فهرست مطالب

پژوهش های زبان شناسی تطبیقی - پیاپی 23 (بهار و تابستان 1401)

نشریه پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
پیاپی 23 (بهار و تابستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/06/02
  • تعداد عناوین: 14
|
  • مهرو عبداللهی، محمد دبیرمقدم*، گلناز مدرسی قوامی صفحات 1-17

    تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب نظری کتاب نمود کامری (1976) به مطالعه نمود استمراری در گویش بابلی می پردازد. بررسی معادل بابلی 200 جمله فارسی حاوی نمود استمراری نشان داد حال استمراری در گویش بابلی به دو صورت و گذشته استمراری به سه صورت ساخته می شوند. صورت اول حال استمراری از اضافه کردن شناسه های زمان حال به ستاک حال و صورت دوم از قرار گرفتن حال ساده فعل کمکی /dajjen/ ʼدر حال... بودنʻ پیش از صورت اول حال استمراری حاصل می شود. صورت اول گذشته استمراری با اضافه کردن شناسه های زمان گذشته به ستاک گذشته و صورت دوم و سوم به ترتیب با قرار گرفتن گذشته ساده افعال کمکی /dajjen/ و /dɑʃten/ ʼداشتنʻ پیش از صورت اول گذشته استمراری به دست می آید. ارایه تحلیل کاربرد فعل /dajjen/ در ساخت استمراری، تقطیع فعل مذکور و توصیف تغییرات آوایی زمان گذشته این فعل از زیرساخت به روساخت دستاوردهای دیگر این مقاله هستند.

    کلیدواژگان: نمود استمراری، حال استمراری، گذشته استمراری
  • جهاندوست سبزعلیپور*، راضیه رستمی جوریابی صفحات 19-39

    استعاره مفهومی یکی از روش های مناسب برای شناخت و بیان تجربه عاطفی و انتزاعی عشق است. شاعران، برای درک حالات معشوق، از طریق گسترش و برجسته سازی، از اصطلاحات حوزه شکار مانند ابزار و ادوات، ترفندهای شکار، مکان و ویژگی های شخصیتی مربوط به شکارچی و غیره، برای به وجود آمدن این نگاشت سود جسته اند و برای دستیابی به این مفهوم سازی از ابزارهای شناختی چون: استعاره مفهومی تصویری، انسان انگاری و مجاز مفهومی استفاده کرده اند. این تحقیق به دنبال آن است که نشان دهد اولا چطور از دل مفاهیم متعدد در کلان استعاره «عشق شکار است» مفهوم میدان شکار، توانسته به تنهایی در محیط و اعضای چهره معشوق مکان مندی شود و پاسخگوی دیگر ملزومات شکار گردد؟ ثانیا چگونه برای آشکار ساختن اطوار و احساسات معشوق، از استعارات بدنی چهره معشوق در به وجود آمدن کلان استعاره دیگری به نام «چهره معشوق میدان شکار است» کمک گرفته شده است؟ نتایج به دست آمده از این مقاله نشان می دهد چهره معشوق همانند میدانی جنگی در نظر گرفته شده است، یعنی با مژه هایش تیر می زند، از ابرویش کمان درست می کند، با گیسویش کمند می اندازد، در زنخدانش چاه می کند تا عاشق را گرفتار یا «کشته» خود کند. نتایج به دست آمده از خوانش ابیات تحقیق، بسط و گسترش کلان استعاره «عشق شکار است» را با استفاده از ابزارهای شناختی تایید و اثبات می کند و همچنین ارتباط نگاشت های این تحقیق «چهره معشوق میدان شکار است» و «معشوق شکارچی است» را با نگاشت های «عشق انسان است» و «عشق سلطان است» محکم می کند.

