فهرست مطالب
فصلنامه نقد ادبی
پیاپی 32 (زمستان 1394)
- تاریخ انتشار: 1395/01/10
- تعداد عناوین: 9
-
- نقد عملی
-
صفحات 7-27هدایت در بوف کور، متاثر از مکتبهای آوانگارد دورهٔ خویش، به ویژه اکسپرسیونیسم و سوررئالیسم، برای بازنمایی درونیاتش، ژانری وهمناک و روایتی درونی و ساختی شبه شاعرانه را اتنخاب کرده است. در این ژانر، حس وههمناکی، ترس، خشونت و البته جذابیت، غالبا با فضا سازی ایجاد می شود و همهٔ عناصر به نوعی در خدمت ساختن فضا قرار دارند. ساخت فضا عمدتا با توصیف انجام می گیرد، اما استفاده از شگردهای بلاغی مانند تشبیه و استعاره نیز می تواند نقش مهمی در خلق فضای تخیلی، رنگ آمیزی متن و وحدت تاثیر آن داشته باشد؛ زیرا تشبیه علاوه بر توصیف، تصاویری با دلالتهای معنایی جدید به متن اضافه می کند. به عقیدهٔ ما در بوف کور ، هدایت آگاهانه با استفاده از تشبیه و استعاره های متعدد در توصیفات خود فضا را آنگونه که خود می خواسته اغراق آمیز، وهمناک تیره و خشن، بی قواره و گروتسکی و نزار و بیمارگونه کرده است.کلیدواژگان: بوف کور، فضا، تشبیه، استعاره، وهمناک
- نظری
-
صفحات 29-52در ادبیات کلاسیک فارسی، بارها به رنگ سبز آسمان اشاره شده است، در حالی که بیشتر فارسی زبانان امروز آسمان را آبی رنگ می دانند. پژوهشگران مختلف تلاش کرده اند با پرداختن به جایگاه رنگ سبز در باورهای اساطیری، نجومی و مذهبی ایرانیان، وفاداری شاعران به سنت های ادبی و بیان شاعرانه و مبتنی بر مجاز، توضیحی برای این مسئله به دست دهند، اما از این واقعیت غفلت کرده اند که تداخل رنگ های سبز و آبی نه تنها منحصر به متون ادبی نیست و هنوز هم در مناطقی از کشور دیده می شود؛ بلکه پدیده ای جهانی است و در فرهنگ ها و زبان های نقاط مختلف جهان نیز مصادیق متعددی دارد. این مقاله پس از مرور رنگ های نسبت داده شده به آسمان در ادبیات فارسی، با اشاره به فرضیه نسبیت زبانی و آزمایش های انجام شده درباره تاثیر زبان بر ادراک رنگ ها، به این نتیجه می رسد که فارسی زبانان در غیاب رنگ واژه مستقلی که بر تمام زیرمجموعه های رنگ آبی دلالت کند، این رنگ ها و از جمله رنگ آسمان را از خانواده رنگ سبز به شمار می آورده اند. به نظر می رسد کاربرد رنگ سبز برای آسمان تنها جنبه نام گذاری نداشته و قدما تحت تاثیر نسبیت زبانی، از نظر ادراکی نیز رنگ آسمان را شبیه یا نزدیک به رنگ سبز می دیده اند.کلیدواژگان: آسمان، سبز، آبی، رنگ، نسبیت زبانی
- نقد عملی
-
صفحات 53-84مجموعه تلویزیونی گوهر کمال (1377) از جمله سریال هایی بود که در دهه هفتاد به نویسندگی و کارگردانی عباس رنجبر از شبکه اول سیمای ج. ا. ایران نمایش داده می شد. این سریال در لحظه هایی یادآور رمان سال بلوا (1371) نوشته عباس معروفی است؛ اما بیننده در تیتراژ ابتدایی و انتهایی هیچ نشانی از اقتباس یا اقتباس آزاد نمی بیند؛ درحالی که در سکانس ها و نماهایی از آن مجموعه تلویزیونی آشکار است که عباس رنجبر در نگارش فیلم نامه گوهر کمال از سال بلوا تاثیر پذیرفته است.
در این نوشتار، سال بلوا و گوهر کمال را روبه روی یکدیگر نشانده ایم و به نمونه هایی از اثرپذیری احتمالی عباس رنجبر از عباس معروفی اشاره کرده و یادآور شده ایم که نویسنده و کارگردان گوهر کمال نه تنها جمله هایی از سال بلوا را بر زبان بازیگران جاری ساخته است حتی برخی از شخصیت ها به ویژه «راضیه نوبخت» (شیرین بینا)، «حاتم خانپور» (جهانگیر الماسی) و «قباد» (رضا فیض نوروزی) برابرسازی شده «نوشافرین نیلوفری»، «حسینای کوزه گر» و «دکتر معصوم»ند. هم نیز به بعضی از مضامین و موتیف های مشترک میان دو اثر تاکید کرده و یادآور شده ایم که منطق رمان با منطق آن مجموعه تلویزیونی نمی خواند؛ چرا که متناسب با هنجارهای سازمان صدا و سیما تغییر داده شده است.کلیدواژگان: سال بلوا، گوهر کمال، عباس معروفی، عباس رنجبر، اقتباس آزاد -
صفحات 85-104در خوانش رمان شطرنج با ماشین قیامت، شاهد دوگانگی ای هستیم که نه تنها در مضمون و تصاویر متن، بلکه در تصورات راوی و شخصیت های داستان نیز نمود یافته است. این داستان از یک سو با موضوع جنگ هشت ساله ایران نوشته شده و قاعدتا باید دنباله رو آثاری باشد که با اندیشه ای دینی، شهادت را مرگی شامخ و قهرمانی و حاصل انتخاب انسان برای سعادت ابدی می پندارند و از سوی دیگر شاهد مفاهیم پوچگرایانه و جبرباوری هستیم که جنگ و اصولا آفرینش را محصول سلطه قضا و قدر الهی می شمرد. این موضع نامتوازن در پیرامتن های رمان تشدید شده است. در نظریه ژرار ژنت، پیرامتن به تمام آن عناصری اطلاق می شود که پیرامون یک متن به وجود می آیند و در شکل دهی به معنای متن، نقش موثر دارند. پیرامتن های درونی رمان شطرنج با ماشین قیامت، یعنی نام رمان، طراحی روی جلد و سرنوشته ها، گویای جهت گیری جبراندیش و ضدجنگ داستان است؛ حال آنکه پیرامتن های بیرونی، مانند اظهارنظرهای نویسنده در مصاحبه ها، گزارش های خبرگزاری های وابسته به حاکمیت و عناصر تبلیغاتی انتشارات سوره مهر، این کتاب را در ردیف آثار ارزشی و معادباور دفاع مقدس معرفی کرده اند. بخشی از این دوگانگی به نحوه پایان بندی داستان مربوط می شود و بخشی نیز به فعالیت های خارج از متن نویسنده، مانند انتخاب بنگاه نشر سوره مهر که به چاپ کتاب های ایدئولوژیک شهرت دارد. به نظر می رسد دوگانگی مذکور، برخاسته از بصیرت دوگانه نویسنده در وجود طیف های متنوع خواننده و تلاش او برای جلب رضایت همه مخاطبان و تسهیل امر چاپ کتاب، صورت گرفته است.کلیدواژگان: شطرنج با ماشین قیامت، ژرار ژنت، پیرامتن، گفتمان دفاع مقدس، جبر و اختیار
-
صفحات 105-131تفاسیر جزمی، متن ادبی را با رویکردی قاطع بررسی می کنند، خواه این تفسیر برگرفته از آرای سنتی باشد یا در خلال رویکردهای مدرن که به هر نحوی سعی در کشاندن متون به عرصه های سیاسی و اجتماعی دارند. اما در رویکرد پساساختارگرایانه، متن ادبی معنای قطعی و نهایی خود را از دست می دهد؛ به عبارتی دیگر، از اهمیت مرکزیت معنایی در آن کاسته می شود. از این رو، خوانش های متفاوت از متن امکان پذیر می گردد که هرکدام می توانند از سویی به دنیای متن وارد شوند. شعر حافظ یکی از متونی است که همواره در کشاکش تقابل ها تفسیر و تحلیل شده است. این پژوهش با استفاده از نظریه ی ژاک دریدا که هم خوانی زیادی با فضای شعر حافظ دارد سعی در تحلیل خوانش سلطان محمد نقاش از شعر حافظ در نگاره ی «مستی لاهوتی و ناسوتی» دارد. برخلاف تفاسیر گفته شده که به دنبال قطعیت معنایی در متن هستند، نگاره ی «مستی لاهوتی و ناسوتی» اثر سلطان محمد که برگرفته از شعر حافظ است، این تقابل ها را در هم شکسته و خوانشی نو به دست می دهد. یافته های پژوهش که به روش تحلیلی تاریخی به دست آمده اند، نشان می دهند این نگاره براساس نوع پرداخت در ترکیب بندی هندسی، رنگ و شخصیت پردازی، جهانی از مفاهیم خلق می کند که اسیر حوزه ای خاص نشده و ابهام و ای هام شعر حافظ را حفظ می کند. براین اساس، می توان گفت تضمین دریافت معنای نهایی در این نگاره وجود ندارد، زیرا نگاه بیننده همزمان دو جهان لاهوت و ناسوت را تجربه کرده و جهت گیری تصویر به سمت حوزه-ای خاص فرو می پاشد.کلیدواژگان: پساساختارگرایی، شعر حافظ، تقابل دوتایی، ژاک دریدا، نگاره ی سلطان محمد
-
صفحات 133-154هدف اصلی این مقاله، بررسی روابط قدرت در رمان طوبی و معنای شب با تاکید بر مسئله جنسیت و بازنمایی جنسیت در این رمان است. یکی از ابزارهایی که زبانشناسی اجتماعی هلیدی برای بررسی متون و آشکار ساختن سازوکارهای ایدئولوژیک آن در اختیار می گذارد، بررسی ساختار وجه و وجه نمایی است. در این پژوهش، با تاکید بر نقش وجه-نمایی در تولید متون و بازتولید روابط قدرت و مناسبات جنسیتی، به بررسی وجه نمایی در رمان طوبی و معنای شب، با روش توصیفی- تحلیلی پرداختیم. در این رمان، چشم انداز تاریخی هفتاد ساله ای از زن ایرانی ارائه می شود؛ اما طوبی، شخصیت زن محوری، در این سیر تاریخی رو به جلو، نه تنها دستاوردی در رسیدن به اهدافش نمی یابد، بلکه سیری قهقرایی را می پیماید. طوبی در ابتدای رمان، زنی است که به ضرس قاطع و با کمال اطمینان سخن می گوید؛ اما در پایان رمان، فردی است که به هیچ چیز یقین ندارد و هیچ باوری در گفته هایش نیست. درواقع، سیر تحول وجه نماهای طوبی از قطعیت و باید بیرونی به تردید و شاید درونی میل می کند. این استحاله درونی و سترونی روحی طوبی در پایان رمان، در ارتباط مستقیم با مناسبات و کارکردهای گفتمانی کلان تر اجتماعی در دوران قاجار و پهلوی اول قرار می گیرد؛ مناسبات اجتماعی ای که زنان را از اندیشیدن، گفتن و مشارکت اجتماعی در فضای بیرون بازمی دارد.کلیدواژگان: نشانه شناسی اجتماعی، طوبی و معنای شب، وجه نمایی، جنسیت، سکوت
- نظری
-
صفحات 155-170پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل استنادی مقالات فصلنامه ی علمی – پژوهشی نقد ادبی صورت گرفته است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از روش تحلیل استنادی انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه را مقاله های شماره های 1 تا 28 این مجله تشکیل می دهد که طی سال های 1387 تا 1393 منتشر شده اند. هم تالیفی پدیدآورندگان مقاله ها، تمایل بیش تر پژوهشگران را به تالیفات انفرادی نشان می دهد. دانشگاه فردوسی مشهد، پرتولیدترین موسسه شناخته شد. هم چنین بیش ترین هم تالیفی در میان موسسات به وسیله دانشگاه تربیت مدرس انجام شده است. میانگین استناد برای هر مقاله 1/21 به دست آمد. بیش ترین استناد به کتاب ها (24/76 درصد) و سپس به مجلات (16/21 درصد) می باشد. از نظر زبان، منابع فارسی (05/69 درصد) بیش ترین استنادها را داراست. محمدرضا شفیعی کدکنی، سیروس شمیسا و تزوتان تودوروف پراستنادترین نویسندگان شناخته شدند. محمد نبوی پراستنادترین مترجم در این حوزه می باشد. «ساختار و تاویل متن» پراستنادترین کتاب، «فصلنامه نقد ادبی» و «New literary History» پراستنادترین مجله می باشند.کلیدواژگان: تحلیل استنادی، مجله ی نقد ادبی، استناد، نویسندگی
- نقد مقاله
-
صفحات 171-193زبان مجازی به وسیله حذف ارجاع، استعاره، کنایه، رمز و غیره همواره مرجع سخن و مدلول خود را پنهان و نفی می کند؛ در نتیجه عناصر متن با یکدیگر تنش پیدا می کنند. یکی از ابزارهای کارآمد برای گریز از شفاف گویی آیرونی است. این صنعت همواره یکی از شیوه-های برخورد انسان با جهان بوده است و بالطبع در بیان نیز ویژگی های خاصی را پدید می آورد. هدف از نوشتن این مقاله نقد و تحلیل 9 مقاله موجود به زبان فارسی (بر حسب جست وجوی نگارنده) در زمینه آیرونی به منظور رفع هرچه بیشتر ابهام معنایی این اصطلاح است. روش این تحقیق توصیفی_تحلیلی و ابزارگردآوری اطلاعات برگه نویسی و حوزه مطالعات کتابخانه ای است. طبق یافته های این تحقیق آیرونی شگردی است که نویسنده با پنهان کاری و بی طرف نشان دادن خود، کلام یا موقعیتی دارای دو مفهوم معتبر و دوگانه خلق می کند که مفهومی غیر از ظاهر و نمود آن و معمولا خلافش موردنظر است، به نوعی که دریافت خواننده با توجه به بافت کلام یا موقعیت و اغلب با غافلگیری و ریشخند همراه است. مقاله های مورد بررسی گذشته از ارزش و جایگاهی که در شناساندن آیرونی دارند، به علت غربی بودن این اصطلاح، و تعدد و ابهام معنایی آن از نقایص و خطاهای علمی نیز برکنار نیستند. نگارندگان این مقاله ها اغلب تعریفی نهایی از آیرونی با توجه به نظر منتقدین غربی و داخلی ارائه نکرده و به نقل قول ها بسنده نموده اند. نکته دیگر اینکه ضعف اساسی این مقاله ها بیشتر در ذکر نمونه های آیرونی در ادب فارسی است و پژوهشگران گاه در این زمینه دچار اشتباه شده اند.کلیدواژگان: آیرونی، کنایه، بلاغت، طعنه، طنز
-
صفحات 195-201این مطلب نقد مقاله است و طبق روش مجله نیاز به چکیده ندارد.
چکیده مقاله «هاله های موسیقیایی در معنای دو واژه در شعر حافظ1» بهتر از بخش «چکیده» در بخش «نتیجه « آن آمده است. متن نتیجه گیری را که همچون خود مقاله (دربردارنده حدود سه هزار واژه) کوتاه است در اینجا می آوریم: «با این که درباره موسیقی در شعر حافظ، بسیار نوشته شده؛ اما باز هم می توان ناگفته هایی در این زمینه یافت. در این مقاله دو واژه «حزین» و «کار» (کارعمل) که معنای موسیقیایی آنها از نظر پژوهندگان دور مانده است، مورد بررسی قرار گرفت و شواهد مربوط به آنها از شعر حافظ ارائه شد. توجه به معنای موسیقیایی این واژه ها می تواند خواننده را به ای هام تناسب ایجادشده به وسیله واژه های مذکور با دیگر واژه های بیت رهنمون سازد2 و بر لذت هنری وی بیفزاید» (اخیانی و بیرانوند، 1392: 124).
پیش از هر چیز این پرسش پیش می آید که یافتن دو واژه سازنده ای هام تناسب در دیوان یک شاعر را می توان پژوهشی در اندازه مقاله علمی-پژوهشی دانست؟ پرسش دیگر این است که اگر معنی غایب و سازنده ای هام تناسب (در اینجا: معنی موسیقایی) یکی از دو واژه در شعر حافظ را حافظ پژوهان در بررسی شعر او آورده باشند و ای هام تناسب واژه دیگر را نیز دیگر پژوهشگران با آوردن نمونه ها و گستردگی بیشتر، پیشتر آشکار ساخته باشند (چنان که در نقد پیش رو نشان خواهیم داد) آن نوشته کوتاه که با نثری گاه ناشیوا و لغزش های کوچک و بزرگ دیگر نگاشته شده چه ارزشی خواهد داشت؟کلیدواژگان: موسیقی، ایهام، حافظ
-
Pages 7-27Hedayat in The Blind Owl, influenced by avant-garde schools of his time, especially Expressionism and Surrealism, to represent mentalities, has chosen horror genrer and inner narrative and Pseudo-poetic structure. In this genre, sense of fear, violence and, of course, charm, often created by space- making and all elements of the space are in a serve of Building space. making of space mainly done with described, but the use of rhetorical devices such as simile and metaphor can also play an important role in creating imaginative, colouring of text and its unity effects. Because simile, In addition to descriptions Adds new meaning to the text.
In this article we have shown that this industry has animportant role in creating an atmosphere of fear, dark, sick, empty, nevertheless, attractive and.
mysterious in the Blind Owl.Keywords: Blind Owl, space, simile, Metaphor, uncanny -
Pages 29-52In classical Persian literature, often referred to green sky, while more Persian-speaking people today know the sky blue. Various researchers have tried to address the status of green color in mythological, astrological and religious Beliefs of Iranians or literary traditions and poetic virtualization, to explanation this problem, but have ignored the fact that the interference colors green and blue is not limited to literature and still be seen in parts of the country and has samples in languages and cultures around the world as a global phenomenon. This article reviews the colors assigned to the sky in Persian literature, introduces linguistic relativity hypothesis referring tests about the influence of language on color perception. Article concludes that Persian speakers in the absence of an independent word indicate blue on all subsets, treat this color and the color of the sky as a type of green color. It seems that the use of green for naming the sky hasnt only linguistic aspect. Ancient people under the influence of linguistic relativity were percept the color of the sky similar or close to the green color.Keywords: sky, green, blue, linguistic relativity
-
Pages 53-84Gohar-e Kamāl (1998) is an Iranian TV series that in the 70 decade solar written and directed by Abbas Ranjbar that was shown on Channel one. Parts of this TV series is reminiscent of the novel Year of Turmoil (1992) written by Abbas Maroufi; but television viewers in title sequence and closing credits, Sees no signs of adaption or loose adaptation; while in sequences and shots of TV series it is clear that Abbas Ranjbar in writing Screenplay of the novel is influenced.
In this article, the Year of Turmoil (as text) and Gohar-e Kamāl (as screen) are investigated and pointed to some possible the influence of Abbas Maroufi's novel on Abbas Ranjbar's TV series, and remind that writer and director express words and phrases from the novel on the lips actors; also creates some of his characters, such as "Raziye Nobakht", "Hatam Khanpour" and "Ghobad" with borrowing from novel characters; including "Noushafarin Niloufari", "Hosseina" and "Dr Masoum". As well as, to some of the similar Themes and motifs focused and referred the novel dialectic does not comply with the dialectic TV series; because it has been changed according to the cultural norms of society.Keywords: Sāl, e Balvā Gohar, e Kamāl, Abbas Maroufi, Abbas Ranjbar, loose adaptation -
Pages 85-104It seems to be a dualism when reading Chess with the Doomsday Machine both in the text images and the narrator `s view point. The theme of this story is the eight-year War of Iran and suppose to follow the typical novels of Holy Defence genre whome the mose significant theme is the human beings` devine choice of sacrifice; on the other hand, there are absurd philosophy in the text in which wars and the whole creation, are fated goins-on. This dualism gets stronger in paratexts of the novel. Paratexte, in Genette `s theory, are the means by which a text makes a book of itself and proposes itself as such to its readers, and more generally to the public. While inner paratexts of the novel, like the title, the cover and its appendages and epigraphs, show absurd viewpoint, its outer ones, such as the dedication of the work, notes of the author and The publisher's propaganda, try to misrpresent it as a work with the Holy Defence discourse. Some of this dualism is because of the style of putting an end to the story and some is due to the authorial out-of-text acts such as choosing such publisher as Sure-ye Mehr which is famous for its idiological books. It seems that the dualism of the paratexts of Chess with the Doomsday Machine is a result of the author `s insight into the different types of readers whome their satisfaction has been the author `s concerns.Keywords: Chess with the Doomsday Machine, Gerard Genette, paratext, the Holy Defence discourse, determinism, free
-
Pages 105-131Literary texts are definitely interpreted by dogmatic approaches, whether those are classical or modern theories. However, literary texts do lose their absolute and final meanings in post-structural approach; in other words, the importance of meaning uncertainty decreases in them. Consequently, it is possible to have different readings of a text which can enter into it from any side. This essay aims to analyze a painting which is considered as a new reading of Hafez's poem by referring to Jacques Derrida's theory related to refutation of binary opposition and meaning uncertainty in the text. Hafez's book is among those texts which are always interpreted between gnostic and hedonistic approaches. Contrary to the classical interpretation in which meaning certainty is followed, "gnostic and hedonistic inebriation" painting by Sultan Mohammad destructs these oppositions; hence, it will be a new reading of the poem. According to the findings of the research that are achieved by analytic-historical method, this painting create a new world of meanings by geometric composition, colors and characterization. Therefore, it is not captured in a special domain and maintain ambiguity and equivocalness in Hafez's poem.
Accordingly, we can say that there is no final meaning in this painting because audience synchronically experiences gnostic and hedonistic world and meaning orientation destructs for absolute interpretation.Keywords: post, structuralism, Hafez's poem, Binary Opposition, Jacques Derrida, Sultan Mohammad's Painting -
Pages 133-154The main aim of this research is exploring power relations in Tooba and the Meaning of Night, focusing on the gender issue and gender representation in the novel. Studying modal structures and modality is one of the tools provided by Halliday's social linguistics for examining texts and revealing their ideological functions. Focusing on the role of modality in the production of texts and reproduction of power and gender relations, researchers study modality in Tooba and the Meaning of night with an analytic-descriptive method. The novel offers a seventy-year-old historical perspective on the Iranian woman. However, in the course of this seemingly progressive historical movement, Tooba, the heroine of the novel, not only does not achieve her ends but also, quite on the contrary, shows signs of regression. Towards the beginning of the novel, Tooba is a self-assured woman who talks and acts decisively, but near the close of the novel she turns into someone without certainty or any kind of conviction. Indeed, Tooba's modal structures evolve from external certitude and determination to internal doubt and hesitation. In the end, Tooba's internal evolution and spiritual barrenness are closely related to more general social discursive relations and functions during the Qajar and Fist Pahlavi dynasties, especially those which prevent women from thinking, speaking, and participating in external practices on the social scene.Keywords: social semiotics, Tooba, the Meaning of Night, modality, gender, silence
-
Pages 155-170The present study aims to determine the citation status in the articles of the Journal of Literary Criticism. This study applies a survey method with a citation analysis approach. All articles published in this journal during 1387-1393 are studied. The co-authorship shows that researchers tend to single productivity. Ferdowsi University of Mashhad was the most productive. Most co-authorship between institutions was conducted by Tarbiat Modares University. The average of citations for each article was 21.1 percent. Most of the citations were to books (76.24%) and then to journals (21.16%). Most of the citations were to Persian sources (69.05%). Sirus Shamisa, Mohammad Reza Shafie Kadkani and Tzvetan Todorov were the most cited writers. Mohammad Nabavi was the most cited translator. "Structure and Interpretation of the Text" was the most cited book. "The Journal of Literary Criticism" and "New literary History" were the most cited journal. "The Journal of Literary Criticism" and "New literary History" were the most cited journal.Keywords: citation analysis, the Journal of Literary Criticism, citation, authorship
-
Pages 171-193Virtual language by deleting reference, metaphor, allusion, symbol and etc always conceal speaking reference and its purport and as a result it cause tension between elements of texts. One of the efficient means to escape from irony is to declare transparent or clear. This industry always has been one of the practices of man in the world therefore cause especial characteristics in expression. The purpose of writing this article is to critical analysis of 9 existing article in Persian language about this issue (according to search of author)to eliminate semantic ambiguity of this term. The method of this research is descriptive and gathered by writing paper also field study is library.According to the findings of this study irony is a trick that author with secrecy and neutrality, create a word with two meaning and two concept and it is usually considered contrary, so that the reader received a word, a context or situation, often accompanied by surprise and ridicule. Previous articles about this issue had scientific defects and errors, because this word is a western word and have different meaning with ambiguity concepts. The authors of these articles often didnt define a certain meaning according to the opinion of western and domestic critics for this word and just quote from them. Another point is that the main weakness of these articles was mainly in mentioning irony samples in Persian literacy so sometimes researchers face problem in this field.Keywords: irony, Metaphor, Rhetoric, sarcasm, humor