فهرست مطالب
فصلنامه تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
سال پنجاه و پنجم شماره 3 (پاییز 1403)
- تاریخ انتشار: 1403/07/01
- تعداد عناوین: 10
-
-
صفحات 397-413هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر مولفه های عدالت و تعهد سازمانی و اخلاق کار اسلامی بر بهره وری کارکنان سازمان جهاد کشاورزی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 285 نفر از کارکنان این سازمان بودند که تعداد 145 نفر از آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامهای بود که گروهی از متخصصان روایی صوری آن را تایید کردند و برای تعیین پایایی آن ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید (87/0-79/0). یافته ها نشان دادند که عدالت سازمانی و تعهد سازمانی در بین کارکنان در حد متوسط بود. همچنین، یافته های تحلیل مسیر نشان دادند که از بین مولفه های عدالت سازمانی، عدالت توزیعی با اثر کل 588/0، بیشترین تاثیر و مولفه تعهد عاطفی با اثر کل 732/0 بیشترین تاثیر را بر بهره وری کارکنان جهاد کشاورزی داشتند. متغیر اخلاق کار اسلامی نیز تاثیر مثبت و معنی داری بر بهره وری کارکنان داشت. در مجموع مولفه های عدالت سازمانی، تعهد سازمانی و اخلاق کار اسلامی 7/65 درصد از تغییرات بهره وری کارکنان را تبیین نمودند. با توجه به یافته ها، پیشنهاد شده است که با کارکنان تعامل بیشتری صورت گیرد و از مدیریت مشارکتی در سازمان استفاده گردد.کلیدواژگان: عدالت سازمانی، تعهد سازمانی، بهره وری کارکنان، اخلاق کار اسلامی، مدیریت منابع انسانی
-
صفحات 415-428
امروزه تامین مالی خرد به عنوان رهیافت کارآمد، نقش مهمی را در حمایت از واحدهای کوچک و ایجاد فرصت های شغلی ایفا نموده و زمینه ساز پس انداز و توسعه به شمار می رود. شواهد حاکی از آن است که صندوق های تامین مالی خرد، با وجود دستاوردهایی که در زمینه ارائه بهتر خدمات اعتباری برای تقویت اشتغال روستائیان داشتهاند، با چالش هایی نیز مواجه هستند. در همین راستا، این مطالعه با هدف شناسایی و تحلیل چالش های مربوط به صندوق های تامین مالی خرد روستایی در شهرستان قلعه گنج انجام شد. جامعه آماری این تحقیق 21 هزار نفر روستایی عضو در صندوق های تامین مالی خرد راهاندازیشده در شهرستان قلعه گنج و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل و توصیف داده ها علاوه بر آماره های پراکندگی و مرکزیت، از ضریب تغییرات و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته های این مطالعه نشان داد که به ترتیب چالش های ادراک پایین نسبت به قابلیتهای اشتغالزایی و استعدادهای کارآفرینانه، توان مالی پایین خانوارها و شرایط نامطلوب وام ها، فقدان مهارت و فناوری مناسب و در نهایت، فقدان بهره مندی از زیرساخت ها و عوامل تولید مناسب، از مهمترین موانع اثربخشی صندوقهای مربوطه در توسعه کسبوکار به شمار میروند. نتایج این مطالعه، بهخصوص با توجه به فقدان ادبیات تجربی کافی و مناسب در داخل کشور، میتواند نقش عمدهای در ارائه بینش صحیح به دستاندرکاران صندوقهای تامین مالی خرد ارائه دهد.
