به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
جستجوی مطالب مجلات
ردیف ۱۰-۱ از ۲۸۷۰۳ عنوان مطلب
|
  • Dr Abolfazl Tahmasbi *, Dr Adel Sepehri, Dr Hossein Barani
    This paper sought to evaluate cultivation social and economic of Atriplex lentifomis in Golestan rangelands (case study: Chapar Quymeh and Baharmeydan). the present research is conducted in a survey, descriptive and explanatory manner (hypothesis testing) in which field and library researches were used. research population is a number of ranchers in plan region of Chapar Quymeh (93 people) and a number of ranchers in plan region of Baharmeydan (37 people), research sample size for Chapar Quymeh and Baharmeydan� was estimated to be 75 and 37 stakeholders according to Krejcie and Morgan formula. Sampling was carried out in systematic random way and tools used in research include researcher made 25-item inventory with Likert scale. The results of factor analysis test and ranking social and economic indices showed that factors affecting Atriplex cultivation in Baharmeydan area are as follow: production, income and capital, entrepreneurship, social welfare, recreational value, hygiene, sense of belonging to place, institution and education respectively. As for Chapar Quymeh this prioritization is: production, income and capital, entrepreneurship, institutional, social welfare, sense of belonging to place, recreational value, hygiene and education. Using one-sample T test, it was found that the outcomes of social and economic indices affected by bush planting are positive in study areas
    Keywords: social, economic, Atriplex lentiformis cultivation
  • جعفر هزارجریبی

    گستردگی پژوهش های مرتبط با مفهوم سرمایه اجتماعی و ارایه نتایج متفاوت و گاه متناقض در مورد آن، به همراه متنوع بودن حوزه های علمی و نگرش های متفاوت به این مفهوم، تجمیع نتایج و ارایه تحلیل های کمی و کیفی را الزامی می سازد. این نوشتار با هدف ارایه تحلیل کیفی پژوهش های مرتبط با سرمایه اجتماعی انجام شده در فاصله سال های 1392 تا 1397 در ایران تهیه شده است. روش انجام تحقیق، فراتحلیل کیفی بوده و در آن از بین 632 مورد از مقالات علمی، پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکتری در رشته های مختلف علوم انسانی 75 به عنوان نمونه های تحقیق انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه پژوهش نشان داد رابطه سرمایه اجتماعی با هر یک از متغیرهای زمینه ای باید با درنظر گرفتن کنترل یا عدم کنترل سایر متغیرها تحلیل شود. متغیرهای سن، جنسیت، تاهل و اشتغال با سرمایه اجتماعی همبستگی متوسطی دارند و متغیرهای تحصیلات و درآمد به صورت غیرمستقیم با سرمایه اجتماعی همبستگی دارند. سرمایه اجتماعی در سطح خرد با هویت اجتماعی و ملی، مشارکت سیاسی، رضایت از زندگی، نشاط و شادکامی و امید به آینده، احساس امنیت، قانون مداری، احساس رفاه (رفاه ذهنی)، احساس شایستگی، احساس معناداری، احساس موثر بودن افراد همبستگی مستقیم و معنادار دارد؛ و در سطح کلان، با امنیت اجتماعی، توسعه، تسهیم دانش و توانمندسازی افراد و گروه ها و پایین بودن میزان ارتکاب جرایم، انحرافات و آسیب های اجتماعی، آلودگی و تخریب محیط زیست همبستگی مستقیم و معنادار دارد. از سوی دیگر، احساس امنیت اجتماعی، توسعه یافتگی، وضعیت اقتصاد و رفاه جامعه، دینداری و مشارکت دینی، استفاده از مطبوعات، میزان و نوع جرایم و انحرافات و کیفیت ارتباطات اجتماعی از مهم ترین عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در پژوهش های مورد بررسی در این تحقیق هستند.

