فهرست مطالب

بیمه و کشاورزی - سال سیزدهم شماره 49 (پاییز 1403)

فصلنامه بیمه و کشاورزی
سال سیزدهم شماره 49 (پاییز 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/07/10
  • تعداد عناوین: 7
|
  • مهسا معتقد، سید محسن سیدان* صفحات 1-16

    تحلیل بهره وری فیزیکی و اقتصادی آب در محصولات زراعی با رویکرد کاهش ریسک مدیریت آبیاری، بسیار مهم و از جایگاه خاصی در شرایط حاضر برخوردار است. هدف از این تحقیق، تحلیل بهره وری آب با دو روش آبیاری سنتی و نوین (کلاسیک) در محصولات عمده زراعی شهرستان همدان است. جامعه آماری پژوهش را 350 نفر از کشاورزانی تشکیل داده اند که اقدام به کشت محصولات زراعی منتخب (سیر، گندم، جو، یونجه، سیب زمینی) نموده اند. حجم نمونه مورد مطالعه 55 نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین و اطلاعات مورد نیاز با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و انجام مصاحبه و تکمیل پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. روایی پرسش نامه توسط جمعی از متخصصان و کارشناسان اقتصاد کشاورزی، آبیاری و زراعت سازمان جهاد کشاورزی و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان همدان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. بهره وری آب در محصولات منتخب در مزارع با استفاده از روش ناپارامتری و سه شاخص CPD، BPD و NBPD محاسبه شد. نتایج نشان داد به ترتیب محصولات سیب زمینی، سیر، جو، یونجه و گندم بالاترین بهره وری فیزیکی را داشتند. سیب زمینی با میزان 3/96 و 2/87 کیلوگرم برای هر متر مکعب آب به ترتیب در سامانه آبیاری نوین و سنتی بیشترین بهره وری فیزیکی را داشته است. در مقابل گندم با بهره وری 0/62 و 1/18 به ترتیب در روش آبیاری سنتی و نوین کمترین بهره وری فیزیکی را داشته است. بر اساس شاخص بهره وری اقتصادی به ترتیب محصولات سیر، سیب زمینی، گندم، جو و یونجه بالاترین بهره وری را داشتند. سود حاصل به ازای هر متر مکعب آب در روش آبیاری سنتی و نوین محصول سیر به ترتیب 8083 و 9028 میلیون ریال محاسبه شد. این در حالی است که یونجه با بهره وری 31 و 42 هزار ریال به ترتیب در روش آبیاری سنتی و نوین کمترین بهره وری اقتصادی را داشته است. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود از محصولاتی همچون سیر که دارای بیشترین بهره وری است در توسعه کشت منطقه استفاده و جایگزین محصولاتی با بهره وری اقتصادی کمتر شود.

    کلیدواژگان: آب، بهره وری، روش سنتی، روش کلاسیک، شهرستان همدان، محصولات زراعی
  • حسن رنگریز*، مریم سلیمی اسطلکی، مهدی خیراندیش صفحات 17-32

