فهرست مطالب

مجله علوم مراقبتی نظامی
سال یازدهم شماره 2 (تابستان 1403)

  • تاریخ انتشار: 1403/11/08
  • تعداد عناوین: 8
|
  • مریم شعبانی* صفحات 78-81
  • اکرم رضایی، نفیسه حکمتی پور*، حمید نجات، احمد اکبری، حمید حجتی صفحات 82-91
    مقدمه

    همسران جانبازان دچار اختلال استرس پس از سانحه، قربانیان غیر مستقیم جنگ محسوب می شوند و در طول زندگی فشارهای روحی و روانی بسیاری را تجربه می نمایند. با توجه به اثرات محافظتی معنویت در بعد سازگاری با مشکلات زندگی، می توان از این مولفه مهم سلامتی در ارتقاء سلامت و کیفیت زندگی بیماران و مراقبین آن ها استفاده نمود.

    هدف

    این مطالعه با تعیین هدف تاثیر آموزش خودمراقبتی معنوی بر بارمراقبتی همسران جانبازان اختلال استرس پس از سانحه جنگی انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه تجربی با دو گروه آزمون و کنترل بر روی 30 نفر انجام شد. نمونه گیری به روش تخصیص تصادفی ساده در سال 1402 بر روی همسران جانبازان استرس پس از سانحه جنگی شهر تربت حیدریه انجام شد. در گروه مداخله، 6 جلسه آموزشی براساس محتوی استاندارد شده برگرفته از الگوی خودمراقبتی ماری وایت (Mary White's) و در گروه کنترل نیز مراقبت های مشاوره ای روتین اجرا گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد بارمراقبتی بوده که اطلاعات با روش خودگزارش دهی جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 21، آزمون تی زوجی، تی مستقل و آزمون آنکوا در سطح معنی داری 0/05 تحلیل شد. 

    یافته ها

    آزمون تی مستقل در دو گروه قبل از مداخله اختلاف معنی داری را نشان نداد (0/36=P). آزمون تی مستقل در دو گروه بعد از مداخله در سطح بارمراقبتی اختلاف معنی داری را نشان داد (0/01>P). همچنین آزمون تی زوجی درگروه آزمون قبل و بعد از مداخله اختلاف معنی داری را نشان داد. آزمون کواریانس پس از حذف اثر پیش آزمون، اختلاف معنی داری را نشان داد (P=0/007، Eta=0/24). به نحوی که 24 درصد تغییرات کاهش یافته بارمراقبتی، می تواند با خودمراقبتی معنوی در ارتباط باشد. 

    نتیجه گیری

    نتایج نشان داد خودمراقبتی معنوی موجب کاهش بارمراقبتی همسران جانبازان می گردد. به همین دلیل استفاده از این روش درمانی کم هزینه ولی اثر بخش در کاهش بارمراقبتی همسران جانبازان و ارتقاء کیفیت زندگی و عملکرد آنها توصیه می شود.

    کلیدواژگان: اختلال استرس پس از سانحه جنگی، جانبازان، خودمراقبتی معنوی، بارمراقبتی، همسران
  • مریم سیری، آرمین زارعیان*، سید امیرحسین پیشگویی صفحات 92-102
    مقدمه

    ظرفیت تاب آوری به عنوان یک عامل پیش بینی کننده جهت جلوگیری، کاهش تنیدگی و استرس های حرفه ای محسوب می شود. یکی از مهم ترین مهارت هایی که باعث ارتقاء تاب آوری می شود برخورداری از هوش هیجانی است.

