فهرست مطالب

نشریه عرفان پژوهی در ادبیات
پیاپی 1 (بهار و تابستان 1401)

  • تاریخ انتشار: 1401/02/01
  • تعداد عناوین: 12
|
  • علیرضا اسدی*، فاطمه چراغی زادگان صفحات 11-36
    کارل گوستاو یونگ روانکاو برجسته سوییسی و بنیانگذار نظریه ناخودآگاه جمعی و نقد کهن الگویی در آثار خویش که مبتنی بر تحقیقات گسترده در اساطیر، آیین ها و ادبیات اقوام و ملل بدوی و کهن است، کهن الگوها و سمبول های فراوانی را معرفی و تحلیل می کند که به عقیده او همگی بازتابنده و فرافکننده روان و ناخودآگاه جمعی نوع بشر در تاریخ تکامل خود است. طبیعی است که ردپای این کهن الگوها در بسیاری از باورهای عرفانی، مذهبی و غیرمذهبی ملل گوناگون -از جمله عرفان اسلامی- تا امروز نیز دیده می شود. در این پژوهش که برگرفته از پایان نامه ای با موضوع سمبول شناسی حکایت های تذکره الاولیاء برمبنای آرای یونگ است با روش تحلیلی- تطبیقی به بررسی و تحلیل کهن الگوی جاندارپنداری یا مانا در آثار یونگ و جست وجوی شواهد آن در کتاب تذکرهالاولیاء عطار پرداخته ایم. در این پژوهش کهن الگوی مانا و عقیده جاندارپنداری در حیوانات، گیاهان و برخی عناصر طبیعی و اشیاء بی جان در نظریات یونگ و حکایات تذکره الاولیاء بررسی شد. نتیجه تحقیق بیانگر وجود این کهن الگو در متن عرفانی اشاره شده و تطابق شواهد آن با تفاسیر یونگ است.
    کلیدواژگان: یونگ، کهن الگو، مانا، تذکره الاولیاء، عطار
  • میلاد بیگدلو* صفحات 37-57
    کتاب مقامات ژنده پیل، نوشته سدیدالدین محمد غزنوی درباره کرامات شیخ احمد نامقی از نوشته های ارج مند و پربار از دید زبانی است که نخست بار در سال 1340 به کوشش حشمت موید به چاپ رسید. این مقامات آینه ای است از طرز اندیشه و اعتقادات عوامانه گروهی از مردم آن روزگار و عادات ایشان. از نگر زبانی نیز می توان گفت که این مقامات از کتاب های برجسته مقامات نویسی و آگنده از اصطلاحات و واژگان گونه ای و عامیانه و گفتاری در زمینه تصوف و همچنین زندگانی روزمره مردمان آن روزگار و به ویژه آن ناحیه مکانی (ترشیز و توسعا خراسان بزرگ) است. در تصحیح و روشن گری های زبانی نوشته شده مصحح لغزش هایی به چشم می خورد. هدف این نوشته این بود که با یاری گرفتن از نمونه های یافته از دیگر کتاب های ادب دری و یادکرد آن ها، این لغزش ها یافته و ریخت درست آن ها در میان نهاده شود.
    کلیدواژگان: مقامات ژنده پیل، سدیدالدین غزنوی، تصحیح، شیخ احمد جام
  • سمیه تصدیقی* صفحات 59-81
    نظریه استعاره های شناختی یا مفهومی اولین بار توسط لیکاف و جانسون مطرح شد. طبق نظر ایشان، استعاره دیگر تنها عنصری بلاغی و مختص زبان شعر نبود، بلکه ایشان معتقد بودند که زیربنای تفکر انسان، استعاری است. ابتدا استعاره های شناختی در زبان روزمره بررسی شد، اما با توجه به انتزاعی بودن عرفان، آرام آرام جای خود را در مطالعات عرفانی باز کرد. صحیفه سجادیه کتاب ارزشمند امام چهارم شیعیان از جمله کتب دعایی محسوب می شود که امام در قالب دعا، بسیاری از مفاهیم عرفانی را بیان کرده اند. همچنین، مثنوی مهم ترین کتاب منظوم عرفانی ادبیات فارسی، جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی این مرز و بوم دارد. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی تعالیم دینی و عرفانی درباره مفاهیم مرتبط با زندگی و مرگ از دیدگاه شناختی در این دو اثر است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زندگی و مرگ چیزی جدای از انسان و موجودیت او نیستند. نوع حرکت و صیرورت انسان در مسیر زندگی و نوع انتخابش در مواجه با موانع مسیر عبودیت و عاشقی، او را هم سنخ دو مقصد متفاوت خواهد کرد و در نهایت هنگام مرگ انسان با موجودی که خود ساخته مواجه خواهد شد.
    کلیدواژگان: صحیفه سجادیه، مثنوی، استعاره شناختی، زندگی، مرگ
  • سمیه جبارپور* صفحات 84-106
    «بحرالمعانی» مجموعه ای از نامه های عرفانی صوفی طریقه چشتیه، سیدمحمدبن نصیرالدین جعفرمکی حسینی (732-824 ه. ق) است که نخستین بار به تصحیح و تحقیق محمد سرورمولایی از سوی انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی (گروه دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره) در سال 1397 منتشر شده است. این کتاب در تذکره ها و تحقیقات معاصرین به عنوان اثر عرفانی بسیار مهم و با ارزش معرفی شده و در بزرگداشت مولف آن، مبالغه های بسیار کرده اند. این در حالی است که مطالعه متن کتاب، مغایر چیزی است که این منابع می گویند. مولف کتاب، مدعی تجارب و آموزه های عرفانی ناب و مهمی است که سعی کرده تا آن ها را حتی المقدور به مخاطب نامه هایش منتقل کند. حال آنکه ما ردپای آن مطالب مهم عرفانی را در منابع دیگری یافتیم که بالطبع متعلق به دیگری است. در نوشتار حاضر کوشیده ایم تا به شیوه نقد درون متنی با معرفی منابع عرفانی مهمی که از ماخذ پایه و اساسی در نگارش مکتوبات «بحرالمعانی» است و مولف با وجود نقل مستقیم مطالب آن ها در کتابش، هیچ اشاره ای به این منابع و صاحبان آن ها نکرده است؛ میزان وثاقت ادعاهای صاحب اثر را که به جد عقیده دارد مکتوبات وی از ژرفای عمیق معرفتی برخوردار است و نیز جایگاه عرفانی کتاب را ارزیابی کنیم.
    کلیدواژگان: بحرالمعانی، ماخذشناسی، مکی حسینی، نقد درون متنی
  • مرتضی خوش نیت، شهروز جمالی* صفحات 107-141

