فهرست مطالب
نشریه علوم کشاورزی و منابع طبیعی
سال سیزدهم شماره 1 (پیاپی 51، فروردین و اردیبهشت 1385)
- 200 صفحه،
- تاریخ انتشار: 1385/04/24
- تعداد عناوین: 20
-
- آبیاری
-
صفحه 1به منظور ارزیابی، طراحی و یا شبیه سازی آبیاری نواری تعیین معادله نفوذ آب در نوار که بیانگر وضعیت طبیعی نوار باشد، ضروری است. در این تحقیق پارامترهای معادله نفوذ کوستیاکف – لوییس به روش بیلان حجم برای مزارع آزمایشی دانشگاه صنعتی اصفهان، لورک و خزانه که به طریق نواری آبیاری می شدند، تعیین گردید. اطلاعات جمع آوری شده شامل مشخصات فیزیکی مزارع آزمایشی از قبیل طول نوار، عرض نوار، شیب نوار، بافت خاک و ارقام اندازه گیری شده پیشروی، پسروی، دبی ورودی و خروجی نوار می باشند. با داشتن اطلاعات ورودی مدل آبیاری سطحی شامل پارامترهای معادله نفوذ کوستیاکف لوییس، مدل در شرایط مختلف مزرعه ای مورد مطالعه قرار گرفت و نیمرخ های رطوبتی خاک رسم گردید. نتایج پیش بینی مدل با ارقام اندازه گیری شده در نوارهای آزمایشی مشابهت خوبی داشتند.
کلیدواژگان: آبیاری نواری، روش بیلان حجم، معادله نفوذ -
صفحه 10برآورد نیاز آبی یکی از مهمترین مراحل طراحی یک سیستم آبیاری و زهکشی می باشد. دقت در این برآورد می تواند از یک طرف نیاز آبی گیاه را تامین نموده و از طرف دیگر در مصرف آب صرفه جویی نماید. برآورد نیاز آبی معمولا با استفاده از داده های ایستگاه های هواشناسی سینوپتیک و با روش فائو – پنمن – مانتیث صورت می گیرد. از آنجایی که در این روش بایستی از داده هایی استفاده شود که از ایستگاه های کاملا آبیاری شده (ایستگاه مرجع) برداشت شده باشند و اکثر ایستگاه های معتبر هواشناسی ایران جزو ایستگاه های غیرمرجع طبقه بندی می شوند، بنابراین داده های برداشت شده در آنها از لحاظ استفاده در محاسبات نیاز آبی از دقت مطلوبی برخوردار نمی باشند. در این مطالعه تاثیر خشکی ایستگاه بر داده های دما و رطوبت ایستگاه های سینوپتیک مشهد و گلمکان در مقایسه با یک ایستگاه مرجع در گلمکان در 136 روز از فصل رشد بررسی شد. همچنین به کمک روش های هارگریوز – سامانی و سامانی که تنها به داده های دما و مشخصات جغرافیایی محل ایستگاه نیاز دارند، تبخیر – تعرق مرجع برآورد شد تا تاثیر خشکی ایستگاه بر این پارامتر نیز بررسی گردد. نتایج نشان می دهد شرایط ایستگاه سینوپتیک گلمکان به دلیل موقعیت ایستگاه، به شرایط مرجع بسیار نزدیک می باشد. بنابراین می توان از داده های این ایستگاه با اطمینان قابل قبولی به عنوان داده های مرجع استفاده نمود. ولی در ایستگاه سینوپتیک مشهد اثرات خشکی به خوبی نمایان است.
کلیدواژگان: ایستگاه مرجع، ایستگاه غیر مرجع، دما، رطوبت، تبخیر - تعرق مرجع -
صفحه 19تبخیر – تعرق مرجع (ETo) یا به روش مستقیم (لایسیمتری) اندازه گیری و یا به طور غیرمستقیم (معادلات تجربی) برآورد می شود. به دلیل عدم داده های دقیق لایسیمتری در منطقه مطالعاتی (استان گلستان) و به دلیل پذیرش روش فائو – پنمن – مانتیث (F-P-M) توسط بسیاری از محققان و موسسات تحقیقاتی بین المللی به عنوان روش استاندارد، این روش در تحقیق حاضر به عنوان مرجع پذیرفته شد و ETo برآوردی دو گروه ترکیبی (پنمن و پنمن اصلاح شده فائو) و دمایی (هارگریوز – سامانی و بلانی – کریدل فائو) با آن در سه وضعیت از داده ها مورد مقایسه قرار گرفته و ارزیابی شدند. این وضعیت ها استفاده از داده های اصلاح نشده و داده های اصلاح شده در شرایط توصیه شده برای ایران و جهان بودند. مقادیر ETo روزانه هر یک از روش های تجربی و مقادیر ETo روزانه روش استاندارد مرجع، در سه ایستگاه گرگان (با 20 سال آمار)، گنبد (8 سال) و مراوه تپه (9 سال) مورد مقایسه آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که روش های پنمن و بلانی – کریدل – فائو به ترتیب دارای بالاترین و پایین ترین ضریب R2 بودند و اصلاح داده ها در ایستگاه های گرگان و گنبد تغییری در نتایج بررسی نداشت، ولی در ایستگاه مراوه تپه توانست اثر قابل توجهی داشته باشد که احتمالا به دلیل خشکی این ایستگاه است. همچنین نتایج حاصل از اثر اصلاح داده ها بر اساس روش های فوق یکسان بود. با توجه به بررسی های به عمل آمده می توان در منطقه گلستان با استفاده از مقادیر ETo به دست آمده از روش هارگریوز – سامانی و معادله همبستگی مناسب، مقدار ETo قابل قبولی را بر اساس روش F-P-M تخمین زد.