    هدف

    مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مهارت آموزی هوش هیجانی بر قاطعیت مراقبتی و تاب آوری روان پرستاران انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه نیمه تجربی، بر روی 64 نفر از پرستاران شاغل در بخش های روانپزشکی بیمارستان های منتخب آجا انجام شد. بیمارستان ها به روش تصادفی قرعه کشی در دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. از پرسشنامه های قاطعیت گمریل و ریچی و تاب آوری کانر و دیویدسون به صورت پیش آزمون-پس آزمون استفاده شد. برای افراد گروه مداخله آموزش های لازم در خصوص هوش هیجانی و مهارت های آن همراه با تمرین های عملی در کارگاه ارائه شد. در ادامه به مدت شش هفته با آموزش های مکتوب (از طریق ارائه پمفلت های آموزشی مهارت هوش هیجانی بار- آن) نهادینه سازی آموزش ها پیگیری شد.

    یافته ها

    بین گروه مداخله و کنترل قبل از مداخله از نظر میانگین نمره قاطعیت (درجه ناراحتی فرد 35/P=0) و پاسخ احتمالی فرد (P =0/20) و تاب آوری (P =0/10) اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد. در حالی که بعد از مداخله بین گروه مداخله و کنترل از نظر میانگین نمره قاطعیت (درجه ناراحتی فرد و پاسخ احتمالیفرد P =0/01) و میانگین نمره تاب آوری (P=0/01) اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    گنجاندن برنامه های مهارت آموزی هوش هیجانی در دوره های آموزشی پرستاران منجر به ارتقای سطح تاب آوری و هوش هیجانی در این افراد می شود. لذا، به مسئولین و برنامه ریزان نظام سلامت توصیه می شود در برنامه های آموزش پرستاران، مهارت آموزی هوش هیجانی را لحاظ نمایند.

    کلیدواژگان: تاب آوری، روان پرستار، قاطعیت، هوش هیجانی
  • فاضل صیادی*، فاطمه تیموری، امیرحسین پیشگویی، ناهید رجایی صفحات 103-113
    مقدمه

    اضطراب ابتلا به کرونا ویروس شایع است و عواملی از جمله کمبود اطلاعات درباره بیماری کووید- 19 باعث تشدید این اضطراب می شود. از طرفی همه گیری بیماری کرونا، ترس از بیماری و مرگ، در کنار آشفتگی فعالیت های روزمره، سبب می شود که افراد به دنبال اطلاعات بیشتر برای رفع اضطراب خود باشند.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش مجازی، بر اضطراب مراقبین خانوادگی بیماران مبتلا به کووید- 19 بستری در بخش های ویژه بیمارستان های منتخب آجا انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 62 مراقب خانوادگی بیمار کووید- 19 در دو بیمارستان منتخب آجا در دو گروه مداخله (31 نفر) و کنترل (31 نفر) قرار گرفتند. بیمارستان ها به صورت تصادفی انتخاب شدند و نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. مراقبین گروه مداخله حدود 15 دقیقه به مدت یک هفته و روزانه در ساعت مشخصی به صورت مجازی تحت آموزش قرار گرفتند. متغیر اضطراب کرونا قبل و بعد از مداخله توسط پرسشنامه اضطراب کرونا اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، روش آماری تحلیل واریانس برای اندازه گیری و تکرار در سطح معنادار  (P< 0/05) مورد استفاده قرار گرفت.

    یافته ها

    بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر مشخصات دموگرافیک تفاوت معناداری وجود نداشت (P< 0/05) . اضطراب در گروه آزمون و کنترل قبل از مطالعه به ترتیب 14/4 ± 25/90 و 4/73± 24/22  بود که با هم اختلاف آماری معناداری نداشتند (P =0/143). در حالی که بعد از مداخله به ترتیب 1/47 ± 8/41 و 3/77± 23/32 رسید (P<0/001). در گروه آزمون میزان اضطراب مراقب خانوادگی در مرحله پس آزمون به صورت معنی داری کاهش یافت (P<0/001) ولی در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد (029 /0=P).

    نتیجه گیری

    با توجه به بالا بودن میزان اضطراب در مراقبین خانوادگی بیماران کووید- 19 و شرایط مراقبتی در بیماری کرونا، آموزش مجازی یک مداخله موثر برای کاهش اضطراب در مراقب خانوادگی بیماران کووید- 19 بود که می تواند به عنوان یکی از راهبردهای مورد استفاده درمانگران و کادر مراقبتی در نظر گرفته شود.

