فهرست مطالب

نشریه مهندسی جغرافیایی سرزمین
پیاپی 18 (زمستان 1402)

  • تاریخ انتشار: 1403/01/27
  • تعداد عناوین: 15
|
  • علی یوسفی، نصرالله مولائی هشجین*، پرویز رضایی صفحات 739-750
    مقدمه

      یکی از مسائل اصلی در جامعه روستایی ایران، تغییر کاربری اراضی روستایی و کاهش چشمگیر فعالیت های کشا.رزی است. عوامل زیادی در تغییرات کاربری اراضی روستایی تاثیرگذار هستند.

    هدف

      هدف این پژوهش، شناسایی متغیرهای کالبدی و محیطی تاثیرگذار بر تغییرات کاربری اراضی روستاهای پیرامون کلانشهر رشت بود.

    روش شناسی:

      روش انجام پژوهش نیز توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است، برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss از آزمون آماری تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده. جامعه آماری تحقیق 37 روستای دارای سکنه که مرز مشترک با شهر رشت داشتند به عنوان روستاهای نمونه انتخاب شدندکه با استفاده از فرمول کوکران 516 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

    شامل  37 سکونتگاه روستایی پیرامون شهر رشت است که  با مساحت 9863.6720 هکتار در مختصات جغرافیایی 49 درجه 27 دقیقه طول شرقی و 37 درجه و 23 دقیقه عرض شمالی قرار گرفته است.

    یافته ها و بحث: 

    یافته های به دست آمده نشان می دهد در بین عوامل کالبدی، عامل نزدیکی به شهر تا حدود 67 درصد از تغییرات متغیر وابسته را پیش بینی می کند. همچنین دو عامل نزدیکی به مراکز کار و دسترسی به راه های ارتباطی به ترتیب با ضرایب 548/0 و 511/0 بر تغییرات کاربری اراضی تاثیرگذار بودند. عامل نزدیکی به شهر، عامل نزدیکی به کار و دسترسی به راه های ارتباطی به ترتیب بیشترین تاثیر را در تغییر کاربری اراضی دارند.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعات برای عوامل محیطی نشان داد که چهار شاخص بر تغییرات کاربری اراضی تاثیرگذار هستند. ظرفیت های گردشگری روستا با ضریب استاندارد 821/0 بیشترین تاثیرگذاری را داشت. همچنین مساعد نبودن زمین روستا برای فعالیت های کشاورزی با ضریب استاندارد 785/0 در تغییرات کاربری اراضی روستایی تاثیر داشت. دور بودن از منابع آبیاری و دسترسی نداشتن به آب نیز به ترتیب با ضرایب 613/0 و 568/0 در تغییرات متغیر وابسته تاثیرگذار بودند.

    کلیدواژگان: کاربری اراضی، تغییرات کاربری، روستا، رشت
  • ایوب بدراق نژاد*، میلاد زند سلیمی صفحات 751-766
    مقدمه

      از آنجایی که سیاست های تخصیص و توزیع منابع در شهرها، توسط برنامه ریزان و مدیران شهری صورت می گیرد، بنابراین مسئولان شهر های اسلامی، مجریان اصلی اجرای عدالت فضایی و سیاست های اجرایی رفاه اجتماعی در شهرها هستند. نابسامانی نظام توزیع مراکز امکانات و خدمات در فضاهای شهری زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است. تحلیل نابرابری ها در سطح مناطق شهری، نقطه شروع خوبی برای شناخت وضعیت نامتوازن شهرها می باشد.

    هدف

      هدف پژوهش حاضر تحلیل و سنجش میزان پایداری فضایی کیفیت محیط در مناطق 22 گانه کلانشهر تهران است.

    روش شناسی

     پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها اسنادی می باشد. همچنین از مدل های کمی و تصمیم گیری VIKOR، ضریب همبستگی، آنتروپی شانون و سیستم اطلاعات جغرافیایی  Arc Gisاستفاده شده است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش

     مناطق 22 گانه کلانشهر تهران است.

    یافته ها و بحث

    یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های پایداری فضایی کیفیت محیط به صورت متوازن توزیع نشده و تفاوت چشمگیری بین مناطق کلانشهر تهران از نظر برخورداری از شاخص های پایداری ملاحظه می شود. نتایج مدل بیانگر این است که، منطقه 21 و منطقه 18 کلانشهر تهران با ضریب پایداری محیطی به ترتیب (118/0) و (177/0) در رتبه اول و دوم قرار گرفته اند. منطقه 10 کلانشهر تهران با ضریب (627/0) در رتبه 20 قرار دارد، منطقه 8 کلانشهر تهران با ضریب (650/0) در مرتبه 21 و در نهایت منطقه 13 تهران با ضریب پایداری محیط (664/0) در مرتبه 22 قرار گرفته است.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج این پژوهش مدیران و برنامه ریزان کلانشهر تهران می توانند با تغییر سیاست و اصلاح بودجه بندی فضایی- مکانی، نابرابری های فضایی و ناپایداری محیطی را تقلیل دهند و در نتیجه محیط شهری پایدارتری را در ابعاد مختلف برای شهروندان کلانشهر تضمین کنند.

    کلیدواژگان: پایداری فضای شهری، کیفیت محیط شهری، توسعه پایدار مناطق شهری، کلانشهر تهران
  • سمیه عمادالدین*، مسعود محمد قاسمی، دانیال قریشی صفحات 767-778
    مقدمه

      فرونشست زمین یک پدیده زمین شناسی زیست محیطی است که باعث آسیب رسانی به نقاط جمعیتی و سکونتگاه های انسانی و خسارت های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی  می شود.تکنیک تداخل سنجی راداری یک ابزار قوی  در برآورد فرونشست با دقتی در محدوده میلی متر با استفاده از مشاهدات فاز را دارا هستند.

    هدف

    یکی از مناطقی که با مخاطره فرونشست مواجه است، دشت فسا در استان فارس است که با توجه به اهمیت موضوع در این تحقیق به بررسی میزان فرونشست، مطالعه سطح آب زیرزمینی و بررسی کشت آبی و دیم منطقه مورد مطالعه پرداخته شد.

    روش شناسی:

     به منظور محاسبه فرونشست از تصاویر سنتینل رادار با فرمت (SLC) تک منظر با پوراریزاسیون (VV) جهت  محاسبه میران نرخ جابجایی استفاده می شوند. روش تداخل سنجی راداری روشی برای ترکیب تصاویر SAR گرفته شده از سنجنده های راداری ماهواره  Sentinel 1A سال های 2016 تا 2020 و همچنین اطلاعات چاه های پیزومتری موجود در منطقه اخذ و تغییرات آن ها در طول دوره 1399-1372  در نرم افزار GIS با استفاده از مدل درون یابی IDW نقشه سطح آب زیرزمینی تهیه و مورد استفاده قرار گرفته است. 

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:

     دشت فسا یکی از وسیع ترین و مهم ترین دشت های استان فارس است که چه از نظر جمعیت انسانی ساکن و همچنین سطح زیر کشت دارای اهمیت می باشد.

    یافته ها و بحث: 

    سطح آب زیرزمینی در محدوده های دارای فرونشست زمین با افت همراه بوده است. به خصوص در روستاهای دستجه، صحرآورد و قاضی کوچک که بیشترین میزان افت سطح آب زیرزمینی را دارا می باشد و در پهنه خطر فرونشست زیاد هم قرار دارند. زمین های منطقه بیشتر شامل باغات و کشت آبی است. و با توجه به امضا طیف بدست آمده از پوشش های گیاهی منطقه مورد مطالعه نوع کشت زمین ها بر اساس دیم کاری یا کشت آبی، شناسایی شد.

