فهرست مطالب
پژوهشنامه ادیان
سال هفدهم شماره 2 (پیاپی 34، پاییز و زمستان 1402)
- تاریخ انتشار: 1403/08/26
- تعداد عناوین: 12
-
-
بررسی انطباق پذیری و افتراق پذیری نظرگاه ناتان سودبلوم در باب هسته مرکزی دین با نظریات روانشناختیصفحات 1-24
پژوهش حاضر با هدف پاسخ به این پرسش که ناتان سودبلوم، مورخ و پدیدارشناس برجسته دین چه تفسیری از هسته مرکزی دین ارائه داده و تا چه حد دیدگاههای وی با دیدگاه های روانشناسان همسویی دارد، نگاشته شده است. تاکنون پژوهش هایی در غرب با موضوع نگرش ناتان سودبلوم صورت گرفته است لیکن وجه تمایز این پژوهش با پژوهشهای دیگر، جامعیت و نظرگاه متفاوت تحلیلگران این پژوهش است. آنچه در پژوهش حاضر محور بحث قرار گرفته است، انطباق و افتراق نظام اندیشه گانی وی در باب مکاشفه با دیدگاه های روانشناسان است. نگارنده گان این پژوهش با بهکارگیری روش توصیفی-تحلیلی به این نتیجه نائل شده اند که در روانشناسی علیرغم رویکردهای مادیگرا و لاادری، نظراتی وجود دارد که تاییدکنندهی برخی از ابعاد تئوری سودبلوم است. وجوه انطباق و افتراق نگرش سودبلوم با روانشناسان در مباحثی نظیر نبوغ، خاستگاه مکاشفه، ارتباط زیبایی شناسی با نبوغ، و اهمیت دعا و عبادت قابلیت توضیح و تحلیل دارد.
کلیدواژگان: مکاشفه، عرفان، نبوغ، تجربه امر قدسی -
صفحات 25-50
امروزه اهمیت شناخت و پرورش هوش هیجانی بر محققان حوزه روانشناسی پوشیده نیست و بدون شک نتایج به کارگیری این هوش در زندگی شخصی و شغلی افراد قابل توجه است. اما جای پژوهشی مبنی بر تاثیر این هوش در امور معنوی افراد، در میان تحقیقات صورت گرفته خالی است. به نظر می رسد رهبران دینی به عنوان الگوی جامعه مومنان و برای تاثیرگذاری بیشتر باید دارای توانایی هوش هیجانی باشند. پژوهش حاضر یک مورد اسنادی، کتابخانه ای است که در ابتدا به مفهوم هوش هیجانی برگرفته از نظر بار-اون میپردازد و سپس از میان پانزده مولفه معرفی شده دو مولفه انعطاف پذیری و قاطعیت را به صورت موردی انتخاب کرده تا در متن کتاب عهد جدید مورد بررسی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عیسی (ع) به عنوان شخص اول عهد جدید دارای توانایی جرات ورزی و قاطعیت می باشد و انعطاف پذیری را به پیروان خود توصیه می کند.
کلیدواژگان: هوش هیجانی، عهد جدید، حضرت عیسی، پولس، قاطعیت، انعطاف پذیری -
صفحات 51-69
احسان، نیکوکاری، و مشارکت در خیر عمومی از نمونه های آشکار اخلاق در حوزه ی اجتماع به شمار می آیند. با این حال، گروه های مدافع سکولاریزاسیون، به دلیل شواهد تاریخی و نیز شواهدی که به ماهیت الهیات بر می گردد، نگاه خوش بینانه ای به مداخله و مشارکت گروه های دینی در حوزه ی عمومی ندارند. بر این اساس، الهیدان های مسیحی تلاش می کنند تا این اتهام را از خود برداشته و تصویری از خود ارائه دهند که سکولارها را قانع کند مسیحیان نیز می توانند درکی فراگیر از نیکوکاری و خیرعمومی داشته باشند. مسئله ی این مقاله بررسی این تلاش الهیاتی است. محقق در این مقاله، کوشیده است تا با تمرکز بر اندیشه های الاهیاتی دیوید هولنباخ در کتاب "خیرعمومی و اخلاق مسیحی" به بررسی تلاش عالمان مسیحی در نمایش سازگاری میان مشارکت در تامین خیرعمومی و اخلاق مسیحی بپردازد. روش این مقاله توصیفی و تحلیلی است و داده ها به روش مطالعه اسنادی به دست آمده و با استفاده از روش های تحلیل محتوای کیفی بررسی شده اند. از نتایج تحقیق این که در الاهیات جدید مسیحی تلاش می شود تا بر حل مشکلات انسان ها و جوامع بشری تمرکز شود. این مقاله نشان می دهد که الاهیدان های مسیحی کوشیدهاند تا با درک اهمیت مشارکت دینداران در حوزه ی عمومی و تامین خیر عمومی و احسان، از الاهیات مسیحی خوانشی مداراجویانه و مبتنی بر "دیگرپذیری" دینی ارائه دهند؛ و البته آن گونه که هالنباخ می گوید این تفسیر از الهیات مسیحی ممکن است مخالفت گروه های محافظه کار مسیحی و خوانش های ارتدکسی از آن را به همراه داشته باشد.