کلیدواژگان: پنمن - فانو، هارگریوز - سامانی، بلانی - کریدل، اعتبار سنجی، گلستان - خاکشناسی
-
صفحه 31فرسایش عبارت است از جدا شدن و انتقال ذرات از سطح خاک که ممکن است توسط آب یا باد صورت گیرد. عواملی که بر فرسایش آبی اثر می گذارند عبارتند از: توان فرسایشی آب، فرسایش پذیری خاک، شیب، پوشش گیاهی، مدیریت. شاخص فرسایش زایی باران (R) یکی از پارامترهای تشکیل دهنده معادله جهانی فرسایش (USLE) است. معروف ترین شاخصی که در این زمینه ارایه شده است، نمایر و یشمایر R=?(EI30) است که در آن E انرژی جنبشی (ژول بر میلی مترمربع) و I30 حداکثر شدت سی دقیقه ای باران (میلی متر بر ساعت) است. در این تحقیق ابتدا با استفاده از دستگاه باران ساز، رابطه ای بین انرژی جنبشی و شدت باران ساخته شده به دست آمد، سپس با استفاده از آمار باران های تهران در دوره آماری 20 ساله انرژی جنبشی هر باران و بالاخره R هر باران محاسبه گردید. از جمع R باران های هر سال R در سال مزبور محاسبه شد. برای تهران، با توجه به آمار بارندگی، R تخمینی 98 (MJ.mm/ha/hr) برآورد گردید. با توجه به مقادیر R هر باران و R سالانه روابطی بین آنها و پارامترهای بارندگی از جمله مقدار باران، باران روزانه، حداکثر باران 24 ساعته و باران متوسط 6 ساعته به دست آمد. همچنین R در ماه های مختلف سال بررسی شده و به ازا دوره برگشت های 2، 4، 5، 10، 100، 200 ساله، مقدار R محاسبه شد. بدین ترتیب در مناطقی که تیپ بارانهای آنها، نظیر بارندگی تهران است با رعایت مشخصات اقلیمی می توان برای تخمین R هر باران و یا R سالانه از معادلات به دست آمده استفاده نمود.
کلیدواژگان: فرسایش، شاخص فرسایشی باران، باران، خاک - زراعت
-
صفحه 39به منظور تعیین اثر حرارت دما، طول روز و تراکم بوته بر شاخه زایی و تولید و زوال برگ نخود رقم هاشم آزمایشی به صورت کرت های یکبار خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد در سال 1381 اجرا شد. تاریخ های کاشت (15 آذر، 30 دی و 15 اسفند) و تراکم های بوته (64، 48، 32 و 16 بوته در مترمربع) به ترتیب کرت های اصلی و فرعی بودند. نتایج نشان داد که به طور متوسط در 6.7 روز بیولوژیک پس از کاشت تولید گره (برگ) در ساقه اصلی شروع می شود و با سرعت 1 گره بر روز بیولوژیک ادامه می یابد و بعد از 35 روز بیولوژیک زمانی که ساقه اصلی دارای حدود 28.5 گره است، متوقف می شود. زوال برگ در ساقه اصلی پس از 16 تا 20 روز بیولوژیک شروع شد و با سرعت 0.65 برگ بر روز بیولوژیک تا پیر شدن کلیه برگ ها در ساقه اصلی ادامه یافت. تولید برگ در بوته دارای دو مرحله بود و ارتباط نزدیکی با تولید گره در ساقه اصلی داشت. در مرحله اول به ازا افزایش هر گره در ساقه اصلی، 2.9 برگ به کل برگ های بوته اضافه شد. با ایجاد چهارمین گره در ساقه اصلی مرحله دوم شروع شد و به ازا افزایش هر گره در ساقه اصلی 8 تا 15 برگ به برگ های کل بوته اضافه گشت. زوال برگ در کل بوته ارتباط بسیار نزدیکی با زوال برگ در ساقه اصلی داشت و دارای دو مرحله بود. در مراحل اول و دوم به ازا پیر شدن هر یک درصد از برگ های ساقه اصلی به ترتیب 0.5 و 2 درصد از کل برگ های بوته پیر شدند. طول عمر متوسط هر برگ در بوته، حدود 23 روز بیولوژیک بود. نتایج نشان داد شاخه زایی و تولید و زوال برگ در گیاه نخود را می توان در قالب معادلات مختلف به صورت کمی توصیف نمود.