    منابع انسانی مهم ترین سرمایه یک سازمان است که راهبردهای ترسیم شده در سازمان توسط آن ها محقق می شود. ازاین رو همسوسازی کارکرد منابع انسانی با اهداف سازمان موجب می شود که بهره وری استفاده از منابع افزایش، هزینه های اجرایی کاهش و سرعت بهره برداری از فرصت های محیطی افزایش یابد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تعیین مولفه ها و راهبردهای موثر جهت همسوسازی نظام نگهداشت منابع انسانی با اهداف چابک سازی و دیجیتال سازی در صندوق بیمه کشاورزی در سال 1402 انجام شد. پژوهش، ازنظر هدف کاربردی بوده که در آن از روش آمیخته اکتشافی استفاده شد. پژوهش طی سه مرحله انجام شد که جامعه آماری هر مرحله متفاوت بود. ابتدا از طریق مرور ادبیات نظری، مولفه ها و راهبردهای موثر جهت همسویی نظام نگهداشت منابع انسانی با اهداف چابک سازی و دیجیتال سازی در صندوق بیمه شناسایی شد و با استفاده از نقطه نظرهای 14 نفر از خبرگان مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس وضعیت به کارگیری مولفه ها و راهبردهای مذکور در صندوق بیمه کشاورزی بررسی شد که جامعه آماری این مرحله شامل 19 نفر از مدیران ارشد، روسا و معاون های ادارات صندوق بیمه کشاورزی بودند. نمونه آماری از طریق روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری با ابزار مصاحبه ساختاریافته ادامه یافت. در نهایت وضعیت مولفه های مذکور توسط 20 نفر از کارکنان صندوق بیمه کشاورزی که از سطح کارشناسی تا مدیران بودند، بررسی شدند. داده ها در این مرحله با استفاده از روش کدگذاری باز و آزمون دوجمله ای تجزیه و تحلیل شدند. جهت ثبت داده های این بخش از راهبرد پیمایش و ابزار پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها نشان داد مولفه ها و راهبردهای شناسایی شده موثر جهت همسویی نظام نگهداشت منابع انسانی با هدف چابک سازی و دیجیتال سازی در صندوق بیمه کشاورزی شامل خرده نظام روش های طراحی مشاغل (که شامل چهار راهبرد تخصصی کردن شغل، توسعه شغل، غنی سازی شغل، چرخه شغل) و روش های بهداشت و تربیت بدنی (شامل پنج راهبرد پیشگیری از سوانح و ضایعات، تناسب شغل و شاغل ازنظر جسمی، تناسب شغل و شاغل ازنظر روانی، تدابیر پیشگیرانه درزمینه بهداشت و تربیت بدنی، تدابیر لازم جهت حفظ سلامت کارکنان و اعمال اقدامات درمان) بودند. بررسی وضعیت موجود صندوق بیمه کشاورزی نشان داد که در خرده نظام «روش های طراحی مشاغل»، راهبردهای تخصصی کردن و غنی سازی شغل به طور معنی داری در جهت همسویی با هدف چابک سازی در صندوق بیمه کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین در خرده نظام «روش های بهداشت و تربیت بدنی» نیز فقط راهبرد اعمال اقدامات درمانی به طور معنی داری در جهت همسویی با هر دو هدف فناوری اطلاعات (چابک سازی و دیجیتال سازی) مورد استفاده قرار گرفته است. بنابراین برنامه ریزان و سیاست گذاران به منظور طراحی مشاغل صندوق بیمه کشاورزی با اهداف چابک سازی و دیجیتال سازی می توانند از راهبردهای توسعه شغل، غنی سازی شغل و چرخش شغل نیز استفاده نمایند.

    کلیدواژگان: چرخه شغل، طراحی مشاغل، غنی سازی شغل، مدیریت منابع انسانی، همسوسازی
  • نعمت الله نعمتی، فواد عشقی*، سید مجتبی مجاوریان، طاهره رنجبر ملکشاه صفحات 33-48