    این مقاله با عنوان «مقایسه مثنوی طاقدیس ملا احمد نراقی با مثنوی معنوی مولوی» به بررسی و تحلیل مقامات و احوال عرفانی، اخلاقی و کلامی از منظر فرم و محتوای مشترک درمثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی می پردازد. در این پژوهش حکایات، مضامین، افکار و دیدگاه های مشترک دو اثر استخراج شده و سپس تحلیل شده اند. در اکثر مضامین، مقامات و احوال عرفانی و محتوایی مشترک در دو مثنوی دیده می شود. در ارایه باورها و آیات، احادیث و روایاتی که در دو اثر به کار گرفته شده است -با وجود اشتراک- در پاره ای موارد، اختلاف نظر وجود دارد. در مثنوی طاقدیس با وجود الهام از مثنوی مولوی داستان های تمثیلی وجود دارد که چنین داستان هایی در مثنوی معنوی نیست. کلام ملا احمد نراقی برگرفته از اصول و فروع اساسی عرفان تشیع است که با عرفان عملی و سلوک توام است و به صورت شفاف در چارچوب اصول شریعت و ممتنع به لحاظ سیر و سلوک سالک در راه طریقت بیان شده است. هر چند کلام در مثنوی طاقدیس، استواری و چیره دستی مثنوی معنوی را ندارد، اما در بین منظومه های شیعی در قالب شعر و در زبان و ادبیات فارسی، جایگاهی رفیع دارد و دور از هرگونه جانبداری از فرقه یا اندیشه خرافی کاذب است. در مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی، اکثر مضامین عرفانی مشترک است و در مواردی هم اختلاف وجود دارد که گاهی اختلافات برجسته به نظر می رسد.