    کلید واژگان: امنیت اجتماعی, آسیب های اجتماعی, سرمایه اجتماعی, رفاه اجتماعی
    jafar hezar jarebe

    the spread of literature related to the concept of social capital and offering different and sometimes contradictory results about it, coupled with the diversity of scientific fields and different approaches to this concept, necessitates the aggregation of results and offering quantitative and qualitative analyses. this paper is designed to provide qualitative analysis of research related to social capital carried out during the period from 2013 to 2018 in iran. The method of conducting research was a qualitative meta - analysis and was analyzed in632 of the 632 scientific articles, PhD theses and doctoral theses in the various disciplines of human sciences 75 as research samples. the result of this study shows that the relationship of social capital with each of the underlying variables must be analyzed by considering the control or uncertainty of other variables. the variables of age, gender, marriage and employment with social capital have moderate correlation, and education and income variables are indirectly correlated with social capital. social capital with social and national identity, political participation, life satisfaction, happiness and hope for the future, feeling of competence, happiness and happiness and hope for the future, feeling of competence, self - welfare, sense of well - being and empowerment of individuals and groups and down of crimes, deviations and social damage, pollution and environmental degradation have a direct and meaningful correlation. 

    Keywords: social security, social damage, social capital, social welfare
  • مهدیس کامکار
    کاربرد سیاست اجتماعی در موارد ذیل نمود آشکاری دارد:1) سیاستهای اعمال شده از طرف دولت برای بهزیستی و حمایت اجتماعی؛2) روش هایی که با به کارگیری آنها بهزیستی در جامعه گسترش می یابد؛3) و مطالعات آکادمیک یا دانشگاهی در مورد این مقاله (سیاست اجتماعی).
    در اولین نگاه، مفهوم سیاست اجتماعی بر خدمات اجتماعی متمرکز است که زمینه های آن را دولت فراهم کرده است. اما در برداشت دوم، سیاست اجتماعی به مثابه طیفی از مفاهیم گسترده و رای قوانین و احکام دولتی است؛ یعنی امکانات، راهکارها یا وسایلی که به کمک آنها بهزیستی می تواند ارتقا یابد و همچنین بهزیستی و بهورزی افراد می گردد. باید به خاطر داشت که هدف نهایی سیاست اجتماعی صرف بقا نیست، بلکه دستیابی فراگیر و شمول اجتماعی، وقار، فرهمندی و شایستگی اجتناب ناپذیر انسانی برای رسیدن به یک جامعه نیک و پسندیده است.
    کلید واژگان: بهزیستی, خدمات اجتماعی, رفاه اجتماعی, سیاست اجتماعی
    Mahdis Kamkar
    The name social policy is used to apply:1-To the policies which governments use for welfare and social – Protection.2-To the ways in which welfare is developed in a society.3-To the academic study of the subject.In the first sense, social policy is particularly concerned with social services and the welfare state.In the second, broader sense, it stands for a range of issues extending far beyond the actions of government – The means by which welfare is promoted and the social and economic conditions which shape the development of welfare.Remember that, the final goal is not only survival, but, provision of social conclusion & human dignity, to achieve a good society, is inevitabley.
    Keywords: Social Policy, Welfare, Well, being
  • رضا صفری شالی، محمد مهدی زاده اردکانی
    رفاه اجتماعی نیازمند تغییرات مثبت در دو سطح مادی (عینی ) و فرامادی (ذهنی) است و نتیجه آن باید بتواند به خلق آسایش اعضای جامعه منجر شود. همانطور که ابعاد مختلف توسعه (مثل توسعه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی) سعی در ایجاد رفاه اجتماعی برای شهروندان هر جامعه دارند، و از طرف دیگر وجود رفاه اجتماعی در هر جامعه خود شاخص اصلی توسعه و بازتولید کننده آن می باشد، لذا با توجه به وجه ایجابی و مطلوب رفاه اجتماعی، هدف از این نوشتار بررسی میزان احساس برخورداری از رفاه اجتماعی و عوامل موثر بر آن در بین شهروندان شهر اردکان است. روش مورد استفاده در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات، روش پیمایش و با بهره گیری از تکنیک پرسشنامه می باشد. حجم نمونه پژوهش نیز برابر با 385 نفر و به شیوه روش نمونه گیری چندمرحله ای (خوشه ایو تصادفی) است. متغیرهای مستقل این تحقیق، احساس امنیت، رضایت از زندگی، دینداری، احساس عدالت و تقدیرگرایی می باشد. نتایج توصیفی نشان داد که میزان احساس برخورداری از رفاه اجتماعی بیش از سه چهارم پاسخگویان در سطح متوسط رو به بالا ارزیابی شده است. یافته های استنباطی نشان داد تاثیر مجموع متغیرهای مستقل به غیر از تقدیرگرایی بر احساس برخورداری از رفاه اجتماعی مثبت است و مجموع متغیرهای مستقل 75% از تغییرات متغیر احساس برخورداری از رفاه اجتماعی را تبیین می کند. لذا تحقق رفاه اجتماعی مستلزم برنامه ریزی دولتمردان به عنوان متولی سیاست اجتماعی در حوزه های آموزش، بهداشت، مسکن، اشتغال، معیشت و کاهش فقر می باشد. البته سازماندهی رفاه، نیازمند اقدامات سازمان های دولتی و داوطلبانه، بازارهای کار، خانواده و... می شود.