کلیدواژگان: وام های خرد، استعدادهای کارآفرینانه، فقرزدایی، قلعه گنج -
صفحات 429-445
انجیر خشک استهبان یکی از محصولات مهم صادراتی در بخش کشاورزی و از بهترین انواع انجیر خشک در جهان است. بررسی ها حاکی از آن است که اغلب صادرکنندگان انجیر در امر بازاریابی بین المللی، حفظ جایگاه و جایگاه یابی کم و بیش دچار ضعف هستند و عموما از روش غیرسیستماتیک در انتخاب بازارهای بین الملل بهره می برند. این در حالی است که انتخاب بازار مناسب از عوامل اولیه موفقیت و رشد شرکت ها در بازارهای جهانی است که مسلتزم بکارگیری معیارهای مختلف و استفاده از روش های سیستماتیک در تحلیل آن ها است. بنابرین هدف از این مطالعه شناسایی و اولویت بندی معیارهای انتخاب بازار برای شرکت های بزرگ و کوچک صادرکننده انجیر خشک استهبان در نظر گرفته شد. برای این منظور 40 معیار و زیرمعیار برای انتخاب بازارهای بین الملل انجیر خشک شناسایی و با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی اولویت بندی صورت گرفت. اطلاعات مورد نیاز در این مرحله از طریق تکمیل 17 پرسشنامه از شرکت های بازرگانی بزرگ و کوچک انجیر خشک استهبان در سال 1401 جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که شرکت های بزرگ و کوچک ترجیحات ذهنی متفاوتی نسبت به هر یک از شاخص های مدل دارند. همچنین بالاترین اولویت بین معیارهای مورد بررسی در شرکت های بازرگانی بزرگ با وزن 27/0 به عوامل اقتصادی و در شرکت های بازرگانی کوچک با وزن 33/0 به پتانسیل بازار اختصاص دارد. در این راستا راه اندازی سامانه جامع پایش و پردازش اطلاعات بازاریابی و استفاده از رایزنان بازرگانی در جهت ایجاد دسترسی به اطلاعات فرهنگی و سیاسی کشورها پیشنهاد می گردد.
کلیدواژگان: تحلیل سلسله مراتبی، بازاریابی بین الملل، تصمیمگیری چندمعیاره -
صفحات 447-466
یکی از راهبردهای اساسی تقویت معیشت پایدار جوامع محلی در برابر بحران های زیست محیطی از جمله تغییراقلیم، افزایش میزان تاب آوری این جوامع در برابر اختلال و آشفتگی ایجاد شده در سیستم های اکولوژیکی می باشد. از این رو تحقیق حاضر با هدف تبیین الگوی تاب آوری معیشت پایدار باغداران استان همدان در مواجهه با تغییراقلیم، انجام شد. جامعه آماری تحقیق را تمامی باغداران استان همدان، تشکیل می دهند (53785=N). حجم نمونه با استفاده از جدول Krejci & Morgan، 380 نفر تعیین و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری مرحله ای، استفاده شد. در این پژوهش وضعیت الگوی تاب آوری معیشت پایدار باغداران استان همدان در مواجهه با تغییراقلیم با استفاده از ابزار پرسش نامه و بهره گیری از نرم افزار های آماریSPSS22 و SMART PLS3 مورد واکاوی قرارگرفت و باتوجه به شاخص های محاسبه شده، پایایی و روایی مدل تاییدگردید. درمجموع بر پایه میانگین 22/3 از 5 (انحراف معیار=01/1)، می توان نتیجه گرفت که وضعیت تاب آوری معیشتی باغداران در مواجهه با تغییرات اقلیمی در استان همدان در سطح متوسط ارزیابی می شود. نتایج حاصل از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری، حاکی از آن است که هنجارهای زیست محیطی (691/0=β) و ظرفیت سازگاری با نوسانات اقلیمی (606/0=β)، تاثیر مثبت و معناداری بر تاب آوری معیشت پایدار باغداران استان همدان در مواجهه با تغییراقلیم، دارد. براساس مدل می توان اظهارنمود که متغیر نگرش زیست محیطی باغداران استان همدان تاثیر مثبت و معناداری بر باورهای زیست محیطی آنان (567/0=β)، دارد. این در حالی است که دلبستگی مکانی باغداران استان همدان دارای تاثیر مثبت و معناداری بر ظرفیت سازگاری آنان با نوسانات اقلیمی (610/0=β) و نگرش زیست محیطی آنان در مواجهه با تغییراقلیم (617/0=β)، می باشد. همچنین براساس نتایج متغیر