به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۱۰۸۰۸ عنوان مطلب
|
  • Mohammad Ali Chari, Samaneh Salimi *, Allah Nazar Alisofi
    Purpose
    The aim of the present study was to investigate the effectiveness of cognitive-emotional-social working memory training on improving verbal creativity and academic self-efficacy among elementary school students.
     
    Methods and Materials: The research method was quasi-experimental, utilizing a pretest-posttest design with a control group. The statistical population included all fifth-grade students in the city of Zabol during the 2022-2023 academic year. The study sample consisted of 40 students with poor working memory performance, selected through multistage cluster random sampling, and randomly assigned to experimental and control groups (20 students in each group). To collect data, the Torrance Test of Verbal Creativity (1979) and the Academic Self-Efficacy Scale by Jing and Morgan (1999) were used. In the pretest phase, both groups were assessed using these instruments. The experimental group received working memory training over three months, consisting of 20 sessions, each lasting 90 minutes, while the control group did not receive any intervention. Data were analyzed using analysis of covariance.
     
    Findings
    The results showed that cognitive-emotional-social working memory training significantly improved verbal creativity and academic self-efficacy among students.
     
    Conclusion
    Based on the findings of this study, it appears that cognitive-emotional-social working memory training, due to its multi-faceted, diverse, numerous, and ability-appropriate tasks, is effective in enhancing verbal creativity and academic self-efficacy in students with poor working memory performance.
    Keywords: Cognitive-Emotional-Social Intervention, Working Memory, Verbal Creativity, Academic Self-Efficacy
  • ساناز شهبازی، هادی کرامتی*، هادی هاشمی، منیژه کاوه
    هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی داستان گویی بر خلاقیت کلامی و آگاهی واج شناختی دانش آموزان نارساخوان بود که به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون باگروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 28 دانش آموز پسر نارساخوان بودکه در سال تحصیلی 96- 97 پایه سوم ابتدایی را گذرانده بودند و به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز تشخیص ودرمان اختلالات یادگیری دولتی و خصوصی شهرستان های تهران، شهریار و کرج انتخاب شده بودند. این دانش آموزان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 14 نفری قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون آگاهی واج شناختی دستجردی و سلیمانی وآزمون خلاقیت کلامی تورنس بود. داده ها با کمک تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS.15 تحلیل شد. نتایج نشان داد که روش داستان گویی بر خلاقیت کلامی و آگاهی واج شناختی موثر بوده است. براساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، با به کارگیری روش داستان گویی می توان در جهت بهبود خلاقیت و آگاهی واج شناختی دانش آموزان نارساخوان اقداماتی انجام داد
    کلید واژگان: دانش آموزان نارساخوان, داستان گویی, خلاقیت کلامی, آگاهی واج شناختی
    S Shahbazi, H Keramati *, H Hashemie, M Kaveh
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of verbal creativity storytelling and phonological awareness of dyslexic students which was done by a quasi-experimental design with pretest-posttest with control group. The sample included 28 dyslexic male students who completed the third elementary school in the academic year of 2018 selected through convenient sampling from the centers of diagnosis and treatment of state and private learning disorders in the cities of Tehran, Shahryar and Karaj. The students were randomly assigned into two experimental and control groups of 14 people. The instruments used in this research were Dastjerdi and Solaymani Phonological awareness and Torrance Creativity Test of Verbal Section (Form A). The data were analyzed using covariance analysis. The results indicated that the method of storytelling was based on the overall score of verbal creativity, the score of each of the subscales (originality, fluency and flexibility), the overall score of phonological awareness, and the score of its levels (syllabic, intra-syllabic and phonological awareness). These have been effective and led to higher scores. Based on the findings of the study, the storytelling method is effective in improving the performance of dyslexic students.