    برخی از چالش های موجود در صنعت بیمه کشاورزی شامل آگاهی کم کشاورزان، هزینه های بالای اداری و عدم اعتماد کشاورزان به موسسات بیمه سبب شکل گیری مطالعه حاضر با هدف بررسی اهمیت فناوری بلاکچین در بیمه کشاورزی شد. فناوری بلاکچین به عنوان ابزاری برای افزایش شفافیت، کارایی و اعتماد در نظر گرفته می شود که راه حلی غیرمتمرکز برای مدیریت داده ها ارائه می دهد و با ثبت معاملات به صورت تغییرناپذیر، انواع محصولات بیمه ای را برای برآورده کردن بهتر نیازهای کشاورزان بازطراحی می کند. به منظور ارزیابی شاخص های بالقوه نقش بلاکچین در بیمه کشاورزی، نظرات 15 متخصص در سال 1403 مورد بررسی قرار گرفت. وزن های سیناپسی ویژگی های مختلف بلاکچین با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، محاسبه و اهمیت آن ها تعیین شد. نتایج نشان داد که مهم ترین ویژگی ها شامل «کاهش ریسک های اخلاقی»، «تسریع در پرداخت خسارات» و «شفافیت در معاملات» بودند که وزن های سیناپسی مربوط، اهمیت آن ها را در توسعه بیمه کشاورزی تایید می کند. علی رغم پتانسیل امیدبخش بلاکچین برای ایجاد تغییرات اساسی در فرایندهای بیمه کشاورزی، چندین چالش مانند مقیاس پذیری، بهینه سازی مصرف انرژی و نگرانی های قانونی هنوز وجود دارد. این تحقیق اهمیت درک چگونگی ایجاد یک بستر امن، شفاف و کارآمد برای پردازش ادعاهای بیمه کشاورزی را نشان می دهد و پیشنهاد می کند که قراردادهای هوشمند می توانند به سرعت ضررهای کشاورزان را جبران کنند. برای تحقق کامل مزایای بلاکچین در بیمه کشاورزی، تحقیقات و توسعه مستمر به ویژه درزمینه تقویت همکاری و آموزش ذی نفعان درباره مزایای این فناوری لازم است. به طور کلی، تحقیق حاضر پتانسیل قابل توجه بلاکچین در پاسخگویی به چالش های بیمه کشاورزی را نشان می دهد و درعین حال خواستار اقدام های راهبردی برای غلبه بر موانع موجود است.

    کلیدواژگان: بیمه، ذخیره سازی غیرمتمرکز، کشاورزی
  • سید مصطفی حسینی، علی کرامت زاده*، فرشید اشراقی، مسعود عنایت صفحات 49-65

    آب از ارزشمندترین منابع طبیعی مشترک است که به عنوان نهاده اصلی در تولید محصولات کشاورزی جایگاه ویژه ای در توسعه پایدار بخش کشاورزی و توسعه اقتصادی سایر بخش ها دارد. افزایش جمعیت، تغییر سطح استانداردهای زندگی و خشکسالی های پی درپی از جمله عواملی هستند که موجب عدم توازن بین عرضه و تقاضای آب شده اند. ایجاد توازن بین عرضه و تقاضا نیازمند مدیریت صحیح و یکپارچه است. قیمت گذاری آب یکی از مهمترین ابزار های اقتصادی برای مدیریت تقاضای روزافزون آب در بخش کشاورزی است؛ ازاین رو هدف مطالعه حاضر، تعیین ارزش اقتصادی آب در تولید برنج (شلتوک) در استان گلستان با استفاده از رهیافت تابع تولید است. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل 168 پرسش نامه از کشاورزان شالی کار استان در سال زراعی 1402-1401 به دست آمد. پس از برآورد توابع تولید مختلف، تابع کاب-داگلاس به عنوان تابع تولید برتر شناخته شد. بر اساس نتایج، کشش جزئی تولید نسبت به نهاده آب 0/73، تولید نهایی نهاده آب آبیاری 0/51 کیلوگرم و ارزش اقتصادی آب حدود 153 هزار ریال به ازای هر مترمکعب برآورد شد. افزون بر این، قیمت پرداختی توسط کشاورزان برای آب حدود 4/33 درصد ارزش اقتصادی آب است؛ بنابراین توصیه می شود به منظور پایداری منابع آب در راستای بهبود و پایداری نظام تولید کشاورزی، با افزایش آب بها بر اساس ارزش اقتصادی آب به صورت تدریجی، شرایط استفاده صحیح از آب و صرفه جویی در مصرف این نهاده فراهم آید.

    کلیدواژگان: ارزش تولید نهایی، آب آبیاری، تابع تولید، تابع کاب-داگلاس، کشش تولید
  • مسلم سواری*، محمدرضا شاهپسند صفحات 66-80