کلیدواژگان: احسان، خیر عمومی، دیوید هولنباخ، الاهیات جدید مسیحی، اخلاق اجتماعی -
صفحات 71-102
از کاوش های باستان شناختی که در شبه جزیره عربستان انجام شده، شواهدی فراوان کشف شده اند که تصور ما از عربستان پیشااسلامی را دگرگون می کنند. تصور سنتی در نامیدن آن به دوران «جاهلیت» تجلی یافته، که در آن دست کم دو انگاره مهم هست؛ نخست، این که در عربستان حکومتی مرکزی وجود نداشته و هرج ومرج قبیلگی تا ظهور اسلام فراگیر بوده است و دیگر، این که بت های متعدد به طور فراگیر تا ظهور اسلام پرستش می شدند. در مقابل، در متون کتیبه شناختی داده هایی فراوان یافت می شوند که تصویری روشن تر از وضعیت سیاسی و گرایش های دینی عربستان پیشااسلامی ارائه می کنند. در این نوشتار، ابتدا به اجمال وضعیت سیاسی عربستان در دوران پبشااسلامی در پی سلطه تدریجی پادشاهی حمیر بر سراسر شبه جزیره مرور می شود و سپس، با بررسی نمونه هایی از شواهد فراوان مادی از حدود سه قرن پیش از اسلام پیشینه باور به خدای یگانه مرور و نام خدای یگانه در میان اعراب یهودی و مسیحی بررسی می شود. در نتیجه این بررسی، مشاهده می شود که از حدود دو قرن پیش از اسلام نه تنها شاهدی بر پرستش خدایان چندگانه در کتیبه های یافت شده از مناطق مختلف شبه جزیره دیده نمی شود بلکه شواهدی فراوان بر یهودیت و مسیحیت یافت شده اند که در آنها تنها خدای یگانه، با نام ها و تعابیر مختلف، یاد شده است.
کلیدواژگان: عربستان پیشااسلامی، ادیان، یهودیت، مسیحیت، نام های خدا، رحمانان (الرحمن)، الإله -
صفحات 103-126
از کاوش های باستان شناختی که در شبه جزیره عربستان انجام شده، شواهدی فراوان کشف شده اند که تصور ما از عربستان پیشااسلامی را دگرگون می کنند. تصور سنتی در نامیدن آن به دوران «جاهلیت» تجلی یافته، که در آن دست کم دو انگاره مهم هست؛ نخست، این که در عربستان حکومتی مرکزی وجود نداشته و هرج ومرج قبیلگی تا ظهور اسلام فراگیر بوده است و دیگر، این که بت های متعدد به طور فراگیر تا ظهور اسلام پرستش می شدند. در مقابل، در متون کتیبه شناختی داده هایی فراوان یافت می شوند که تصویری روشن تر از وضعیت سیاسی و گرایش های دینی عربستان پیشااسلامی ارائه می کنند. در این نوشتار، ابتدا به اجمال وضعیت سیاسی عربستان در دوران پبشااسلامی در پی سلطه تدریجی پادشاهی حمیر بر سراسر شبه جزیره مرور می شود و سپس، با بررسی نمونه هایی از شواهد فراوان مادی از حدود سه قرن پیش از اسلام پیشینه باور به خدای یگانه مرور و نام خدای یگانه در میان اعراب یهودی و مسیحی بررسی می شود. در نتیجه این بررسی، مشاهده می شود که از حدود دو قرن پیش از اسلام نه تنها شاهدی بر پرستش خدایان چندگانه در کتیبه های یافت شده از مناطق مختلف شبه جزیره دیده نمی شود بلکه شواهدی فراوان بر یهودیت و مسیحیت یافت شده اند که در آنها تنها خدای یگانه، با نام ها و تعابیر مختلف، یاد شده است.
