فهرست مطالب

معرفت سیاسی - سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 29، بهار و تابستان 1402)

نشریه معرفت سیاسی
سال پانزدهم شماره 1 (پیاپی 29، بهار و تابستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1402/06/26
  • تعداد عناوین: 6
|
  • علی اکبر عالمیان * صفحات 7-24

    «سکولاریسم» را می توان یکی از مهم ترین عوامل انحطاط و عقب ماندگی مسلمانان به شمار آورد. هدف این تحقیق آن است که دیدگاه امام خمینی(ره) را در این زمینه براساس چارچوب نظری توماس اسپریگنز بررسی و تحلیل کند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و نیز «تحلیل محتوا» است که براساس مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به مکتوبات و بیانات معظم له تنظیم شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد دیدگاه امام خمینی(ره) براساس چارچوب نظری ذکرشده، اشاره های فراوانی به این مبحث دارد. ایشان وجود انحطاط و عقب ماندگی را در بین مسلمانان مشاهده کرده بود و یکی از عوامل آن را «سکولاریسم» می دانست. راه درمان این معضل از دیدگاه ایشان رسیدن به دو مولفه است: تشکیل حکومت؛ ایجاد همبستگی بین دین و سیاست. ایشان همچنین مطلوب ترین جامعه را «جامعه توحیدی» می داند. از دیدگاه ایشان، جامعه توحیدی متعالی ترین جامعه بشری به شمار می رود که در این جامعه می توان به ترقی و پیشرفت و خروج از انحطاط دست یافت.

    کلیدواژگان: امام خمینی(ره)، چارچوب نظری توماس اسپریگنز، سکولاریسم، انحطاط، جامعه
  • سید کاظم سیدباقری *، محمد نظری صفحات 25-44

    یکی از اصول مهم در اخلاق سیاسی اسلام، اصل «شفقت» نسبت به شهروندان است. در سایه این اصل، میان مردم و زمامداران همبستگی و همدلی ایجاد می شود و سرمایه اجتماعی افزایش می یابد. از نگاه اسلام، کارگزاران نظام اسلامی باید نسبت به مشکلات افراد جامعه حساس باشند و سختی های مردم را رنج خود بدانند. همدردی، همدلی، همکاری محبت آمیز و تعاطف، ارزش های برآمده از وجود شفقت در جامعه هستند. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی درصدد بررسی کارکردهای شفقت در اخلاق سیاسی اسلام با تکیه بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب است. یافته ها نشان می دهد که با لحاظ تمهیدات نظری، مانند ابعاد شفقت فردی و سیاسی، گنجایش های قوه خیال، دوری از خودمحوری و احساس مسیولیت، می توان کارکردهای شفقت را در همدلی و همدردی سیاسی، جذب حداکثری، عفو و کینه زدایی، افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی، سعه صدر و شکیبایی و افزایش خیرخواهی سیاسی شهروندان ردیابی کرد که هرکدام در اندیشه آیت الله خامنه ای نیز حضوری آشکار دارند.

    کلیدواژگان: شفقت، همدلی، همدردی اجتماعی، اخلاق سیاسی، سرمایه اجتماعی، آیت الله خامنه ای
  • محسن رضوانی * صفحات 45-58

    در فلسفه سیاسی سه نگرش کلان درباره حدود تصدی دولت مطرح است: 1) نگرش سوسیالی؛ 2) نگرش لیبرالی؛ 3) نگرش اسلامی. در نگرش سوسیالی، تصدی دولت حداکثری و تصدی مردم حداقلی است. عمده امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی به عهده دولت است و مردم نقش کمتری در تصدی امور جامعه دارند. در نگرش لیبرالی، تصدی دولت حداقلی و تصدی مردم حداکثری است. نقش دولت در حد ضرورت و بیشتر راهبردی و نظارتی و برای حفظ امنیت و نظم عمومی است و عمده امور جامعه به عهده مردم و بخش خصوصی است. در نگرش اسلامی، تصدی دولت و مردم میانه و معتدل است. معیار تصدی دولت و مردم نیازهای ثابت و متغیر جامعه است. در نیازهای ثابت و ضروری مانند امنیت، نظم و دفاع دولت باید متصدی امور جامعه باشد، اما در نیازهای متغیر و غیرضروری، آحاد مردم باید متصدی امور جامعه باشند. در نتیجه حدود تصدی دولت اسلامی با توجه به نیازهای ضروری جامعه اسلامی و فقدان متصدی مطلوب مردمی تعیین می شود. مقاله حاضر با نقد دو نگرش سوسیالی و لیبرالی، به تبیین نگرش اسلامی از منظر علامه مصباح یزدی پرداخته است.

    کلیدواژگان: تصدی دولت، نقش دولت، وظایف دولت، دولت سوسیالی، دولت لیبرالی، دولت اسلامی، علامه مصباح یزدی
  • سعید باغستانی *، رضا مهوشی صفحات 59-78

    مکتب «مارکسیسم» در اواخر قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم با تلاش های کارل مارکس و فردریش انگلس اعلام موجودیت کرد و پس از چندی توانست به اصلی ترین رقیب نظام سرمایه داری تبدیل شود و افراد زیادی را به خود جذب کند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، عوامل گرایش مردم به مکتب مارکسیسم را از منظر متفکران اسلامی واکاوی کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد علل گرایش به مارکسیسم را با توجه به انواع سه گانه آن (مارکسیسم کلاسیک، مارکسیسم ارتدوکس و مارکسیسم جدید) که در طول تاریخ ظهور پیدا کرده است، می توان در سه سطح فکری، اقتصادی و سیاسی بررسی و ارزیابی کرد.

    کلیدواژگان: سوسیالیسم، مارکسیسم، کاپیتالیسم، کمونیسم
  • صفدر الهی راد * صفحات 79-96

    «مشروعیت سیاسی» به منزله مهم ترین مسیله کلام سیاسی اسلام، حجم عظیمی از مباحث سیاسی متکلمان اسلامی را به خود اختصاص داده است. نظریه «انتخاب» با قالب های گوناگون، یکی از مهم ترین دیدگاه های مشروعیت در کلام سیاسی اهل سنت به شمار می رود. یکی از این قالب ها «انتخاب اهل حل و عقد» است؛ به این معنا که وقتی شخصی از سوی حتی یک تن از اهل حل و عقد انتخاب گردد، امامت و حکومت وی دارای مشروعیت خواهد بود. سوالات اساسی این است که متکلمان اهل سنت چه کسانی را «اهل حل و عقد» می دانند؟ چه تعدادی از افراد برای صدق این مفهوم لازم است؟ ادله ایشان بر اثبات مشروعیت از طریق اهل حل و عقد چیست؟ آیا ملاک ها و ادله ایشان قابل دفاع است؟ این مقاله که با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش «عقلی» و «نقلی» و با استفاده از منابع معتبر کلامی، حدیثی و تاریخی اهل سنت تدوین شده، به تحلیل مسایل مزبور پرداخته و به این نتیجه رسیده که اصل دیدگاه و ادله ایشان با اشکالاتی اساسی مواجه است و حتی براساس منابع خودشان نیز قابل دفاع نیست.

    کلیدواژگان: مشروعیت سیاسی، اهل حل و عقد، کلام سیاسی، امامت، حاکم
  • مجید مفید بجنوردی * صفحات 97-116

    پژوهش پیش‏رو نظریه «استخلاف» ابوالاعلی مودودی را که به ‏دنبال صورت‏بندی حکومت اسلامی متناسب با اقتضایات سیاست امروزی است، با الهام از نظریه توماس اسپریگنز، در پاسخ به سه مسیله بررسی و ارزیابی می‏کند: زمینه‏های سیاسی و مسایل مدنظر نظریه؛ چگونگی پاسخ نظریه به این مسایل؛ نقد و بررسی کنشگری نظریه‏پرداز و مدافعان نظریه و توفیق آنان در اجرای نظریه. مطابق یافته‏های پژوهش، نظریه «استخلاف» مودودی در پاسخ به خلا نظری ناشی از الغای خلافت و با نقد ملی گرایی هندی علما، ملی گرایی اسلامی سکولارهای «مسلم‏لیگ»، نقد مردم سالاری غربی و رد دین سالاری مسیحی و «سلطنت خلافت» اسلامی شکل گرفته و مسیله اصلی آن پاسخ به امکان جمع میان حاکمیت الهی و حاکمیت انسان برای پی‏ریزی حکومت دین سالار الهی است. مودودی این هدف را با ساختار‏شکنی مفهوم «خلافت» و ارایه معنایی جدید از آن دنبال می کند که همه انسان‏های مومن را به مثابه نماینده جامعه، دارای حق انتخاب خلیفه می‏داند. اما علی‏رغم تلاش های نظری فراوان، نظریه وی، هم در استنادات تاریخی و تعیین معنا و مصداق خلافت دچار اشکال است و هم در پاسخ به مسیله خود، به عرصه عملی‏شدن راه نمی‏یابد؛ زیرا مودودی در طرح نظری خود، با نادیده‏انگاری جهان امروزی و واقعیت‏های کنش سیاسی، با یک خلا نظری به کنشگری پرداخته و خود و حزبش را گرفتار پیچیدگی‏ها و بازی‏های سیاسی می‏نماید. درواقع، نظریه او آرمان‏گرایانه است.

    کلیدواژگان: مودودی، نظریه استخلاف، خلافت انسان، مردم سالاری، زمینه‏ های سیاسی