    تحقیق حاضر با هدف کلی شناخت تعیین ‏کننده‏های رفتارهای سازگاری کشاورزان در مقابله با خشکسالی انجام شد. این مطالعه ازنظر هدف پژوهشی کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل متغیرها غیرآزمایشی و ازنظر نحوه گردآوری داده‏ها توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام کشاورزان شهرستان شوشتر در استان خوزستان است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 384 نفر برآورد شد اما به منظور افزایش اعتبار یافته ها 395 نفر با روش نمونه‏گیری چندمرحله‏ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار جمع‏آوری داده ها، پرسش نامه‏ بود که روایی صوری و محتوایی آن براساس نظر اعضای هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تایید شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین متغیرهای سن، وضعیت اقتصادی و دارایی‏های خانوار، مالکیت زمین، مالکیت دام، سطح تحصیلات، دسترسی به بازار و خدمات ترویجی، دسترسی به اطلاعات آب و هوایی و تسهیلات و حمایت دولت با رفتارهای سازگاری ارتباط معنی‏داری دارد. این در حالی است که بین بعد خانوار و رفتارهای سازگاری ارتباط معنی‏داری یافت نشد. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام نشان داد که سه متغیر دسترسی به اطلاعات آب و هوایی، وضعیت اقتصادی و دارایی‏های خانوار و سطح تحصیلات توانستند 3/49 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق (بکارگیری رفتارهای سازگاری در مقابله با خشکسالی) را تبیین کنند. به طور کلی نتایج این پژوهش می‏تواند دانش بیشتری برای سیاست‏گذاران این حوزه جهت کاهش ریسک تغییرات اقلیمی و خشکسالی در بخش کشاورزی فراهم کند.

    کلیدواژگان: تغییرات اقلیمی، خشکسالی، رفتارهای سازگاری، کاهش ریسک، کشاورزان
  • حمید راستگو، عنایت عباسی*، مسعود بیژنی صفحات 81-99

    صندوق بیمه کشاورزی با تاریخچه ای به قدمت تقریبی چهل سال، یکی از سازمان های حمایتی فعال در بخش کشاورزی است که در شرایط ناشی از وقوع بحران های طبیعی و وقوع خسارت به واحدهای تولیدی بخش کشاورزی، هم نقش اثرگذار و هم نقش اثرپذیری بالایی دارد. خدمات این صندوق در حال حاضر با صدور نزدیک به یک میلیون و سیصد بیمه نامه در قالب بیش از دو هزار تعرفه بیمه ای برای تحت پوشش قرار دادن حدود 175 محصول و فعالیت تولیدی در زیربخش های مختلف زراعی، باغی، دام، طیور، آبزیان پرورشی و منابع طبیعی، در مقابل عوامل خسارت زای قهری-طبیعی همچون خشکسالی، سرما و یخبندان، سیل، طوفان و غیره در دسترس همه کشاورزان و تولیدکنندگان بخش کشاورزی در سراسر کشور قرار دارد. بر همین اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی و شناسایی ظرفیت های سازگاری صندوق بیمه کشاورزی در مواجهه با انواع بحران ها و مخاطره های طبیعی تهدیدکننده بخش کشاورزی به منظور حفظ آمادگی لازم برای این نهاد در شرایط بحرانی و سازگاری با وضعیت های جدید در مسیر توسعه سازمانی است. پژوهش حاضر ازنظر پارادایم تحقیق، از نوع کیفی، ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نوع تحقیق، اکتشافی است که از روش گروه کانونی به منظور مصاحبه با افراد کلیدی و منابع آگاه در حوزه بیمه کشاورزی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را چهارده نفر از متخصصین و خبرگان فعال در حوزه بیمه کشاورزی تشکیل دادند که به صورت هدفمند با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در مرحله نخست، یک پرسش باز-پاسخ با موضوع "بحران های طبیعی اثرگذار و چالش برانگیز برای صندوق بیمه کشاورزی" و سه پرسش باز-پاسخ با محوریت "ظرفیت های زیرساختی، منابع انسانی و منابع مالی صندوق بیمه کشاورزی در مواجهه با بحران های طبیعی" تدوین و در اختیار اعضای گروه کانونی قرار گرفت که پس از بحث و تبادل نظر، فهرست نهایی تهیه شد. این فهرست در مرحله دوم برای توافق سنجی در اختیار اعضای گروه کانونی قرار گرفت که در مجموع 32 شاخص به عنوان نشانگرهای سنجش ظرفیت سازگاری صندوق بیمه کشاورزی در مواجهه با بحران های طبیعی در قالب 5 مقوله قابلیت های فنی، پایگاه اطلاعاتی، فناوری های نوین، منابع انسانی و ظرفیت های مالی شناسایی شدند.