آگاهی زیست محیطی باغداران استان همدان تاثیر مثبت و معناداری بر ظرفیت سازگاری آنان با نوسانات اقلیمی (536/0=β) و متغیر باورهای زیست محیطی باغداران استان همدان نیز تاثیر مثبت و معناداری بر هنجارهای زیست محیطی آنان در مواجهه با تغییراقلیم (667/0=β) دارد. درمجموع براساس یافته ها 72/0 از تغییرات متغیر وابسته تاب آوری معیشت پایدار باغداران استان همدان در مواجهه با تغییراقلیم به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم توسط متغیرهای مستقل نگرش زیست محیطی، آگاهی های زیست محیطی، باورهای زیست محیطی، هنجارهای زیست محیطی، دلبستگی مکانی و ظرفیت سازگاری با نوسانات اقلیمی کنش گران مزبور تبیین می گردد. یافته های این تحقیق در راستای سیاستگذاری های اصولی و برای برنامه ریزی و تصمیم گیری در راستای توسعه ی تاب آوری و پایدارسازی معیشت باغداران استان همدان در مواجهه با تغییراقلیم می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
کلیدواژگان: باغداران، پایداری معیشت، تاب آوری. تغییراقلیم، ظرفیت سازگاری -
صفحات 467-488
مدیریت و کنترل آلودگی منابع آب همزمان با تخصیص منابع آب میان مصارف مختلف توسعه اجتماعی-اقتصادی و محیط زیستی را به همراه دارد. منابع آب سطحی جنوب استان تهران به واسطه تخلیه فاضلاب های خانگی و صنعتی در بالادست دارای بار آلودگی بالایی می باشد ولی این منابع برای آبیاری در بخش کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد و این امر مشکلات محیط زیستی فراوانی را به دنبال داشته است. برای رفع این مشکل طرح احداث تصفیه خانه های آب های سطحی در جهت استفاده از پساب حاصل از تصفیه خانه ها در بخش کشاورزی و صنعت در نظر گرفته شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات اقتصادی و محیط زیستی استفاده از پساب حاصل از این تصفیه خانه ها در دشت جنوب استان تهران می باشد. در این مطالعه از یک مدل هیدرو- اقتصادی در شرایط عدم قطعیت استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در شرایط فعلی در منطقه دستیابی به بهینه اقتصادی- محیط زیستی بدون کاهش سود در بخش کشاورزی و سود سیستم امکان پذیر نیست. به طوریکه به ازای کاهش هر یک تن نیترات وارد شده به منابع آب سطحی به واسطه کاهش سطح فعالیت های اقتصادی، سود سیستم 36167 میلیون ریال کاهش می یابد. به عبارت دیگر یک مبادله بین سود و تلفات نیترات وجود دارد که می توان با اعمال راهکارهایی همانند کاربرد پساب در منطقه، استفاده از پتانسیل کودی منابع آب و بهبود سیستم آبیاری و یا افزایش سطح میزان تصفیه فاضلاب تولید شده در بخش صنعت و شهری کاهش سود سیستم را جبران نمود.
کلیدواژگان: آب زیر زمینی، جنوب تهران، عدم قطعیت، کود، مدل SWAT -
صفحات 489-505توسعه رفاه بشری، بدون شک یکی از مهمترین چالش های توسعه اقتصادی است. به همین منظور، بیشتر مطالعات در کشورهای در حال توسعه به سمت آزادسازی تجاری حرکت کرده اند. در این پژوهش با استفاده از الگوی تعادل عمومی قابل محاسبه و داده های ماتریس حسابداری اجتماعی افغانستان در سال 2018، اثرات رفاهی ناشی از کاهش تعرفه واردات بخش کشاورزی در قالب سناریوهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. به منظور بررسی آثار رفاهی در این پژوهش، از شاخص تغییرات معادل هیکس استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان داده است که با کاهش تدریجی تعرفه تا حذف کامل آن، در سناریوهای مختلف، مخارج خانوارها افزایش می یابد. میزان تغییرات معادل نیز که از تفاوت مخارج مصرفی اولیه و مخارج مصرفی ثانویه حاصل می شود، بعد از اجرای سناریوها، مثبت می باشد. بر اساس نتایج این مطالعه، با کاهش 20، 40 ، 60، 80 و 100 درصد نرخ تعرفه واردات در بخش کشاورزی، تغییرات معادل به ترتیب برابر 1339، 4427، 7494، 10996 و 10996 میلیون افغان افزایش یافته است، که نشان دهنده بهبود رفاه خانوارها به این میزان می باشد. کاهش نرخ تعرفه واردات در سناریوهای چهارم و پنجم بیشتر از 89 درصدی باعث افزایش مخارج مصرفی خانوارها می شود. با توجه به اینکه، سناریوهای چهارم و پنجم نسبت به سناریوی اول، اثر رفاهی بیشتری را نشان می دهد، توصیه می شود که دولت افغانستان باید به آزادسازی تجاری نسبت به کاهش تعرفه بخش کشاورزی تمرکز بیشتری داشته باشد.