کلیدواژگان: عربستان پیشااسلامی، ادیان، یهودیت، مسیحیت، نام های خدا، رحمانان (الرحمن)، الإله -
صفحات 127-150
ساختار دینی و الهیاتی گاهان دارای مختصاتی ویژه است که از مهمترین آنها میتوان به یکتاپرستی، خردگرایی انسانی تحت لوای خرد الهی و درونی شدن آیین و مناسک اشاره کرد. یکی از بارزترین ویژگیهای گاهان، تاکید بر احراز دانایی است تا جایی که صفت خردمند یا مزدا، بعنوان اصلیترین صفت الوهیت مورد پرستش در گاهان ملاحظه میگردد و انسان تنویر یافته با خرد اهورایی به انبازی با الوهیت برای حفظ جهان آفرینش و گسترش احکام و نوامیس الهی بر زمین (اشه) مجاهده میکند. تاکید بر خرد و خودآگاهی اشراقی در گاهان تا به آنجاست که هر گونه عمل کدر کننده آگاهی همچون نوشیدن هوم و تهییجهای نفسانی که منجر به خونریزی و قربانی میشود مذموم تلقی میگردد. اوستای جدید بویژه بخش غیر گاهانی یسنا، نشان از تغییراتی در نظام دینی و الهیاتی دارد که میل بازگشت به سنن و معتقدات پیشازردشتی در آن منعکس است. بررسیها نشان میدهد مسئله آئین و مناسک در یسنای غیرگاهانی اهمیت قابل توجهی پیدا میکند و از منظر الهیاتی نیز پرستش الوهیت متشخص و متعدد بر خلاف مفاهیم تجریدی و رویکرد توحیدی گاهان ، به آن راه یافته است. هر چند یسنا بعنوان یکی از متون آئینی دین زرتشت سعی دارد تا شکل زندگی فردی و جمعی مزدیسنان را مطابق با آموزههای گاهان قوام دهد ، لیکن در پارهای موارد با وامگیری از مرده ریگ مناسک و باورهای پیشازردشتی در تضاد با آن قرار میگیرد.
کلیدواژگان: گاهان، یسنا، آئین، الهیات، خرد -
صفحات 151-173
طریقت دومینیکی یا طریقت واعظان یک حرکت اصلاح طلبانه در بستر رهبانیت مسیحی در قرون وسطا با شعار فقر، موعظه، آموختن، و تبلیغ انجیل بود. این طریقت افزون بر کنشگری اجتماعی رایج راهبان، مانند انجام امور خیریه و یاری رساندن به فرودستان و کتابت نسخه های آثار دینی، در زمینه علم آموزی و پرورش متکلمان و عارفان برجسته، کسب کرسی های استادی در دانشگاه های اروپا حضور جدی داشت و میان عرفان و علم پیوند برقرار کرد. همچنین وجود شاخه زنان عارف و راهبه در این طریقت با تالیف آثار عرفانی و کنشگری سیاسی و اجتماعی بر رهبانیت مسیحی بسیار تاثیرگذار بود. اهتمام هنرمندان پیرو این طریقت به خلق آثار هنری نیز با بهره مندی از نمادها و عناصر وابسته به طریقت دومینیکی انجام می شد. کنش در خور توجه دیگر این طریقت مشارکت در امور سیاسی-دینی از جمله مبارزه با بدعتگذاران، شرکت در جریان تفتیش عقاید و جنگ های صلیبی و تبلیغ و تبشیر از جمله در سرزمین های اسلامی بود. همه این تلاشها برای پاسداری از ایمان در جامعه مسیحی با محوریت موعظه بود، چنان که حتی متکلمان و عارفان مشهور نیز به میان مردم می آمدند و موعظه می کردند. در مجموع دومینیکیها در حیات دینی- اجتماعی مسیحیت کاتولیک و تاریخ رهبانیت و اروپای قرون وسطا حضوری چند جانبه داشته و جریان ساز بر اساس انگاره وعظ بوده اند.
