فهرست مطالب
فصلنامه علوم پیراپزشکی و توانبخشی
سال دهم شماره 1 (بهار 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/03/21
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحات 7-18هدف
ترس از آسیب مجدد در ورزشکاران با سابقه آسیب می تواند تاثیر مخربی بر عملکرد یک ورزشکار بگذارد و می تواند دلیلی برای ترک ورزش و رقابت توسط ورزشکار تلقی شود. از این رو هدف از پژوهش حاضر تاثیر تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی بر ترس از آسیب مجدد و میزان خطای فرود ورزشکاران حرفه ای با سابقه بازسازی رباط صلیبی قدامی (Anterior Cruciate Ligament; ACL) زانو می باشد.
روش بررسیتعداد 26 ورزشکار حرفه ای (13 زن، 13 مرد) با سابقه بازسازی ACL با میانگین وزن 1/75±66/80 کیلو گرم، میانگین سنی 2/45±22/47 سال و میانگین قد 7/18±84/ 167 سانتی متر به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (13 نفر) و تجربی (13نفر) تقسیم شدند. آزمودنی ها دوره توانبخشی پس از آسیب ورزشی خود را تکمیل کرده بودند. در گام اول پرسشنامه ترس از آسیب مجدد تمپا (Tempa Scale Kensiophobia; TSK-11) توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. درگام دوم میزان خطای فرود آزمودنی ها بر اساس سیستم امتیازدهی خطای فرود (Landing Scoring Error System; LESS) اندازه گیری شد. آزمودنی های گروه تجربی تمرینات آرام سازی پیشرونده عضلانی را در 12 جلسه به مدت 4 هفته و هر جلسه 30-45 دقیقه انجام دادند.گروه کنترل در طی این مدت زمان در هیچ گونه فعالیت درمانی شرکت نداشته و به فعالیت های عادی روزانه مشغول بودند. بعد از برگزاری جلسات تمرینی، همه آزمودنی ها در پس- آزمون شرکت کردند و شاخص های مورد نظر اندازه گیری شد. جهت مقایسه گروه ها و تاثیر مداخله از آزمون آنالیز واریانس اندازه های تکراری در سطح معنی داری 0/05 استفاده شد.
یافته هایافته ها نشان داد که میزان ترس از آسیب مجدد و میزان خطای فرود در گروه تجربی بعد از اعمال مداخله کاهش یافته است و این کاهش از نظر آماری معنی دار می باشد و همچنین میزان ترس از آسیب مجدد قبل و بعد از اعمال مداخله بین دو گروه اختلاف معنی داری را نشان می دهد (0/001=p). در میزان خطای فرود بین دو گروه کاهش مشاهده شده است اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نشان داده نشده است (0/001=p).
نتیجه گیریبراساس نتایج حاضر می توان این گونه استنباط کرد که تمرینات آرام سازی پیشرونده عضلانی مورد استفاده در پژوهش یک روش موثر و کم هزینه جهت کاهش ترس از آسیب مجدد می باشد و همچنین میزانی خطای فرود را نیز کاهش داده است. با توجه به نتایج پژوهش حاضر و پژوهش های گذشته نتیجه گیری می شود که کاهش خطای فرود و ترس از آسیب مجدد همراه با بهبود مکانیک حرکت و کینماتیک مفصل می باشد و همچنین می تواند، در پیشگیری از وقوع آسیب مجدد ورزشکاران با سابقه آسیب ACL یاری دهنده باشد. بنابراین پیشنهاد می شود که ورزشکاران حرفه ای متعاقب جراحی ACLو انجام توانبخشی، از تمرینات روانشناختی به منظور کاهش احتمال آسیب مجدد استفاده نمایند.
کلیدواژگان: آسیب ورزشی، ترس از آسیب مجدد، آرام سازی پیشرونده عضلانی، خطای فرود، زانو، رباط صلیبی قدامی -
صفحات 19-30هدف
کودکان و نوجوانان دارای شکاف لب و کام نیازمند خدمات پزشکی و توانبخشی طولانی مدت هستند. این بیماران برای رفع مشکلات ناشی از شکاف لب و کام که تاثیرگذار بر کیفیت زندگی آن ها بوده است به خدماتی نیاز دارند. هدف از این پژوهش برسی کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به شکاف لب و کام و گزارش روایی و پایایی نسخه ی فارسی پرسشنامه ی کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به شکاف لب و کام می باشد.
روش بررسیاین پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. در این مطالعه 31 نوجوان مبتلا به شکاف لب و کام در بازه ی سنی 16 تا 24 سال و همتایان آن ها 31 نوجوان فاقد شکاف لب و کام شرکت نمودند. در این مطالعه از پرسشنامه ی کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به شکاف لب و کام استفاده شد . ابتدا پرسشنامه به زبان فارسی و سپس به زبان انگلیسی توسط 2 مترجم به روش Forward-Backward ترجمه شد. بررسی روایی محتوایی و روایی صوری پس از ترجمه انجام شد. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه بررسی شد. برای بررسی ثبات زمانی از مقایسه ی نتایج آزمون- بازآزمون با روش ضریب همبستگی درون گروهی استفاده شد.