    کلید واژگان: احساس برخورداری از رفاه, دینداری, احساس عدالت, تقدیر گرایی
    Reza Safari Shali, Mohammad Mahdizadeh Ardakani
    than false, on the sense of social welfare is positive, and the total of independent variables explains 75% of the variables that change the sense of social welfare. Therefore, the realization of social welfare requires the planning of government as a trustee of social policy in the fields of education, health, housing, employment, livelihoods and poverty reduction. Of course, the organization of welfare requires the actions of government and voluntary organizations, labor markets, families, and so on.
    Keywords: Feeling Social Welfare, Religiosity, Sense of Justice, Fidelity
  • امیر اشکان نصیری پور، سیدجمال الدین طبیبی، منصوره حبیبی
    زمینه و هدف
    نیروی انسانی، مهم ترین و اثر بخش ترین عامل در دستیابی به اهداف هر سازمان می باشد. ایجاد عوامل انگیزشی می تواند سبب افزایش مسئولیت پذیری و در پی آن ارائه خدمات با کیفیت مطلوب شود. هدف این پژوهش تعیین رابطه ارائه تسهیلات رفاهی با مسئولیت پذیری کارکنان در مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان نور بوده است.
    روش کار
    پژوهش حاضر بر اساس هدف و نتیجه از نوع کاربردی و از نظر روش، همبستگی می باشد که به صورت مقطعی انجام شد. با استفاده از پرسشنامه داده ها به صورت سرشماری از 2 گروه درمانی (شامل پزشک، دندانپزشک، پرستار و ماما) و گروه پشتیبانی- اداری (شامل کاردانان و کارشناسان بهداشتی، آزمایشگاه، پذیرش و خدمات) که مجموعا 112 نفر می باشد جمع آوری شده است. جهت استخراج نتایج پژوهش از آزمون ناپارامتریک (شامل ضریب همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید.
    یافته ها
    بر اساس یافته ها، تمامی شاخص های رفاهی پایین تر از سطح متوسط (عدد 3) و میزان شاخص مسئولیت پذیری بالاتر از حد متوسط (نمره18) قرار داشت. بین ارائه تسهیلات اعتباری با مسئولیت پذیری کارکنان مورد پژوهش رابطه معناداری وجودداشت (223/0=r، 042/0=p) ولی بین ارائه تسهیلات درمانی و بیمه ای، تسهیلات ایاب و ذهاب، تسهیلات مسکن، تسهیلات فرهنگی، ورزشی و گردشگری، کمک هزینه ها و سایر خدمات رفاهی با مسئولیت پذیری کارکنان موردپژوهش رابطه معناداری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه از بین تسهیلات رفاهی تنها تسهیلات اعتباری با مسئولیت پذیری رابطه داشت می توان با افزایش میزان تسهیلات، تقویت نظام توزیع عادلانه، پاسخ به نیازهای ضروری مرتبط در افزایش مسئولیت پذیری کارکنان موثر واقع شد.
    Background and Objectives
    Human force is the most important and efficient factor to achieve goals of each organization. Motivational factors culminate in elevating sense of responsibility and subsequently providing efficient services. The aim of this research was to determine relationships between welfare facilities and staff's sense of responsibility in Health Centers of Noor City.
    Methods
    Present correlational study is performed cross-sectionally on 112 individuals. Data were collected through a questionnaire from the subjects assigned into two groups; clinical staff (i.e. physicians, dentists, nurses, and midwives) and nonclinical staffs (i.e. associate and BSc holders in health science, laboratory technicians, service staff, and receptionists). For data analysis nonparametric tests including Spearman Rank Order Correlation Coefficient were used.
    Results
    Based on the findings, all the welfare indices were lower than the average value of 3 and responsibility indices were higher than the average score of 18. There was a significant relationship between offering credit facilities and staff sense of responsibility (p=0.042, r=0.223). However, no significant relationship was observed between offering clinical and insurance facilities, commuting facilities, housing facilities, cultural, sport and tourist facilities, allowances, and other welfare services with staff sense of responsibility.