کلیدواژگان: سرعت ظهور برگ، سرعت زوال برگ، طول عمر برگ، شاخه زایی، نخود -
صفحه 49به منظور تعیین مناسب ترین رقم و میزان نیتروژن جهت تولید حداکثر عملکرد، اجزا عملکرد و درصد پروتئین دانه در سورگوم دانه ای آزمایشی در سال زراعی 1379 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک از توابع شهرستان نجف آباد، به صورت کرت های خورد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا گردید. کرت های اصی شامل چهار سطح کود نیتروژن (0، 50، 100، 150 کیلوگرم در هکتار) و کرت های فرعی در برگیرنده چهار رقم سورگوم دانه ای (پیام، سپیده، بومی اردستان و کیمیا) بود. با افزایش میزان نیتروژن، تعداد خوشه در بوته، تعداد دانه در خوشه، وزن صد دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و درصد پروتئین دانه افزایش یافت و بین ارقام در مورد کلیه صفات تفاوت های معنی داری مشاهده گردید. رقم بومی دارای بیشترین تعداد دانه در خوشه، وزن صد دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و درصد پروتئین دانه بود، به طوری که این رقم 9.42 تن در هکتار دانه با پروتئین 13.65 درصد تولید کرد. عملکردهای بیشتر دانه به ترتیب مربوط به ارقام بومی، سپیده، پیام و کیمیا و درصد پروتئین دانه زیادتر به ترتیب مربوط به ارقام بومی، پیام، کیمیا و سپیده بود. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میزان 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار برای حصول حداکثر عملکرد مناسب ترین بود، هر چند که با افزایش میزان نیتروژن تا 150 کیلوگرم در هکتار عملکرد دانه به میزان جزیی افزایش یافت ولی این افزایش از نظر آماری معنی دار نبود. میزان 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار برای حصول حداکثر درصد پروتئین دانه توصیه می شود. بهترین رقم در رابطه با بالاترین عملکرد دانه و درصد پروتئین دانه متعلق به بومی بود.
کلیدواژگان: رقم، میزان نیتروژن، عملکرد اجزاء عملکرد، پروتئین -
صفحه 58نظر به اینکه شوری یکی از مسایل کشاورزی ایران است، اثرات شوری و پتاسیم بر میزان رشد و تجمع پرولین طی آزمایشی بر روی شن و محلول غذایی هوگلند (1.2) با دو رقم جو ریحان و افضل به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ضمن افزایش شوری، میزان وزن خشک بخش هوایی و ریشه، شدت فتوسنتز، هدایت روزنه ای، میزان تعرق و پتاسیم محتوی بافت بخش هوایی در هر دو رقم کاهش می یابد. این کاهش وزن خشک در رقم ریحان شدیدتر بود. همچنین تیمار شوری تحت شرایط کشت بر روی شن، میزان پرولین محتوی بافت بخش هوایی هر دو رقم را نسبت به شاهد افزایش داد. مصرف پتاسیم توام با تیمارهای شوری باعث افزایش وزن خشک ریشه و بخش هوایی، بیوماس کل و میزان پتاسیم محتوی بافت ساقه شد. این امر شاید ناشی از افزایش جذب پتاسیم نسبت به سدیم به وسیله گیاه باشد زیرا مشخصه اغلب گیاهان عالی جذب انتخابی شدیدتر پتاسیم و انتقال آن به بخش هوایی نسبت به سدیم است. از نتایج به دست آمده چنین به نظر می رسد که رقم افضل در مقایسه با رقم ریحان نسبت به شوری تحمل بیشتری داشته باشد.
کلیدواژگان: شوری، جو، پتاسیم، میزان رشد، پرولین -
صفحه 67به منظور بررسی اثر تراکم و آرایش های مختلف کاشت بر عملکرد و صفات زراعی ذرت تری وی کراس 647 آزمایشی در سالهای 81-1380 در اراضی مرکز تحقیقات کشاورزی ایرانشهر بصورت کرت های خردشده در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا گردید. تیمارها شامل تراکم گیاهی (70، 80، 90 و 100 هزار بوته در هکتار) که کرت های اصلی و آرایش کاشت (یک ردیفه، دو ردیفه با فواصل 15 و 20 سانتی متر) بود که کرت های فرعی را تشکیل می دادند. نتایج حاصل نشان داد با افزایش تراکم، ارتفاع بوته، ارتفاع بلال، وزن خشک برگ، ساقه، بلال و چوب بلال، افزایش و تعداد کل دانه در بلال، قطر بلال، طول بلال، وزن هزار دانه، تعداد دانه در ردیف و شاخص برداشت کاهش یافت. با تغییر آرایش کاشت تک ردیفه به دو ردیفه نیز به غیر از شاخص برداشت تمام پارامترهای فوق افزایش یافتند. در بررسی اثر متقابل تراکم و آرایش کاشت، عملکرد دانه و علوفه در سطح 1 درصد معنی دار شد و تیمار تراکم 90 هزار، دو ردیفه 15 سانتی متر با 14170 کیلوگرم در هکتار بیشترین عملکرد دانه را داشت و بیشترین عملکرد زیست توده (23330 کیلوگرم در هکتار) از تیمار تراکم 100 هزار بوته در هکتار دو ردیفه 15 سانتی متر حاصل گردید. همچنین وزن هزار دانه، تعداد دانه در ردیف، شاخص برداشت، ارتفاع بلال، طول بلال، وزن خشک برگ، ساقه، بلال و چوب بلال در سطح 1 درصد معنی دار شدند، ولی تعداد کل دانه در بلال، وزن خشک پوشش بلال، قطر بلال و تعداد ردیف بلال در سطح 5 درصد معنی دار شدند. بطور کلی می توان نتیجه گرفت که با آرایش کاشت دو ردیفه رقابت بین بوته ها کاهش یافته و تراکم ذرت دانه ای را می توان افزایش داده و در حصول عملکرد بالا بهره جست.