    کلیدواژگان: مقایسه، مثنوی طاقدیس، مثنوی معنوی، مقامات، احوال، عرفان نظری
  • سجاد رجایی، حمیدرضا خوارزمی*، سید امیر جهادی حسینی صفحات 143-162

    معاملات یکی از اصطلاحات رایج بین صوفیان است و این اصطلاح آداب و اعمالی را دربر می گیرد که آنان در طی سلوک انجام می دهند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که معاملات در چه مفاهیمی به کار رفته و دلیل تفاوت نگاه صوفیه به این اصطلاح چه بوده است؟ بنابراین با مطالعه کتاب هایی که در زمینه اشاعه عقاید صوفیه و تربیت سالکان تالیف شده با سندکاوی و فیش برداری به تدوین پژوهش پیش رو اقدام و مشخص شد که معنای واژه معاملات و مفرد آن که به دو صورت معامله و معاملت به کار رفته در نزد صوفیه با توجه به موضوع متن، متفاوت بوده و به معنای اعمال، عبادات، آداب و رسوم و غیره استفاده شده است و تقسیم بندی اعمال درنزد هر یک از نویسندگان شباهت ها و تفاوت هایی دارد. در این پژوهش، ضمن تجزیه و تحلیل کیفی با استفاده از روش های توصیفی و مقایسه ای، مطالب تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه حاصل از این پژوهش این است در نگاه نظریه پردازان و نویسندگان عرفانی، راجع به معاملات اشتراک نظری وجود ندارد و این اختلاف نظر را می توان به سلیقه ای بودن این بحث و نداشتن منبعی موثق در قرآن و حدیث نسبت داد که هر یک از بزرگان صوفیه برای تربیت مریدان از یک نوع شیوه خاص مطابق با حال و وقت خویش استفاده کرده اند.

    کلیدواژگان: معاملات، مستحسنات، آداب و رسوم، تصوف
  • الهام روستایی راد*، مریم حسینی صفحات 163-185
    تاریخ عرفان و تصوف نیز همچون دیگر تواریخ، ناگفته های بسیار دارد که تاکنون برملا نشده اند. شرح احوال و آثار عارفان بسیاری در کتاب های تذکره اولیا، و طبقات صوفیه ثبت شده و قابل دسترسی است، اما دستیابی به آراء و افکار عارفان گمنام که شاید با داشتن مقام و جایگاه ویژه در روزگار خود می زیستند، نیازی است مبرم که باید در جست وجوی آن به تذکره ها و متون کهن رجوع کرد. با توجه به دوران مهم اختلاط فرهنگی، سیاسی و ادبی دو کشور ایران و هند، و رفت و آمد صوفیان، شاعران و هنرمندان میان دو کشور، بخش قابل توجهی از سرمایه های فرهنگی به زبان فارسی در برخی آثار هندوان موجود است که شایسته توجه و تحقیق است. این پژوهش براساس کتاب حسنات العارفین داراشکوه شاهزاده هندی (م. 1069) به معرفی چند تن از عارفان نامدار که سخنان شطح آمیزی از آنان نقل شده می پردازد. عارفانی چون؛ خواجه علی رامیتنی، شیخ کبیر، شیخ حسین دهدهه، شیخ شرف الدین پانی پتهی، شیخ فرید شکرگنج که دارای شطحیات و یا کلامی عالی بودند
    کلیدواژگان: حسنات العارفین، شطح، عارفان شطح گو
  • سید مهدی زرقانی* صفحات 187-203
    رویکرد ژانری چیست و چگونه می توان از این رویکرد در مطالعات عرفانی بهره برد؟ این ها پرسش های اصلی مقاله حاضر است. در ابتدا به تعریف ژانر/گونه می پردازیم و ضمن بررسی انتقادی تعاریف ارایه شده، تعریفی تلفیقی ارایه می دهیم که بیشترین تناسب را با نوشتارهای فارسی داشته باشد. در گام بعدی به این پرسش پاسخ می دهیم که گونه شناسی چیست و گونه شناس کیست؟ الزامات گونه شناسی و اینکه در این رویکرد چگونه می توان از دانش های ادبی متعدد و متنوع استفاده کرد و نیز تفاوت گونه شناسی با دیگر رویکردهای ادبی محور مباحث ما را در این بخش تشکیل می دهند. نهایتا این مقاله بر آن است تا نشان دهد گونه شناسی نوشتارها و از جمله نوشتارهای عرفانی ضمن اینکه وجوه تشابهی با دیگر رویکردهای ادبی دارد، می تواند به مثابه شاخه ای مستقل از مطالعات ادبی به شمار آید. روش تحقیق مقاله کتابخانه ای و فن مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است.
    کلیدواژگان: ژانر، گونه شناسی، ادبیات فارسی
  • سید عبدالحمید ضیایی* صفحات 205-225