    Conclusion
    Since among all types of welfare facilities, only credit facility had a significant relationship with staff's sense of responsibility, it can be concluded that sense of responsibility among staff would be increased by increasing facility level, improving fair distribution system and providing response to essential requirements.
    Keywords: Welfare Facilities, Responsibility, Health Centers
  • وحید قاسمی، زهرا طاهری*، مرضیه مهربانی
    رفاه اجتماعی تعبیری است که بیشتر به یک وضعیت چند جانبه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی معطوف است و حفظ شان انسانها و مسولیت پذیری جامعه در قبال آن و ارتقای توانمندی کلیت جامعه در عرصه های فردی و جمعی از اهداف اساسی آن است. هدف از مقاله حاضر، تبیین رفاه اجتماعی و تاثیر آن بر احساس امنیت به روش اسنادی و پیمایشی (پرسشنامه بسته از نوع طیف لیکرت)در بین شهروندان اصفهانی بوده است. شیوه نمونه گیری صورت گرفته در آن خوشه ایبوده که با توجه به سن، جنس و محل سکونت افراد، توزیع آن به صورت تصادفی در بین 384 نفر از ساکنان شهر اصفهان به انجام رسیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS وAmos می باشد. یافته ها حاکی از رابطه معنادار و مستقیم بین دو متغیر سرمایه اجتماعی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی با متغیر رفاه اجتماعی می باشد. و نیز بین متغیر رفاه اجتماعی در نقش متغیر وابسته با متغیر احساس امنیت رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین مدل معادله ساختاری پژوهش، حاکی از تایید دادهای گردآوری شده با چارچوب نظری پژوهش می باشد.
    کلید واژگان: رفاه اجتماعی, پایگاه اجتماعی- اقتصادی, سرمایه اجتماعی, احساس امنیت
    Vahid Qassemi, Zahra Taheri*, Marzieh Mehrabani
    Social welfare generally refers to a multidimensional economic, social, and political status. Its primary aim is to preserve the human dignity, to increase the responsibility of society towards individuals, and to enhance the capabilities of the society in individual and collective areas. The current paper aims to explain social welfare and its impact on the sense of security using documentary and survey research methods (closed-ended Likert-type scale) among Isfahani residents. Cluster sampling technique was used in the study. A sample of 384 residents of Isfahan was randomly selected based on their age, gender, and location of residence. The data was analyzed using SPSS and Amos. The results indicated a direct and significant relationship between the two variables of social capital and socio-economic status and the variable of social welfare. Moreover, there was a direct and significant relationship between social welfare as a dependent variable and the the sense of security. The structural equation modelling of the research indicated that the collected data were confirmed within the theoretical framework of the study.
    Keywords: Social Welfare, Socio, Economic Status, Social Capital, Sense of Security
  • غلامرضا غفاری، حسین میرزایی، علیرضا کریمی
    در مقاله حاضر، رابطه صنعت ذوب آهن با کیفیت زندگی ساکنین دهستان یالغوزآغاج شهرستان قروه در استان کردستان مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد مورد استفاده برای بررسی کیفیت زندگی، رویکرد کیفیت اجتماعی است. در رویکرد مذکور، کیفیت زندگی با چهار شاخص برخورداری اقتصادی- اجتماعی، همبستگی اجتماعی، احساس رفاه و بهزیستی و پایداری زیست محیطی بررسی می شود. در این پژوهش، ترکیبی از روش های کمی (پیمایش) و کیفی (بحث گروهی و مصاحبه عمیق) به فراخور مراحل و اهداف تحقیق استفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که وقتی کیفیت زندگی با سه شاخص (برخورداری اقتصادی- اجتماعی، همبستگی اجتماعی و احساس رفاه و بهزیستی) اندازه گیری می شود، با صنعت رابطه معناداری ندارد. اما وقتی کیفیت زندگی فقط با دو شاخص برخورداری اقتصادی- اجتماعی و احساس رفاه و بهزیستی سنجیده می شود، رابطه بین صنعت و کیفیت زندگی با اطمینان 99 درصد تایید می گردد. علاوه براین، یافته های پژوهش بیانگر رابطه صنعتی شدن منطقه با برخورداری اقتصادی- اجتماعی با سطح معناداری 99 درصد و با احساس رفاه و بهزیستی در سطح معناداری 95 درصد هستند. همچنین وجود رابطه صنعت با همبستگی اجتماعی تایید نشد. برای بررسی رابطه بین صنعت و پایداری زیست محیطی منطقه نیز از بحث گروهی و مصاحبه عمیق استفاده شده است. طبق نتایج پژوهش،
    کلید واژگان: صنعت, همبستگی اجتماعی, برخورداری اقتصادی اجتماعی, پایداری زیست محیطی, _ کیفیت زندگی
    Gholamreza Ghaffari, Hossein Mirzaie, Alireza Karimi
