فهرست مطالب

مجله سلامت و بهداشت
سال پانزدهم شماره 2 (پیاپی 61، تابستان 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/04/11
  • تعداد عناوین: 10
|
  • عباس مظفری، پژمان محمدی * صفحات 143-151
    زمینه و هدف

    اسید سولفوریک به واسطه استفاده فراوانی که در اغلب صنایع مانند استحصال مس، سرب و روی دارد، موجب اثرات زیان آوری بر سلامت کارکنان این واحدها می شود. بنابراین ارزیابی دقیق میزان مواجهه کارکنان در این صنایع ضروری است. این مطالعه ارزیابی به دو روش تیتراسیون و یون کروماتوگرافی را مقایسه کرده است تا میزان مواجهه دقیق کارکنان در سال های قبل که با روش تیتراسیون انجام گرفته بود را مشخص سازد.

    روش کار

    در ایستگاه های معینی همزمان به دو روش مبتنی بر تیتراسیون و یون کروماتوگرافی نمونه برداری و آنالیز انجام گرفت. در روش تیتراسیون از محلول هیدروکسید سدیم در داخل بابلر متخلخل و در روش یون کروماتوگرافی از متد 7903  موسسه ملی ایمنی و بهداشت شغلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری نتایج با نرم افزار SPSS-18  انجام شد.

    یافته ها

    میانگین غلظت اسید در هوای سالن الکترولیز با روش تیتراسیون برابر 89/33 میلیگرم بر مترمکعب و در روش یون کروماتوگرافی برابر 119/0 میلی گرم بر مترمکعب بود. نتایج بیانگر تداخل گاز دی اکسیدگوگرد در روش تیتراسیون بود. بین نتایج دو روش همبستگی مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    روش تیتراسیون برای اندازه گیری غلظت اسیدسولفوریک در هوا مناسب نمی باشد بویژه در محیط هایی که غلظت گاز دی اکسید گوگرد بالا میباشد. با توجه به ثابت بودن شرایط فرآیندی و تهویه سالن مورد مطالعه در زمان انجام مطالعه با سال های پیشین، میتوان میزان مواجهه را در حدود نتایج حاصل از روش یون کروماتوگرافی این مطالعه دانست.

    کلیدواژگان: میست اسید سولفوریک، تیتراسیون، یون کروماتوگرافی، سالن الکترولیز، صنعت تولید مس
  • عبدالله درگاهی *، حامد زندیان، حامد محسنی راد، علی حسین خانی، هلیا قلیزاده، مهدی وثوقی صفحات 152-169
    زمینه و هدف

    بحران دسترسی به منابع آب بهداشتی و کافی از یک سو، سبک زندگی ناسالم از سوی دیگر به عنوان عوامل مهم شیوع انواع بیماریهای مرتبط با سنگهای ادراری میباشد. حجم آب دریافتی به طور روزانه و ترکیبات موجود در منابع آب میتوانند بر عناصر ادراری و تشکیل سنگ کلیه موثر باشند با این حال نمونه های نقض نیز در مطالعات مختلف مطرح شدهاند از این روی این مطالعه با هدف بررسی غلظت میکروالمنت ها در سنگهای ادراری و خون افراد ساکن استان اردبیل و ارتباط آن با منابع مختلف آبی مصرفی صورت گرفت.

    روش کار

    این مطالعه از نوع مورد- شاهدی بوده که در آن40 نفر به عنوان مورد و 40 نفر به عنوان شاهد در نظر گرفته شدند. جامعه آماری شامل افراد دارای سنگ های ادراری که از انواع منابع آب شرب در شهر اردبیل مصرف کردهاند، میباشند. در این مطالعه انواع منابع آب شامل آبهای معدنی، آب لوله کشی، رودخانه، سد، آب چاه، چشمه، آب فیلترشده، از نظر غلظت عناصر جزئی (استرانسیوم، وانادیم، سدیم و پتاسیم) و ارتباط آن با تشکیل سنگهای ادراری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مشخصات فیزیکوشیمیایی انواع منابع آب مصرفی نظیر pH، کدورت، کلر باقیمانده، کل جامدات محلول (TDS) و هدایت الکتریکی (EC) بررسی شد. جهت اندازه گیری عناصر جزئی از دستگاه ICP-MS استفاده گردید. برای آنالیز داده های به دست آمده از نرم افزار SPSS-22 و آزمونهای آماری آنووا و توکی استفاده شد.

    یافته ها

    یافته های مطالعه نشان داد که غلظت عنصر سدیم در نمونه خون افراد مختلف با توجه به اینکه از چه نوع منبع آبی استفاده کرده بودند اختلاف معناداری دارد (05/0(p<. به طوری که میزان سدیم در خون افرادی که از آب فیلترشده استفاده کرده بودند نسبت به افرادی که آب لوله کشی مصرف کرده بودند، بیشتر بود. از طرفی در غلظت سایر عناصر جزئی، اختلاف معناداری وجود نداشت. با توجه به نتایج آزمون توکی، میزان سدیم در آب فیلتردار بیشتر از آب شیر بود.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه میان غلظت های سدیم، استرانسیوم و وانادیوم در سنگ های ادراری و نمونه های خون با انواع آب مصرفی تفاوت معنی داری مشاهده شد. میزان سدیم خون افرادی که از آب تصفیه شده استفاده میکردند بیشتر از افرادی بود که از آب لوله کشی استفاده میکردند. همچنین میزان سدیم آب تصفیه شده بیشتر از آب شیر بدست آمد. از نتایج این مطالعه میتوان به این نتیجه رسید که نوع آب مصرفی میتواند بر غلظت سدیم و سایر ترکیبات بدن تاثیر بگذارد و این نتایج میتواند به آگاهی عموم مردم کمک کند تا در انتخاب منابع آب مصرفی و یا تهیه دستگاه های تصفیه آب با توجه به شرایط سلامتی خود اقدام کنند.

    کلیدواژگان: میکروالمنت ‬ها، سنگ‬های ادراری، خون، منابع آب، استان اردبیل
  • عابد عسگری، فاطمه روح آبادی، فائزه عسگری ترازوج، حبیب الله رحیمی، مهسا راه روان، رضوان فرخ نژاد، حسن رحمانی* صفحات 170-179
    زمینه و هدف

    سلامت روان کارکنان و بروز فرسودگی شغلی در قشر پرستاری به دلیل اثر متقابل بر مددجو اهمیت بیشتری پیدا میکند. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی و سلامت روان در بین پرستاران شهر کاشان انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر، پژوهشی توصیفی- تحلیلی است که از میان 182نفر از پرستاران کاشان به تفکیک 49 مرد و 133 زن به صورت تصادفی ساده از بخش های مختلف در سال 1399 انتخاب شدند و به پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ، فرسودگی شغلی مسلش و اطلاعات دموگرافیک پاسخ دادند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های آنوا و تی) و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    در بررسی ارتباط بین اطلاعات دموگرافیک و خرده مقیاس های فرسودگی، سالهای اشتغال به کار با فراوانی عملکرد شخصی، جنسیت مونث و شدت خستگی عاطفی و اطلاعات دموگرافیک و خرده مقیاسهای سلامت روان بین سن و فراوانی بروز علایم جسمانی و ارتباط بین جنسیت و فراوانی علایم جسمانی، فروانی علایم اضطرابی و فراوانی عملکرد شخصی با 05/0 <p ارتباط معنیدار مستقیم وجود داشت. در پایان ارتباط بین سن و سلامت عمومی با جنسیت، ارتباط بین جمع مسلش با پاره وقت بودن کار، ارتباط بین سلامت عمومی با تعداد فرزندان و تعداد شبکاری بیشتر با جمع مسلش همگی با 05/0<p معنی دار شدند.

    نتیجه گیری

    پرستاران کاشان دارای سلامت روان و فرسودگی شغلی متوسط بوده که میزان آن در زنان بیشتر است. اقدامات مدیریتی دقیق جهت پیشگیری از پیشرفت آن پیشنهاد میشود.

    کلیدواژگان: پرستاری، سلامت عمومی، فرسودگی شغلی
  • عباس عباسی قهرمانلو، مهدی عابدی، یاشار شیردل، اسلام مرادی اصل* صفحات 180-186
    زمینه و هدف

    رشته بهداشت عمومی شاخه اساسی علوم بهداشتی است که هدف از راه اندازی آن، آموزش و تربیت نیروهای آگاه به نیازهای جامعه، خانواده و فرد است. وجود یک برنامه آموزشی موثر و مطابق با پستهای شغلی در شبکه های بهداشت و درمان میتواند باعث ارائه خدمات مناسب در سطح جامعه گردد.

    روش کار

    این مطالعه به صورت مقطعی با مشارکت مدیران و کارکنان شاغل در مراکز بهداشتی درمانی انجام شد و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد که روایی و پایایی آن بررسی و تایید شده بود گردآوری گردید و ضریب آلفای کرونباخ برای تمام ابعاد پرسشنامه بالاتر از 7/0 بوده است. پرسشنامه مشتمل بر 2 بخش شامل اطلاعات دموگرافیک افراد مشارکت کننده و لیست دروس مطابق با کوریکولوم رشته کارشناسی بهداشت عمومی بود.

    یافته ها

    از تعداد 100 نفر شرکت کننده در این مطالعه 73 نفر دارای مدرک کارشناسی، 22 نفر کارشناسی ارشد، 4 نفر دکتری تخصصی و 2 نفر کاردانی بودند و همگی شاغل بودند. میزان رضایت کلی افراد از شغل خودشان 43 درصد بوده و پست شغلی 52 درصد افراد همسو با رشته تحصیلیشان بود. در گروه دروس پایه و اصلی رشته کارشناسی بهداشت عمومی 2/12 درصد شرکت کنندگان این انطباق را بسیار زیاد و 20 درصد افراد هم بطور کلی میزان انطباق دروس اختصاصی با نیازهای شغلی را در حد بسیار زیاد میدانستند.

    نتیجه گیری

    میزان انطباق دروس پایه و اصلی بطور میانگین کمتر از 50 درصد میباشد ولی در دروس اختصاصی میانگین انطباق بالای 50 درصد شرکتکنندگان زیاد و بسیار زیاد توصیف کردهاند. لذا بایستی بازنگری کوریکولوم آموزشی بهداشت عمومی در قسمت دروس پایه و اصلی مورد توجه قرار گیرد.

    کلیدواژگان: برنامه درسی، بهداشت عمومی، نیازهای شغلی، شبکه بهداشت، اردبیل
  • سید فرشاد آمیغی، لیلا ریاحی *، لیلا نظری منش، انیسه نیک روان صفحات 187-197
    زمینه و هدف

    آغاز شیوع ویروس کرونا در فاصله کوتاهی به یک بحران جهانی در حوزه سلامت تبدیل شد و ابعاد و سطوح مختلف زندگی انسان را چه از منظر اجتماعی، دانشگاهی، فرهنگی و چه در سطوح اقتصادی و سیاسی دستخوش تحولات بسیاری نموده است. این مطالعه با هدف مقایسه چگونگی مدیریت پاندمی کرونا در کشورهای منتخب وایران انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه به صورت کتابخانهای تطبیقی انجام شده است. در این مطالعه مقالات مستخرج از پایگاه داده های علمی اسکوپوس، الزویر، ساینس دایرکت، پاپ مد، ISI و سایر مستندات مکتوب مورد بررسی قرار گرفت.

    یافته ها

    بررسیهای مختلف درباره مدیریت پاندمی کووید-19 در چین نشان می هد که پروتکل محدودکردن جابجایی باعث پاسخ موثر در کنترل  پاندمی شده است. ژاپن با توجه به نزدیکی جغرافیایی و مراودات اجتماعی زیاد با چین، توانست مدیریت مناسبی برای کنترل پاندمی کووید-19 داشته باشد. این کشورها توانستند به صورت کارآمد بیماری کووید-19 را مدیریت نمایند. در کشور ایران با توجه به شیوع و شیب تند ابتلای این بیماری نظام سلامت و جامعه به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. برای جلوگیری از بحران اقتصادی، ناتوانی و عدم پاسخگویی نظام سلامت به بیماران، مسائل اجتماعی و روانی این بیماری چندین راهبرد توسط دولت و وزارت بهداشت اجرا شد با این حال، به رغم خوب بودن، نتایج مطلوبی را در بر نداشت.

    نتیجه گیری

    کشورهایی که در پاندمی کرونا ویروس جدید توانستند مدیریت کارآمدی برای پیشگیری، شناسایی و درمان داشته باشند، همگی سابقه و تجربه مقابله با اپیدمیهای سالهای قبل را داشتند. همچنین اقدام سریع و درک موقعیت بحرانی به آنها برای کاهش خسارتهای جانی و مالی کمک کرد.

    کلیدواژگان: پاندمی، کووید-19، بیماری‬های واگیردار
  • علیرضا عقیقی، اولیاء زارع * صفحات 198-217
    زمینه و هدف

    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سواد اطلاعاتی بر قابلیت کارآفرینی سازمانی با نقش میانجی خلاقیت دانشجویان علوم پزشکی همدان، انجام گرفته است.

    روش کار

    این مطالعه از لحاظ ماهیت، کاربردی است، از لحاظ شیوه گردآوری داده ها یک تحقیق کمی و به لحاظ زمانی، پژوهشی مقطعی بود. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد سواد اطلاعاتی، کارآفرینی و خلاقیت بود. برای سنجش روایی از روایی ظاهری و محتوایی و همچنین روایی سازه استفاده شد و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل دانشجویان علوم پزشکی همدان در سال 1402، که تعداد کل آنها 5800 نفر در نظر گرفته شد. حجم نمونه در پژوهش حاضر به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 360 نفر برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازآزمون های کولموگروف- اسمیرنوف، همبستگی اسپیرمن، تحلیل عاملی تاییدی، معادلات ساختاری و نرم افزار آماری SPSS-25 و PLS-3 استفاده گردید.

    یافته ها

    سطح سواد اطلاعاتی 2/71 درصد، میزان خلاقیت دانشجویان 8/64 درصد و قابلیت کارآفرینی سازمانی از دیدگاه دانشجویان 63 درصد بود. نتایج نشان داد بین سواد اطلاعاتی و خلاقیت دانشجویان با قابلیت کارآفرینی سازمانی در دانشجویان علوم پزشکی همدان رابطه معنی داری وجود دارد. ضمنا سواد اطلاعاتی به میزان 66 درصد بر خلاقیت دانشجویان اثرگذار بود و خلاقیت دانشجویان به میزان 30 درصد متغیر قابلیت کارآفرینی سازمانی را تبیین نمود، همچنین سواد اطلاعاتی بر قابلیت کارآفرینی سازمانی با نقش میانجی خلاقیت دانشجویان به میزان 88 درصد تاثیرگذاشت.

    نتیجه گیری

    در صورت افزایش سواد اطلاعاتی، دانشجویانی خلاقتر یا بعبارتی در دانشگاه ها ایده های خلاقانه خواهیم داشت، و از طرفی سواد اطلاعاتی می تواند پیش بینیکننده میزان خلاقیت و قابلیتهای کارآفرینی دانشجویان باشد.

    کلیدواژگان: سواد اطلاعاتی، قابلیت کارآفرینی سازمانی، خلاقیت دانشجویان
  • سعید رحیمی، نیلوفر میکائیلی *، محمد نریمانی، سجاد بشرپور صفحات 218-234
    زمینه و هدف

    دیابت نوع دو، عوارض جسمانی و روان شناختی فراوانی برای افراد مبتلا ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان چشم انداز زمان بر عملکرد جنسی، خودکارآمدی هیجانی و تعارضات زناشویی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اختلال عملکرد جنسی بود.

    روش کار

    روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اختلال عملکرد جنسی مراجعهکننده به کلینیک دیابت پارسیان شهر مشهد در سال 1402 تشکیل میدادند. تعداد 30 نفر از این افراد به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و بر اساس دارابودن اختلال عملکرد جنسی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل به تصادف جایگزین شدند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان چشم انداز زمان قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر، براتی و بوستانی پور (1387)، خودکارآمدی هیجانی باورلی، نیکلا و شوت (2008) و عملکرد جنسی زناشویی فرج نیا، حسینیان، شهیدی و صادقی (1393) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره در نرم افزار spss-24 تجزیه و تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که پس از کنترل اثرات پیش آزمون، تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای عملکرد جنسی، خودکارآمدی هیجانی و تعارضات زناشویی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اختلال عملکرد جنسی وجود داشت (01‏/0=p).

    نتیجه گیری

    درمان چشم انداز زمان بر عملکرد جنسی، خودکارآمدی هیجانی و تعارضات زناشویی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 دارای اختلال عملکرد جنسی موثر است.

    کلیدواژگان: ادراک زمان، اختلال عملکرد جنسی، تعارضات خانوادگی، خودکارآمدی، دیابت نوع 2
  • یوسف حمیدزاده اربابی *، اسما محمدحسن پور صفحات 235-246
    زمینه و هدف

    مهارتهای ارتباطی از مهمترین ویژگیهای دانشجویان گروه علوم پزشکی میباشد. از آنجایی که وضعیت مهارتهای ارتباطی و نیازهای موجود در این زمینه در بین دانشجویان گروه پزشکی، کمتر مورد ارزیابی قرار گرفته و بازخورد دادن یک عنصر کلیدی در زمینه مهارتهای ارتباطی میباشد، این مطالعه با هدف بررسی مقایسه ای وضعیت مهارتهای ارتباط کلامی دانشجویان دانشکده های تابع دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام گرفت.

    روش کار

    مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی بود. جامعه پژوهشی را دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علومپزشکی اردبیل تشکیل دادند. حجم نمونه 282 نفر بود و نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه ای (انتساب متناسب) و از بین دانشجویان تمام رشته های دانشگاه بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد پیر دسروسیرز بود. داده ها در اردیبهشت و خردادماه سال 1402 از دانشکده های مختلف جمع آوری و پس از ورود به محیط نرم افزار SPSS-20، با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و تحلیلی آنالیز شدند.

    یافته ها

    میانگین نمره مهارتهای ارتباطی دانشجویان 05/11±18/105 بدست آمد. بعلاوه، مهارتهای ارتباطی دانشجویان در سطح بندی نیز در سطح متوسط تا خوب (متوسط به بالا) ارزیابی گردید. همچنین مشخص شد که دانشجویان دختر، دانشجویان غیربومی، دانشجویان سالهای بالاتر و دانشجویان با معدل درسی بیشتر، از مهارتهای ارتباطی بهتری برخوردار بودند و این تفاوت از نظر آماری معنادار بود.

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه نشان داد که مهارتهای ارتباطی دانشجویان متوسط به بالا بوده که با وضعیت مطلوب فاصله دارد. با توجه به اهمیت مهارتهای ارتباط کلامی در کارآمدی دانشجویان و کاهش نارضایتی اساتید، کارکنان، بیماران و مراجعین؛ گنجاندن موضوع ارتباطات اثربخش و مهارتهای ارتباط کلامی در سرفصل دروس کلیه رشته های علوم پزشکی و برگزاری کارگاه های مهارتهای ارتباطی برای دانشجویان در طول تحصیل و بخصوص در سال اول ورود به دانشگاه توسط مدرسان کارآمد ضرورت دارد.

    کلیدواژگان: ارتباطات، مهارت های ارتباط کلامی، دانشجویان علوم پزشکی
  • سیمین قادری*، مهدی شهرکی صفحات 247-261
    زمینه و هدف

    فرزندآوری یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر میزان مشارکت زنان در بازار کار است و مورد انتظار است که با کاهش فرزندآوری و افزایش تحصیلات زنان میزان مشارکت زنان افزایش یابد، اما این رابطه در کشورها متفاوت بوده است؛ لذا هدف اصلی این مطالعه تاثیر فرزندآوری بر میزان مشارکت زنان متاهل خانوار شهری ایران است.

    روش کار

    مطالعه توصیفی- تحلیلی و کاربردی حاضر به صورت مقطعی در سطح ملی با روش های پروبیت و پروبیت با متغیر ابزاری در نرم افزار Stata-16 در سال 1402 انجام شد. حجم نمونه 16969 خانوار شهری ایران بود که اطلاعات آن ها از بخش های مختلف پرسشنامه استاندارد هزینه و درآمد خانوارهای شهری ایران استخراج شد.

    یافته ها

    متغیر فرزندآوری برای کل حجم نمونه ضریب منفی برابر با 28/2- داشت اما ضرایب فرزندآوری اول، دوم به ترتیب برابر با 20/2 و 17/2 بود. افزایش دستمزد پدر، درآمد خانوار، تحصیلات پدر، سن مادر و همچنین داشتن خانه شخصی، داشتن فرزند کمتر از 2 سال و سالمند بالای 60 سال منجر به کاهش احتمال مشارکت زنان در بازار کار ایران شد.

    نتیجه گیری

    فرزندآوری سوم به بعد باعث کاهش میزان مشارکت زنان شد اما فرزندآوری اول و دوم منجر به افزایش میزان مشارکت زنان گردید لذا این دغدغه که فرزندآوری زنان منجر به کاهش میزان اشتغال آنان در بازار کار می شود تا فرزندآوری دوم در ایران وجود ندارد لذا اتخاذ سیاست هایی برای افزایش فرزندآوری برای دستیابی به این مهم پیشنهاد می شود.

    کلیدواژگان: مشارکت زنان، فرزندآوری، کودک، آموزش، پروبیت با متغیر ابزاری
  • ناهید جعفری، علیرضا حیدری *، حورا رضایی، زهرا خطیرنامنی، محمد زاینده صفحات 262-272
    زمینه و هدف

    بهره وری نیروی انسانی یکی از شاخص های مهم در اندازه گیری بهره وری سازمان ها بوده و نشانگر سهم نیروی انسانی در تولید خدمات می باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت بهره وری نیروی انسانی از دیدگاه کارکنان بهداشتی انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه توصیفی تحلیلی و از نوع مقطعی بود. 313 نفر از کارکنان معاونت بهداشتی استان گلستان، کارکنان ستادی مرکز بهداشت شهرستان گرگان، کارکنان مراکز خدمات جامع سلامت شهری و روستایی، پایگاه های سلامت شهری و روستایی و خانه های بهداشت در مطالعه شرکت نمودند. نمونه گیری به روش طبقه ای تصادفی انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بهره وری نیروی انسانی مدل آچیو بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری -23SSPSS و روش های آمار توصیفی و ازمون های استنباطی تحلیل گردید.

    یافته ها

    میانگین نمره بهره وری 09/15±81/79 بود که نشان می دهد میزان بهره وری نیروی انسانی کارکنان مراکز بهداشتی گرگان در حد متوسط بود. بیشترین نمره مربوط به بعد توانایی و سپس ابعاد بازخورد، سازگاری و درک و شناخت بود و کمترین نمره نیز مربوط به بعد حمایت سازمانی، انگیزش و سپس بعد اعتبار بود. متغیرهای سطح تحصیلات (020/0 = p)، محل خدمت (001/0 > p) و گروه شغلی (001/0 = p) ارتباط معناداری با نمره توانایی داشتند. بین متغیر سن (027/0 = p) و سابقه کاری (007/0 = p) با نمره درک و شناخت ارتباط معناداری وجود داشت.

    یافته ها

    با توجه به بهره وری متوسط نیروی انسانی و نقش اساسی عملکرد کارکنان در سازمان ها، شناخت عوامل موثر بر عملکرد و بهره وری کارکنان بسیار مهم است.

    کلیدواژگان: بهره وری، نیروی انسانی، مرکز بهداشت، مدل آچیو
|
  • Abbas Mozaffari, Pejman* Mohammadi* Pages 143-151
    Background & objectives

    Sulfuric acid, due to its extensive use in various industries such as copper, lead, and zinc extraction, poses harmful effects on the health of workers in these units. Therefore, accurately assessing the exposure levels of employees in these industries is essential. This study compares assessments using titration and ion chromatography methods to determine the exact exposure levels of workers in previous years, which were assessed using the titration method.

    Methods

    Sampling and analysis were simultaneously conducted at specific stations using both titration-based methods and ion chromatography. In the titration method, sodium hydroxide solution was used within a porous bubbler, and in the ion chromatography method, the National Institute of Occupational Safety and Health (NIOSH) Method 7903 was utilized. Statistical analysis of the results was performed using SPSS-18 software.

    Results

    The average acid concentration in the general air of the electrolysis cell house was 33.89 mg/m³ by the titration method and 0.119 mg/m³ by the ion chromatography method. The results indicated interference from sulfur dioxide gas in the titration method. No correlation was observed between the results of the two methods.

    Conclusion

    The titration method is not suitable for measuring sulfuric acid concentration in the air, especially in environments with high sulfur dioxide gas concentrations. Given the consistency of process conditions and ventilation in the studied electrolysis cell house during the study compared to previous years, the exposure levels can be considered in line with the results obtained from the ion chromatography method in this study.

    Keywords: Sulfuric Acid Mist, Titration, Ion Chromatography, Electrolysis Cell House, Copper Industry
  • Abdollah Dargahi *, Hamed Zandian, Hamed Mohseni Rad, Ali Hosseinkhani, Helia Gholizadeh, Mehdi Vosoughi Pages 152-169
    Background & objectives

    The crisis of access to adequate and hygienic water resources, alongside unhealthy lifestyles, plays a significant role in the prevalence of various urinary stone-related diseases. The daily water intake and the compounds present in water sources can impact urinary elements and kidney stone formation. However, discrepancies have been noted in various studies. Therefore, this study aims to investigate the concentration of microelements in urinary stones and the blood of residents of Ardabil province and its correlation with different water sources.

    Methods

    This case-control study involved 40 cases and 40 controls, comprising individuals with urinary stones who consumed water from various sources in Ardabil city. The study analyzed various water sources, including mineral water, tap water, river water, dam water, well water, spring water, and filtered water, in terms of trace element concentrations (Strontium, Vanadium, Sodium, and Potassium) and their association with urinary stone formation. Additionally, the physicochemical characteristics of water sources such as pH, turbidity, residual chlorine, total dissolved solids (TDS), and electrical conductivity (EC) were examined. Minor elements were measured using an ICP-MS device. Data analysis utilized SPSS version 22 software and ANOVA and Tukey statistical tests.

    Results

    The study findings revealed a significant difference in the concentration of sodium in the blood based on the types of water sources consumed (p<0.05). Individuals who used filtered water exhibited higher sodium levels in their blood compared to those using tap water. No notable differences were observed in the concentration of other minor elements. According to the Tukey test results, the sodium content in filtered water exceeded that in tap water.

    Conclusion

    This study observed significant differences in the concentrations of Sodium, Strontium, and Vanadium in urinary stones and blood based on the types of water consumed. The sodium levels in the blood of individuals using purified water were higher than those using tap water. Additionally, filtered water had higher sodium content compared to tap water. These findings suggest that the type of water consumed can influence the sodium concentration and other body compounds, aiding individuals in selecting water sources or obtaining water purification devices based on their health conditions.

    Keywords: Microelement, Blood, Urinary Stones, Water Sources, Ardabil Province
  • Asgari Asgari, Fateme Ruhabadi, Faezeh Asgari Tarazoj, Habiballah Rahimi, Mahsa Rah Rovan, Rezvan Farrokhnejad, Hasan Rahmani * Pages 170-179
    Background & objectives

    As demands on healthcare professionals rise, understanding nurses' mental health is essential. Job burnout, marked by emotional exhaustion, depersonalization, and diminished personal accomplishment, can heavily impact a nurse's ability to deliver quality care. This research intends to examine the relationship between job burnout and nurses' mental health in Kashan, highlighting a vital aspect of occupational health.

    Methods

    This descriptive-analytical study surveyed 182 nurses from various departments in Kashan, comprising 49 males and 133 females, who were randomly selected in 2019. Participants completed the Goldberg General Health Questionnaire and the Maslach’s Job Burnout, in addition to providing demographic information. The data were analyzed using descriptive and inferential statistical methods, specifically employing ANOVA and T-tests using SPSS software.

    Results

    The analysis revealed significant correlations between demographic variables and burnout subscales. Notably, years of employment were positively associated with personal accomplishment, while emotional exhaustion levels were higher among female nurses. Additionally, age correlated with physical symptom frequency and overall anxiety levels, with    p-values indicating significance at p<0.05. Furthermore, the study found important relationships among general health, gender, occupation type, number of children, and night shifts-highlighting that female nurse experience higher rates of burnout and associated mental health challenges.

    Conclusion

    The findings suggest that nurses in Kashan experience moderate levels of mental health concerns and job burnout, with pronounced effects among women. These results emphasize the need for comprehensive management strategies aimed at mitigating job burnout and enhancing mental well-being in the nursing workforce. Implementation of support systems and interventions could prevent the progression of burnout, ultimately benefiting both healthcare providers and patients.

    Keywords: Nursing, General Health, Job Burnout
  • Abbas Abbasi-Ghahramanloo, Mehdi Abedi, Yashar Shirdel, Eslam Moradi-Asl* Pages 180-186
    Background & objectives

    Public health is a fundamental branch of health sciences, aiming to cultivate professionals who are responsive to individual, family and societal health needs. An effective training program is vital for equipping healthcare professionals to deliver quality services at the community level. This study examines the extent to which the Bachelor of Public Health curriculum aligns with the job requirements of healthcare networks.

    Methods

    A cross-sectional study was conducted, involving managers and staff from healthcare centers, with a census sampling method employed. Data were gathered through a standard questionnaire, validated for reliability, with a Cronbach's alpha coefficient exceeding 0.7 across all dimensions. The questionnaire included two sections: demographics and a list of courses aligned with the Bachelor of Public Health curriculum.

    Results

    Among the 100 participants, 73 held bachelor's degrees, while others included 22 with master's degrees, 4 with doctorates, and 2 with associate degrees, all currently employed. Overall job satisfaction was reported by 43% of respondents, and 52% felt that their job positions corresponded with their field of study. In the basic and core courses of the Bachelor of Public Health program, 12.2% of the participants believe that the level of adaptation is very high, while 20% believe that the adaptation of specific courses to job needs is very high in general.

    Conclusion

    The compliance rate for core Bachelor of Public Health courses are below 50%, indicating a gap in alignment with job requirements. However, special courses demonstrated a compliance rate exceeding 50%, which participants deemed high and very high. This highlights the necessity for a comprehensive review and revision of the public health curriculum, particularly in basic and core courses, to better prepare graduates for the evolving demands of healthcare networks.

    Keywords: Curriculum, Public Health, Job Needs, Health Network, Ardabil
  • Seyed Farshad Amighi, Leila Riahi*, Leila Nazarimanesh, Aniseh Nikravan Pages 187-197
    Background & objectives

    The emergence of COVID-19 has precipitated a global health crisis, profoundly affecting various dimensions of human life, including social, academic, cultural, economic, and political spheres. This study aims to compare the management strategies employed by South Korea, Japan, and Iran in response to the pandemic, highlighting the effectiveness of their approaches and the resultant outcomes.

    Methods

    This research employs a comprehensive literature review of articles from scientific databases, including Scopus, Elsevier, Science Direct, PubMed, and ISI. It analyzes the strategies each country implemented to curb the spread of COVID-19, highlighting both successes and challenges encountered during the pandemic.

    Results

    The findings indicate that countries with prior experience in managing epidemics, such as South Korea and Japan, were better equipped to handle the COVID-19 crisis. South Korea’s rapid response included widespread testing, contact tracing, and the use of technology to monitor the virus's spread. Japan, leveraging its geographical proximity to China and existing health infrastructure, also implemented effective measures, including travel restrictions and public health campaigns. In contrast, Iran faced significant challenges in managing the pandemic. The rapid spread of COVID-19 overwhelmed its healthcare system, exacerbated by pre-existing economic sanctions and health infrastructure deficiencies. Despite various strategies implemented by the Iranian government and the Ministry of Health, including public awareness campaigns and temporary lockdowns, the outcomes were less favorable compared to South Korea and Japan. Inadequate responses to the health crisis resulted in serious social and psychological consequences, worsening the situation.

    Conclusion

    Countries that effectively managed the new coronavirus pandemic had prior experience with epidemics. Their swift actions and recognition of the critical situation contributed to minimizing human and financial losses.

    Keywords: Pandemic, COVID-19, Communicable Disease
  • Alireza Aghighi, Owlia Zare* Pages 198-217
    Background & objectives

    The current study aimed to examine the impact of information literacy on the entrepreneurial ability of Hamedan medical students, with a focus on the mediating role of creativity.

    Methods

    This practical study utilized quantitative research methods and a cross-sectional design. Data collection involved standard questionnaires on information literacy, entrepreneurship, and creativity. Validity and reliability were measured using various statistical techniques. The statistical population comprised 5800 medical students in Hamedan in 2023, with a sample size of 360 individuals determined via simple random sampling. Data analysis involved the use of statistical software including SPSS version 25 and PLS version 3.

    Results

    The findings reveal that the level of information literacy among the students was recorded at 71.2%, while their creativity and organizational entrepreneurship ability were noted at 64.8% and 63%, respectively. Notably, a significant relationship was identified between information literacy and both creativity and organizational entrepreneurship ability. Specifically, information literacy demonstrated a substantial effect on students' creativity, accounting for 66% of its variance, with creativity in turn explaining 30% of the variance in organizational entrepreneurship ability. Furthermore, information literacy was found to have an 88% effect on organizational entrepreneurship ability, underscoring its crucial mediating role through creativity.

    Conclusion

    In conclusion, If information literacy improves, students will become more creative, leading to an increase in creative ideas within universities. Furthermore, information literacy can be predictive of students' level of creativity and entrepreneurial abilities.

    Keywords: Information Literacy, Organizational Entrepreneurship Ability, Creativity Of Students
  • Saeid Rahimi, Nilofar Mikaeli*, Mohammad Narimani, Sajjad Basharpoor Pages 218-234
    Background & objectives

    Type 2 diabetes is associated with a multitude of physical and psychological complications, significantly impacting the quality of life for individuals afflicted with the condition. This study aimed to explore the effectiveness of Time Perspective Therapy (TPT) on enhancing sexual function, emotional self-efficacy, and reducing marital conflicts among patients with Type 2 diabetes experiencing sexual dysfunction.

    Methods

    This study used a semi-experimental design involving a pre-test and post-test control group. The research included 30 individuals diagnosed with sexual dysfunction who were recruited from the Persian Diabetes Clinic in Mashhad in 2024. Participants were randomly divided into two groups: the experimental group, which received eight 90-minute TPT sessions, and the control group. Various assessment tools such as the Marital Conflicts Scale, Emotional Self-Efficacy Scale, and Marital Sexual Performance Scale were used. The data were analyzed using multivariate and single analysis of covariance through SPSS 24 software.

    Results

    The results indicated statistically significant improvements in sexual function and emotional self-efficacy, along with a reduction in marital conflicts among participants in the experimental group compared to the control group. After controlling for pre-test scores, notable differences between the post-test scores of both groups were observed, affirming the potential of TPT to foster better sexual health and enhance emotional resilience.

    Conclusion

    Time Perspective Therapy significantly enhances sexual function, emotional self-efficacy, and reduces marital conflicts in patients with Type 2 diabetes facing sexual dysfunction. This study underscores the importance of psychological interventions in managing the complex needs of diabetic patients, suggesting that TPT can be an effective adjunct to traditional medical treatments.

    Keywords: Family Conflict, Self-Efficacy, Sexual Dysfunction, Type 2 Diabetes, Time Perception
  • Yousef Hamidzadeh Arbabi*, Asma Mohammad Hasanpour Pages 235-246
    Background & objectives

    Communication skills are one of the most important characteristics of medical science students, as it directly influences patient care, professional relationships, and overall healthcare efficiency. In recognition of this importance, this study aims to evaluate the verbal communication skills of students at Ardabil University of Medical Sciences, examining the impact of various demographic factors on these skills.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study included a sample of 282 students from diverse disciplines within the university. Data were collected using the standard Pierre Desrosiers communication skills questionnaire, which provides a reliable metric for assessing verbal communication proficiency. Following data collection, results were analyzed using SPSS20 software, allowing for comprehensive descriptive and analytical statistical evaluations.

    Results

    The findings revealed that the average communication skills score among students was 105.18±11.05, categorizing their abilities as medium to high. Notably, the study identified significant demographic influences on communication skills, with female students, non-native students, those in advanced academic years, and students with higher grade point averages exhibiting superior verbal communication abilities.

    Conclusion

    In conclusion, in summary, while medical students at Ardabil University display commendable verbal communication skills, a structured intervention focusing on the enhancement of these abilities is vital. Implementing comprehensive communication training can bridge the gap between current performance levels and the standards necessary for successful medical practice.

    Keywords: Communication, Verbal Communication Skills, Medical Students
  • Simin Ghaderi*, Mahdi Shahraki Pages 247-261
    Background & objectives

    Childbearing is a pivotal factor influencing women’s engagement in the labor market, particularly in countries like Iran, where socio-economic norms and cultural expectations significantly shape women's roles. While a decrease in birth rates and an increase in educational attainment among women are generally associated with enhanced labor market participation, the Iranian context presents a unique scenario. This study seeks to elucidate the effects of childbearing on the Female Labor Force Participation rate among urban households in Iran.

    Methods

    This research was conducted cross-sectionally at the national level, utilizing advanced statistical methods, specifically Probit and Probit with instrumental variable techniques, implemented through Stata 16 software. A robust dataset comprising 16,969 observations from various sections of the standard cost and income questionnaire of Iranian urban households was analyzed in 2023.

    Results

    The variable for childbearing had a negative coefficient of -2.28 for the total sample size. However, the coefficients for first and second childbearing were 2.20 and 2.17, respectively. An increase in the father's wage, household income, father's education, and mother's age, as well as owning a private house, having a child under two years old, and having an elderly person over 60 years old, all led to a decrease in the probability of Female Labor Force Participation in Iran.

    Conclusion

    The findings suggest that the birth of a third child or subsequent children has a negative impact on women's labor market participation, while the first two births appear to encourage employment. This challenges the common belief that having children reduces women's job opportunities in Iran, and proposes policies to increase childbearing for this purpose.

    Keywords: Female Labor Force Participation, Childbearing, Child, Education, Instrumental Variables Probit
  • Nahid Jafari, Alireza Heidari*, Hoora Rezaei, Zahra Khatirnamani, Mohammad Zayandeh Pages 262-272
    Background & objectives

    Human resource productivity serves as a crucial metric for evaluating organizational effectiveness, particularly in the healthcare sector where the quality of service directly impacts community well-being. This study aims to assess the human resource productivity as perceived by healthcare employees in Gorgan City, utilizing the Achieve Model framework.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study involved 313 employees from various sectors of the Golestan Province health department, including urban and rural health service centers in Gorgan City. A stratified random sampling technique was employed to ensure representation across different groups. Data collection was facilitated through a validated questionnaire based on the Achieve Model of human resource productivity. Statistical analyses were conducted using SPSS-23, employing both descriptive and inferential statistics to draw meaningful insights from the data.

    Results

    The analysis revealed an average productivity score of 79.81±15.09 among healthcare staff in Gorgan, indicating that overall productivity levels fell within an average range. Notably, the highest scores were attributed to the dimensions of ability, feedback, adaptability, understanding, and knowledge. Conversely, dimensions associated with organizational support and motivation scored the lowest, highlighting potential areas for improvement. Furthermore, significant relationships emerged between various demographic factors - such as education level (p=0.020), workplace setting (p<0.001), and occupational group (p=0.001) - with productivity in the ability dimension. Age (p=0.027) and work experience (p=0.007) also demonstrated significant correlations with the understanding and recognition dimension.

    Conclusion

    It is crucial to understand the factors that impact employee performance and productivity, considering their significant role in organizational productivity.

    Keywords: Productivity, Human Resource, Health Center, Achieve Model