    مطالعات مقایسه ای عرفان، گام نهادن در راهی پر مخاطره و دشوار است. ناهماهنگی افق های معنایی چه از حیث زمان و چه از حیث اقلیم بر صعوبت این امر می افزاید. سخن گفتن از شباهت دو پدیده نامعاصر و نامتقارن، که در دو ساختار کمابیش متفاوت شکل گرفته اند، همیشه به حصول نتیجه ای قریب به قطع و یقین منجر نخواهد شد. عدم یا نیستی به مفهوم عرفانی آن، یکی از وجوه مشابه عرفان اسلامی و آیین بودا است. تاکید و تمرکز بسیاری که عارفان هر دو نحله بر این مفهوم به مثابه غایت سلوک داشته اند، موید این مدعاست. در این مقاله ابتدا معانی و مبانی فلسفی عدم و تفاوت های آن با مفهوم عرفانی این اصطلاح تشریح شده، سپس به تببین مبادی عرفانی عدم با تمرکز بر اندیشه های جلال الدین محمد بلخی (مولانا) و سیذارتا گوتاما (بودا) پرداخته شده است. بررسی وجوه مشترک و نیز تفاوت های عمده عرفان بودایی با عرفان اسلامی درباره دو مفهوم نیروانا و فناء از دیگر محورهای این مقاله است که با روشی تحلیلی- توصیفی و با بهره گیری از تحلیل محتوا و متون اولیه و اصلی پژوهش تبیین شده است.

    کلیدواژگان: عدم، حلول و اتحاد، فناء، نیروانا، تناسخ
  • حسین طاهری* صفحات 227-256

    فریدالدین عطار یکی از عرفای تاثیرگذار عرفان خراسان است، نفوذ و مقبولیت او در بین متصوفه تا به حدی است که حتی عرفای مکتب بغداد نیز بر آرای او نظر داشته اند؛ یکی از نمایندگان عرفان نظری، شیخ محمود شبستری است که از یک سو متاثر از ابن عربی و از دیگر سو وامدار عطار است. شبستری در قسمتی از اثر گران سنگش؛ یعنی منظومه گلشن راز آرای سلوکی خود را در هفت مقام تنظیم کرده است؛ هر مقام به اسم یکی از انبیای الهی است که در صفتی برجسته بوده اند و آن صفت، ضروری نیل به مقام وحدت و کمال معنوی است. از مقام توبه که ویژه آدم (ع) است تا مقام محمد (ص) که مقام وحدت است، یادآور وادی طلب تا وادی فقر و فنای عطار در منطق الطیر است. هر دو تیوری هفت مرحله دارد، هر دو به فقر و فنا منتهی می شود و هر دو مورد توجه نظریه پردازان پس از خود قرار گرفته است. با توجه به وجود چنین ظرفیتی بین دو شاهکار عرفانی، تاکید این نوشته بر تشابهات فکری و زبانی منطق الطیر و گلشن راز در ارایه تیوری سلوک است تا رویکرد جدیدی در بازیابی بنیان های عرفان مشترک بین عطار و شبستری پیشنهاد کند؛ تلفیقی از عرفان فلسفی وحدت وجودی ابن عربی و عرفان وحدت شهودی مکتب خراسان.