    Keywords: Students with dyslexia, storytelling, verbal creativity, phonological awareness
  • ابوالقاسم یعقوبی*، حسین محققی، مریم متقیان
    زمینه
    خلاقیت یکی از عرصه های اصلی دانش بشری است و بخشی از فعالیت های دانشجویان در دانشگاه باید در این راستا باشد.
    هدف
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه خلاقیت و مدیریت زمان بر اساس متغیر تعدیل کننده جنس و رشته تحصیلی انجام شده است.
    روش
    روش پژوهش حاضر، از نوع همبستگی می باشد که در آن به دنبال پیش بینی تغییرات متغیر ملاک خلاقیت بر اساس متغیرهای پیش بین هستیم. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال 1391 بوده است که از میان آنها 375 نفر به عنوان گروه نمونه به شیوه طبقه ای نسبی انتخاب شده و به وسیله دو پرسشنامه مدیریت زمان بریتون و تیسر و بخش کلامی آزمون خلاقیت تورنس، آزموده شده اند.
    یافته ها
    بیانگر این است که بین خلاقیت و مدیریت زمان در دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ به گونه ای که هرچه برنامه ریزی کوتاه مدت در دانشجویان بیشتر باشد خلاقیت فردی آنها نیز بیشتر است. همچنین، می توان بیان کرد برنامه ریزی کوتاه مدت در دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر رابطه قوی تری با خلاقیت فردی دارد. افزون بر این، بین نگرش به زمان و خلاقیت هم رابطه مثبت معنی دار وجود دارد و نمره خلاقیت کلامی دختران بالاتر از پسران است.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های تحقیق، متغیرهای ساختاری چون جنسیت، رشته تحصیلی و مدیریت زمان دارای سهم مثبت و معنی دار در پیش بینی خلاقیت کلامی دانشجویان می باشند.
    کلید واژگان: خلاقیت, خلاقیت کلامی, مدیریت زمان, دانشجو, برنامه ریزی کوتاه مدت
    Abolghasem Yaghoobi*, Hossein Mohagheghi, Maryam Mottaghian
    Background
    creativity and time management for everyone are important issues, and for students of course more important and perhaps more vital.
    Aims
    This study has considered the relationship between creativity and time management in students, the mediating role of gender and field of study.
    Method
    The statistical society included all students of the Bu Ali Sina University in 2012 that 375 of them were selected as pilot group based on stratified method and relative type. They were also tested by two questionnaires of Britton and Tesser's Time Management and Verbal Section (part) of Torrance Creativity Test.Result (s): The result showed a significant and positive relation between creativity and time management, so that the more short- term planning students have, the greater creativity they will create. It can be mentioned, based on the result, short-term planning of male students has stronger connection with Individual Creativity than the female ones. There was positive relation between time attitudes and creativity. Also, score of verbal creativity in the female were higher than male.
    Conclusion
    these findings have some practical implications which will be mentioned in the paper in more details.
    Keywords: creativity, verbal creativity, time management, short, term planning
  • Parviz Birjandi, Mojtaba Mohammadi