یافته هایافته ها نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه دارای روایی صوری قابل قبول و روایی محتوایی مطلوب و مورد تایید (0/74=CVI) می باشد. ضریب آلفای کرونباخ 0/95 تایید کننده ثبات درونی خوب و ضریب درون گروهی 0/98=ICC دلالت بر آعتبار آزمون - باز آزمون می باشد. نتایج نشان داد که نمرات کل پرسشنامه ی کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به شکاف لب و کام در افراد دارای شکاف های لب و کام و افراد سالم اختلاف معنی دار دارد (0/0001=p)
نتیجه گیریمقایسه نمرات بین گروه های مورد مطالعه نشان داد که کیفیت زندگی نوجوانان شکاف لب و کام نسبت به کیفیت زندگی افراد سالم تفاوت دارد. نتیجه ی دیگر این مطالعه نیز حاکی از این است که نسخه فارسی پرسشنامه ی کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به شکاف لب و کام دارای روایی و پایایی مورد قابل قبول است.
کلیدواژگان: شکاف لب و کام، کیفیت زندگی، نوجوانی -
صفحات 31-45هدف
در سال های اخیر، برخی از مطالعات، تاثیر بیماری های نورودژنراتیو بر الگوهای راه رفتن افراد را با تکنیک های پردازش سیگنال و الگوریتم های یادگیری ماشین مورد بررسی قرار داده اند. هدف مطالعه حاضر، ارایه یک سیستم خودکار برای تفکیک بیماری- های هانتینگتون، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (Amyotrophic Lateral Sclerosis; ALS) و پارکینسون از گروه کنترل سالم با تحلیل دینامیک الگوی راه رفتن (به طور دقیق تر، زمان قدم) بوده است. به علاوه، تاثیر ادغام ویژگی های بدست آمده از پای چپ و راست افراد را مورد بررسی قرار دادیم.
روش بررسیابتدا، ویژگی های قطبی از نگاشت های پوانکاره تاخیردار استخراج شد. تاخیر بهینه این نگاشت، با استفاده از الگوریتم اطلاعات متقابل تخمین زده شد. سپس، پنج استراتژی ادغام در سطح ویژگی ارایه شد. تفکیک گروه ها با شبکه عصبی رو به جلو انجام شد در حالی که اثر تغییر پارامتر شبکه نیز مورد بررسی قرار گرفت. سیستم پیشنهادی با استفاده از داده های موجود در پایگاه داده فیزیونت ارزیابی شد، که حاوی 16 ثبت از گروه کنترل (14 زن و 2 مرد؛ 20-74 سال)،20 ثبت از هانتینگتون (14 زن و 6 مرد؛ 29-71 سال)، 13 ثبت از ALS (3 زن و 10 مرد؛ 36-70 سال) و 15 ثبت از پارکینسون (5 زن و 10 مرد؛ 44-80 سال) است.
یافته هابا چهارمین استراتژی ادغام، صحت 93/47 % در جداسازی گروه های کنترل و هانتینگتون بدست آمد. با الگوریتم ادغام دوم، گروه های کنترل/ هانتینگتون و کنترل/پارکینسون به ترتیب با نرخ صحت 92/92 % و 91/93 % جدا شدند. بالاترین صحت در الگوریتم ادغام اول 91/72 % در طبقه بندی گروه کنترل و ALS بود. سومین الگوریتم ادغام نیز توانست درصد صحت طبقه بندی 91/13 % در جداسازی دو گروه کنترل و هانتینگتون را ارایه دهد. عملکرد الگوریتم در تفکیک گروه های بیمار از هم ضعیف تر بوده است.
نتیجه گیریسیستم پیشنهادی در مقایسه با الگوریتم های قبلی منتشر شده عملکرد مناسبی داشته است. مطالعات بیشتر بر الگوریتم های هوشمند طبقه بندی و گسترش روش پیشنهادی می تواند راه را برای تشخیص پیش بالینی بیماری های نورودژنراتیو هموار کند.
کلیدواژگان: الگوی راه رفتن، ادغام در سطح ویژگی، نگاشت پوانکاره تاخیردار، هانتینگتون، اسکلروز جانبی آمیوتروفیک، پارکینسون، طبقه بندی -
صفحات 46-57هدف
اختلال بیش فعالی-نقص توجه یک اختلال مزمن و شایع در کودکان است. این اختلال با سطح فعالیت نامناسب، رفتارهای کنترل نشده و نقص در حافظه کاری توصیف می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دستکاری فعالیت سیستم دهلیزی بر حافظه فضایی دیداری کودکان بیش فعال -نقص توجه انجام گرفت.
روش بررسیشرکت کنندگان پژوهش حاضر 24 کودک بیش فعال - نقص توجه بودند که پس از تکمیل پرسشنامه کانرز معلمان، مصاحبه بالینی با والدین و بر اساس ملاک های ورود به مطالعه برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند. کودکان در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش حاضر نرم افزار کرسی بلک (CBT) برای سنجش متغیر حافظه فضایی دیداری بود. همچنین برای گروه آزمایش 10 جلسه تمرینات چرخشی، تعادلی و ترکیبی منتخب جهت افزایش فعالیت سیستم دهلیزی در نظر گرفته شد. شرکت کنندگان درجلسه پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند و نتایج آنها ثبت گردید. داده های پژوهش توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها:
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین نمرات گروه ها در متغیر حافظه فضایی دیداری در مرحله پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود ندارد (0/05>p). نتایج تحلیل واریانس با اندازه های تکراری نشان داد اثر اصلی مراحل ارزیابی (پیش آزمون، پس آزمون) معنادار است (0/05<p). همچنین اثر اصلی گروه (4/93=(21/ 1)F) معنادار شد. مقایسه میانگین ها نشان داد آزمودنیهای گروه آزمایش نمره حافظه فضایی دیداری بهتری نسبت به گروه کنترل داشتند. اثر تعاملی گروه × مراحل ارزیابی نیز معنادار است. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد میانگین نمره حافظه فضایی دیداری گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بهتر از گروه کنترل بود.