    کلیدواژگان: استعاره مفهومی، عشق، شکار، بدن مندی استعارات، گسترش استعاری، جسمانیت
  • نیما مشتاقی، مسعود دهقان*، شهلا رقیب دوست صفحات 41-54

    در پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی ویژگی تکرار در گفتمان سالمندان مبتلابه زوال عقل نوع آلزایمر و عادی کرد زبان پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر (10 نفر بیمار آلزایمری و 10 نفر سالمند سالم) است که به لحاظ معیارهای شمول همتا شده اند. مصاحبه ها با آزمودنی ها ثبت و آوانویسی شده و داده ها بر اساس مدل گفتمانی دایجکسترا و همکاران (2004) کدگذاری شدند و با استفاده از نرم افزار آماری تی مستقل نتایج آماری مشخص گردید. یافته ها تفاوت معناداری (001/0=P) بین دو گروه افراد بیمار و افراد سالم در خصوص تکرار واژه نشان داده است، اما از منظر تکرار عبارت تفاوت بین دو گروه معنادار نبود (006/0=P). همچنین، در خصوص متغیر جنسیت در قیاس بین خانم ها و آقایان افراد بیمار و عادی در میزان تکرار واژه تفاوت معناداری یافت نشد. در پایان، نتایج نشان داد که در گفتمان افراد آلزایمری کرد زبان، تکرار واژه به عنوان یکی از ویژگی های اختلال گفتمان از فراوانی قابل توجهی برخوردار است.

    کلیدواژگان: تحلیل گفتمان، آلزایمر، اختلال گفتمان، تکرار، سالمندان
  • مسعود قیومی*، محمدمهدی عبدالله پور صفحات 55-75

    در تحلیل فراگفتمانی روابط بین نویسنده، خواننده و خود متن بررسی می شود. هایلند (2005) شیوه ای از تحلیل را مطرح کرد که نوعی رابطه تعاملی بین این سه رکن متن ایجاد می کند. روابط فراگفتمان تعاملی به دو دسته موضع گیری و مشارکتی تقسیم می شود. فراگفتمان موضع گیری با پنج نوع نشانگر نشانه گذاری می شود. هدف از انجام این پژوهش این است که به مدل رایانشی دست یافت تا به صورت خودکار امکان برچسب گذاری فراگفتمانی نشانگرها، خواه واژه ها یا عبارات، میسر گردد. برای رسیدن به هدف، ابتدا به واسطه خزش پیکره ای از چکیده مقالات موجود در پرتال جامع علوم انسانی به دست آمد و کار نشانه گذاری فراگفتمان موضع گیری چکیده ها که متعلق به 16 حوزه علوم انسانی بود بر اساس نظر فراگفتمان تعاملی هایلند (2005) نشانه گذاری شد. در این فرایند 50 چکیده برای هر حوزه نشانه گذاری شد. از این داده برای آموزش مدل پردازشی استفاده شد. در این پژوهش، یک مدل با استفاده از بازنمایی معنایی واژه ها در فضای برداری ساخته شده توسط ورد2وک تهیه شده است و در دو مدل دیگر از بازنمایی معنایی مبتنی بر برت به نام ها پارس برت و ایکس.ال.ام-روبرتا استفاده شده است تا بافت های جایگاهی متنوع تری از واژه ها در بردارها لحاظ گردد. مدل ها در سطح واژه یا عبارت کار برچسب گذاری را انجام داده است. براساس نتایج عملی به دست آمده، مدل مبتنی بر بازنمایی برت با تفاوت معناداری بهتر از مدل مبتنی بر بازنمایی ورد2وک عمل نمود. از میان دو مدل مبتنی بر بازنمایی برت، در مجموع برچسب گذاری در سطح واژه و عبارت، مدل ایکس.ال.ام-روبرتا با 82/82 درصد امتیاز F در سطح واژه و 81/51 درصد امتیاز F در سطح عبارت کارایی بهتری نسبت به مدل پارس برت به دست آورد.

