فهرست مطالب
مجله تحقیقات دامپزشکی
سال هفتاد و نهم شماره 4 (زمستان 1403)
- تاریخ انتشار: 1403/10/01
- تعداد عناوین: 6
-
-
صفحات 193-200زمینه مطالعه
فیلرهای خونی از انگل های منتقله توسط بندپایان می باشند، درحالی که حضور گونه های کولکس که از ناقلین انگل می باشند در استان ایلام گزارش شده است، اما تاکنون مطالعه ای درمورد آلودگی سگ به فیلرهای خونی در این استان انجام نشده است.
هدفمطالعه حاضر بهمنظور بررسی سگ های استان ازنظر آلودگی به دیروفیلاریا ایمیتیس و آکانتوکیلونما رکوندیتوم (دیپتالونما رکوندیتوم) انجام شد.روشکار: نمونه های خون از 139 سگ شامل سگ های گله (16 نمونه)، سگ های نگهبان (20 نمونه) و سگ های بی صاحب (103 نمونه) در شهرستان های دهلران، دره شهر، ایوان، بدره، سیروان، ایلام، سرابله و چوار از استان ایلام جمع آوری شدند و با روش های نات اصلاح شده و واکنش زنجیره ای پلیمراز (با استفاده از 2 جفت پرایمر اختصاصی) به ترتیب از نظر حضور میکروفیلر و دنای انگل ها بررسی شدند.
نتایجدر یک نمونه خون از شهرستان سیروان، میکروفیلرهای دیروفیلاریا ایمیتیس (34 میکروفیلر در 1 میلی لیتر خون) با روش نات اصلاح شده تشخیص داده شدند، اما میکروفیلر های آکانتوکیلونما رکوندیتوم در هیچ یک از نمونه ها مشاهده نشد. نتایج آز مایش مولکولی، 3 نمونه خون آلوده به دیروفیلاریا ایمیتیس را نشان داد. در 1 مورد از نمونه خون های دهلران و 2 مورد از نمونه های سیروان با تکثیر قطعه ای از لکوس ژنی ITS1 به طول 155 جفت باز، حضور دنای دیروفیلاریا ایمیتیس تایید شد. علاوه بر این، 3 نمونه خون از شهرستان های ایلام (2 نمونه) و سرابله (1 نمونه) از نظر آلودگی به آکانتوکیلونما رکوندیتوم مثبت شدند و قطعه ای از دنای انگل به طول155 جفت باز تکثیر شد.
نتیجه گیری نهایی:
فراوانی آلودگی به دیروفیلاریا ایمیتیس و آکانتوکیلونما رکوندیتوم در استان ایلام به ترتیب 6/2 و 3 درصد گزارش شد. شهرستان های دهلران، سیروان و سرابله در مطالعه حاضر ازنظر آلودگی مثبت بودند. این مناطق از زمستان های معتدل برخوردار می باشند. مطالعات بیشتر برای بررسی شیوع و شناسایی عوامل خطر مرتبط با دیروفیلاریا ایمیتیس در تمام مناطق ایران ضروری به نظر می رسد. این مطالعات می تواند در توسعه راهکارهای پیشگیری و کنترل در برابر آلودگی به انگل های فیلریایی نقش موثری داشته باشند .
کلیدواژگان: آکانتوکیلونما رکوندیتوم، دیروفیلاریا ایمیتیس، دیروفیلاریازیس، لکوس ژنی ITS1، واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) -
صفحات 201-212زمینه مطالعه
آفلاتوکسین ها از مهم ترین سموم قارچی آلوده کننده خوراک طیور می باشند. برای کاهش آثار زیان بار آن ها از مواد جاذب سموم استفاده می شود.