کلیدواژگان: تعرفه واردات، تغییرات معادل هیکس، ماتریس حسابداری اجتماعی، مخارج مصرفی خانوارها
-
صفحات 507-533همه کشورها امنیت غذایی را یک هدف مهم توسعه می دانند و کاهش ناامنی غذایی به عنوان یک هدف سیاسی حیاتی برای همه مردم تلقی می شود. یکی از راه های مطالعه ناامنی غذایی، استفاده از اقدامات غیرمستقیمی مانند رفتار مصرف می باشد. این مقاله، مفهوم ناامنی غذایی خانوار شهری در استان البرز ایران را بررسی و یافته های شاخص های ناامنی غذایی را به تصویر کشیده است. برای کسب اطلاعات از مقیاس های ناامنی غذایی خانوار ، مقیاس گرسنگی خانگی و استراتژی های مقابله ای استفاده شد. در یک جامعه آماری (1000 خانوار) به روش طبقه بندی تصادفی در میان شهر های استان، به وسیله پرسشنامه های استاندارد و به صورت میدانی داده ها استخراج شدند. از روش رتبه بندی ضریب پراکندگی برای بررسی تفاوت نا امنی غذایی در سطح شهرستان های استان البرز استفاده شد. در مرحله بعد با استفاده از تکنیک سنجش از راه دور و طیف رنگی قراردادی، سطح نا امنی غذایی در تمامی شاخص های تعریف شده، رسم شد. آنچه که از این دسته بندی ها به دست آمد، نشان داد که در تفاوت تخمین های شیوع، اولا، جامعه آماری در شاخص های ناامنی غذایی، متفاوت هستند. ثانیا، هر شاخص محدوده حساسیت شدت ناامنی غذایی متفاوتی داشته و این محدوده ها با هم همپوشانی ندارند. سوم، طبقه بندی شیوع ناامنی غذایی به برش مکانی و زمانی انتخاب شده بسیار زیاد بستگی دارد. بر این اساس، تخمین ناامنی غذایی، با استفاده از یک معیار استاندارد پذیرفته شده منحصربه فرد امکان ندارد. بر این اساس، استفاده از بیش از یک شاخص به منظور بررسی سطح ناامنی غذایی توصیه می شود. همچنین استفاده از تصاویر برای نشان دادن این اطلاعات، دقت، تفکیک پذیری و تفسیر صحیح اطلاعات را تسهیل می کند.کلیدواژگان: نا امنی غذایی شهری، اطلس، رفتار مصرف
-
صفحات 535-552برندسازی محصولات کشاورزی ارگانیک از الزاماتی است که نقش مهمی در رشد و توسعه اقتصادی جوامع دارد. در زمینه ایجاد برندهای محصولات کشاورزی ارگانیک، عوامل توسعه و پیشران های متعددی وجود دارد که توجه به آن ها، نیازمند برنامه ریزی دقیق می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های برندسازی کشاورزی ارگانیک در شهرستان تبریز انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کابردی و بر اساس راهبرد، از نوع پژوهش های آمیخته محسوب می شود. در آغاز، بر اساس رویکرد داده بنیاد، محتوای کیفی لازم و سپس بر اساس راهبرد پیمایشی (پرسشنامه) داده های کمی مورد نیاز جمع آوری گردید. جامعه آماری پژوهش متخصصین و کارشناسان بودند که در ابتدا با استفاده از نمونه گیری هدفمند و سپس با استفاده از روش گلوله برفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته با 17 نفر از ایشان تا رسیدن به اشباع نظری انجام گردید. در روش داده-بنیاد تجزیه و تحلیل داده ها به سه طریق کدگذاری باز، کدگذاری محوری و انتخابی، صورت گرفت. برای بررسی قابلیت اعتماد، از معیارهای انتقال پذیری و تاییدپذیری، اطمینان پذیری و اعتبارپذیری بهره گرفته شد. بر مبنای تحلیل کیفی صورت گرفته، کدهای محوری و انتخابی برندسازی