    کلیدواژگان: فراگفتمان موضع گیری، بازنمایی معنایی، ورد2وک، برت، نشانه گذاری پیکره زبانی
  • نفیسه تدین چهارطاق*، فریبا قطره صفحات 77-91
    پژوهش حاضر به بررسی واحد واژگانی دو نشانگر معرفه ساز در سیستانی (/-æ /و /-æk/) می پردازد. بدین منظور متنی به فارسی معیار حاوی صورت های مختلف ساخت معرفه در اختیار 15 گویش ور سیستانی قرار گرفت تا برگردان آن به سیستانی را برای محققین ارسال کنند. بررسی داده ها در چهارچوب معیارهای تشخیص واژه بست زوییکی و پولوم (1983) نشان داد که هر دو نشانگر در انتخاب میزبان گزینشی عمل می کنند. هیچ محدودیت آوایی، معنایی یا نحوی برای اتصال نشانگرها به میزبان وجود ندارد. اتصال هر دو عنصر به میزبان قاعده مند است. حرکت هر دو نشانگر از جایگاه خود در گروه اسمی و حذف به قرینه /-æk/ جمله را نادستوری کرده و حذف به قرینه /-æ/ موجب بدساختی جمله می شود. همچنین هر دو نشانگر در حاشیه ای ترین جایگاه نسبت به میزبان قرار می گیرند. به علاوه، هیچ کدام تکیه مستقلی نداشته و جایگاه تکیه در کلمه را تغییر نمی دهند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هر دو شبیه واژه بست عمل می کنند.
    کلیدواژگان: سیستانی، نشانگر معرفگی، وند، واژه بست
  • نغمه میرزائی*، رضا مراد صحرائی صفحات 93-117
    توانایی ارایه یک ایده و اثبات آن از مهارت های ضروری برای تسلط بر مواضع ارتباطی است. این امر با بهره گیری از ابزارهای زبانی محقق می گردد. فراگفتمان از راهبردهای زبانی است که نویسندگان برای برقراری تعامل موثرتر با خواننده و درک بهتر وی استفاده می کنند. هدف از این تحقیق مقایسه فراوانی نشانه های فراگفتمان تبادلی و تعاملی، با محور موضوعی کوید 19، طبق الگوی فراگفتمان هایلند (2005)، است. اطلاعات از 30 سرمقاله روزنامه گاردین، 30 سرمقاله تایمز و 30 سرمقاله تهران تایمز گردآوری شدند. این تحقیق کمی برحسب معیار درصد فراوانی داده های فراگفتمان در هر یک صفحه سرمقاله بیست سطری است. نتایج تحقیق نشان داده است که داده های طبقه فراگفتمان تبادلی درسر مقاله های تهران تایمز بیشترین است. در طبقه فراگفتمان های تعاملی بیشترین داده ها در سرمقاله های گاردین مشاهده گردید. در مجموع، فراگفتمان های به کاررفته نشانگر نگرش ها و شیوه های بلاغتی نویسندگان در بکارگیری راهبردهای فراگفتمانی مورد نظر خود در راستای اهداف و مواضعشان است.
    کلیدواژگان: فراگفتمان، تبادلی و تعاملی، کن هایلند، تحلیل تطبیقی، سرمقاله های روزنامه گاردین، تایمز و تهران تایمز
  • مسعود معتمدی*، مهران معتمدی صفحات 119-131
    بررسی تطبیقی ضرب المثل های منطقه کلیایی با ضرب المثل های فارسی و انگلیسی، بر مبنای کتاب درآمدی بر زبانشناسی شناختی ضرب المثل های هم معنا در زبان های ترکی و کردی منطقه کلیایی، همچون میراثی عامیانه و محلی، با ضرب المثل های فارسی و انگلیسی بر مبنای دیدگاه های کتاب زبانشناسی شناختی سنجیده شده است و این که از میان انواع دیدگاه ها و نظریات این کتاب آنچه که بیش از همه در تناسب معنایی از حوزه کلام عامیانه تا حوزه ادبی و علمی، موجب ترافق مفهومی می شود، زبان استعاره است و استعاره چه به صورت مفهومی و چه به صورت علمی و ادبی، بیش از هر نمود مطرح شده در این کتاب، در ذهن خواننده و شنونده برای برقراری ارتباط معنایی بین ضرب المثل های همگون در زبان های گوناگون نقش ایفا می کند.
    کلیدواژگان: ضرب المثل، ترکی و کردی، فارسی و انگلیسی، زبانشناسی شناختی
  • غلامرضا مدادیان* صفحات 133-166
    در این مقاله با عنایت به نقاط قوت و ضعف دسته بندی های معنایی و صرفی- نحوی موجود برای نظام وجهیت فارسی یا بخشی از آن، که عمدتا بر مبنای پالمر (1986/1990/2001) انجام شده اند، دسته بندی پورتنر (2009) معرفی گردید و با الگوبرداری از آن، نظام وجهیت فارسی مورد دسته بندی معنایی و صرفی- نحوی مجدد قرار گرفت. در این دسته بندی جدید، نشانگرها و سازوکارهای وجهی فارسی به دو دسته جمله ای و زیرجمله ای تقسیم شدند. در این رابطه، مشخص شد که «اسامی»، «صفات» و «قیود» وجهی می توانند در هر دو سطح جمله ای (با سیطره معنایی بر یک بند کامل) و زیرجمله ای (ساختارهای کوچک تر از جمله) ایفای نقش کنند. در مقابل، انواع افعال وجهی فارسی، سازوکارهای بیان «وجهیت پنهان» و «زمان گذشته با ارجاع زمانی آینده» تنها می توانند بیانگر وجهیت جمله ای باشند. از دیدگاه معنایی، علاوه بر «توانایی»، وجهیت «سوردار عمومی و وجودی»، «فرصتی» و «خصلتی» هم به عنوان زیرمجموعه های وجهیت پویا معرفی شدند. همچنین، علاوه بر وجهیت اقتداری، وجهیت «هدفی» و «خواستی» به عنوان دو زیرمجموعه از وجهیت ترجیحی شناسایی و توصیف گردیدند.
    کلیدواژگان: وجهیت، نشانگرهای وجهی، دسته بندی معنایی، دسته بندی صرفی- نحوی
  • مهدی خبازی کناری* صفحات 167-184
    سوسور به عنوان بنیان گذار زبان شناسی جدید، تاثیر گسترده و عمیقی بر حوزه های علوم انسانی در قرن بیستم گذاشته است. این تاثیر درباره رویکردهای فلسفی به ویژه ساختارگرایی و پساساختارگرایی دامنه دارتر بوده است. یکی از علت های چنین مساله ای را می توان وجود بنیان های فلسفی در تلقی سوسور از زبان و ماهیت آن دانست. این مقاله بر آن است نشان دهد که فلسفه کانت به طور مستقیم و غیرمستقیم در تکوین ساختار و محتوای زبان شناسی سوسور نقش ایفا کرده است، به گونه ای که زبان شناسی سوسور را می توان زبان شناسی فلسفی در نظر گرفت. در این جهت دیدگاه ها و مفاهیم بنیادین فلسفی کانت با دیدگاه و مفاهیم زبان شناسی سوسور، متناظر با یکدیگر تحلیل شده است. از جمله این که اگر کانت، فلسفه انتقادی را پایه گذاری کرد، سوسور بنیان گذار زبان شناسی انتقادی است. همچنین سوسور به تبعیت از کانت، انقلابی کپرنیکی در زبان شناسی ایجاد کرده است. این گونه با رویکرد فلسفی سوسور به زبان، فلسفه و زبان شناسی در قرن بیستم بیشتر از هر دوره ای در رشد یکدیگر نقش داشتند.
    کلیدواژگان: سوسور، کانت، زبان شناسی فلسفی، زبان شناسی انتقادی
  • حامد مولایی کوهبنانی* صفحات 185-204