هدفمطالعه حاضر با هدف بررسی آثار زیان بار سطوح متوسط آفلاتوکسین ها در جوجه های گوشتی و توانایی دو جاذب سم تجاری در تخفیف این آثار انجام شده است.روشکار: در آزمایش اول 480 قطعه جوجه نر یک روزه به صورت تصادفی در شش تیمار شامل الف) جیره پایه، ب) جیره پایه + 100 میکروگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین، پ و ت) جیره پایه + به ترتیب 3 کیلوگرم در تن جاذب سم تجاری یک و دو، ث و ج) جیره پایه + به ترتیب 3 کیلوگرم جاذب سم یک و دو + 100 میکروگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین به مدت 42 روز پرورش داده شدند. در آزمایش دوم 360 قطعه جوجه یک روزه نر به صورت تصادفی در 6 تیمار (الف) تا (ج) به مدت 21 روز آزمایش شدند. تیمارها شامل الف) جیره پایه، ب) جیره پایه + 200 میکروگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین، پ و ت) جیره پایه + 5/2 و 5 کیلوگرم ماده جاذب سم اول + 200 میکروگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین، ث و ج) جیره پایه + 5/2 و 5 کیلوگرم جاذب سم دوم + 200 میکروگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین بود. شاخص های تولیدی، وزن نسبی اندام های داخلی، شاخص های بیوشیمیایی سرم، آسیب های بافتی و سطوح پادتنی علیه ویروس نیوکاسل ارزیابی گردیدند.
نتایجتغذیه با جیره حاوی 100 میکروگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین تنها باعث کاهش جبران شونده وزن در 14 روز اول پرورش شد. تغذیه جوجه ها با 200 میکروگرم در کیلوگرم آفلاتوکسین به افزایش معنی دار مصرف خوراک، ضریب تبدیل خوراک و آنزیم گاما گلوتامیل ترانسفراز (GGT) در 10 روز اول منجر شد. اضافه کردن جاذب های تجاری به خوراک نتوانست شاخص های عملکردی را بهبود دهد و این افزودنی ها تنها در آزمایش دوم از افزایش معنی دار آنزیم GGT جلوگیری کردند. تفاوت معنی داری در آسیب شناسی کبد و سطوح پادتنی علیه ویروس نیوکاسل مشاهده نشد.
نتیجه گیری نهایی:
آلودگی خوراک جوجه های گوشتی با سطوح متوسط آفلاتوکسین تا 200 میکروگرم در کیلوگرم، موجب تغییرات قابل توجهی در عملکرد اقتصادی، فراسنجه های بیوشیمیایی و ضایعات بافتی نشد. تاثیرات مثبت جاذب های سموم بر عملکرد جوجه های گوشتی در مواجهه با سطوح متوسط آفلاتوکسین ها مشاهده نشد.
کلیدواژگان: آفلاتوکسین، جاذب سم، جوجه گوشتی، عملکرد اقتصادی، فراسنجه بیوشیمیایی -
صفحات 213-221زمینه مطالعه
تب برفکی یکی از مهم ترین بیماری های ویروسی دام است. تیپ های O، A و Asia1 ویروس تب برفکی از دیرباز در ایران بومی می باشند.
هدفدر مطالعه حاضر اپیدمیولوژی مولکولی، قرابت و تغییرات آنتی ژنتیکی ویروس تب برفکی با ویروس های واکسینال در استان خراسان رضوی در سال های 1400 و 1401 بررسی شد.روشکار: 51 نمو نه گرفته شده از دام های مشکوک دارای علائم بالینی در سال های 1400 و 1401 ، توسط آزمایش های الایزا ، Real Time RT-PCR ، RT-PCR و کشت سلولی بررسی شد و قرابت آنتی ژنیسیتی 5 ویروس در گردش با ویروس واکسن (R-value) ساخته شده در موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی محاسبه گردید.