کلیدواژگان: دومینیکیها، طریقت واعظان، زنان عارف مسیحی، فرانسیسیها، رهبانیت مسیحی، تفتیش عقاید، جنگ های صلیبی -
صفحات 175-197
هستی شناسی در همه مکاتب عرفانی دارای اهمیت زیادی است و کمتر مکتب عرفانی را می توان پیدا کرد که به این مسئله در آموزه های خویش توجه نکرده باشد. این مسئله در مکتب عرفان کیهانی حلقه و عرفان اسلامی بویژه مکتب ابن عربی نیز دارای اهمیت بسیاری است و مسائل زیادی در این دو مکتب به این اصل مرتبط است. مسئله اصلی در این پژوهش بررسی مشابهت های هستی شناسی در مکتب عرفان کیهانی حلقه با هستی شناسی در عرفان اسلامی و بویژه ابن عربی است. روش بکار گرفته شده، در این تحقیق مطالعه توصیفی و روش تحلیل محتوا با استناد به منابع کتابخانهای بوده است. یافته های پژوهش حاکی است که شباهت میان اصطلاحات عرفانی مانند؛ هاهوت، لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت، با اصطلاحات عرفان کیهانی مانند؛ هیچ قطبی (عدم)، تک قطبی و دوقطبی که حکایت از اقتباس این مکتب از عرفان اسلامی است، کاملا مشهود است.
کلیدواژگان: احدیت، لاهوت، جبروت، جهان هیچ قطبی، جهان دوقطبی، تجلی -
صفحات 199-222
امروزه ادیان مختلف دعاوی گوناگونی در موضوع مختلف دارند که باور به آنها و پذیرششان مستلزم اثبات حقانیت یا موجه بودن اعتقاد به آنها به طرق خاصی است. تعیین منابع آتوریته در هر دین خاص دقیقا به همین دلیل است. اما مشکلی که دینداران امروزی در مورد بعضی از آموزههای خود دارند آن است که بعضی از این باورها که در زمان حاضر بسیار مهم و ضروریاند، چندان قابل اثبات به طرق عادی نیستند و همین موجب شک و تردید در اصالت بعضی از آموزهها میشود که چگونه بعضی آموزهها در ساختار امروزی یک دین جنبه بنیادین دارند ولی، چنانکه باید، در منابع اصلی بدان پرداخته نشده و امروزه اثبات اصالت و صدق و کذب آن امری دشوار است. یکی از راههایی که به حل مشکل کمک میکند موضوع پربسامدی یا عدم آن در هسته اولیه دین خاص است. مدعای این نوشته آن است که اگر آموزهای، آموزهای اساسی در یک دین باشد باید به اندازه کافی در هسته اولیه آن دین، بدان بها داده شده باشد و فقدان آن نشان میدهد که این آموزه، محصول فرآیندی تکاملی بوده نه اعتقادی بنیادین و زیرین و ریشهدار، و این ادعا ناپذیرفتنی است که شاید دلیلی وجود داشته ولی به دلایلی به دست ما نرسیده است، چون حذف همه شواهد مستقیم و غیرمستقیم امر ناشدنی است. در این نوشته با بررسی اصل موضوع و مقایسه دو موضوع تثلیث در مسیحیت و توحید در اسلام، به نقد تثلیث از این منظر پرداخته میشود که تثلیث که امروزه بسیار در ساختار الهیات مسیحیت اهمیت دارد، در لایههای اولیه دین یادشده بدان پرداخته نشده است، در حالی که مشابه آن در سنت اسلامی یعنی توحید چنین نیست و همین در اعتبار و اصالت و عدم موضوعی حساس است.