    نتیجه گیری

    طبق نتیجه بدست آمده یکی از دلایل اصلی فرونشست زمین در منطقه مورد مطالعه، برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی است و در نهایت با استفاده از نقشه پهنه بندی خطر فرونشست مشخص شد که به طور کلی 11401 نفر در محدوده خطر فرونشست زندگی می کنند. ضروری است سازمان ها و نهادهای متولی با اتخاذ سیاست ها و برنامه ریزی های مناسب، پیش از وقوع بحران درصدد کاهش هر گونه آسیب به سکونتگاه های انسانی، جمعیت و زیرساخت های موجود در این مناطق باشند.

    کلیدواژگان: تداخل سنجی راداری، فرونشست، سنتینل1، سنتینل2، دشت فسا
  • نبی امیدی* صفحات 779-792
    مقدمه

      کشور ایران در پهنه سرزمینی خود،  دارای 8574 کیلومتر مرز است، عدم توجه به نواحی پیرامونی به ویژه مناطق مرزی در کشورهای مختلف درروند توسعه ای این نواحی اختلال ایجاد کرده است و باعث کمبودهای بالقوه ازجمله فقدان اشتغال، نازل بودن درآمد و عدم دسترسی به نیازهای اولیه در این نواحی استراتژیک شده و زمینه را برای معضلات و نابسامانی هایی چون قاچاق کالا، مهاجرت، شورش و ناامنی را فراهم کرده است. مرزها تعیین کننده حدود و قلمرو جغرافیایی حاکمیت، صلاحیت و مالکیت یک حکومت سیاسی هستند و کشورها و دولت ها را از یکدیگر جدا و متمایز می کنند. کشورهای درگیر با مسائل ناامنی در مناطق مرزی دریافته اند که به دلایل مختلف از جمله فقر و تنگدستی، ناامنی گسترش یافته و این ناامنی به طور مستقیم به کل کشور منتقل شده است.

    هدف

      نظربه چندساحتی بودن توسعه مناطق مرزی (اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و فرهنگی) هدف از این تحقیق شناسایی موانع توسعه کسب و کارهای روستایی بعنوان یک محرک اقتصادی با رویکرد پایداری و ماندگاری ساکنین در مرزها با مورد مطالعه شهرستان های مرزی مهران و  دهلران در استان ایلام می باشد.

    روش شناسی:

      این پژوهش، کمی و ماهیت و هدف آن کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها نیز توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS به عنوان نرم افزار اصلی و از نرم افزار LISREL به عنوان نرم افزار کمکی برای روش تحلیل عاملی (از نوع اکتشافی) استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل اساتید مرتبط با حوزه های اقتصاد، مدیریت، جغرافیای سیاسی و امنیت مرزها دانشگاه های استان ایلام، فعالان اقتصادی و تعاونی داران مرزی در شهرستان های مهران و دهلرن و مدیران اجرایی، نظامی و انتظامی استان ایلام می باشد.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

     قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل شهرستان های مرزی مهران و دهلران در استان ایلام می باشد.

    یافته ها و بحث:

      در این پژوهش 25 متغییر بعنوان موانع توسعه کسب و کارهای روستایی در مناطق مرزی شناسایی شدند که پس از به کار بردن تحلیل عاملی، برای تعیین تعداد عوامل از ملاک کیسر استفاده شد. برپایه این ملاک، 4 عامل (عوامل فردی و اجتماعی و فرهنگی، عوامل اداری و حمایتی، عوامل مالی و اقتصادی، عوامل امنیتی و سیاسی) دارای ارزش ویژه بالای 1 شناسایی و به عنوان عوامل قابل استخراج تعیین شدند. با توجه به شاخص های آماری با استفاده از روش تحلیل عوامل اصلی، این 4 عامل در مجموع 92.672  درصد از واریانس کل متغیرها را توانستند تبیین کنند.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش نشان داد عوامل فردی، اجتماعی و فرهنگی با مجموع بار عاملی 6.055 ، عوامل اداری و حمایتی با مجموع بار عاملی  4.711، عوامل مالی و اقتصادی  با مجموع بار عاملی 2.928 و عوامل امنیتی و سیاسی  با مجموع بار عاملی 1.407 به ترتیب بعنوان مهمترین موانع توسعه کسی و کارهای روستایی در مناطق مرزی می باشند.

    کلیدواژگان: توسعه، امنیت، روستاهای مرزی، کسب و کارهای روستایی، ایلام
  • علی حنفی*، مصطفی رادسر، حجت الله پاشاپور صفحات 793-810
    مقدمه

      آب و هوا از مهم ترین عوامل موثر بر تعیین زمان مناسب گردشگری و توسعه صنعت توریسم می باشد و کشور ایران و منطقه آذربایجان به لحاظ قدمت تاریخی و دارا بودن جاذبه های توریستی و اکوتوریستی و همچنین شرایط آب و هوایی مناسب پتانسیل بسیار بالایی در زمینه جذب توریست دارد.

    هدف

      با توجه به تاثیر فراوان اقلیم بر آسایش انسان و صنعت توریسم و پتانسیل های اکوتوریستی فراوان استان های واقع در شمال غربی کشور و تنوع فراوان اقلیمی این منطقه، هدف این تحقیق ارزیابی شرایط اقلیم گردشگری برای فعالیت های اکوتوریستی مانند پیک نیک، طبیعت گردی، کوهنوردی و... در چهار استان واقع در شمال غرب کشور در جهت تعیین مناسب ترین زمان برای گردشگری می باشد.

    روش شناسی: 

     در این تحقیق به منظور ارزیابی و پهنه بندی تقویم اکوتوریسم در شمال غربی کشور از مدل ریمن و شاخص دمای معادل فیزیولوژیک ([1]PET) استفاده گردیده است. بدین منظور از بین ایستگاه های سینوپتیک موجود در منطقه، 19 ایستگاه که دارای طول دوره آماری بالای 30 سال (2014- 1985) بودند، انتخاب گردید. سپس داده های مربوط به پارامترهای اقلیمی شامل دمای هوای خشک، رطوبت نسبی، سرعت باد، ابرناکی و فشار بخار اشباع در دوره روزانه و ساعتی از سازمان هواشناسی دریافت گردید. شرایط آسایش اقلیم گردشگری و تنش های گرمایی و سرمایی در روزها و ماه های مختلف سال با استفاده از شاخص PET ارزیابی گردیده و سپس با استفاده از نرم افزار ArcGIS پهنه بندی گردید.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:  

    قلمرو جغرافیایی شامل شمال غرب ایران می باشد .

    یافته ها و بحث: 

     در این مناطق مناسب ترین زمان برای فعالیت های گردشگری از اواسط اردیبهشت تا اواخر خرداد و از اوایل شهریور تا اواسط مهر ماه دیده می شود. در مقابل در ماه های تیر و مرداد برای دوره بسیار کوتاهی تنش گرمایی با شدت پایین و از اواخر مهر تا اواسط فروردین تنش های سرمایی با شدت های مختلف وجود دارد. اما در مناطق کوهستانی مانند اردبیل، خلخال، سراب و مشکین شهر تقویم اقلیم گردشگری تا حدودی متفاوت است؛ در این مناطق دوره آسایش اقلیمی از اوایل خرداد شروع شده و تا اواسط شهریور ادامه می یابد. در این مناطق در ماه های فصل تابستان شرایط بسیار ایده آلی از لحاظ اقلیمی برای فعالیت های گردشگری وجود دارد. همچنین در بین ماه های مهر تا فروردین تنش های سرمایی با شدت های متوسط تا خیلی شدید حاکم است اما تنش های گرمایی در این مناطق به ندرت اتفاق می افتد.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در بیشتر بخش های منطقه شمال غرب مانند شهرهای تبریز، ارومیه و زنجان تقریبا روند مشابهی از شرایط اقلیم گردشگری وجود دارد.