نتایج52/34 درصد از نمونه های مشکوک مثبت بود که از این تعداد 33/33 و 72/35 درصد به ترتیب متعلق به گوسفند و گاو بود. تمام نمونه ها تیپ O بودند و توسط کشت سلولی در سال 1400 تعداد 7 نمونه گاوی و 2 نمونه گوسفندی و در سال 1401، 5 نمونه گاوی و 2 نمونه گوسفندی جدا شدند. 5 نمونه تعیین توالی نوکلئوتیدی شده ویروس ها نشان داد ویروس O/IRN/KHO/1/2022 بیشترین تشابه (5/98 درصد) را با ویروس O/IRN/KHO/3/2022 و ویروس O/IRN/KHO/7/2022 کمترین تشابه (7/90 درصد) را با ویروس O/IRN/KHO/4/2022 داشت. همچنین میزان تشابه اسیدهای نوکلئیک تمام ویروس های جداشده با ویروس به کار رفته در واکسن MN539142.1 /O/IRN/93/2016 بیشتر از 5/87 درصد بود و در هر 5 موردمحاسبه ضریب شباهت آنتی ژنتیکی ویروس در گردش با ویروس واکسن بزرگتر از 3/0 بود.
نتیجه گیری نهایی:
واکسن ساخت موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی قدرت تولید آنتی بادی محافظتی و ایجاد ایمنی لازم در برابر ویروس های عامل بیماری تب برفکی در حال گردش در استان خراسان رضوی را طی سال های 1400 و 1401 داشته است.
کلیدواژگان: آنتی ژنتیکی، آنتی ژنیسیته، بیماری تب برفکی، ویروس تب برفکی، ویروس واکسینال -
صفحات 223-232زمینه مطالعه
عفونت ناشی از سالمونلا انتریتیدیس در ماکیان با کاهش رشد و تلفات در جوجه های جوان شناخته می شود. همچنین محصولات طیور به عنوان منبع مهم سالمونلا انتریتیدیس که در ایجاد مسمومیت غذایی در انسان نقش دارد، در نظر گرفته می شوند. از این رو، نظر به اهمیت های اقتصادی و بهداشت عمومی عفونت های سالمونلایی، توجه به کنترل عفونت ناشی از آن در ماکیان ضروری است.
هدفمطالعه حاضر باهدف ارزیابی میزان کلونیزاسیون و تهاجم باکتری مواجه شده با روغن های اسانس آویشن در جوجه های گوشتی تحت عفونت تجربی طراحی و اجرا شد.
نتیجه گیری نهایی:
نتایج مطالعه حاضر نشان دهنده کاهش کلونیزاسیون و تهاجم سالمونلا انتریتیدیس در جوجه های گوشتی تحت عفونت تجربی با باکتری دارای مواجهه قبلی با غلظت تحت مهاری روغن های اسانس آویشن بود.
کلیدواژگان: تهاجم، جوجه های گوشتی، حداقل غلظت مهارکنندگی، روغن های اسانس آویشن، سالمونلا انتریتیدیس -
صفحات 233-248زمینه مطالعه
پروبیوتیک ها به واسطه اثرات مفیدشان جهت کنترل اثرات منفی تنش گرمایی در جوجه های گوشتی موردتوجه محققین می باشند.
هدفمطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات سه ترکیب پروبیوتیکی متفاوت در آب آشامیدنی بر عملکرد رشد و شاخص های حسی و کیفی عضله سینه جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی انجام شد.روشکار: 150 قطعه جوجه گوشتی 1 روزه سویه کاب 500 در قالب طرح کاملا تصادفی به 5 تیمار (4 تکرار و 10 قطعه در هر تکرار) تقسیم شدند. تیمارهای آزمایش، شامل شاهد منفی (دمای طبیعی)، شاهد مثبت (تنش گرمایی)، HSBacil (تنش گرمایی و دریافت کننده پروبیوتیک باسیلوس)، HSLAB (تنش گرمایی و دریافت کننده پروبیوتیک لاکتوباسیلوس) و HSMix (تنش گرمایی و دریافت کننده پروبیوتیک مخلوط باسیلوس و لاکتوباسیلوس) بود. القای تنش گرمایی مزمن و افزودن پروبیوتیک به آب آشامیدنی از سن 21 تا 42 روزگی انجام شد.