    کلیدواژگان: مطالعه تطبیقی، گلشن راز، منطق الطیر، هفت مرحله سلوک
  • قدرت الله طاهری* صفحات 258-286
    اصل رواداری مذهبی با پیروان ادیان مختلف، امروزه با توجه به مهاجرت های گسترده و شکل گیری جوامع چندفرهنگی، یکی از موضوعات مهم در میان اندیشمندان غربی است. آن ها به مبانی سیاسی، معرفتی، اخلاقی و حقوقی رواداری مذهبی؛ از جمله تایید اصل «برابری ادیان» و لزوم رعایت اخلاق انسانی و حفظ و صیانت از حقوق مدنی پیروان همه ادیان موجود، توجه می کنند. طرح این موضوع برای مردم خاورمیانه که هم اکنون به بهانه اختلافات مذهبی دچار تروریسم، خشونت و جنگ های خونین شده اند، بیش از سایر مناطق جهان ضرورت دارد. برای تحقق جوامع چندفرهنگی عاری از خشونت و زندگی مسالمت آمیز مردمانی با عقاید و باورهای مختلف در کنار یکدیگر، تجربیات ارزنده ای که در عرفان اسلامی وجود دارد، می تواند به عنوان الگوی مناسب مدنظر قرار گیرد. از میان عارفان مسلمان، مولانا جلال الدین بلخی در مجموعه آثار خویش و در مقام نظر و عمل، عالی ترین اشکال رواداری مذهبی با پیروان مذاهب گوناگون را به نمایش گذاشته است. در این مقاله، به روش توصیفی- تحلیلی گفتار و رفتار روادارانه مولوی را با توجه به مبانی سیاسی و اجتماعی، معرفت شناسی و اخلاقی بررسی کرده ایم. مولانا به عنوان اندیشمندی بزرگ برای کاستن از دامنه جنگ و جدال های مذهبی و فرقه ای زمانه خویش مانند جنگ های صلیبی و جنگ های فرقه ای مذاهب پنج گانه با یکدیگر که بخش عمده ای از جهان آن روزگار را فراگرفته بود، اندیشه رواداری، تساهل و تسامح را مطرح کرد. وی همچنین برای رسیدن به هدف سیاسی مذکور اصول معرفتی؛ از جمله اصل برابری ادیان توحیدی و محق بودن همه پیروان ادیان مختلف و ضرورت رعایت اصل اخلاق انسانی در برخورد با آن ها را مطرح و خود در مقام عمل، با همه پیروان ادیان توحیدی به رفق و مدارا رفتار نمود. از میان مبانی چهارگانه سیاسی، معرفتی، اخلاقی و حقوقی، در آثار مولانا با وجود استقصای نسبتا بلیغی که انجام دادیم به شواهدی از گفتار و رفتار او که بر مبنای اصل حقوقی باشد، برخورد نکردیم.
    کلیدواژگان: ادبیات عرفانی، رواداری مذهبی، اقلیت های دینی، مولانا جلال الدین بلخی
  • مصطفی میردار رضایی* صفحات 287-309
    هانری کربن برای بررسی متون، خاصه متون شرقی و اسلامی، شیوه خاصی را ابداع کرد که ترکیب دو دیدگاه مادی و فیزیکی، و دیدگاه ذهنی و خیالی است. او برای این منظور پدیدارشناسی هوسرل (و دیگر فیلسوفان این نحله) را با نگره های شرقی، خاصه با اندیشه های شیخ اشراق پیوند می زند. عالم خیال منفصل ماحصل این پیوند و ترکیب است؛ این عالم، جهانی است برزخی که رویدادها و عناصر آن مابین دو دنیای مادی و خیالی قرار می گیرند. داستان دقوقی که یکی از فراواقعی ترین داستان های شرقی است و تحقیقات و شروح متعددی در باب آن انجام گرفته، روایتی است عرفانی و اخلاقی از دفتر سوم مثنوی که ساحت وقایع و رویدادهای آن فراواقعی است و از مختصات عالم خیال منفصل برخوردار. این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است، می کوشد تا با بهره گیری از روش پدیدارشناسی هانری کربن به بررسی اجزای عالم خیال منفصل در روایت دقوقی بپردازد. براساس یافته های این مطالعه، برخی از مولفه های عالم خیال منفصل که در روایت دقوقی دیده می شوند، عبارتند از: انفسی بودن زمان، عدم تبعیت از جغرافیای مادی، تناقض و عدم تطابق با ویژگی های ماده، شیوه خیالی (مثالی) در ادراک و آگاهی، تجسم و تجسد معانی انتزاعی، عدم تبعیت از روابط علی و معلولی و...
    کلیدواژگان: هانری کربن، پدیدارشناسی، خیال منفصل، مثنوی معنوی، داستان دقوقی
|
  • Alireza Asadi *, Fatemeh Cheraghizadegan Pages 11-36
    Carl Gustav Jung, a Prominent Swiss psychologist and founder of Collective Unconscious theory and Mythical Criticism, introduces and analyzes ancient archetypes and symbols in his works which is based on extensive research on the myths, rituals and literature of primitive and ancient peoples and nations. According to him, they all reflect and project the collective psyche and subconscious of the human race in its history of evolution. Naturally, the traces of these archetypes can be seen in many mystical, religious and non-religious beliefs of various nations, including Islamic mysticism hitherto. In this study, which is taken from a dissertation on the symbolism of Tazkerat al-Awliya based on Jung's views, a comparative analytical method is used to analyze the archetype of animism or mana in Jung's works and search for evidence in Attar's Tazkerat al-Awliya. In this research, the archetype of Mana and the idea of animism in animals, plants, some natural elements and inanimate objects were examined in Jung's theories and the anecdotes of Tazkereh al-Awliya. The result of this research indicates the existence of this archetype in the mentioned mystical text and adaptation of its evidences with Jung's interpretations
    Keywords: Carl Gustav Jung, Archetype, Mana, Tazkeirat Al-Awliya, Attar
  • Milad Bigdeloo * Pages 37-57
    The book Maqamat-i Zhendepil, written by Sadid-al Din Muhammad Qaznavi, on Sheikh Ahmad Namqi's Keramat (Wondrous States) is one of the linguistically valuable and significant works of literature which was edited by Mo'ayyed in 1340/1961. Maqamat mirrors popular thoughts, beliefs and habits of the people of that era. From the linguistic point of view, it contains colloquial words and expressions. Also thematically, it is considered as a Sufism-oriented book, which is also about the everyday life of those living in that era and geographical location (namely Torshiz, and Khorasan in general). There are flaws in the linguistic corrections and clarifications written by the editor. The purpose of this article is to use the examples found in other books of Dari literature and to refer to them in order to find these flaws and present them accurately.
    Keywords: Maghāmāt-e Žendepil, Sadid-al Din Qaznavi, Textual criticism, Sheikh Ahmad-e Jām
  • Somaye Tasdighi * Pages 59-81
    The theory of cognitive or conceptual metaphors was first proposed by Lakoff and Johnson. According to their theory, metaphor was no longer just a rhetorical element specific to the poetry language, but they believed that metaphor is the basis of human thought. Although cognitive metaphors were first studied in everyday language, but due to the abstraction of mysticism, it gradually found its place in mystical studies. Sahifa Sajjadieh, a valuable book writen by the fourth Imam of the Shiites is one of the prayer books in which the Imam has expressed many mystical concepts in the form of prayer. Rumi's Masnavi on the other hand, is the most significant book of mystical poetry in Persian literature and has a special place in mystical literature. Adopting a descriptive-analytical approach, present study seeks to examine religious and mystical teachings about the concepts related to life and death from a cognitive perspective in these two works. The results of this research show that life and death are not detached from human beings and their existence. The nature of movement and becoming of mankind during life and his choices when faceing obstacles in the path of servanthood and love will prepare him for two different destinations and eventually encounters a self-made creature when he dies.
    Keywords: Sahifa Sajjadieh, Rumi's Masnavi, cognitive metaphor, life, death
  • Somaye Jabbarpour * Pages 84-106
    Bahr-ul-Maani is a collection of Sufi mystical letters by a Sufi of the Cheshtia path, Seyyed Mohammad ibn Nasir al-Din, Jafar Makki Hosseini (732-824 AH). This book was first corrected and researched by Dr. Mohammad Sarvar Molaei and published by the the Academy of Persian Language and Literature’s publications (Encyclopedia of Persian Language and Literature in the Subcontinent) in 1397. It has been mentioned as a significant and valuable mystical work in the biographies and researches of contemporary researchers and many exaggerations have been made in honor of its author. However, studying the text of the book, revealed what is contrary to what these resources indicate. The author claims pure and important mystical experiences and teachings, which he has tried to convey to his audience utmost. Nnevertheless, we found traces of that important mystical material in other resources, which of course belong to other authors. In the present article we try to introduce important mystical resources which are fundamental resources of intra-textual criticism method and despite direct quoting of their contents in his book, the author has not referred to them or their authors. In this research the author’s claims, who strongly believes that his writings have a rich depth of knowledge will be evaluated and also, the position of this book will be mystically discussed.
    Keywords: Bahr- al-Ma'ani, bibliology, Makki Hussaini, intra-textual criticism
  • Morteza Koshniyat, Shahrooz Jamali * Pages 107-141