شناسایی گردید و پرسشنامه ای در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع بین عوامل، تنظیم و جهت ارزیابی میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری پیشران ها، با استفاده از نرم افزار MicMac تحلیل گردید. بر اساس نتایج، 16 پیشران به عنوان پیشران های کلیدی دارای بیشترین تاثیرگذاری بر برندسازی شناسایی شد که از بین آنها رسانه ها، سازمان واحد، حمایت های مالی و اعتباری و بسترسازی بخش دولتی، بیشترین نقش را در برندسازی محصولات کشاورزی ارگانیک برعهده دارند.کلیدواژگان: برندسازی، توسعه اقتصادی، شهرستان تبریز، تئوری داده بنیاد، کشاورزی ارگانیک
-
صفحات 553-570ترویج علوفه های کم آبر از جمله سورگوم یکی از اولویت های وزرات جهاد کشاورزی است. با توجه به پذیرش محدود سورگوم علوفه ای در کشور، این پژوهش با هدف تدوین راهبردهای توسعه مصرف سورگوم علوفه ای در استان تهران اجرا شد. جامعه آماری بخش کیفی مطلعین کلیدی در مورد سورگوم بودند که 18 نفر از آنان با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی برای مصاحبه عمیق انتخاب شدند. برای استخراج نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید از نظریه داده بنیان استفاده شد. پس از آن دو پرسشنامه یکی برای تعیین میزان اهمیت و دیگری شدت عوامل بیرونی و درونی تهیه و در دو مرحله به ترتیب در اختیار 10 و 6 نفر از متخصصان قرار گرفت. پس از تحلیل محیط بیرونی و درونی، 21 راهبرد شامل هشت راهبرد رقابتی (SO)، چهار راهبرد بازنگری (WO)، شش راهبرد رقابتی (ST) و سه راهبرد تدافعی (WT) استخراج شد. تحلیل فضای راهبردی نشان داد راهبردهای رقابتی برای پذیرش سورگوم در میان دامداران استان تهران شامل: «افزایش اطلاعات کارشناسان و دامداران درباره امکان استفاده از سورگوم رقم اسپیدفید در دام های خاص و یا درصدی از جیره در گاوداری های صنعتی»، «افزایش اطلاعات کارشناسان و کشاورزان درباره نقاط قوت زراعی سورگوم»، «استفاده از سورگوم در جیره نژادهای گاو دارای شیر کمتر اما با کیفیت خاص مانند جرسی یا سیمنتال یا دام های بومی»، «ترویج نقاط قوت زراعی سورگوم به ویژه در بین دامداران دارای زمین زراعی»، «ترویج نقاط قوت زراعی سورگوم با ایجاد سایت الگویی در دامپروی های دارای زمین زراعی» و «تشریح اهمیت و نقاط قوت سورگوم برای مسئولان و تصمیم گیران» دارای اولویت بیشتری است.کلیدواژگان: ترویج، سورگوم علوفه ای، پذیرش علوفه، خوراک دام
-
صفحات 571-589
با توجه به نفوذ و گسترش بازارهای خرده فروشی مدرن مانند مال ها و هایپرمارکت ها در ایران رفتار خرید مواد غذایی و سبک زندگی خانوارها با تغییرات بسیاری روبرو شده است. بر این مبنا این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر رفتار مصرف کنندگان در قالب های مختلف خرده فروشی محصولات غذایی شهر تهران در سال1400 انجام شده است. به این منظور 210 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی تکمیل و از الگوی پروبیت چندمتغیره استفاده شد. متغیر وابسته شامل هفت قالب مال ها، هایپرمارکت ها، سوپرمارکتها، مینی مارکت ها، دکه و مغازه های کوچک و تازه بازارها می باشد. با توجه به نتایج الگو، شاخص حداقل سازی ریسک منجر به کاهش احتمال خرید افراد از قالب های سنتی می شود. شاخص خدمات و سهولت خرید، احتمال خرید در قالب های مال، دکه و مغازه های کوچک و دست فروشان را افزایش و شاخص حساسیت قیمتی احتمال خرید افراد از مال ها را کاهش و از دست فروشان افزایش می دهد. هم چنین مطابق با نتایج برآوردی، رقابتی بین قالب های مختلف خرده فروشی سنتی و مدرن موادغذایی در ایران مشاهده نمی شود. از این رو پیشنهاد می شود در جانمایی جغرافیایی قالب های مدرن و سنتی به ویژگی بازارهای هدف توجه شود.