نتیجه گیری
افزایش فعالیت سیستم دهلیزی با استفاده از تمرینات حرکتی طراحی شده باعث بهبود حافظه فضایی دیداری کودکان بیش فعال- نقص توجه می شود. بنابراین آموزش مبتنی بر افزایش فعالیت سیستم دهلیزی می تواند برای بهبود حافظه فضایی دیداری این کودکان مفید واقع شود.کلیدواژگان: عملکرد دهلیزی، حافظه فضایی-دیداری، اختلال بیش فعالی-نقص توجه -
صفحات 58-70هدف
اخذرضایت آگاهانه از بیماران که اساس اخلاق پزشکی و اساسی ترین حقوق بیماران است، مستلزم رعایت شروطی است. هدف این مطالعه مقایسه کیفیت اخذ رضایت آگاهانه در بیماران بستری آنژیوگرافی در بیمارستان های منتخب شهرمشهد درسال 1398 از دیدگاه بیماران و پزشکان می باشد.
روش بررسیاین مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود که با ترکیبی از روش های کمی و کیفی انجام شد. ابتدا با بررسی متون در پایگاه های علمی معتبر شاخص های کیفیت اخذ رضایت آگاهانه استخراج و پرسشنامه سنجش دیدگاه بیماران و پزشکان در این زمینه تدوین و روایی سنجی شد. سپس 10 نفر از پزشکانی که بیشترین آنژیوگرافی را در بیمارستان های منتخب امام رضا (ع) و قایم (عج) داشتند، انتخاب و پرسشنامه خودارزیابی پزشکان را تکمیل نمودند. به ازای هر پزشک 30 بیمار آنژیوگرافی عروق کرونری ازهر پزشک به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامه بیماران را تکمیل نمودند. داده ها در نرم افزار آماری 25 SPSS، تحلیل شد. از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل وآنووا استفاده گردید. سطح معنی داری رابطه 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته ها :
پرسشنامه پزشکان با 11 سوال و 4 بعد و پرسشنامه بیماران با 22 سوال و 6 بعد تدوین گردید. پاسخ ها در هر سوال به صورت طیف لیکرت به صورت بسیار کم (1) تا بسیار زیاد (5) نمره دهی شد و میانگین امتیاز هر بعد تعیین گردید. در ارزیابی کیفیت اخذ رضایت آگاهانه بیشترین امتیاز از دیدگاه بیماران و پزشکان مربوط به بعد "تعامل پزشک و بیمار" بود. میانگین امتیاز داده شده به ابعاد مشترک دو پرسشنامه در ارزیابی بیماران 2/94 و در خودارزیابی پزشکان 3/8 از 5 بود. بین سطح تحصیلات بیماران و ابعاد درک کردن و داوطلبانه بودن رابطه معنادار دیده شد (0/05≤p). اخذ رضایت آگاهانه قبل از روز بستری نزد پزشک معالج و بعد از ارایه توضیحات لازم توسط پزشک یا دستیار وی، کارگاه آموزش ارتباط موثر برای رزیدنت ها و پزشکان و تشریح جنبه های قانونی، شرعی، درمانی جهت اخذ رضایت آگاهانه صحیح در مطالعه دلفی مورد تاکید واقع شد.
نتیجه گیری:
در همه ابعاد نمره ارزیابی بیماران کمتر از حد مطلوب و همچنین کمتر از نمره خودارزیابی پزشکان بوده است. با توجه به اهمیت آگاهانه بودن رضایت اخذ شده، پیشنهاد می شود راهکارهای ارایه شده در نحوه اخذ رضایت آن به کار گرفته شود.
کلیدواژگان: رضایت آگاهانه، حقوق بیمار، آنژیو گرافی، عروق کرونری، بیمارستان -
صفحات 71-83هدف
سکته مغزی شایع ترین بیماری ناتوان کننده نورولوژیک در بزرگسالان است که باعث آسیب به سیستم های حسی، حرکتی و ادراکی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین با آینه بر تعادل بیماران مرحله مزمن پس از سکته مغزی بود.