کلیدواژگان: اسلام، مسیحیت، ادله حجیت، تحول آموزهها، توحید و تثلیث -
صفحات 223-246
هریک از ادیان در بیان اصول و تجلی بخشی به حقایق معنوی از زمینههای مختلف هنر چون تصویرگری، جهت پیشبرد اهداف و ارائه عقاید خود استفاده نمودهاند؛ حال آنکه برخی دیگر، از بیان تصویری پرهیز داشتهاند. ازین رو نگرش دینی به تصویرگری بر سه قسم شمایلی و غیرشمایلی، و شمایلشکنانه قابل ارائه میباشد. در دیدگاه غیرشمایلی، مانند پردازش هندسی در اماکن مقدس اسلامی، غالبا هنر با نمادگرایی درآمیخته و از تصویرگری پیکر انسان و حیوان پرهیز میگردد. در نگاه شمایلشکنانه، نقش تصاویر مقدس، نفی و هرگونه اثر هنری با این مضمون، برخورد و محکوم به نابودی است. پیروزی نهضت شمایلشکنی در بیزانس نیز در برابر شمایل دوستان، سبب نتایج متفاوتی در میان طرفداران ادیان ابراهیمی گشته و سرآغاز اتفاقات قابل توجه و معتنابهی در حوزههای کلامی و هنری گردید. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی آثار مترتبه بر نهضت شمایلشکنی در ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام میپردازد. در پایان مشخص گردید که موضعگیری مذهبی نسبت به شمایلشکنی در میان یهودیان، سبب محدودشدن هنرهای تجسمی و مغفول ماندن هنرهای بازنمودی و در مسیحیت موجبات گسترش تزئینات هندسی در کلیسا و اماکن مقدس را فراهم آورد. این مقوله در میان مسلمانان، سبب گسترش هنر اسلامی، به ویژه هنرهای انتزاعی گردید.
کلیدواژگان: هنردینی، شمایل شکنی، تحریم تصویری، هنر اسلامی -
صفحات 247-268
در حکمت عرفانی بحث از ماهیت زبان به نحو مستقل طرح نشده؛ اما با نظر به مباحث اصلی عرفان همچون تجلی و ظهور و اسماء و صفات میتوان پرسش از حقیقت زبان را به میان آورد. تمامی عوالم و موجودات وبه طور کلی هر آنچه هست تجلی خدایند؛ از اینرو پدیدار زبان نیز ظهور او و شانی از شئونات اوست. زبان شانی «ایجادی» دارد که حقیقت آن با نظر به مراتب و اعتبارات گوناگونی همچون کلام و کلمه، کتاب و قلم، مقام کن و نفس رحمانی، و با توجه به تاویل آیات قرآن در عرفان نظری شرح و تاویل شده است. هر کدام از این اعتبارات جلوهای از جلوات خداوند و مرتبهای از کلام اویند. و ظهور وجود را در مراتب گوناگون نشان میدهند. کلام اولا و بالذات متعلق به خداست و ثانیا و بالعرض موجودات دیگر بهرهای از آن دارند. نطق نیز حقیقتی وجودی در عالم است که به تجلی حق بازمیگردد. حقیقت زبان صورت فعلی «به ظهورآوری» است که موجودات را به پیدایی میآورد.
کلیدواژگان: وجود، تجلی، زبان، کلام و کلمه، کتاب و قلم، مقام کن، نفس رحمانی -
صفحات 269-293
فیضی از فارسی سرایان بزرگ هندوستان است. او که ملک الشعرای دربار اکبر شاه گورکانی در قرن دهم هجری بود، تاثیری شگرف بر رواج اندیشهکثرت گرایی دینی داشته است. دوران حکومت اکبرشاه، سومین فرمانروای تیموری هند، به دلیل دیدگاههای خاص سیاسی و دینی وی، یکی از مهم ترین و برجسته ترین دولتها در تاریخ هند شناخته شده است. اعتقاد به صلح کل و برقراری فضای آشتی و مدارای دینی بین پیروان ادیان و مذاهب از مهمترین اعتقادات اکبرشاه است. شکلگیری نظریه" صلح کل "و اصلاحات سنت شکنانه دوره اکبرشاه همزمان با خدمت فیضی در دربار را می توان اساس گسترش آرا انتقادی و بدبینانه نسبت به فیضی به شمار آورد. عقیده غالب آن است که فیضی برانگیزاننده اندیشه صلح کل و اغواکننده اکبر شاه برای تغییر دین حاکم بوده است. هرچند عوامل دیگری همچون تساهلگرایی اکبرشاه و شرایط اجتماعی هند در روند شکل گیری صلح کل نقش بنیادی تری داشتند. در این پژوهش تلاش شده خط مشی فکری و باورهای ایدئولوژیک این سخنور بنام، با مضمون صلح کل و وسعت مشرب در دیوان اشعارش بررسی شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که در بینش وحدت وجودی که وحدت ادیان می تواند از آن استنباط شود، مومن و هندو، یک خدا را میخوانند و فیضی هم بر همین باورست. شعرش آغشته به مضامین وحدت وجودی و یکسانی ادیان است. برخلاف دیدگاه کسانی که او را ملحد و دیوانش را سرشار از کفریات دانستهاند، او درباره دین نگاهی ژرف دارد و با آموزه های عرفانی آشنایی بسیار داشته، و در عین حال از تنگ نظری و تعصب به دور بوده است.