نتایجدر روزهای بعد از تنش، جوجه های گروه شاهد مثبت در مقایسه با گروه شاهد منفی مصرف خوراک و افزایش وزن کمتر و ضریب تبدیل خوراک بالاتری داشتند و جوجه های گوشتی مربوط به تیمارهای HSLAB و HSMix افزایش وزن بالاتر و ضریب تبدیل خوراک بهتری در مقایسه با پرندگان شاهد مثبت داشتند (05/0<p). تفاوتی در افزایش وزن بین جوجه های مربوط به تیمارهای HSLAB و HSMix با تیمار شاهد منفی مشاهده نشد. مقادیر شاخص های حسی عضله سینه در پرندگان شاهد مثبت از پرندگان شاهد منفی کمتر بود (05/0<p). استفاده از پروبیوتیک ها شاخص های حسی عضله سینه را بهبود بخشید (05/0<p). تیمار HSMix از نظر بیشتر شاخص های حسی گوشت تفاوت معنی داری با تیمار شاهد منفی نداشت. عدد پراکسید در بافت چربی در پرندگان شاهد مثبت بالاتر از پرندگان شاهد منفی بود (05/0<p). عدد پراکسید در تیمار HSMix از تیمار شاهد مثبت کمتر بود (05/0<p).
نتیجه گیری نهایی:
به طور کلی نتایج نشان داد دریافت پروبیوتیک باسیلوس و لاکتوباسیلوس به صورت تکی و یا ترکیبی در بهبود عملکرد رشد و شاخص های حسی گوشت و همچنین کاهش عدد پراکسید در پرندگان تحت تنش گرمایی موثر بوده و می تواند راهبردی سودمند برای کاهش اثرات منفی تنش گرمایی باشد.
کلیدواژگان: پروبیوتیک، تنش گرمایی، جوجه گوشتی، عملکرد رشد، کیفیت عضله سینه -
صفحات 249-263زمینه مطالعه
سالمونلا تیفی موریوم یکی از مهم ترین عوامل ایجادکننده بیماری های گوارشی در انسان و حیوانات می باشد. پروبیوتیک ها به واسطه تولید ترکیبات ضدمیکروبی می توانند باعث مهار پاتوژن ها شوند.
هدفبررسی تاثیر مخلوط پروبیوتیک (لاکتوباسیلوس پلانتاروم، لاکتوباسیلوس پاراکازئی و لاکتوباسیلوس برویس) بر محور مغز روده ای موش های صحرایی نر آلوده به سالمونلا تیفی موریوم.
روش کار:
در مطالعه حاضر، 21 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با میانگین وزن (220-250 گرم) به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: گروه کنترل که آب و مواد غذایی روزانه می گرفت، گروه دوم (بیمار) که موش های آن سالمونلا تیفی موریوم (109 در میلی لیتر) را دریافت کردند و گروه سوم (تیمار) که موش ها هم زمان با آلوده شدن به سالمونلا تیفی موریوم (109 کلنی در میلی لیتر) مخلوط پروبیوتیک (109 کلنی در میلی لیتر) را هم دریافت کردند.
نتایجگروه بیمار افزایش معنی داری در سطح کورتیزول و برخی از فاکتورهای التهابی نشان دادند، در حالی که در گروه تیمار، کاهش معنی داری در این فاکتورها مشاهده شد. همچنین سطح سروتونین در گروه تیمار افزایش یافت. نتایج حاصل نشان داد در گروه تیمار، سطح سرمی سروتونین و دوپامین افزایش یافته و غلظت سرمی کورتیزول نسبت به گروه بیمار کاهش یافته است (05/0>P). همچنین سطح مالون دی آلدهید، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام و بیان ژن های IL6، TNFα و NLRP و آسیب های القایی در بافت های مغز و روده در گروه تیمار نسبت به گروه بیمار، تغییرات معنی داری را نشان دادند (05/0>P).