    کلیدواژگان: بحران های طبیعی، بیمه کشاورزی، ظرفیت سازگاری، گروه کانونی
  • اردشیر مصباح، اسماعیل کرمی دهکردی*، شادعلی توحیدلو، امین صالح پور جم، توفیق سعدی صفحات 100-116

    مخاطرات طبیعی مانند سیل همواره آثار مخربی در مناطق روستایی و به ویژه بر کشاورزان در این مناطق بر جای می گذارد. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی سطوح دانشی - مهارتی جوامع کشاورزی شهرستان کرج در زمینه مدیریت مخاطرات سیل بود. روش پژوهش ازنظر استراتژی، توصیفی - همبستگی است. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسش نامه محقق ساخته انجام پذیرفت که روایی آن توسط اساتید دانشگاه زنجان و تربیت مدرس تایید شد. ضریب آلفای کرونباخ نیز برابر با 0/91 به دست آمد که پایایی ابزار تحقیق را نشان می دهد. جامعه آماری پژوهش را کشاورزان آسیب دیده از سیل در فاصله سال های 1397 تا 1402 در شهرستان کرج تشکیل داده اند که تعداد آن ها 1188 نفر بود. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، 112 نفر تعیین و داده ها و اطلاعات لازم با تکمیل پرسش نامه جمع آوری شد. به منظور تبیین اهداف پژوهش، از آزمون های فراوانی، میانگین، من ویتنی و همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن بود که دانش فنی 82/1 درصد و همچنین مهارت 72/3 درصد از افراد مورد مطالعه در زمینه مدیریت سیل در سطح متوسط و کمتر از آن بود. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن وجود رابطه مستقیم و معنی دار میان دانش کشاورزان در زمینه مدیریت سیل با متغیرهای سطح تحصیلات، میزان وام حمایتی دریافتی، میزان خسارت دریافتی از بیمه کشاورزی، ارتباط با کشاورزان روستای خود و روستاهای همجوار، شرکت در دوره های ترویجی - آموزشی مدیریت سیل و استفاده از رسانه های جمعی و الکترونیکی ترویجی درزمینه مدیریت سیل را نشان داد؛ درحالی که دانش کشاورزان در زمینه مدیریت سیل با سن کشاورزان رابطه معکوس و معنی داری دارد. همچنین مهارت کشاورزان درزمینه مدیریت سیل با میزان درآمد حاصل از کشاورزی، میزان درآمد سالیانه، میزان وام حمایتی دریافتی، میزان خسارت دریافتی از بیمه کشاورزی، سطح تحصیلات و تعداد اعضای خانوار رابطه مستقیم و معنی دار و با سن کشاورزان رابطه معکوس و معنی داری دارد. ترغیب فرزندان کشاورزان به تحصیلات دانشگاهی به ویژه در رشته های کشاورزی به منظور کسب دانش فنی و افزایش مهارت در راستای بهبود توانمندی آنان در مدیریت بلایای طبیعی و به طور مشخص مدیریت سیل در روستاهای استان از جمله پیشنهادهای این تحقیق است.

    کلیدواژگان: دانش و مهارت، سیل، کشاورزان، مخاطرات
|
  • MAHSA MOTAGHED, Seyed Mohsen Seyedan* Pages 1-16