    پژوهش حاضر قصد دارد با ارایه چهار جهانی در ارتباط با ویژگی های ساختواژی عددواژه ها به مقایسه بسامد عددواژه های ساده و مرکب، تعیین عدد پایه در عددواژه های مرکب، تعیین بسامد کمی و کیفی عملیات اصلی ریاضی و نهایتا تعیین ترتیب قرارگیری سازه ها در عددواژه های مرکب زبان فارسی بپردازد. به منظور سهولت بررسی گستره عددواژه ها، از روش کالود و ورکرک (2016) برای دسته بندی پنج گانه عددواژه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتار عددواژه های فارسی با جهانی های اول، دوم و سوم پژوهش حاضر همخوانی نسبتا بالایی دارد. در این زبان تنها بیست عددواژه ساده در سه ناحیه وجود دارد و با افزایش مقدار کمی عدد، ساختار عددواژه متناظر نیز تمایل به تغییر از ساده به ترکیبی دارد. فارسی تنها یک عدد را به عنوان عدد پایه به کار می برد که این عدد مطابق با جهانی غالب، عدد 10 است. علاوه بر این، بالاترین بسامد عملیات ریاضی در عددواژه های فارسی جمع و سپس ضرب است اما عملیات تفریق و تقسیم در این زبان وجود ندارد. رفتار عددواژه های فارسی در قبال جهانی آخر پژوهش حاضر مشابه رفتار این زبان در بحث ترتیب سازه ای در سایر سازه های واژگانی و نحوی است؛ در حالی که براساس این جهانی، زبان های دنیا ترجیح می دهند یکی از دو ترتیب هسته - وابسته یا وابسته - هسته را به کار برند و یا به هنگام استفاده از هر دو الگو روش تغییر ترتیب معینی داشته باشند، فارسی هر دو الگوی ترتیب سازه ای را در مورد عددواژه های مرکب به کار می برد.