    This article entitled a “comparison between Molla Ahmad Naraqi's Taqdis Masnavi and Molavi's Masnavi” examines and analyzes mystic, ethical and Kalamic statues of these two works, from the perspective of common forms and content. In this resreach anecdotes, themes, thoughts and common views of the two works were extracted and then analyzed. Common mystical stations are detected in most themes. Despite the commonalities in presenting the beliefs, Hadithes and Verses used in the two works, there are differences between them in some cases. In Taqdis Masnavi, despite being inspired by Rumi's Masnavi, there are allegorical stories that do not exist in Masnavi. Mullah Ahmad Naraqi’s Kalam is taken from the basic principles and sub-principles of Shiite mysticism, which is combined with practical mysticism and conduct, and clearly stated within the framework of the principles of Sharia and also mystically expressed in a restrained way. Although Kalam does not have the same steadfastness and mastery as in the Masnavi, but it has a high position among Shiite poem and Persian language and literature and is far from any advocacy of a superstitious sect or false thought.

    Keywords: Comparison, Masnavi Taqdis, Masnavi Manavi, Station, States, theoretical mysticism
  • Sajjad Rajayi, Hamidreza Kharazmi *, Amir Jahadi Pages 143-162

    In the view of Sufis, Moamelat refers to the practices and manners they adhere to during their spiritual journey and conduct (Soluk). The purpose of this study is to provide an answer to this question: in what terms are Moamelat used and what is the reason for the difference in Sofia’s view of the term? Thus, available books on promoting Sufism perspectives and follower training were reviewed and it became clear that the concept of Moamelat and its singular form, Moamela and Moamelat, have been rendered differently by Sufis based on text concept and have been used as conducts, worships, manners, customs, and so on. Furthermore, each author sees distinctions and parallels in the structuring of conduct. The data were evaluated qualitatively in this study using comparative and descriptive methodologies. From the point of view of mystical thinkers and writers, there is no theoretical commonality about Moamelat and this difference is due to the fact that this debate is a matter of taste and also the lack of a reliable resource in the Qur'an and Hadith and therefore, each of the Sufi elders has used a special method to train the disciples according to their current situation.

    Keywords: Moamelat, practices, manners, customs, conducts of Sufis
  • Elham Roostaei Rad *, Maruam Hoseini Pages 163-185
    The history of mysticism and Sufism, like other histories has many unspoken issues that have not been addressed and revealed yet. Although the biographies and works of many mystics are recorded and accessible in the books of Tazkerat al-Awliya and the Tabaqat al-Sufia; but in order to obtain opinions and thoughts of anonymous mystics, who might have lived with a special position in their time, there is an urgent need to study ancient memoirs and texts. Due to the important period of cultural, political and literary exchange between Iran and India and Sufis, poets and artists traffic between the two countries, a significant part of Persian cultural capital is available in some Hindu works that deserve attention and research. Based on the Hasnat ul-Arifin by Dara Shikoh, the Indian prince (AD 1069). this research introduces some of the famous mystics of that time who remain anonymous nowadays. Mystics such as: Khajeh Ali Ramtini, Sheikh Kabir, Sheikh Hussein Dehdeh, Sheikh Sharafuddin Pani Petahi, Sheikh Farid Shokranj, who had excellent Shath speeches.
    Keywords: Hasnat al-Arifin, Shath, Mystics of Shath Speech
  • S.Mahdi Zarghani * Pages 187-203
    What is the genre-based approach and how can it be used in mysticism studies? These are the main questions of the present study. This article first defines the genre and implements a critical analysis of its various definitions to reach an integrated definition that is the closeted one to the Persian writings. Next, these questions are answered: what is typology and who is a typologist? The essence of typology, how different literary knowledge can be adopted in this approach and the difference between typology and other literary approaches are among the focal points of this study. Eventually, the typology of writings, amongst mystical writings, while having similarities with other literary approaches, can be considered as an independent branch of literary studies. The research method adopted for this study is library research method and the technique used therein is descriptive-analytic.
    Keywords: Genre, typology, persian literature
  • Abdolhamid Ziaei * Pages 205-225

    Conducting a comparative study in mysticism, is a difficult path to take. The inconsistency of semantic horizons, both in terms of time and geography makes it even more difficult and to study similarities between asynchronous and asymmetric phenomena, which are formed in two more or less different structures, will not always lead to a definite conclusion. Non-existence in its mystical sense is one of the similar aspects of Islamic mysticism and Buddhism. The high emphasis and focus that mystics of both schools have had on this concept as the extremity of mystical journey, confirms this claim. In this article, first, the philosophical meanings and foundations of the concept of non-existence and its differences with the mystical concept of this term are explained and afterward, the mystical principles of non-existence are explained by focusing on the thoughts of Jalaluddin Mohammad Balkhi (Rumi) and Siddhartha Gautama (Buddha). Examining the commonalities and also the main differences between Buddhist mysticism and Islamic mysticism about the two concepts of Nirvana and non-existence is another focus of this article, which is explained by analytical-descriptive method and using content analysis of primary and main texts.

    Keywords: non-existence, Dissolution, Unicity, Annihilation, Nirvana, reincarnation
  • Hossein Taheri * Pages 227-256

    Farid al-Din Attar is one of the most influential mystics of Khorasan mysticism. His influence and acceptability among the Sufis is to an extend that even the mystics of the Baghdad school have paid close attention to his views. One of the representatives of theoretical mysticism is Sheikh Mahmoud Shabestari, who is influenced by ibn Arabi on one hand and Attar on the other. Shabestari in a part of his valuable work, Golshan-i Raz, has set his views on mystical journey in seven stations. Each station is named after one of the divine prophets who have been prominent in an attribute, which is necessary to reach the station of oneness and spiritual perfection. From the station of repentance which is specific to Adam to Muhammad’s station which is the station of oneness, they are reminiscent of Attar’s Valley of the Quest to the Valley of Poverty and Annihilation in the Mantiq-ut-Tair (The Conference of the Birds). Both theories have seven stages, both lead to poverty and annihilation and both have come to the attention of later theorists. Due to the existence of such a capacity between two mystical masterpieces, main emphasis of the present article is on the intellectual and linguistic similarities between Mantiq ut-Tair and Golshan-i Raz to present a theory of mystical journey in order to propose a new approach in restoring the foundations of common mysticism between Attar and Shabestari (a combination of the philosophical mysticism of ibn Arabi's oneness of being and the mysticism of the intuitive oneness of the Khorasan school).

    Keywords: comparative study, Golshan-i Raz, Manṭeq ut-Tair, seven mystical stations
  • Ghodratallah Taheri * Pages 258-286
    Religious tolerance is a significant issue among western thinkers, due to the widespread immigration and subsequently the subject of multicultural societies formation. They pay attention to the political, epistemological, moral and legal foundations of religious tolerance, especially the approval of equality of religions principle and the need to observe human ethics and protect the civil rights of all existing religions’ followers. Raising this issue in the Middle-East -whose people are currently suffering from terrorism, violence and bloody wars under the pretext of religious differences- is more necessary than in any other part of the world. There are valuable experiences in Islamic mysticism for the realization of multicultural societies free from violence and a peaceful life for people with different beliefs together, which can be considered as an effective pattern. Among Muslim mystics, Rumi has exhibited the highest level of religious tolerance in both theoretical and practical terms. In this article, Rumi's tolerant thought and practice is studied with regard to their political, social, epistemological and moral principles. In order to reduce the scope of religious conflict and sectarian strife of his time such as the Crusades and the sectarian wars of the five Islamic religions that pervaded their world at the time, Rumi as a great thinker introduced the idea of tolerance, forbearance and patience. Also to achieve that political goal, he stressed epistemological principles, including the principle of equality of monotheistic religions, the right of all followers of different religions, and the need to observe the principle of human morality and in practice, he treated all followers of monotheistic religions with affection and tolerance. Among the four political, epistemological, moral and legal foundations in Rumi's works, despite the relatively comprehensive investigation we conducted, we did not find any evidence of his speech and behavior that is based on a legal principle.
    Keywords: mystical literature, religious tolerance, religious minorities, Rumi
  • Mostafa Mirdar Rezaei * Pages 287-309
    In order to study texts, especially eastern and Islamic texts, Henry Corbin developed a special method that combines both material and physical, and mental and imaginary viewpoints. According to this aim, he connects the phenomenology of Husserl (and other philosophers of this school) with eastern views, especially with the ideas of Suhrawardi. The detached imaginative world is the result of this composition. This world is a purgatory world whose events and elements are placed between the material and imaginative worlds. Daqooqi’s narrative, which is one of the most surreal oriental stories and about which many researches and explanations have been done, is a mystical and moral narration of the third book of Masnavi, the field of events of which is surreal and has the coordinates of a detached imaginative world. This article, which is written in a descriptive-analytical method and uses the library tools, tries to use the phenomenological method of Henry Corbin to examine the components of the detached imaginative world in the Doqouqi's narrative. According to the findings of this study, some of the components of the detached imaginative world that can be seen in the Doghouqi's narrative are: subjectivity of time, non-compliance with corporeal geography, inconsistency and incompatibility with the characteristics of matter, imaginative method (example) in perception and awareness, the materialization and embodiment of abstract meanings, not following the causal relations (cause and effect), and Etc.
    Keywords: Henry Corbin, Phenomenology, Detached Imaginative world, Doqouqi's Nnarrative