فهرست مطالب
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی
پیاپی 51 (پاییز 1400)
- تاریخ انتشار: 1400/09/16
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحات 1-16
ادبیات تعلیمی در سبک عراقی به یکی از آموزه های اصلی تبدیل میشود و شایسته است تا اندیشه های تعلیمی شاعران این سبک با نگاهی دقیق تر مطالعه شود. در شرح و بیان این موضوع، پرسش تحقیق درباره چگونگی جایگاه آموزه های تعلیمی در نزد شاعران این سبک است. از آنجا که با این رویکرد به اندیشه تعلیمی گیسودراز پرداخته نشده است، نویسندگان در این پژوهش با روش تحلیل موضوعی و با استناد به منابع دست اول میکوشند تا آموزه های گیسودراز در حوزه های مختلف را ارایه دهند؛ اعتراض به ناملایمات هستی، تعلیم مهرورزی و جایگاه محبت در آموزش انسان و تعلیم کتاب و کتابخوانی از آن جمله است. این موارد با زبانی ساده و روان به پیروی از سعدی بیان شده است. درواقع آموزش و تعلیم از مضامین تاثیرگذار در دیوان اشعار او به شمار میآید.
کلیدواژگان: سبک عراقی، ادب تعلیمی، زیبایی پرستی، محبت خواهی، کتابخوانی -
صفحات 17-51
امام رضا (ع) تجسم زیباترین و والاترین نمودهای اخلاقی است. با بررسی اشعار ایشان پیمیبریم شعر آن حضرت با حکم و مفاهیم تعلیمی و اخلاقی گره خورده است. در این میان، سعدی شیرازی که بوستان و گلستان او، آینه تمامنمای ادبیات تعلیمی در گستره شعر کهن پارسی است، مضامین اخلاقی تعلیمی بسیاری را در اشعار خود جای داده است. نکته تاملبرانگیز در مقایسه اشعار تعلیمی امام رضا (ع) با مضامین تعلیمی در سرودههای سعدی، شباهتهای بسیار میان این اشعار است؛ به گونه ای که گویی سعدی پس از چند قرن، پیامهای اخلاقی آن حضرت را دوباره با الفاظی دیگر تکرار کرده است. نگارنده در این پژوهش میکوشد تا با استفاده از نظریه بینامتنیت، ضمن برجسته کردن مضامین تربیتی و اخلاقی در اشعار امام رضا (ع)، به شباهتها و اشتراکات اشعار تعلیمی سعدی با سرودههای رضوی بپردازد و آن را در گذرگاه ادبیات تعلیمی بررسی و تحلیل کند. پژوهش برپایه روش تحلیلی توصیفی و براساس مکتب امریکایی در ادبیات تطبیقی است. همچنین در میان آثار سعدی، تمرکز بیشتر بر دو اثر گلستان و بوستان است که بار تعلیمی دارد. فرایند بینامتنی در این پژوهش بیانگر آن است که بیشترین شکل بینامتنی اشعار سروده های تعلیمی سعدی با اشعار تعلیمی رضوی، بینامتنیت امتصاص یا همان نفی متوازی است که سعدی در آن، معانی و مفاهیم اشعار آن امام (ع) را در موضوعات مختلف تعلیمی و اخلاقی، به شیوه های مختلف بیان کرده است.