کلیدواژگان: الگوی پروبیت چندمتغیره، رفتار مصرفکننده، قالب های خرده فروشی مدرن و سنتی، محصولات غذایی
-
Pages 397-413The main aim of this study was to investigate effects of organizational justice and commitment and Islamic work ethics on agricultural Jihad staffs’ productivity. Research population was including 285 staffs from Jihad organization that 145 staffs were selected as samples through simple random sampling. Data was collected using the standard questionnaires. Face validity of the questionnaire was confirmed through a panel of experts and reliability was obtained through a pilot test and calculating the Cronbach's alpha (0.79-0.87). The findings revealed that organizational justice and commitment were moderate among staffs. Also, path analysis showed that distributive justice with total effect 0.588 and emotional commitment with total effect 0.732 had most effects on staffs’ productivity among justice organizational components. Furthermore, the variable of Islamic work ethics had a positive and significant effect on the staff’s productivity. The organizational justice and commitment components and Islamic work ethics could predict 65.7 percent of changes in staffs’ productivity. According to findings, it recommended that be done more interact with staff and used participatory management in Jihad Organization.Keywords: Organizational Justice, Organizational Commitment, Staffs’ Productivity, Islamic Work Ethics, Human Resources Management
-
Pages 415-428
Nowadays, as an efficient approach, microfinance play a vital role in supporting small businesses and creating job opportunities. Therefore, microfinance pave the way for saving and development. Evidence indicates that microfinance funds face some challenges despite their achievements in credit services provided for strengthening the job status of rural residents. Therefore, the extant study was conducted to identify and analyze challenges related to rural microfinance funds in Ghalehganj County. The statistical population comprised 21.000 villagers who were members of the microfinance funds established in Ghalehganj County. The data were collected by questionnaires. Besides measures of central tendency and dispersion statistics, exploratory factor analysis were employed for data analysis. Findings introduced some challenges, including low perception towards job-creation capabilities and entrepreneurial talents, low financial power of households, undesired loan conditions, lack of skills and appropriate technology, lack of infrastructures, and production factors as the most substantial barriers to the effectiveness of associated microfinance funds in business development. The findings of this study can play an important role in giving the accurate insights to the practitioners of microfinance funds, particularly regarding to the lack of the sufficient and appropriate empirical literature in Iran.
Keywords: Microloans, Entrepreneurial Capabilities, Poverty Eradication, Qaleh Ganj -
Pages 429-445
Estahban’s dried fig is one of the most important export products in the agricultural sector and the best type of dried fig in the world. Surveys indicate that most fig exporters have weaknesses in international marketing, positioning and maintaining it, and they generally use the unsystematic method in international market selection. Meanwhile, choosing the right market is one of the primary factors of success and growth of companies in global markets, which requires the use of different criteria and the use of systematic methods in their analysis. Therefore, the purpose of this study was to identify and prioritize market selection criteria for large and small companies that export Estahban’s dried figs. For this purpose, 40 criteria and sub-criteria for the selection of international dried fig markets were identified and prioritized using the fuzzy hierarchical analysis method. The required information at this stage was collected by completing 17 questionnaires from large and small trading companies of Estehban’s dried figs. The results of the research showed that large and small companies have different subjective preferences for each of the model indicators. Also, the highest priority among the examined criteria in large commercial companies is given to economic factors and in small commercial companies to market potential.
Keywords: Hierarchy Analysis, International Marketing, Multi-Criteria Decision Making -
Pages 447-466
One of the basic strategies to strengthen the sustainable livelihood of local communities against environmental crises, including climate change, is to increase the resilience of these communities against disruption and chaos created in ecological systems. therefore The present research was conducted with the goal of gardeners' sustainable livelihood resilience model to climate change in Hamadan province. The research method was descriptive-correlational and causal-relational. The statistical population included the gardeners of Hamedan province (N=53785). The sample size was 380 people using the Krejcie and Morgan table, and the stage sampling method was used. In this research, the situation of sustainable livelihood resilience model of gardeners in Hamedan province in the face of climate change was analyzed by using questionnaire tool and using statistical software SPSS22 and SMART PLS3 and the reliability and validity of the model were confirmed according to the calculated indicators. In total, based on the average of 3.22 out of 5 (sd=1.01), it can be concluded that the livelihood resilience of gardeners in the face of climate change in Hamedan province is evaluated at an average level. The results of Structural Equation Modeling (SEM) indicate that environmental norms (β=0.691) and adaptation capacity with climate fluctuations (β=0.606) have a positive and significant effect on the resilience of sustainable livelihoods, the environmental attitude variable It has a positive and significant effect on environmental beliefs (β=0.617), place attachment has a positive and significant effect on adaptation capacity (β=0.610) and the environmental attitude of gardeners in the face of climate change (β=0.567). Also, based on the results, the variable of environmental awareness has a positive and significant effect on adaptation capacity with climate fluctuations (β=0.536) and the variable of environmental beliefs also has a positive and significant effect on environmental norms in the face of climate change (β=0.667). In total, based on the findings, 0.72 of the changes in the dependent variable of sustainable livelihood resilience are directly or indirectly explained by the independent variables of environmental attitude, environmental awareness, environmental beliefs, environmental norms, place attachment and adaptation capacity. The results of this research can be useful and practical for decision-makers in the field of agriculture, especially horticulture, from the point of view of environmental psychology. The findings of this research can be used for policy making and planning and decision-making in order to develop resilience and stabilize the livelihood of gardeners in Hamedan province in the face of climate change.