    Unlike teacher beliefs, there has been a dearth of study regarding EFL learner beliefs. The reason can be that Horwitz (1987) and the existing literature has predominantly been in an ESL context. The present study reports the development and validation of a scale to measure the learner beliefs about language learning in Iranian EFL contexts. Using a combination of verbal creativity method, interview-based method, and previously-established questionnaires to draw up the item pool for the scale, a 45-item scale was finally developed. It was administered to 319 randomly-selected students studying English at Islamic Azad University Roudehen Branch. The internal consistency was calculated to be 0.78 through Cronbach's Alpha Formula. The results of factor analysis yielded five factors with 33 items: mediatory beliefs, self-beliefs, attributive beliefs, traditional beliefs, and epistemological beliefs. Results indicated that self-belief among others is the strongest dimension of beliefs among Iranian undergraduate students.
    Keywords: Learner belief, Validation, English language learning, mediatory belief, self, belief, attributive belief, traditional belief, epistemological belief
  • فرشید قاسمی، طاهره اقلیدس
    به منظور بررسی تاثیر درس «پرورش خلاقیت در کودکان» (که یکی از دورس مربوط به هنرجویان دختر سال سوم رشته کودکیاری هنرستان هاست) بر افزایش خلاقیت هنرجویان همان رشته، از روش تحقیق نیمه تجربی با گروه کنترل و پیش آزمون– پس آزمون استفاده شد و نمونه ای مشتمل بر 108 نفر از دانش آموزان دختر سال سوم رشته های هنرستانی شهر شیراز به شیوه های همتاسازی گروه ها، بر اساس معدل 14 تا 17 و نمره هوش 90 تا 110 انتخاب گردید. از این گروه 54 نفر از دانش آموزان رشته کودکیاری به عنوان گروه آزمایش، در نظر گرفته شدند. این افراد در طول سال تحصیلی واحد درسی مذکور را گذراندند.
    54 نفر دیگر به عنوان گروه گواه، از سایر رشته های هنرستانی، برگزیده شدند. این گروه فاقد واحد درسی ذکر شده بودند. مهمترین سوال تحقیقاتی آن بود که آیا ارایه درس «پرورش خلاقیت در کودکان»، در افزایش خلاقیت دانش آموزان رشته کودکیاری موثر است؟ جهت پاسخگویی به سوالات تحقیق، در ابتدای سال تحصیلی، از هر دو گروه توسط آزمون خلاقیت کلامی تورنس (فرم الف)، پیش آزمون به عمل آمد و در انتهای سال تحصیلی مجددا هر دو گروه آزمایش و گواه به وسیله فرم ب آزمون تورنس (پس آزمون) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نمرات عناصر خلاقیت گروه آزمایش و گواه در پیش آزمون و پس آزمون از هم کم شد و از آزمون t به روش نمره افزوده استفاده شد. نتایج حاصله بیانگر افزایش نمره خلاقیت دانش آموزان رشته کودکیاری (گروه آزمایش) بود. نمرات این گروه نسبت به گروه گواه نیز در عناصر سیالی، بسط و نمره کل برتری معناداری داشت. همچنین بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره، از بین متغیرهای پیش بین، به ترتیب رشته تحصیلی، شغل مادر و پیشرفت تحصیلی (معدل) پیش بینی کننده های بهتری برای متغیر ملاک یعنی خلاقیت بودند.
    کلید واژگان: عناصر خلاقیت, پرورش خلاقیت, پیشرفت تحصیلی, سیالی
    Ghassemi, Farshid, Aghlidos, Tahereh
    For the purpose of studying the effect of the course creativity development in children (that is one of the courses taken by third grade female students in the field of babysitting at the technical high school) on the creativity improvement of the same students, a semi-experimental method with the control group and pretest-posttest was used and a sample consisting of 108 third year female students of Shiraz technical high schools were selected based on GAP of 14-17(out of 20) and an IQ of 90-110. Of this group, 54 students in the field of babysitting were considered as the experimental group. They passed the same course unit during the school year. The other 54 subjects were selected from among other fields of study in the technical high schools as the control group. This group had not taken the course unit in question. The most important question was whether providing the course "creativity development in children" was effective upon creativity improvement of students in the field of babysitting. To answer the questions, both groups took a pretest by Torrance verbal creativity test (from A) at the beginning of the school year and at the end of the year. Again, both groups, the experimental and the control one were evaluated using form B of Torrance test (post- test). Creativity scores of the two groups and the scores of the experimental group (pretest and post-test) were compared by t-test. Findings showed an increase in the creativity score of the students in the field of babysitting (the experimental group). The scores of this group as compared with those of the control group showed significant superiority in the elements fluidity, expansion, and the total score as well. In addition, based on the multivariate regression findings of the independent variables, the field of study, mother, job and student's achievement (GAP) were better predictors for the dependent variable, which is creativity.