کلیدواژگان: آرایش کاشت، تراکم، ذرت هیبرید تری وی کراس 647، عملکرد دانه، عملکرد زیست توده -
صفحه 77به منظور بررسی تغییرات مبانی مرفولوژیک، فیزیولوژیک ارقام مختلف گندم و اثرات این تغییرات بر افزایش و پتانسیل عملکرد دانه آنها، آزمایشی در سال زراعی 78-1377 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. در این آزمایش 12 رقم گندم که در طی سال های 1330 تا 1374 آزاد شده اند در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار آزمایش شدند. نتایج تحقیقات نشان داد که از نظر عملکرد دانه رقم الموت با رقم امید دارای اختلاف معنی دار ولی با سایر ارقام تفاوت معنی داری نداشتند. از نظر بیوماس کل ارقام متفاوت بودند و بالاترین و پایین ترین مقدار به ترتیب به ارقام نوید و قدس با 16630 و 10300 کیلوگرم در هکتار تعلق داشت در حالیکه بیشترین و کمترین شاخص برداشت را به ترتیب ارقام قدس و امید به خود اختصاص دادند. همچنین در این ارقام بین شاخص برداشت و عملکرد دانه همبستگی مثبت بالا (r=0.65) ولی عملکرد دانه با بیوماس کل همبستگی نشان نداد. مقدار ضریب استهلاک نوری ارقام جدید بیشتر از ارقام قدیم بود به طوریکه بیشترین آن به رقم آزادی (k=0.6) و کمترین آن (k=0.26) به رقم بزوستایا تعلق داشت. از نظر پنجه زنی ارقام گروه سوم کمتر از دو گروه دیگر بود که این امر تراکم پذیری ارقام جدید نسبت به قدیم را نشان می دهد. از نظر شاخص های رشد گروه اول شاخص سطح برگ و سرعت رشد نسبی بالاتری نسبت به سایر گروه ها از خود نشان داد. مقدار کلروفیل ارقام تا مرحله گرده افشانی تفاوت داشت ولی در مرحله گرده افشانی تفاوت دیده نشد. از نظر ارتفاع بوته گندم در گروه های مختلف با سال آزادسازی آنها همبستگی منفی مشاهده شد. ارقام قدیم از نظر طول پایک بیشتر از ارقام جدید، از نظر تعداد دانه در خوشه کمتر و از نظر وزن هزار دانه تفاوت معنی داری نداشتند. تجزیه علیت بین صفات مختلف نشان داد که اثرات مستقیم سطح برگ پرچم بر عملکرد دانه مثبت و نسبتا پایین (P=0.29)، ارتفاع بوته بر عملکرد بالا و منفی (P=-0.51)، تعداد گلچه در سنبله بر عملکرد دانه منفی و متوسط (P=-0.44) می باشند.
کلیدواژگان: ارقام گندم، خصوصیات مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی، عملکرد دانه، شاخص برداشت - منابع طبیعی: مرتع و آبخیزداری
-
صفحه 88هدف از این تحقیق شناسایی وضعیت بوم شناختی و ارزیابی توانمندی های طبیعی زیست بوم و ارایه راهبردها و برنامه های اجرایی آن می باشد. بررسی در سطحی معادل 19240 هکتار در شمال شرقی استان گلستان در جنوب منطقه مراوه تپه انجام پذیرفته است. در این تحقیق از طریق جمع آوری اطلاعات صحرایی بر اساس گونه یا گونه های غالب گیاهی و پراکنش محدوده چرایی عشایر منطقه، به ترتیب نقشه تیپ های گیاهی و سامان عشایر منطقه تهیه گردید و سپس در نقاط معرف، تیپ های گیاهی مختلف موجود در منطقه با توجه به نوع گونه های موجود و پراکنش آنها با استفاده از روش سطح حداقل، اندازه پلات نمونه برداری تعیین و با استفاده از روش شش فاکتوری، امتیازدهی و قطع و توزین گیاهان: وضعیت، گرایش و ظرفیت چرایی تیپ های مختلف مشخص شد. سپس در هر کدام از شش تیپ گیاهی با ارایه برنامه اجرایی مدیریت و اصلاح و توسعه مراتع، نقشه سامان عرفی هر یک از گروه های عشایری تهیه گردید.