Keywords: Gardeners, Livelihood Sustainability, Resilience, Climate Change, Adaptation Capacity -
Pages 467-488
Managing the pollution of water resources while allocating water resources appropriately to different sectors can lead to socio-economic and environmental developments. Surface water sources have a high pollution load in the south of Tehran Province due to the upstream discharge of domestic and industrial wastewater. However, these sources are used for irrigation in the agricultural sector, leading to environmental problems. As a measure to solve this problem, a plan is to build surface water treatment plants before using the water for agricultural and industrial purposes. This study investigates the economic and environmental effects of the using treated wastewater in the south of Tehran Province. This study employed a hydro-economic model under conditions of uncertainty. The results indicate that under the existing conditions, the net system benefit will decrease in pursuit of the economic-environmental optimal state. So that for reducing each ton of nitrate input to water resources due to the reduction of the level of economic activities, the net system benefit is reduced by 36167 million rials. This decline in benefit can be compensated by adopting solutions such as the application of treated wastewater, using the fertilizer potential of water sources or increasing the treatment level of the wastewater generated in industrial and municipal sectors.
Keywords: Groundwater, South Of Tehran, Uncertainty, Fertilizer, SWAT Model -
Pages 489-505The challenge of economic development is to ensure human welfare. Many studies in developing countries have focused on trade liberalization to achieve this goal. Therefore, this study assessed the impact of reducing import tariffs in the agricultural sector on households’ welfare. The study utilized a computable general equilibrium model and Afghanistan's social accounting matrix data, and measured welfare effects using the Hicksian Equivalent variations index. The findings showed that as the import tariff gradually decreased until its full elimination, household expenses increased across various scenarios. The equivalent changes, which reflect the difference between primary and secondary consumption expenditures, were positive after implementing the scenarios. The study found that reducing the import tariff rate in the agricultural sector by 20, 40, 60, 80, and 100 percent increased equivalent changes by 1339, 4427, 7494, 10996 and 10996 million Afg., respectively, indicating an improvement in household welfare. The fourth and fifth scenarios had a greater welfare effect than the first. Based on the study results, it is recommended that the Afghan government focus more on trade liberalization instead of reducing agricultural tariffs. The study also suggests that, along with trade liberalization, the government should shift its focus from domestic production to meeting food needs through imports to ensure household well-being.Keywords: Hicks Equivalent Changes, Household Consumption Expenditure, Import Tariff, Social Accounting Matrix
-
Pages 507-533All countries consider food security to be an important development objective, and reducing food insecurity is seen as a crucial political goal for all people. One of the ways to study food insecurity is using indirect measures such as consumption behavior. This article examines the concept of urban household food insecurity in Alborz province of Iran and depicts the findings of food insecurity indicators. Household food insecurity scale, household hunger scale and coping strategies were used to obtain information. In a statistical population (1000 households) random classification method among the cities of the province, data were extracted by means of standard questionnaires and in the field. The dispersion coefficient ranking method was used to investigate the difference in food insecurity in the cities of Alborz province. In the next step, the level of food insecurity in all defined indicators was drawn using remote sensing technique and conventional color spectrum. What was obtained from these classifications showed that in the difference of prevalence estimates, firstly, the statistical population is different in food insecurity indicators. Secondly, each indicator has a different sensitivity range of food insecurity severity and these ranges do not overlap. Third, the classification of the prevalence of food insecurity depends very much on the selected spatial and temporal cut-off. Based on this, it is not possible to estimate food insecurity using a unique accepted standard measure. Accordingly, it is recommended to use more than one indicator. In addition, the use of images to show this information facilitates the accuracy, disaggregation and correct interpretation of the information.Keywords: Urban Food Insecurity, Atlas, Consumer Behavior
-