  • Meysam Khodashenas, Tahereh Noormohammadi *
    In educational paradigms, particularly within the domains of art and industrial design, creative thought isheralded as a cornerstone for academic and professional success. Students in these disciplines are lauded fortheir ability to conceptualize new products and services through innovative ideation. A gamut of pedagogical strategiesand methodologies has been adopted to enhance and expedite the ideation process for aspirant industrial designers andarchitects. This scholarly treatise examines the discrete impacts that verbal and written creative techniques exert on theideation efficacy of students engaged in architecture and industrial design disciplines. The manuscript commences byestablishing the criticality of the ideation phase within the industrial design and architectural creation process, followedby an exposition on the integration of creativity-fostering instruments therein. Subsequently, the study expounds upon twopreeminent tools — namely, Brainstorming, a technique predicated on verbal creativity, and Brainwriting, a writtencreativity-facilitating technique—. These methods are identified as benchmark practices in workshops geared toward theforestation of ideas and product design. Empirical evidence from this study was garnered through the observation of 48students categorized into 8 distinct cohorts. These groups undertook the task of idea generation for two design challenges:crafting a game for visually impaired children and for individuals with paraplegia, utilizing the stipulated tools. Thefindings revealed that the Brainwriting technique yielded a higher quantity and variety of ideas compared to that ofBrainstorming. Nonetheless, the data suggests a parity in the caliber of ideas generated between the two methodologies.There was, however, a discernible predilection for the unique types of ideas that emanated from the Brainwritingapproach. In contrast, the Brainstorming technique was noted for fostering an environment rich in engagement andconviviality. The cultural and linguistic underpinnings that might influence these observed dichotomies remain areas ripefor exploration in subsequent research endeavors.
    Keywords: Brainstorming, Brainwriting, Creativity Techniques, Industrial Design Process, Idea-Generation
  • حسین ولی زاده قره قوزلو *، کریم عسگری مبارکه، مهرداد کلانتری
    زمینه
    خلاقیت یکی از توانایی های شناختی آدمی است. قاعدتا از یک سبک شناختی متاثر می شود. رابطه دو جانبه ای بین خلق و شناخت وجود دارد. همانگونه که نحوه تفکر ما در شکل گیری حالات هیجانی نقش دارند حالات خلقی و عاطفی نیز بر فرایندهای شناختی تاثیر می گذارد.
    این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش های القاء خلق بر بهبود خلاقیت سیالی کلامی و انعطاف پذیری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد اجرا گردید. طرح پژوهش نیمه آزمایشی همراه با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون پس آزمون بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد و نمونه آماری 40 نفر از دانشجویان این دانشگاه بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند، و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. روش های القاء خلق مثبت به مدت 6 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. ابزار پژوهش شامل تست خلاقیت عابدی بود .نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش روش های القاء خلق(خلق مثبت) بر خلاقیت سیالی کلامی و انعطاف پذیری دانشجویان تاثیر داشته و باعث افزایش نمرات خلاقیت آنها شد. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت، که روش های القاء خلق به طور معنی داری در سطح (05/0) توانسته بود باعث بهبود خلاقیت سیالی کلامی و انعطاف پذیری دانشجویان شود و ارتباط معنا داری بین روش القاء خلق و خلاقیت سیالی کلامی و انعطاف پذیری وجود داشت.