    کلیدواژگان: آموزش مجازی، اضطراب، مراقب خانوادگی، کووید-19
  • سینا موسوی کاشانی، ساناز زرگر بالای جمع* صفحات 114-123
    مقدمه

    طول مدت اقامت بیماران در اورژانس بیمارستان، ابزار مهمی در جهت تخصیص بهینه ی منابع به بیماران بخش اورژانس، بهینه سازی عملیات و کاهش هزینه ها محسوب می شود.

    هدف

    مطالعه ی حاضر با هدف پیش بینی طول مدت اقامت بیماران در بخش اورژانس با استفاده از مدل های یادگیری ماشین انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع کوهورت گذشته نگر است. در این مطالعه (کوهورت گذشته نگر)، اطلاعات بیماران مراجعه کننده به اورژانس یکی از بیمارستان های منتخب شهر تهران که متشکل از علائم حیاتی، تشخیص و اطلاعات دموگرافیک مانند سن و جنس بود، در بازه ی زمانی یک ماهه ی آذر 1401 جمع آوری گردید. در ادامه پس از آماده سازی داده ها از مدل های Random Forest- Light GBM- Cat Boost- Ada Boost که از نوع مجموعه ای (Ensemble) هستند برای پیش بینی طول مدت اقامت بیماران مورد استفاده قرار گرفتند.

    یافته ها

    نتایج نشان دهنده ی آن است که علائم حیاتی، سن و شاخص شدت اضطراری سطح 1 از جمله عواملی هستند که بیشترین تاثیر را در طول مدت اقامت داشتند، همچنین مدل Cat Boost  با معیارهای (Recall=0/83  ،Precision=0/91 ، Accuracy=0/87 F1-score= 0/87) بهترین عملکرد در میان دیگر مدل ها را داشت.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که مدل های مجموعه ای عملکرد خوبی در پیش بینی طول مدت اقامت بیماران در اورژانس دارد همچنین در این پژوهش مدل های ی که از روش Bagging پیروی می کنند در مجموع نسبت به Boosting عملکرد بهتری دارند.

    کلیدواژگان: بخش اورژانس، پیش بینی، طول مدت اقامت، یادگیری ماشینی
  • فاطمه محمدی، صدف صفی خانی قشقائی، زهرا شفیعی کیسمی، زهرا حسین خانی، سیده آمنه مطلبی* صفحات 124-133
    مقدمه

    سلامت روان برای بهبود کیفیت زندگی در سنین سالمندی ضروری است.

    هدف

    مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین اضطراب کووید- 19 با احساس تنهایی با نقش تعدیل کننده گرایش مذهبی در سالمندان شهر کرج انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی و مقطعی بر روی 500 سالمند در سال 1399 انجام پذیرفت. نمونه ها به صورت خوشه ای در سطح شهر کرج انتخاب شدند. داده ها با استفاده از چک لیست جمعیت شناختی ، پرسشنامه های اضطراب از کووید 19، جهت گیری مذهبی آلپورت و راس و احساس تنهایی راسل و پیلوا جمع آوری شد. با استفاده از روش تحلیل مسیر (Path Analysis)، علاوه بر ارتباط مستقیم بین اضطراب کووید- 19 با احساس تنهایی، نقش میانجیگری گرایش مذهبی در ارتباط غیرمستقیم بین دو متغیر مذکور بررسی شد.

    یافته ها

    میانگین سنی سالمندان مشارکت کننده در مطالعه 7/99 ±70/82 سال بود.  اکثر شرکت کنندگان در این مطالعه مرد (275 نفر، 55 درصد) و متاهل (388 نفر، 67/7 درصد) بودند. بین اضطراب روانی و احساس تنهایی و گرایش مذهبی با احساس تنهایی (P<0/000) رابطه معنا داری وجود داشت. نتایج روش مدل یابی معادلات ساختاری SEM، نقش تعدیل کنندگی گرایش مذهبی،  در ارتباط بین اضطراب از ابتلا به ویروس کووید- 19 و احساس تنهایی  (β= 0/000 ،P=0/999) را تایید نکرد.  

