فهرست مطالب

نشریه پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش
پیاپی 72 (خرداد 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/04/06
  • تعداد عناوین: 12
|
  • سمانه عباسی، اعظم زارع * صفحات 1-12

    اختلال اضطراب جدایی یکی از رایج ترین اختلالات روانی در بین کودکان و نوجوانان است و لذا با توجه به شیوع این اختلال در کودکان و آثار زیان بار آن بر رشد و عملکرد کودکان و جلوگیری از تداوم و درمان آن، پژوهش در حوزه کودک و شناسایی عوامل موثر بر آن بسیار اهمیت دارد. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش اضطراب و روابط موضوعی مادران در پیش بینی اضطراب جدایی کودکان دبستانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر قم در سال 1400 بود که تعداد آن ها براساس آمار اخذشده از اداره آموزش و پرورش برابر با 23864نفر بود. نمونه آماری شامل 378نفر از اعضای جامعه آماری مذکور بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده شامل مقیاس سنجش اضطراب جدایی هان و همکاران (2003) و پرسشنامه اضطراب بک (1990) و مقیاس روابط موضوعی بل (1995) بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان نرم افزار SPSS نسخه26 استفاده شد. نتایج نشان داد که حدود 6/13درصد واریانس اضطراب جدایی کودکان توسط اضطراب مادران و زیرمقیاس های روابط موضوعی مادران پیش بینی می شود. اضطراب مادران رابطه مثبت و معناداری با اضطراب جدایی کودکان دارد. دلبستگی نا ایمن، بیگانگی، بی کفایتی اجتماعی و خودمیان بینی رابطه مثبت و معناداری با اضطراب جدایی کودکان دارند. از بین متغیرهای پژوهش، بیگانگی در پیش بینی اضطراب جدایی کودکان در رتبه اول قرار دارد.

    کلیدواژگان: اضطراب، روابط موضوعی، اضطراب جدایی، مادران، کودکان دبستانی
  • حدیث خان محمدی *، وحید شاویسی زاد، فوزیه کرمی، سیروس خداویسی، فرامرز خان محمدی صفحات 13-26

    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اخلاق مداری، کنترل احساسات و آگاهی از رفتار با عملکرد شغلی دبیران آموزش و پرورش بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دبیران آموزش و پرورش شهر سرپل ذهاب بودند. نمونه آماری نیز با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 225 نفر انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه اخلاق مداری لنیک وکیل، کنترل احساسات گراسمیک و همکاران، آگاهی از رفتار براون و رایان و عملکرد شغلی پاترسون می باشد. نتایج با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون، نشان داد که بین اخلاق مداری و عملکرد شغلی دبیران رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین کنترل احساسات و عملکرد شغلی دبیران رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بین آگاهی از رفتار و عملکرد شغلی دبیران رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. مدل تاثیر اخلاق مداری، کنترل احساسات، آگاهی از رفتار بر عملکرد شغلی دبیران معنی دار بود، این مدل 27 درصد واریانس عملکرد شغلی دبیران را توجیه کرد. بنابراین عملکرد دبیران در شغلشان نشان دهنده توانایی های بالفعل و بالقوه و همچنین نقاط ضعف و قوت اوست، در نتیجه با ارزیابی فرد و کسب اطلاعاتی در این زمینه می توان مسیر شغلی فرد را در سازمان ترسیم نمود.

    کلیدواژگان: اخلاق مداری، کنترل احساسات، آگاهی از رفتار، عملکرد شغلی
  • گلناز حسین زاده * صفحات 27-37

    این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی زنان افسرده شهرستان ساری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل می باشد و جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان مبتلابه افسردگی شهر ساری تشکیل دادند؛ که تعداد 30 نفر (گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه تنظیم هیجان گراس (ERQ) (2003) و پرسشنامه استاندارد انعطاف پذیری روان شناختی دنیس وندروال (2010)، استفاده شد. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا)، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 26SPSS- انجام شد. نتایج حاکی از آن بود که در مجموع تفاوت معنادار بین نمره کل و خرده مقیاس های دو متغیر تنظیم هیجان و انعطاف پذیری روان شناختی در پیش آزمون و پس آزمون در سطح (05/0>P) در دو گروه آزمایش و کنترل در زنان افسرده وجود دارد. نتیجه یافته ها حاکی از آن است که آموزش درمان شناختی رفتاری بر تنظیم هیجان و انعطاف پذیری روان شناختی زنان افسرده شهر ساری تاثیر دارد.