روش بررسیجامعه آماری شامل بیماران سکته مغزی مزمن مراجعه کننده به کلینیک تخصصی سکته مغزی تبسم تهران بود. نمونه آماری شامل30 بیمار مزمن دارای شرایط ورود به پژوهش بودندکه با رضایت و داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها داوطلب به طور تصادفی ساده به دو گروه تجربی آینه درمانی با میانگین سن 10/6 ± 55/2 و کنترل با میانگین سن 6/3 ±54 تقسیم شدند. هر دو گروه در پیش آزمون، میان آزمون که پس از چهار هفته و پس آزمون مقیاس تعادل برگ (Berg) که پس از هشت هفته برگزار شد شرکت کردند. برنامه تمرین دو گروه مشابه و شامل هشت هفته هر هفته دو جلسه و هرجلسه 90 دقیقه شامل60 دقیقه تمرین معمول توانبخشی و 30 دقیقه تمرین با آینه در گروه تجربی و بدون استفاده از آینه در گروه کنترل بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط 2 (گروه)* 3 (نوبت اندازه گیری) و با نرم افزار spss در سطح خطای 0/05 تحلیل شد.
یافته هانتایج نشان داد از بین عوامل تعادل (0/001=p)، گروه (0/480=p) و اثرتعاملی تعادل و گروه (0/296=p) فقط عامل تعادل اثر معناداری داشت. تعادل در هر سه مرحله پیش آزمون، میان آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری داشت.
نتیجه گیریدرمجموع نتایج نشان داد تمرین با آینه باعث بهبود تعادل بیماران شد ولی این بهبود به اندازه ای نبودکه بتواند تفاوت قابل توجهی بین دو گروه تجربی و کنترل ایجاد کند.
کلیدواژگان: تمرین مقابل آینه، تعادل، سکته مغزی، مزمن -
صفحات 84-92هدف
به نظر می رسد میان بازیکنان آماتور و حرفه ای از نظر کینتیک حرکتی و میزان فشار کف پایی در حین اجرای حرکت لانج، تفاوت هایی وجود دارد. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی تفاوت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی در حین اجرای حرکت لانج در دو گروه آماتور و حرفه ای می باشد.
روش بررسی10 بازیکن بدمینتون آماتور و10 بازیکن حرفه ای دختر به شیوه نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب شدند (گروه حرفه ای: سن 0/99±18/06، قد 5/45±165/2، وزن 2/79±57/50 و گروه آماتور سن 1/80±20/78، قد 6/69±165/00، وزن 5/50±55/50). از دستگاه الکترومیوگرافی (Electromyography; EMG) (16 کاناله، با قابلیت بی سیم، ساخت شرکت MYON کشور سوییس) برای ثبت فعالیت الکتریکی عضلات ساقی قدامی، نازک نیی بلند، دوقلوی داخلی، دوقلوی خارجیل، پهن داخلی و پهن خارجی استفاده شد. آزمودنی های دو گروه، حرکت لانج را اجرا کرده و مقادیر میانگین مربع ریشه فعالیت عضلات در بازه زمانی 100 میلی ثانیه قبل از برخورد اولیه و 100 تا 200 میلی ثانیه بعد از برخورد اولیه پا به صفحه ی نیرو محاسبه شد. تحلیل داده ها با آزمون آماری t مستقل و من ویتنی با سطح معناداری 0/05 انجام شد.
یافته هادر قبل از برخورد اولیه، فعالیت الکتریکی عضله ساقی قدامی (0/006=p) در گروه آماتور و در فاز بعد از برخورد اولیه و فعالیت الکتریکی عضله نازک نیی بلند (0/002=p) در افراد آماتور نسبت به گروه حرفه ای به طور معنی داری کمتر بود. در فعالیت سایر عضلات تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/005>p).
نتیجه گیریبا کاهش فعالیت عضله تیبیالیس آنتریور در فاز قبل از برخورد اولیه و کاهش فعالیت عضله پرونیوس لونگوس در فاز بعد از برخورد اولیه بازیکنان آماتور، می توان بیان داشت که گروه آماتور بیشتر در معرض آسیب پیچ خوردگی مچ پا هستند و طراحی تمرینات پشگیرانه برای آن ها ضرورت دارد.
کلیدواژگان: الکترومایوگرافی، ورزش های راکتی، مچ پا، آسیب های ورزشی -
صفحات 93-106هدف
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر یک دوره بی تمرینی به دنبال دو نوع تمرین ترکیبی بر عملکرد ورزشی و هموگلوبین گلیکوزیله شده در زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
روش بررسیاز بین زنان مبتلا به دیابت نوع دو شیراز، 23 نفر به طور تصادفی به سه گروه کنترل، گروه تمرین در روزهای مجزا که تمرینات استقامتی را در یک روز و مقاومتی را در روز بعد انجام دادند و گروه تمرین در روزهای مشابه که تمرینات استقامتی و مقاومتی را در یک روز انجام می دادند، تقسیم شدند. قبل و بعد از 8 هفته تمرین ترکیبی و بعد از چهار هفته بی تمرینی هموگلوبین گلیکوزیله شده (Glycosylated Hemoglobin; Hb A1c) درحالت ناشتایی اندازه گیری شد. حداکثر اکسیژن مصرفی (Maximum Oxygen Consumption; VO2max) و زمان رسیدن به خستگی (Time To Exhaustion; TTE) نیز از طریق اجرای آزمون بالک بر روی نوارگردان محاسبه گردید.