کلیدواژگان: وحدت ادیان، صلح کل، فیضی دکنی، اشعار فیضی، وحدت وجود
-
Pages 1-24
In the opinion of many theologians, the basis of religion is the revelation that humans communicate with the Holy by being present in it. Nathan Söderblom, who calls revelation mysticism, introduces it as the central core of religion. The distinguishing feature of his interpretation from the interpretation of the commentators of revelation is that this concept is considered in terms of meaning as genius that goes beyond ordinary talents and potentially exists in all human beings. According to Söderblom, there is revelation not only in great religions, but also in primitive religions. Hence, the task of the scientific study of religion is to examine this key element, without which a religion cannot be properly understood. On the other hand, Söderblom assumes that the history of religions manifests itself in two levels of consciousness: the level of common people, which is related to religiousness, and the level of ucommon people, which is related to religious genius. The topics discussed in this research are the central core of religion, the origin of revelation, genius, its connection with aesthetics and consecration of life, and prayer and worship.
Keywords: Revelation, Mysticism, Genius, Experience Of The Sacred -
Pages 25-50
Today, the importance of knowing and developing emotional intelligence is not hidden from researchers in the field of psychology, and there is no doubt that the results of applying this intelligence in people's personal and professional lives are significant. But there is no place for research on the effect of this intelligence on the spiritual affairs of people. It seems that religious leaders as models for the community of believers and to be more effective should have the ability of emotional intelligence. The current research is a documentary case, a library that first deals with the concept of emotional intelligence taken from Bar-On's point of view and then selected two components of flexibility and assertiveness among the fifteen introduced components to be used in the text of the New Testament. be investigated The results of this research show that Jesus (pbuh) as the first person of the New Testament has the ability to be bold and decisive and recommends flexibility to his follower.
Keywords: Emotional Intelligence, New Testament, Jesus, Paul, Decisiveness, Flexibility -
Pages 51-69
In an era where religious groups are accused of having religious interests and motivations that may hinder their participation in countering other religious groups, theologians strive to demonstrate that the religious tradition they belong to is conducive to benevolence, assistance, participation in the public sphere, and charity. The present study aims to focuses on the thoughts of David Hollenbach in his book "Public Goods and Christian Ethics" to examine the efforts of Christian scholars in showcasing the compatibility between participation in public goods and Christian ethics. To this aim a descriptive –analytical, with data obtained through document analysis and examined using qualitative content analysis methods was used. The results indicate that in modern Christian theology, efforts are made to focus on solving the problems of individuals and human societies. Christian theologians have tried to present a somewhat accommodating interpretation of Christian theology by understanding the importance of religious participation in the public sphere and providing public goods and charity, based on a somewhat conciliatory and accepting approach towards other religious traditions.
Keywords: Benevolence, Public Good, David Hollenbach, New Christian Theology -
Pages 71-102
Archaeological explorations in Arabia have led to the discovery of abundant evidence that changes our perception of pre-Islamic Arabia. The traditional notion is manifested in calling it the “Jāhiliyya” era, which comprises two important ideas: First, there was no central government in Arabia and tribal chaos was widespread, and secondly, many idols were generally worshiped, until the eve of Islam. In contrary, the epigraphic texts contain much information that provide a clearer picture of the political situation and religious tendencies of pre-Islamic Arabia. In this article, firstly, the political situation of Pre-Islamic Arabia following the gradual domination of the kingdom of Ḥimyar over the Arabian Peninsula will be briefly reviewed, and then, by examining examples of the material evidence from about three centuries before Islam, the belief in One God is reviewed as well as the name of One God among Jewish and Christian Arabs. As a result, it can be seen that from about two centuries before Islam, not only evidence of worshiping multiple gods is missing in the inscriptions found in different regions of Arabia, but much evidence of Judaism and Christianity has been found, in which only One God, with different names and phrases, is called.