کلیدواژگان: شعر امام رضا (ع)، شعر تعلیمی، ادبیات تطبیقی، شعر سعدی شیرازی، نظریه بینامتنی -
صفحات 52-84
یکی از سویه های ارزنده و مهم آثار سعدی، نگرش اندیشمندانه وی به شخصیت انسان و چندوچون آن است. نگاه سعدی به انسان و چیستی شخصیت و نمودهای آن در قشرهای گوناگون اجتماع در دو کتاب گلستان و بوستان به گونه ای برجسته است که شایستگی نگرش و پژوهش دارد. سعدی مانند روانشناس و روانکاوی چیره، گاهی از زبان حاکم و گاهی از زبان درویش، کودک، زن، دزد، عالم و... سخن میگوید و به بازنمود گونه های شخصیت در اجتماع می پردازد. ویلیام بنهم، پزشک و شخصیت پژوه معاصر، به شیوه خاصی شخصیت انسانها را بررسی کرده است. او با توجه به باور مردم در تمدنها و سرزمینهای گوناگون به کارایی آسمان و صور فلکی بر زندگی انسان و نسبت دادن ویژگیهای انسانی (مانند شجاعت، عشق، دانش و...) به آنها، دیدگاه خاصی در واکاوی شخصیت انسانها ارایه کرده است. در این پژوهش برآنیم تا با شیوه خوانش برابرسنجی، آثار سعدی و ویلیام بنهم در گفتمان شخصیت، همگونی یا ناهمگونی اندیشه آن دو را بنمایانیم و به این پرسش پاسخ دهیم که «در جستار آثار سعدی با روش شخصیت شناسی بنهم، همانندی و همسویی برجسته کدام است؟». میتوان گفت بسامد چشمگیر این پژوهش تطبیقی، در گونه سرشت ژوپیتری که به شاه حاکم میپردازد، در نوشته های سعدی نمود یافته است.
کلیدواژگان: شخصیت، تیپ های سیاره ای، سعدی، بن هم -
صفحات 85-117
در این پژوهش هدف این است که وجوه اشتراک نظریات روانشناسان تربیتی با دیدگاه عطار درباره شیوههای تربیتی و آموزشی، جستوجو و بیان شود؛ زیرا هم روانشناسان تربیتی و هم اندیشمندان و عارفان مسلمان ازجمله عطار نیشابوری به موضوع رشد و تربیت انسان و چگونگی آن توجه داشتهاند. عطار از بزرگترین عارفان قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است. موفقیت او در تربیت انسانهای مبتدی (مریدان)، ضرورت توجه به شیوه تربیتی و آموزشی وی را آشکار میکند. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. شیوه جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و اسنادی است. بدین منظور، برای دستیابی و تحلیل نتایج، از رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل متن کامل کتابهای منطقالطیر، الهینامه و مصیبتنامه عطار نیشابوری است. پرسش اصلی پژوهش این است که کدام یک از روشهای تربیتی مطرح در روانشناسی تربیتی، در این آثار به کار برده شده و هرکدام از روشهای بهکاررفته، به دیدگاه کدام یک از روانشناسان تربیتی نزدیک است. یافتهها نشان داد که عطار چندین قرن پیش، روشهایی برای تربیت و آموزش متربیان به کار گرفته است که امروزه در قالب نظریات جدید روانشناسی ارایه میشود. مشترکات نظریهای بسیاری میان شیوههای تربیتی عطار و دیدگاههای امروز روانشناسان تربیتی وجود دارد. این مشترکات بین عطار و روانشناسانی مانند راجرز، مازلو، ویلیام جیمز، جان دیویی، پیاژه، برونر، بندورا، لوریا، ویگوتسکی، اریکسون، جان لاک، اسکینر، ثورندایک، گانیه و روانشناسان گشتالتی بیش از دیگران است.
کلیدواژگان: فریدالدین عطار، منطق الطیر، الهی نامه، مصیبت نامه، روش های تربیتی، روان شناسی تربیتی -
صفحات 118-145
مبانی اعتقادی، ارزشها، نظام باورها و شیوه های حکومتی در هر جامعه، سبک زندگی معینی را تعیین میکند. درواقع هر جامعه برای شکل گیری و رشد اجتماعی خود، نیازمند بهره گیری از الگوهای متعدد رفتاری و کنشی در سطوح مختلف است. توجه به سبک زندگی به اقتضای اسلامی بودن جامعه ایرانی یکی از ضروریات است که در جامعه ایرانی به آن توجه بسیاری شده است. بر این اساس، مثنوی مولوی که نقش مهمی در ادبیات تعلیمی و اخلاقی دارد در شکل دادن به نوعی از سبک زندگی متناسب با مقوله های فرهنگی و خاص جامعه اسلامی ایرانی تاثیرگذار بوده است. بر همین مبنا، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال میشود: 1) علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی مولانا در مثنوی به چه شیوه هایی بیان شده است؟ 2) گستردگی این مضامین در مثنوی در چه حدی بوده است؟ برای دستیابی به این دو مقصود، اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی بررسی شد. بر همین اساس به بررسی و تحلیل مطالبی درباره علل و انگیزه های کاربردی مضامین تعلیمی در مثنوی پرداخته شد که میتواند در سبک زندگی اسلامی موثر باشد. در این تحقیق که رویکردی توصیفی تحلیلی دارد، ضمن تبین علل و انگیزه های کاربرد تعلیمی مولانا در مثنوی سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که «مولانا تا چه میزان از روشها و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، تمثیل و مانند آن بهره برده است؟». مهمترین نتیجه آن شد که مولانا در مثنوی برای هدایت انسانها به سوی کمال انسانی، از روش تبشیر و تنبیه بیشتر بهره برده است.
