فهرست مطالب
نشریه تاریخ اسلام در آینه پژوهش
سال نوزدهم شماره 1 (پیاپی 52، بهار و تابستان 1401)
- تاریخ انتشار: 1401/12/15
- تعداد عناوین: 7
-
-
صفحه 5
حوزه علمیه قم، یک نهاد علمی فرهنگی و اجتماعی تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران است و همچون هر جامعه یا نهاد اجتماعی دیگری که از سیر حرکت آن (تکاملی یا انحطاطی) بحث میشود، میتواند امیدآفرین و اعتمادبخش یا غیر آن باشد. بنابراین، پاسخ به این سوال مهم است که «سیر حرکت تکاملی حوزه علمیه در قم چگونه بوده است؟» با هدف پاسخگویی به سوال مذکور، مفاهیم و بنیادهای نظری، دیدگاههای اندیشمندان اجتماعی و فلاسفه تاریخ درباره حرکت تاریخ و شاخصهای تکامل بررسی گردیده است. با بهرهگیری از نظریه اندیشمندان مسلمان، بهویژه شهید مطهری و آیتالله مصباح یزدی، مبنایی نظری برای پاسخ به سوال مذکور تدارک شده است. مطابق این نظریه، تکامل در هر جامعه یا نهاد اجتماعی (اعتباری یا حقیقی) ناشی از فعلیت یافتن استعدادها و ظرفیتهای بالقوه آن جامعه یا نهاد در یک دوره از تاریخ یا سرتاسر تاریخ است. بررسی سیر حرکت حوزه علمیه قم نشان میدهد این حوزه روند تکامل چهار مرحلهای را پشت سر گذاشته است: مرحله تاسیس فرهنگی، مرحله اجتماعی شدن، مرحله سیاسی شدن و مرحله تمدنی. سیر تکاملی حوزه در یک بررسی تجربی حاکی از عناصر فرهنگی و ظرفیتهای بالقوهای است که امکان حرکت حوزه علمیه قم را در مسیر تکاملی فراهم آورده است. این ظرفیتها یا شاخصها عبارتند از: توحیدگرایی، عقلانیت، شهادت، انتظار، بصیرت و آگاهی، سیاست و ولایت که با تجربه تاریخی از سیر حرکت تکاملی حوزه برداشت میشوند، هرچند به صورت انتزاعی نیز از آموزههای حوزوی قابل اثبات هستند.
کلیدواژگان: تاریخ حوزه علمیه قم، تکامل حوزه علمیه، نقش مرجعیت -
صفحه 27
حوزههای علمیه شیعه از دیرباز نقش سترگ و مستمری در صیانت، توسعه و ارتقای سطح باورهای اسلامی داشته و در عرصههای گوناگون اجتماعی نقشآفرین بودهاند. این توفیق به دست نیامده است، مگر با تقوا، اخلاص، جهاد، تدبیر، دقت و تیزبینی زعمای حوزه در مقاطع تاریخی. در این میان، حوزه علمیه قم با زعامت آیتالله حایری یزدی با تجربه فراز و نشیبها و فرصتها و تهدیدهای گوناگونی در عصر قاجار و پهلوی اول از فعالترین و تاثیرگذارترین حوزههای علمیه در قرون اخیر بوده است. این تحقیق با تکیه بر آراء، مواضع و عملکرد ایشان بهمثابه مجدد حوزه علمیه قم، حوزه تراز اسلامی در موقعیت خاص پهلوی اول از دیدگاه ایشان را واکاوی کرده و با استفاده از منابع استنادی و کتابخانهای، اصولی همچون برنامهریزی، علمآموزی، تامین معیشت، رعایت اصول اخلاقی، جلب اعتماد عمومی، اصلاح شیوهها و فرایندها را از معیارهای حوزه تراز اسلامی نسبت به طلاب و مردم از دیدگاه ایشان دانسته و اصولی همانند بصیرت، اولویتسنجی، تدبیر و مصلحتسنجی و تعدیل سیاستهای دولتمردان را رسالت حوزه در قبال دولتمردان پهلوی اول برشمرده است.
کلیدواژگان: آیت الله حائری یزدی، حوزه های علمیه، قم، حوزه تراز اسلامی، رضاخان -
صفحه 51
مکتبهای تاریخنگاری در هر دورهای برآمده از وضعیت سیاسی اجتماعی آن عصر و بیانگر آزادیهای سیاسی فرهنگی آن دوره بهشمار میروند. چون تاریخنگاری به صورت مستقیم تحت تاثیر آزادی نوشتار و سطح دسترسی به دادههاست، گونههای تفکر و پردازش اندیشه نیز در مواجهه با همین گزارهها شکل میگیرد. در اینباره، عصر پهلوی دوم (13571320ش) چند نوع تجربه تاریخنگاری را به خود دید که در بازه زمانی پیش و پس از کودتای 1332 خورشیدی دچار دگرگونی شد. «مکتب تاریخنگاری دانشگاهی تهران»، تحت تاثیر سیاستهای وزارت علوم قرار داشت و «مکتب حوزوی قم» برگرفته از منش حاکم بر حوزه علمیه و اندیشه رایج دینی آن دوره بود. این مقاله براساس روش «توصیف و تحلیل» گزارههای تاریخی و مطالعات کتابخانهای، براساس نظریه «نقش زمانه در تاریخنگاری» در پی پاسخ به تفاوتهای دو سبک تاریخنگاری مکتب تهران و مکتب قم با یکدیگر است. یافتههای پژوهش نشان میدهد مکتب تاریخنگاری تهران متاثر از مکاتب غربی که از عصر پهلوی اول در ایران رواج یافته بودند، ضمن ستایش تاج و تخت، به عنصر انسانگرایی، برنتافتن ماورا، آسیبشناسیهای سیاسی اجتماعی، خرافاتستیزی، و باستانستایی دست میزد و در برابر، مکتب تاریخنگاری قم ضمن قرار دادن تاریخ بهمثابه ابزاری برای خدمت به دین، به تاریخی کردن معنویت، رویدادهای اسلامی، امور فرامادی و اخلاقی کردن تاریخ روی مینمود.
کلیدواژگان: مکتب های تاریخ نگاری عصر پهلوی دوم، مکتب تاریخ نگاری حوزوی قم، مکتب تاریخ نگاری دانشگاهی تهران، تاریخ نگاری انسان گرایانه، تاریخ نگاری مذهبی -
صفحه 77
از دوره رضاشاه تبلیغات گستردهای مبنی بر دوقطبیسازی «علم و دین» یا «توسعه و دیانت» انجام گرفت، بهگونهایکه هنوز هم در مجامع روشنفکری این مسیله به صورت پیشفرض مطرح میشود. هدف این تحقیق پاسخ به این سوال است که موضع علمای حوزه علمیه قم در دوره پهلوی اول و دوم در مقابل چنین تبلیغات گستردهای چه بود؟ برای پاسخ به این سوال نوشتهها و سخنان برخی از علما و فارغالتحصیلان برجسته حوزه علمیه قم از عصر رضاخان تا انقلاب اسلامی واکاوی شد و معلوم گردید حوزه علمیه قم به شدت با هرگونه شایبه عوامگرایی و دامن زدن به شایعه مزبور مقابله کرده است. بزرگان حوزه علمیه قم همچنین با نوشتن کتاب و ایراد سخنرانی اولا، بر عدم تنافی و تعارض علم و دین تاکید کردند و ثانیا، با تشریح اوضاع به شدت نابسامان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران، عدم صداقت شعار توسعه از طرف حکومت را برای مردم برملا ساختند و ثالثا، با تشریح نظریات خود مبنی بر لزوم پیشرفت براساس مبانی دین و جمع شدن عدالت و رفاه در الگوی اسلامی، مردم را به مقابله با دستگاه پهلوی اول و دوم ترغیب نمودند و انقلاب اسلامی را میتوان نتیجه شکست توسعه غربی در ایران و اقبال عمومی به نظرات حوزویان دانست.
کلیدواژگان: حوزه علمیه قم و توسعه، رضاخان و توسعه، توسعه و دیانت، علم و دین، پیشرفت، ارتجاع، استعمار -
صفحه 95
در غوغای جمهوریخواهی رضاخان قبل از رسیدن به سلطنت، جمعی طرفدار جمهوریت و گروه زیادی مخالف آن بودند. سیدحسن مدرس از مخالفان سرسخت جمهوریخواهی بود. غیر از شهید مدرس، اکثریت علما نیز با جمهوریخواهی مخالف بودند. در این مقاله، ضمن بیان علت مخالفت علما با جمهوریخواهی، به سفر رضاخان به قم پرداخته شده و تلاش شده به این سوال پاسخ داده شود که مواجهه شیخ عبدالکریم حایری و نیز سیدابوالحسن اصفهانی و میرزا محمدحسین نایینی (دو مرجعی که توسط عوامل انگلیس، از نجف به ایران تبعید شده بودند) با رضاخان در جریان سفر وی به قم چگونه بود و چه نتایجی در موضوع جمهوریخواهی و برخی مسایل دیگر داشت؟ آیا علت عدم مخالفت علما با رضاخان بهرغم مخالفتشان با جمهوریخواهی پیگیری رضاخان برای بازگشت علمای تبعیدی به نجف بود، یا موضوع عمیقتر بود و علما در این دیدار درخواستهایی مطرح کردند و رضاخان خود را متعهد به اجرای آن نمود؟ این مقاله با شیوه توصیفی تحلیلی و با روش کتابخانهای و اسنادی به این موضوع پرداخته و با توجه به منابع و اسناد بر این باور است که خواستههای علما در جهت حفظ و تقویت اسلام و تشیع بوده که متاسفانه گزارش تفصیلی از این مذاکرات افشا نشده است. در مقاله به سند و نامهای اشاره میشود که به نام مرحوم نایینی و اصفهانی برای رضاخان نوشته شده و به صورت ضمنی از برخی توافقها و تعهدها در قم سخن گفته شده است که اظهار تدین سردار سپه با برگزاری عزاداری و اجرای مراسم مذهبی، و اطلاعیهاش بعد از بازگشت از قم مظاهر آن است.
کلیدواژگان: جمهوریت رضاخان، حوزه و جمهوری رضاخان، شهید مدرس، آیات و مراجع ثلاث، حوزه، رضاخان -
صفحه 115
اهمیت رخداد عاشورا و اهتمام مورخان به ثبت آن از سدههای نخست هجری به بعد، سبب شد تا سیر گستردهای از مطالعات در اینباره شکل بگیرد. این سیر در ادامه و در یکصد سال اخیر با محوریت حوزه علمیه قم و با تغییر روشهای گذشته ادامه یافت. مطالعات صورتگرفته در این دوره متاثر از جریانهای سیاسی و اجتماعی عصر پهلوی، همچون تحرکات انقلابی و فعالیت جریانهای فکری سنتیاندیش، نواندیش و دگراندیش دینی و در جهت مقابله با برخی خرافات بوده است. این نوشتار با استفاده از روش «گونهشناسی مطالعات عاشورا» میکوشد تا با دستهبندی جریانهای موثر، بیان کند که این مطالعات برخلاف رویکرد واقعهنگاری گذشته که تا عصر قاجار ادامه یافت، با اثرپذیری از جریانهای پیشگفته و تبیین اهداف و تحلیل زمینهها و پیامدهای عاشورا، نقشی اساسی در ایجاد رویکردی تبیینی و تحلیلی و ایجاد سیری تکاملی در این حوزه مطالعاتی داشته است.
کلیدواژگان: مطالعات معاصر عاشورا، مطالعات عاشورا و سنت گرایان، مطالعات عاشورا و نواندیشان، حوزه علمیه قم، عاشوراپژوهی، سده اخیر -
صفحه 137
حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی با هویتی دینی اجتماعی مبتنی بر اهداف و برنامههای فرامرزی و قومی، نشر اندیشههای اصیل اسلامی را از همان ابتدا در نظر داشت. امام خمینی(ره) بهعنوان رهبر کبیر انقلاب و این نهاد دینی، کارکرد دینی اجتماعی آن را از سطح ملی به بینالمللی توسعه بخشید. یکی از این نمونهها، انتقال اندیشهها و نشر آموزههای دینی به کشور برزیل است. برزیل بزرگترین کشور امریکای لاتین است که بیشترین شیعیان را در خود جای داده که حتی با وجود بعد مسافت، خدمات حوزه علمیه در این کشور برجسته است. فرضیه پژوهش حاضر این است که حوزه علمیه قم به صورت مستقیم و غیرمستقیم خدمات اجتماعی فرهنگی متعددی (مانند اعزام مبلغ، ترجمه متون دینی به زبان پرتغالی، حمایت و رایزنی برای تاسیس مساجد و مراکز فرهنگی) به شیعیان برزیل ارایه نموده است. این نوشتار بر آن است با استفاده از منابع کتابخانهای و به روش «پژوهش تاریخی» به شیوه توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که خدمات اجتماعی فرهنگی حوزه علمیه قم در شکلدهی و گسترش تشیع در کشور برزیل چگونه بوده است؟ و چه گامهایی رو به جلو در این مسیر برداشته است؟ یافتههای پژوهش براساس مولفههای نظریه «پخش» و با توجه به ارتقای وضعیت دینی اجتماعی شیعیان و تبلیغ اسلام در میان مسیحیان توسط حوزه علمیه قم در کشور برزیل سامان یافته است. در خاتمه نیز راهبردهای اجتماعی فرهنگی به منظور ارتقای وضعیت شیعیان ارایه گردیده است.
کلیدواژگان: خدمات اجتماعی، خدمات فرهنگی، حوزه علمیه قم، شیعیان برزیل، نظریه «پخش»، برزیل