    کلیدواژگان: اقلیم گردشگری، اکوتوریسم، شاخص PET، شمال غرب کشور، فعالیت های توریستی
  • حامد پورعباس، روح الله باقری*، مجید سبزه پرور صفحات 811-830
    مقدمه

      یافتن مکان مناسب برای احداث فرودگاه در استان های کشورکه با تکیه بر ویژگی های فیزیکی، هوانوردی و جغرافیایی، اقتصادی و عوامل زیست محیطی باشد، می تواند تاثیرات بسیار مهمی در آن منطقه بگذارد. مطالعات مکان یابی فرودگاه ها، یکی از مهمترین مباحث در مناطق (استانی، شهری و...) به شمار می رود که با توجه به نقش و عملکرد خود، تاثیر بسزایی در جا به جایی افراد و کالا ها دارد لذا بر این اساس مکان یابی نادرست فرودگاه ها یکی از مهمترین مسایلی است که در برخی فرودگاه ها با آن روبه رو هستیم، به گونه ای که، بر اثر این اشتباه صدمات جانی و مالی فراوانی به وقوع می پیوندد.

    هدف

    در همین راستا پژوهش حاضر بر آن است تا با ارائه تکنیک فرا ابتکاری، و با شناسایی معیارهای استاندارد، اولویت بندی شهرستان های آذربایجان شرقی را بمنظور احداث فرودگاه انجام داده و در نهایت نتایج را با مدل سکا و روش کوپراس مقایسه کند.

    روش شناسی:

      این تحقیق از نظر هدف یک تحقیق توسعه ای-کاربردی و از نظر روش پژوهش یک تحقیق توصیفی است. در این پژوهش تحلیل مکان یابی احداث فرودگاه با توجه به روش های تصمیم گیری مورد توجه قرار گرفته است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

     آذربایحان شرقی که مرکز آن شهر تبریز و دارای 21 شهرستان می باشد.

    یافته ها و بحث:

      نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که هر سه روش نشان دهنده آن است که شهرستان میانه مناسب ترین گزینه برای احداث فرودگاه و همچنین ترتیب اولویت گزینه ها در هر سه روش یکسان است.

    نتیجه گیری

    باتوجه به مقایسه های انجام شده، بکارگیری تکنیک ارائه شده در این پژوهش، برای سازمان ها و شرکت های مختلف در اتخاذ تصمیمات درست تر بسیار راهگشا خواهدبود. همچنین با درنظر گرفتن عملکرد تکنیک در مکان یابی فرودگاه، این تکنیک توانایی انتخاب گزینه مناسب و مکانی ابی در پروژه های مختلف را دارد.

    کلیدواژگان: مکان یابی فرودگاه، تصمیم گیری چند معیاره، تکنیک فرا ابتکاری
  • مرضیه پورجوپاری*، جواد بذرافشان، علی خدادادی صفحات 831-846
    مقدمه

      امروزه در جهان، امنیت مهمترین فاکتور در تدوین استراتژی های توسعه گردشگری پایدار به شمار آمده، و با آن ارتباط مستقیم دارد. به صورتی که امنیت گردشگری می تواند منجر به توسعه اقتصاد محلی، افزایش اشتغال و سطح درآمد جوامع بومی، بالاخص نواحی روستایی گردد.

    هدف

      هدف از پژوهش حاضر؛ ارزیابی تاثیر گردشگری مذهبی در امنیت محیط های روستایی در قالب سه فاکتور امنیت ارتباطی، اجتماعی و زیست محیطی می باشد.

    روش شناسی: 

     واحد تحلیل در این مطالعه روستا بوده و جامعه آماری آن از دو گروه جامعه میزبان(101 نفر) و خبرگان(24 نفر) تشکیل شده است. لذا از طریق پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن نیز تائید شده، انجام گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل، وزن دهی و رتبه بندی معیارها از روش MABAC وFAHP ، استفاده شده است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:  

    قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل روستاهای شهرستان کرمان در استان کرمان می باشد ، این شهر در میان دشت کرمان از شمال به دشت زنگی آباد و زرند، از جنوب به دشت ماهان، از شرق به ارتفاعات صاحب الزمان و جنگل قائم، از غرب به کوه های حد فاصل دشت کرمان و رفسنجان و دره باغین، محدود می شود.

    یافته ها و بحث:  

    یافته های پژوهش نشان داده که میانگین وزنی اثرگذاری گردشگری مذهبی بر امنیت جامعه محلی در سطح 99 درصد معنادار بوده. به صورتی که بعد ارتباطی امنیت با ارزش وزنی 524/0 و بعد زیست محیطی با ارزش وزنی 187/ 0به ترتیب بالاترین و پایین ترین اهمیت را به خود اختصاص داده اند.

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاکی از آن است که به لحاظ ناامنی، روستاهای لنگر و حجت آباد به ترتیب بالاترین و پایین ترین رتبه را داشته اند. بر این اساس با بر طرف نمودن نقاط ضعف امنیتی روستاها می توان نقش بسزایی در توسعه گردشگری و بالا بردن امنیت محیط های روستایی منطقه ایفا نمود.

    کلیدواژگان: گردشگری مذهبی، گردشگری روستائی، امنیت گردشگری، کرمان
  • محمد مقدم، محمدرضا پورمحمدی*، شهریور روستایی صفحات 847-864
    مقدمه

    حق به شهر یک حق بشری است که شامل تعلق یافتن شهر به همه ی شهروندان و مشارکت آنان در امور شهری است. حق به شهر تضمین مساوی بودن فرصت ها و توزیع مناسب خدمات و امکانات است که می تواند ارتباط دوسویه ی موثری با حکمروایی خوب شهری ایفا نماید.

    هدف

    هدف تحقیق حاضر بررسی و تحلیل تئوری حق به شهر و نقش آن در تحقق حکمروائی خوب شهری در کلان شهر تبریز می باشد.

    روش شناسی:

     تحقیق حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری را شهروندان ساکن در کلان شهر تبریز تشکیل می دهند که طبق سرشماری مرکز آمار در سال 1395 دارای 1558693 نفر جمعیت و 497898 خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 337 نفر از شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در انتخاب شهروندان، افراد بالای 20 سال مورد پرسشگری قرار گرفتند و برای نمونه برداری در مناطق ده گانه کلان شهر نیز از روش خوشه ای استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، میانگین، کروسکال والیس، رگرسیون وزنی جغرافیایی و تحلیل مسیر استفاده گردید.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

    قلمرو جغرافیایی تحقیق کلانشهر تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی در شمال غرب ایران است.

    یافته ها و بحث:

     یافته ها نشان داد، در بین شاخص های حق به شهر شاخص متنوع بودن فعالیت ها و کاربران در وضعیت مطلوبی قرار داشته و سایر شاخص ها در وضعیت قابل قبولی قرار ندارند. ازنظر فضایی منطقه 9 با میانگین رتبه ای 05/175 و منطقه 7 با میانگین رتبه ای 10/170 در وضعیت مطلوبی به سر می برند. ازنظر شاخص های حکمروایی خوب شهری نیز شاخص های مشارکت، قانونمندی و پاسخگویی در وضعیت متوسط به بالایی بوده و منطقه 8 و 7 از این نظر وضعیت مطلوبی دارند.