    کلیدواژگان: رده شناسی، ساختواژه، عددواژه، فارسی، نظام شمارش
  • پریا رزم دیده*، ساره خیرمند، محمدحسن شاهی صفحات 205-247

    پسوند کوچک ساز «- ک» یکی از رایج ترین پسوندهای کوچک ساز در زبان فارسی است. در این جستار، به منظور مداقه در تحلیل معنایی واژگان حاوی پسوند «- ک»، داده ها از پیکره هایی مانند کافنامه (کسروی، 1330)، لغت نامه دهخدا (دهخدا، 1342)، پیکره زانسو (کشانی، 1372)، فرهنگ سخن (انوری، 1382) و پیکره ویکی پدیا (کریمی و همکاران، 2017) گردآوری شدند. سپس با استفاده از الگوی جهانی مقوله شعاعی کوچک ساز ژورافسکی (1996) واژه های مشتق در 8 مقوله معنایی دسته بندی شدند و فرایندهای معنایی ایجاد و بسط استعاری آنها بر اساس نظریه آمیختار مفهومی فوکونیه و ترنر (1996) بررسی شد. یافته ها نشان داد مقوله ها و فرایندهای شکل گیری و بسط مقوله ها مانند استعاره، استنباط، تعمیم و انتزاع لامدا تا حد زیادی مطابق الگوی جهانی کوچک سازها است اما ضرایب تغییر نیز همان طور که ژورافسکی پیش بینی کرده است در آن مشاهده می شود. همچنین با توجه به تحلیل های مبتنی بر مدل آمیختار مفهومی می توان استدلال کرد تمام فرایندهای مطرح در مدل ژورافسکی دارای انتقال بیناحوزه ای هستند.

    کلیدواژگان: کوچک سازی، مقوله شعاعی، چندمعنایی، مدل ژورافسکی، آمیختار مفهومی
  • اسماء کریمی مقدم آرانی*، ماندانا نوربخش، وحید صادقی صفحات 249-273
    هدف این پژوهش، بعد از ارایه توصیفی جامع از الگوی آهنگ پاره گفتارهای خبری، پرسشی و تعجبی گونه های کاشانی و تهرانی، معرفی پارامترهای تمایزدهنده گونه زبانی در چهارچوب مدل شیب است. به این منظور، متناسب با هر یک از 224 فایل صوتی پایگاه داده ها، یک شبکه متنی در Praat به شیوه دستی در 3 لایه شامل لایه سطح آوایی، لایه مرز عناصر زبانی (نواخت مرزی، تکیه زیروبمی، سکوت و اتصال/ پیوستگی) و لایه قله ها و دره ها، ایجاد شد. در ادامه، 7 همبسته های آکوستیکی برای دو عنصر زبانی تکیه زیروبمی و نواخت پایانی، در هر جمله به منظور مقایسه، اندازه گیری و در فضای spss ذخیره شد. نتایج عینی و آماری نشان داد همبسته های آکوستیکی معرفی شده در مدل تیلر پتانسیل تمایز دو گونه کاشانی و تهرانی را از یکدیگر دارند.
    کلیدواژگان: آهنگ، آواشناسی، الگوی شیب تیلر، گونه کاشانی، گویش فارسی معیار
  • سپیده امیری مهر* صفحات 287-295