    نتیجه گیری

    اگرچه نتایج این مطالعه، نقش تعدیل کننده مذهب را در ارتباط بین اضطراب کووید- 19 با احساس تنهایی تائید نکرد، ولی انجام مطالعات بیشتری برای تائید این نتیجه مورد نیاز می باشد.

    کلیدواژگان: اضطراب، تنهایی، سالمند، کووید- 19، مذهب
  • سید هادی طباطبایی، عشرت کریمی افشار*، میترا کامیابی صفحات 134-141
    مقدمه

    حفظ و تداوم روابط زناشویی و وضعیت سلامت آن ها، هدف بسیاری از مداخلات آموزشی و درمانی در زوجین متقاضی طلاق است. با ارتقاء آگاهی زوجین می توان کیفیت زندگی و سلامت روان آن ها را افزایش داد.

    هدف

    هدف این پژوهش تعیین تاثیر غنی سازی روابط بر کیفیت زندگی و سلامت روان زوجین در معرض طلاق شهرستان کرمان بود.

    مواد و روش ها

    روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت نظارت سازمان بهزیستی و نظام مشاوره شهر کرمان در سال 1401 بودند که 30 نفر (15 نفر گروه آزمون و 15 نفر گروه کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی با روش قرعه کشی جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های کیفیت زندگی وار، کاسینسکی و سلامت روان گلدبرگ بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. میزان P کمتر از 0/05 معنی داری در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار سلامت روان در گروه مداخله در پیش آزمون 98/ 6± 62/ 36 و در پس آزمون 36/ 7± 25 / 52 ، میانگین و انحراف معیار کیفیت زندگی در گروه مداخله در پیش آزمون 55/ 5± 38/ 25 و در پس آزمون 23/ 7± 25/ 43 به دست آمد (01/ P<0). نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که غنی سازی روابط بر سلامت روان و کیفیت زندگی زوجین در معرض طلاق تاثیر داشت (01/ P<0).

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش، از آموزش غنی سازی روابط برای ارتقاء کیفیت زندگی و سلامت روان زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده به مراکز قضایی می توان استفاده کرد.

    کلیدواژگان: زوجین، سلامت روان، طلاق، غن یسازی روابط، کیفیت زندگی
  • ساناز امیری، حسن امیری*، پیمان حسنی ابهریان، محمد ناصحی، آزیتا چهری صفحات 142-151
    مقدمه

    بازماندگان سکته مغزی با آسیب به شبکه های نیمکره راست نقص های مشخصی در ظرفیت حافظه کاری نشان می دهند که معمولا با نقص کلی در توانایی تشخیص اهداف بینایی در هنگام نظارت مشخص می شود.

    هدف

    این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی تحریک مغناطیسی مکرر مغزی (rTMS) بر حافظه فعال در بیماران سکته مغزی مبتلا به همی نگلکت صورت گرفته است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع آزمایشی با گروه آزمایش و شم بود. در این مطالعه 60 نفر از بیماران مبتلا به سکته ی مغزی مبتلا به همی نگلکت مراجعه کننده به کلینیک درمانی تبسم شهر تهران به صورت هدفمند انتخاب و طور تصادفی ساده به دو گروه (30 نفر گروه دریافت کننده rTMS یا آزمایش و 30 نفر گروه شم) تخصیص یافته اند. در گام بعد هر دو گروه 3 بار در هفته، هر بار 10 دقیقه به مدت 15 جلسه تحت درمان با rTMS  با فرکانس 0/9 در جهت تقویت عملکرد حافظه کاری قرار گرفتند. در گروه شم پس از 30 ثانیه دستگاه  rTMS خاموش شده است ولی مشارکت کننده تصور می کرد که تحت مداخله توان بخشی حافظه کاری با rTMS با قرار دارد.  