نتیجه گیری نهایی:
نتایج نشان داد استفاده از پروبیوتیک ها می تواند اثرات مثبت قابل توجهی بر کاهش التهاب و بهبود پاسخ ایمنی در برابر عفونت سالمونلا تیفی موریوم داشته باشد. همچنین مخلوط پروبیوتیک می تواند به عنوان یک درمان مکمل موثر برای کاهش عوارض عفونت باکتریایی استفاده شود.
کلیدواژگان: التهاب، پاسخ ایمنی، پروبیوتیک، سالمونلا، درمان مکمل
-
Pages 193-200BACKGROUND
Blood filaria is an important arthropod-borne parasite concerning public health and causing disease in the host. Until now, no study has been conducted on the infection of dogs with blood filariasis in Ilam Province, Iran. This province has three different climates and is home to Culex species, which are the most prevalent vectors of the parasites reported in this province.
OBJECTIVESThe present study investigated the infection of dogs with Dirofilaria immitis and Acanthocheilonema reconditum (Dipetalonema reconditum) in Ilam Province, Iran.
METHODSIn this study, blood samples were collected from 139 dogs from Ilam Province. Blood samples were examined using the modified Knott method, and the polymerase chain reaction (PCR) was performed using two pairs of specific primers of the internal transcribed spacer 1 (ITS1) gene.
RESULTSIn a blood specimen from Sirvan City, microfilaria of Dirofilaria immitis (34 microfilariae in 1 mL of blood) was observed by the modified Knott test. The mean length and width of the microfilaria were 240 ± 8.72 and 5.4 ± 0.33 µ, with the straight end of the tail. A blood sample from Dehloran City and two samples of Sirvan were positive, and PCR results revealed a specific band at 155 bp in length. Two samples of Ilam City and one sample of Sarablah City were positive for Acanthocheilonema reconditum, and an amplicon with a length of 155 bp was observed.
CONCLUSIONSThe frequencies of infection with Dirofilaria immitis and Acanthocheilonema reconditum in Ilam Province were 2.6% and 3%, respectively. In the present study, infected dogs were reported from the cities of Sirvan, Sarablah, and Ilam, whose regions experience moderate winters without serious cold temperatures.
Keywords: Acanthocheilonema Reconditum, Dirofilaria Immitis, Dirofilariasis, Polymerase Chain Reaction (PCR), ITS Gene Locus -
Pages 201-212BACKGROUND
Aflatoxins are among the most important contaminating mycotoxins in poultry feeds. To reduce their adverse effects, toxin binders are applied.
OBJECTIVESThis study was conducted to evaluate the adverse effects of moderate levels of aflatoxins in broilers' diets and the ability of two commercial toxin binders to reduce these effects.
METHODSIn the first experiment, 480 male day-old chicks were randomly allocated to six treatments and reared for 42 days. The treatments included A: basal diet, B: basal diet+100 μg/kg aflatoxin, C and D: basal diet+3 kg of each commercial toxin binder, respectively, E and F: basal diet+3 kg of each commercial toxin binders, respectively, +100 μg/kg aflatoxin. In the second experiment, 360 male day-old chicks were randomly divided into six treatments. The treatments included A: basic diet, B: basic diet+200 μgkg-1 aflatoxin, C and D: basic diet + 2.5 and 5 kg of first toxin binder+200 μg/kg aflatoxin, D and E: The basic diet+2.5 and 5 kg of the second toxin binder+200 μg/kg aflatoxin. Production performance, relative weights of internal organs, serum biochemical parameters, histopathologic findings, and antibody levels against Newcastle disease virus (NDV) were evaluated.
RESULTSFeeding the broiler chickens with a diet containing 100 μg/kg of aflatoxin only reduced weight gain in the first 14 days but did not affect other parameters. In the second experiment, 200 μg/kg of aflatoxin significantly increased feed consumption, feed conversion ratio, and gamma-glutamyl transferase (GGT) enzyme in the first 10 days. Adding toxin binders to the feed could not improve performance indicators, and only in the second experiment they could alleviate the increase in GGT enzyme. There are no significant differences between groups in the two experiments regarding the hepatic histopathology and NDV antibody levels.