    This paper tries to evaluate the relationship between steel industry with the quality of life of the residents of Yalghouz Aghaj rural district in Hgorveh town in Kordestan province. The approach used for assessing the quality of life is a social quality approach. The social quality approach with four indicators of social economic, social cohesion, sense of well being and welfare and environmental sustainability explore the quality of life. In doing this research a combination of quantitative (survey) and qualitative methods (group discussions and depth interview) has been used according to the procedures and objectives of the research. Statistical analysis of data from this study shows, when quality of life is measured with three indicators (i.e., socio–economic availability, social cohesion and sense of well being and welfare), it has no significant relationship with industry. On the other hand, when the quality of life is measured with only two indicators of having socio–economic availability and sense of well being and welfare, the relationship between industry and quality of life is approved in the 99 percent confidence level. Moreover, statistical analysis of data shows that there is a relationship between industrialization of the region with socio–economic availability at the 99 level of significance and with sense of well being and welfare at the 95 level of significance. In this study the relationship between industry with social cohesion was not confirmed. For evaluating the relationship between industry and environmental sustainability we used both group discussion and depth interview. The results of the study shows that industrialization of the region has had different and negative effects on noise pollution, water pollution, soil pollution and weather pollution.
  • حمیده عباسی*، امنه مالمیر، اسدالله تلخابی، رسول صریحی

    هدف از انجام این پژوهش بررسی نقش میانجی حس رفاه در تاثیر فرهنگ سازمانی بر رفتار به اشتراک گذاری دانش کارکنان بوده است. پژوهش حاضر بر حسب هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کارکنان بانک ملی استان مرکزی که مجموعا 720 نفر بوده است، تعداد نمونه مورد نظر از طریق فرمول کوکران 250 بدست آمد. به منظور گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه چامگ و همکاران (2016) استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط روایی ظاهری، محتوا (روش لاوشه) سنجش گردید. جهت تعیین پایایی سوالات پرسشنامه به صورت جداگانه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. در این پژوهش،تجزیه و تحلیل داده ها از طریق مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. یافته ها نشان داد فرهنگ سازمانی نوآورانه از طریق حس رفاه کارکنان بر رفتار به اشتراک گذاری دانش صریح با شدت اثر (063/0) و فرهنگ سازمانی نوآورانه از طریق حس رفاه کارکنان بر رفتار به اشتراک گذاری دانش ضمنی با شدت اثر (057/0) تاثیر دارد. نتایج حاکی از آن بوده است که نوع فرهنگ سازمانی اهمیت فراوانی در تسهیم دانش دارد. به عبارتی، فرهنگ سازمانی نواورانه بر رفتار به اشتراک گذاری دانش ضمنی وصریح کارکنان از طریق حس رفاه کارکنان اثر قابل توجهی دارد. اما فرهنگ سازمانی بروکراتیک و فرهنگ سازمانی حمایتی بر رفتار به اشتراک گذاری دانش صریح و ضمنی کارکنان از طریق نقش میانجی حس رفاه تاثیری ندارد.

    کلید واژگان: حس رفاه, فرهنگ سازمانی بروکراتیک, فرهنگ سازمانی حمایتی, فرهنگ سازمانی نوآورانه, رفتار به اشتراک گذاری دانش
    Hamideh Abbasi *, Ameneh Malmir, Asadollah Talkhabi, Rasool Sarihi

    The purpose of this study was to investigate the mediating role of sense of well-being in the impact of organizational culture on employee knowledge sharing behavior. The present study is applied in terms of purpose and in terms of nature and descriptive-correlation method. The statistical population of this study was the staff of Bank Melli in Markazi province, which was a total of 720 people. The desired number of samples was obtained through the Cochran 250 formula. In order to collect research data, Chamg et al. (2016) questionnaire was used. The validity of the questionnaire was assessed by the apparent validity of the content (Lauche method). Cronbach's alpha method was used to determine the reliability of the questionnaire questions separately. In this study, data analysis was performed through structural equation modeling using LISREL software. The findings showed that innovative organizational culture through employees 'sense of well-being on explicit knowledge sharing behavior with effect intensity (0.063) and innovative organizational culture through employees' sense of well-being on implicit knowledge sharing behavior with effect intensity ( 0.057) is effective. The results indicate that the type of organizational culture is very important in knowledge sharing. In other words, innovative organizational culture has a significant effect on the behavior of sharing tacit and explicit knowledge of employees through a sense of employee well-being. But bureaucratic organizational culture and supportive organizational culture do not affect the behavior of sharing explicit and implicit knowledge of employees through the mediating role of a sense of well-being.