    یافته ها

    یافته ها نشان داد میان پس آزمون زیر مولفه های حافظه کاری گروه های آزمایش و شم تفاوت معناداری وجود دارد (0/05≥P). تفاوت میان پس آزمون گروه آزمایش و گروه شم در مولفه های تعداد پاسخ های صحیح، موارد بدون پاسخ و زمان پاسخ معنادار بوده است (0/05≥P). همچنین تفاوت میان پس و پیش آزمون گروه آزمایش در مولفه های تعداد پاسخ های صحیح و تعداد خطاها معنادار بوده  است (0/05≥P).

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه شواهد اولیه ای برای اثربخشی  rTMS در بهبود حافظه کاری در بیماران سکته مغزی مبتلا به همی نگلکت ارائه می دهد. این نتایج به حجم فزاینده تحقیقات در مورد پتانسیل تکنیک های غیرتهاجمی تحریک مغز در توا نبخشی عصبی کمک می کند و نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه را برجسته می کند.

    کلیدواژگان: سکته مغزی، همی نگلکت، حافظه کاری، Rtms
|
  • Maryam Shabany* Pages 78-81
  • Akram Rezaei Aghuei, Nafiseh Hekmatipour*, Hamid Nejat, Ahmad Akbari, Hamid Hojjati Pages 82-91
    Introduction

    Spouses of veterans indirectly suffer from the effects of war due to stress. They endure significant psychological pressures throughout their lives, highlighting the importance of spiritual self-protection in coping with life's challenges.

    Objective

    To examine how spirituality education affects the caregiving burden of spouses of veterans with post-traumatic stress disorder.

    Material and Method

    This classical experimental study involved 30 participants, randomly assigned to intervention (15) and control (15) groups, conducted in 2023 among the wives of stress veterans after a wartime incident in Torbat Heydarieh city. The intervention group received six training sessions based on Mary White's self-care model, while the control group received standard counseling care. Data was collected through a self-reported care questionnaire and analyzed using SPSS 21, employing paired t-tests, independent t-tests, and ANOVA, with a significance level set at 0.05.

    Results

    The covariance test, after accounting for the pre-test effect, revealed a significant difference )P=0.007, Eta=0.24(, indicating that 24% of the reduction in care burden can be attributed to spiritual self-care.
    Discussion and

    Conclusion

    The results indicate that spiritual self-care can alleviate the care burden on veterans' wives. This effective, low-cost approach enhances the quality of care for spouses of veterans while reducing their overall burden.

    Keywords: Care Burden, Post-Traumatic Stress Disorder, Spiritual Self-Care Training, Spouses Of V Eterans
  • Maryam Siri, Armin Zareiyan*, Seyed Amirhosein Pishgooie Pages 92-102
    Introduction

    Resilience capacity is a key predictor in preventing and reducing professional stress, with emotional intelligence being one of the most important skills that fosters resilience.

    Objective

    This study aimed to assess the impact of emotional intelligence skills training on nurses’ care determination and mental resilience.

    Materials and Methods

    This semi-experimental study involved 64 nurses from Aja Hospital’s psychiatric departments, randomly assigned to intervention and control groups. Pre-test and post-test assessments used Gamril and Ritchie’s assertiveness and Connor and Davidson’s resilience questionnaires. The intervention group received training in emotional intelligence, including practical exercises in workshops. Additionally, the
    training was reinforced over six weeks with written materials distributed as educational pamphlets on emotional intelligence skills.

    Results

    Before the intervention, there was no statistically significant difference between the intervention and control groups in average assertiveness scores (P=0.35, individual response P=0.20) and resilience (P=0.10).However, after the intervention, a statistically significant difference emerged in average decisiveness scores and average resilience scores between the groups (P=0.01).