کلیدواژگان: زیست بوم عشایری، سامانه، تیپ گیاهی، نقشه ظرفیت چرایی، یکه چنار -
صفحه 99مطالعه حاضر با هدف بررسی جوامع گیاهی و رابطه آنها با متغیرهای فیزیوگرافی از قبیل ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب و متغیر بارندگی در بخشی از حوزه آبخیز بابلرود واقع در جنوب شهرستان بابل، بخش بندپی شرقی با استفاده از فن آوری سیستم های اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. به این منظور نقشه توپوگرافی و نقشه پوشش گیاهی با مقیاس 1:50000 رقومی گردید. با استفاده از نقشه توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع تهیه شد و از آن طبقات ارتفاعی منطقه، نقشه شیب و جهت شیب استخراج گردید. نقشه طبقات بارندگی منطقه نیز با استفاده از داده های بارندگی ایستگاه های هواشناسی تهیه شد. پس از ثبت نقشه ها به همدیگر از هر کدام از جوامع گیاهی موجود به طور تصادفی نمونه برداری نموده و اطلاعات مربوط به هر نمونه از لایه های ارتفاع، شیب، جهت شیب و بارندگی استخراج گردید. همپوشانی لایه های مختلف اطلاعاتی از قبیل لایه طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب و بارندگی با جوامع گیاهی و سایر تجزیه و تحلیل های آماری لازم جهت بررسی ارتباطات جوامع گیاهی و عوامل فیزیوگرافی و بارندگی انجام شد. آنالیز واریانس نشان داد که بین جوامع گیاهی موجود و متغیرهای محیطی تفاوت معنی داری وجود دارد. به منظور تعیین متغیری که نقش تفکیک کنندگی بهتری در بین گروه ها ایفا می کند از آنالیز تابع تشخیص بر روی داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که به ترتیب ارتفاع و بارندگی مهمترین عوامل در تفکیک جوامع گیاهی منطقه می باشند.
کلیدواژگان: سیستم های اطلاعات جغرافیایی، جوامع گیاهی، فیزیوگرافی، مدل رقومی ارتفاع، حوزه آبخیز بابلرود -
صفحه 108حوزه آبخیز قره سو با وسعتی حدود 1700 کیلومتر مربع در جنوب شرقی دریای خزر واقع شده است. آبخوان موجود در این حوزه با مساحتی حدود 700 کیلومتر مربع در بخش های جنوبی، تک سفره ای از نوع آزاد و در بخش های میانی و شمالی، چند لایه ای از نوع آزاد و تحت فشار است. این آبخوان به دلایل مختلف از جمله عمق نسبتا کم سطح آب زیرزمینی، فعالیت های شدید کشاورزی در سطح مناطق دشت، تخلیه فاضلاب های شهری گرگان به آن و نیز به دلیل بافت درشت دانه آبخوان در مناطق جنوبی، در معرض خطر آلودگی های مختلفی از جمله نیترات قرار گرفته است. جهت بررسی وضعیت آبخوان ها از نظر غلظت نیترات و همچنین یافتن منابع آن، از سی حلقه چاه کم عمق در سفره آزاد و همین تعداد چاه عمیق در آبخوان تحت فشار منطقه مورد مطالعه در دو مرحله، آغاز فصل کشاورزی (اردیبهشت، 1379) و پایان فصل کشاورزی (شهریور، 1379) از طریق شبکه بندی نمونه برداری صورت گرفت. بر اساس تجزیه نمونه های جمع آوری شده از چاه های بهره برداری موجود در سفره آزاد یا سطحی با عمق سطح آب 35-5 متر و چاه های عمیق حفر شده در سفره های تحت فشار یا عمیق، متوسط غلظت نیترات در آبخوان تحت فشار در فصول مرطوب و خشک به ترتیب 7.26 و 12.56 میلی گرم در لیتر بوده است؛ در حالی که این مقدار برای آبخوان آزاد به ترتیب 10.79 و 33.7 میلی گرم در لیتر است. این مطلب بیانگر آن است که چاه های آبخوان آزاد نسبت به سفره تحت فشار، بیشتر در معرض خطر آلودگی قرار دارند. به علاوه، مقدار نیترات آب رودخانه های زیارت، گرمابدشت و شاخه های اصلی رودخانه قره سو بین 68-10 میلی گرم در لیتر اندازه گیری گردید. این پژوهش نشان می دهد که پساب حاصل از آبیاری زمین های زراعی و فاضلاب شهری گرگان به همراه جریان های سطحی محدوده مورد مطالعه، مهمترین نقش را در افزایش نیترات آبخوان دارند.