Keywords: Pre-Islamic Arabia, Religions, Judaism, Christianity, Names Of God, Raḥmānān (Al-Raḥmān), Al-ʾilā -
Pages 103-126
Radical theology became so famous in the 1960s. A large part of the Christian Community didn’t accept its view, especially on the death of God. Karl Barth, the origin of neo-orthodox theology, did not take its views. This article tries to show that despite this opposition, radical theology was influenced by Barth’s theology. In the early twentieth century, Barth distinguished between religion and revelation in opposition to liberal theology. Dietrich Bonhoeffer was sympathetic to Barth in this and developed the distinction between these two. In addition to that, he was interested in his contemporary secular come-of-age world, his question especially in the later period of his life was who Christ is and what is Christianity in this world. So he got the concept of religionless Christianity from this distinction, in addition, presented arcane discipline, the weak God, and being-for-others on the same ground. He developed an interesting framework for radical theologians after his death and they benefited from it in developing their views. So radical theologians utilized Barth’s thoughts through Bonhoeffer, despite Barth’s opposition to their production.
Keywords: Karl Bath, Christian Radical Theology, Dietrich Bonhoeffer, Modern Christian Theology, Religion, Revelation -
Pages 127-150
Theological structure of Gahan has special features, the most important of which are monotheism, human rationalism under the banner of divine wisdom, and the internalization of rituals. One of the most prominent features of Gahan is the emphasis on the attainment of knowledge to the extent that the attribute of wisdom or Mazda is seen as the main divinity worshiped in Gahan, and an enlightened person with Ahura's wisdom combines with divinity to preserve the world of creation. Emphasis on wisdom is sometimes to the extent that any act that blurs the consciousness, such as drinking Houm and emotional stimulation that leads to bloodshed and sacrifice, is considered reprehensible. The new Avesta, especially the non-Gahanic part of the Yasna, shows changes in the religious and theological system, which reflects the desire to return to the ancient traditions. Investigations show that the issue of rituals is of considerable importance in non-Gahanic Yasna, and from the theological point of view, the worship of distinct and multiple divinity, unlike the abstract concepts and monotheistic approach of Gahan, has found its way into it and in some cases, it is contradicted by borrowing from the heritage of rituals and beliefs of the ancient Zoroastrianis.
Keywords: Gahan, Yesna, Ritual, Theology, Wisdom -
Pages 151-173
The Dominican order or the Order of preachers in the Middle Ages, in addition to the common social activism , such as charity and writing religious manuscripts, had a serious presence in the field of education and training of prominent theologians and mystics, gaining professorships in European universities And in the field of spiritualism, connected mysticism and theosophy. The existence of mystical women and nuns in this Order had a great impact on the flow of Christian monasticism with the creation of mystical works and political and social activism. The efforts of the monks and artists to create works of art have also been done by benefiting from the symbols and elements related to the Dominican Order. Another action has been participation in political-religious affairs, including the fight against heretics, participation in inquisitions, crusades, and preaching and evangelism, including in Islamic lands. All these efforts were to protect the faith which was done with the focus of preaching in different communities, so that even famous theologians and mystics came to the people and preached. Totally, the Dominicans have had a multifaceted presence in the religious-social life of Catholic Christianity and the history of monasticism and Europe in the Middle Ages.
Keywords: Dominicans, The Way Of Preachers, Christian Mystical Women, The French, Christian Monasticism, Inquisition, Crusades -
Pages 175-197
The issue of ontology is important in all mystical schools and there are few mystical schools that have not paid attention to this issue in their teachings. This issue is very important in the school of cosmic mysticism and many issues in this school have been extracted from this principle. The main question in this study is to examine the extent of the effectiveness and adaptation of ontology theory, including the interpretation of the levels of existence and the nature of existence in the school of cosmic mysticism, a circle of teachings of Islamic mysticism. The method used in this research was descriptive study and content analysis method was based on library resources. The findings of the research indicate that the Nasut, in cosmic mysticism are taken from the words of no polarity (non), unipolar and bipolar, which is indebted to Islamic mysticism, and thus, from the manifestation. Therefore, it is possible to consider the approach of the Islamic school of mysticism to this issue, apart from inventing new terms, and the differences in their foundations and applications are influenced by the ontology of Islamic mysticism.