    کلید واژگان: القاء خلق, خلاقیت سیالی کلامی, خلاقیت انعطاف پذیری
    Hossien Valizadeh Gharagoozulo*, Karim Asgarimobarake, Mehrdad Kalantari
    Background
    Creativity is a human cognitive abilities. As a rule a cognitive style affected. There are bilateral relationship between mood and cognition. A's we think about emotional states involved in the formation of mood and emotional states influence on cognitive processes.
    The present study was aimed to investigate the effectiveness of mood induction methods to improve creativity fluent Verbal and flexibility in the students of Islamic Azad University of Najaf Abad. The design of this study was Quasi-experimental with a pretest- post test control group and Evaluation. The sample in this study was selected randomly from the students of Islamic Azad University Najaf Abad. They were then placedin to experimental and control groups. Mood induction procedures were taught for 8 sessions of 90 minutes each experimental group. Instrument included abedi Creativity Test inventory. The results of the analysis of covariance showed that mood induction methods was effective in inducing positive mood in the students, however it was effective on their creativity fluent Verbal and flexibility. Scores will increase their creativity ,results of this study it can be concluded, mood induction methods creates significant induction(0/05) was able to enhance students 'creativity fluent verbal And flexibility, significant relationship was between mood induction procedure and creativity fluent Verbal and flexibility
    Keywords: mood induction procedures, creativity fluent Verbal, creativity flexibility
  • افسانه مرزیه، جواد اژه ای، الهه حجازی، سیدمحمود قاضی طباطبایی
    پژوهش حاضر به منظور تعیین رابطه حمایت خودمختاری ادراک شده، ساختار ادراک شده و جنسیت با خلاقیت دانش آموزان انجام شده است. در این راستا نمونه ای به حجم 500 نفر از میان دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم مقطع متوسطه شهر زاهدان با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شد و فرم کلامی (الف و ب) آزمون تفکر خلاق تورنس (1992) و پرسشنامه معلم به عنوان بافت اجتماعی بلمونت و همکاران (1992) به روش گروهی توسط افراد گروه نمونه تکمیل شد. اعتبار و روایی پرسشنامه های مذکور با استفاده از روش های روایی همگرا، اجرای فرم موازی، محاسبه آلفای کرونباخ، بازآزمایی و تحلیل عامل تاییدی احراز گردید. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره حاکی از این بود که متغیرهای حمایت خودمختاری ادراک شده، ساختار ادراک شده و جنسیت رابطه مثبت و معناداری با خلاقیت دارند. همچنین نتایج حاصل بیانگر برتری دختران بر پسران در خلاقیت است.
    کلید واژگان: خلاقیت, ابعاد سبک تدریس, حمایت خودمختاری, ساختار, جنسیت
    Afsane Marzeye, Javad Ezhei, Elahe Hejazi, Mahmood Ghazi Tabatabaei
    The aim of this research is to study the relationship between Percieved Autonomy supportive, Percieved Structure and Gender with creativity.A sample of 500 (girl & boy)third grade higher school students in Zahedan were selected,by Cluster multi – level sampling.The Torrance tests of creative thinking(TTCT,1992) (verbal form A & B) and Teacher as a social context questonnair (TASC)(Belmont & others,1991)were administrated on all subjects.The questionnairs validity and reliability were satisfied with
    Methods
    Convergent validity,Equivalence reliability,Cronbach`s Alpha, Test- retest,and Confirmatory factor analysis.The results of multiple regression shows positive and significant relationship between Percieved Autonomy supportive, Percieved Structure and Gender with creativity.Also results shows girl’s creativity is higher from boy’s creativity.
    Keywords: Creativity, Dimention of teaching style, Autonomy support structure, Gender
  • پروین کدیور*، زهرا مهدوی نجم آبادی، علی اکبر ارجمندنیا، کامبیز پوشنه
    هدف