    کلیدواژگان: درمان شناختی رفتاری، خودکارآمدی، تنظیم هیجان، زنان افسرده
  • سیده زهره حاتمی نژاد *، محمدرضا خدابخش صفحات 38-51

    هدف این پژوهش انجام مروری بر ویژگی های شخصیتی و روانشناختی کودکان کم بینا و نابینا بود. بدین منظور ابتدا ویژگی های شخصیتی و روانشناختی کودکان کم بینا و نابینا از منابع پیشین استخراج و دسته بندی شد. سپس پیشینه پژوهشی و تعاریف مرتبط با هر پیامد به صورت جداگانه استخراج و در دسته های مربوطه قرار گرفت که در نهایت، 7 ویژگی مهم شخصیتی و روانشناختی در کودکان کم بینا و نابینا استخراج شد که در ادامه به آنها پرداخته می شود. این ویژگی ها شامل قدرت تخیل بالا، افسردگی، انزوای اجتماعی، نعطاف پذیری، اضطراب، اعتماد به نفس پایین و کمالگرایی بودند. بنابراین، به والدین و مراقبان کودکان کم بینا و نابینا توصیه می شود که در ارتباط با این کودکان این 7 ویژگی را مد نظر قرار دهند.

    کلیدواژگان: ویژگی های شخصیتی، ویژگی های روانشناختی، کودکان کم بینا، کودکان نابینا
  • زهره ارخودی قلعه نوئی * صفحات 52-72

    نوجوانی مرحله مهمی از رشد است که ممکن است با اختلالات روان شناختی از جمله افسردگی و خودکشی به ویژه در دختران نوجوان همراه شود (ایزانلو و همکاران، 1402). شیوع افکار خودکشی در طول دوره نوجوانی بین 1/12 تا 9/29 تخمین زده می شود. افکار خودکشی گرایانه پیش بینی کننده ی موثری برای اقدام به خودکشی است و معمولا با احساساتی نظیر ناامیدی و بیچارگی همراه است (رشیدی، چوب فروش زاده و متقی، 1401). هدف پژوهش حاضر که به روش توصیفی از نوع اقدام پژوهی انجام شده است، کاهش خطر اقدام به خودکشی و مهار افکارخودکشی دانش آموزی است که با واقعه سوگ مادر مواجه شده است. در این پژوهش با مطالعه پیشینه و تحقیقات مرتبط و بهره گیری از ابزارهای پرسشنامه و مصاحبه، دلایل تمایل به خودکشی و راهکارهای پیشگیری آن مورد بررسی قرار گرفت. بهترین راهکارهای قابل اجرا با توجه به بیشترین تاثیری که در بهبود وضعیت داشت (مشاوره سوگ، ایجاد شبکه حمایتی و درمان شناختی رفتاری مختصر) انتخاب و اجرا گردید. نتایج نشان داد که راه حل های انتخابی اثربخش بوده و توانسته است به طور معناداری افکار و تمایل به خودکشی دانش آموز مورد نظر را کاهش دهد. به طوریکه این میزان از 60 درصد به 10 درصد کاهش یافت.

    کلیدواژگان: نوجوانی، خودکشی، سوگ، اقدام پژوهی
  • فاطمه محمودی ماندنی *، زهرا ضیایی قهنویه صفحات 73-86

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزش یادگیری خود راهبر بر پایستگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، از نوع نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی پایه ششم پسرانه منطقه 2 تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که به صورت تصادفی،30دانش آموز به طور مساوی و همگن در دوگروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه پایستگی تحصیلی مارتین و مارش(2008) و پرسشنامه خودکارآمدی شوارزر (1993) بود. داده های گردآوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بسته آموزش یادگیری خود راهبر بر پایستگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پسر اثربخش است.

    کلیدواژگان: یادگیری خودراهبر، خودکارآمدی، پایستگی تحصیلی، دانش آموزان
  • فاطمه باقری * صفحات 87-99

    هدف از پژوهش حاضر اثربخشی زوج درمانی شناختی-رفتاری بر میزان تعهد زناشویی و افسردگی زوجین خیانت دیده در شهر مشهد بود، پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است، جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده و داوطلب مشارکت بودند که به مراکز مشاوره منتخت روان شناسی مراجعه کردند. نمونه آماری پژوهش، شامل 30 نفر از زنان متاهل خیانت دیده بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه افسردگی بک پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز استفاده شد. همچنین جهت مداخله زوج درمانی شناحتی-رفتاری گروهی از پروتکل درمان شناختی رفتاری هالفورد (2005) در 10 جلسه انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تی مقایسه میانگین های دو گروه مستقل، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 صورت گرفت. نتایج نشان داد پس از حذف اثر پیش آزمون، در میانگین نمرات تعهد زناشویی (0٫001>p) و افسردگی (0٫001>p) تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود داشت. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که زوج درمانی شناحتی-رفتاری گروهی بر تعهد و افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده موثر است.

    کلیدواژگان: زوج درمانی، تعهد، افسردگی، زنان خیانت دیده
  • فوزیه کرمی *، وحید شاویسی زاد، مهسا بسامی، حدیث خانمحمدی، طیبه اسکندری صفحات 100-115

    هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تن انگاره بدنی بر اساس نگرش های ناکارامد، حساسیت اجتماعی و احساس ناکامی در دختران نوجوان شهر کرمانشاه بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دختران نوجوان شهر کرمانشاه در سال 1403 هستند. نمونه این پژوهش مشتمل بر 200 نفر از دختران نوجوان (سال سوم دبیرستان) شهر کرمانشاه می باشد که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه طرح نگرش های ناکارامد، حساسیت اجتماعی و احساس ناکامی با تن انگاره بدنی می باشد. نتایج پژوهش با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون نشان دادند که بین نگرش های ناکارامد در زمینه (قطع ارتباط وطرد، خودگردانی مختل، محدودیت مختل، دیگرجهت مندی، گوش بزنگی)، حساسیت اجتماعی و احساس ناکامی با تن انگاره بدنی در دختران رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. متغیر حساسیت اجتماعی با ضریب بتای 33/0، نگرش های ناکارامددر زمینه محدودیت مختل با ضریب بتای 32/0، متغیر احساس ناکامی با ضریب بتای 29/0، متغیر نگرش های ناکارامددر زمینه قطع ارتباط و طرد با ضریب بتای 28 /0 و متغیر نگرش های ناکارامددر زمینه خودگردانی مختل با ضریب بتای 26/0 می توانند به طور مثبت و معنی داری تن انگاره بدنی دختران را پیش بینی کنند.

    کلیدواژگان: نگرش های ناکارامد، حساسیت اجتماعی، احساس ناکامی، خود توصیف گری بدنی
  • میترا ترکی * صفحات 116-129

    هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی اثربخشی هنر درمانی بر رویکرد نقاشی بر کاهش علائم افسردگی کودکان پسر طلاق شهرستان آبادان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه فرزندان پسر مطلقه ساکن آبادان در سال 1402 می باشد. نمونه آماری شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. برای جمع آوری داده های مربوط به افسردگی از پرسشنامه افسردگی ماریاکواس (CDI) استفاده شد. گروه آزمایش 10 جلسه 40 دقیقه ای هنردرمانی دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماندند. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام شد. نتایج پژوهش مذکور نشان داد که استفاده از هنر درمانی برای کاهش علائم افسردگی در فرزندان پسر طلاق در سطح 05/0> Pبه طور معنی داری موثر است.

    کلیدواژگان: افسردگی، هنر درمانی، نقاشی، والدین، کودکان طلاق
  • سید علی موسوی اصل *، نگار آقایی صفحات 130-148

    روش ریباند تراپی یکی از راهکارهای آموزشی درمان افراد مبتلا به اتیسم است. اما این که جایگاه این روش در بهبود مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به اتیسم چقدر است؛ موضوعی است که این پژوهش به آن پرداخته و از طریق بررسی این بسته آموزشی که شامل تمرینات مختلف است، چهار مولفه حرکات کلیشه ای، مشکلات ارتباطی، تعاملات اجتماعی و اختلالات رشدی را به روش تحلیلی قبل و بعد از انجام بسته تمرینی بر روی دو دانش آموز دهلرانی مورد بررسی قرار داده و به تحلیل آزمون فرضیه از روش تحلیل کواریانس پرداخت. داده های پژوهش شامل جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه مهارت اجتماعی واتسون و پرسشنامه اتیسم گارس بود. نتایج بیان داشت که ریباند تراپی تاثیر معنی داری بر مهارت های اجتماعی این دانش آموزان نسبت به گروه کنترل و نسبت به حالت پیش آزمون داشته است. همچنین مشخص شد که حرکات کلیشه ای و مشکلات ارتباطی به طور معنی داری پس از ریباند تراپی تاثیر معنی داری بر بهبود های حاصله از این روش درمانی داشته است.

    کلیدواژگان: ریباند تراپی، مهارت های اجتماعی، کودکان مبتلا به اتیسم، شهر دهلران
  • ولی عبدالله زاده قمشی *، رسول نجفی، رحمت سعادتفر، هادی خلیلی صفحات 149-159

    خود ناتوان سازی به عنوان شکلی از رفتارهای اجتنابی به طور واضح به کاهش و تخریب عملکرد فرد منجر می شود و سرسختی روانشناختی و هوش موفق در سلامت روانی و رفتار به هنجار نقش دارد و دانش آموزی که در این متغیرها خوب نباشد در تشخیص هیجانات با مشکل روبرو می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش موفق وخود ناتوان سازی در دانش آموزان دخترمتوسطه آموزش وپرورش ایلخجی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مطالعه حاضر را از دانش آموزان دختر متوسطه آموزش و پرورش ایلخچی بوده و برای نمونه گیری روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. بدین ترتیب تعداد نمونه آماری 235 نفر متوسطه اول و 165 نفر متوسطه دوم، (مجموعا 400 نفر) انتخاب شد.از ابزارهای پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی میگلی (2000)، و پرسشنامه هوش موفق گریگورنک. و استنبرگ (2002) استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بین هوش تحلیلی با خودناتوان سازی تحصیلی رابطه معکوس و معنادار وجود دارد ((0.05> p). بین مولفه های هوش عملی و هوش خلاق با خودناتوان سازی تحصیلی رابطه معنادار نبوده است. از یافته های پژوهش مسئولین تربیتی، مشاوران و معلمین و مسئولین که در ارتباط دانش آموزان هستند در زمینه های آموزشی، تربیتی و اتخاذ تصمیمات همیاری و کمک به تقویت متغیرهای پژوهش می توانند مثمرثمر باشند.

    کلیدواژگان: خود ناتوان سازی تحصیلی، هوش موفق، دانش آموز
  • سیده زهره حاتمی نژاد، مهدی اکبرزاده * صفحات 160-177

    هدف این پژوهش تعیین نقش میانجی عدم تحمل بلا تکلیفی و انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه تمایز یافتگی خود و استرس ادراک شده پرستاران بود. بدین منظور در قالب یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 393 نفر از پرستاران شهر مشهد در سال 1402 انتخاب شدند و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن (1983)، پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994)، پرسشنامه انعطاف پذیری هیز و همکاران (2004) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود دریک (2011) را تکمیل کردند. داده ها از طریق آزمون همبستگی، تحلیل رگرسیون و معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خود با استرس ادراک شده رابطه منفی دارد. تمایزیافتگی خود با عدم تحمل بلاتکلیفی رابطه منفی دارد. تمایزیافتگی خود با انعطاف پذیری روانشناختی رابطه مثبت دارد. عدم تحمل بلاتکلیفی با استرس ادراک شده رابطه مثبت دارد. انعطاف پذیری روانشناختی با استرس ادراک شده رابطه مثبت دارد. عدم تحمل بلاتکلیفی در رابطه بین تمایریافتگی خود و استرس ادراک شده نقش میانجی دارد. انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه بین تمایریافتگی خود و استرس ادراک شده نقش میانجی دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که جهت کاهش استرس ادراک شده پرستاران، می توان بر کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی و افزایش تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری روانشناختی کار کرد.

    کلیدواژگان: تمایزیافتگی خود، عدم تحمل بلاتکلیفی، انعطاف پذیری روانشناختی، استرس ادراک شده