    In the current situation, analyzing the physical and economic efficiency of water in crops with the approach of reducing the risk of irrigation management is very important and has a special place. The aim of this research was to analyze water efficiency with two traditional and new (classical) irrigation methods in major agricultural crops of Hamedan city. The statistical population of the research was equal to 350 farmers who cultivated selected crops (garlic, wheat, barley, alfalfa, potatoes), of which 55 people were selected and interviewed according to the Cochran formula for the sample size. Sampling was done in a stratified random manner. The data was collected through interviews and the completion of a researcher-made questionnaire, the validity of which was confirmed by a group of specialists and experts in agricultural economics, irrigation and agriculture of the Agricultural Jihad Organization and the Agricultural and Natural Resources Research Center of Hamedan Province, and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha coefficient. Data analysis and in other words, water productivity in selected crops in farms has been calculated using non-parametric method and three indices CPD, BPD and NBPD. The results showed that potato, garlic, barley, alfalfa and wheat products had the highest physical productivity respectively. Potato has the highest productivity with 3.96 and 2.87 kg per cubic meter of water in modern and traditional irrigation systems, respectively. On the other hand, wheat has the lowest physical productivity with productivity of 0.62 and 1.18 in traditional and modern irrigation methods, respectively. According to the economic productivity index, garlic, potato, wheat, barley and alfalfa products had the highest productivity. In the garlic product, 8083 and 9028 million rials of profit have been obtained for each cubic meter of water in the traditional and modern methods, respectively. On the other hand, alfalfa with productivity of 31 and 42 thousand rials has had the lowest economic productivity in traditional and modern irrigation methods, respectively. According to the results, it is suggested that products such as garlic, which has the highest productivity, should be used in the development of cultivation in the region and replaced by products with lower economic productivity.

    Keywords: Agricultural Crops, Classical Method, Hamedan, Productivity, Traditional Method, Water
  • Hassan Rangriz*, Maryam Salimi Estalaki, Mehdi Khairandish Pages 17-32

    Human resources are the most important capital of an organization by which the strategies drawn in the organization are realized. Therefore, aligning the function of human resources with the goals of the organization will increase the efficiency of using resources, reduce operational costs, and increase the speed of exploitation of environmental opportunities. In this regards, the current research was carried out with the aim of determining the effective components and strategies for aligning the system of maintaining human resources with the aim of agility and digitization in the Agricultural Insurance Fund in 2023. This research, in terms of its purpose, is practical in which the exploratory mixed method has been used. was done in three phases that each stages was different thestatistical population. 1- First, by reviewing the theoretical literature, the effective components and strategies for aligning the human resources maintenance system with the goals of agility and digitization in the insurance fund were identified and then evaluated with the opinion of 14 experts. 2- Then, the status of using the aforementioned components and strategies in the Agricultural Insurance Fund was investigated, and the statistical population of this stage included 19 senior managers, heads and deputy directors of the Agricultural Insurance Fund. 3- Finally, the condition of the mentioned components was checked by 20 employees of the Agricultural Insurance Fund, from the level of experts to managers. At this stage, the data were analyzed using the open coding method and binomial test. In order to record the data of this section, a survey strategy and a researcher-made questionnaire tool were used. The effective components and strategies for aligning the system of maintaining human resources with the aim of agility and digitization in the agricultural insurance fund are: the micro-system of job design methods including four strategies (job specialization, job development, job enrichment, job cycle) and health and physical education methods including five strategies "prevention of accidents and wastes, suitability of job and employee in terms of physical, suitability of job and employee in terms of psychological, preventive measures in the field of health and physical education, necessary measures In order to maintain the health of employees and apply therapeutic measures" Examining the current situation of using the strategies of the human resource preservation system in line with the goals of agility and digitization in the Agricultural Insurance Fund showed that in the sub-system of job design methods, specialization and job enrichment strategies are significantly aligned with the agility of organizations in the Insurance Fund. Agriculture has been used. Also, in the sub-system of health and physical education methods, only the strategy of applying therapeutic measures has been used in a meaningful way in order to align with both goals of information technology. Therefore, in order to design the jobs of the agricultural insurance fund with the aim of agility and digitalization, the planners and policy makers can use the strategies of job development, job enrichment and job rotation.

