست بر و مولفه معکوس هستند. زمین لرزه های 2012 اهر- ورزقان نیز دارای سازوکار راستالغز راست بر خالص هستند. سازوکار برخی از این گسل ها که در کارهای (زمین شناسی یا لرزه شناسی) پیشین بررسی شده بودند، با سازوکار حل شده این پژوهش هم خوانی دارند.کلید واژگان: سازوکار زمین لرزه ها, گسل های ایران, قطبش های نخستین امواج P, کلان شهرهای ایران, زمین لرزه اهر-ورزقان, زمین لرزه تهرانIn this study the data required to solve the mechanism of earthquakes were collected from a combination of waveform data from the Institute of Geophysics, the University of Tehran and the International Institute of Seismology and Earthquake Engineering. The first P-wave polarization method for the broadband, seismic stations were used to solve the earthquake mechanism. The location error of these earthquakes was about 5 km and the maximum rotation of the nodal plains in the mechanisms was considered 5 degrees. These mechanisms have been processed with the least error in the number of wrong polarizations for seismic mechanisms around the most populous cities of Tehran, Mashhad, and Tabriz. Based on the solution of seismic mechanism in this study, Mosha, north Tehran, Ipack, Garmsar and Ivanki faults, are considered to have the dominant mechanism of strike-slip right lateral with the small normal component, reverse, strike-slip left lateral, strike-slip with small reverse component and inverted mechanism, respectively. This research showed that the faults around Mashhad city like Bahler and Ashkabad left lateral strike slip with a small reverse component and reverse, respectively. The dominant mechanism of the 2017 Fariman aftershocks, is also inverse with the strike-slip right lateral component. Also, the resolved mechanisms of earthquakes around the historical city of Tabriz show that earthquakes with a dominant mechanism of strike-slip right lateral with a small reverse component are related to the North Tabriz fault. Other earthquakes, which are the aftershocks of the 2012 Ahar-Varzeqan doublete earthquakes, also have a strike-slip right lateral with a small reverse component. The 2012 Ahar-Varzeqan earthquakes also have a pure right lateral mechanism. The mechanism of some of these faults, which were studied in previous works (geologically or seismologically), are consistent with the mechanism solved in this study.Keywords: Earthquake Mechanisms, Faults Of Iran, Initial Polarizations Of P Waves, Metropolises Of Iran, Ahar-Varzeqan Earthquake, Tehran Earthquake
-
از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبهای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شدهاست.
- نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شدهاند و انتظار میرود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
- جستجوی عادی ابزار سادهای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش دادهشود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشتههای نویسنده خاصی هستید، یا میخواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
- 2037
- 28
-
علمی2065
- 2064
- 1
نتایج را در یکی از موضوعات زیر محدود کنید.