    Conclusion

    Incorporating emotional intelligence training into nursing programs enhances nurses’ resilience and emotional intelligence. Consequently, health system officials and planners should prioritize this training in their programs.

    Keywords: Assertiveness, Emotional Intelligence, Psychiatric Nurse, Resilience
  • Fazel Sayadi*, Fateme Teymouri, Amirhossein Peishgoui, Nahid Rajaei Pages 103-113
    Introduction

    Widespread anxiety over coronavirus infection is exacerbated by a lack of information about Covid-19. Additionally, the pandemic, coupled with fears of illness and death, disrupts daily life and drives individuals to seek more information to alleviate their anxiety.

    Objective

    This study aimed to assess the impact of virtual training on the anxiety levels of family caregivers of COVID-19 patients hospitalized in selected Aja hospitals' Intensive Care Units.

    Materials and Methods

    In this quasi-experimental study, 62 family caregivers of COVID-19 patients from two randomly selected hospitals in Aja were divided into experimental (31 participants) and control (31 participants) groups. Caregivers in the experimental group received virtual training for 15 minutes daily over a week. The level of coronavirus anxiety was assessed using a questionnaire before and after the intervention. Data analysis employed analysis of variance to determine significance at P<0.05.

    Results

    There were no significant differences in demographic characteristics between the experimental and control groups (P>0.05). Anxiety levels before the study were 25.90±4.14 for the experimental group and 24.22±4.73 for the control group, which was not statistically significant (P=0.143). After the intervention, anxiety levels dropped to 8.41±1.47 in the experimental group and 23.32±3.77 in the control group (P<0.001). In the post-test phase, the experimental group showed a significant decrease in caregiver anxiety (P< 0.001), while the control group did not exhibit a significant change
    (P=0.029).

    Conclusion

    Given the elevated anxiety levels among family caregivers of COVID-19 patients, virtual training proved to be an effective strategy for alleviating their anxiety. This approach can be utilized by therapists and care staff to support these caregivers.

    Keywords: Anxiet, Covid-19, Family Caregiver, Virtual Training
  • Sina Moosavi Kashani, Sanaz Zargar Balaye Jame* Pages 114-123
    Introduction

    The length of patient stay in the emergency department is crucial for optimizing resource allocation, reducing costs, and enhancing operations.

    Objective

    This study aimed to predict patients’ length of stay in the emergency department using machine learning models.

    Material and Methods

    This retrospective cohort study collected data from patients referred to the emergency room of a selected hospital in Tehran, including vital signs, diagnoses, and demographic information such as age and gender, during December 2022. After data preparation, ensemble models—Random Forest, Light GBM, Cat Boost, and Ada Boost—were employed to predict patients’ length of stay.

    Results

    The study found that vital signs, age, and Emergency Severity Index level 1 significantly influence patient length of stay. The Cat Boost model, with an accuracy of 0.87, precision of 0.91, recall of 0.83, and F1-score of 0.87, outperformed other models in predictive performance.

    Conclusion

    This study demonstrated that ensemble models effectively predict emergency room patient length of stay, with Boosting methods outperforming Bagging methods.

    Keywords: Emergency Service, Machine Learning, Length Of Stay, Prediction
  • Fatemeh Mohammadi, Sadaf Safikhani Ghashghaei, Zahra Shafiei Kisomi, Zahra Hosseinkhani, Seyedeh Ameneh Motalebi* Pages 124-133
    Introduction

    Mental health is crucial for enhancing the quality of life in older adults.

    Objective

    This study aimed to examine the relationship between COVID-19 anxiety and loneliness, considering the moderating role of religious orientation among the elderly in Karaj city.
    Method and Materials: This descriptive cross-sectional study of 500 older adults in Karaj, Iran, was conducted in 2020 using cluster sampling. Data was gathered through a demographic checklist, questionnaires on COVID-19 anxiety, Allport and Ross Religious Orientation, and loneliness. Path analysis was employed to assess the moderating role of religious orientation in the relationship between COVID-19 anxiety and loneliness.