    Keywords: Alignment, Human Resources Management, Job Cycle, Job Design, Job Enrichment
  • Nematollah Nemati, Foad Eshghi*, Mojtaba Mojaverian, Tahereh Ranjbar Malekshah Pages 33-48

    This study explores the integration of blockchain technology into agricultural insurance, aiming to address several challenges within the industry, including low farmer knowledge, high administrative costs, and a lack of trust among farmers in insurance institutions. Blockchain technology is positioned as a means to enhance transparency, efficiency, and trustworthiness, offering a decentralized solution that records transactions in an immutable manner, thereby redesigning insurance products to better meet farmer needs. The methodology of the study involved consulting 15 experts to assess potential indicators of blockchain’s role in agricultural insurance during the year 2024. Using an Artificial Neural Network (ANN), the synaptic weight of various blockchain features was calculated, highlighting their significance. The findings revealed that the most critical features included "Reducing Ethical Risks," "Accelerating Damage Claims," and "Transaction Transparency," with corresponding synaptic weights underscoring their importance in the development of agricultural insurance. Despite the promising potential of blockchain to revolutionize agricultural insurance processes, several challenges remain, such as scalability, energy use optimization, and regulatory concerns. The research emphasizes the importance of understanding how blockchain can create a safe, transparent, and efficient platform for processing agricultural insurance claims and suggests that smart contracts could facilitate immediate compensation for farmers’ losses. To fully realize the benefits of blockchain in agricultural insurance, ongoing research and development are necessary, particularly in enhancing interoperability and educating stakeholders about the technology's advantages. Overall, this research demonstrates blockchain’s significant potential in addressing agricultural insurance challenges while also calling for strategic actions to overcome existing barriers.

    Keywords: Agriculture, Decentralized Storage, Insurance
  • Seyed Mostafa Hosseini, Ali Keramatzadeh*, Farshid Eshraghi, Masoud Enayat Pages 49-65

    Water is one of the most valuable common natural resources, which, as a primary input in the production of agricultural products, holds a special place in the sustainable development of the agricultural sector and the economic development of other sectors. Increasing population, changing living standards, and recurring droughts are among the factors that have led to an imbalance between the supply and demand for water. Creating a balance between supply and demand requires proper and integrated management. Pricing water is one of the most important economic tools for managing the increasing demand for water in the agricultural sector. In this regard, the aim of this study is to determine the economic value of water in rice (paddy) production in Golestan province using a production function approach. The necessary data was obtained through the completion of 168 questionnaires from rice farmers in the province during the agricultural year 2022-2023. Based on the results, the Cobb-Douglas production function was chosen as the superior production function, with the partial production elasticity concerning water input estimated at 0.73, the marginal product of irrigation water at 0.51 kg, and the economic value of water estimated at 153 thousand rials per cubic meter. Considering the results, the price paid by farmers for water is approximately 4.33% of the economic value of water. Therefore, it is recommended that in order to ensure the sustainability of water resources and improve the sustainability of the agricultural production system, water pricing should be gradually increased based on the economic value of water, thereby facilitating the proper use of water and conservation of this input.

    Keywords: Cobb-Douglas Function, Irrigation Water, Production Elasticity, Production Function, Value Marginal Product
  • Moslem Savari*, Mohammadreza Shahpasand Pages 66-80

    This study investigates the determinants influencing farmers' adaptive behaviors in response to drought conditions within Shushtar County, Khuzestan Province. This study was classified as qualitative research based on its applied purpose, causal-relational research in terms of its paradigm, and technical research. The research population consisted of all farmers in the area, from which a sample of 395 was derived using the Krejcie and Morgan table alongside a multi-stage sampling method with proportional allocation. Data collection employed a structured questionnaire, with its face and content validity confirmed by experts from the Agricultural Sciences and Natural Resources University of Khuzestan, while reliability was established through Cronbach's alpha. The correlation analysis indicated significant associations between adaptive behaviors and several variables, including age, economic status, household assets, land ownership, livestock ownership, education level, access to market and extension services, access to weather information services, and availability of government resources. Notably, no significant correlation was identified between the household dimension and adaptive behaviors. Stepwise multiple regression analysis revealed that three key predictors—access to weather information services, economic status and household assets, and education level—accounted for 49.3% of the variance in adaptive behaviors related to drought management. These findings offer valuable insights for policymakers aimed at enhancing resilience against the impacts of climate change and drought in the agricultural sector.