    دراین پژوهش به بررسی رابطه پردازش دیداری فضایی و حافظه فعال با خلاقیت و اضطراب ریاضی با میانجی گری خودکارآمدی ریاضی و هوش اجتماعی دانش آموزان دختر پرداخته شده است.

    روش شناسی

    روش تحقیق همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. از کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 تعداد 477 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان موردبررسی پرسشنامه های خلاقیت غیرکلامی تورنس فرم الف، مقیاس اضطراب ریاضی MARS-R، آزمون حافظه فعال برای کودکان (حاف بک)، خودکارآمدی ریاضی لیو، کویرالا و می، هوش اجتماعی ترومسو (TSIS) و تست پردازش دیداری فضایی بینه را تکمیل کردند. به منظور تجزیه وتحلیل روش های آماری: از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد.

    یافته ها

    بر اساس مدل ارایه شده (001/0 =RMSEA) در این مطالعه متغیر پردازش دیداری فضایی تنها بصورت غیر مستقیم با میانجی گری متغیر های هوش اجتماعی و خودکارآمدی ریاضی بر اضطراب ریاضی (05/0P-value<، 143/0-=β) و با میانجی گری هوش اجتماعی با خلاقیت (05/0P-value<، 013/0=β) رابطه نشان داد. همچنین متغیر حافظه فعال نیز بصورت مستقیم (03/0=P-value، 099/0=β) با خلاقیت رابطه نمایش داد.

    نتیجه گیری

    با توجه به تایید هدف اصلی این مطالعه، می توان جهت افزایش خلاقیت و کاهش اضطراب ریاضی از دو متغیر هوش اجتماعی و خودکارآمدی ریاضی به عنوان متغیرهای تاثیر گذار اولویت های مداخله ای نظام آموزشی استفاده نمود.

    * فرمول ها به درستی نمایش داده نمی شوند.

    کلید واژگان: خلاقیت, اضطراب ریاضی, پردازش دیداری فضایی, حافظه فعال, هوش اجتماعی خودکارآمدی ریاضی
    Parvin Kadivar *, Zahra Mahdavi Najmabadi, Aliakbar Arjmandnia, Kambiz Posheneh
    Purpose

    In this study, the relationship between spatial visual observation and working memory with creativity and math anxiety has been investigated through mediation of mathematical self-efficacy and social intelligence among female students.

    Methodology

    The method is correlation with a path analysis. A total of 477 students were selected randomly from a multi-stage cluster randomly from all female students of fifth grade elementary school in public schools in Tehran during the academic year of 2017-18. Students were examined by the non-verbal creativity questionnaire of Torrance Form A, MARS-R Mathematic Anxiety Scale, working Memory for Children (SMBK), Liv, Kivevala and May,s Mental Self-Efficacy, Traumous Social Intelligence (TSIS), and Processing Test Binet's spatial visualization completed. In order to analyze the data, Pearson correlation and path analysis were used .

    Results

    Based on the proposed model (RMSEA = 0.001), in this study, Visual- spatial Processing variables were only indirectly mediated by social intelligence and math self-efficacy variables on math anxiety (P-value <0.05, = β) and showed a relationship with social intelligence mediating with creativity (P-value <0.05). Also, the working memory variable was displayed only directly (P-value = 0.03, β = 099) with creativity.

    Conclusion

    Considering the confirmation of the main goal of this study, one can mention the two variables of social intelligence and mathematical self-efficacy as the variables that influence the educational priorities of the educational system in order to increase creativity and reduce the math anxiety

    Keywords: Creativity, math Anxiety, Visual- spatial Processing, working memory, social intelligence mathematical self-efficacy
  • ملوک طهماسبی *، سید احمد احمدی
    مقدمه

    برخی از کودکان از نظر هوش کلامی و خلاقیت، ادبیات لغاتی و در نتیجه، مهارت‌هایی مانند خواندن و نوشتن دچار مشکل هستند. استفاده از روش‌های مناسب کودکان مانند قصه درمانی، شاید بتواند به بهبود یادگیری و پیشرفت تحصیلی کودکان در آینده کمک نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر قصه درمانی بر هوش کلامی، خلاقیت و ادبیات لغاتی کودکان مهدکودک توحید شهر اصفهان صورت گرفت.

    روش‌ ها

     این مطالعه از نوع تجربی پیش‌آزمون- پس‌آزمون همراه با گروه شاهد بود. به همین منظور، از بین کلیه کودکان مهدکودک توحید شهر اصفهان در سال 1397-98، 30 کودک به روش در دسترس انتخاب شدند و به شیوه‌ تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و شاهد (15 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 4 دقیقه‌ای آموزش دیدند. قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل، از آزمون هوش Wechsler (Wechsler Intelligence Scale for Children یا WISC) (آزمون درک و فهم کلامی و گنجینه واژگان) و فرم ب آزمون تفکر خلاق Torrance (Torrance Tests of Creative Thinking یا TTCT) به عنوان ابزارهای تحقیق استفاده گردید. داده‌ها با استفاده از آزمون ANCOVA مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار گرفت.