کلیدواژگان: نیترات، آلودگی آب های زیر زمینی، زمین شناسی محیط زیست، حوزه آبخیز قره سو، استان گلستان -
صفحه 117برآورد و بررسی قابل اطمینان مقدار و پتانسیل تخریب خاک به علت افزایش نیاز روزافزون بشر به منابع خاک جهت تولید غذا و همچنین افزایش آگاهی عمومی از عواقب تخریب و فرسایش آن روز به روز در حال توسعه است. همچنین اطلاعات در مورد حمل و نقل رسوب و مواد مغذی از حوزه آبخیز و فرآیندهای فرسایش دهنده آن از جمله ضروریاتی است که جهت مدیریت آبخیز بدان نیاز است. هدف از این تحقیق بررسی کارآیی مدل فرسایشی مورگان و مورگان – فینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در بخشی از حوزه آبخیز مهر سبزوار می باشد. بعد از جمع آوری اطلاعات پایه و نقشه های لازم، با توجه به پیمایش منطقه و جدول های ویژه مدل در فاز آب، متغیر متوسط شدت بارش سالانه به صورت یکپارچه و متغیرهای دیگر این فاز به صورت توزیعی در نظر گرفته شدند. در فاز رسوب نیز تمامی متغیرهای ورودی مدل در واحدهای کاری، باستثنای ضریب فرسایش پذیری خاک جهت تهیه نقشه جدا شدن ذرات خاک بوسیله قطرات باران (F) به صورت توزیعی در نظر گرفته شدند. تمام متغیرهای ورودی جهت تهیه نقشه ظرفیت انتقال رسوب توسط جریان سطحی (G) به صورت توزیعی به عنوان ورودی های مدل مورد استفاده قرار گرفتند. نهایتا نقشه فرسایش سالانه حوزه از مقایسه دو نقشه (F) و (G) و در نظر گرفتن حداقل مقدار آنها تهیه گردید. متوسط فرآیندهای فیزیکی جدا شدن ذرات خاک و انتقال رسوب در این زیر حوزه به ترتیب برابر 1.29 و 247.2 کیلوگرم بر مترمربع بوده است. نتایج نشان می دهد، به طور کلی فرسایش از نقشه (F) تبعیت کرده و از سه زیر حوزه ای که مدل در آنها کالیبره شده است، تنها در یک مورد با نسبت 4.8 (واقعی به برآورد شده) نتایج برآوردی تقریبا به واقعیت نزدیک است.
کلیدواژگان: مدل مورگان و مورگان - فینی، فرسایش، آبخیز مهر سبزوار -
صفحه 127در بسیاری از مناطق خشک و کوهستانی ایران، انتخاب کاربری و مدیریت زمین بدون توجه به قابلیت و توان سرزمین انجام می شود که سبب اتلاف سرمایه و کاهش ظرفیت محیطی می گردد. منطقه مورد مطالعه، حوضه آبخیز پشتکوه واقع در حد فاصل شهرستان های ساری و دامغان به مساحت 41200 هکتار، دارای تیپ اقلیم نیمه خشک سرد است. در این تحقیق با استفاده از مدل سیستمی رایج در آمایش سرزمین و به روش دو ترکیبی و شیوه دستی، لایه های اطلاعاتی به صورت متوالی با هم تلفیق و در نهایت 378 واحد زیست محیطی بدون تکرار به عنوان واحدهای کاری ارزیابی توان و مدیریت کاربری زمین تفکیک و نقشه بندی گردید. در ادامه، توان واحدها به انواع کاربری ها ارزیابی و نقشه توان کاربری ها تهیه شد. در پایان، اولویت بین کاربری های ممکن به روش کیفی قیاسی تعیین و پس از ساماندهی بین کاربری های اولویت بندی شده، نقشه آمایش حوضه با 14 نوع کاربری 1 تا 3 ترکیبی و 76 واحد پولیگون تکراری در مقیاس 1:50000 تهیه گردید. بر اساس نتایج حاصله، بیشترین مساحت مربوط به کاربری مرتعداری و کشت دیم با توان 1 (33 درصد) و آگروفارستری (25 درصد) می باشد که نماینده استعداد حوضه برای کشت دیم و مرتعداری و ضرورت گسترش نظام تلفیقی تولید و بهره برداری است و به دلیل شرایط حاد زمین شناختی، کمبود آب و کنترل سیلاب، نیازمند گسترش نظام تلفیقی تولید و بهره برداری چند جانبه از سرزمین است. از دیگر نتایج مهم این تحقیق، درک لزوم اصلاح روش کمی قیاسی تعیین اولویت کاربری به دلیل دخالت نادرست اثر طبقه توان یعنی عدم تساوی تعداد طبقات کاربری ها است.
کلیدواژگان: ارزیابی، توان توسعه، مدل آمایش، حوضه آبخیز پشتکوه - شیلات
-
صفحه 138پرورشی آزمایشگاهی به منظور ارزیابی اثرات نورگرایی، طیف نور و دوره های نوری بر بقا و رشد نوزادهای ماهی سفید در سن 45 تا 54 درجه روز پس از تفریح، به مدت 12 روز انجام شد. نوزادهای ماهی سفید با وزن اولیه 4.5 میلی گرم بر مبنای میزان پاسخگویی به نور افقی به دو دسته با نورگرایی کامل (F) و نورگرایی متوسط (M) تقسیم شدند و با گروه شاهد (C) مقایسه گردیدند. نوزادها در روز اول از سیست آرتمیای کپسول زدایی شده، 4 روز از ناپلئوس آرتمیا در مرحله اینستار یک و 7 روز از ناپلئوس آرتمیا در مرحله یک در ترکیب با غذای کنسانتره آغازین ماهی سفید (SFK) تحت طیف ها و دوره های نوری 24 ساعت نور سفید (24WL)، 16 ساعت نور سفید – 8 ساعت تاریکی (16WL + 8D)، 12 ساعت نور سفید – 12 ساعت تاریکی (12WL + 12D)، 24 ساعت نور قرمز (24RL) و 24 ساعت تاریکی (24D or 0L) تغذیه شدند. نرخ رشد ویژه (SGR) و بیوماس کل در نوزادهای با نورگرایی کامل (F) و پرورش یافته در نور قرمز 24 ساعته (24RL) به طور معنی داری (p<0.05) بیشتر از سایر تیمارهای نوری – فتوپریودی به دست آمد و پایین ترین میزان نرخ رشد ویژه و بیوماس کل مربوط به تیمار 0L بود. با اینکه نور مداوم 24 ساعته قرمز باعث افزایش بقا گردید اما اختلاف معنی داری (p<0.05) بین تیمارها مشاهده نشد.
کلیدواژگان: ماهی سفید، نوزاد، رژیم های نوری، رشد، بقاء - گیاه پزشکی
-
صفحه 146به منظور مطالعه تنوع در ویژگی های قارچ Colletotrichum gloeosporioides (Penz.) Penz.&Sacc. عامل آنتراکنوز مرکبات، طی سال های 83-1381 از درختان آلوده در سطح استان گلستان نمونه برداری شد و جدایه های آن روی محیط کشت سیب زمینی، دکستروز، آگار (پ – د – آ) تک اسپور و خالص شدند. سپس جدایه های این قارچ مورد بررسی قرار گرفتند. در بررسی های انجام شده، جدایه ها از نظر مرفولوژیکی و بیماری زایی در دو گروه قرار می گرفتند. گروه اول، جدایه های سریع الرشد بوده که پرگنه های خاکستری رنگ و میسلیوم فراوان داشته و کنیدیوم های استوانه ای بلند با دو انتهای گرد تولید کردند. گروه دوم، دارای سرعت رشد کند و پرگنه های نارنجی رنگ حاوی توده های کنیدیومی فراوان بودند. کنیدیوم های این گروه دوکی شکل و کوتاه تر از گروه اول و واجد یک انتهای گرد و انتهای دیگر دوکی شکل بود. سرعت رشد روی محیط کشت غذایی س – د – آدر جدایه های گروه اول دو برابر سرعت رشد جدایه های گروه دیگر بود. همچنین همه جدایه ها در شرایط نوری ممتد روی محیط غذایی پ – د – آکشت داده شدند و پس از 10 روز وجود یا عدم خار در آنها بررسی شد. بیشتر جدایه های گروه اول خارهایی با 4 دیواره عرضی تولید نمودند. جدایه های گروه دوم خار تولید نکردند. به منظور بررسی و اثبات بیماری زایی، جدایه های قارچ C. gloeosporioides به برگ ها و شکوفه های درختان پرتقال (Citrus sinensis) مایه زنی شدند. جدایه ها از نظر بیماری زایی روی شکوفه های جدا شده از درختان قابل تشخیص از یکدیگر نبودند. همچنین از مایه زنی جدایه های گروه اول به شکوفه های روی درختان، هیچگونه علایم خاصی که نشانه نقش آنها در پدیده ریزش میوه ها پس از گلدهی باشد، مشاهده نشد؛ در حالی که جدایه های گروه دوم از گلبرگ های بیمار جدا شدند. جدایه های گروه اول از برگ ها جدا شدند. از مایه زنی جدایه های گروه دوم به برگ ها علایم خاصی مشاهده نشد.
کلیدواژگان: جدایه های عامل آنتراکنوز، خصوصیات مرفولوژیکی و بیماری زایی، مرکبات، استان گلستان - ماشین آلات کشاورزی
-
صفحه 155عملیات لازم برای تولید محصول برنج نسبت به سایر محصولات کشاورزی از قبیل گندم، جو، ذرت و غیره، احتیاج به توان مکانیکی و نیروی انسانی زیادی دارد و در کشور اکثرا با نیروی کارگری انجام می گیرد. در این تحقیق هدف طراحی، ساخت و آزمایش یک دستگاه خرمنکوب از نوع سر تغذیه جدید با ظرفیت کوبش نسبتا زیاد و با قابلیت کوبش محصول تازه درو شده به کمک سیستم تغذیه مکانیکی بوده است. در مرحله آزمایش و ارزیابی دستگاه، عوامل موثر بر توان مورد نیاز و تلفات کوبش دستگاه یعنی سرعت دورانی کوبنده، میزان تغذیه و طول موثر کوبش محصول برای دو رقم برنج (بینام و 507) با شرایط رطوبتی متفاوت، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که ظرفیت دستگاه بیش از دو تن شالی در ساعت و تلفات کوبش ناچیز بوده و بیشترین توان مورد نیاز واحدهای کوبش و تغذیه به ترتیب 2120 وات (رقم بینام) و 223 وات (رقم 507) می باشد. تاثیر عوامل مستقل مذکور بر توان مصرفی واحد کوبش و تلفات کوبش معنی دار بوده است (سطح 1 درصد). فقط اثر سرعت دورانی کوبنده بر روی توان مورد نیاز واحد تغذیه معنی دار نبوده است (دانکن 5 درصد).