CONCLUSIONSThe broiler feed contamination with moderate levels of aflatoxins up to 200 μg/kg did not significantly affect the economic performance, serum biochemical parameters, and histopathologic lesions. Regarding the health and performance of the broilers, the positive effects of toxin binders in chickens confronting moderate levels of aflatoxins could not be observed.
Keywords: Aflatoxin, Biochemical Parameters, Broiler Chicken, Performance, Toxin Binder -
Pages 213-221BACKGROUND
Foot-and-mouth disease is one of the most important viral diseases affecting livestock. Types O, A, and Asia 1 of the foot-and-mouth virus have been endemic in Iran for a long time.
OBJECTIVESThe current research investigated the molecular epidemiology, affinity, and changes in antigenicity of the foot-and-mouth virus in relation to vaccine viruses in Razavi Khorasan province from 2021 to 2022.
METHODSIn this study, 51 samples taken from suspected animals exhibiting clinical symptoms between 2021 and 2022in the province were analyzed by ELISA, real-time RT-PCR and RT-PCR tests, and cell culture. The affinity of antigenicity of five circulating viruses with the vaccine virus (R-value) produced by the Razi Vaccine Research and Serum Institute was calculated.
RESULTSThe results showed that 34.52% of suspected samples were positive, with 33.33% belonging to sheep and 35.72% belonging to cattle; all samples were type O. By cell culture in 2021, seven samples from cows and two samples from sheep were isolated, while in 2022, five samples from cows and two samples from sheep were isolated. Determining the nucleotide sequence of five samples of the viruses showed that the virus O/IRN/KHO/1/2022 has the most similarity (98.5%) with the virus O/IRN/KHO/3/2022, whereas the virus O/IRN/KHO/7/2022 had the least similarity (90.7%) with the virus O/IRN/KHO/4/2022. Also, the similarity of the nucleic acids of all the isolated viruses with the virus used in the vaccine MN539142.1/O/IRN/93/2016 was more than 87.5% in all five cases, and the antigenic similarity coefficient of the circulating virus with the virus vaccine was greater than 0.3.
CONCLUSIONSThe vaccine from the Razi Vaccine Research and Serum Institute demonstrated the ability to produce protective antibodies and establish the necessary immunity against foot-and-mouth disease viruses circulating in Razavi Khorasan Province between 2021 and 2022.
Keywords: Antigenic, Antigenicity, Foot-And-Mouth Disease, Foot-And-Mouth Virus, Virus Vaccine -
Pages 223-232BACKGROUND
Salmonella Enteritidis (SE) in chickens is associated with growth depression and mortality of young chicks. Moreover, poultry products are identified as a prominent source of SE, which can cause food-borne diseases in humans. Therefore, considering the economic and public health significance of SE, control of this bacterial infection is important.
OBJECTIVESThis study aims to assess colonization and invasion of SE after exposure to the thyme essential oils in experimentally infected broiler chickens.
METHODSMinimum inhibitory concentration (MIC) of thyme essential oils was measured by broth microdilution method. A total of 75 one-day-old Ross 308 chicks were randomized to three experimental groups of 25 (A, B and C). At 9 days old, groups A and B were challenged with 108 colony-forming unit (CFU) of SE with and without previous exposure to thyme essential oils at 50% MIC. Group C (control) received a bacteria-free buffer. On days 9, 16 and 24 after the challenge, cloacal swabs and samples from visceral organs were collected from slaughtered birds and evaluated for the presence of Salmonella.
RESULTSThe MIC of thyme essential oil for SE was obtained 1.25 mg/mL. Results of experimental infection showed a significant reduction of SE in the cloaca, ceca, liver, and spleen of group A compared to group B throughout the sampling times. On day 16 after infection, Salmonella was isolated at 1 and 7.4 log CFU/g of cloacal swabs and at 3.2 and 9.2 log CFU/g of ceca in groups A and group B, respectively.