    یافته‌ ها

     در مرحله پیش‌آزمون، میانگین هوش کلامی، ادبیات لغاتی و خلاقیت گروه آزمایش به ترتیب 101، 7/10 و 7/58 بود و این مقادیر در مرحله پس‌آزمون به ترتیب 104، 5/11 و 6/65 به دست آمد که بیانگر افزایش متغیرها در مرحله پس‌آزمون نسبت به پیش‌آزمون می‌باشد. همچنین، میانگین هوش کلامی، ادبیات لغاتی و خلاقیت گروه شاهد در مرحله پیش‌آزمون به ترتیب 3/99، 4/10 و 59 گزارش شد که این مقادیر در مرحله پس‌آزمون به ترتیب 99، 05/10 و 6/58 گزارش گردید و تفاوتی در مقادیر متغیرهای گروه شاهد در مراحل پیش‌آزمون و پس‌آزمون مشاهده نشد. بدین ترتیب، آموزش قصه‌گویی تاثیر معنی‌داری بر متغیرهای هوش کلامی (88/12 = F، 001/0 > P)، ادبیات لغاتی (60/14 = F، 001/0 > P) و خلاقیت (48/108 = F، 001/0 > P) داشت.

    نتیجه‌ گیری

     بعضی از دانش‌آموزان در زمینه مهارت‌های کلامی دچار مشکل هستند و از طرف دیگر، مهارت‌های کلامی نوعی از هوش متبلور است. نتایج نشان داد که استفاده از روش قصه‌گویی تاثیر معنی‌داری بر هوش کلامی، خلاقیت و ادبیات لغاتی کودکان گروه آزمایش در مقایسه با گروه شاهد داشته است.

    کلید واژگان: قصه درمانی, هوش کلامی, خلاقیت, ادبیات لغاتی
    Moluk Tahmasebi, Seyad Ahmad Ahmadi
    Background

    Some children have difficulty with verbal intelligence as well as creativity and lexical literature, and as a result, skills such as reading and writing. Using appropriate methods for children, such as narrative therapy, can probably help improve children's learning and academic achievement in the future. The present research was conducted to determine the effect of narrative therapy on verbal intelligence, creativity, and lexical literature in children of Tohid Kindergarten in Isfahan, Iran.

    Methods

    This was an experimental pretest-posttest study with control group. For this purpose, from all children of Tohid Kindergarten in Isfahan City in 2018-2019, 30 children were selected through convenience sampling and randomly assigned into two experimental (n = 15) and control (n = 15) groups. Then the experimental group was trained in 8 sessions of 4 minutes. Before and after the implementation of the independent variable, Wechsler Intelligence Scale for Children (WISC) (verbal understanding and lexical range) and the Torrance Tests of Creative Thinking (TTCT) (form B) were used as research tools. Data were analyzed using analysis of covariance (ANCOVA).

    Findings

    In the pre-test, the mean of verbal intelligence, lexical literature, and creativity in the experimental group was 101, 10.7, 58.7, respectively. And in the post-test phase of the experimental group, these values were obtained 104, 11.5, 65.6, respectively, which indicates an increase in variables in the post-test stage compared to the pre-test. In addition, in the pre-test of the control group, mean of verbal intelligence, lexical literature, and creativity was reported as 99.3, 10.4, and 59, respectively, and in the post-test stage, these values were obtained 99, 10.05, and 58.6, respectively, which indicates that the values of variables in the control group did not differ in pre-test and post-test. Therefore, storytelling training had a significant effect on verbal intelligence (F = 12.88, P < 0.001), lexical literature (F = 14.6, P < 0.001), and creativity (F = 108.48, P < 0.001) variables.

    Conclusion

    Some students have problems in the field of verbal skills and on the other hand, verbal skills are a kind of crystallized intelligence. The results showed that using the method of storytelling had a significant effect on children's verbal intelligence, lexical literature, and creativity in the experimental group compared to control group.

    Keywords: Story Therapy, Verbal Intelligence, Creativity, Vocabulary
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال