فهرست مطالب
نشریه تئاتر
سال ششم شماره 79 (زمستان 1398)
- تاریخ انتشار: 1399/11/04
- تعداد عناوین: 8
-
-
صفحه 9
-
صفحه 13
چگونگی تاثیر گذاری یک اندیشهی فلسفی بر ساختار و محتوای یک اثر نمایشی آغازی برای این پژوهش است. گاه دیدگاهها و روشهای اندیشیدن فلاسفه در تاتر دیده میشود و گاه زبان تاتر به مثابهی بستری برای توضیح و تکامل سپهرهای فلسفی بزرگان اندیشه عمل میکند. پژوهش حاضر به دنبال فراروی قرار دادن شیوهای است که نمایشنامهنویس میتواند با کاربست اندیشهای فلسفی، نمایش خود را پدید آورد و برای این منظور به شباهتهای دیدگاه معنایی در نمایشنامههای مارتین مکدونا با نگاه اگزیستانسیالیستی سورن کیرکگارد، با تحلیل نمونه موردی نمایشنامهی «مراسم قطع دست در اسپوکن» میپردازد. هدف از این تحقیق جستجو برای به کارگیری راهکاری تجربی در جهت صورتبندی و آفرینش یک اثر نمایشی با تکیه بر دیدگاههای فلسفی یک اندیشمند خاص میباشد و به عنوان نمونهی موردی، عمق و میزان تاثیر فلسفهی کیرکگارد بر شکلگیری و بسط ویژگیهای شخصیتی و کنشهای انسانی کاراکترهای نمایشنامههای مکدونا را با دنبالکردن خط سیر و تحول مفاهیم فلسفی کیرکگارد مورد پژوهش قرار داده است. کیرکگارد، از زبان غیر مستقیم برای بیان مفهوم حقیقت ذهنی و دیگر مفاهیم فلسفی خود بهره میبرد، مفهوم امکان مرگ در هر لحظه را بسط میدهد، مفهوم آگاهی را در عبارت «باید به همه چیز شک کرد» فراتر و در برابر شک دکارتی توضیح میدهد و سه سپهر زیباشناختی، اخلاقی و دینی را برای زندگی انسان در نظر میگیرد. بر همین اساس فرضیهی پژوهش پیش رو این است که میتوان با تکیه بر دیدگاه فلسفی یک اندیشمند خاص محتوا و ساختار یک نمایشنامه را شکل داد و از این رو آشکار میگردد که در این مورد، چگونه شخصیتهای این نمایشنامه بر مبنای سپهرها و ویژگیهای تشریح شده در آرای کیرکگارد، شخصیتپردازی و در پیوند با یکدیگر و خط داستان، چیدمان شدهاند. در این پژوهش کیفی، از راه مطالعات کتابخانهای و گردآوری نتایج تحلیل معنایی عناصر فلسفی کیرکگارد در نمایشنامهی «مراسم قطع دست در اسپوکن» و مقایسهی تکامل و تحول این مفاهیم در نمایشنامههای پیشین او، رابطهی این دو مقوله به محک آزمایش گذاشته میشود. بنا بر این پرسش اصلی این تحقیق عبارت است از: چگونه میتوان بر اساس یک دستگاه فلسفی اثری نمایشی آفرید؟ و به طور موردی چگونه میتوان بر مبنای نظریهی کیرکگارد کنشهای انسانی و زیباشناسانه شخصیتهای نمایشنامهی «مراسم قطع دست در اسپوکن» را صورتبندی کرد؟ از پرسشهای فرعی میتوان آزمود که اگر نگرش فلسفی به گونهای آشکار در عناصر و محتوا خود را نشان دهد، آیا میتواند بر ساختار نمایش نیز تاثیر داشته باشد؟ به چه شکلی میتوان از اندیشهای فلسفی در تولید نمایش بهره برد؟ از چه طریقی میتوان ساختار و محتوای نمایش را بر اساس یک فلسفهی خاص پایهریزی کرد؟ به چه منظوری باید دست به این کار زد؟
کلیدواژگان: سورن کیرکگارد، مارتین مک دونا، اگزیستانسیالیسم، زیبا شناختی، کنش های انسانی، نمایش نامه نویسی -
صفحه 39
هدف از این پژوهش، معرفی، بررسی جایگاه، ضرورت و کارکرد «هولوگرافی» و «ویدیومپینگ» در تیاتر و هنرهای اجرایی و همچنین شناخت راه های ایجاد خیالانگیزی برای تماشاگر توسط این دو تکنولوژی در راستای جلب توجه کارگردانان و طراحان صحنهی تیاتر به این دو امکان است. علاوه بر این، نویسندگان این مقاله بر این باور هستند که درک صحیح از نحوه ی بکارگیری این دو تکنولوژی و تلاش در جهت معرفی آنها به جامعهی تیاتری ایران، میتواند به پیشرفت اینگونه از هنرهای اجرایی کمک کند. امروزه در بیشتر کشورهای پیشرفته، تیاتر و تکنولوژی به عنوان مکمل یکدیگر به کار میروند. هرچند ضرورت همگامی بین تیاتر و تکنولوژی واضح است، اما با مطالعه و مقایسهای مختصر در مورد جایگاه تکنولوژی در تیاتر چند دهه ی اخیر، به آسانی درک میشود که ما تا چه حد در این موضوع از عرصهی جهانی و این ویژگی هنری در دنیای معاصر دور ماندهایم. استفاده از تکنولوژیهای پیشرفتهی «هولوگرافی» و «ویدیومپینگ» در گونه های خاصی از تیاتر و هنرهای اجرایی در قرن بیستویکم مورد توجه کارگردانان و طراحان زیادی قرار گرفتهاست و در سالهای آتی استفاده از این تکنولوژیها در صحنههای تیاتر و دیگر هنرهای زنده به شکل گستردهتر پیشبینی میشود. با معرفی و شناخت کامل چنین تکنولوژی هایی، تیاتر ایران نیز میتواند در عرصهی استفاده از تکنولوژی، قادر به رقابت با آثار برجسته جهانی شود.
کلیدواژگان: تئاتر ایران، هنرهای اجرایی، تکنولوژی، هولوگرافی، ویدئومپینگ -
صفحه 59
سبک زندگی یکی از مهمترین اصطلاحات نشانهشناسی اجتماعی است که از راههای متعددی از جمله شناسایی و تحلیل عناصر صحنه ای موجود در متن، شامل طراحی و قاببندی صحنه و اشیا موجود در صحنه قابل بررسی است. هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت و بررسی نمودهای سبک زندگی در عناصر صحنه ای نمایشنامهی نگاهمان میکنند (1395) نوشتهی نغمه ثمینی است و بر این اساس ابتدا منابع نشانهشناختی عناصر صحنه ای موجود در متن را شناسایی کرده و سپس قابلیت نشانهشناختی هر یک از آنها را مورد مطالعه قرار میدهد. پرسش اساسی مقاله حاضر نمود یافتن سبکهای زندگی از طریق عناصر صحنه ای نمایشنامه ی نگاهمان میکنند و چگونگی فرایند دلالتگری آنها است. فرضیه ی اصلی مقاله حاضر این است که عناصر صحنه ای به کار گرفته شده در متن نمایشنامه ی نگاهمان میکنند در پرداخت و شناخت سبک زندگی هر یک از اشخاص نمایشنامه دارای کارکردی نشانهشناختی هستند و به لحاظ معنایی ساز و کاری دلالتگر دارند. روش انجام این پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و مبتنی بر مطالعات نظری و استفاده از مقالات است. چهارچوب نظری و رویکرد اصلی این مقاله، نشانهشناسی اجتماعی است و روش نشانهشناختی مورد نظر تیوون لیوون در آن مورد استفاده قرار گرفته است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که سبک زندگی در عناصر صحنه ای این نمایشنامه نمود مییابد و به شیوههای گوناگون منجر به ساخت معنا در متن میشوند. مهم ترین دستاورد این مقاله، اثبات کارکرد عناصر صحنه ای در نمایش سبک زندگی اشخاص نمایشنامه است.
کلیدواژگان: سبک زندگی، نشانه شناسی اجتماعی، عناصر صحنه ای، تئوون لیوون، نگاهمان می کنند -
صفحه 77
هنر در اعصار مختلف به کرات به نمایش "زشتی" دست زده است و نمونه ی بارز آن را در تراژدی های منتسب به اشیل، سوفوکل و اوریپید که متعلق به دورهی آتیکا و مربوط به قرن پنجم قبل از میلاد در یونان می باشند می توان مشاهده نمود. مضامین "زشت" موجود در داستان تراژدی ها موضوع مورد مناقشه در میان فلاسفه ای همچون افلاطون و ارسطو بوده است. اگرچه افلاطون نمایش "زشتی" در تراژدی را فاقد ارزش و اعتبار می دانست اما به نظر می رسد ارسطو آن را یکی از عوامل شکل دهنده ی تراژدی و واجد ارزش اخلاقی می داند. تقابل دیدگاه این دو متفکر در تراژدی موضوع بحث در این پژوهش است. هدف از این پژوهش تبیین نقش "زشتی" در تراژدی های منتخب دورهی آتیکا در یونان از منظر افلاطون و ارسطو است. در این راستا تراژدی های شاخص اشیل، سوفوکل و اوریپید مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت این پژوهش(که می تواند حاصل از نتیجه گیری این پژوهش باشد)، ایجاد درک متفاوت از مفهوم "زشتی" و کارکرد سازنده ی آن در هنر و تراژدی در مقابل دیدگاهی است که نمایش "زشتی" در هنر را لزوما مخرب و غیر اخلاقی می داند. از همین روی کارکرد سازنده و اخلاقی"زشتی" در تراژدی می تواند به عنوان الگویی برای خلق آثار نمایشی پیش رو قرار گیرد. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: "زشتی" چه نقشی در تراژدی های یونانی از منظر افلاطون و ارسطو دارد؟ روش به کار گرفته شده در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده و از منابع کتابخانه ای و پایگاه های معتبر اینترنتی جهت جمع آوری اطلاعات بهره برده شده است. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش می توان به نقش سازنده ی "زشتی" به عنوان امری لازم الوجود و حیاتی در شکلگیری تراژدی یونانی و ایجاد مفاهیم اخلاقی در زندگی انسان اشاره نمود.
کلیدواژگان: زشتی، اخلاق، تراژدی، افلاطون، ارسطو -
صفحه 95
د. ت سوزوکی(1870 - 1966) در خطابههایی بر ذن بودیسم، با مقایسهی دو شعر از ماتسیو باشو(1644 - 1694) هایکوسرای بزرگ ژاپنی و آلفرد تنیسون(1809 - 1892) ملکالشعرای بریتانیا، از دو نوع تفکر که به هنر نیز سرایت پیدا کرده پرده بر میدارد. او خصوصیت توصیف شرقی را در مشاهده کردن و نظارهگری؛ و خصوصیت توصیف غربی را در تصاحب و از آن خودسازی میبیند و از این نکته به برآیند درونی یک هنرمند میرسد. در این نوشتار با بررسی انسانشناسانه و با استفاده از نظریهی سوزوکی در مورد حد افتراق شرق و غرب، سعی در بررسی دیالکتیکی داریم که منجر به تولید آثار کسانی همچون یوکیو میشیما(1925 - 1970) و رابرت ویلسن(1941-) شده است. میشیما با تمرکز بر گونههای کهن نمایش در ژاپن، اقدام به نگارش نمایشنامههایی مدرن برای کابوکی و نو نمود. ویلسن نیز در نمایش انیشتین در ساحل با استفاده از سنتهای نمایشی ژاپن، اثری مدرن خلق کرد. هر دو فرد در تلاش بودند که گونههای کهن را از کارکرد موزهای خارج ساخته و به شاکلههایی جدید از بطن سنت دست یابند. اما از دیرباز این نگرانی وجود داشته است که گونههای کهن به واسطه مناسباتی که در خود دارند باید در همان ساختار انجام پذیرند زیرا خارج شدن از آن ساختار مساوی با خروج از کالبد خود خواهد بود و این به منزلهی تهی کردن سنتهای پیشین تلقی میشد. بنابراین باید با این سنت چه کرد؟ از اینرو پرسش این پژوهش در چگونگی مواجهه با سنت، با استفاده از درهمآمیختگی دو سنت شرق و غرب است. فرضیهی این مقاله مبتنی بر این است که میشیما و ویلسن سنتها را قداستزدایی کرده اما در عین حال روح آن را حفظ نمودند. در این راه، میشیما به متن توجه نمود و ویلسن ساحت بدن و تقطیع کلامی و بدنی در یک نمایش نو را مورد توجه قرار داد. هر دو نفر، سلوک را حفظ کردند و فرآیند مدرنسازی را با سلوک همراه کردند. به نظر آنان در ساحت مدرن نیز باید آیینسازی جدیدی تحقق پذیرد و بدون آیین جدید، آیین کهن مدرنسازی نمیشود و امکان به نمایش درآمدن را نمییابد.
کلیدواژگان: تامه، ساتوری، قلمرو حسی، دیالکتیک گفت وگویی، واقعیت فراروزمره -
صفحه 115
درگوشه و کنار سرزمین پر آیین ایران می توان آیین هایی یافت که بر بستر باورها واعتقادات مذهبی مردم آن منطقه شکل گرفته و رشد پیدا کرده است . در برخی از این آیین ها با تمام غریبی شان می توان مهمترین عناصر دینی را که لازمه همیشه هر ملت و کشوری است یافت. عناصری که هرگز فرم آیین ،محتوای آیین و برگزار کنندگانش،به شکل کلامی بر آن ها تاکید نمی کنند و در واقع این خود آیین است که آن عناصر را در شکل برجسته می کند و هر مخاطب آگاهی می تواند خیلی زود به آن ها پی ببرد . نمونه بر جسته این آیین ها آیین سینه زنی دواره ای آیین سینه زنی دواره ایجنوب ایران است که در کامل ترین شکل هندسی ،دایره برگزار می شود و مهمترین ویژگی بصری اش که می تواند شعار دینی اش نیز باشد« وحدت» است.همه ی این ویژگی ها وجوه نمایشی این آیین به شمار می روند و موجب شده که از منظر دیداری جذاب باشد و مهم تر این که می توان آن را به مثابه ی یک نمایش مورد مطالعه قرار داد. این مقاله ضمن تشریح آیین های جنوب ،چگونگی شکل گیری این آیین و بررسی سیر تکاملی اش ، عناصر نمایشی اش را کشف کرده و در پی آنست که این فرضیه را ثابت کند که « آیین سینه زنی دواره ای ، نمایش است.» و تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که «عناصر نمایشی تشکیل دهنده آن چگونه می تواند در تولید یک نمایش صحنه ای به کار آید؟» این مقاله که به روش توصیفی ، تحلیلی نوشته شده در پایان به این نتیجه می رسد که این آیین علیرغم این که خود به دلیل جاذبه های دیداری و محتوای غنی نمایشی جذاب و دیدنی است ؛ عناصر تشکیل دهنده اش ، هر کدام می تواند برای تولید یک نمایش با رویکرد آیینی به کار کارگردانان تیاتر آید.
کلیدواژگان: آیین، نمایش، سینه زنی دواره ای، وحدت، جنوب، طبیعت، دایره، عناصر دینی، وجوه نمایشی -
صفحه 132
این مقاله از منظر جامعه شناسی فرهنگ و هنر به موضوع ویژهی هنرمندان و حرفهای بودگی میپردازد تا به طور کلی نشان دهد که چگونه این موضوع سهم قابل ملاحظهای در مطالعات حرفهها دارند. برخی از مفاهیم نظری که در این مقاله تعریف و درباره آن بحث خواهد شد عبارتند از: فرهنگ ، هنر، مشاغل ، حرفه ها، جایگاه ، میدان ، سرمایه نمادین و سرمایه اجتماعی ، نیروی کار احساسی و اقتصاد معکوس . در این مقاله از شمایی برای نشان دادن چگونگی قیمت گذاری در هنر و آنچه ممکن است این امر به ما توضیح دهد بهره برده می شود. همچنین تمرکزی بر میدان هنر وجود دارد و مقایسه ای فشرده از آن با میدان آکادمیک انجام خواهد شد. در این مقاله ما به مطالعاتی درباره هنرمندان، نویسندگان و بازیگران تیاتر میپردازیم که سهم ویژهای را در درونمایههای نظری و پژوهشی حرفه ها فراهم میکنند.
کلیدواژگان: صنایع خلاق، مشاغل خلاق، حرفه ها، جایگاه، میدان، سرمایه اجتماعی و نمادین
-
Page 13
This research is an effort to reveal a guideline in writing scripts by finding meaningful similarities between Martin Mc’Donagh’s plays and Soren Kierkegaard’s Existentialist viewpoint, concentrating on “A Behanding in Spokane.” The aim of this research is to find a way to create and develop plays, following concept line of a certain philosopher by introducing a case study about the strength and vastness of influence of Kierkegaard’s philosophy on creation and developing characteristics and humane actions of characters of Mc’Donagh’s, emphasizing “A Behanding in Spokane.” Kierkegaard uses irony and indirect communication to explain subjective truth and his other philosophical concepts. He states the possibility of death at any moment and clarifies the meaning of awareness in the phrase “we should doubt everything” further than Cartesian doubt and signifies three spheres of living: Aesthetical, Ethic and Religious. In this research by analyzing the meaning of Kierkegaard’s philosophical elements in “A Behanding in Spokane” and comparing the evolution and development of these concepts in Mc’Donagh’s prior plays, this idea has been put to question whether the characters of this play have been characterized and arranged in accordance with Kierkegaard’s ideas. The main question of this research is: How can an author create and develop a play in accordance with a defined philosophical theory? And how did Martin Mc’Donagh do this in his “A Behanding in Spokane” script as a case study?
Keywords: Soren Kierkegaard, Martin Mc’Donagh, Existentialism, Aesthetics, Human Acts, Script writing -
Page 39
The goal of this study is to investigate the necessity of holographic technology, video-mapping technology and create fantasy in the viewer’s mind by these two technologies in order to attract directors and scenic designers attention. The accurate understanding and introducing these two technologies to the theatrical community of Iran will help the development of such performing arts. Today, theatre and technology are used as complementary in most developed countries. It is obvious that theater and technology must be synchronized, however, compared to the international arena, Iran is far from this criteria. The use of holographic technology and video-mapping in the 21st century theater and performing arts has attracted many directors and designers attention. It is expected that these technologies to be used more widely in theater and other performing arts in the future. In recent decades theater in Iran has not been based on a specific school or theoretical framework. Such studies may help theater artists in Iran, to better understand the various possibilities of using technology in their work in the future.
Keywords: Iranian theater, Holography, Technology, Videomapping -
Page 59
As one of the most common terms used in social semiotics, lifestyle can be studied in different ways, such as by identifying and analyzing the material signifiers present in the text. Seeking to analyze the presentations of lifestyle in the play Negaheman Mikonand (They Look at Us) by Naghmeh Samini, the present study first identifies the semiotic resources in the text, such as set design, set framing and set props, and then examines the semiotic potential of each of them. Thus, the main focus of this article is on the presentation of lifestyles through material signifiers in Negaheman Mikonand and the process of signification. The main assumption of this article is that the material signifiers used in Negaheman Mikonand have a semiotic function in developing and identifying the lifestyle of each character and semantically they have a signifying mechanism. This study is of the descriptive-analytical type and the data was collected using library research method through theoretical study. Adopting the semiotic approach developed by Theo van Leeuwen, the present article relies on social semiotics as its theoretical framework. The findings of the article indicate that lifestyle is presented through material signifiers in the play, resulting in the creation of meaning in the text in different ways. In set design, meaning is created through arrangements and interior design and the decorative elements used in them. In the framing of the set this occurs through rhyme/ contrast and segregation/separation in the framing and whether the framing is permanent or temporary, while in the set props, which include communicative tools, it comes about through the functions and limitations of these tools.
Keywords: Lifestyle, Social Semiotics, Material Signifiers, Theovan Leeuwen, Negaheman Mikonand -
Page 77
Art has repeatedly portrayed “ugliness” in different eras, and a clear example of this can be found in the tragedies attributed to Achilles, Sophocles and Euripides, which belong to the Attica period and belong to the fifth century BC in Greece Observed. The “ugly” themes in the story of tragedies have been the subject of controversy among philosophers such as Plato and Aristotle. Although Plato considered the play “ugliness” in tragedy to have no value or credibility, Aristotle seems to have considered it as one of the factors shaping tragedy and having moral value. The contrast between the views of these two thinkers on tragedy is the subject of discussion in this study. The purpose of this study is to explain the role of “ugliness” in selected Attica tragedies in Greece from the perspective of Plato and Aristotle. In this study, the important tragedies of Aeschylus, Sophocles and Euripides have been studied. Importance of this research (which can be the result of the conclusion of this research) is to create a different understanding of the concept of “ugliness” and its constructive function in art and tragedy as opposed to the view that the display of “ugliness” in art is necessarily destructive and immoral Knows. Therefore, the constructive and moral function of “ugliness” in tragedy can be used as a model for creating dramatic works. The main question of this research is: What role does “ugliness” play in Greek tragedies from the perspective of Plato and Aristotle? The method used in this research is descriptive-analytical and library resources and valid Internet sites have been used to collect information. One of the most important achievements of this research is the constructive role of “ugliness” as a necessary and vital thing in the formation of Greek tragedy and the creation of moral concepts in human life.
Keywords: Ugliness, Morality, Tragedy, Plato, Aristotle -
Page 95
D.T. Suzuki(1870 - 1966) in his sermons on Zen Buddhism, by comparing two poems by Basho(1644 - 1694) and Tennyson(1809 - 1892), reveals two types of thought that have also spread to art. He sees the nature of the Eastern description in observation and the nature of the Western description, and from this he arrives at the inner result of an artist. In this article, using an anthropological study using Suzuki’s theory of the difference between East and West, we try to make a dialectical study that has led to the production of works by Yukio Mishima (1925 - 1970) and Robert Wilson(1941-). Focusing on the old forms of drama in Japan, Mishima began writing modern plays for Kabuki and Noh. Wilson also created a modern work in Einstein’s play on the beach, using Japanese theatrical traditions. Both were trying to deconstruct old species from museum use and achieve new shapes from the heart of tradition. But there has long been a concern that the ancient species, because of the relations they have within themselves, should be done in the same structure, because leaving that structure would be tantamount to leaving their body, and this was seen as an emptying of previous traditions. So what to do with this tradition? Hence, the question of this research is how to deal with tradition, using the fusion of two traditions, East and West. The hypothesis of this article is that Mishima and Wilson sanctified traditions but at the same time preserved their spirit. In this way, Mishima turned his attention to the text, and Wilson focused on the area of the body and the verbal and physical fragmentation in a Noh play. Both maintained the behavior and accompanied the modernization process wit h the behavior. In their opinion, a new ritualization should be realized in the modern field as well, and without the new ritual, the old ritualization cannot be modernized and cannot be displayed.
Keywords: Tame, Satori, Sensory realm, Dialectic of dialogue, Transcendental reality -
Page 115
We could find so many rituals and rites in various part of iran which has established on religious faith and belives of the people of that region. In some these ritual we could see some religious element which never directly and verbally be articulated by form and content or by celebrants of those rituals. In fact, the ritual in its form makes those elements prominent in such a way that audience easily could understand. one obvious instant is circular sinezani in southern of lran. This ritual is performed in circle that is most perfect figure, which most imortant characteristic of it is its religious meaning : unity. This essay explores the genesis of this ritual and its evolution,then with comparing concepts like earth and heaven tries to answer why it is performed in circle figure and how it indicates the unity between people.
Keywords: Ritual, theatre, Southern Iran, Sinezani, Unity, Nature, Circl, theatre elementary -
Page 132
The article introduces the topic of this special issue on artists and professionalism from the perspective of the sociology of the arts and culture, in order to demonstrate how the contributions significantly develop studies of professions in general. Some theoretical concepts are defined and discussed: culture, arts, occupations, professions, status, field, symbolic and social capital, emotional labour, and reversed economy. An illustration is used to demonstrate pricing in arts and what may explain it. There is a focus on the field of art with a brief comparison to the academic field. In this issue we find studies on artists, authors, and theatre actors, which provide significant contributions to these themes in theories and studies of professions.
Keywords: creative industries, creative occupations, professions, status, field, symbolic, social capital