یافته هادو ماه تمرین ترکیبی در هر دو گروه تمرین، موجب کاهش معنی دار Hb A1c، افزایش معنی دار VO2max و TTE شد (0/05≤p). یک ماه بی تمرینی به دنبال تمرین ترکیبی، موجب کاهش معنی دار VO2max و TTE در گروه تمرینی روزهای مشابه گردید (0/05≤p) ولی در گروه تمرینی روزهای مجزا این کاهش از لحاظ آماری معنی دار نبود. افزایش Hb A1c بعد از دوره ی بی تمرینی در هر دو گروه تمرین از لحاظ آماری معنی دار نبود (0/05≥p).
نتیجه گیرییافته ها بیانگر این است که تمرینات ترکیبی باعث بهبود کنترل قندخون و افزایش عملکرد ورزشی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو می گردد. همچنین انجام تمرینات ترکیبی در روزهای مجزا موجب حفظ طولانی تر دستاوردهای تمرینی در دوره های بی تمرینی می شود.
کلیدواژگان: بی تمرینی، تمرینات ترکیبی، دیابت نوع دو، هموگلوبین گلیکوزیله شده، حداکثر اکسیژن مصرفی، زمان رسیدن به خستگی -
صفحات 107-118هدف
کمردرد یکی از مشکلات اساسی بهداشتی درمانی پر هزینه در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال پیشرفت است که اثرات اقتصادی و اجتماعی زیادی بر جای می گذارد. هدف از انجام مطالعه حاضر، مروری بر تاثیر تمرین های ثبات مرکزی بر درد و ناتوانی عملکردی افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی می باشد.
روش بررسیاز موتورهای جستجوگر داخلی و خارجی Scopus, Semantic Scholar, Google Scholar, Pubmed, ISC SID, Magiran, Irandoc, Doaj با محدودیت زمانی 2014 تا 2020 و کلید واژه هایPain Exercises, Core Stability, Functional Disability, Non-Specific, Chronic Low Back Pain برای موتورهای جستجوگر خارجی و از کلید واژه های تمرین، ثبات مرکزی، درد، ناتوانی عملکردی، غیراختصاصی و کمردرد مزمن برای موتورهای جستجو گر داخلی استفاده گردید. مطالعه حاضر به روش مروری سیستماتیک PRISMA (Preferred Reporting Items for Systematic Reviews and Meta-Analyses) بود.
یافته هاتعداد 11 مقاله براساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدنداین مطالعات به طور عمده به بررسی تاثیر تمرین های ثبات مرکزی بر درد و ناتوانی عملکردی افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی پرداخته بودند.
نتیجه گیریبه نظر می رسد تمرین های ثبات مرکزی، مداخله ای موثر در توانبخشی درد و ناتوانایی عملکردی افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی است
کلیدواژگان: کمردرد مزمن، غیراختصاصی، ثبات مرکزی، درد، ناتوانی عملکردی -
صفحات 119-125هدف
لکنت اختلالی چند بعدی است که در آن علاوه بر ناروانی های گفتاری، باید به واکنش های نگرشی نیز توجه کرد. این نگرش های منفی دریافتی از محیط، نقش مهمی را در شکل گیری و تداوم اختلالات روانی گفتار بازی می کنند که سبب ایجاد مشکلاتی در تعمیم و تثبیت درمان افراد مبتلا به لکنت می شوند. بنابراین آگاهی عموم افراد از این نگرش ها نسبت به لکنت و سعی بر تغییر محیط ارتباطی کمک زیادی به کاهش شدت لکنت و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا می کند. هدف از مطالعه حاضر، معرفی اولیه آزمون های ارزیابی نگرش به لکنت افراد غیر لکنتی است.
روش بررسی:
جهت دسترسی کامل بر ابزارهای بررسی نگرش افراد غیر لکنتی به افراد مبتلا به لکنت، جستجو در پایگاه های اطلاعاتی Google ،SID، Iranmedex، Google Scholar، Scopus، PubMed، Science Direct، پایان نامه های مربوط به اختلال لکنت انجام پذیرفت.
یافته هاتعداد 12 آزمون در زمینه ارزیابی نگرش افراد غیرلکنتی به لکنت یافت شد. این آزمون ها مربوط به ارزیابی نگرش والدین، معلمان، همسالان و درمانگران بود. نکات قابل توجهی از این آزمون ها توضیح داده شد.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج مقاله حاضر، نگرش شنونده می تواند تاثیر زیادی بر ادراک فرد لکنتی از خودش، شکل گیری نگرش های منفی و عاملی در ماندگاری یا افزایش شدت لکنت تلقی شود. بنابراین افزایش آگاهی عموم و تغییر نگرش آن ها، به ویژه درمانگران به این مسایل در روند درمان نیازمند توجه بیشتری است.
کلیدواژگان: لکنت، ارزیابی، نگرش، افراد غیرلکنتی
-
Pages 7-18Purpose
Fear of reinjury can have a devastating effect on an athlete's performance and can be a reason for an athlete to quit and compete. On the other hand, those who are more afraid of injury show greater landing error, so the aim of the present study was to investigate the effect of progressive muscle relaxation training in fear of re-injury and landing error of professional athletes with after Anterior Cruciate Ligament(ACL) reconstruction.