    Results

    The mean age of the elderly participants in the study was 70.82 ± 7.99 years. Most were male (n=275, 55%) and married (n=388, 67.6%). Significant correlations were found between psychological anxiety and loneliness, as well as between religious orientation and loneliness (p=0.000, β=-0.584). However, the results did not support a moderating role of religious orientation in the relationship between COVID-19 anxiety and loneliness (p=0.999, β=0.000).

    Conclusions

    The current study did not support the moderating role of religiosity in the relationship between COVID-19 anxiety and loneliness; however, further research is recommended to verify these findings.

    Keywords: Aged, Anxiety, COVID-19, Loneliness, Religion
  • Hadi Tabatabayi, Eshrat Karimi Afshar*, Mitra Kamyabi Pages 134-141
    Introduction

    Enhancing marital relations is the aim of numerous educational and therapeutic interventions for couples. By raising awareness, couples can improve their quality of life and mental health.

    Objective

    The purpose of this research was to determine the effectiveness of relationship enrichment on the quality of life and mental health of couples facing divorce in Kerman.

    Materials and Methods

    The study employed a semi-experimental design with pre-test and post-test measures, including a control group. The statistical population comprised couples seeking psychological services at Kerman city’s counseling centers, who were referred to judicial centers for divorce in 2022. A total of 30 participants (15 in the experimental group and 15 in the control group) were selected through availability sampling. Data collection utilized quality of life and Goldberg mental health questionnaires, alongside an educational intervention. Data analysis was performed using descriptive statistics (mean and standard deviation) and covariance analysis with SPSS version 24, considering a p-value of less than 0.05 as significant.

    Results

    In the test group, the mean and standard deviation of mental health scores were 36.62±6.98 in the pre-test and 52.25±7.36 in the post-test. Similarly, the mean and standard deviation of quality of life scores in the test group were 38.5±5.55 in the pre-test and 43.25±7.23 in the post-test (P<0.01). The results of the covariance analysis indicated that relationship enrichment positively affected both the mental health and
    quality of life of couples facing divorce (P< 0.01).

    Conclusion

    The findings of this research indicate that relationship enrichment training is an effective intervention for enhancing both the quality of life and mental health of couples facing divorce.

    Keywords: Couples, Divorce, Enrichment Of Relationships, Mental Health, Quality Of Life
  • Sanaz Amiri, Hassan Amiri*, Peyman Hassani-Abharian, Mohammad Nashi, Azita Chehri Pages 142-151
    Introduction

    Stroke survivors with right hemisphere damage exhibit specific working memory deficits, often manifested as difficulty recognizing visual targets during monitoring.

    Objective

    This study aims to evaluate the effectiveness of repetitive transcranial magnetic stimulation (rTMS) on working memory in stroke patients with
    hemineglect.

    Materials and Methods

    This experimental study involved 60 stroke patients with hemiplegia, who were randomly divided into two groups: 30 in the rTMS (experimental) group and 30 in the sham group. Both groups received treatment with rTMS at 0.9 frequency, three times a week for 10 minutes over 15 sessions. In the sham group, the rTMS device was turned off after 30 seconds, leading participants to believe they were receiving real treatment.

    Results

    The results indicated a significant difference between the pre-test and post-test working memory components for both the experimental and sham groups (P≥0.05). Additionally, the post-test comparisons revealed significant differences between the experimental and sham groups in terms of correct answers, unanswered cases, and response time (P≥0.05). Moreover, within the experimental group, the difference between post-test and pre-test scores for correct answers and errors was also significant (P≥0.05).

    Conclusion

    This study provides preliminary evidence that rTMS effectively enhances working memory in stroke patients with hemineglect, contributing to the expanding research on non-invasive brain stimulation in neurorehabilitation and underscoring the necessity for further investigation.

    Keywords: Hemineglect, Rtms, Stroke, Working Memory