کلیدواژگان: مضامین تعلیمی، سبک زندگی، اسلامی ایرانی، مثنوی معنوی -
صفحات 146-178
ادب حماسی در تربیت اخلاقی جامعه، نقش مهمی بر عهده دارد و شاهنامه حکیم فردوسی، بزرگ ترین حماسه ملی ایران و جهان، در پرورش فضایل اخلاقی به ویژه در بین ایرانیان همواره نقش آفرین بوده است. یکی از این فضایل، خرد و خردورزی است. نمودهای فضیلت خردورزی در شاهنامه، ذیل دو عنوان تقسیم شده است: خرد فطری و غریزی؛ خرد اکتسابی. برای شرح و تبیین این دو خرد، از چارچوبی فلسفی و تیوریک استفاده شد که نظریه فضیلت اخلاقی ارسطو یا سه گانه دانش و عاطفه و اراده است؛ برای هرکدام از موارد سه گانه نیز شاهد و مثال از شاهنامه نقل شده است. نگارنده در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و روش کتابخانه ای به واکاوی فضیلت خرد و فرزانگی در شاهنامه براساس نظریه فضیلت ارسطو می پردازد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مفهوم خرد و خردورزی در هر دو حیطه بیان شده در شاهنامه به کار رفته است؛ بدین معنا که فردوسی در تعالیم اخلاقی و تعلیمی خود با آگاهی دادن، ایجاد انگیزه و نمود خرد و خردورزی، زمینه را در عمل برای ترویج و پرورش خردورزی، به مثابه کنشی اخلاقی، فراهم کرده است و کار او در این باره مبنایی فلسفی و تربیتی دارد.
کلیدواژگان: فردوسی، ارسطو، شاهنامه، خردورزی، نظریه فضیلت -
صفحات 179-225
برزونامه اثری حماسی است که شمس الدین محمد کوسج در قرن هشتم هجری، آن را به تقلید از شاهنامه فردوسی و در ادامه آن سرود. این منظومه به سرگذشت برزو، پسر سهراب و شرح دلاوریها و پهلوانیهای وی میپردازد. در این پژوهش که به برزونامه اختصاص دارد کوشیده شده است تا با روش توصیفی تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای نشان داده شود که سراینده برزونامه، علاوه بر تقلید شیوه و سبک فردوسی در حماسه سرایی، از برخی ریزه کاریهای او تقلید کرده است؛ از آن جمله آوردن و نقل اندرز و پند در لابه لای مطالب مختلف است. از مهمترین یافته های این پژوهش نیز میتوان به تاثیرپذیری فراوان و توجه برانگیز برزونامه از اندرزها و پندهای شاهنامه، به ویژه بسامد بالای مضامینی مانند چگونگی رسم و آیین چرخ و اندرزهای مرتبط با آن اشاره کرد؛ اندرزهایی که خود تاحد بسیاری تحت تاثیر اندیشه های کهن و اندرزهای متون پهلوی قرار دارد؛ البته گاهی تاثیر اندرزهای شاعران و نویسندگانی مانند نظامی و عنصرالمعالی کیکاوس نیز دیده میشود.
کلیدواژگان: برزونامه، اندرز، پند، شاهنامه فردوسی، ماخذ اندرزها