    Keywords: Adaptive Behaviors, Climate Change, Drought, Farmers, Risk Reduction
  • Hamid Rastgoo, Enayat Abbasi*, Masoud Bijani Pages 81-99

    The Agricultural Insurance Fund, with a history of approximately 40 years, is one of the support organizations active in the agricultural sector, which has both an effective and a highly effective role in the conditions caused by natural crises and damage to the production units of the agricultural sector. Currently, the services of this fund are available to all farmers and producers in the agricultural sector throughout the country by issuing nearly one million and three hundred insurance policies, in the form of more than 2000 insurance tariffs to cover about 175 products and production activities in various agricultural subsectors such as crops, orchards, livestock, poultry, aquaculture, and natural resources, against destructive natural factors such as drought, frost and freezing, floods, storms, etc. However, the aim of this research is to examine and identify the adaptability capacities of the Agricultural Insurance Fund in dealing with various natural crises and hazards that threaten agricultural production. In this way, this economic and supportive institution can follow its organizational development path while maintaining the necessary readiness in crisis conditions and adapting to new situations. This present study is a qualitative research in terms of research paradigm, applied in terms of purpose, and exploratory in terms of research type. The focus group method was used to interview key individuals and knowledgeable sources in the field of agricultural insurance. The statistical population of this research consisted of 14 specialists and experts in the field of agricultural insurance who were purposefully selected using snowball sampling method. In the first stage, one open-answer question with the topic "What are the influential and challenging natural crises for the Agricultural Insurance Fund?" and three open-answer questions including "What are the infrastructural capacities, human resources, and financial resources of the Agricultural Insurance Fund in dealing with natural crises?" were formulated and provided to the members of the focus group. After discussion and exchange of ideas, the final list was prepared. In the second stage, this list was presented to the members of the focus group for consensus, resulting in the identification of a total of 32 indicators as measures of the adaptation capacity of the Agricultural Insurance Fund in dealing with natural crises within five categories ((including: technical capabilities, information database, innovative technologies, human resources, and financial capacities).

    Keywords: Adaptive Capacity, Agricultural Insurance, Focus Group, Natural Crises
  • Ardeshir Mesbah, Esmaeil Karamidehkordi*, Shadali Tohidloo, Amin Salehpour Jam, Tofigh Saadi Pages 100-116

    Natural hazards such as floods have a devastating impact on rural areas, particularly affecting farmers. This research aimed to analyze the knowledge and skill levels of agricultural communities in Karaj Township regarding flood risk management. The research employed a descriptive-correlational strategy. Data were collected using a questionnaire developed by researchers, with validity confirmed by academic staff from the University of Zanjan and Tarbiat Modares University. The Cronbach's alpha test (coefficient of 0.91) confirmed the reliability of the measurement. The statistical population of the research included 1,188 farmers in Karaj Township affected by floods from 2018 to 2023. The statistical population of the research comprised farmers in Karaj Township affected by floods from 2018 to 2023, totaling 1,188 farmers. The Cochran formula determined a sample size of 112 farmers. Data from the questionnaire were analyzed and reviewed using the weighted score and the priority level of each item was identified. The results indicated that the technical knowledge of 82.1% of the study subjects in flood management was at an average level or lower, and the skills of 72.3% of them in flood management were also at an average level or lower. Moreover, the correlation test indicated a significantly positive relationship between farmers' flood management knowledge and their level of education, the number of support loans received, the amount of compensation from agricultural insurance, communication with farmers in their village and neighboring villages, participation in flood management extension-training courses, and the use of mass and electronic extension media in flood management. Their knowledge was also negatively associated with their age. Furthermore, farmers' flood management skills were directly and significantly related to agricultural income, annual income, support loans received, compensation from agricultural insurance, level of education, and household size. However, these skills were negatively associated with age. It is recommended to create job security, improve farmers’ social status, encourage their children to study agricultural fields and provide a platform for educated individuals to enter the agricultural sector.

    Keywords: Risk, Farmers, Flood, Facilities, Knowledge, Skill