MethodsTwenty-six professional athletes (13 women and 13 men) with a history of ACL reconstruction (weight average 66.80±1.75 kg, age average 22.47±2.45 years, heigh average 167.84±7.18 cm) were selected as accessible and purposeful and were randomly divided into control (13 athletes) and experimental (13 athletes) groups. Subjects completed their rehabilitation after a sports injury. In the first step, athletes with history of ACL reconstruction completed the Tempa scale fear of injury (Tempa Scale Kensiophobia; TSK-11) questionnaire. In second step, the subjects' landing error was measured by the Landing Error Scoring System (Landing Scoring Error System; LESS). The experimental group performed progressive muscle relaxation exercises. In the experimental group, the progressive muscle relaxation training was performed in 12 sessions (3 days a week) for 4 weeks and each session was 30-45 minutes. The control group did not perform any special activity during this time. The experimental group performed progressive muscle relaxation exercises in 12 sessions for 4 weeks and each session for 30-45 minutes. The control group did not participate in any of the therapeutic activities during this period and were engaged in normal daily activities. After the training sessions, all subjects participated in the post-test and the indicators were measured. Data were analyzed using Repeated measures (p < 0.05).
ResultsThe findings indicated that fear of reinjury and landing error decreased after intervention and also there was a significant difference between the groups in fear of re-injury (p=0.001) and landing error (p=0.001) are statistically significant.
ConclusionAccording to the research findings, it can be concluded that the progressive muscle relaxation exercises used in the research are an effective and low-cost method to reduce the fear of re-injury and also reduce the amount of landing error. According to the present study and the research conducted in this field, it can be concluded that the reduction of landing error and fear of re-injury may be accompanied by improved movement and kinematic mechanics of the joint, which can prevent re-injury and Athletes with a history of ACL injury can also help prevent recurrence. Therefore, it is recommended that professional athletes use psychological exercises to reduce the risk of re-injury following ACL surgery and rehabilitation.
Keywords: Sport injury, Fear of reinjury, Progressive muscle relaxation, knee, Anterior Cruciate, Landing error -
Pages 19-30Purpose
Children and adolescents with cleft lip and / or palate (CL/P) need the long-term medical and rehabilitation services. They need services for solving problems related to their quality of life that was influenced by clefts. The aim of this study was to translate the quality of life adolescent cleft questionnaire and to assess its reliability and validity among Persian adolescents with cleft lip and / or palate.
MethodsIn this descriptive-analytic study, 31 Persian – speaking adolescents with CL/P at the age range of 16 to 24 years and 31 age and sex matched healty adolescents, were participated. In this study the quality of life adolescent cleft (QoLAdoCleft) questionnaire was used. The QoLAdoCleft questionnaire was translated to Persian language and re-translated to English by two translators (forward/backward translation). The content validity and face validity were conducted. Intraclass Correlation Coefficient (ICC) and Cronbach’s alpha were assessed for test-retest reliability and internal consistency, respectively.
ResultsThe face validity of the quality of life adolescent cleft questionnaire and its content validity was good (CVI=0.74). Cronbach’s alpha coefficient was 0.95 that indicating good internal consistency, and ICC= 0.98 showed good test-retest reliability. There were statistically significant differeces between adolescents with clefts and healty adolescents in total scors of the QoLAdoCleft questionnaire (P= 0.001)
ConclusionThe comparison of the scores between study groups showed that the quality of life of adolescent with clefts was different from that of healty adolescents. The Persian version of the quality life of adolescent cleft questionnaire has acceptable validity and reliability.
Keywords: Cleft lip, palate, Quality of life, Adolescece -
Pages 31-45Purpose
In recent years, some studies have examined the gait patterns of neurodegenerative diseases utilizing signal processing techniques and machine learning algorithms. The aim of this study was to provide an automated system for distinguishing Huntington's disease, amyotrophic lateral sclerosis (ALS), and Parkinson's disease from healthy control group using dynamic analysis of gait pattern (more precisely, stride time). In addition, we examined the effect of fusion of features obtained from the left and right feet.
MethodsFirst, polar-based measures were extracted from lagged Poincaré maps. The optimal latency of the map was estimated using the mutual information algorithm. Then, five feature-level fusion strategies were presented. The classification was performed using the feed-forward neural network; while the effect of changing the network parameter was also investigated. The proposed system was evaluated using the data available in the Physionet database, which includes 16 records of the control group (14 females and 2 males; 20-74 years), 20 records of Huntington's disease (14 females and 6 males; 29-71 years), 13 records of ALS (3 women and 10 men; 36-70 years) and 15 records of Parkinson's disease (5 women and 10 men; 44-80 years).
ResultsUsing the fourth fusion strategy, the maximum accuracy of 93.47% was obtained in separating the control and Huntington groups. Applying the second fusion algorithm, the control/Huntington and control/Parkinson groups were separated with the accuracy rate of 92.92% and 91.93%, respectively. The highest accuracy of the first fusion algorithm was 91.72% in classifying the control group and ALS. The third fusion algorithm was able to provide a 91.13% classification accuracy in separating the control and Huntington groups. The performance of the algorithm in separating patient groups was weaker.
ConclusionThe proposed system performed well compared to previously published algorithms. Further studies on intelligent classification algorithms and the development of the suggested method could pave the way for preclinical diagnosis of neurodegenerative diseases.