Pages 535-552Branding of organic agricultural products is an essential requirement that plays a vital role in the economic growth and development of societies. In the field of the creation and development of organic agricultural brands, there are many development and driving factors that require careful planning. The present research, has been conducted to identify the driving factors of organic agriculture branding in Tabriz County. This research is mixed and practical and based on the survey. First, based on the Foundations Data Approach, necessary qualitative content was collected, then quantitative data was collected based on survey strategy (questionnaire). The population was specialists and experts who were first using targeted sampling and then using the snowball method; a half structured interview was conducted with 17 people until theoretical saturation was reached. In this method, data analysis was done in three ways: open coding, central coding and selective coding. To check the reliability, transferability and verifiability and validity criteria, were used. Based on the analysis of the qualitative stage, the central and selective branding codes were identified, and a questionnaire was shown in the framework of the matrix of cross-effects between regulatory factors and to evaluate the influence and effectiveness of driving factors, the matrix of cross-effects was conducted, using MicMac software. Based on the results, 16 drivers were identified as the key drivers that had the most impact on branding, among which the media, single organization, financial and credit support, and public sector infrastructure play the most crucial role in branding organic agricultural products.Keywords: Branding, Economic Development, Foundation Data Theory, Organic Agriculture, Tabriz County
-
Pages 553-570Drought-tolerant fodders extension, including sorghum, is of great importance to the Iranian Ministry of Agriculture. Regarding, the limited adoption of fodder sorghum in Iran, this research was conducted to develop strategies for improving fodder sorghum consumption in Tehran province. The statistical population of the qualitative phase was the key informants of sorghum, 18 of whom were selected for in-depth interviews using the purposeful snowball sampling method. Grounded theory was applied to extract strengths, weaknesses, opportunities, and threats. Two questionnaires were prepared to measure the importance and intensity of external and internal factors, by 10 and 6 experts, respectively. Analyzing the external and internal environment, 21 strategies including eight (SO) strategies, four (WO) strategies, six (ST) strategies, and three (WT) strategies were extracted. Analysis of the strategic space showed (ST) strategies for adopting sorghum among dairy farmers in Tehran province had a higher priority. These strategies were "increasing the information of experts and farmers about the possibility of using sorghum Speedfeed variety in specific cattle or as a percentage of the ration in industrial cattle"; "increasing the information of experts and farmers about sorghum agronomic strengths"; "using sorghum in the ratio of cattle breeds with lower milk yield special milk quality such as Jersey or Simmental or native cattle"; "promoting agronomic strengths of sorghum, especially among farmers owning agricultural land"; "promoting agronomic strengths of sorghum by establishing model sites in dairy farms owning arable land" and "explaining the importance and strengths of sorghum for officials and decision-makers".Keywords: Agricultural Extension, Fodder Sorghum, Adoption, Fodder, Animal Feed
-
Pages 571-589
The influence and expansion of modern retail markets such as malls and hypermarkets in Iran have changed the families’ buying behaviors and lifestyle regarding the purchase of food products. To this end, this study was aimed at investigating the factors influencing the consumers’ behaviors in relation to various retail formats for food products in Tehran in 1400. To this end, based on random sampling, 210 questionnaires were completed and Multivariate Probit Model was used. The dependent variable included seven formats including mall, hypermarket, supermarket, minimarket, shopping stall and small markets and fresh markets. Based on the results of the model, the risk minimization factor decreases the probability of traditional purchase. The services and convenient shopping increases the probability of buying in formats such as mall, stalls and small stores and vendors, and the index of price sensitivity reduces the probability of people buying from malls and increases the number of vendors. Also, based on the estimated results, there is no competition between different formats of traditional and modern food retail in Iran. Thus, it is suggested that the characteristics of target markets be taken into account when it comes to geographically localizing the modern and traditional forms.
Keywords: Consumer Behavior, Food Products, Modern, Traditional Retail Formats, Multivariate Probit Model