    Keywords: Welfare Sense, bureaucratic organizational culture, Supportive organizational culture, innovative organizational culture, knowledge sharing behavior
  • جعفر هزارجریبی، محبوبه حامد
    نظم و امنیت از شاخص های اساسی رفاه انسان ها محسوب می شوند و چرخ های رشد و تعالی جامعه و افراد آن در گرو تامین این نیاز اساسی است. در این پژوهش سعی شده است با بررسی رابطه اعتماد اجتماعی (به عنوان عنصری اجتماعی) و احساس امنیت در میان شهروندان تهرانی به راهکارهایی برای ارتقاء این مهم دست یابیم.
    روش تحقیق حاضر پیمایشی بوده و شهروندان تهرانی بالای 15 سال ساکن در 22 منطقه تهران، جامعه آماری آن را تشکیل می دهند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری در این پژوهش خوشه ایچند مرحله ای است و ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است.
    یافته های پژوهش نشان می دهد که احساس امنیت از حیث سن و تحصیلات متفاوت است. سن و احساس امنیت رابطه مثبت اما تحصیلات و احساس امنیت رابطه منفی با یکدیگر دارند. اما در میان زنان و مردان تفاوت معناداری در احساس امنیت دیده نشد. همچنین رابطه مثبتی میان اعتماد واحساس امنیت برقرار است. از سوی دیگر احساس امنیت شهروندان تهرانی در سطح متوسط به پایین می باشد.
    با ارتقاء اعتماد اجتماعی می توان بر احساس امنیت افزود. با توجه به همبستگی نسبتا قوی میان اعتماد نهادی و احساس امنیت، می توان با بهبود عملکرد نهادها و جلوگیری از جرایم نرم افزاری درون سازمان ها به ویژه سازمان هایی که متولی برقراری نظم اجتماعی هستند، همچنین با کار فرهنگی- تربیتی در زمینه افزایش اعتماد تعمیم یافته، به افزایش احساس امنیت به عنوان یکی از شاخص های اساسی رفاه اجتماعی و توسعه یاری رساند.
    کلید واژگان: احساس امنیت, امنیت مالی, امنیت جانی, امنیت فکری, امنیت اجتماعی, اعتماد اجتماعی
    Jafar Hezar Jaribi, Mahbubeh Hamed
    Order and security are fundamental indicators of human welfare and necessary for the growth and promotion of society and individuals. The relationship between social trust and sense of security among Tehrani citizens is examined and guidelines for its development are proposed.The method of research is that of survey. The population consists of Tehrani citizens residing in 22 districts of Tehran, above the age of 15. The sample size is determined to be 384 using Cochran formula. The sampling technique is multistage cluster sampling and the instrument used for for data collection is questionnaire.Findings of the research indicate that the sense of security is dependent on age and education. Age and sense of security are positively correlated; however, education and sense of security are negatively correlated. There was no significant difference between males and females regarding the sense of security. Moreover, there is a positive correlation between trust and sense of security. On the other hand, the sense of security among Tehrani citizens is under the average level.The development of social trust may lead to an increase in the sense of security. There is a strong correlation between institutional trust and sense of security; therefore, improving the performance of institutions and preventing soft crimes in organizations, especially the ones responsible for social order, can be highly influential in the increase of the sense of security as an important indicator of social welfare and development. Cultural and educational planning can also improve the social trust.