Keywords: Gait pattern, Feature-level fusion, Lagged Poincare plot, Huntington's disease, Amyotrophic lateral sclerosis, Parkinson's disease, classification -
Pages 46-57Purpose
Attention Deficit Hyperactivity Disorder is a chronic and common disorder in children. The disorder is characterized by inadequate levels of activity, uncontrolled behaviors, and memory impairment. The aim of this study was to investigate the effect of manipulation of vestibular system activity on visual spatial memory of Attention Deficit Hyperactivity children.
Methods24 children with Attention Deficit Hyperactivity were participated in the present study. Participants were selected after completing the Conners’ teacher Questionnaire and Clinical interview with parents based on the inclusion criteria. Children were divided into two experimental and control groups. The present study tool was CBT (Corsi Block Test) to measure the visual spatial memory variable. Also, for the experimental group, 10 sessions of rotational, linear, balance and combination exercise were considered to enhance the activity of the vestibular system. Participants were placed in the pre-test and post-test sessions and their results were recorded. Data were analyzed by SPSS version 21 software.
ResultsThe results of the present study showed that there was no significant difference between the scores of the groups in the visual memory space variable in the pre-test stage (p> 0.05). The analysis of variance with repeated measures showed that the main effect of the evaluation process (pre-test, post-test) is statistically significant (p <0.05). Also, the main effect of the group F (1.21) =4.93 was statistically significant. Comparison of the means showed that the subjects in the experimental group had a better visual memory score than the control group. The interactive effect of group × evaluation steps is also statistically significant. The results of the Bonfroni test showed that the mean score of the visual memory space of the experimental group in the post-test stage was better than the control group.
ConclusionTherefore, it can be concluded that rotational, linear, balance and combination exercise improve the visual spatial memory in hyperactive children with attention deficit. Therefore, training based on increasing the activity of the vestibular system can be useful for improving the visual spatial memory of these children.
Keywords: Vestibular function, Visuo-Spatial Memory, Hyperactivity- Attention Deficit Disorder -
Pages 58-70Purpose
Obtaining informed consent from patients, which is the basis of medical ethics and the most basic rights of patients, requires compliance with the conditions. The aim of this study was to compare the quality of informed consent of patients admitted to angiography in selected hospitals of Mashhad in 2020 from the perspective of patients and physicians.
MethodsThis study has a descriptive-cross-sectional design. First, by examining the texts, the quality indicators of obtaining informed consent were extracted and a questionnaire for patients and physicians was compiled. Questionnaire was developed and validated to assess the views of patients and physicians in this field. Then, 10 doctors who had the most angiography in the selected hospitals of Imam Reza (AS) and Ghaem (AS), were randomly selected the questionnaire for doctors and 30 patients for each physician, and completed the questionnaire of the patients.
ResultsPhysicians 'questionnaire with 11 questions and 4 dimensions and patients' questionnaire with 22 questions and 6 dimensions were developed. The answers in each question were scored as a Likert scale from very low (1) to very high (5) and the average score of each dimension was determined. In evaluating the quality of informed consent, the highest score from the perspective of patients and physicians was related to the dimension of "physician- patient interaction". The mean score was 2/94 in the evaluation of patients and 3/8 in the self-assessment of physicians. A significant relationship was found between the level of education of patients and the dimensions of understanding and volunteering (p ≤0/05). Informed consents were obtained before the day of admission to the treating physician and after providing the necessary explanations by the physician, effective communication training workshop for residents and physicians and explaining the legal, religious, therapeutic aspects, etc. Delfi was emphasized.
ConclusionIn all respects, the score of the patient's evaluation was less than the desired level also lower than the score of the physicians' self-assessment. It is suggested that the proposed solutions be used in the way of obtaining satisfaction.
Keywords: Informed Consent, Patient's rights, Coronary Angiography -
Pages 71-83
Propose: Stroke is the most commonly disabling neurological disorder in adults, which causes damage to sensory, motor and perceptual systems. The aim of this study was to investigate the effect of eight weeks mirror training on Balance of stroke patients in chronic stage.
MethodsThe statistical population included chronic stroke patients referring to Tabassom stroke rehabilitation clinic in Tehran. The study population consisted of 30 chronic patients after considering inclusion criteria. Consent forms were obtained from all individuals. The subjects were randomly divided into experimental of mirror training (age: 55.2 ± 10.6 years) and control (age:54 ± 6.3 years) groups. Both groups participated in the pre-test and intermediate test, which was performed after four weeks and post-test of Berg Balance Scale (BBS) after eight weeks. The training program of two groups was the same and included eight weeks (each week, two sessions each session 90 minutes). Each 90 minutes session consisted of 60 minutes of normal rehabilitation and 30 minutes of training with mirror in experimental group and without mirror in the control group. Data were analyzed by mixed analysis variance (2 * 3) with SPSS software at the error level of 0.05.
ResultsThe results showed that there was a significant difference between balance (p = 0.001), group (p = 0.480), and balance and group interactive effect (p = 0.296) and only the balance factor had a significant effect. There was a significant difference in balance in all three stages of pre-test, intermediate and post-test.
ConclusionThe results showed that the mirror training improved the patients' balance, but this improvement was not enough to make a significant difference between the two groups.
Keywords: Practice in front of mirror, Balance, Stroke, Chronic -
Pages 84-92Purpose
It has been reprted that there are differences between amateur and professional players in terms of kinetics of movement and the amount of foot pressure during lunge movement. The aim of the present study was to investigate the electromyographic difference of selected lower limb muscles during lunge movement in two groups of amateur and professional individuals.
MethodsTen amateur badminton players and 10 professional female badminton players were recruited based on convenience sampling method (professional group: age 18.06±0.99 years, height 165.2±5.45 cm and weight 57.5±2.79 kg and amateur group age 20.78±1.80 years, height 165.00±6.69 cm and weight 55.50±5.50 kg). The EMG (16 channel, Wireless, made by MYON, Switzerland) machine was used to record electrical activity of tibialis anterior, proneus longus, medial gastrocnemius, lateral gastrocnemius, vastus medialis, and vastus lateralis muscles. Subjects in both groups performed lunge movement and the values RMS of selected muscles were derived from EMG records at 100 ms before foot initial contact to force plate and 100-200 ms after that. Data analysis was performed by using independent t and Man-Whitney tests by setting significance level at P value less than 0.05.
ResultsIn comparison with professional group, amateur group had lower values before initial contact the electrical activity of tibialis anterior muscle (P=0.006) and after initial contact the electrical activity of proneus longus (P=0.002) muscle. There was no significant differences among other muscle’s activities (P>0.005(.
ConclusionBy decreasing the activity of tibialis anterior muscle the before initial contact phase and decreasing the activity of the proneus longus muscle in the after initial contact phase of amateur badminton players, it can be stated that Amateur athletes are more susceptible to ankle sprains and need to design strenuous exercises.
Keywords: Electromyography, Racquet Sports, Ankle, Athletic Injuries -
Pages 93-106Purpose
The purpose of this study was to investigate the effect of a period of detraining following two types of concurrent training on glycosylated hemoglobin and exercise performance in women with type 2 diabetes.
MethodsTwenty-three women with type II diabetes mellitus in Shiraz, randomly were divided into three groups: control group that performed one day endurance training and one day resistance training (Different Day), and a group that performed endurance and resistance exercises in one day (Same Day). Before and after 8 weeks of concurrent training and after four weeks of detraining, glycosylated hemoglobin (Hb A1c) measured after 12 hours of fasting. Maximum oxygen consumption (VO2max) and Time to Exhaustion (TTE) was also calculated through the implementation of the Balkan test on the treadmill.
ResultsTwo months of concurrent training in both groups of training significantly decreased Hb A1c, a significantly increased in VO2max and TTE in women with type II diabetes (p≤0.05). One month after the concurrent training in SD group resulted in a significant decrease in VO2max and TTE (p ≥0.05), but this decrease was not statistically significant in the DD group. Increase in Hb A1c after detraining was not statistically significant in both training groups (p ≥0.05).
ConclusionsThe findings indicate that concurrent training improves glycemic control and increases exercise performance (VO2max and TTE) in women with type II diabetes, but doing DD concurrent training results to keep longer outcomes of training in the detraining periods.
Keywords: Detraining, Concurrent trainings, Type II diabetes, Hb A1c, VO2max, TTE -
Pages 107-118Purpose
Low back pain is one of the major costly health problems in many developed and developing countries which has many economic and social impacts. The aim of this study was to review the effect of core stability exercises on pain and functional disability in people with non-specific chronic low back pain.
MethodsLitraturesearches were conducted from 2014 to 2020 years from databases ofScopus, Semantic Scholar, Google Scholar, Pubmed, ISC, SID, Magiran, Irandoc, Doaj using keyword including exercises, core stability, pain, functional disability, non-specific, chronic low back pain. The present study was a systematic review (PRISMA).
ResultsA total of 11 articles were selected based on the criteria for entering the study. These studies mainly examined the effect of core stability exercises on pain and functional disability in people with non-specific chronic low back pain.
ConclusionIt seems that core stability exercises are effective intervention in pain rehabilitation and functional disability in people with non-specific chronic low back pain.
Keywords: chronic low back pain, Non-specific, Core stability, Pain, Functional disability -
Pages 119-125Purpose
Stuttering is a multidimensional disorder, in which, should be paid attention to speech-related attitudinal reactions alongside speech disfluency. These perceived negative attitudes from the environment play an important role in the formation and persistence of speech disorders, which cause problems in generalizing and stabilizing the treatment of people with stuttering. Therefore, public awareness of these attitudes towards stuttering and trying to change the communication environment greatly help to reduce the severity of stuttering and improve affected people's quality of life. The purpose of this study is to primarily introduce the tests for assessment of the attitude towards stuttering in non-stuttering people.
MethodsFor complete access to the tools reviewing the non-stuttering people's attitude towards in non-stuttering people, Google, SID, Iranmedex, Google Scholar, Scopus, PubMed, Science Direct, and related theses were searched.
ResultsTwelve tests were found on assessment of the non-stuttering individual's attitude towards stuttering. These tests were related to assessing the attitudes of parents, teachers, peers and therapists. Significant points from these tests were also explained.
ConclusionAccording to the results of the present article, the listener's attitude can have a great impact on the perception of the stuttering person, the formation of negative attitudes and the factors in the persistence or increase of stuttering intensity. Therefore, increasing public awareness and changing attitudes, and especially greater attention paid by therapists to these issues in the treatment process, need more attention.
Keywords: Stuttering, Assessment, Attitude, Non-stuttering people