کلیدواژگان: برنج، خرمنکوب، سر تغذیه، تلفات، توان مورد نیاز - مدیریت اقتصاد کشاورزی
-
صفحه 169در این مطالعه ضمن بررسی اثرات رفاهی سیاست خرید تضمینی پنبه، خرما و کشمش در استان فارس، کوشش شده است تا اثرات مشابه سیاست پرداخت مستقیم به زارعین نیز بعنوان یک سیاست جایگزین مورد ارزیابی قرار گیرد. به منظور بررسی وضع موجود سیاست خرید تضمینی دو حالت کلی در نظر گرفته شد. در حالت اول با دید مخالف نسبت به موفقیت سیاست مورد نظر، ابتدا وضعیت فعلی با شرایطی که در آن تمام محصول تولید شده با قیمت تضمینی خریداری شود و سپس شرایط فعلی با وضعیت بدون سیاست مقایسه شد. همچنین دیدگاه موافقین نیز که بر اساس آن اعمال سیاست خرید تضمینی باعث شده که قیمت بازار بالاتر از قیمتی باشد که بدون سیاست وجود داشت نیز بررسی گردید. در حالت دوم، سیاست خرید تضمینی با سیاست پرداخت مستقیم به تولید کنندگان مقایسه شده است. گرچه نتایج در مورد محصولات مختلف تا حدودی متفاوت از هم است ولیکن به نظر می رسد بتوان سیاست پرداخت مستقیم را به عنوان گزینه ای که دارای برتری هایی نسبت به سیاست خرید تضمینی است بکار برد.
کلیدواژگان: سیاست خرید تضمینی، پرداخت مستقیم، پنبه، خرما و کشمش، استان فارس - علوم دامی
-
صفحه 179در این آزمایش که در قالب آزمون t انجام شد، با استفاده از دو گروه هیجده راسی گوساله نر پرواری تاثیر جیره حاوی دی آمونیم فسفات با جیره حاوی دی کلسیم فسفات بر روی میزان افزایش وزن و غلظت کلسیم و فسفر سرم خون مورد مقایسه قرار گرفت. مدت آزمایش 166 روز بود که طی آن گوساله ها هر 15 روز یکبار توزین می شدند و غلظت کلسیم و فسفر سرم خون قبل از ارایه جیره های آزمایشی و در ماه پنجم آزمایش اندازه گیری شد. مقایسه میانگین ها میزان افزایش وزن گوساله های دو گروه مورد آزمون را در دوره های زمانی آزمایش نشان داد که جیره های آزمایشی با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند و فقط در پنجمین دوره پانزده روزه اواسط آزمایش، گوساله هایی که جیره حاوی دی آمونیم فسفات را دریافت کرده بودند به طور معنی داری نسبت به گروه مقابل، افزایش وزن بیشتری داشتند (P<0.05). میانگین افزایش وزن گوساله ها در مدت آزمایش1.112 کیلوگرم در روز بود. مقایسه میانگین های غلظت کلسیم و فسفر سرم خون گوساله های دو گروه مورد آزمون نشان داد که تاثیر هر دو جیره بر غلظت کلسیم و فسفر سرم خون گوساله ها یکسان بوده و بین دو گروه هیچ تفاوت معنی داری وجود نداشت (P>0.05). بنابراین نتیجه گیری می شود که با در نظر گرفتن تمهیداتی می توان کل دی کلسیم فسفات جیره های غذایی گوساله های نر پرواری را با دی آمونیم فسفات جایگزین نمود.
کلیدواژگان: گوساله نر پرواری، دی آمونیم فسفات و دی کلسیم فسفات -
صفحه 187به منظور بررسی اثر جایگزینی سطوح مختلف تفاله چغندرقند به جای جو در جیره بره های پرواری دالاق، تعداد 28 راس بره نر مورد استفاده قرار گرفت. بره های 6-7 ماهه با متوسط وزن 20±0.8 کیلوگرم در چهار تیمار که شامل کنترل با صفر درصد جایگزینی (تیمار اول)، 25 درصد جایگزینی (تیمار دوم)، 50 درصد جایگزینی (تیمار سوم) و 75 درصد جایگزینی (تیمار چهارم) قرار گرفتند. نتایج آزمایش ها نشان داد که بین میانگین تیمارها برای افزایش وزن روزانه، وزن نهایی تیمارها، خوراک مصرفی وزن دستگاه گوارش پر اختلاف معنی داری دیده شد (p<0.05). همچنین بین میانگین ضریب تبدیل غذایی، وزن لاشه گرم، وزن چربی داخلی، وزن کبد، وزن پوست، وزن کله و پاچه، وزن شش و قلب و کلیه اختلاف معنی داری دیده نشد (p>0.05). در نتیجه از بین تیمارهای آزمایشی با شرایط مذکور تیمار سوم با 50 درصد جایگزینی بدلیل ضریب تبدیل کمتر و رشد بهتر ترجیح داده می شود.
کلیدواژگان: تفاله چغندرقند، بره پرواری دالاق، جو، رشد