    Keywords: Security, Life Security, Financial Security, Sense of Security, Social Trust, Societal Security, Intellectual Security
  • رستم صابری فر*

    در این بررسی، وضعیت بهزیستی ساکنین بافت های ناکارآمد و حاشیه نشین شهر مشهد مورد کنکاش قرارگرفت و فرض آن بود که محرومیت نسبی ساکنین بافت های ناکارآمد، در سطح بهزیستی درک شده این گروه، اثرگذار است. در این بررسی از نظریه بهزیستی اجتماعی کییز و گار و دیدگاه محرومیت بلا و چافتز به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. شیوه بررسی، توصیفی و تحلیلی بود و داده های مورد نیاز با پرسشنامه و نمونه ای به حجم 384 نفر به دست آمد که به روش خوشه ای از جامعه یک میلیون و پانصد هزار نفری حاشیه نشینان شهر مشهد انتخاب شده بود. نتایج نشان داد که پاسخگویان احساس محرومیت تا حدودی بالا (41/142) و سطح بهزیستی اجتماعی پایینی (122) دارند و رابطه بین گویه ها و مولفه های محرومیت با بهزیستی اجتماعی و ابعاد آن در بین نمونه مورد بررسی، معنادار و معکوس است. ارزیابی یافته های آنالیز رگرسیونی مرحله به مرحله (که طی 3 گام وارد معادله شد)، مشخص ساخت متغیرهای محرومیت از حقوق شهروندی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حقوقی، حدود 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی بهزیستی اجتماعی را تبیین می نماید. در مجموع، ارزیابی یافته ها نشان داد، مدل پژوهش حاضر، قدرت تبیین و پیش بینی نسبتا مناسبی دارد و برای دستیابی به توسعه پایدار، بایستی احساس محرومیت حاشیه نشینان را کاهش داد.

    کلید واژگان: بهزیستی اجتماعی, عدالت فضایی, محرومیت, مشهد
    Rostam Saberifar *

    In this study, the welfare status of residents of slums and marginaized areas of the city of Mashhad was investigated and it was hypothesized that the sense of relative deprivation of residents in distressed areas affects the perceived well-being of this group. In this study, the social welfare theory of Keys and Gur and the views of Bella and Chafts on deprivation were used as the theoretical framework. The method of study was descriptive and analytical and the required data were gathered via a questionnaire. The research population consisted of about one million and five hundred thousand people living in the slums of Mashhad, of which a sample of 384 people were selected as the sample by a cluster technique. The results showed that the respondents had a somewhat high sense of deprivation (142.41) and a low level of social welfare (122) and the relationship between items and components of deprivation with social welfare and its dimensions among the sample were significant and inverse. Interpretation of the results of stepwise regression analysis showed that the variables of deprivation of citizenship rights in economic, social and legal dimensions entered the equation in 3 stages and finally explained about 22% of the changes in the dependent variable, i.e. social welfare. Overall, the evaluation of the findings showed that the present research model had a relatively good explanatory and predictive power and in order to achieve sustainable development, the feeling of marginalization should be reduced.

    Keywords: Social welfare, spatial justice, deprivation, Mashhad
نکته:
  • از آنجا که گزینه «جستجوی دقیق» غیرفعال است همه کلمات به تنهایی جستجو و سپس با الگوهای استاندارد، رتبه‌ای بر حسب کلمات مورد نظر شما به هر نتیجه اختصاص داده شده‌است‌.
  • نتایج بر اساس میزان ارتباط مرتب شده‌اند و انتظار می‌رود نتایج اولیه به موضوع مورد نظر شما بیشتر نزدیک باشند. تغییر ترتیب نمایش به تاریخ در جستجوی چندکلمه چندان کاربردی نیست!
  • جستجوی عادی ابزار ساده‌ای است تا با درج هر کلمه یا عبارت، مرتبط ترین مطلب به شما نمایش داده‌شود. اگر هر شرطی برای جستجوی خود در نظر دارید لازم است از جستجوی پیشرفته استفاده کنید. برای نمونه اگر به دنبال نوشته‌های نویسنده خاصی هستید، یا می‌خواهید کلمات فقط در عنوان مطلب جستجو شود یا دوره زمانی خاصی مدنظر شماست حتما از جستجوی پیشرفته استفاده کنید تا نتایج مطلوب را ببینید.
در صورت تمایل نتایج را فیلتر کنید:
* با توجه به بالا بودن تعداد نتایج یافت‌شده، آمار تفکیکی نمایش داده نمی‌شود. بهتراست برای بهینه‌کردن نتایج، شرایط جستجو را تغییر دهید یا از فیلترهای زیر استفاده کنید.
* ممکن است برخی از فیلترهای زیر دربردارنده هیچ نتیجه‌ای نباشند.
نوع نشریه
اعتبار نشریه
زبان مطلب
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال