فهرست مطالب

پژوهش نامه تاریخ اسلام
سال سیزدهم شماره 51 (پاییز 1402)

  • تاریخ انتشار: 1403/08/14
  • تعداد عناوین: 6
|
  • عبدالله فرهی* صفحات 5-28

    «محمد» نام رسول خدا و خاتم النبیین است. گفته می شود این نام تا آن زمان بی نظیر بود؛ یعنی این نام بر هیچ فردی پیش از وی نهاده نشده بود. اما بشارت به آمدن وی نزد ادیان الهی موجب شده است تا صاحبان این ادیان، این مولود مبارک را نه تنها به صفات، بلکه حتی به نام هم بشناسند. روایت های برجای مانده در این باره بر اساس منابع تاریخ و سیره نشانگر اهتمام شماری از عرب های آشنا با بحث بشارت بعثت پیامبر خاتم برای بهره گیری از این نام برای فرزندانشان در دوران پیش از بعثت می باشد و شمار عرب های دارای نام «محمد» پیش از بعثت به اختلاف، 3، 4، 6 و یا 7 نفر ذکر شده است. کهن ترین منابع در این باره مربوط به سده سوم هجری است؛ از این رو نمی توان به این منابع چندان اعتماد کرد. لوح برجای مانده منسوب به کشتی حضرت نوح7، لوح منسوب به حضرت سلیمان7، اشارات مکتوب برجای مانده در کتاب مقدس، و همچنین کتیبه کشف شده در یمن توسط مستشرقان از جمله اسنادی است که پیش از تولد پیامبر6 به نام وی با تعابیری چون مئدمئد، حمده، احمد و م ح م د اشاره کرده اند. بررسی این اسناد نشان می دهد که لوح منسوب به کشتی حضرت نوح7 و لوح منسوب به حضرت سلیمان7 جعلی هستند و برای نخستین بار در کتاب علی و پیامبران سیالکوتی ارائه شده اند. ولی اشارات کتاب مقدس با تفسیر افرادی چون عبدالاحد داود قابل تفسیر به نام محمد6 است و در عین حال، کتیبه یمن مشهور به کتیبه «شرح إیل یقبل ذویزان» در توصیف محاصره نگران (نجران) سندی محکم، اما کمتر شناخته شده است. در مجموع معلوم شد که در میان تعابیر قابل اشاره در اسناد و متون موجود به حضرت محمد6 پیش از ولادت ایشان، نام مئدمئد غیر قابل قبول، و نام های حمده، احمد و به ویژه محمد (م ح م د) قابل پذیرش است.

    کلیدواژگان: احمد، حمده، مئدمئد، م ح م د، محمد
  • محمدحسن بیگی*، فرهاد صبوری فر، نسرین غلامی مهر آبادی صفحات 29-50

    امویان و عباسیان در زمان و شرایط متفاوتی به قدرت رسیده و حکمرانی داشته اند. با وجود این، نظام سیاسی این دو حکومت تشابهات بسیاری دارد. این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که با وجود این تفاوت ها چرا امویان و عباسیان در اقتدار و عملکرد سیاسی با یکدیگر تشابهات فراوانی داشته اند؟ این امر از این جهت اهمیت دارد که نشان می دهد چگونه منشا اقتدار دو سلسله خلفای به ظاهر متفاوت با یکدیگر می تواند بر فرآیند و عملکرد سیاسی آنها موثر باشد؟ روش انجام این پژوهش بررسی مقایسه ای با بهره گیری از چارچوب نظری تحلیل سیستمی و اقتدار سه گانه است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عمدتا منشا اقتدار حکومت های امویان و عباسیان در چهار عامل اقتدار سنتی اشرافیت قریش و سیادت قبیلگی، بهره گیری از کیش شخصیت، آسمانی بودن حکومت و تاکید بر مقام خلیفه اللهی مشترک بوده است.

    کلیدواژگان: اقتدار سیاسی، امویان، خلافت اسلامی، عباسیان
  • محمدحسین ذوفقاری*، اصغر منتظر القائم صفحات 51-72

    تلاش علمی امام سجاد7 کمتر بررسی شده است. این پژوهش بر آن است تا به کمک میراث علمی برجای مانده از امام سجاد7، اهداف راهبردی در مناسبات علمی ایشان را استخراج و محورهای اصلی آن را تبیین کند. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به اخبار و روایات مربوط به امام سجاد7 در منابع متقدم حدیثی، تاریخی، رجالی، فقهی و تفسیری تا پایان قرن چهارم هجری درصدد پاسخ به این سوال است که امام سجاد7 با وجود محدودیت های خاص در عصر خویش، چه اهدافی را در ارتباط گیری علمی خویش دنبال می کرد؟ یافته های پژوهش نشان داد که امام سجاد7 با وجود محدودیت ها، اهداف ویژه ای را دنبال کرد تا در جامعه آن عصر، وظیفه هدایت گری، تبیین دین و حفاظت از آن را در بعد علمی نیز پیگیری کند. اهداف راهبردی امام سجاد7 در پنج دسته احیاء سیره و سنت نبوی، تاکید بر فضائل و خصائص اهل بیت: به ویژه امیرالمومنین7 در مبارزه با پدیده غلو، تبیین حق و باطل ضمن تاکید بر تقیه، تاکید بر زهد و آخرت اندیشی و مبارزه با دنیاگرایی و نهایتا تبیین و ابهام زدایی از مفاهیم اصیل دینی قابل بررسی است.

    کلیدواژگان: امام سجاد(ع)، سیره علمی امام سجاد(ع)، وضع علمی دوره بنی امیه، مذهب دوره بنی امیه
  • زهرا جعفری، ساسان طهماسبی* صفحات 73-92

    طریقت نوربخشیه در دوره تیموریان پدیدار شد و در آستانه تشکیل دولت صفوی از مهم ترین طریقت های صوفیانه ایران بود. بنابراین رابطه دولت صفوی با این طریقت یکی از مسائل مهم دهه های نخستین دوره صفوی بود. این پژوهش به روش تاریخی- تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش است که دولت صفویه و طریقت نوربخشیه چه تعامل و تقابلی با یکدیگر داشتند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که تشیع نوربخشیه و سیادت خاندان نوربخشی زمینه را برای همگرایی نوربخشیه و صفویه فراهم می کرد، اما ادعای مهدویت سید محمد نوربخش، سیاه پوشی نوربخشیه و موقعیت اقتصادی و اجتماعی آنان موجب تقابل آنها با صفویه شد. این تقابل به قتل شاه قوام الدین و انزوای فرزندانش انجامید. از دوره شاه عباس اول، تحت تاثیر فضای ضد صوفی که تا سقوط صفویه ادامه یافت، نوربخشیه نیز مانند سایر طریقت های صوفیانه به حاشیه رانده شدند و به تدریج از صحنه تاریخ محو شدند.

    کلیدواژگان: نوربخشیه، صفویه، سید محمد نوربخش، شاه قوام الدین، سادات نوربخشی
  • فریبا پات*، فاطمه مهری پریزاد صفحات 93-122

    جشن به عنوان آیین (Ritual) در دوره اوج حکومت گورکانیان هند، از زمان اکبرشاه تا دوره اورنگ زیب به شدت مورد توجه بود. تشریفات همراه با موسیقی و طرب، شور و نشاط زیادی به جشن ها بخشید تا جایی که آوازه این جشن های باشکوه، مرزهای امپراطوری گورکانی را درنوردید و ناظران خارجی را نیز به آگره کشاند. تلاش پادشاهان گورکانی برای برپایی این جشن های مفصل و پرهزینه، تعدد و تنوع جشن ها و اهتمام به جشن های غیردینی و جشن های خاص بومیان، این سوال را به ذهن متبادر می کند که کارکرد این جشن ها اعم از غیردینی و دینی چه بوده و چه چیز پادشاهان گورکانی را به برپایی این جشن ها سوق داده است؟ در این پژوهش سعی شده است با توجه به کارکرد آیین در انسان شناسی فرهنگی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای و نگاره های موجود در موزه ها این موضوع مورد بررسی و واکاوی قرارگیرد. بررسی ها نشان می دهد که جشن های این دوره به عنوان آیین، غیر از جنبه تفریح و سرگرمی، نقش مهمی در هویت بخشی و انسجام اجتماعی حول قدرت حاکم داشت و نماد قدرت و شوکت و ثروت تلقی می شد و به مشروعیت پادشاهان گورکانی کمک می کرد.

    کلیدواژگان: آیین، جشن، انسان شناسی فرهنگی، گورکانیان هند
  • محمدرضا علم*، آرسن آواکیان، عباس اقبال مهران صفحات 123-144

    انقلاب مشروطه بیان کننده سرخوردگی جریان روشنفکری از چیستی و کارکردهای سیاسی و اجتماعی حکومت استبدادی و عدم مشارکت جامعه در تصمیمات بود. در آن شرایط ارامنه ایرانی نیز از جمله روشنفکرانی بودند که به ارائه دیدگاه های خود پرداختند. عامل اصلی تمایل ارامنه به مطالبه گری، حس وطن دوستی و دلبستگی آنان به آب و خاکی بود که در آن متولد و پرورش یافته بودند. در این پژوهش با نگاهی تحلیلی بر پایه اسناد موجود درآرشیو ارامنه در ایران و ارمنستان، عوامل تاثیرگذار بر همزیستی و نقش ارامنه در انقلاب مشروطه ایران بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارامنه ایران در آستانه انقلاب مشروطه به دلیل کارکردهای اقتصادی وکسب مناصب سیاسی و اجتماعی از طبقات روشنفکر وتاثیرگذار بودند. آنها به دنبال قانون مدون وتساوی حقوق بودند تا از طریق آن بتوانند در یک محیط برابر زندگی کنند. مشروطه با رویکردهای حقوقی خود، حد تحمل مردم را نسبت به ادیان دیگر افزایش داد و باعث حضور و مشارکت ارامنه در رونق و توسعه کشور شد.

    کلیدواژگان: ارامنه، قاجار، انقلاب مشروطه
|
  • ʽabdullāh Farrahī* Pages 5-28

    “Muḥammad” is the name of God’s Messenger and Seal of the Prophets. It is said that this name was unique until then; that it means, this name was not given to any person before him. But the annunciation of his coming to the divine religions has caused the owners of these religions to recognize this blessed child not only by his attributes, but even by his name. The surviving narratives in this regard, based on historical and biographical sources, indicate the interest of a number of Arabs who are familiar with the discussion of the message of the Prophet’s mission (Besat) to use this name for their children in the era before the mission, and the number of Arabs with the name “Muḥammad” before the mission are mentioned as 3, 4, 6 or 7 people. The oldest sources in this regard are related to the third century AH; therefore, these sources cannot be trusted much. The remaining tablet attributed to the ship of Prophet Noah (a.s.), the tablet attributed to Prophet Solomon (a.s.), the written references left in the Bible, as well as the inscription discovered in Yemen by Orientalists are among the documents that have mentioned his name with interpretations such as MeʼadMeʼad, Ḥamdah, Aḥmad and Muḥammad before Prophet’s birth. Examining these documents shows that the tablet attributed to Noah’s Ark and the tablet attributed to Solomon (a.s.) are fake and they were presented for the first time in the book of ʿAlī va Piyāmbarān [ʿAlī and the Prophets] written by Sialkotī. However, the references of the Bible can be interpreted as the name of Muḥammad (PBUH) with the interpretation of people like ʽAbd al-Aḥad Dawūd, and at the same time, the Yemeni inscription known as “Šaraḥ-ʾIl Yaqbul Ḏūyazʾan” describing the siege of Nagrān (Najrān) is a solid but little-known document. In general, it was found that among the interpretations that are mentioned in the existing documents and texts to the Prophet Muḥammad (PBUH) before his birth, MeʼadMeʼad is unacceptable, and Ḥamdah, Aḥmad and especially Muḥammad (MḤMD) are acceptable.

    Keywords: Aḥmad, Ḥamdah, Meʼadmeʼad, MḤMD, Muḥammad
  • Mohammadhasan Beigi*, Farhad Saboorifar, Nasrin Gholami Pages 29-50

    The Umayyad and Abbasid came to power and ruled at different times and under different conditions. Despite this, their political systems have many similarities. This article seeks to answer the question of why, despite these differences, the Umayyad and Abbasid have many similarities in terms of authority and political performance? This is important as it shows how the source of authority of two seemingly different caliphates can influence their political process and performance. The research method used is comparative using the theoretical framework of systemic analysis and threefold authority. The findings of the research show that the origin of the authority of the Umayyad and Abbasid governments was mainly due to the four common factors of traditional authority, which are: the traditional authority of Quraysh aristocracy and tribal supremacy, the use of personality cult, the divine nature of the government, and the emphasis on the status of the Caliph of God (Khalifat Allah).

    Keywords: Political Authority, Umayyad, Islamic Caliphate, Abbasids
  • Mohammadhossein Zoofaghari*, Asghar Montazar Al Ghaem Pages 51-72

    The scientific efforts of Imam Sajjad (a.s.) have received relatively little attention. This study seeks to identify the strategic goals of Imam Sajjad (a.s.) through his scientific legacy and to clarify its key points. This paper aims to address this question through a descriptive and analytical approach, utilizing primary sources such as Ḥadīth, history, Rijāl, Fiqh, Tafsir, and others from up to the end of the 4th century Hijri: What objectives did Imam Sajjad (a.s.), peace be upon him, pursue in his scientific interactions despite the specific limitations of his time? The research findings revealed that, despite the challenges, Imam Sajjad (a.s.) pursued distinct objectives aimed at guiding, clarifying religion, and safeguarding it within the scientific framework of his society at the time. The strategic objectives of Imam Sajjad (a.s.) can be analyzed in five key areas: reviving the prophetic way and tradition, highlighting the virtues of Ahl al-Bayt (a.s.), especially Amir al-Mu’minin (a.s.) while combating extremism, distinguishing between right and wrong with an emphasis on piety (taqwā), focus on asceticism and thinking about the Hereafter while opposing materialism, and finally, clarifying and elucidating core religious concepts.

    Keywords: Imam Sajjad (A.S.), Imam Sajjad (A.S.) Scientific Sira, The Scientific Relations Of The Umayyad Period, Religion In The Umayyad Period
  • Zahra Jafari, Sasan Tahmasbi* Pages 73-92

    The order (ṭarīqa) of Nurbakhshia emerged in the Timurid era and was one of the most important Ṣūfi order in Iran on the eve of the establishing the Safavid government. Therefore, the relationship between the Safavid government and this order was one of the important matters in the first decades of the Safavid period. Having used historical-analytical method, the paper is going to answer the question, how was the interaction and confrontation between the Safavid government and the Nurbakhshia order? The findings of this research show that the Shīʿism of Nurbakhshia and their being Siyāda the way for the convergence of Nurbakhshia and Safavid. But Sayyid Muhammad Nurbakhsh's claim of Mahdism, the wearing of Nurbakhshia in black and their economic and social position caused confrontation between them. This confrontation led to the murder of Shah Qavam al-Din and the isolation of his children. Since the period of Shah Abbas I, under the influence of the anti-Ṣūfi milieu that continued until the collapse of the Safavid, Nurbakhshia as other Sufi orders were isolated and gradually disappeared from the scene of history.

    Keywords: Nurbakhshia, Safavid, Sayyid Muhammad Nurbakhsh, Shah Qavam Al-Din, Nurbakhshi Sādāt.
  • Fariba Pat*, Fatemeh Mehri Parizad Pages 93-122

    Celebrations as rituals during the peak of the Gūrkāniyān in India from the time of Akbar to the period of Aurangzeb were of great significance. The ceremonies accompanied by music and joy added a lot of excitement to the celebrations, to the extent that the fame of these magnificent celebrations crossed the borders of the Empire and attracted foreign observers to Agra. The efforts the kings of Gūrkāni to hold these elaborate and costly celebrations, the multiplicity and diversity of the celebrations, and the emphasis on non-religious celebrations and specific local celebrations raise the question of what the functions of these celebrations, both religious and non-religious were and what did motivate the kings of Gūrkāni to organize these celebrations? This research aims to examine and analyze this topic, considering the function of rituals in cultural anthropology and using a descriptive-analytical method based on library resources and artifacts available in museums. The findings indicate that the celebrations of this period, as rituals, played an important role in identity formation and social cohesion around the ruling power, were perceived as symbols of power, glory, and wealth, and contributed to the legitimacy of the kings of Gūrkāni.

    Keywords: Ritual, Celebration, Cultural Anthropology, Gūrkāniyān Of India
  • Mohamadraza Alam*, Arsen Avagyan, Abbas Eghbalmehran Pages 123-144

    The constitutional (Mashrūtiyyat) revolution was an expression of the disillusionment of the intellectual current about the nature and political and social functions of the authoritarian government and the lack of community participation in the decisions. In that situation, Iranian Armenians were among the intellectuals who presented their views. The main factor of Armenians' desire to make demands was their sense of patriotism and their attachment to the land and water in which they were born and growed. In this research, with an analytical view based on the documents available in the Armenian archives in Iran and Armenia, the influencing factors on the coexistence and role of Armenians in Iran's constitutional revolution have been examined. The findings of the research show that the Armenians of Iran on the threshold of the constitutional revolution were intellectual and influential classes due to their economic functions and the acquisition of political and social positions. They were looking for codified law and equality of rights so that through it they could live in an equal environment. With its legal approaches, the constitution increased people's tolerance towards other religions and caused the presence and participation of Armenians in the prosperity and development of the country.

    Keywords: Armenians, Qajar, Constitutional (Mashrūtiyyat) Revolution