CONCLUSIONSAccording to the results, previous exposure of SE to the thyme essential oil at a sub-inhibitory concentration can reduce the colonization and invasion of this pathogen in broiler chickens.
Keywords: Broiler Chickens, Invasion, Minimal Inhibitory Concentration, Salmonella Enteritidis, Thyme Essential Oils -
Pages 233-248BACKGROUND
Probiotics are of interest to researchers due to their beneficial effects in controlling the negative impacts of heat stress in broiler chickens.
OBJECTIVESThe present study was performed to investigate the effects of three different probiotics administered via drinking water on the growth performance and sensory and qualitative indices of breast meat in broilers under heat stress.
METHODSA total of 150 one-day-old Cobb 500 broilers were divided into five groups (four replicates with 10 birds in each) in a completely randomized design. The treatment groups included: negative control (normal temperature), positive control (heat stress), HSBacil (heat stress and Bacillus probiotic), HSLAB (heat stress and Lactobacillus probiotic), and HSMix (heat stress and a mixture of Bacillus and Lactobacillus probiotics). Chronic heat stress induction and probiotic administration were performed from 21 to 42 days of age.
RESULTSAfter the challenge, the broilers in the positive control group had lower feed intake and weight gain, as well as a greater feed conversion ratio compared to those in the negative control group. Broilers in the HSLAB and HSMix groups exhibited greater weight gain and a more favorable feed conversion ratio compared to those in the positive control group (P<0.05). There was no difference in weight gain between the broilers in the HSLAB and HSMix treatments compared to the negative control treatment. The sensory scores of the breast meat in the positive control group were lower than the negative control group (P<0.05). The use of probiotics improved the sensory indices of breast meat (P<0.05). The HSMix treatment showed no significant difference from the negative control treatment in most of the meat sensory indices. Peroxide value in fat tissue in positive control birds was greater than negative control birds (P<0.05). The peroxide value in the HSMix treatment was lower than the positive control treatment (P<0.05).
CONCLUSIONSThe results showed that Bacillus and Lactobacillus probiotics, individually or in combination, are effective in improving the growth performance and meat sensory indices, as well as reducing the peroxide value in broilers under heat stress. These probiotics can be a useful strategy to mitigate the negative effects of heat stress.
Keywords: Broiler, Growth Performance, Heat Stress, Meat Quality, Probiotic -
Pages 249-263BACKGROUND
Salmonella typhimurium is one of the most important causative agents of gastrointestinal diseases in humans and animals. Probiotics can inhibit pathogens by producing antimicrobial compounds.
OBJECTIVESThe aim of this study was to investigate the effect of a probiotic mixture (Lactobacillus plantarum, Lactobacillus paracasei, and Lactobacillus brevis) on the gut-brain axis of male Sprague-Dawley rats infected with S. typhimurium.
METHODSIn this study, 21 adult male Wistar rats with an average weight of 220-250 g were randomly divided into three groups: the control group receiving daily water and food, the second group (infected) receiving S. typhimurium (109 CFU/ml), and the third group (treatment) receiving the probiotic mixture along with S. typhimurium infection.
RESULTSThe findings showed a significant increase in cortisol levels and some inflammatory factors in the infected group, while a significant decrease in these factors was observed in the treatment group. Additionally, serotonin levels increased in the treatment group. The results indicated that serotonin and dopamine levels increased, while cortisol concentration decreased in the treatment group compared to the infected group (P<0.05). Moreover, significant changes were observed in the levels of malondialdehyde, total antioxidant capacity, and the expression of IL6, TNFα, NLRP genes, and inducible damages in brain and gut tissues in the treatment group compared to the infected group (P<0.05).
CONCLUSIONSThese findings suggest that probiotics can have significant positive effects on reducing inflammation and improving immune response against S. typhimurium infection. Finally, this study demonstrates that the probiotic mixture could be an effective complementary treatment for reducing bacterial infection-related complications.
Keywords: Complementary Treatment, Immune Response, Inflammation, Probiotic, Salmonella Typhimurium