Keywords: Oneness, Divinity, Predestination, Non-Polar World, Bipolar World, Manifestation -
Pages 199-222
Today, various religions assert different claims on diverse theological issues, the belief in which requires proof of authenticity or justification through specific means. Determining authoritative sources within each religion is precisely for this reason. However, a problem contemporary believers face regarding some of their doctrines is that certain beliefs, currently viewed as vital and essential, are not easily proven through conventional methods. This creates doubt about the authenticity of some doctrines—how can certain teachings hold a foundational status in the modern structure of a religion if they were not sufficiently addressed in the primary sources, making it challenging today to establish their authenticity or verify their truth or falsehood? One approach to resolving this issue is examining the frequency (or lack thereof) of a doctrine in the core of a particular religion. The claim of this paper is that if a doctrine is fundamental to a religion, it should be sufficiently emphasized in the initial core of that religion; its absence suggests that this doctrine is the result of an evolutionary process rather than a foundational, intrinsic, and deep-rooted belief. Moreover, it is untenable to claim that evidence might have existed but has not reached us for some reason, as eliminating all direct and indirect evidence is implausible. This paper examines the primary issue by comparing two doctrines—Trinity in Christianity and Monotheism in Islam—to critique the Trinity from this perspective, noting that while the Trinity, which is crucial in the structure of Christian theology today, is not addressed in the early layers of this religion, the equivalent in Islamic tradition, i.e., Monotheism, does not face such an issue. This difference is crucial in assessing the validity and authenticity of these concepts.
Keywords: Islam, Christianity, Authority Of Evidence, Development Of Doctrines, Monotheism, Trinity -
Pages 223-246
Each of the religions have used different fields of art, such as painting, to advance their goals and present their ideas in expressing their principles and manifesting spiritual truths; However, some others have avoided visual expression. Therefore, the religious attitude towards painting can be presented in three categories: symbolic, non-symbolic, and iconoclastic. In a non-symbolic perspective, such as geometric processing in Islamic holy places, art is often mixed with symbolism and the depiction of human and animal bodies is avoided. In the iconoclastic view, the role of sacred images is negation and any artwork with this theme is condemned and condemned to destruction. The victory of the iconoclasm movement in Byzantium against the iconoclasts caused different results among the supporters of Abrahamic religions and marked the beginning of remarkable and remarkable events in theological and artistic fields. This research, using a descriptive-analytical method, examines the consequences of the iconoclasm movement in the two religions of Christianity and Islam. In the end, it was found that the religious attitude towards iconography among the Jews limited the visual arts and neglected the representational arts, and in Christianity, it caused the expansion of geometrical decorations in the church and holy places. This category among Muslims caused the spread of Islamic art, especially abstract art.
Keywords: Religious Art, Iconoclasm, Image Ban, Islamic Art -
Pages 247-268
In Islamic philosophy discussion of nature of language has not been independently investigated. Butt according to the “manifestation”, we can think of the nature of language in mysticism. In Islamic mysticism all creatures are God,s appearance. Therefore, the language is linked the manifested of God. In mystical texts degrees of language come with various expressions, such as discourse, word, book, the Pen, station of “Be” and Breath of clemency. All this degrees show appearance of God. The world seems to emerge through divine language. All creatures are word and show God. On the other hand, God as the author of the book world. In the philosophical interpretation of Man, speaking is interpreted to Reason. But in mysticism speaking return to manifestation of God. Speaking (discourse) is the ontological reality that will exist in various degrees. It causes all creatures to talk. To describe precisely, language only belong to God and other thing are degrees of divine.
Keywords: Existence, Manifestation, Language, Word, Book, Pen, Status, Compassionate Soul -
Pages 269-293
Akbar Shah, peace of the whole, Faizi Deccani, Faizi's poems, unity of existence. Faizi is one of the great Persian poets of India and the famous poet of the court of Akbar Shah Gorkani in the 10th century Hijri. Belief in total peace and establishing an atmosphere of reconciliation and religious tolerance between the followers of religions and religions is one of the most important beliefs of Akbar Shah. The formation of the theory of "total peace" and the radical reforms of Akbar Shah's period, simultaneously with Faizi's service in the court, can be considered as the basis of the spread of critical and pessimistic opinions towards Faizi. , with the theme of total peace and the vastness of Mashreb, should be examined in the divan of his poems. The result of the research: the view of the unity of existence from which the unity of religions can be deduced, believers and Hindus call God. Faizi believes in this and his poetry is full of themes of existential unity and the sameness of religions. Contrary to the view of those who considered him an atheist and his religion full of blasphemy, he has a deep view of religion and was very familiar with mystical teach.
Keywords: Unity Of Religions, Total Peace, Faizi Decani, Faizi's Poems, Unity Of Existence