    نتیجه گیری

    شاخص های تئوری حق به شهر در سطح کلانشهر تبریز  اثرات متنوعی در تحقق حکمروایی خوب شهری از دیدگاه شهروندان  دارد. چنانچه، شاخص های پذیرش تفاوت و تضادهای شهری با مقدار 242/0 و آزادی فعالیت در فضای شهری با مقدار 145/0 بیشترین تاثیرگذاری در تحقق حکمروایی خوب شهری در کلان شهر تبریز داشته اند. لذا، می توان گفت در فرایند حکمروایی خوب شهری در متروپلیس های ایران توجه به تئوری حق به شهر و حقوق شهروندی از ضروریات توسعه پایدار شهری است.

    کلیدواژگان: حق به شهر، حکمروایی خوب شهری، کلان شهر تبریز
  • بابک علیدوست ماسوله، حسین اصغری*، سیده صدیقه حسنی مهر، علیرضا پورشیخیان صفحات 865-878
    مقدمه

      روستاهای ایران غالبا درگیر مسائل متفاوتی هستند که مهم ترین آن عملکرد اقتصادی روستا است. در این میان وجود و حضور مناطق آزاد تجاری و صنعتی یکی از راهکارهایی است که توان جذب سرمایه های داخلی و خارجی و به پیروی از آن توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جوامع انسانی را به دنبال دارد.

    هدف

      هدف اصلی این تحقیق بررسی اثرات فعالیت منطقه آزاد تجاری - صنعتی بندرانزلی، از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی  بر روستاهای پیرامون خود و چالشه ای بوجود آمده در توسعه پایدار روستایی می باشد.

    روش شناسی: 

    روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و داده های مورد نیاز با استفاده از منابع اسنادی و مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و توزیع پرسشنامه به گردشگران و مسئولین مرتبط و نیز از طریق مطالعه ی شرایط محیطی-اجتماعی این محدوده و با بررسی فعالیت ها و طرح های توسعه ای منطقه آزاد تجاری-صنعتی انزلی با اهداف توسعه ی گردشگری پایدار گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیلی SWOT استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای ساکن در 5 نقطه روستایی به عنوان نمونه براساس مسافت کوتاه و تاثیرپذیری بیشتر این روستاها از منطقه آزاد انتخاب شدند.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:

      قلمرو جغرافیایی شامل نوار ساحلی منطقه آزاد انزلی و روستاهای داخل محدوده می باشد.

    یافته ها و بحث: 

    نتایج تحقیق نشان داد که منطقه آزاد تجاری-صنعتی انزلی از موقعیت مناسب جغرافیایی برخوردار است و به دلیل همجواری بندرانزلی با بنادر سایر کشورهای حاشیه دریای خزر می تواند به عنوان قطب گردشگری مطرح شود. نتایج آزمون t نیز با سطح اطمینان 99 درصد نشان داد که منطقه ویژه اقتصادی انزلی سبب بهبود مولفه های اشتغال، درآمد، تثبیت جمعیت، خدمات رسانی و توسعه زیرساخت های حمل و نقل شده است

    نتیجه گیری

    نتایج نهایی نشان می دهد که تهدیدات زیست محیطی و نرخ بالای تبدیل کاربری اراضی کشاورزی از مهمترین چالش های توسعه در محدوده مورد مطالعه می باشد.

    کلیدواژگان: توسعه روستایی، چالش ها و راهبردها، مناطق آزاد، بندرانزلی
  • احمد حجاریان* صفحات 879-894
    مقدمه

      وجود خطراتی مانند رشد سریع جمعیت، از بین رفتن زمین های کشاورزی و فضاهای باز، کمبود مسکن مناسب، افزایش نابرابری های اجتماعی بین مناطق شهری و روستایی و از بین رفتن حس تعلق به مکان در روستاها، کیفیت زندگی جوامع روستایی را مورد تهدید قرار داد و به دنبال آن زیست پذیری در کانون توجه قرار گرفت و رشد نمود.

    هدف

      با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف تحلیل علی مولفه های تاثیرپدار بر  میزان زیست پذیری مناطق روستایی انجام شده است.

    روش شناسی:

     این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 5 روستای بخش مرکزی شهرستان اردستان با 1524 خانوار می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 289 نفر برآورد گردید. پراکندگی تعداد نمونه ها در سطح روستاهای مورد مطالعه به صورت طبقه ای و بر اساس تعداد خانوار آنها می باشد. جهت تحلیل موضوع  در بعد اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی از 21 گویه بهره گرفته شد. روایی پرسشنامه توسط پانل صاحبنظران متخصص و مجرب مورد تایید گردید. ضریب پایایی کل زیست پذیری بر اساس آلفای کرونباخ 846/0 محاسبه گردید.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

     قلمرو جغرافیایی شامل روستاهای بخش مرکزی شهرستان اردستان می باشد .یافته ها و بحث:  نتایج نشان می دهد که اعتبار اندازه گیری شده  هر پنج مدل اندازه گیری  و نیز مدل سه عاملی مرتبه دوم برای بررسی زیست پذیری قابل قبول می باشد. در نهایت شاخص اجتماعی (55/0)، شاخص زیست محیطی (33/0) و شاخص اقتصادی (23/0) از بارهای عاملی  را تبیین می نماید.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مولفه های تاثیرگذار بر میزان زیست‎پذیری در مناطق روستایی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد.

    کلیدواژگان: زیست پذیری، توسعه روستایی، توسعه پایدار، شهرستان اردستان
  • منیژه لاله پور*، مرضیه اسمعیل پور، شیوا سلطانی صفحات 895-912
    مقدمه

      در پی تحولات بعد از انقلاب صنعتی، رشد جمعیتی و به تبع آن توسعه بافت های شهری بسیار سریع و شتابزده عمل کرده است. به طوری که در دهه های اخیر رشد و گسترش بی رویه شهرها به صورت نوعی معضل یا مسئله درآمده و لزوم بازنگری در دیدگاه ها و سیاستهای توسعه های شهری در قالب چارچوبی علمی، بیش از پیش ضرورت یافته است.

    هدف

      هدف از انجام تحقیق حاضر، شناسایی جایگاه شاخص های رشد هوشمند شهری در تحولات کالبدی نواحی شهر مراغه است.

    روش شناسی: 

     پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. شاخص های رشد هوشمند شهری در نواحی شهر مراغه بر اساس سه شاخص فشردگی، زیست محیطی و دسترسی با استفاده از مدل های هلدرن، ضریب جینی، تحلیل شبکه ای در نرم افزار Arc map  مورد ارزیابی قرار گرفته اند.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:

      محدوده مورد این تحقیق، شهر مراغه است. این شهر به هفت ناحیه شهرداری تقسیم شده است. تحولات کالبدی نواحی هفت گانه شهر مراغه بر اساس شاخص های رشد هوشمند مورد ارزیابی قرار گرفته اند.

    یافته ها و بحث: 

     یافته های تحقیق نشان از رشد پراکنده و بی قواره شهر مراغه دارد. به لحاظ زیست محیطی در زیر شاخص فضای سبز، نواحی1 و 7  بیشترین دسترسی و توزیع فضاهای سبز را دارند. در زیر شاخص شبکه فاضلاب، نواحی 5 و6 کمترین پوشش شبکه را دارند و در شاخص بافت فرسوده، ناحیه های  1، 2 و3  بیشترین مساحت از بافت فرسوده را دارند. در شاخص دسترسی به ایستگاه های اتوبوس، ناحیه 4 و7 کمترین توزیع و ناحیه 6 و1 بیشترین توزیع و دسترسی را دارند، و همچنین در شاخص دسترسی به ایستگاه های تاکسی، ناحیه 5 فاقد ایستگاه تاکسی و ناحیه 1 و 2 بیشترین توزیع ایستگاه تاکسی را دارند.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد که، نواحی شرقی مراغه که شامل نواحی پنج و شش است در سطوح پایین برخورداری از شاخص های رشد هوشمند شهری (مخصوصا در شاخص زیست محیطی و دسترسی) هستند. نواحی مرکزی شهر که شامل نواحی یک، دو و سه می باشد، این نواحی چون در دوره های اول گسترش شهر شکل گرفته اند از شاخص فشردگی مطلوبی نسبت به دیگر نواحی برخوردار هستند، ولی به لحاظ زیر شاخص زیست محیطی، بافت فرسوده که 69/98 هکتار از مساحت این نواحی را شامل می شود، باید تحت بازآفرینی قرار بگیرند، تا به اهداف ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان هماهنگ با حفظ منابع ارزشمند زیست محیطی دست یافت.

    کلیدواژگان: رشد هوشمند، شهرها، توسعه، بافت های شهری، شهر مراغه
  • پروین قلی کیانی*، وحید سهرابی، امید حسینی صفحات 913-922
    مقدمه

      بررسی کیفیت فضاهای عمومی به عنوان یکی از مولفه های ارتقاء کیفیت زندگی شهری از اواخر دهه 1960 میلادی با کارهای نظریه پردازانی همچون جین جیکوبز، یان گل، تیبالدز مطرح گردیده است. با مداخلات وسیعی که طی قرن های اخیر در جهان صورت گرفته است شهرها از فضاهایی برای انسان ها به فضاهایی برای خودروها تبدیل شده تا امروزه در شهرهای کشور و به ویژه کلانشهرها شاهد فضاهای بی روح ، زننده، بی هویت و ساکنانی بدون حس تعلق نسبت به محله و شهر خود باشیم.

    هدف

      در این پژوهش سعی بر این بوده که ارتباط میان کیفیت فضاهای عمومی و زندگی جمعی در بلوار کشاورز مورد بررسی قرار گیرد.

    روش شناسی:  

    این پژوهش از منظر روش تحقیق جزء پژوهش های توصیفی-تحلیلی و از منظر هدف تحقیق کاربردی است. به منظور بدست آوردن اطلاعات، تعداد 375 پرسشنامه در زمان های مختلف از استفاده کنندگان تکمیل گردید. حجم نمونه ها به صورت تصادفی انتخاب شده است و اطلاعات استخراج شده در محیط SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است. به منظور ارزیابی دقیق شاخص ها، آزمون همبستگی، تی استیودنت، بار عاملی و میزان انحراف از معیار مورد تحلیل قرار گرفته است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش: 

     قلمرو جغرافیایی شامل بلوار کشاورز شهر تهران می باشد .

    یافته ها و بحث: 

     21 شاخص تبیین شده در چارچوب نظری پژوهش در 4 مولفه تعاملات اجتماعی، فضای انسانی، امنیت محیطی و کیفیات محیطی تقسیم گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از آزمون ها و فرضیات نشان می دهد در بلوار کشاورز بدلیل برگزاری رخ دادهای فرهنگی-مذهبی گوناگون، وجود تعداد زیادی ساختمان و همچنین حضور مردم، وجود پیاده راه عریض و ممتد، مسیر دوچرخه سواری حفاظت شده، ایجادسنگ فرش مناسب برای افراد نابینا و حضور بانوان در فضا، امکان استفاده افراد توانیاب از این فضاها، مولفه های تعاملات اجتماعی، امنیت، فضای انسانی، کیفیات محیطی در شرایط ایده آلی قرار گیرد.

    کلیدواژگان: زندگی جمعی، فضای عمومی، تعاملات اجتماعی، بلوار کشاورز تهران
  • مهدی معصومی، علی اکبر عنابستانی*، غریب فاضل نیا، امید علی خوارزمی صفحات 923-942
    مقدمه

      صنعت گردشگری در حال حاضر، در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری است، به طوری که بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گزاران توسعه از آن به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند. در این راستا گردشگری تجاری نیز جزئی از صنعت گردشگری به حساب می آید که می تواند با برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی مزئیت ها و محدودیت های آن، نقش موثری در توسعه مناطق روستایی مرزی داشته باشد.

    هدف

      مطالعه حاضر در چارچوب برنامه ریزی استراتژیک ضمن شناخت عوامل درونی و بیرونی اثرگذار بر شکل گیری و توسعه گردشگری تجاری، به ارائه راهبردهای مناسب در زمینه توسعه پایدار روستایی تحت تاثیر شاخص های گردشگری تجاری می پردازد.

    روش شناسی:

     روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. در راستای پیشبرد اهداف تحقیق 16 قوت، 9 ضعف، 16 فرصت و 8 تهدید فراروی گردشگری تجاری از طریق واکاوی سیاست های دولت، مصاحبه با فعالان حوزه گردشگری تجاری و تعدادی از نخبگان محلی، شناسایی گردید. واحد تحلیل 25 نفر از اساتید، نخبگان و صاحب نظران حوزه گردشگری تجاری و 235 خانوار از روستاها در منطقه مورد مطالعه بوده است. در این مطالعه از ابزارهای برنامه ریزی استراتژیک SWOT و QSPM استفاده شد.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:  

    قلمرو جغرافیایی در پژوهش حاضر شامل 13 روستای قرار گرفته در محدوده تجاری دهشیخ- سیگار در دهستان سیگار از توابع بخش مرکزی شهرستان لامرد قرار گرفته است.

    یافته ها و بحث: 

     با توجه به امتیاز نهایی (33/3) IFE و (58/3) EFE در ماتریس SWOT، استراتژی تهاجمی SO به عنوان راهبرد مناسب برای رسیدن به توسعه گردشگری تجاری در منطقه تجاری دهشیخ-سیگار در افق 1410 یعنی دست یافتن به سناریوی طلایی تعیین گردید.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) نشان داد که، راهبرد «دسترسی به امکانات و تسهیلات اضافی خرید با توجه به نزدیکی منطقه مورد مطالعه به دریا و بازارهای تجاری در کشورهای جنوب خلیج فارس»، با امتیاز 084/4 به عنوان راهبرد مطلوب پیش روی توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی شناسایی گردید.

    کلیدواژگان: راهبرد، گردشگری تجاری، توسعه پایدار، برنامه ریزی استراتژیک، منطقه تجاری دهشیخ- سیگار
  • آیت اله کرمی*، جلیله کریمی صفحات 943-958
    مقدمه

    کاهش محرومیت و نابرابری به دلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی امری مهم و در خور توجه به شمار می رود. از این رو یکی از نیازهای اساسی و چالش های برنامه ریزان توسعه و اقتصاددانان برای رهایی از تله های فقر و انحرافات اجتماعی که از جمله پدیده هایی هستند که ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، شناسایی وضعیت و تنگناهای توسعه ی هر منطقه با استفاده از شاخص های زمینه ی مورد بررسی است، تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه، و در سطح توسعه ی هر یک از مناطق تخصیص داد و برنامه ریزی درست برای رسیدگی به مشکلات، کاهش و نابودی نابرابری ها و نواقص و اجرای راهبردهای توسعه در مناطق کمتر توسعه یافته است. 

    هدف

    هدف از انجام این پژوهش، مطالعه ی توسعه یافتگی کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل در استان کردستان و رتبه بندی این شهرها با توجه به شاخص های توسعه بخش های مورد بررسی و تعیین برخوردارترین و محروم ترین شهرستان ها و نشان دادن اولویت های توسعه کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش و حمل و نقل در استان است.

    روش شناسی پژوهش: 

    در این تحقیق با استفاده از بررسی منابع 93 شاخص در چهار بخش گردآوری گردید: کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل، سپس وزن دهی شاخص ها با استفاده از روش مک گراناهان انجام شد و در نهایت رتبه بندی شهرها با روش TOPSIS تعیین و با استفاده از روش موریس مقایسه مقادیر انجام شد.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:

     استان کردستان به مرکزیت سنندج در غرب کشور در بین رشته کوه های زاگرس واقع شده است. استان کردستان دارای 10 شهرستان، 29 شهر، 31 بخش، 86 دهستان و 1677 روستای دارای سکنه می باشد.یافته ها و بحث: بر اساس یافته های تحقیق درجه ی توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان از لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه کشاورزی، بهداشت، آموزش و حمل و نقل متوازن نبوده است. 

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته ها تفاوت محسوسی بین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کردستان وجود دارد که می بایت مورد توجه برنامه ریزان قرار گیرد.

    کلیدواژگان: توسعه یافتگی، نابرابری توسعه، شاخص های توسعه، تاپسیس، استان کردستان
  • مصطفی عربی، محمدرضا لطفعلی پور*، هادی قوامی، علی کرامت زاده صفحات 959-977
    مقدمه

      در این تحقیق اثرات شوک های ناشی از سناریوهای تغییر اقلیم در قالب سه سناریوی: IPCC1 (تغییر دما 27/7+% و بارش 4/12-%)، IPCC2 (تغییر دما 27/7+% و بارش 2/12-%) و IPCC3 (تغییر دما 03/5+% و بارش 3/12-%)، بر  ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصاد ایران با تاکید بر بخش کشاورزی (ارزش افزوده بخش های: صنعت و معدن، خدمات و کشاورزی، و ارزش افزوده زیربخش های: تولیدات گیاهی (زراعت و باغبانی)، تولیدات دامی، ماهیگیری و جنگلداری) و همچنین رفاه خانوار بررسی شده است.

    هدف

      مقاله با هدف بررسی اثرات تغییر اقلیم بر بخش های مختلف اقتصاد ایران و رفاه خانوار تدوین شده است.روش شناسی: در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر پویای بازگشتی (RDCGE) استفاده شده است.

    قلمرو جغرافیایی پژوهش:

      قلمرو جغرافیایی تحقیق بخش کلان اقتصاد کشور ایران می باشد که از ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1390 استفاده شده است.

    یافته ها و بحث: 

     تغییر اقلیم، ارزش افزوده بخش کشاورزی و بخش صنعت و معدن را کاهش و ارزش افزوده بخش خدمات را افزایش می دهد و میزان رفاه خانوار را کاهش می دهد. علاوه براین، در میان سه سناریوی تغییر اقلیم، به ترتیب: IPCC1، IPCC2 و IPCC3، از بیشترین تاثیر بر ارزش افزوده بخش ها و زیربخش های مورد بررسی برخوردار می باشند.  همچنین بررسی ها نشان داد هزینه های مالی دولت برای سازگاری با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی در قالب 27 برنامه و 324 طرح  به میزان 47.4 هزار میلیارد ریال در طی سال 99 می باشد.

    نتیجه گیری

    نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد تغییر اقلیم منجر به کاهش ارزش افزوده اقتصاد ایران و رفاه خانوار خواهد شد و دولت برنامه مالی محدودی برای سازگاری با تغییر اقلیم دارد.

    کلیدواژگان: تغییر اقلیم، توسعه کشاورزی، تعادل عمومی، رفاه خانوار، سازگاری
|
  • Ali Yousefi, NASROLLAH Molaeih *, Parviz Rezaei Pages 739-750

    The present research is applied in terms of purpose, in terms of nature and method is of descriptive-analytical research. The statistical population of this study includes 37 rural settlements around the city of Rasht. In the field of sample population, according to the objectives of the study, 37 inhabited villages that share a same border with the city of Rasht were selected as sample villages. In this study, all 37 villages have been studied (total number). In this study, a researcher-made questionnaire was used to collect information. Finally, 516 people participated in completing the questionnaires. Data analysis was performed using one-sample t-test, Pearson correlation coefficient and multivariate linear regression.. The results of multivariate linear regression analysis showed that among physical factors, the factor of proximity to the city predicts up to 67% of the changes in the dependent variable. Indeed, two factors of proximity to work centers and communication routes access with coefficients of 0.548 and 0.511, respectively, were effective on land use changes. The results of studies for environmental factors showed that four indicators are effective on land use change. The tourism capacities of the village with the standard coefficient of 0.821 had the most impact. The unfavorable rural land for agricultural activities with a standard coefficient of 0.785 had an effect on changes in rural land use. Distance from irrigation sources and lack of access to water with coefficients of 0.613 and 0.568, respectively, were effective in changes in the dependent variable.

    Keywords: land use, land use changes, Rural, Rasht
  • Ayub Badraq Nejad *, Milad Zand Salimi Pages 751-766

    The disruption of the distribution system of facilities and services in urban spaces has created the social inequality of citizens in accessing these services. Analyzing inequalities at the level of urban areas is a good starting point for understanding the unbalanced status of cities. The purpose of this study was to analyze and measure the spatial stability of environmental quality in 22 metropolitan areas of Tehran. The purpose of this study is applied and in terms of descriptive-analytical method and method of data collection is documentary. Quantitative models and VIKOR decision making, correlation coefficient, Shannon entropy and Arc Gis geographic information system were also used. The findings show that spatial sustainability indices of environmental quality are not evenly distributed and there is a significant difference between Tehran metropolitan areas in terms of sustainability indices. The results of the model show that the 21st and 18th districts of Tehran metropolitan area with environmental sustainability coefficient (0.188) and (0.177) were ranked first and second respectively. Tehran metropolitan area 10 with coefficient (0.627) ranks 20, Tehran metropolitan area 8 with coefficient (0.650) is ranked 21st and finally Tehran 13th district with environmental sustainability coefficient (0.664) is ranked 22nd. has taken. According to the results of this study, managers and planners of Tehran metropolis can reduce spatial inequalities and environmental instability by changing spatial budgeting policy and reforming and thus make the urban environment more sustainable for different citizens. Metropolis guarantee.

    Keywords: Urban Space Sustainability, Urban Environment Quality, Sustainable urban development, Tehran Metropolis
  • Somayeh Emadodin *, Masoud Mohammadghasemi, Danyal Ghoreishi Pages 767-778

     Interferometric Synthetic Aperture Radar (InSAR) is a powerful instrument in estimating subsidence with millimeter accuracy. This article uses Sentinel 1A satellite data from 2016 to 2020 to monitor subsidence in Fasa plain. The results of radar interference studies showed that 24 cm subsidence occurred in the study area during the statistical period. In order to find the cause of subsidence, information of piezo metric wells in the area was collected and their changes during the period 1372-1399 were studied. According to the results, the groundwater level in areas with land subsidence has been associated with a decline. Especially in the villages of Dastjeh, Sahravard and Ghazi Kouchak, which have the highest rate of groundwater level drop and are in the zone of high subsidence risk. The lands of the region mostly include gardens and irrigated cultivation. In this regard, it can be said that one of the main reasons for land subsidence in the study area is the uncontrolled abstraction of groundwater resources

    Keywords: Interferometry, subsidence, Sentinel-1, Sentinel-2, Fasa Plain
  • Nabi Omidi * Pages 779-792

    Methodology This study is quantitatively, and its purpose is practical, in terms of data collection is descriptive - survey. For data analysis software was then used SPSS as the original software, and the software LISERL as a helper application for factor analysis (exploratory) were used. The statistical population of this research includes Professors related to the fields of economics, management, political geography and border security are the universities of Ilam province, economic activists and border cooperatives of Mehran and Dehloran cities, and executive managers of Ilam province.ResultsIn this study, 25 obstacles were identified regarding the underdevelopment of production cooperatives at the borders. which after using factor analysis, the Kaiser criterion was used to determine the number of factors. Based on this criterion, 4 factors(Individual, social and cultural factors, administrative and supportive factors, financial and economic factors, security and political factors) with a specific value of more than 1 were identified and identified as extractable factors. According to the statistical indicators using the main factor analysis method, these 4 factors could explain a total of %92.672 of the total variance of the variables.Conclusion The results showed that Individual, social and cultural factors with a total factor load of 6.055, administrative and supportive factors with a total factor load of 4.711, financial and economic factors with a total factor load of 2.928 and security and political factors with a total factor load of 1.407, Respectively, the most important obstacles are the development of production cooperatives at the borders.

    Keywords: Development, Security, Mehran, Dehlran
  • Ali Hanafi *, Mostafa Radsar, Hojjat Pashapour Pages 793-810

    Climate is one of the most important factors in determining the appropriate time for tourism and development of tourism industry. In this study, in order to evaluate and zoning the ecotourism calendar in the northwest of the country, the Riemann model and physiological equivalent temperature index (PET) have been used. For this purpose, among the synoptic stations in the region, 19 stations with a statistical period of more than 30 years (1985-2014) were selected. Then, data related to climatic parameters in daily and hourly period were received from the Meteorological Organization. The comfort conditions of tourism climate and heat and cold stresses in different days and months of the year were evaluated using PET index and then zoned in GIS environment. The results showed that in most parts of the northwestern region, such as the cities of Tabriz, Urmia and Zanjan, there is almost a similar trend in tourism climate. In these cities, the best time for tourism activities is from mid-May to late June and from early September to mid-October. In contrast, in July and August for a very short period of low intensity heat stress and from late October to mid-April there are cold stresses with different intensities. But in mountainous areas such as Ardabil, Khalkhal, Sarab and Meshkinshahr, the tourist climate calendar is somewhat different; In these areas, the climate comfort period begins in early June and continues until mid-September. In these areas, during the summer months, there are very ideal climatic conditions for tourism activities.

    Keywords: Tourism Climate, TOURIST ACTIVITIES, PET index, Climate Comfort, Northwest
  • Hamed Pourabbas, Rohollah Bagheri *, Majid Sabzeh Parvar Pages 811-830
    Introduction

    Finding a suitable place for the construction of an airport in the provinces of the country based on physical, aviation and geographical features, economic and environmental factors, can have very important effects in that region. Airport location studies are one of the most important topics in regions (provincial, urban, etc.)

    Objectives

    In this regard, the study tries to develop a metaheuristic technique by identifying the standard criteria, prioritizing Eastern Azerbaijan counties in order to construct the airport and finally compare the results with the seca model and copras method.

    Methodology

    This research is applied developmental research in terms of its purpose and descriptive research in terms of research method. In this research, the location analysis of the construction of the airport has been considered according to the decision-making methods.

    Geographical Area of Research: 

    East Azerbaijan, the center of which is the city of Tabriz and has 21 cities.

    Result and Discussion

    The results of the present study show that all three methods indicate that the Miyaneh city is the best alternative for the construction of an airport.

    Conclusion

    According to the comparisons, the use of the techniques presented in this study will be very safe for organizations and companies in making proper more right decisions. considering the performance of the technique in finding the airport, this technique has the ability to choose the appropriate option and position finding in different projects.

    Keywords: Airport Location, Multi-criteria decision making, Metaheuristic Technique
  • Marziyeh Pourjoupari *, Javad Bazrafshan, Ali Khodadadi Pages 831-846

    In today's world, security is considered as the most important factor in the formulation of sustainable tourism development strategies, and is directly related to it. In a way, tourism security can lead to the development of the local economy, increase employment and income levels of indigenous communities, especially in rural areas. The purpose of this study; Assessing the impact of religious tourism on the security of rural environments is in the form of three factors of communication, social and environmental security. The unit of analysis in this study is the village and its statistical population consists of two groups of host community (101 people) and experts (24 people). Therefore, it has been done through a researcher-made questionnaire whose validity and reliability have also been confirmed. MABAC and FAHP methods have been used for analysis, weighting and ranking of criteria. The results show that the average score of the impact of religious tourism on local community security at the level of 99% was significant. On the other hand, the security dimension with a weight value of 0.524 and the environmental dimension with a weight value of 0.187 have the highest and lowest importance, respectively. Based on the results of ranking ten villages with high potential for religious tourism, Langar and Hojjatabad villages have the highest and lowest ranks in terms of insecurity, respectively.Keywords: Religious Tourism, Rural Tourism, Tourism Security, MABAC and FAHP Methods.

    Keywords: religious tourism, Rural tourism, Tourism Security, MABAC, FAHP Methods
  • Mohammad MOQADDAM, Mohammadreza Pourmohammadi *, Shahrivar Roostaei Pages 847-864

    The right to the city is a human right that includes the city belonging to all citizens and their participation in urban affairs. The right to a city is to ensure equal opportunities and the proper distribution of services and facilities that can play an effective two-way relationship with good urban governance.The present study was applied in terms of type of purpose and in terms of nature and descriptive-analytical method and library and field methods were used to collect data. The statistical population consists of citizens living in the metropolis of Tabriz, which according to the census of the Statistics Center in 2016 had a population of 1558693 people and 497898 households, which using the Cochran's formula, 337 citizens were selected as a sample. In the selection of citizens, people over 20 years of age were interviewed and cluster sampling method was used for sampling in ten metropolitan areas. Data were analyzed using one-sample t-test, mean, Kruskal-Wallis, geographical weight regression and path analysis. Indicators of the right to city theory at the level of Tabriz metropolis have various effects on the realization of good urban governance from the perspective of citizens. Thus, the indicators of acceptance of urban differences and contradictions with a value of 0.242 and freedom of activity in urban space with a value of 0.145 have had the greatest impact on the realization of good urban governance in the metropolis of Tabriz.

    Keywords: the Right to the City, good urban governance, Tabriz Metropolis
  • Babak Alidoste Masouleh, Hossein Asghari *, Sedigheh Hassanimehr, Alireza Poursheykhian Pages 865-878

    The present study aims to investigate the role of free zones in rural development, challenges and strategies with emphasis on the role of Anzali Free Zone. The statistical population of the study includes households living in rural areas of Lijarki district of Hassan Roud. Five villages were selected as a sample based on the short distance and greater impact of these villages from the free zone. This research is of applied type and is based on descriptive-analytical and survey methods and two documentary and field methods have been used to collect data. In the field section, two separate questionnaires were used for data collection for village officials and rural households. Their reliability was obtained according to Cronbach's alpha coefficient of 0.821 and 0.736, respectively, which indicates a favorable situation. In order to analyze the data, SPSS software was used and their analysis using Wilcoxon test in the section related to measuring the status of facilities of the statistical test comparing the mean of t and Friedman, to measure the economic, social and physical status. The studied villages were exploited. The results obtained from the situation of the study area, in terms of economic, social and physical indicators indicate that the most effects from the perspective of heads of households and rural executives physical effects in rural areas with Obtained t, 3.522 and 0.774 respectively.

    Keywords: Rural development, Challenges, strategies, Free zone, Anzali
  • Ahmad Hajarian * Pages 879-894

    Dangers such as rapid population growth, loss of agricultural land and open spaces, lack of adequate housing, increasing social inequalities between urban and rural areas, and loss of sense of place in rural areas threaten the quality of life of rural communities. Subsequently, viability came to the fore and grew. Due to the importance of the subject, the present study was conducted with the aim of causally analyzing the components affecting the viability of rural areas. This research is applied in terms of purpose and based on descriptive-analytical nature. The statistical population is 5 villages in the central part of Ardestan city with 1524 families. The sample size was estimated to be 289 based on Cochran's formula. The distribution of the number of samples in the studied villages is stratified and based on the number of their households. 21 items were used to analyze the issue in social, environmental and economic dimensions. The validity of the questionnaire was confirmed by a panel of expert and experienced experts. The reliability coefficient of total viability based on Cronbach's alpha was calculated to be 0.846. The results show that the measured validity of all five measurement models as well as the second-order three-factor model is acceptable for the study of viability. Finally, the social index (0.55), environmental index (0.33) and economic index (0.23) explain the factor loads.

    Keywords: viability, Rural development, sustainable development, Ardestan city
  • Manijeh Lalepour *, Marzieh Esmaeilpour, Shiva Soltany Pages 895-912
    Introduction

    Following the developments after the Industrial Revolution, population growth and consequently the physical development of cities has acted very fast and accelerated. So that in recent decades, the uncontrolled growth and expansion of cities has become a kind of problem or issue and the need to pay attention to urban issues and especially its physical issues in the form of a scientific framework, has become important and necessary. Objective of the present study: The purpose of this study is to identify the position of urban smart growth indicators in the physical development of Maragheh city.

    Research methodology

    The present research has been done in terms of applied purpose and in terms of method, descriptive-analytical method. Indicators of smart urban growth in Maragheh city areas have been evaluated based on three indicators of compaction, environmental and accessibility using Holdern models, Gini coefficient, and network analysis in Arc map software. Below the sewerage network index, areas 5 and 6 have the least network coverage and in the worn texture index, areas 1, 2 and 3 have the highest area of worn texture. In the bus station access index, districts 4 and 7 have the least distribution and in districts 6 and 1 have the most distribution and access, and also in the taxi station access index, district 5 has no taxi station and district 1 and 2 have the most taxi station distribution.

    Keywords: Smart Growth, cities, Development, urban contexts, Maragheh city
  • Parvin Gholikiani *, Vahid Sohrabi, Omid Hoseiny Pages 913-922

    The study of the quality of public spaces as one of the components of improving the quality of urban life has been proposed since the late 1960s with the work of theorists such as Jane Jacobs, Jan Gel, Tibalds. With the extensive interventions that have taken place in the world, cities have changed from spaces for humans to spaces for cars to today in the cities of the country, especially in metropolises, witnessing lifeless, disgusting, unidentified spaces and residents without a sense of belonging. Be your neighborhood and city. In this study, an attempt has been made to investigate the relationship between the quality of public spaces and public life on Keshavarz Boulevard. The indicators explained in the theoretical framework of the research were divided into 4 components: social interactions, human space, environmental security, and environmental qualities. This research is descriptive-analytical in terms of research method and applied research in terms of purpose. To obtain information, 375 questionnaires of users were completed randomly. The information extracted from the questionnaire in the SPSS environment was subjected to correlation and Student's tests and the results show that in Keshavarz Boulevard due to various cultural and religious events, there are many buildings and people, there are pedestrians, wide and continuous road, protected cycling route, creating a suitable carpet stone for the blind and the presence of women in the space, the possibility of using these spaces by the able-bodied, components of social interaction, security, human space, environmental qualities in ideal conditions.

    Keywords: collective life, Public space, Social Interactions, Keshavarz Boulevard Tehran
  • Mahdi Masoumi, Aliakbar Anabestani *, Gharib Fazelniya, Omid Ali Kharazmi Pages 923-942
    Introduction

    Commercial tourism is also considered a part of the tourism industry that can play an effective role in the development rural border areas by principled, appropriate planning and identification of its advantages and limitations.Research goal: the present study in the framework of strategic planning, while recognizing the internal and external factors affecting formation and development of business tourism, provides appropriate strategies in the field of sustainable rural development under the influence of trade tourism indicators.

    Research Methods

    The research method is descriptive-analytical. In order to advance objectives of research, 16strengths, 9weaknesses, 16opportunities and 8threats to business tourism were identified through analysis of government policies, interviews with business activists and number of local elites. In this study, SWOT and QSPM strategic planning tools were used.

    Results

    In the SWOT matrix, according to the final score in IFE (3.33) and in EFE (3.58), the aggressive strategy of SO as suitable strategy to achieve the development of commercial tourism in the Dehshikh-Sigar commercial area at the horizon of 1410 means achieving the scenario Golden determined. Then, the best strategies were identified with the help of Quantitative Strategic Planning Matrix (QSPM), prioritization and the most important strategy "Access to additional facilities and purchasing facilities due to the proximity of study area to the sea and commercial markets in the southern Persian Gulf countries", with a score (4.084).

    Keywords: strategy, Business Tourism, sustainable development, Strategic Planning, Dehshikh-Sigar commercial Area
  • Ayatollah Karami *, Jalileh Karimi Pages 943-958

    Inequality is an important feature of Third World countries. The dimensions of inequality in various economic, social, political and cultural spheres are debatable. Therefore, reducing deprivation and inequality due to economic, social, cultural and political consequences is important and noteworthy. Hence, one of the basic needs and challenges of development planners and economists to get rid of poverty traps and social deviations, which are among the phenomena that are closely related to each other, is to identify the situation and development.The purpose of this study is to study the development of agriculture, health, education and transportation in Kurdistan province and the ranking of these cities according to the development indicators of the studied sectors and determining the most privileged and deprived Most cities and show the priorities of agricultural development, health, education and transportation in the province. In this study, 93 indicators were collected in four sections using a review of sources: agriculture, health, education and transportation, then the weighting of the indicators was done using the McGranahan method and finally the counties were ranked using the TOPSIS method was determined and values were compared using Morris method. The results of TOPSIS showed that there is a significant difference between the degree of development of the cities of Kurdistan province and Sanandaj city is in the first rank and Sarvabad city is in the last rank.

    Keywords: Development, Development Inequality, development indicators, TOPSIS, Kurdistan province
  • Mostafa Arabi, MohammadReza Lotfalipour *, Hadi Ghavami, Ali Keramatzadeh Pages 959-977

    In this study, the effects of shocks caused by climate change scenarios in the form of three scenarios: IPCC1, IPCC2 And IPCC3 on the value added of different sectors of the Iranian economy with emphasis on the agricultural sector (value added of the sectors: industry and mining, services and agriculture, And the added value of the sub-sectors: crop production (agriculture and horticulture), livestock production, fishing and forestry) as well as household welfare were examined. For this purpose, the social accounting matrix of 1390 was used. Also, the dynamic recursive dynamic general equilibrium (RDCGE) model was used to analyze the data. The results showed that climate change reduces the added value of agriculture and industry and mining and increases the value added of services and reduces household welfare. In addition, among the three climate change scenarios: IPCC1, IPCC2 and IPCC3, respectively, have the greatest impact on the value added of the sectors and subsectors studied. Studies also show that government financial expenditures to adapt to climate change in the agricultural sector in the form of 27 programs and 324 projects amounting to 47.4 thousand billion rials during the year 99. Finally, increasing water productivity in the agricultural sector, increase The knowledge and awareness of farmers and policy makers about the effects of climate change, empowerment of local communities with emphasis on environmental protection, linking specific financial resources to cope and adaptation to the effects of climate change with conventional agricultural resources, etc. were suggested.

    Keywords: climate change, agricultural sector, Reversible Dynamic Calculable General Equilibrium (RDCGE), adaptation